ترس از خیانت زن به شوهرمخل ازدواج شده [ تورو خدا کمکم کنید]

سلام علیرضا هستم 22 سالمه مجرد[مطلب رو تا آخر بخونیدم بدجوری به کمکتون نیاز دارم]به شدت از خیانت و دروغ بدم میاددانشجو هستم ولی در کنار درست کار هم میکمم توی فامیل نزدیک چند نفر که حتب بیشتر از چشمام بهشون اعتماد داشتم و خیلی دوستشون داشتم به شوهراشون خیانت کردناز پری روز تا حالا بدجوری افسرده شده بودم دلم میخواست بمیرم همش دلشوره داشتم تا امروز متوجه شدم بازم یه خیامت دیگه توی فامیل اتفاق افتاده از موقعی هم که پست چند نفر از کاربرا در مورد خیانت به شوهراشون رو خوندم (بخصوص یکی از کاربرا که توی زندگی هیچ مشکلی نداشت و شوهرش خیلی خوب بود ولی خیانت کرد بهش) ییشتر داغونم کرده همش فکر میکنم اگه زن بگیرم بهم خیانت میکنهدارم افسردگی شدیدی میگیرم همش فکر میکنم همه ی زن ها خائن هستن در صورتی که مادر خودم توی بدترین و سخترین شرایط هیچوقت خیانت نکردازتون کمک میخوام در مرود پاک دامنی خودتون و اینکه اگه شرایط خیانت رو داشتین و این کار رو نکردین واسم بنویسین تا ببینم توی این دنیا هنوزم زنای پاک دامن هستن و هیچوقت خیانت نمیکنن تا آروم بشم

سلام
چنین واکنشی در برخورد با مواردی از این قبیل طبیعی است، اما تداوم آن آفت می شود و حداقل عواقب آن همین مورد فعلی است و حتی در زندگی مشترک بدبین بودن را رقم می زند.
در بسیاری موارد فکر کردن به مسائلی که احتمال پیش آمدن بسیار ضعیف است و قطعا" شرایط و عواملی باعث آن می شود، اشتباه است و خود این باعث ورود افکار منفی به ذهن شما است.

در طول سال انسان های زیادی به خاطر تصادف فوت می کنند. آیا این تفکر درست که چون هر لحظه امکان تصادف وجود دارد ما نه سوار ماشین شویم و نه رانندگی کنیم؟
در پیرامون ما اتفاقات زیادی رخ می دهد اما این دلیل نمی شود که چون شاید، شاید این اتفاق برای ما رخ دهد از هر گونه اقدامی خودداری کنیم

در حال حاضر نه تنها فکر کردن به چنین مسائلی خطا هست، حتی فکر کردن به ازدواج و زندگی مشترک و ... برای شما در این سن نیز اشتباه است، تنها راه حل شما، توقف هر گونه تفکر در این زمینه است.

برادر برا چیزی که اتفاق نیفتاده غصه نخور!!!!!منم یه زنم بهت بگم شوهرم چه بلاهایی سرم اورده سرت سوت میکشه از کتک و بد دهنی گرفته تا نه سال خیانت.به اون خدا، میشد که 12 روز با من یک کلمه حرف نمیزد(فقط حرف نمیزد بماند که تا چند روز دیگه هم بی محلی میداد) میشد چهار ماه همبستری نداشتیم یک روسری هم برام نمیخرید خیلی زیاد بهم بی مهری کرد اونم من که باور کن نه از زن بودن کم داشتم نه کم میذاشتم ولی هیچوقت هیچوقت فکر خیانت به سرم نزد با اینکه محیط کارم خیلی با مردا سر کار داشتم . درسته دوره زمونه خیلی بد شده ولی انقد زنان شریف زیادن که نگو.......شما از الان با این چیزهای شنیع و زشت فکرت رو الوده نکن ......موفق باشی و خوشبخت

دست خودم نیست خیلی سعی کردم که فکر نکنم ولی با این اتفاقی که امروز افتاد و زن یکی از فامیلای نزدیکمون به بدترین شکل به شوهرش خیانت کرد حالم بدتر داغون شد
الان سه روزه که کم غذا میخورم امروز هم اصلا غذا نخوردم
امسال سال خیلی بدی رو گذروندم

سلام دوست عزیز،من خودم شرایط ازدواجو الان دارم و من هم دقیقا مثل شما میترسم از ازدواج اونم به خاطر همین خیانتها،اما اینجور که نمیشه!!نمیشه بگی همه بد هستن،خواستی ازدواج کنی اصلا با احساس جلو نرو،اصلا...زیبایی خوبه اما نه به هر قیمتی!!!این ازدواجایی که به اینجا میرسه دلیلش اینه طرف احساسی تصمیم میگره،بدون تحقیق درست حسابی،بدون شناخت!!!شناخت خیلی مهمه...خیلی.....از خود طرف گرفته تا خانوادش....تا از همه چی مطمئن نشدی دل نبند که تصمیمت اشتباه میشه!!!تو دوران شناخت میشه شخصیت طرفو شناخت،پس سعی کن بشناسیش،ببین الان زنهای اینجوری به چند دسته تقسیم میشن،یک دسته حتی خودشونم میگن زندگیمون خوبه،شوهرم خوبه اما بازم خیانت میکنند،این زنها خدا نکنه گیر هیچ کس بیفتن،حتی یک لحظه از عمرت رو هم حیفه بخای با این نوع زنها سپری کنی چه برسه به زندگی!!!!دسته دوم کسایی هستند تا یکم زندگی به کامشون نیستش میزنند به جاده خاکی و خیانت میکنند،این دسته هم باز به درد زندگی نمیخورند اما از زنهای نوع اول بهترن،دسته سوم کسایی هستن که فریب میخورن و با یک بچه گانه توی این مسیر قرار میگیرن،این نوع زنها هم از زنهایی قبلی بهترن و ذاتا زن بدی نیستن اما این نوع زنها هم به درد زندگی نمیخورن ( شما فردا باید دلت قرص باشه زنتو بذاری خونت بری سر کار) چون خیانت هیچ توجیهی نداره خدا نکنه هیچ کدوم از این نوع زنها گیر مرد ی بیفته که واقعا ادم درستیه،نمیدونم کار دنیا چه جوره اکثر مردهای خوب هم گیر این نوع زنها میافتن!!!بعد که خوب تحقیق کردیو طرفتو شناختی به خدا توکل کن و برو جلو...همه هم بد نیسن،درسته الان واقعا پیدا کردن دختر خوب مشکل شده اما هستش هنوز هم...

با سلام

شما دچار وسواس فکری شده ای و از میان هزاران مسئله ای که در جامعه وجود دارد روی موضوعی خاص تمرکز کرده ای .... دقت داشته باشید چون این موضوع برای شما زیر ذره بین قرار گرفته لذا شما هرچه میب شنوید در این مورد است یعنی به عبارتی گوش و چشم و حواس شما فقط در این موضوع حساس شده و آلارم می دهد ....

دنبال راه حل های درمان وسواس فکری باشید تا از این حالت بیرون بیایید


موفق باشید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

با سلام

شما دچار وسواس فکری شده ای و از میان هزاران مسئله ای که در جامعه وجود دارد روی موضوعی خاص تمرکز کرده ای .... دقت داشته باشید چون این موضوع برای شما زیر ذره بین قرار گرفته لذا شما هرچه میب شنوید در این مورد است یعنی به عبارتی گوش و چشم و حواس شما فقط در این موضوع حساس شده و آلارم می دهد ....

دنبال راه حل های درمان وسواس فکری باشید تا از این حالت بیرون بیایید


موفق باشید

---

ممنون از راهنماییتون چه راه حل هایی رو برای این مشکل من پیشنهاد میکنید نمیدونم چرا ولی یه احساس غیرت نصبت به تمام مردم دارم وقتی چند تا از این مطالب خیانت رو خوندم شاید حتی بیشتر از شوهرهاشون هم ناراحت شدم وحالم بد شد

ببینید خیانتم مثل تمام مسائل زشت دیگه مثل دروغ و کلاهبرداری و .....هزاران چیز دیگس حرف شما مثل اینه بگی من هیچوقت هیچ معامله ای نمیکنم چون ممکنه سرم کلاه بره

همونطور که میدونیم درسته ارزش های اخلاقی و وفاداری به عهدو ....خیلی این دوره زمونه کمرنگ شده اما اینطوریم نیست که دیگه همه اینجوری باشن

من خودم یه زنم قبل ازدواج خیلی شر و شیطون بودم تفکرات مذهبی انچنانی هم ندارم حجابمم خیلی رعایت نمیکنم اما واسه خودم فیلتر های درونی دارم و تا حالاخداروشکر لغزشی نداشتم حتی قبل ازدواج

پایبندی به عشقمو خوب میفهمم بخدا از وقتی ازدواج کردم انگار چشام دیگه مردی به جز همسرمو نمیبینه با اینکه شغلم جوریه که با همه جور قشری سرو کاردارم و توی جامعه

هستم با اینکه دوران طرحم که دوسال بود هر روز میرفتم یه شهری که85 کیلومتر از محل زندگیم دور بود اما حتی یکبار خدا شاهده یکبار حتی همچین فکرایی از ذهنم خطور نکرد

با اینکه زندگیه خیلی ارومو ایده الیم نداشتم و من در طول روزشاید کلا 4ساعت همسرمو میبینم بجز ساعت های خواب توی شهر غریبم زندگی میکنیم و تنهایی داغونم کرده اما

تاحالا حتی همچین چیزایی از ذهنم خطور نکرده از اول زندگی ازهمسرم فقط صداقت خواستمو خودمم همیشه بهش معتقد بودم من اینقدر با همسرم دوستم که کوچکترین چیزی رو

ازش قایم نمیکنم تواین سه سال بارها مسائلی پیش اومده که بلافاصله با همسرم در میون گذاشتم و نذاشتم ایجاد مشکل کنه بارها شده وقت رانندگی یا حتی پیاده روی و حتی سرکار

کسایی ایجاد مزاحمت کردن که بلافاصله با همسرم در میون گذاشتم وقتی زنو شوهری اساس زندگیشون روی صداقت باشه محاله خیانت بینشون اتفاق بیفته

من خودم فکر میکنم رفتار مردها هم تو این زمینه خیلی مهمه اگه مردی باهمسرش طوری رفتار نکنه که مدام ازش بترسه و زن مدام مجبور به پنهان کاری نشه دروغو پنهان کاری

هم واسشون عادی نمیشه میگن همه چیز از مسائل کوچیک شروع میشه اگه زنو شوهر بهم دروغ بگن مخفی کاری کنن ناخوداگاه عادت میشه واگه خدای نکرده خیانتیم اتفاق بیفته

فکر میکنن در راستای همون پنهانکاری ها و دروغ هاست و براشون عادی تراز کسی هست که تا حالا حتی یه دروغ کوچیکم نگفته من خودم شاید باورتون نشه اما تاحالا کوچکترین

دروغیم به همسرم نگفتم یا حتی چیزیو ازش پنهان نکردم حتی بعضی وقتهاکاری کردم که مطمئن بودم که همسرم ناراحت میشه اما پنهانش نکردم بهش گفتمو معذرت خواستم همسرمم چون خیلی منطقیه معمولا مشکلی پیش نمیاد

البته این رفتارا مربوط به ادمهای نرماله کسی که ذاتا مشکل داشته باشه شوهره بهترین مرد دنیام باشه بازم کار خودشو میکنه بنابراین اول باید انتخاب درستی انجام بگیره بعد ازون

رفتار درست طرفین و توجه به خواسته های طرفین من فکر میکنم خیلی از همچین چیزایی پیشگیری کنه حداقل راجع به زن ها که من اینطور فکر میکنم

اقا علیرضا سلام به همدردی خوش امدید . میشه گفت تا حدودی میشه به شما حق داد . به نظر میرسه خیانت بیشتر از قبل شده . شاید . نه تنها در بین خانمها بلکه در بین اقایون هم . چون شما اقا هستید بیشتر روی خانمها حساس شدید . من هم که یک خانمم خیانتهای اقایون رو بیشتر میبینم . ولی خیانت چند نفر رو نمیشه به کل جامعه تعمیم داد . تایپک هایی که در مورد خیانت اقایون هست و تعدادشون هم خیلی بیشتره بخونید . ایا خیانت اونها دلیلیه برای اینکه شما هم مثل اونها باشید ؟ معلومه که نه . پس همسر اینده شما هم دلیلی نداره که مثل خانمهای خیانت کار باشه . البته با دید باز و از یک خانواده خوب انتخاب کنید . با ارزوی خوشبختی شما .

سلام آقای علیرضا من کوچکتر از اونیم که بخوام راهنمایی کنم

اما یکم در مورد خودم بهتون میگم تا بدونید با وجود مشکلاتی هم که بعضی خانمها دارن میتونن خیانت کنن ولی هیچ وقت به این فکر نکردن که بخوان خیانت کنن

من چهارسال ازدواج کردم توی این چهارسال هم کارکردم هم درس هم میخوندم یعنی توی محل کار کاملا مردونه و محیط دانشگاهی هم که خودتون بهتر از من میدونید

توی چهار سال که زندگی پراز فراز و نشیبی داشتم .و همسرم بدترین حرفهای بدترین فحشها که حتی کسی فکرشو نمیکنه بهم زده ... از همه بد تر شوهرم اصلن زیاد محبت بهم نمیکنه که هیچ همیشه من محبت کردم..اما هیچ وقت نخواستم بهش خیانت کنم درصورتی که خیلی راحت محیط کارم پر است از مردهایی که هم صیغه دارن هم دوست دختر

من خیلی راحت میتونستم به بهانه کار با یکیشون باشم ولی هیچ وقت به خودم این اجازه روندارم

شما دچار وسواس شدی .... و آدما که مثل هم نیستن مگه نمیگید مادرتون با تمام سختی ها یکبار هم خیانت نگرده

پس چرا به این فکر میکنید که همسر شما هم ممکنه خیانت کنه و...

مادرتون نمونه عینی هستش برای شما من یا بقیه بچه که مجازی هستیم وووووووو پس دیگه حرفی نمی مونه بگم

سلام،واقعا ازدواج مشکل شده و به راحتی نمیشه به زنهای امروزی اعتماد کرد.در گذشته زنهای خیلی وفادارتر بودن اما دخترهای امروزی اصلا نمیشه بهشون اعتماد کرد.بسپر به خانودات تا برات دخترپیدا کنند و زیر بار مهریه زیاد هم نرو تا بعدا برات مشکل ایجاد نکنه

درود

قبل از ازدواج از اینجور افکار برای هر پسر مجردی پیش میاد و بهش فکر میکنه سعی کن زیاد بهش بها ندی.
خلاصه بهت بگم اگر بهترین همسر دنیا هم نصیبت بشه و پاکدامن باشه حتی تلفنی با هیچ نامحرمی هم حرف نزده باشه چه برسه به بیرون رفتن و دوست بودن و داشتن رابطه و ...... بازم اگر دیدت از قبل منفی باشه توی زندگیت شک به دلت راه پیدا میکنه والسلام:72:

نکته بعدی میخوای زن خوب نصیبت بشه خوب خودتم خوب باش میخوای دختر پاکدامن نصیبت بشه نجیب و خانوم خودتم سالم باقی بمان و خودت را حفظ کن آقا باش.در اسلام هم اورده شده شما اگر ناسالم باشی همسری ناسالم واگر مومن و سالم باشی همسری همانند خودت نصیبت میشه.
البته اگر گناهکار باشی ولی توبه واقعی و از صمیم قلب انجام بدی و دست از گناه بکشی هم مورد عفو و بخشش خداوند قرار میگیری.

نتیجه کلی:سعی کن خیلی دقت بکنی توی انتخاب همسر معیارهای مناسب داشته باشی خوب و کامل تحقیقات انجام بدی از برقراری روابط دوستی خارج از خانواده قبل از ازدواج خودداری کن احساسی تصمیم نگیر و منطقی جلو برو قبلش اطلاعات کسب کن حتما حتما به مشاور مراجعه کن هم قبل ازدواج برای خودت هم در حین مراحل خواستگاری اگر فرد مناسب پیدا کردی.
بعدشم سعی کن توی زندگیت مثبت اندیش باشی

این جمله ای که توی زندگیم من بهش اعتقاد دارم
اگه تو به همسر یا شوهرت اهمیت بدی و احترام بزاری بهش شخصیت بدی براش ارزش قائل بشی بهش محبت بکنی و عشقت را ابراز بکنی در مسائل جنسی باهم ارتباط مناسب برقرار بکنی امکان اینکه طرف مقابت دنبال اینگونه روابط خارج از چهارچوب خانواده باشه بسیار پایینه.بسیار پایین

پن:همانطور که خیانت زن زشت و قبیح هستش خیانت مرد هم همانگونه است.سعی کن جوری باهمسرت رفتار کنی که حتی اگر خدایی نکرده قبل از ازدواج فردی بوده که از نظر اخلاقی حریم ها را رعایت نمیکرده ولی با محبت و عشق و احترامی که شما بهش میدی وفادار و متعهد باقی بماند.فرقی نداره چه مرد و چه زن

سلام دوستان ممنون بابت راهنمایی هایی که کردین
حالم بهتر شده و دارم سعی میکنم طرز فکرمو عوض کنم که همه مثل هم نیست
بیشتر احساس میکنم که اگه توی زندگی خیلی بیش از حد به زنم محبت کنم باعث میشه که ازم سیر بشه و همیشه باید یه جوری رفتار کنم که ازم سرد نشه و تشنه محبتم باشه از طرف دیگه احساس میکردم اگه یه آقایی به یه خانمی ابراز احساسات کنه نا خود آگاه اون خانم به اون آقا جذب میشه حتی اگه شوهرشو خیلی دوست داشته باشه که چون زن از اینکه یه نفر بهشون توجه کنه و ابراز احساسات کنه خوششون میاد، خانم مینا30 و sahar67 ومینا سخن گو که در مورد خودشون گفتن واقعا تا حدودی طرز فکرمو عوض کرد که همه مثل هم نیستن
خودمم متوجه این شدم که کمی دچار وسواس فکری شدم
ولی نمیدونم چطور باید درمانش کنم هر روز هم شاهد خیانت های زیادی هستم
توی چت با افرادی آشنا شدم که تقریبا از هر ده نفرشون نه نفرشون یه همسرشون خیانت میکردن از کسی گرفته که شوهرش بهش کم محلی میکرد تا اونایی که بهترین همسر رو داشتن و شوهرشون هیچی براشون کم نمیزاشت ولی بازم خیانت میکردن واقعا هیچ جوری نمیتونستم این رو درک کنم که چرا اینکار رو میکنن
یه مدت یکی از اعضای فامیل بهم ابراز عشق کرد ولی تا دو سال جوابشو نمیدادم چون فکر میکردم عشقش از روی بچگیشه و بزرگ میشه یادش میره بعد از دو سال بهش گفتم منم تورو میخوام ولی نمیخوام رابطه ای بینمون باشه تا زمانی که با خانواده ها در میون بزاریم اونم قبول کرد و گفت من مال تو هستم و منتظرت میمونم و این چیزا،ولی سر یه هفته نشد خیانت کرد و بعدش کلی توی فامیل خودش و خانوادش پشت سرم حرف زد و تهمت زد، جالب اینه که امسال خانواده همون دختر اومدن خواستگاری و گفتن اصلا تو نمیخواد خرج کنی تمام خرج و مخارج عروسی با ما دخترمون سی و پنج میلیون ارث داره و از این حرفا ولی همش احساس میکنم که بازم خیانت میکنه و ازش متنفر شدم برای همین قبول نکردم.
نمیدونم چطور دختری مناسب من هست از کجا بفهمم که پاک هست یا،نه چطوری بشناسمش
تقریبا آدم مذهبی هستم و دوست دارم زود ازدواج کنم و تنهایی واقعا برام سخت شده چند تا دختر خوب هم توی فامیل و همسایه هست که از نظر حجاب و ایمان و پاکی واقعا خوب هستن ولی همین ترس از خیانت زن ها و ترس از این‌که شاید تغییر کنن باعث شده که کلاً بیخیال ازدواج بشم
در مورد نظر khaleghezey تا حدودی قبول دارم که باید خودم هم خوب باشم تا زن خوب نصیبم بشه ولی خیلی ها هستن که خودشون خوب هستن ولی زنشون خوب نیست توی قران هم مثال حضرت نوح و حضرت لوط رو زده که افراد صالحی بودن ولی زنشون کافر بودن و گرفتار عذاب الهی شدن
آیه ی دیگه هم هست که میگه ما شمارو به وسیله فرزندان وهمسرانتون امتحان میکنیم پس همیشه اینطور نیست که اگه شما آدم خوبی باشی حتما یه همسر خوب نصیبتون میشه
ان شاءالله خدا هرچی صلاح میدونه همون بشه
یاعلی

دوست عزیز طرفتو خوب بشناس،حتی کوچکترین چیزهاش رو هم در بیار ببینه چه جوره،اوناای که زنهاشون خیانت میکنند طرف یا خودش مثله زنشه یا احساسی تصمیم گرفته و بر اساس ظاهر زن تصمیم به اقدام برای ازدواج گرفته،جالبه من امروز از کنار مترو رد میشدم انواع دخترها با چه پوشش زننده ای از کنارم رد میشدن،تصور اینکه من بخام لحظه ای به همچین دخترایی فکر هم کنم برام خنده دار بود،البته من به نظرم چادر و مانتو فرقی نداره اما مانتو داریم تا مانتو،واقعا پوشش دخترای امروزی نوبره،حواست باشه موقع انتخاب کردنه دختر حتی در مورد دوستهای طرفم هم تحقیق کن،زنت اگر مستعد خیانت باشه تا حدودی با یکسری مسائل قابل درکه،منم عین شما برام قابل توجیه نیست زنی که از شوهرش راضی نیست چرا باهاش اصلا ازدواج کرده!!!!اگر شوهرش بده در مرحله اخر بره طلاق بگیره،دیگه خیانت برای چی؟؟؟؟!!!!!!!!!من خودم نتیجه گرفتم اول تحقیق خوب و کامل و شناخت طرف و دم هم توکل به خدا،راه دیگه ای نداره یا باید مجرد موند یا این روششو به کار برد.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط samanft

دوست عزیز طرفتو خوب بشناس،حتی کوچکترین چیزهاش رو هم در بیار ببینه چه جوره،اوناای که زنهاشون خیانت میکنند طرف یا خودش مثله زنشه یا احساسی تصمیم گرفته و بر اساس ظاهر زن تصمیم به اقدام برای ازدواج گرفته،جالبه من امروز از کنار مترو رد میشدم انواع دخترها با چه پوشش زننده ای از کنارم رد میشدن،تصور اینکه من بخام لحظه ای به همچین دخترایی فکر هم کنم برام خنده دار بود،البته من به نظرم چادر و مانتو فرقی نداره اما مانتو داریم تا مانتو،واقعا پوشش دخترای امروزی نوبره،حواست باشه موقع انتخاب کردنه دختر حتی در مورد دوستهای طرفم هم تحقیق کن،زنت اگر مستعد خیانت باشه تا حدودی با یکسری مسائل قابل درکه،منم عین شما برام قابل توجیه نیست زنی که از شوهرش راضی نیست چرا باهاش اصلا ازدواج کرده!!!!اگر شوهرش بده در مرحله اخر بره طلاق بگیره،دیگه خیانت برای چی؟؟؟؟!!!!!!!!!من خودم نتیجه گرفتم اول تحقیق خوب و کامل و شناخت طرف و دم هم توکل به خدا،راه دیگه ای نداره یا باید مجرد موند یا این روششو به کار برد.

---

سلام دوست عزیز
من از این میترسم که یه دختر خوب و نجیب و خانواده دار انتخاب کنم ولی با توجه به شرایط جامعه تغییر کنه
الان هم یه دختر خوبو توی فامیل زیر نظر دارم که به صورت غیر مستقیم و از طریق خاله ام متوجه شدم که اونم به من علاقه داره و با ازدواج با من مشکلی نداره، دور از پدر و مادرش تو شهری که خاله ام زندگی میکنه درس میخونه و با وجود آزادی که داره ولی تاحالا دست از پا خطا نکرده و از نظر نجابت، پاکی، پوشش و ایمان هیچی کم نداره، با توجه به فاصله بین شهر ما و اونا از این میترسم که برای خواستگاری اقدام کنم اما چون ازش دور هستم نتونم کنترلش کنم و ناظر بر کاراش باشم همین باعث شده اقدامی نکنم و حرفی نزنم، فعلا صبر کردم ببینم آیا تا سال دیگه هم همینطوری میمونه یا تغییر میکنه تا اون موقع اقدام کنم برای خواستگاری.
فردی رو به شخصه دیدم که واقعا از همه لحاظ عالی بودی و توی پاکی هیچکسو به اندازه اون قبول نداشتم ولی به همسرش خیانت کرد اونم با اولین ابراز علاقه ای که یه مرد دیگه بهش کرد در صورتی که همسرش درسته یه سری مشکلات داشته ولی از نظر محبت هیچی براش کم نمیزاشت
من هنوزم نمیدونم چی باعث همچین تغییری شده سادگی طرف یا محیط بد یا دور شدن از خدا؟
نمیدونم باید چطوری رفتار کنم که جلو تغییر کردن یه خانمو بگیرم که به راه بد کشیده نشه
البته برعکس این مورد هم دیدم کسی که بد بوده ولی تغییر کرده و تبدیل شده به یه زن پاک که از همه نظر عالی شد هم از نظر ایمان و حجاب هم از نظر پاکی و صداقت
همین چیزاست که منو از ازدواج و خیانت همسر میترسونه