مشکل با کم توجهی همسر نسبت به شوهرش و خانه و زندگیش

سلام
من قبلا تاپیکی تحت عنوان زنم خیلی تنبله زدم که دوستان هم خیلی راهنمایی کردند و الان یه دوماهی از اونموقع میگذره ولی از زنم خیلی ناراضیم .خیلی بی مسئولیت و کم توجه هست نسبت به من و خونه زندگی. دیگه نمیدونم چکارش کنم اصلا تو هیچ زمینه ای منو تامین و راضی نمیکنه علیرغم اینکه من خیلی هواشو دارم و بهش توجه دارم.تو خونه دست به سیاه سفید نمیزنه مگر اینکه سرش کلی غر بزنم. شوهرداری هم بلد نیست متاسفانه علیرغم اینکه مامان باباش خوبن ولی هیچی به دخترشون یاد ندادن و یه دختر لوس و بی مسئولیت و بی خاصیت تربیت کردن. واقعا در حق من ظلم کرد.تا آخر عمر بیچارم میکنه.بچه مون هم چند ماه دیگه داره بدنیا میاد، خدا بخیر کنه...

دیگه میخوام ولش کنم به حال خودش اینقد ازش خواستم و خواسته هامو تامین نکرد دیگه نا امیدم کرد.از روابط زناشوییمون باهاش مشکل دارم تا وظایف خانه داریش...هیچکدومو انجام نمیده. واقعا موندم چه فایده ای داشت زن گرفتم.

اگه آدرس یا تلفن یک مشاور خوب رو دارید لطفا برام پیغام خصوصی کنید تا باهاش مشورت کنم ببینم باید چکار کنم واقعا دیگه کلافه و نا امیدم.زنم اصلا زنه زندگی نیست...

سلام myl
بله من شمارو کاملا یادم میاد
چون خبری ازتون نشد تصور میکردم به امید خدا همه چی رو به راهه

لطفا تا دوستان نظراتشو بیان بگن شما بار دیگه برگردید راهکارهای دوستان رو در تاپیک قبلیتون بخونید
ببینید چند موردش رو اجراکردید
اینجا هم میتونید مشاوره آزاد بگیرید

شما که میگفتید به هیچ وجه به همین زودی قصده بچه دار شدن ندارید که !!!!!!
فکر میکنم مشکلات شما لازمه قبل از اومدنه بچه حل بشه ، وگرنه مشکلات بچه هم بهش اضافه میشه و بدتر شمارو کلافه میکنه

سلام آقای myl

ازدواجتون را بهتون تبریک می گم...
این قدر ناامید نباشید ان شالله دوستان مشاور خوب معرفی می کنند.
ولی با اجازتون منم یه چند تا سوال بپرسم.
1/ تحصیلات شما و خانومتون؟ سن شما و ایشون؟
2/آیا قبلا فعالیتی در زمینه خاصی داشتند؟ در دوران مجردی چه کارهایی می کردند؟ الان چه؟
3/ خانومتون خیلی احساساتیه که می گید لوسه؟ یا نه واقعا لوسه... یه ذره بیشتر بگید.
4/ به شما توجه نمی کنه یعنی چی؟ یعنی فقط دست به سیاه و سفید نمی زنه... یا اینکه به شما محبت هم نمی کنه...
5/ شما را دوست داره؟
6/ چه جوری هواش را دارین؟
7/ چه معیارهایی از همسرش موقع خواستگاری بیان می کرده؟
8/ دوران آشناییتون چقدر طول کشیده و چه خصوصیات مثبتی از ایشون شما را جلب کرده؟
9/ از نظر شادابی چگونه است؟ اهل تفریح هست؟ یا کلا حال و حوصله هیچ کاری نداره؟
اصلا با هم تفریح می رید؟
10/به نظافت خودش اهمیت می ده؟ براش مهمه توجه شما را جلب کنه؟

ببخشید زیاد سوال کردم...می تونید پاسخ کوتاه بدین...
موفق باشید:72:

- - - Updated - - -


ببخشید لطفا این ها را هم جواب بدین...
11/ ایشون به جز خانواده خوبش چه خصوصیات مثبتی داشتند که انتخابشون کردین؟
و ایشون از نظر ظاهر و زیبایی چگونه اند؟

12/ از نظر مذهبی چگونه است؟

سلام دوست عزیز
اتفاقاً امروز صبح (نمی دونم چرا؟) اما یه دفعه یاد شما افتادم و الان که تاپیکتون رو دیدم برام خیلی جالب بود.
چون تاپیک قبلیتون رو دنبال می کردم در مورد سوالاتی که خانم /آقای مصباح الهدی پرسیدن اکثریتشو در جریانم که اوضاع و احوالاتتون چه جوریاست؛ اول اینکه چرا با این عجله برای بچه اقدام کردید، می دونم که همسرتون اسرار بر این داشت اما تا شما نمی خواستید که نمی شد حالا بگذریم، در مورد رفتار هایی که خودت در این مدت انجام دادی بیشتر توضیح بدید تا دقیقاً مشخص بشه که شما برای حل این مشکل چه کارایی انجام دادید و در مقابل عکس العمل همسرتون چی بوده تا راهکارهایی ک دوستان میدن تکراری نباشه (یعنی راهکارهایی نباشه که توی تاپیک قبلی گفته شده و شما انجام دادید و نتیجه نداده). تاپیک قبلی هم گفته بودم که وقتی خانواده خوب باشن خیلی امید وار کننده است چون نشون می ده که ذات طرف بد نیست شاید آموزش ندیده باشه و مهارت های لازم رو نیاموختن بهش.
منتظر جواب شما می مونیم

سلام اقای داماد الان و پدر اینده . میشه بگید شما چه انتظاراتی دارید که ایشون انجام نمیده . مثال بزنید . توجه دارید که همسر شما نو عروسه و باردار هم هست . یادم میاد نو عروس که بودم در خانه داری و همسر داری خیلی ناشی و کم تجربه بودم . یادم نمیاد چند بار غذای بی نمک و بی مزه یا شور و بد مزه درست کردم یا حتی غذای سوخته . چند بار فرصت نکردم غذا درست کنم یا مطابق خواسته همسرم رفتار کنم . ولی اون هیچ وقت غر نزد . شکایت نکرد . همیشه پشتم بود مثل یک کوه استوار . مثل یک همراه عاشق . باردار که بودم همه اش میخوابیدم .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط (آسمانی آبی)

سلام myl
بله من شمارو کاملا یادم میاد
چون خبری ازتون نشد تصور میکردم به امید خدا همه چی رو به راهه

لطفا تا دوستان نظراتشو بیان بگن شما بار دیگه برگردید راهکارهای دوستان رو در تاپیک قبلیتون بخونید
ببینید چند موردش رو اجراکردید
اینجا هم میتونید مشاوره آزاد بگیرید

شما که میگفتید به هیچ وجه به همین زودی قصده بچه دار شدن ندارید که !!!!!!
فکر میکنم مشکلات شما لازمه قبل از اومدنه بچه حل بشه ، وگرنه مشکلات بچه هم بهش اضافه میشه و بدتر شمارو کلافه میکنه

---

من خودم اصلا با این شرایط بچه نمیخواستم ولی خانمم اگر از بارداریش جلوگیری میکردم زندگی رو واقعا واسم زهر مار میکرد.من خودم از بچه دار شدن خیلی میترسیدم ولی فعلا که باردار هست و دیگه کاریشم نمیشه کرد.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مصباح الهدی

سلام آقای myl

ازدواجتون را بهتون تبریک می گم...
این قدر ناامید نباشید ان شالله دوستان مشاور خوب معرفی می کنند.
ولی با اجازتون منم یه چند تا سوال بپرسم.
1/ تحصیلات شما و خانومتون؟ سن شما و ایشون؟
2/آیا قبلا فعالیتی در زمینه خاصی داشتند؟ در دوران مجردی چه کارهایی می کردند؟ الان چه؟
3/ خانومتون خیلی احساساتیه که می گید لوسه؟ یا نه واقعا لوسه... یه ذره بیشتر بگید.
4/ به شما توجه نمی کنه یعنی چی؟ یعنی فقط دست به سیاه و سفید نمی زنه... یا اینکه به شما محبت هم نمی کنه...
5/ شما را دوست داره؟
6/ چه جوری هواش را دارین؟
7/ چه معیارهایی از همسرش موقع خواستگاری بیان می کرده؟
8/ دوران آشناییتون چقدر طول کشیده و چه خصوصیات مثبتی از ایشون شما را جلب کرده؟
9/ از نظر شادابی چگونه است؟ اهل تفریح هست؟ یا کلا حال و حوصله هیچ کاری نداره؟
اصلا با هم تفریح می رید؟
10/به نظافت خودش اهمیت می ده؟ براش مهمه توجه شما را جلب کنه؟

ببخشید زیاد سوال کردم...می تونید پاسخ کوتاه بدین...
موفق باشید:72:

- - - Updated - - -


ببخشید لطفا این ها را هم جواب بدین...
11/ ایشون به جز خانواده خوبش چه خصوصیات مثبتی داشتند که انتخابشون کردین؟
و ایشون از نظر ظاهر و زیبایی چگونه اند؟

12/ از نظر مذهبی چگونه است؟

---

سلام خانم مصباح حالتون چطوره؟
1/سن من 28 سال و خانمم 27 سال
هر دو لیسانس هستیم. خانمم بیکاره.
2/در دوران مجردی کار خاصی نمیکرده از اون دست از بچه هایی بوده که تو خونه دست به سیاه و سفید نمیزده و همه ی کاراشونو مامانشون انجام میداده.علت اصلی بی مسئولیتی و تنبلیش هم همینه.هنوز هم گاهی بعضی از کارای خونه ی خودمون رو مامانش میاد انجام میده.
3/نه احساساتی نیست. اتفاقا من خانم احساساتی دوس دارم ولی تنبل هست .وظایف خودشو به عنوان یه خانم نمیدونه.منظورم شوهرداری و خانه داری هست.
4/محبتش عملی نیستش.من عملا محبت خاصی ازش ندیدم.از دید شما محبت کردن یه خانم به شوهرش چطور باید نمود داشته باشه ؟
5/واقعا نمیدونم دوسم داره یا نه .میگه دوسست دارم ولی بنظرم عملی نشون نمیده.
6/هواشو دارم یعنی برای همه ی مناسبتا واسش کادو میخرم. کارای خونه رو اکثرا خودم انجام میدم وقتی میبینم انجام نمیده.خیلی نازشو میکشم .سعی میکنم هرچی میخواد واسش بخرم و هر کاری از دستم بر میاد واسش انجام بدم.سعی میکنم کارایی که شاکیش میکنه انجام ندم.
7/همسری که بتونه خواسته هاشو تامین کنه.ظاهر هم براش مهمه هر چند من خوشتیپ و خوش هیکل نیستم ولی از ظاهرم ناراضی نیستش.
8/خصوصیات مثبت ، خانواده ی خوبش،نزدیکی فرهنگی و تحصیلاتی، هوش مناسب،ظاهر معمولی
9/اهل تفریح و مسافرت هست، به نظرم از من شاداب تره
10/ نه اهمیت نمیده به نظرم.اصلا توجه من رو جلب نمیکنه.هر چی براش لباس میخرم میگم بپوش خیلی خوشگل میشه یه روز میپوشه فرداش همون آش و همون کاسه.یعنی باید همش بگم مسواک بزن این لباس بپوش وگرنه خودجوش انجام نمیده.بنظرم از تنبلی و سهل انگاریش هست که اینجوریه.
11/خصوصیات مثبت خاصی از نطرم نداشت دوران نامزدی هم خیلی ناراضی بودم ازش ولی چون عقد کرده بودیم دیگه نمیشد کاریش کرد خواهشا سرزنشم نکنید میدونم عجله کردم اشتباه کردم.زنه زندگی نیست.مسئولیت پذیر نیست.
12/اصلا مذهبی نیست (مثل خودم)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط به دنبال خوشبختی

سلام دوست عزیز
اتفاقاً امروز صبح (نمی دونم چرا؟) اما یه دفعه یاد شما افتادم و الان که تاپیکتون رو دیدم برام خیلی جالب بود.
چون تاپیک قبلیتون رو دنبال می کردم در مورد سوالاتی که خانم /آقای مصباح الهدی پرسیدن اکثریتشو در جریانم که اوضاع و احوالاتتون چه جوریاست؛ اول اینکه چرا با این عجله برای بچه اقدام کردید، می دونم که همسرتون اسرار بر این داشت اما تا شما نمی خواستید که نمی شد حالا بگذریم، در مورد رفتار هایی که خودت در این مدت انجام دادی بیشتر توضیح بدید تا دقیقاً مشخص بشه که شما برای حل این مشکل چه کارایی انجام دادید و در مقابل عکس العمل همسرتون چی بوده تا راهکارهایی ک دوستان میدن تکراری نباشه (یعنی راهکارهایی نباشه که توی تاپیک قبلی گفته شده و شما انجام دادید و نتیجه نداده). تاپیک قبلی هم گفته بودم که وقتی خانواده خوب باشن خیلی امید وار کننده است چون نشون می ده که ذات طرف بد نیست شاید آموزش ندیده باشه و مهارت های لازم رو نیاموختن بهش.
منتظر جواب شما می مونیم

---

گفتم هر کاری که از دستم بر میومده واسش انجام دادم از خریدن کادو واسه هر مناسبتی گرفته تا انجام اکثر کارای خونه و هر چیزی که ازم میخادو اکثرشو انجام میدم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط واحد

سلام اقای داماد الان و پدر اینده . میشه بگید شما چه انتظاراتی دارید که ایشون انجام نمیده . مثال بزنید . توجه دارید که همسر شما نو عروسه و باردار هم هست . یادم میاد نو عروس که بودم در خانه داری و همسر داری خیلی ناشی و کم تجربه بودم . یادم نمیاد چند بار غذای بی نمک و بی مزه یا شور و بد مزه درست کردم یا حتی غذای سوخته . چند بار فرصت نکردم غذا درست کنم یا مطابق خواسته همسرم رفتار کنم . ولی اون هیچ وقت غر نزد . شکایت نکرد . همیشه پشتم بود مثل یک کوه استوار . مثل یک همراه عاشق . باردار که بودم همه اش میخوابیدم .

---

حدود 4 ماهه ما عروسی کردیم و زیر یک سقف زندگی میکنیم
دو ماهه اول هم هیچ کاری تو خونه نمیکرد .شما میگی غذای کم نمک و سوخته میذاشتی در حالی که خانم من اونموقع که باردار هم نبود (دو ماه اول زندگی) هفته ای یکبار به زور واسه شام غذا میذاشت. خونه رو دیر به دیر تمیز مرتب میکرد و ظرفارو نمیشست تا آخر خودم مجبور میشدم از سر کار میام بشورم.
خیلی هم سر این موضوع باهاش بحث کردم.کلا کارای خونه رو مجبور بودم خودم انجام بدم.
الان که بارداره دیگه واویلا شده.دست به سیاه سفید که قبلا نمیزد دیگه الان کاملا واسش توجیه داره.میگه باید استراحت مطلق کنم . میگه خواهرمم باردار بود استراحت مطلق میکرد و اغلب خونه ی مامانم بود و پیش شوهرش نبود. میگه هیچ خانمی وقتی بارداره کار نمیکنه غذا نمیذاره.واقعا کفر منو در آورده.اگه وافعا هوای منو داشت من از این بابت شاکی نبودم ولی وقتی اینقدر نسبت به خونه و زندگیش سهل انگاره چطور میتونم مثل کوه استوار پشتش باشم ؟ فقط اینکاری که شما میگی لوس ترش میکنه و مهر تاییدی بر ادامه ی انجام کاراش هست.
خدا بخیر کنه وقتی بچه بدنیا بیاد بیچارم.ولی بچه بدنیا بیاد دیگه اصلا کارای خونه رو انجام نمیدم باید خودش انجام بده دیگه هم اینقد لوسش نمیکنم الان فقط دارم مراعات حال بارداریشو میکنم.وقتی بچه بدنیا بیاد وظایفشو بهش گوشزد میکنم و اگه انجام نده دیگه کاری باهاش ندارم.

فکرنمیکنم مجازی ب نتیجه ای برسین.. اشتراک ازاد بگیرین خصوصی راهنمایی بگیرین. مشاوره حضوری برین.

خوب مشاور حضوری خوب در این خصوص بهم معرفی کنید (پیغام خصوصی بدید)

myl عزیز
تا اشتراک نخرید و شارژ نکنید خودتونو و پررنگ نشید کسی نمیتونه به شما پیام خصوصی بده

دوست عزیز نباید اینقدر زود بچه دار می شدید . مشکلات شما هنوز حل نشده

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Honey1358

دوست عزیز نباید اینقدر زود بچه دار می شدید . مشکلات شما هنوز حل نشده

---

کاملا موافقم.ولی ناخواسته بود.چون اون نمیذاشت جلوگیری کنم

آقای myl سلام

آقای myl شما چندین بار گفتید چهره همسرم معمولیه ، من یادم نمیاد گفته باشید دوستش دارید یا حتی یه ذره عشقولانه درموردش حرف بزنید :101:

منم چهره معمولی دارم اما به جرات میتونم بگم اعتماد به نفس از ظاهرمو مدیون همسرم هستم چون اوایل فکر میکردم الکی ازم تعریف میکنه اما حالا میتونم کاملا بفهمم منو خییلی زیبا میبینه ، شما چی؟

واقعا چرا همسرتو زیبا نمیبینی ؟ وقتی اینجا اینطوری حستونو ما میفهمیم مطمئن باشید همسرتونم متوجه شده 100%

درضمن یادمه شما یکمی هم منت میگذاشتید سرش و مدام میگفتید سرکار نمیره هیچی واسم نداشت من باید صبح تا شب کار کنم ازین حرفا فکر کنم بهتر باشه جدا تجدید نظر کنید در مورد این افکار

شما اگه ازدواج نمیکردید سر کار نمیرفتید ؟ تازه کارمندم هستید و در هر صورت ساعت کارتون ثابته، درسته زنهای زیادی سرکار میرن ولی کدومشون از زندگی راضین؟ اونام یه سری کمبودها دارن ، همسر شما یه خانم سالم از یه خانواده سالمه اینقد احساس بی فایده بودن نکنید

اون تصور شما از زندگی متاهلی فکر کنم کمی اغراق آمیز بوده که وارد خونه بشید همه جا مرتب ، بوی غذا و.. زندگی رو این شما هستید که شاد میکنید یا حتی بهش نظم میدید


در تاپیک قبلی یکی از دوستان گفته بودن که با مادرشون در میان بگذارید که شما هم گفتید نمیخواهید مسائل زندگیتون از خونه خودتون خارج بشه :104: آفرین این خیلی خوبه .

:72:من فکر میکنم خانمتون به مشاور واکنش درستی نشون ندند با صحبتهایی که در تاپیک فبلیتون گفتید

:72: به نظر من (فقط به نظر من) اگه شما کمی نگران و جدی و مهربون با مادرش صحبت کنین طوری که ازش حتی قول بگیرید که این موضوع بین شما 2 نفر بمونه و به خانمتون و خواهراش چیزی نگن .

فکر میکنم مادرشون رو کمی بیدار کنید که وقتشه به دخترشون (هرچند دخترشون دیگه بالغ هستن) آموزش خانه داری و همسرداری بدند پیشنهاد بدی نباشه ،

:72:ضمن اینکه اگه من جای همسر شما بودم ترجیح میدادم به جای اینکه دیگران متوجه بی تفاوتی و نا آگاهی یا حتی ناشی بودن من بشوند و حتی ممکنه پشت سرم حرف بزنن چه بسا خیلی بهتره مادرم منو آگاه کنه و بهم آموزش

بده * وقتی خودم هییچ رغبتی به آموزش گرفتن از طریق مطالعه و.. نداشته باشم * (طبق گفته خودتون درمورد همسرتون)

* ناشی بودن و ناآگاه بودن زشت نیست شما هم مشکل همسرتونو بزرگ نکنید .

:72: من فکر نمیکنم درد دل با همچین مادری و آگاه کردن ایشون دخالت محسوب بشه ، مثلاپیش اومده توی جمع خانواده خودم خواهرم با همسرش یا مادرم با پدرم زیاد خوب صحبت نکردند بعدا مثلا من یا اون یکی خواهرم بهش گفتیم

چرا اون حرفو زدی بهتر بود نمیگفتی همسرت ناراحت شد و خلاصه بهم گوشزد میکنیم:228: (رابطه همسر شما هم که با خانوادش صمیمیه) حالا گاهی هم ما خودمون متوجه مساله ای نیستیم چون شوهر خواهرم با من صمیمیه

میاد با من درد دل میکنه و من بعدا غیر مستقیم یه چیز دیگرو بهونه میکنم به خواهرم میگم تو رو خدا هوای داداش فلانی (شوهرخواهرم) رو داشته باش زندگی ارزش نداره ازین حرفا ، کسی هم نمیفهمه که شوهر خواهرم پیش من

چی گفته:122:

خلاصه فکر میکنم از مادرش تلنگر بخوره خیلی تاثیر داشته باشه

خیلی وقتها آدم با یه تلنگر به خودش میاد.

راستی ببخشید طولانی شد یه چیز دیگه

میتونید بدون اینکه هییچ مقایسه ای انجام بشه در ایشون حس رقابت ایجاد کنید مثلا شما رفتید خونه خواهرش یا هر کدوم از اقوام خودش اگه دیدید میزبان خیلی مرتب و کدبانو بود میتونید بعد از اینکه برگشتید خونتون یه جوری

با ذوق حتی بگید چقدر خونشون آرامش داشت :43: همسرتون میپرسه که مگه چهطوری بود یا چیش آرامش داشت ؟ شما هم بگو نمیدونم یه طوری بود همه چی مرتب و شاد و آروم بود ، جو خونشونو دوست داشتم حس خوبی بهم

میداد یا حتی میتونی بگی فلان زوج یا فلان زن و شوهر معلومه خیلی همو دوست دارن و رابطه خوبی باهم دارن ..

من خودم همچین زوجهایی رو همیشه تعریف میکنم و همینطور اون قبیل خونه ها رو .

موفق باشید:watermelon:

ممنون از راهنماییتون
اتفاقا بطور غیر مستقیم وقتی خونه ی فامیلایی میریم که دختراشون خوب به ماماناشون کمک میکنن من غیر مستقیم تو خونه ازشون تعریف میکنم تا الگو بگیره.حتی اون اوایل عروسیمون خواهرش بهش گفته بود که چرا واسه شوهرت آرایش نمیکنی نوعروس هستی.براش لباس خواب خریده بود و راهنمایی کرده بود ولی وقتی اونا هم این چیزا رو بهش میگن بهش بر میخوره خودش اینا رو واسم تعریف میکرد که خواهر اینچیزا رو بهم گفته و بهم برخورده یا مامانم میگه فلان کارو بکن و بهم بر خورده.یعنی مامان و خواهرش چیزی بگن بهش بر میخوره .ضمنا من اینجا که یه تالار اینترنتی ناشناس هست ازش بد گفتم وگرنه در حضورش همیشه قربون صدقش میرم ولی وقتی میبینم خیلی شلختس و هیچکاری نمیکنه از دستش شاکی میشم و خودش فوری میفهمه واسه چی عصبانی هستم ولی هیچوقت نشده باهاش قهر کنم.ضمننا حرف مامان و خواهراش رو هم زیاد نمیخونه.البته گاهی اوقات که خیلی از دستش عصبانی میشم رفتارش خیلی خوب میشه ولی مستمر نیستش.خدا کنه بهتر شه.من از این میترسم که الان که اول زندگیم هست و باید خیلی پیگیر و احساس مسئولیت بکنه ولی نمیکنه وای به حال چند سال دیگه.من بیشتر از آینده میترسم تا حال.من با خودم فکر میکردم حالا که زنه خونه دار دارم میگیرم عوضش چون سر کار نمیره به خونه و شوهرش میرسه ولی اشتباه کردم حالا فهمیدم چرا همه ی پسرا دنبال زن شاغل هستن.

راستی تو دوران نامزدیمون یبار که از دستش شاکی بودم آدرس یکی از تاپیکای این سایتو دادم گفتم برو بخون تا بدونی رفتارت نادرسته بهش گفتم تو سایتا مطالب آموزشی رو بخون تا وظایفش رو بفهه ولی خیلی شاکی شد و گفت این سایتای مضخرف چیه میری اینا هیچی حالیشون نیست و ... یعنی وقتی کسی بهش انتقاد میکنه و مثلا میگه چرا هوای شوهرتو نداری و ... خیلی بهش بر میخوره و رفتار خودش رو بر حق میدونه.

آقای Myl

من همچنان میگم شما با مادرش صحبت کنید و نگرانیتون رو جدی بهشون بگید اونوقت مادرشون که نگران شدند طور دیگه ای باهاشون صحبت میکنن، اما از زندگی هم سرد نشید من شاغلم اما فقط منتظرم اوضاع مالیمون بهتر بشه

دیگه نرم سرکار بعد از چند سال یه کار کوچیک واسه خودم درست کنم ، تازه از یکی 2تا همکارام شنیدم طرز خونه تکونی کردنشونو و..

رو الان فکر میکنم احتمالا خونه هاشون سوسک دونیه :163: اون خانومی که هم بخواد به شغلش هم به همسرش و هم به نظافت شخصیش و منزلش برسه واقعا سخته من که کم آوردم در صورتی که شاید خیلی از کارهای خونه رو

همسرم انجام میده اما من خودم چون حساسم وقتی مهمون دارم برای شام تا صبح بیدارمو خونه رو تمیز میکنم بگذریم که همسرم جاروبرقی و شستن سرویس و.. رو انجام میده حالا شما انقدر خانم شاغل دوروبرتون دیدین فکر میکنین

دیگه اگر کسی خونه داره نباید هیچ قصوری داشته باشه ، فکر میکنید چرا اینقدر جای مرد و زن عوض شد و زندگیها به اینجا رسید ؟ خیلی مردا میگن کاش زنهاشون سرکار نرن چون خانه دارها رو آراسته و رنگارنگ میبینن و مردایی مثل

شما فکر میکنید شاغلها چیکار کردن

بگذریم

اگه تلاشتونو کردید و به نتیجه نرسیدید حتما به مشاور خوب مراجعه کنید اگه نتیجه نداد که انشاالله میده مدتی سرسنگین باشید اونم بخاطر اینکه عمق ناراحتیتونو که با صحبت درک نکرده شاید اینطوری درک کردن

فکر کنم وقتی شما حرفتونو بزنید و راههای اولیه رو برید و به نتیجه نرسید سرسنگین بودن (نه قهر کردن) رفتار انفعالی نباشه ، جواب هم میده.

میدونم حرفام کارشناسی نیست شایدم خیلی کج باشه اما کمک منه همین.