شوهرم میگه منو با این زندگیو نمیخواد
با سلام خدمت دوستای عزیزم.خیلی وقته نیومدم اینجا...دلم براتون خیلی تنگ شده بود..
این چند روز همش یه چیزی تو دلم میگفت بیام باز از شماها راهنمایی بخوام..امیدوارم بازهم کمکم کنین و این سری امیدوارم من هم به حرفاتون گوش بدم.
نمیدونم چقدر در جریان مشکلات من هستید ولی یه مختصر بهتون میگم
من 22 سالمه و شوهرم 27 سالشه دوران عقدیم.
شوهرم سربازه زندان.من دانشجو ترم آخر لیسانس و اون دیپلمه
یادتون باشه بهتون میگفتم خیلی باهام سرده و .............
تو این چند ماهه خیلی چیزا اتفاق افتاد همه چیز بیشتر روشن شد تا اینکه خیلی جدی به من و خانوادش گفت که این زندگی رو نمیخواد..من هم در جواب کارش گفتم هیچ اجباری نیست خودتو یه عمر واس زندگی که دوسش نداری بسوزونی..کلی بالا و پایین شد تا اینکه تصمیم به این گرفتیم بریم مشاوره.:47:
یک جلسه رفتیم ولی دکتر مشاورش نه از نظر من خوب بود نه از نظر شوهرم..ما فقط صحبت کردیم و اون فقط شنونده بود..یک سری حرفها هم گفت که زیاد از نظر هر دوی ما جالب نبود.
تا اینکه تصمیم گرفتیم خودمون از نو همه چیو با کمک هم درست کنیم..الان نزدیک 2 هفتس از اون موضوع میگذره ولی شوهرم باز همون آدمه سابقه نه ابراز علاقه نه نیازهای دیگه ای ، هیچ چیزی نسبت ب من نداره..باز مثل قبل باز من باید ازش بخوام تا انجام بده ورنه خودش نمیخواد..
اگه نوشته هام گنگ و نامفهوم هر چقدر بخواین توضیح میدم..فقط بهم بگین چیکار کنم تا دوباره اونو علاقه مند به این زندگی کنم.کاری کنم باز منو دوس داشته باشه..
ببخشید اگه زیاد شد.
و یه سوال دیگه من چطور میتونم اسم پروفایلم رو تو تالار تغییر بدم؟؟؟؟