نمایش نسخه قابل چاپ
سلام.جوانی 29 ساله هستم که تا حدودی شرایط ازدواج رو پیدا کردم.اما خیلی از پیش قدم شدن برای اشنایی جهت ازدواج میترسم.ا.نم به دلیل خیانت زیادی هست که دارم از زنها میبینم.مثلا خانمی رو دیدم که بعد از 25 سال زندگی مشترک به شوهرش خیانت کرده .وقتی کسی بعد از 25 سال خیانت میکنه این ترس رو در وجود ادم میندازه که برای من پیش نیاد یک وقت.همین موضوع باعث شده دیدم به دختری مثبت نباشه و واقعا ترس شدیدی از این مسئله دارم
برادر گرامی برای حفظ یک زندگی مشترک و تامین امنیت اون باید تلاش و هزینه کنیدواحتیاج به مراقبت پویا دارد و به خودیه خود یک زندگی در راه درستش قرار نخواهد گرفت.
یک تلاشه دو طرفه در تمام لحظات زندگی در طی سال ها.
دقیقا مادخترا هم به همین دلیل از ازدواج با پسرا میترسیم چون خیانت و روابط پنهانی و تنوع طلبی در اقایون 99 درصد بیشتر از خانمهاست!
احساس شما تا حدودی طبیعیه
فقط مردها اینطوری نیستندخانم ها هم مثل آقایان از این بابت نگران هستند،منم از وقتی که چند موردشو در دوستان دیدم واقعا سخت گیریم بیشتر شده ، به همین جهت میتونم شما رو درک کنم ولی نباید اجازه بدیم به حالته بدبینی خودشو نشون بده .میشه اوائل سعی کرد که طرف مقابل را بهتر بشناسیم.فقط در این مورد میشه بعد از سعی در شناخته طرف مقابل به خدا توکل کنیم
منظور شما از تلاش چه چیزی است؟یعنی اگر من کوتاهی کنم خانم خیانت کنه حق داره؟من دچار دوگانگی شدیدی شدم.الان تو موقعیتی هستم که نمیتونم خوب و بد رو تشخیص بدم.ذهنم خیلی مغشوش شده.با این ذهن اشفته چی کنم
برادر خوبم به همدردی خوش امدید . تا اندازه ای نگرانی از ازدواج و زندگی اینده طبیعی هست . و این میتونه نشانه اینده نگری و مسئولیت پذیری شما باشه . ولی اگر از حد خودش خارج بشه مطلوب نیست . مثلا ما نمیتونیم از ترس تصادف سوار ماشین نشویم . بدیهیه که این اصلا عاقلانه نیست ولی رعایت همه جوانب و رعایت مقررات لازمه . همه دختران یا خانمها که به طرف خیانت نمیرن . کسی که این اتفاق براش افتاده باید اسیب شناسی بشه . یه مورد رو نمیشه به همه تعمیم داد . به خدا توکل کنید . امیدوارم خدا دختر لایقی رو نصیب شما بکنه .
اگه ترستون از یه حدی بیشتره و داره روی زندگیتون اثر می ذاره برین مشاور حضوری پیش یه مشاور خوب و متخصص.
در مورد تفاوت زن ها و مردها هم خوبه مطالعه کنین.
موفق باشید.
بله روی زندگیم اثر گذاشته و نمیتونم به کسی اعتماد کنم.تشخصی خوی و بد برام مشکل شده.نگرانم همش نکنه ادم درستی گیرم نیاد.چیکار کنم
خانم/آقای بی نهایت جواب دقیق مشکل شما رو دادن ... به نظرم رو این قضیه متمرکز شو و تحقیق و مطالعه کن و بر اساسن این اطلاعات و معیار کیس مورد نظر خودت رو انتخاب کن.
.
شما انتظار نداشته باشین که با ازدواج "وارد یک زندگی موفق و بدون حاشیه هایی که ازش میترسین" بشین و این ازدواج رو موفق تلقی کنین !! بلکه شما باید یک زندگی موفق رو بسازین. حالا این ساختن خودش یک دنیا درک و معرفت لازم داره ه باید یاد بگیری.
اینطور بگم که حتی با دختری که بدکاره بوده هم میشه یک زندگی موفقی ساخت با همه مشکلاتش...
زندگی یک تلاش دوطرفس
دقیقا ترس من هم همین هست، خیانت، به اجرا گذاشتن مهریه و ...
اخیرا توی خبرها بود که دختری در طی دو سال 10 بار عروسی کرده و طلاق گرفته و مهریه جمع کرده، از هر کدوم 100 تا، و بعد هم اسم طرف رو از توی شناسنامه اش پاک کرده، وتی آوردنش کلانتری خیلی با اعتماد به نفس و در کمال خونسردی میگه هیچ کار غیر قانونی انجام ندادم، راست هم گفته، خلاف قانون نبوده
سلام
درصد خیانت در خانم ها خیلی کمتره چون وقتی به کسی دل می بندن همه چیزشونو میدن براش . این تصور شما کاملا اشتباهه دخترهای خوب زیادی هنوز هم هستن .
برادر من نگرانی شما کاملا بجا هست ولی حس میکنم زیادی روی شما تاثیر گذاشته و باعث بشه بعدها الکی به همسرتون مشکوک بشید. این حس رو کنترل کنید. مگه من و یا خیلی از خانمهای دیگه توی اقوام که نگاه میکنم به شوهراشون خیانت میکنند؟ اون درصدی که خیانت میکنند خیلی کمتر هستند. فقط موقع ازدواجت باید خیلی حواست جمع باشه. به پدر و مادر اون دختر نگاه کن... رفتار دخترشون هم تا بخشی انعکاس رفتار اون خانواده مخصوصا مادر هست. ایمان و اعتقادات اون دختر مهم هست.. منظورم از اعتقادات اینه که چقدر به سالم زندگی کردن معتقده. اما بیشتر از همه چی شما سعی کنید دوره آشناییتون زیر نظر خانواده طولانی باشه، حتی خانواده ها باهم برید مسافرت... اینطوری بهتر هم رو میشناسید. منظورم اینه زود نامزد یا عقد نکنید تا حساب شده پیش برید
فقط مراقب باش حستون کنترل شده باشه تا خدایی نکرده بعدها الکی مشکوک نشید و باعث دلخوری همسرتون نشید که این اصلا خوب نیست و باعث کدورت میشه
با شما عزیزان در مورد اینکه خیانت آقایان بیشتر دیده می شود موافقم ولی در حال حاضر، در این دور و زمان دیگر خیانت خانم ها هم دست کمی از آقایان ندارد.
یک فرق بزرگ این که هست که خانم ها در صورت خیانت شوهر، آن به صورت گسترده افشا می کنند. در صورتی که آقایان در صورت خیانت زن برای حفظ آبروی خود و خانم آن را مخفی کرده و حتی در صورت طلاق نیز از بیان آن به عنوان دلیل خودداری می کنند.
مطلب دیگری که باید نظر گرفت این است که خیانت آقایان بیشتر آشکار میشود چون خانم ها بیشتر در این مورد مراقب هستن و به خیانت شوهرانشان پی می برند. در حالی که اکثریت قریب به یقین آقایان به همسرانشان اعتماد کرده و گمان به خیانت زن نمی برند. از این رو بسیاری از خیانت های خانم ها اصلا فاش نشده و یا برای مدت زیادی چه بسا سال ها سربسته میماند. در نتیجه نسبت خیانت خانم ها به آقایان آنقدرها هم کم نیست بلکه کمتر آشکار شده و کمتر از آن نیز بیان می شود.
با نگاهی هر چند اجمالی به پرونده ها و موارد خیانت هایی که گزارش می شود (از قبیل مواردی که در این سایت ذکر شده) می توان به مسائلی که اشاره نمودم پی برد.
البته عرایض بنده نفی بر پاکی خانم های ایرانی نیست و کمتر کسی خواهد بود که پاکی و از خود گذشتگی خانم های ایرانی از جمله مادران زحمتکشمان را انکار کند.
با این همه، با خیانت به عنوان مشکل خانواده و جامعه نباید با خوشبینی بیش از حد و یا متعصبانه برخورد گردد بلکه باید نگاه و گرایشی واقع بینانه به این موضوع داشت و نفی گسترش خیانت زن در طول سال های اخیر و سرپوش گذاشتن بر آن هم کمکی به این مساله نمی کند.
باز هم تاکید میکنم خیانت از هر نوعش بد است و هدف ما نیز برچسب خائن زدن به هیچیک از دو جنس نیست.
در آخر، نگرانی های ایجاد شده در دختران و پسران جوان نیز تا حدی منطقی و بجا بوده و خود کمک به تصمیم گیری های بهتر می کند ولی در عین حال نباید حالت بیمارگونه به خود بگیرد.
اعتدال رمز پیروزیست.