نمایش نسخه قابل چاپ
سلام، سعی میکنم به طور خلاصه مطلبم را بیان کنم.
از همکلاسی خود خواستگاری کردم، پس از مقدمه چینی و باز کردن سر صحبت به ایشون گفتم اگه امکانش هست، شماره منزلتون را بدید مادرم مزاحم بشین، جوابی که ایشون دادن این بود که بهتره این کار را نکنند و با کمی اسرار من و پرسیدن دلیل در آخر گفتند بهتره فعلا کسی نیاد.
منظورشون چی بود؟ از من خوششون نمیاد؟ کسی را دارند؟ یا تعارف اولیه بوده و به قوا خودمون ناز کردن؟
ممنون
- - - Updated - - -
لطفا جواب بدین
بشین درستو بخون ....
منظورش همین بود!
من درسم رو به اتمام هستش! کار هم دارم!
سلام دو حالت بیشتر نداره یا واقعا مایل نیست که شما برین خاستگاریش و نمیخواد رابطه باشه.یا اینکه منتظره دوباره برین سراغش.اینجا کسی نمیتونه بگه کدومه و تفسیر هم نمیتونه بکنه حتی در صورت تمایل امکان داره براش سخت بوده باشه شماره را بده .به نظرم دوباره جدی ازش شماره بخوایبن ببینین چی میگه.معمولا پسرها باهمون بار اول دست بردار نیستن و دخترها هم بار اول نمیان شماره بدن .دوباره امتحان کنید.موفق باشید
آهان ممنون از دوستان و شماره خودشون را دارم البته گیراوردن شماره خونشون هم برام کار چندان سختی نیست! اگه مادرم به همراه خودشون تماس بگیرن کار بدیه؟؟!!! البته ایشون خیلی محترمانه رفتار کردند چون رابطه احترام آمیزی بین من و ایشون هست.
ممنون از دوستان عزیز
سلام
از کجا می دونی آمادگی ازدواج داره ؟؟؟
فکر کنم منظورش این بوده که آمادگی نداره و یا فعلا تصمیم نداره ازدواج کنه
و با این جمله نشون داده با شما مشکلی نداره بلکه خودش آماده نیست
شایدم هل شده و یک جوابی داده ؟
چون پیش بینی چنین موقعیتی رو نمی کرده اینم محتمل است
موفق باشی
محترمانه جواب منفی دادن.
شما مطمئنی؟؟؟ ایشون البته آدم مغروری هستند و یکی از افراد پخته که هم منا میشناسه هم ایشنونا گفتند که مجددا بهشون بگو
من فکر میکنم بهتر یک تحقیقی در موردش انجام بدین شاید چیزی هست نمیتونه بگه
مثل من وقتی برام خواستگار می آمد با خودم حرف میزد میگفتم نه میدونید چرا چون دوست نداشتم با پدرم روبرو بشه به علت مشکلی داشت
حالا بهتره اول از طریقی که خودش هم نفهمه در مورد تحقیق کنید و در مورد خودش و خانواده اش یک سری چیزا بدست بیارید....
همین امیدوارم بتونید یک راهی پیدا کنید
آهان تشکر، ایشون خیلی وقته پدرشون مریض هستند یعنی یکسالی میشه ولی الان رو به بهبود هستند، و علاقه هم دارند درسشون را به طور جدی پیگیری کنند.
آیا باید دوباره برم بهشون پیشنهاد بدم؟ چه مدت بعد پیشنهاد بعدی؟ آیا ایشون دوباره من را ببینند عکس العمل خاصی نشون می دن؟
کسی نمی تونه بگه دلیل ایشون چی بوده
یا عکس العمل بعدیش چیه
یا ...
شما می خوای یه بار هم از طریق خانواده اقدام کن. به مادرتون بگید به مادرش زنگ بزنه. شاید نتیجه بگیرید.
آهان، ممنون. من دوباره با ایشون رو در رو شدیم البته در جمع دو تا همکلاسی های دختر دیگه امون. خ خوب و راحت با هم برخورد داشته و اصلا استرسی واسه اینکه با هم برخورد داشتیم و پیشنهادی داده شده نبود. در ضمن من مستقیم به ایشون پیشنهاد نداده بودم؛ گفتم شماره خونتون را میشه بدین بدم به مادرم با هاتون تماس بگیرن، اقدام از طریق خانواده به صورت دیگه ای هستش؟
سلام عزیز من بنظرم کارت چندان درست نبوده! یعنی چی شماره منزلتو بده مادرم تماس بگیره?! بچه که نیستید خودتون اول درست و درمون بشینید با هم صحبت کنید و ببینید کلا بدرد هم میخورید? وجوه مشترک دارید و ۰۰۰۰۰۰ یسری از خانومها کلا اینطوری هستن دوس دارن که طرفشون جسور و مصمم باشه۰شما همون اول کاری چیزی که وظیفه خودت بوده رو به مادرتون و خانواده ها حواله کردین۰ خوشبختانه تلفنشو هم داری۰ خودت باهاش صحبت کن ببین نظر خودش چیه و اگه مانع و مشکلی نبود کار رو به خانواده ها بسپارید۰ سال ۲۰۱۵ زندگی میکنیم مثلا۰ مثل آدمهای صد سال پیش فکر نکن لطفا۰موفق باشی۰
کاری که مراجع در رابطه با نحوه شروع آشنایی کرده،بسیار درست و به جا بوده.نقل قول:
نوشته اصلی توسط Tombstone!
نسخه های پرضرر تجویز نکن.
پرضرر!!! صحبت اولیه و آشنایی با کسیکه میخای ازش خواستگاری کنی پرضرر محسوب میشه دکتر جان? والا ولایت ما آدماش انقدری بلوغ فکری دارن که عکس العملشون به این موضوع در حد نزاع خیابانی خطرناک نباشه برای مراجع به قول شما! ضمنا هر دو طرف تحصیل کرده هستن و توی محیط فرهنگی! یه جوان اگه توی این سن و با این سطح نتونه حرف خودشو بزنه دیگه وای بحال بقیه! دوست من بنده فکر میکنم ایشون بخاطر همین موضوع جدی نگرفتن شمارو۰یعنی به شخصه اگه من هم دختر بودم همینکار ایشون رو میکردم۰ از همین اول کاری ضعیف جلوه نکنید پیشش۰بسه دیگه انقدر تو قید سنت بودن یکم تو حال زندگی کنید! اونوقت میگن ایران چرا پیشرفت نمیکنه! والا! خطاب به دکتر فرهنگ!
سلام... پیشنهاد شما واضح بوده وایشون منظورشما رو فهمیدند من فکرمیکنم دو حدس میشه زد.اول اینکه ممکن است دوست داشته باشند کمی از خودتان بگویید وسرصحبت را بازکنید تانظرشما رو کاملا درموردخودشان بدانند چون اگر آقا یکدفعه جلوی آدم سبزشود وبگوید شماره ات را بده به مادرم بدهم دختر کمی عقب میکشد.برایش فکرپیش می آید اصلانظرمن را نمیخواهد وفقط میخواهد اول مادرش ببیند بعدا نظرمن را جویاشود.
اصلا ببینید ازشما خوشش می آید یا نه؟شایدخوشش نیامده ویا کسی را دوست داردو یا کسی درزندگیش حضورداردو نخواسته دل شما رابشکند شاید هم خوشش آمده منتظراست شما کمی بیشتر درباره این مطلب با شخص خودش صحبت کنید.
حدس دوم شاید خوشش آمده ولی شرایط مناسب را برای خواستگاری شما ندارد گاهی دخترها برای شرایط خانوادگی خود خواستگاری را به تعویق میندازند حالا دلیلش هرچیزی میتواند باشد.
برای رهایی از این افکارباید دوباره مطرح کنید خواسته تان را و به شیوه دیگر سرصحبت را بازکنید خانمها از مرد دست وپابسته فراری هستند.
من تحقیق کردم راجع به اینکه ایشون مشکل شخصی دارن یا خیر. متوجه شدم که پدرشون چند وقت هست سکته کردند و سر کار نمیتونند برند و اوضاع خونشون نابه سامان هست و خیلی از فعالیت های جانبی خودشون را انجام نمیدن به خاطر این موضوع یا تعویض میندازند چون مجبورند توی کارهای خونه کمک کنند.