خیال پردازی های قبل ازدواج

سلام به همه ی دوستان گل تالار...

موضوعی که این روزها ذهن منو مشغول کرده و اتفاقا مقالات مناسب هم درموردش پیدا نکردم رو اینجا

مطرح می کنم تا از دیدگاه و نظرات شما استفاده کنم....

سوال من درمورد خیالپردازی های قبل ازدواجه :


من از سال دیگه (94) می خوام به طور جدی به ازدواج و خواستگارام فکر کنم.یعنی تاحالا خیلی جدی

نمیگرفتم ولی الان شرایطم جور شده و امادگیشو دارم. غیر افرادی برای خواستگاری میان که من

تاحالا هیچکدومشون رو نپسندیدم یک مورد هستند که هنوز نیومدند ولی خانوادشون خیلی

مشتاقن و انقدر اشتیاق نشون داد به روش های مختلف که ذهن من منحرف شده سمت اونا !!!!

البته با این پسر حتی یک کلمه هم توی عمرم حرف نزدم!!! ولی میدونم پسر خیلی خوبیه! وحس

میکنم شرایطمون بهم می خوره . سوال من اینه که من چیکار کنم ذهنم به این سو منحرف نشه؟؟

آخه ممکنه اونا اصلا تا بیان خواستگاری من ازدواج کنم؟؟؟

یا اینکه اصلا ممکنه اونا نیان خواستگاری مثلا؟؟؟؟پسره بگه عاشق یکی شده!!

خلاصه اینکه هزار دلیل می تونم پیدا کنم که نباید به پسره انقدرررر دید مثبت داشته باشم و ازش خوشم بیاد . چون هنوز که باهاش صحبت نکردم؟؟!
یه بار که اتفاقی دیدمش خیلییی خجالت کشیدم خلاصه اینکه این چه وضعیه الکی برای خودم درس کردم؟؟؟؟

راهنمایی کنید دوستان می خوام اون برام با سنگ فرقی نکنه تا وقتی اومد خواستگاری:18:(البته اینو شوخی کردم ولی یه چی تو این مایه ها )


پیشاپیش متشکرم :72:

ای کاش منم عشق یک طرفه رو مثل شما معنی میکردم
و از این تالار کمک میخواستم که نگم

با سلام
ارم خانوم شما از دیدتون نسبت به این موضوع معلومه آدم فهمیده ای هستید
همین که میدونید که این کار اشتباهه خودش نصف راهه
شما در نظر بگیرید به هر دلیلی این آقا نیاد خواستگاری یا این که بیان و نپسندن و یا خانواده هاتون به هم نخورن
اون موقع شما ضربه عاطفی می خورید و تو روند زندگیتون اختلال ایجاد میشه
حالا حالت دوم رو برسی می کنیم فرض بگیرید که اونا اومدن خواستگاری و پسندیدن و مشتاق به این امر بودن ، حالا شما با این تفکر مثبت و احساسی که نسبت به این آقا دارید نمی تونید نقطه ضعف های طرفتونو ببینید و یه جوری چشم بسته بله می گید و وقتی رفتید تو جریان زندگی بعد از چند ماه تازه می فهمید که این آقا این عیوبم داشته که اون موقع دیگه دیر شده
در کل سعی کنید به این فرد فک نکنید و وقتی فکرش میاد به ذهنتون خودتونو مشغول کنید تا فراموش بشه و وقتی اومدن خواستگاری اون موقع به طور منطقی (نه احساسی) بهش فک کنید

سلام

ممنون از تنهاترین همدم و نفیسه عزیز. این موضوع برای من خیلی مهمه برای همین هر روز میام به تاپیکم سر می زنم. ازینکه نظر گذاشتید خیلی خوشحال شدم :72:

از توصیف مثبتتون ممنونم.

راستش گاهی وقتا این فکر میاد سراغم .معمولا وقتایی که شارژم کامله اصلا به هیچکسی فکر نمی کنم و اگر هم بخوام برای خودم آدم مجهول (x) :18: درنظر می گیرم و شرایطی که

دوس دارم توی زندگی آیندم باشه مجسم می کنم.ولی یه وقتایی که این حس بهم دست میده که وای من باید زودتر ازدواج کنم و کاشکی همسر آیندمو زودتر

پیدا کنم دیگه سال بعد واقعا دوس دارم ازدواج کنم وتنهایی بسه ... این آقا میاد جلوی چشمم. وقتایی که خواستگاری برام میاد که به من نمی خوره این آقا میاد جلوی چشمم...

از طرفی از خواستگارای دیگه نا امیدم چون توی خواستگارای سنتی موردی که به من و خانوادم بخوره تاحالا که پیدا نکردم. یعنی چنتاشون جلسه اول و بقیشون نیومده تلفنی نه شد.

یک مساله دیگه هم که هست این آقا سربازی نرفته و تازه ارشدش تموم شده البته کار میکنه و همزمان درس می خونه . از نظر تئوری اگه بخوام بگم این آقا شرایطش اونی نیست که من

می خوام و حتی درآینده ممکنه موقعیت های خیلی بهتر ازین داشته باشم.ولی من یکجور نگرانی در ته ذهنم هست ...

سلام به همگی...

صبرکردم تا نظری دریافت کنم ولی چنین نشد ...به روز رسانیش میکنم تا دوباره از نظرات شما استفاده کنم.

پیشاپیش متشکرم

درود بانو

چند سال دارید و میزارن تحصیلاتتان چقدر است؟
معیار شما برای انتخاب شریک زندگیتان چیست؟لطفا بر اساس اولویت بنویسید
یخ متنی خواندم توی سایت همدردی خیلی برام جالب بود

نقل قول:

---

چند تا ادمو (جه زن چه مرد) که خيلي دوسشون داري (نه لزوما خانواده ) و مي پسنديشونو اسمشونوبنويس.
بعدش شروع کن هر چي ازشون يادت مي ياد جلوي هر کدوم بنويس. بعد بيا ويژگي هاشونو در بيار.
مي بيني يه تعداد ويژگي توي همه اشون تکرار ميشه. اين اون ويژکي هايي ميشه که دوست داري واقعا.

---

فکر کنم بتواند به شما کمک بکند.

من یه مرد هستم و خدارو شکر متاهل و از زندگیم هم راضی هستم درکل برای یه پسر تا 40 سالگی هم وقت هست برای ازدواج کردن و گزینه مناسب هم زیاده ولی برای دختران بنظرم بهتره این جمله مادر رامین سالهای قبل شبکه دو نشان میداد سریالی یه جمله خیلی زیبایی به لعیا زنگنه بازیگر زن گفت: تا وقتی نازت خریدار داره جواب بله را بده!! شما هم بنظرم بهتره بصورت کاملا جدی به این موضوع فکر کنی هروقت ایشون اومدن خواستگاری جدی بهش فکر میکنی و قشنگ بررسی میکنید ایشان را بجز این فقط داری ذهن خودت را منحرف و مسموم میکنی هر فردی ویژگی های خاص خودش را داره مثبت و منفی و شوربختانه توی موقعیت های اینچنینی بخاطر دید یکطرفه فرد و نبود آشنایی نسبت به طرف مقابل این تصور به اشتباه بوجود میاد که این فرد نکات اخلاقی مثبت زیادی داره و مورد تایید هستش بقول معروف هنوز نیامده مورد قبول واقع میشه!!در صورتی که بقیه افراد ولو حتی یک جلسه هم که شده برای خواستگار یو شناخت بیشتر با شما همصحبت شدند و تقریبا از انها شناخت نسبی پیدا کردید.
عمری که بره دیگه برنمیگرده اینو فراموش نکن بانو:72:
لطفا خوب خواستگارهایی که داری را بررسی کن و از رویاپردازی و سخت گیری کردن فاصله بگیر.بصورت کلی نمره بده به طرف مقابل:
معیارهای خودت را براساس اولویت بنویس در ستون سمت راست و در ستون سمت چپ از نمره 1 تا نمره 5 بنویس و به خواستگارت نمره بده و در مجموع ببین آیا طرف مقابل نمره مناسب را دریافت کرده یا خیر اینجور یخیلی بهتر میتوانی تصمیم گیری کنی تا اینکه روی یک موضوع خاص زوم کنی وب قیه نکات مثبت اخلاقی و شخصیتی طرف مقابل را نبینی.
بزار اینجوری بهت بگم مثلا شما تاکید زیادی روی تحصیلات یا داشتن توان مالی مناسب یا زیبایی و خوشتیپی و قد مناسب داری امکان داره طرف مقابل در مورد این معیارهای شما در رتبه متوسط باشه ولی از نظر اخلاقی و رفتاری و جایگاه اجتماعی و خانوادگی نمره بالایی بیاره در مجموع بررسی بشه بهتره.

در اخر مقایسه ممنوع :81: از دور خیلی ها زیبا و جذاب هستند مهم اینه واقعا درونشان چی باشه

ممنون آقای خاله قزی

من 24سالمه لیسانسم و سال دیگه میرم ارشد.قصد دارم درسمو ادامه بدم .

معیارهای من : ازنظر فرهنگی،تحصیلات و شرایط مالی با ما تناسب داشته باشن . اعتماد به نفس داشته باشه،اهل تفریح و شاد باشه، اجتماعی باشه تاحد مناسبی، درس براش توی

اولویت های بالا باشه یا قبلا بوده باشه چون من شاید تادکترا بخوام ادامه بدم. تیپش و ظاهرش با من تناسب داشته باشه .

عرضه ی کاروتلاش درش وجود داشته باشه. قابل اعتماد و اتکا باشه..مستقل باشه(ازنظر فکری استقلال رای داشته باشه) . انعطاف پذیر و منطقی باشه .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

عمری که بره دیگه برنمیگرده اینو فراموش نکن بانو

---

آقای خاله قزی انقدر ازین حرفا توی تالار خوندم که هول شدم!!! فکرمیکنم قراره همسرخوب تموم شه به ما نرسه !!!! ...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

لطفا خوب خواستگارهایی که داری را بررسی کن و از رویاپردازی و سخت گیری کردن فاصله بگیر.بصورت کلی نمره بده به طرف مقابل:
معیارهای خودت را براساس اولویت بنویس در ستون سمت راست و در ستون سمت چپ از نمره 1 تا نمره 5 بنویس و به خواستگارت نمره بده و در مجموع ببین آیا طرف مقابل نمره مناسب را دریافت کرده یا خیر اینجور یخیلی بهتر میتوانی تصمیم گیری کنی تا اینکه روی یک موضوع خاص زوم کنی وب قیه نکات مثبت اخلاقی و شخصیتی طرف مقابل را نبینی.

---

تاحالا خواستگارهایی که داشتم کار به جدول نمیکشید آخه. رک بگم اصلا در حد من و خانوادم نبودن!!! من خیلی خواستگار داشتم و دارم . آخریشم 4ماه پیش بود. ولی هیچکدوم اصلا کار به مذاکره هم نکشید!!

من دختری هستم که خواستگارام سنتی هستند غالبا .البته توی دانشگاه هم یک خواستگار داشتم ولی بعد اینکه شناختمش فهمیدم که اصلا گزینه مناسبی نیست.

خواستگارای سنتیم هم علت رد کردنشون معمولا اختلاف فاحش فرهنگی و مذهبی بود. این آخریا به یکی اجازه خواستگاری دادیم گفتیم زشته الکی رد کنیم پسره پاشده خودش با واسطه

اومده!!! نه دسته گلی نه یک جعبه شیرینی ،دریغ از یک پیس عطر که به خودش بزنه !!!! حالا ما ازون طرف کلی تدارک دیدیم ! این یعنی اختلاف فاحش به نظرم...

شماشاید بگید من باید برم توی جمع های مختلف ولی مشکل اینه که انتخابم بشم شک دارم فرد همونی باشه که من می خوام!!!! ببینید تازه ازنظر ظاهرومنش و آداب و فرهنگ ظاهرا

شبیه ماباشه باید بریم سراغ درونیات فرد که اونم خودش مقوله ایست مفصل....البته اینا باعث نشه فکرکنید من سخت گیرما چون به نظر خودم اینجوری نیستم.

من تا الان به ازدواج فکرنمیکردم بیشتر توفکر درس بودم .ولی الان برام مهمه که خواستگارایی داشته باشم که حداقل بتونم بهشون فکر کنم.

باتشکرفراوان:72::72:

شما چه دختر فهمیده ای هستین چون خودتون جوابتونو نوشتین بهترین کار اینه که فعلا بهش فکر نکنید ودربارش خیال پردازی نکنید چون ممکنه که اون طرف اصلا نیاد خاستگاریتون، یا بیاد و شما مورد پسندش نباشید ، و بعدش شما هم زانوی غم بغل بگیرید و برید تو فاز شکست عشقی و این چیزا....

میدونم از دستم یکم دلخور میشی ولی احساس میکنم داری مقایسه میکنی با طرف مقابل همان آقایی که شناخت از دور نسبت بهش دار یو معلوم نیست اصلا بیاد جلو و یا نیاد.
بقول معروف بتی ساختی برای خودت موقعیت جذابی داره ولی تا وقتی جلو نیامده به هیچ عنوان بهش فکر نکن به هیچ عنوان :81: اینی که مینویسم برای شما دخترها سخته چون توی این چند ساله شناخت پیدا کردم نسبت به طرز فکر دخترها ولی سعی و تلاشت را انجام بده لطفا :72:

جدی بخوام بگم اصلا فکرشو نمیکردم سنت اینقدر کم باشه با توجه به تجربه و نظراتی که در سایت قرار میدهید واقعا عالیه هنوز جا داری واسه ازدواج موفق ایشالله فوق لیسانس هم میگیری.منظورم از اینکه عجول نباشی اینه که به خواستگارهایی که داری خوب فکر کنی و عجول نباشی.

اعتماد بنفسم بالا نیستشا ولی شما شاید بگم اولین خانومی هستی که باید اعتراف کنم سخت گیری اکثرا دخترهای همدردی در مورد معیارهایی که برای انتخاب شریک زندگی دارند شاید بشه گفت برای من خیلی عادی و معمولی حساب میشه ولی شما یکم داری بیش از اندازه تمرکز میکنی روی بعضی مسائل.مثلا خود من تحصیلات دیپلم دارم خانوممم فوق داره اون چون توی دانشگاه درس خوانده و خودشم تدریس کرده خوب از نظر برخورد اجتماعی نسبت به بنده ای که توی بازار هستم در درجه بالاتری قرار داره اگر بخوای با طرز فکر شما جلوی بریم یا شوربختانه بسیاری از دختران بخواهیم روی چند معیار زوم کنیم خیلی راحت جواب منفی داده میشه ولی طریقه درست انتخاب براساس میانگین رتبه ایه که فرد بدست میاره هر فردی نقاط مثبت و منفی داره جمع این اخلاق و رفتارها میشه شخصیت فرد برای اینه که میگم روی معیار خاصی تمرکز نکنید.
مثلا همین آقا شاید تا حالا جایی خواستگاری نرفته باشه خیلی ها هستند خود من اولین جایی کهر فتیم خونه همسرم بود با لباس معمولی که در مغازه بودم رفتم جلسه اول خواستگاری!! بنظرم اینجا مسئله ای که فراموش شده توی طرز فکر دخترها اینه که شاید شماها خواستگارهای زیادی داشته باشید مثلا از 18یا 20 سالگی و اینجوری شناخت پیدا کردید از طرز برخورد ور فتار در چنین جلساتی ولی پسرها اکثرا تازه از 25 سالگی به بعده که اقدام میکنند به انتخاب فرد مناسب خوب مسلما باید فرقی باشه بین اقایون و دختر خانوم ها

بنظرم روی معیارهایی که داری بهتره یکم تعادل را حفظ کنی(البته این نظر و برداشت شخصی بنده از نوشته های شماست)

سلام

تا حدی این خیال پردازی ها در دخترها وجود داره.موضوه اینه که نذاری این چیزا روی دیدت نسبت به خواستگارات اثر بذاره. و زیادی تو این افکار غرق نشی جوری که از دنیای

واقعی جدات کنه.

مشغول نگه داشتن خودت به فعالیت های سازنده و تکنیک های توقف فکر میتونه بهت کمک کنه.

در مورد پست آخرت،فکر میکنم یه کم توی معیارات تجدید نظر کن.به نظر من بهتره یه کم پخته تر در مورد خواستگارات فکر کنی و تصمیم بگیری.

عطر زدن و دسته گل و شیرینی گرفتن اصلا ملاکهای خوبی حتی برای اظهار نظر اولیه در مورد خواستگارات نیستن.

سلام Eram,
گرچه شما توضیح ندادید مقصودتان از خیالپردازی چیست و در چه حد است در کل میگویم در درجه اول اولویت های زندگیتان را خوب بشناسید و بدانها ایمان پیدا کنید و به هیچ بهانه ای و دلهره ای یا وسوسه ای ... از آنها نگذرید. بگذارید افکار شما راحت و رها اوج بگیرند و هر چه دیده و شنیده و ...حس میشود (البنه خوب و کامل) را زیر پر بگیرند و در جهت آن اولویتها جمعبندی و محاسه کنند .باور کن نه حالا که هیچوقت برای درست عمل کردن دیر نیست.

سلام به همکی

دوستان ممنون که نظرگذاشتید. خیلی خوب بودن...ازنظر لطف شما هم ممنونم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

میدونم از دستم یکم دلخور میشی ولی احساس میکنم داری مقایسه میکنی با طرف مقابل همان آقایی که شناخت از دور نسبت بهش دار یو معلوم نیست اصلا بیاد جلو و یا نیاد.
بقول معروف بتی ساختی برای خودت موقعیت جذابی داره ولی تا وقتی جلو نیامده به هیچ عنوان بهش فکر نکن به هیچ عنوان :81: اینی که مینویسم برای شما دخترها سخته چون توی این چند ساله شناخت پیدا کردم نسبت به طرز فکر دخترها ولی سعی و تلاشت را انجام بده لطفا :72:

---

اتفاقا من اصلا کسیو با اون آقا مقایسه نمی کنم البته تاحالا خواستگار جدی و خوبی نداشتم که بتونم انقدر قاطع نظربدم!!! اتفاقا به نظر خودم شرایط اون آقا

انقدر عالی نیست که بخواد منو امیدوار کنه(چون هنوز سربازی نرفته). خودم هم واقعا روی خودم کارمیکنم که بهش فکرنکنم و اگه فکرکنم سریع به خودم میگم:هووی ... نشناخته قضاوت نکن ...:305:

نمیدونم من صبرکنم برم ارشد موقعیت های بهتری در پیش روی خود جستجوکنم آیا؟؟؟ یا نه معیارامو تعدیل کنم ؟؟؟راستشو بخواین یکی از مشاوران دانشگاهمون که رابطمون خوب شده

بود باهم وخیلی پیشش می رفتم بهم گفته عجله نکن ! فعلا درستو بخون خودم یه مورد خوب برات سراغ دارم که کلیات شرایطشو گفته و گفت که پسرخیلی خوبیه همین.وبهم گفت عجله

نکن واسه ازدواج.اون پسره دانشجوی دکتراست و پیش همین خانومی که من میرم می رفته مشاوره .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

اعتماد بنفسم بالا نیستشا ولی شما شاید بگم اولین خانومی هستی که باید اعتراف کنم سخت گیری اکثرا دخترهای همدردی در مورد معیارهایی که برای انتخاب شریک زندگی دارند شاید بشه گفت برای من خیلی عادی و معمولی حساب میشه ولی شما یکم داری بیش از اندازه تمرکز میکنی روی بعضی مسائل.مثلا خود من تحصیلات دیپلم دارم خانوممم فوق داره.

---

علت اینکه من روی تحصیلات زوم کردم نه صرفا به خاطر میل من برای داشتن همسری تحصیلکرده بلکه به خاطر اینه که اون شرایط منو بتونه درک کنه. من 4 سال لیسانسم توی شهر دیگه درس خوندم و احتمال بسیار زیاد 2سال دیگه هم همینطور خواهد بود.اگر دغدغه ی درس برای اون شخص و خانوادش وجود نداشته باشه ممکنه من تحت فشار قرار بگیرم.
من حداقلش بتونم هرهفته آخرهفته برم خونه و اونم درایام امتحان میشه دوهفته درمیون. برای همین برام این مساله تحصیلات مهمه. من عاشق درس خوندنم ومیخوام دستم برای دکترا خوندن هم باز باشه...وخودم بعد ارشد تصمیم درستو بگیرم .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

مثلا همین آقا شاید تا حالا جایی خواستگاری نرفته باشه خیلی ها هستند خود من اولین جایی کهر فتیم خونه همسرم بود با لباس معمولی که در مغازه بودم رفتم جلسه اول خواستگاری!!

بنظرم روی معیارهایی که داری بهتره یکم تعادل را حفظ کنی(البته این نظر و برداشت شخصی بنده از نوشته های شماست)

---

درسته حق باشماست من معیارام به نظر سختگیرانه میاد شاید بارها هم تعدیلش کردم تازه شده این ولی واقعا نمی دونم چرا؟؟ ونمیدونم باید چیکارش کنم؟؟؟ مشکل من اینه که واقعا

نمیتونم تحمل کنم یکسری چیزارو...نه که نخوام .مثلا آراستگی برام مهمه . نزاکت و ادب توی رفتار برام مهمه ، شرم و حیا برام مهمه، رفتارخانوادش برام مهمه و.... ، .

گاهی وقتا فکر میکنم هنوز سن ازدواجم نرسیده! افکار متناقضی دارم : یه روز سرحالم میگم خوش به حال اون کسی که بامن ازدواج کنه!! یه روز که حالم گرفتس و خوب عمل نکردم میگم

بیچاره اون کسی که بخواد شوهر من بشه!! اواخر هم به این نتیجه رسیدم که هنوز مناسب ازدواج نیستم !!!! نمیدونم

سپاس از اینکه واضح و کامل جواب میدید این خیلی خوبه و نشان از توجه شما به نظراتیه که داده میشه :104:

بنظرم بجای ادامه دادن این تایپیک بهتره یه تایپیک جدید بزنی و معیارهای خودت را بدرستی دسته بندی کنی اینجور ینتیجه خیلی بهتری میتوانی بگیری همان کاری که بانو مصباح الهدی انجام دادن اینجوری با نظرات و طرز فکر بقیه دختران و بانوان متاهل و آقایون متاهل و پسرهای مجرد آشنا میشی.

البته نظر بالا فقط یه پیشنهاد بود اونم شخصی ولی بنظرم روی معیارهایی که داری تمرکز بکنی خیلی بهتره

یه ضرب المثل هست که در باره اینجور مواقع خیلی رک میگه:
توی خونه عروس، عروسی هست توی خانه داماد، هیچ خبری نیست
در مورد این قضیه که متاسفانه در جوامع ما بسیار بوده و البته الان مدل قدیمیش داره کم میشه و مدل جدیدش بیشتر میشه اینه که بچه دختر که هنوز بچه هست از طرف عمو، دایی و یا اشنایان نزدیک به عنوان تو عروس منی و ... صدا میشه و خب این موضوع بعد مدتی که این بچه پا به سن میزاره در ذهن ایشون رسوخ میکنه و یه جورایی یه قسمت ذهنشو می گیره و از طرف دیگه پسر همون عمو، دایی ، عمه و یا ... اصلاً هیچ علاقه ای به این دختر به عنوان همسر نداشته و نداره و وقتی هم اون پسر برای ازدواج اقدام میکنه علاوه بر اینکه میانه دوتا خانواده شکراب میشه، دل اون دختر هم میشکنه و ما بقی ماجرا
و یا بجز این هم در برخی موارد پسر با دختر یه مدلی حرف میزنه که دختر تصور میکنه که به ایشون علاقه داره و حتی مورد من دیدم که بخاطر همین رفتار ها آقا پسر، دختر خانم تعداد زیادی از خاستگاراشو فقط به خاطر رسیدن به این آقا رد کرده و در آخر با توجه به اینکه دیگه داشته سن ازدواجش می گذشته این موضوع رو با پسر در میان گذاشته و جواب رد شنیده که این هم درون دختر رو متلاشی می کنه.
و بدتر از اینا زمانی هست که هر دو ازدواج می کنن و این ذهن که شرطی شده نسبت بهم، (یعنی ذهن دختر این آقا رو همسر خودش می دونه و همسر واقعیش رو با اون مقایسه می کنه و... ) که عامل بسیار خطر ناکی هست برای ایجاد همدلی در زندگی.
نتجه گیری:
خطاب به پسران: به هیچ عنوان با دختری که هیچ منظور خاصی نسبت بهش ندارید به صورتی صحبت و یا رفتار نکنید که ذهن ایشان را مشغول کند
خطاب به دختر خانم ها: تا زمانی که خطبه عقد جاری نشده به هیچ عنوان نسبت به رفتار ها و حرف ها و ... برداشت خاصی نکنید چون بسیاری از این رفتار ها به هیچ عنوان به جهت اعلام دوست داشتن شما نیست و صرفاً بعد از انجام خواستگاری صرفاً به ایشان فکر کنید و بعد از جاری شدن عقد مسیر چشمه های احساسی خود را به سمت ایشان رها سازید.


- - - Updated - - -

یه ضرب المثل هست که در باره اینجور مواقع خیلی رک میگه:
توی خونه عروس، عروسی هست توی خانه داماد، هیچ خبری نیست
در مورد این قضیه که متاسفانه در جوامع ما بسیار بوده و البته الان مدل قدیمیش داره کم میشه و مدل جدیدش بیشتر میشه اینه که بچه دختر که هنوز بچه هست از طرف عمو، دایی و یا اشنایان نزدیک به عنوان تو عروس منی و ... صدا میشه و خب این موضوع بعد مدتی که این بچه پا به سن میزاره در ذهن ایشون رسوخ میکنه و یه جورایی یه قسمت ذهنشو می گیره و از طرف دیگه پسر همون عمو، دایی ، عمه و یا ... اصلاً هیچ علاقه ای به این دختر به عنوان همسر نداشته و نداره و وقتی هم اون پسر برای ازدواج اقدام میکنه علاوه بر اینکه میانه دوتا خانواده شکراب میشه، دل اون دختر هم میشکنه و ما بقی ماجرا
و یا بجز این هم در برخی موارد پسر با دختر یه مدلی حرف میزنه که دختر تصور میکنه که به ایشون علاقه داره و حتی مورد من دیدم که بخاطر همین رفتار ها آقا پسر، دختر خانم تعداد زیادی از خاستگاراشو فقط به خاطر رسیدن به این آقا رد کرده و در آخر با توجه به اینکه دیگه داشته سن ازدواجش می گذشته این موضوع رو با پسر در میان گذاشته و جواب رد شنیده که این هم درون دختر رو متلاشی می کنه.
و بدتر از اینا زمانی هست که هر دو ازدواج می کنن و این ذهن که شرطی شده نسبت بهم، (یعنی ذهن دختر این آقا رو همسر خودش می دونه و همسر واقعیش رو با اون مقایسه می کنه و... ) که عامل بسیار خطر ناکی هست برای ایجاد همدلی در زندگی.
نتجه گیری:
خطاب به پسران: به هیچ عنوان با دختری که هیچ منظور خاصی نسبت بهش ندارید به صورتی صحبت و یا رفتار نکنید که ذهن ایشان را مشغول کند
خطاب به دختر خانم ها: تا زمانی که خطبه عقد جاری نشده به هیچ عنوان نسبت به رفتار ها و حرف ها و ... برداشت خاصی نکنید چون بسیاری از این رفتار ها به هیچ عنوان به جهت اعلام دوست داشتن شما نیست و صرفاً بعد از انجام خواستگاری صرفاً به ایشان فکر کنید و بعد از جاری شدن عقد مسیر چشمه های احساسی خود را به سمت ایشان رها سازید.