همزادم رو پیدا کردم ولی(آیا با آقایی که همسر و بچه دارد ازدواج کنم)

سلام تو یه دو راهی موندم کمکم کنید چند وقته با مردی اشنا شدم که زن و یک بچه دو ماهه داره ما محل کارم با هم اشنا شدیم ما مثل دو نیمه ی سیب هستیم یا بهتر بگم همزاد هستیم خیلی شبیه هستیم مثل هم فکر میکنیم حتی همزمان با هم فکر میکنیم از تمام افکار هم با خبریم این ما رو بهم نزدیک کرد و تلفنی با هم ارتباط داریم و عاشقانه همو دوست داریم اون قصد ازدواج با من داره من نمیدونم چکار کنم از طرفی با همسرش مشکل داره من 23 سال واون 28 سال داره اون معتقد خدا ما رو بهم میرسونه من نمیدونم عاقبت چی میشه چون اون متاهل و من مجردم میترسم ازدواجمون اشتباه باشه از اول اشناییمون همه چیز رو دست خدا سپردیم راهنماییم کنید چکار کنم که پشیمون نشم در ضمن من کارشناس ارشد اون فوق دیپلم و شاغله فکر میکنم دیگه با کسی اینهمه تفاهم نداشته باشم واقعا دوسش دارم حتی اگه ازدواج نکنیم میخوام همیشه دوست بمونیم ایا ازدواجمون درسته ؟

سلام مرد در امد چقدر است کار چه است زن داشته است سیگار می کشد شمتا رشته تحصیلی چه است شما شاغله هستی جواب سوال باید مدیر همدردی بدهد موفق وشاد باشید

سلام یاس سپید شبت بخیر!
امیدوارم مثل اسمتون سپید سپید باشین
یه سوال ازت دارم تا حالا خودت رو جای خانم ایشون گذاشتی اگر تونستی خودت رو جای ایشون بذاری حتما بهترین راه رو انتخاب می کنی...فقط همین!سعی کن منطقی باشی

اون خیلی مومنه اصلا سیگار نمیکشه ما به صداقت هم ایمان داریم حقوقش برام مهم نیست مخوام بدونم تو این شرایط دوستی وازدواجمون درسته؟ اینکه اون تجربه ی زندگی داشته و من ندارم چقدر مهمه ؟؟

من خودمو جای همه گذاشتم غیر از خودم خانومش رابطه ی خوبی باهاش نداره حتی چند بار ازش تقاضای طلاق کرده اما جدی گرفته نشده حتی این اقا بچه اش رو هم چون ناخواسته بوده زیاد دوست نداره

شک نکنید که این ازدواج اشتباه محضه . کارتون خیلی خیلی اشتباهه . شما دارین کار بدتون رو توجیه می کنید اصلاً اینکه اون آقا با خانمش مشکل داره هیچ توجیهی واسه این کاراییکه شما کردین و می خواین بکنین نیست.یک لحظه خودتون رو بذارین جای اون خانم . شما نباید به خودتون اجازه می دادید به یک مرد متأهل اینقدر نزدیک بشید . شاید رفتارای شما باعث شده ایشون از خانمش سرد شه و مشکل پیدا کنن .واقعا‍ متأسفم که تو جامعه ی ما تا این حد قبح اینجور کارا شکسته . امثال شما هستند که باعث می شن مردا دست به خیانت بزنن. قصد ناراحت کردنتون رو ندارم ولی خواهش می کنم یه کم به خودتون بیاید.

منم با گفته های خانوم پارمیس موافقم عزیر من واقعا از عواقب این کار با خبرید ؟ در ابتدا به خاطر صراحت گفته هام عذر میخوام و امیدوارم بدل نگیرید
شما نباید به خودتون و به اون مرد اجازه میدادی تا این حد به شما نزدیک بشه و با یک مرد متاهل رابطه عاشقانه ای برقرار میکردی و حتی نباید اجازه میدادید تصور چنین رابطه ای رو در افکارتون ظاهر میشد

دوست عزیز حضور حتی کمرنگ شما در زندگی اون مرد باعث دلزدگی از همسر و تشدید رفتارهای نامهربانانه به همسرش -عدم تحمل و صبوری در ناملایمات یک زندگی زناشویی و حتی تحریک اون مرد به جدایی میشه ! شما با پناه دادن (در صوتی که فرض بگیریم طبق گفته ی شما اون دو تا باهم تفاهم و عشقی به هم نداشتند) به یک مرد متاهل در سایه و چتر عشق و محبت خودتون مرتکب گناه بزرگی شدید
ادما حق دارند عاشق بشن اما حق ندارید عاشق مرد متاهل بشن .ولی اگر شدند نباید اجازه بدند این فکر از اعماق تنهاییشون بالا بیاد و در اعمال و رفتار اشکار بشه چه برسد به ایجاد رابطه !
به این رابطهی دورادور عاشقانه و البته جدید نگاه نکنید ادما اخلاق و منطقشون در زیر سقف مشخص میشه

شما خودتونو جای اون خانوم بزارید ببینید چه احساسی بهتون دست میده !
به بچه فکر کنید چطور میتونید پدرشو ازش بگیرید
حتی اگر همسرش رو طلاق داد و مثلا حضانت فرزند به مادرش بخشید باز هم ملاقات هایی در پی خواهد داشت منکر پدری خودش که نمیتونه باشه میتونه ؟!
و شما هم باید تحمل کنید حضور یا حداقل صحبت با همسر اولش رو
و اگر تونست منکر پدری خودش بشه که انگار میتونه ( چون گفتین بچه رو دوست نداره ) اصلا لایق همسری و پدری برای فرزند شما و حتی (به نظر من ) لایق انسانیت هم نیست البته بببخشید جسارت و صراحت گفتارمو

ناگفته نماند گفتم که شما هم مرتکب گناه پناه دادن به اون شدید ایشون هم خیلی گناهکارند !یک مرد متاهل به هر بهانه ای که باشه نباید به همسرش خیانت میکرد اگر حتی فرض بگیریم در ازدواج و انتخاب همسرش به همسری ناموفق بوده . به جهنم ! اشتباه خودشه ! پس سزاشم باید ببینه و باید اینو میدونست که متاهله همسر و فرزند داره دل به این رابطه ها نمیداد
و هر بهانه ای برای خیانت ایشون به همسرشون غیر موجه هست و به یک ادم خیانتکار نمیشه زیاد اعتماد کرد !


پس شک نکنید که این ازدواج اشتباه محضه



نمیخوام منفی بافی کنم یا بدبین باشم اما دیدم و شنیدم همچین سیاست هایی از طرف مرد صورت میگیره و بعد از به دام انداختن دختر در تله عشقی پیشنهاد صیغه پنهانی میدن تا دی اینده نزدیک همسر اول رو طلاق بده که هرگز اون روز نمیرسه !

سلام
دوستان دیگمون parmis08 و RAHELE مطالب درستی را بیان کردند اما اجازه بدید منم نظرم را بگم.
حتی اگه واقعا هم همزاد باشید(که نیستید) باز هم به نظر من این کارتون اشتباهه. شما انقدر در احساسات فرو رفتید که میگید اگه ازدواج نکنم می خوام همیشه دوست بمونیم. زیاد به حرف هایی نظیر اینکه خدا ما رو به هم میرسونه هم توجه نکنید اینها فقط حرفه و بس ، و برای توجیه کار اشتباهی که انجام میگیره زده میشه!!
ببینید شاید این اقا به دلیل مشکلاتی که با همسرش داره به دوستی با شما رو اورده؟ شاید اگر شما روی خوش به این آقا نشان نمی دادید الان ایشون مشکلشون حل شده بود و داشتند زندگی خوشی را در کنار خانوادشون انجام میدادند؟ اصلا شاید دلیل این مشکل هوس باز بودن این آقا و تلاش های همسرشون برای نجات زندگیش باشه؟
شما میگید ما همه چیز را بدست خدا سپردیم اما کدوم خدا؟ به نظر شما دوستی با یک مرد دارای زن و فرزند خداپسندانه هستش؟ آیا از هم پاشیدن خانواده یک بچه دو ماهه درسته ؟
دوست من یک چیز را مطمئن باشید . حتی اگر آن مرد بدون بودن شما باز هم از همسرش طلاق میگرفت باز هم باید بدونید که اگر شما در این شرایط با ایشون ازدواج کنید یک روز خدا جواب این کارتون رو میده . شما با اجازه دادن به ان مرد برای برقراری رابطه دوستانه با خودتون مطمئن باشید روزی بازخواست خواهید شد . به جای اینکه ان مرد را از خودتون دور کنید تا ایشون به خانوادشون برسند زمینه ساز دور شدن ایشون از زندگیشون شدید. واقعا براتون متاسفم!!
در اخر امیدوارم با یک تصمیم عاقلانه و خداپسندانه ، به صورت واقعی خودتون را به خدا بسپارید.

شبتون بخیر از راهنمایی همتون ممنونم باید بگم مدت زیادی از اشنایی ما نگذشته و رابطمون در حد یک رابطه ی معمولی بوده من همیشه سعی میکردم اون رو از خودم دور کنم ولی نزدیکتر میشد ولی اشتباهم رو قبول دارم حالا چکار کنم چطور تمومش کنم اگه گناه کرده باشم نمیتونم خودم رو ببخشم راهنماییم کنید

خیلی خوشحالم که متوجه اشتباهتون شدید و اصرار به ادامه اش ندارید :228::73::72::72:

اگه حرفای من و بقیه بچه ها رو قبول کردید می تونید این حرفا رو به ایشون هم بزنید و به نظر من محل کارتون رو عوض کنید تا برخوردهاتون کمتر شه.

شما واقعا دلتون واسه اون بچه معصوم نمیسوزه.
اون آقا داره به همسرش خیانت میکنه
فکر نمیکنین فردا همین بلا رو هم سر شما بیاره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟

سلام یاس عزیز:72::72:
احساست رو بزار کنار عقلت رو در نظر بگیر و تنها دلت برای آیندت بسوزه تو می تونی یک زندگی جدیدی یک آشیانه از عشق برای خودت بسازی چرا آشیانت رو از اول روی ویرونه یکی دیگه بسازی
رک بدون هیچ رودربایستی بهش بگو که اصلا از آدم خیانتکار خوشت نمی یاد و اگه با خانمش مشکل داره اصلا مشکل تو نیست و بار آخرش باشه همچین پیشنهادی رو به تو می ده .
ببخشید تند شدم:160:
حیفت نیست !!!
اصلا نزار صحبت کنه و برات توضیح بده تا خام بشی
امیدوارم خیلی محکم تصمیمت رو بگیری:73:

دوست من
تصميم درستي گرفتي ..
محكم روي موضع خودتون بايستيد و به او بگيد كه ديگه به هيچ عنوان و تحت هيچ شرايطي حاضر به ادامه ارتباط با او نيستيد حتي اگر از همسرش هم جدا بشه و مشكل بچه اش هم در ميون نباشه .............. به او بگيد همسر ايده ال شما نيست و تحت هيچ شرايطي هم نخواهد شد ...........
اگر ميخواهي در آينده سربلند باشي و يك عمر از كرده هات پشيمون نباشي الان تصميم درست زندگيتو بگير ......

ثابت قدم و استوار باش

پیشنهاد می کنم یه سر به مطلب دانه با عنوان "ازدواج دختر مجرد بعد از 12 سال عاشقی با مرد بچه دار" بزنید . اگه اشتباه نکنم

بچه ها اگه کسی آدرس تاپیکو داره اینجا بذاره تا دوستمون استفاده کنن .

http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=1346&page=1

دوستای عزیزم ازتون ممنونم من تصمیم گرفتم ارتباط تلفنیم رو باهاش قطع کنم ولی نمیتونم محل کارم رو عوض کنم بهم میگه نمیتونه با من صحبت نکنه ولی با این حال من قبول نکردم از عاقبتش میترسم یا یه کاری دست خودش بده میدونم این رابطه شروعش اشتباه بوده و من همیشه اینو بهش میگفتم و حالا دارم تاوان اشتباهم رو میدم چطور فراموشش کنم و به اون کمک کنم فراموشم کنم ؟

واقعاً که خانوم.
از این موضوعات تو تالار خیلی زیاد هست خیلی پاسخهای قشنگ و قانع کننده ای هم داده شده.
شما خودتون را جای اون خانوم بذارین شما بودین قبول می کردین شوهرتون با یه بچه کوچیک شما را ول کنه و مثلاً عاشق یه زن دیگه بشه.
خانوم این رو بدونین شما دارین آشیانه یکی دیگه را خراب می کنیم اگر زن و بچه اون آقا از شما بگذرند که نمی گذرند خدا ازتون نمی گذره.
شما سر راه یه مردی که با خانواده اش اختلاف داره و یا ساده و بی ریاست سبز می شید و این منجر میشه بیشتر زندگیشون از هم بپاشید. این یه هوسه یه هوس.
از اول آشنایی تون چی را دست خدا سپردین. سپردین به خدا که زندگی یه دیگه را نابود کنه برات یه کلبه عاشقانه و عارفانه بسازه و اه اون زن هم دامنگیرت نشه. سرنوشت اون خانوم چی می شه یه کم ذهنتون را فکرتون را خودتون را تکون بدید و ببینید چیکار دارید می کنید. چون مثل سیبی که از وسط نصف شدید هستتید پس در هر شرایطی باید مثل هم باشید .
منو ببخشید که تند رفتم . معذرت خواهی می کنم ولی یه کم بیشتر فکر کنید . یه کم بیشتر بیشتر .

مریم 86 من اگه میخواستم بی فکر عمل کنم وارد تالار نمی شدم !! از طرز بیانتون خیلی ناراحت شدم شما به همه اینجور کمک میکنید ؟؟؟!!!!؟؟!!
در ضمن من سر راه کسی قرار نگرفتم اون اقا سر راه من قرار گرفتن وزندگی کسی رو از هم نپاشیدم آخه چرا اینقدر تند میرید؟؟؟؟؟؟؟
دانه جان خیلی لطف کردی جواب پیغامت رو دادم بخونش

سلام ياس سپيد
شما از اول نبايد با اين اقا رابطه داشتين وولي به هر حال كاريه كه شده.به نظر من اين كار شما صحيح نيست كه زندگي اونارو بهم بپاشين.اگه شما ميتونين با اون خانم تو يه خونه زندگي كنين يا خونه ي جدا گونه ولي همزمان اين اقا همسر شما ها باشن اين يه راهشه و راه دوم اينكه شما با يد تا جايي منتظر بشينيد كه ببينيد واقعا اياين اقا از زنشوني جدا ميشن يا نه كه اين انتظار براي شماسخت ترخواهد بودكه اگه اونا تصميم گرفتن زندگيشونو ا دامه بدن اوني كه زجر ميكشه شما هستين.ولي از من به شما يه نصيحت هرگز نخواهين و باعث نشين يه زندگي از هم بپاشه كه اخرش اي ويرانگي زندگي خود ادمو يه روز و به نحو بسيار بدي كه هرگز نميشه جبرانش كرد ويران ميكنه

سلام
نميخواستم چيزي بگم ولي نتونستم موضوع رو واسه خودم هضم كنم براي همينم نظرم رو در اين باره ميگم ..هرچند ممكنه خيلي ها خوششون نياد :
مردي كه به زنش خيانت ميكنه ( يا برعكس ) و زني كه موجب اين خيانت ميشه ( حالا خيانت در هر نوع ) ... " به نظر من " انسان هاي پستي هستند كه حيف نام انسان بر اونها ( البته نميگم شما يقينا از اين دسته هستيد ! من در جايگاه قضاوت نيستم ) كه اميدوارم خداوند ازشون نگذره و ...نميدونم ديگه چي بايد بگم ..... چرا بي خود خودمون رو توجيح ميكنيم تا قضيه رو به نفع خودمون برگردونيم و بگيم ما بي تقصيريم .. پس اراده ما چي ميشه ... چرا نميخواهيم واقع بين باشيم ؟!!
فقط يه لحظه خودتون رو جاي اون زن يا مردي كه بهش خيانت ميشه بزارين ..ميبينيد چقدر دردناكه ؟ ..از خدا بترسيد و يادمون باشه كه ما انسان هستيم و در ما انسانيت وجود داره . لعنت به ما اگر چيزي كه براي ما دردناكه رو براي كس ديگه اي بخواهيم..لعنت و لعنت ... ..
بيشتر از اين چيزي نميگم .. چون همه ميدونيم اين چه عمل كثيفيه ..فقط كمي انسانيت ميخواد تا از نفعي كه با ضرر يكي دگه تموم ميشه خودداري كنيم !
....

( مخاطب حرفام شخص خاصي نيست و اشاره من به افراديه كه توي بحثم اشاره كردم )

سلام یاس سپید
به تالار همدردی خوش آمدید.
از حسن اعتمادتون به دوستان این تالار و اینکه مطالب خودتون را واضح مطرح کردید تشکر می کنم. امیدوارم به کمک همدیگر بتوانیم بهترین تصمیم ها را بررسی کنیم.
از آنجا که طرح چنین سئوالی در این تالار سابقه داشته است و دوستان و خود من هم پاسخ داده ام، ابتدا توصیه می کنم لینک های ذیل را مطالعه کنید.
در تاریخ 8/12/1386 آقایی بنام hamed { که اتفاقا خیلی هم طبق گفته خودشون شبیه وضعیت فعلی این آقا هست که شما با ایشون آشنا هستید(یعنی با همسرش مشکل داره ولی خود این آقا بی مشکل هست)}، وضوعی را مطرح کردند با عنوان «بدون تعصب بگید آیا زن یا مردی که از زندگی مشترک خسته ودر مونده شده »که دوستان پاسخ گفتند. سفارش می کنم پستهای این موضوع را مطالعه کنید. من هم در پست شماره 15، پاسخ گفتم.( می توانید اینجا کلیک کنید و مطالعه فرمائید)
همچنین موضوع دیگری با عنوان دوباره چرا در تالار داریم که به نظر می رسد برای پخته شدن بحث می تواند به شما کمک کند. و من در این موضوع پستی دارم که می تواند مرتبط به سئوال شما باشد(لطفا اینجا را کلیک کنید و پست شماره 50 را مطالعه بفرمائید)
باز هم اگر با توجه به شرایط شما سئوالی باقی ماند در خدمتم

در ضمن معمولا چون چنین مشکلاتی بسیار شدید با احساسات افراد در رابطه هست. خواهش می کنم. مواظب باشید که پاسخ های احساسی یا اهانت آمیز در میان نباشد. و فقط دلایل خود را و راههای حل مشکل را ارائه دهید.:303::305::203:

اس عزیزم مردی که به زن و بچه دوماهش وفا نکنه چطور می تونه به تو وفا کنه ؟ کسی که بچه دو ماهه خودش رو که از گوشت و خون و وجودش هست به راحتی می تونه فراموش کنه و میگه دوستش نداره چطور می تونه دیگری رو با تعهد واقعی دوست داشته باشه ؟ تو اولین کسی نیست که تو این شرایطی آخرینش هم نیستی . ولی کمی دقت کن ببین آخر عاقبت این نوع رابطه به کجا می رسه ؟ عدالت پنهان خداوند رو هرگز فراموش نکن. من مطمئنم خدا با این کار تو و اون اق موافق نیست . سعی کن همه چیز رو تموم کنی. خیالت راحت واسه اون آقا هم هیچ اتفاقی نمی افته.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط یاس سپید

حتی این اقا بچه اش رو هم چون ناخواسته بوده زیاد دوست نداره

---

از میان همه ی این حرفها، این جمله واقعا من را سوزاند!
بشنوید و باور نکنید. حتی اگر زن و مردی قصد بچه دار شدن نداشته باشند اما ناخواسته بچه دار شوند، باز هم آن بچه را که از پوست و خون خودشان است با جان و دل دوست دارند.
اگر اینطور نباشد نمی توان نام انسان بر آنها گذارد.

آقاي مدير به نكته خوبي اشاره كردند
افرادي كه در اين مشكلاتشان دست و پنجه نرم مي كنند از لحاظ عاطفي در شرايط سختي به سر برده و نياز به همدردي و همدلي دارند. اين جمله هاي تند نمي تواند براي آنها تكان دهنده و مؤثر باشد و جز اثر سوء نتيجه ديگري در بر نخواهد داشت.
از شما دوستان خواهش مي كنم احساسات خود را كنترل كنيد و مانند يك قاضي عادل حكمراني كنيد بدون در نظر گرفتن تعصبات.
همگي شما داستان زندگي مرا مي دانيد و از نتيجه آن هم باخبريد. با همه احساسات و عواطف تصميمي عاقلانه و منطقي گرفته وراه زندگي خود و ديگري را انتخاب كرده ام و توانستم در مدت كوتاهي اوضاع را به حالت آرامي برگردانم . شايد در اين راه در آن اوضاع جملات زننده نه تنها مرا ياري نمي كرد بلكه احس تنفر و انزجار از شخص گوينده باعث مي شد احساس كنم تمام حرفهايشان از روي تعصبات خودشان است و به صلاح من فكر نمي كنند و من عقب نشيني مي كردم. و به حرف كساني گوش مي كردم كه احساس مي كردم صادقانه در نظر دارند مرا ياري كنند و براي لحظه اي كوتاه خودشان را جاي من مي گذارند.
باز هم خواهش مي كنم اگر كسي مرتكب قتل هم كه شد شما خود را جاي مادر مقتول نگذاريد خود را جاي قاضي پرونده گذاشته و عادلانه صحبت كنيد. حتي اگر حق با شما باشد اما شما بايد خود را جاي دو طرف قضيه بگذاريد و نه يك طرفه.

دانه عزیز و یاس سپید من اون لحظه واقعاً عصبانی بودم حالا همه یه طرفه به قاضی نرید حکم قتل برای من صادر نکنید. من حتی نیم ساعت بعد از ارسال اون پست عذاب وجدان گرفتم که چرا اون قدر عصبانی شدم ولی چون یه دختری وارد زندگی خواهرم شد و زندگی اش را از هم پاشید وقتی مطلب یاس سپید را خوندم یه دفعه جوگیر شدم و اون پست را فرستادم حتی پشیمونی خودم را برای مدیر همدردی عزیز هم فرستادم. ولی اگر من بی ادبی کردم دلیلی نداشت بال تکین برچسب بی ادبی بر پیشانی من بزنه. اتفاقاً من خیلی هم مودب هستم باز هم از همه شما مخصوصاً یاس سپید جان عذرخواهی می کنم.

مريم 86 عزيز،‌بدون شك منظور من شخص خاص شما نبود. من در تاپيك خودم هم با چنين صحنه اي مواجه شده بودم كه در روحيه و افكارم نتيجه معكوس گذاشته بود. براي همين خواستم در اينجا اين مطلب را به عنوان كسي كه خودش تجربه كرده به دوستانم متذكر شوم.
به هر حال پيش مي ياد. سوئتفاهم نشه بهتره . شما خانم فهميده و دوست داشتني هستي و درسته كه تند بود ولي حرفهاي شما صحيح بوده است.
باز هم مي گويم منظور من شخص شما نبود.

سلام از همتون ممنونم باید بگم من اشتباهم رو فهمیدم پس نیاز به سرزنش ندارم ولی منتظر راه حلهاتون برای فراموش کردنش هستم باید بگم رابطم رو قطع کردم کارمم دارم از دست میدم جای دیگه هم نمیتونم کار کنم نگران آیندم هستم که اثرش تو زندگیم دیدم رو به زندگی مشترک آیندم عوض کنه حالا کمکم کنید . از مدیر همدردی و دانه برای همدردی شون واقعا ممنونم که منو درک کردند و مریم باید بگم حرفهات و احساست رو درک میکنم من ازت ناراحت نیستم برات پیغام گذاشتم

خوبه كه ميخواي جدا بشي بهترين راه اينكه ازش فرار كني اگه نشد بگي كه به زنش ميگي اگرم نشد بري به زنش بگي تا زنش حقشو كف دستش بزاره!!!

یاس سپید عزیز سلام
از اسمی که انتخاب کردی مشخصه که روحیه پاکی داری و به پاکی اعتقاد داری...اما ما انسانیم و جایز الخطا....خوشحالم که تصمیمی عاقلانه گرفتی و به حرفهای دوستانت گوش کردی...چون پیگیری این رابطه و ادامه دادنش چیزی جز تباه کردن آیندت نداشت...میتونم بفهمم که ما زنها وقتی احساسی درونمون ریشه می دوانه چقدر سرکوب کردن و توجه نکردن به اون سخته و گاهی احساس میکنیم غیر ممکن...ولی عزیز دلم تو اول باید قبول کنی که شکل گرفتن این احساس درون تو یه اشتباه بوده...حق داری که درگیر احساسات این رابطه بشی و نتونی فراموش کنی چون روح لطیف و دست نخورده تو ناگاه مورد هجوم حرفهای احساسی و عاشقانه و وعده و وعید هایی شده که خالصانه قبول کرده و شاید فکر کنی فراموش کردن اونا برات مشکل باشه
ولی عزیز دلم انسان در طول زندگیش تجربه هایی داره که وقتی زمان میگذره و به اون تجربه ها فکر میکنه شاید خوشحال بشه که چقدر خوب شد در اون زمان تحت تاثیر احساسم قرار نگرفتم و اون تصمیم اشتباه رو نگرفتم وگرنه الان چه سرنوشتی داشتم؟؟؟
خود من بارها این اتفاق برایم افتاده...زمانی که انسان احساسش در گیر کسی میشه که بعدا میفهمه اصلا لیاقتش رو نداشته و چه تصمیم خوبی در اون شرایط احساسی گرفته...یاس سپید خوبم شما الان تحت تاثیر همون احساسات هستید پس باید این اراده رو داشته باشید که با حلاجی کردن همه شرایط این ارتباط و احیانا ازدواج چه عواقبی دچارتان میشد و این احساس چقدر میتونست آینده شما رو به نابودی بکشونه پس بیشتر احساس انزجار داشته باشید تا علاقه و درگیر شدن با این موضوع ...نمیشه گفت آسونه ولی مطمئن باشید میشه
و مطمئن باشید در آینده به این اتفاق به عنوان یه تجربه و تصمیم موفق نگاه خواهید کرد و خدا را شاکر خواهید شد
هر چند که با تصمیمی که گرفتید و اقدامی که کردید بیشتر راه رو رفتید و بهتون تبریک میگم پس مطئن باشید که تا آخر میتونید ادامه بدید
از شر شیطان و وسوسه هایش باید به خدا پناه برد و از خدا بخواهید که در این راه کمکتون کنه
موفق باشید یاس سپید سپید سپید

سلام. من فقط یه چیز رو می خوام بگم. مردها دقیقا به همین روش به دل خانمها نفوذ می کنن. می گن من با خانومم مشکل دارم قراره از هم جدا شیم. و ... . یه چیز فقط به نظرتون چطور میشه به آقایی که حتی جسارت تموم کردن یه رابطه ناقص رو نداره اعتماد کرد ؟ تازه گناه اون بچه چیه ؟ مخصوصا اینکه بچش هنوز سالش نشده. واقعا فکر می کنید اگه خودشون ته دلشون به بهبود رابطه شون اعتقاد نداشتن بچه به دنیا می آوردن ؟ تازه مردی که بتونه به راحتی بخاطر شما از بچه اش بگذره مطمئن باشید فردا که شما یه بچه آوردین ازشما هم میگذره. شاید مشکلات مقطعی باعث شه که زن و شوهر ها از هم سرد بشن ولی مطمئن باشید کسی که در این زمانهای ضعیف خونه اش رو خراب کنه چندان قابل اعتماد نیست.
خیلی احتیاط کنید. همین جوریش هم خدا عوض این کارتون رو تو زندگی آینده تون تلافی خواهد کرد. نذارین وضع بدتر بشه. تازه من حدس میزنم ایشون شما رو بخاطر موقعیت اجتماعی بالاتون هم تو چشمش بزرگ کرده . این عوامل بعد ازدواج مطمئن باشید از بین خواهد رفت

خیلی قاطع با این مرد هوسران برخورد کنید و بدونید که اگه باهاش ازدواج کنید بعد از یه مدت دلشو میزندید و میره با یکی دیگه همون کاری که با زن اولش کرده. کسی که بچش رو دوست نداشته باشه بهتره بره بمیره تا اینکه زن بگیره.

سلام كاملیا
معمولا دیده شده وقتی اعضای سایت در زمینه ای مشكلی دارند ، از قضا در همان زمینه هم دیگران را راهنمایی می كنند. این خوبست ، لیكن مشكل در اینست كه بسیار احساسی پاسخ می دهند و از ادبیاتی استفاده می كنند كه محتوای كلامشان را بی اثر می كند.
برای راهنمایی دیگران باید نخست احساسات خود را تحت كنترل داشته باشیم و در مرحله بعد از ادبیاتی ملایم تر استفاده كنیم. و در نهایت راهنمایی های منطقی داشته باشیم و سعی كنیم فرد مورد نظر را درك كنیم.

سلام
دوست عزیزم
مطمئن باشید خدا مسیر بهتری را جلو پاتون می گذارید.
شما که اینقدر از خود گذشتگی دارید که زندگی مشترک فرد دیگری را دچار از هم گسیختگی نکنید، مطمئن باشید اونی که نزدیکترین دوست ماست عادل و مهربان است و شما را در جبران اشتباه تون کمک می کند.
نگران بناشید.
اول با احساستون کنار بیاید. تا بتوانید در برخورد های ناخواسته با اون فرد رفتاری منطقی داشته باشید.
مسلما به خاطر سایقه ای که از شما دارد ممکن است دوباره سراغتون بیاید. در آن صورت اگر با احساستون کنار نیومده باشید نمی تونید رفتار درستی داشته باشید.
شما موقعیت شغلی و تحصیلی خوبی دارید. خودتون را دست کم نگیرید.
ادم آن چیزی را انجام میدهد که تو فکرش است.
امیدوارم موفق باشید.

سلام ، هيچ كس مثل خودت از كليه مسائل باخبر نيست و قادر به انتخاب بهترين راه نيست به نظر من چند همسري در بين راهنمايي كنندگان خيلي منفور است و راهنمايي درستي نمي توانند ارائه كنند ( البته مشكلاتي چه بسا زياد دارد ولي انسانها با مشكلات زنده اند و زندگي مي كنند و شكر زندگي مشكلات است . ) و اگر راهنمايي كنندگان داراي قدرت اجرايي بودند احتمالاً به پيامبر هم اجازه ادامه حيالت نمي دادند . راه درست زندگی ؛دل به دریا زدن است،همیشه در حال اکتشاف بودن،همیشه به ستاره ها رسیدن«والت ویتمن»

امیدوارم دراین بازی خطرناک خودت را وارد نکرده باشی ، حس بدی است ، الان که نه ، امروز عاشقی ، ولی بعد از مدتی که وضعیت هورمونهای ات به سر جای اولش برگشت و توانستی منطقی با مسائل روبه رو بشوی ، می فهمی در چه باتلاقی گیر افتاده ای ، چقدر احساسات ات بیمار خواهد بود ، وقتی طعم تلخ تنهایی ها را چشیدی ، وقتی مثل مار به خودت پیچیدی و ترسها روح و روان ات را تسخیر کرد ، ای کاش زودتر هورمونهای بدن ات به وضعیت متعادل برگردد که بتوانی از این بازی خطر ناک خارج شوی و با منطق به ماجرا نگاه کنی . و تصمیم بگیری .

مطمئن باش مردی که همسر وبچه اش را می گه دوست ندارم بعد از مدتی که شما براش عادی شدی همین حرفها را به شما هم خواهد زد

سپید عزیز منهم مشکلی دقیقا همانند شما داشتم با توکل به خدا و با وجود نیاز مالی شدیدی که داشتم از کارم استعفا دادم و خیلی سختیهای دیگه که تحمل کردم الان هم 6 فروردین عازم مکه هستمخداوند را بخاطر این مرحمت بزرگ شاکر هستم که درهای رحمتش را برایم گشوده است از شما دوست عزیزم هم عاجزانه تقاضا دارم دنبال راهی که انتخاب کردی نرو که سخت در اشتباهی ...........
برام دعا کنید تا بتونم بعد برگشتن هم در تصمیمم مصمم باشم :104:[/size][/font]

یاس سپید نمی دونم چه کار کردی ولی اگه هنوز سر دو راهی هستی ازت می خوام این کارو نکنی چه بسا با رفتن تو زندگی اونا دوباره جون بگیره
شاید مشکلاتی که اون اقا گفته واقعا نبوده باشن به عنوان کسی که داره از این موضوع زجر می کشه ازت می خوام این کارو نکنی هر چی باشه حق اون خانوم تو این زندگی بیشتر از توست
به روزی فکر کن که اون خانوم با عشقو علاقه وارد زندگی این مرد شد

راستشو بخوای من فقط صفحه اول این تاپیکو خوندم و چون دیگه نتونستم تحمل کنم ادامه ندادم و فقط جای همسر وفرزند این آقا اشک ریختم . چطور شما دو نفر به خودتون اجازه میدی که اینطور با زندگیه یک زن و بچه اینطور بیرحمانه بازی کنید .مگه اون زن به دنبال نیمه گمشده خودش نبوده ؟با این حرفها فقط دارید خودتونو فریب میدید .به نظر من خیانت زن و مرد بهم و همچنین نظر داشتن به مرد یا زن متاهل از بزرگترین گناهانه.از این کارتون دست بردارید.