عدم تعادل در زندگي در صورت شاغل بودن خانم

سلام دوستان. من 27ساله هستم سه ساله ازدواج کردم چهار ساله شاغلم و يک دختر يک ساله هم دارم. از اوايل دوران نامزدي بدليل مشکلات مالي همسرم تصميم گرفتم کار کنم و در هزينه هاي زندگي کمکش باشم چون ما متاسفانه اصلا از حمايت مالي خانوادهامون نميتونيم استفاده کنيم چون اونا هم گرفتاري خودشونو دارن . با همسرم مشکل خاصي ندارم اما کارم خيلي اذيتم ميکنه خيلي سخته و عصبيم ميکنه از وقتي مرخصي زايمانم تموم شده و برگشتم زندگيم بهم ريخته هر دوتامون خسته ايم از پنج صبح ميريم سرکار و بچه هم همش مريض ميشه شبا خيلي بيدار ميشه و خلاصه من دارم داغون ميشماز طرفي شرايط ماليمون اجاز نميده استعفا بدم با کلي قرض تازه خونه خريديم نميدونم چيکار کنم تازگيا به سرم زده خونه رو بفروشم برم مستاجري ولي بچمو راحت بزرگ کنم ايا تصميمم درسته؟

عزیزم شرایطت خیلی سخته میفهم چون زنداداشم منم همین مشکل رو داره و اون درکنار کار، دانشگاه هم میره.

ما خودمون هم، دلمون هم برای خودش هم برای بچه کوچیک داداشم میسوزه عزیزم اینو گفتم که بدونی خیلی های دیگه شاید شرایط شمارا داشته باشن باید کمی صبور باشین.
شاید تا دو سه سالگیه بچتون خیلی براتون سخت باشه اما این سختی برای اسایش اینده اون هم هست. سعی کنین وقتایی که خونه هستین هم به بچه یکسالتون هم به همسر عزیزتون برسین
صبر داشته باشین تحملش رو هم خدا بهتون میده.

شما داری مراحل پیشرفت رو طی میکنی و فقط خسته شدی.نزار خستگی مسیر باعث بشه کار اشتباهی انجام بدی.خونه ای که خریدی ارزششو داره سختی بکشی براش.یکی دو سال بعد هم بچتون از آب و گل در میاد هم خیلی از قرض هاتون رو دادید و همینکه قسط ها بسیار ناچیز میشه براتون.و در آخرشما راضی تر خواهید بود از تلاشی که کردی و سختی که کشیدی.من مطمینم که شما هم مثل خانم های دیگه قدرت زیادی در زمان سختی ها دارید و راه درست رو میرین.براتون آرزوی خوشبختی میکنم.

منم کارشناسي ارشدمو در حين کار کردن خوندم. خيلي دوست دارم دکترا بخونم اما نميشه. ممنون دوستان پس با کمک خدا تا جايي که بتونم ادامه ميدم.

سلام نسیم جان دوست خوبم

درسته که شما داری پا به پای همسرت زحمت میکشی و نیاز مالی هم دارید اما باید انتخابت طوری باشه که کمترین لطمه به ثمره زندگیتون بخوره.
فرزند شما الان به شما احتیاج داره.شما وقتی از پنج صبح بری سرکار کی میتونی به بچه ات برسی؟

فرزند شما ارامش و بغل گرم مادر رو میخواد.این مهم نیست که مثلا شما برای بچه ات لباس گرون بخری اما ارامش روحی بچه ات رو تامین نکنی.همه اینها در روحیه اینده بچه تاثیر میذاره.
یادت باشه روح و سلامتی جسمی بچه شما خیلی مهم تر از مسائل مادیه.

شما اگر بری سرکار:
1.همیشه خسته هستی
2.از فرزندت دور هستی
3.نه به بچه میرسی و نه به خونه و زندگی
4.وقتی همسرت برمیگرده خونه ارامش نداری
5.جسم خودت با فشار این مشکلات خسته میشه

و یک مزایا داره:
تامین شما از نظر مالی

حالا یک سوال:

منطقیه شما بری سرکار و انقدر ضرر به کانون خونه بخوره؟

یک راهکار بهتر:
میتونید کار توی خونه بگیرید.هم به بچه میرسی هم به خونه و هم انقدر خسته وکوفته نمیشی.

اگر کمی در خرج خونه مدیریت داشته باشید و توکل هم به خدا کنید و شما هم همسرت رو در خونه همراهی کنی مطمئن باش بی روزی نمیمونید .خدا روزی رسانه.
انشالله..موفق باشی

سلام دوست عزیز
من 3 ساله دارم کار میکنم اصلا هم الان از کارم راضی نیستم و کارمم خیلی زیاد و سنگین دانشگاه هم میرم اما متاهل نیستم ولی مشکلات دیگه دارم یعنی وظیفه خانه داری هم هست ... به خاطر مشکل مالی هم نمیتونم کارم رو ترک کنم اما به هرحال یه دوره ای که باید طی بشه هرچقدر هم که خسته بشم اما چون میدونم که مشکل دارم باید کار کنم زیاد به خودم تلقین نمیکنم ...
بعدشم اصلا دست به خونت نزززززززززززن
بعد از این همه گرفتاری خونه خریدی که به خاطر چند ساعت تایم کاری بفروشیش اصلا همچین فکری رو کلا از ذهنت بیرون کن
ایشاالله حداکثر یکسال صبرکنی قسطاتون که سبک تر شد یا سرکار نرو یا شغلت رو عوض کن

عزیزم اصلا به فکر فروختن خونه نباش . مطمئن باش خدا خودش جور میکنه . ولی بچه ات رو قربانی پول نکن . در شرایط شما بودم . و خیلی ها رو دیدم که تو شرایط شما بودند . بعضیها پول رو انتخاب کردند بعضیها هم ارامش و اسایش خودشون و بچه شون رو . بستگی به خودت داره . ولی هر دو رو باهم نمیتونی داشته باشی . شاید کسی شخص دلسوزی مثل مادر یا مادر شوهر کنارش باشه ولی خانمی که میخواد به تنهایی چند مسئولیت رو میخواد انجام بده . اگر هم انجام بده هیچکدوم رو کامل نخواهد تونست . ضمن فشار بیش از حدی که به خودش هم میاد . شغل اول زن همسر بودن و مادر بودنه . ولی به خاطر پول اکثرا اینو فراموش میکنیم .

دوستان خوبم ممنون که نظر تونو گفتيد. تصميمگيري خيلي برام سخته کاش موقع ازدواج فقط به اخلاق و ايمان توجه نميکردم به مسائل مالي هم فکر ميکردم همسرم از نظر مالي در سطح ما نبود اما خلقيات خوبي داره خيلي به نظرم اهميت ميده و عصبانيت و بد اخلاقي هاي منو تحمل ميکنه اما بازم احساس ميکنم تو ازدواجم اشتباه کردم صبح که جگرگوشم بيدار ميکنم خيلي عذاب ميکشم همش به خودم لعنت ميفرستم . من تو فاميل و اشنا خواستگاران زيادي داشتم براي همين دارم کار ميکنم تا ابروداري کنم دوست ندارم فکر کنن چون عروس اونا نشدم تو زندگيم کم و کسر دارم همش وانمود ميکنم که من فوق ليسانس نگرفتم که خونه داري کنم اما در حقيقت ارزو دارم که دکترا بگيرمو دانشگاه درس بدم. ازدواجم مانع پيشرفتم شده . با اخلاق و ايمان به تنهايي نميشه ارامش داشت.نظر دوستان کاملا درسته من حوصله همسر بودن و مادر خوب بودن ندارم چون کارم خيلي سخته همش تو خونه خسته ام و با کوچکترين اتفاقي از کوره در ميرم چون واقعا اين زندگي از توان جسمي من خارجه .

سلام عزیزم..
شرایط شما سخته این کاملا مشخصه .. درکتون میکنم چون با اینکه مجردم اما انقدر شرایط کار و زمان زیادش بهم فشار میاره که گاهی واقعا تصمیم میگیرم کار نکنم.... اما عزیزم خیلی خوبه که در کنار همسرتون با هم تلاش کردین و خونه خریدین... از همسرتونم که خدارو شکر راضی هستین و این خیلی خوبه... به نظرم یکمی سختی رو تحمل کنید.. مطمئن باشید با شرایط الان بچتون دو روز دیگه نیاز هایی دارن که شما اگر درامد نداشته باشید نمیتونید براش فراهم کنید... فقط یکم باید مدیریت داشته باشید.. تازه بچتون که بزرگ تر شد میتونین ادامه تحصیلم بدین.. الان وقتش نیست که به گذشته فکر کنید... شما مطمئنن مادر و همسر خوبی هستین که اینجا ابراز ناراحتی میکنید و دنبال راه حلین...روزای تعصیل و اخر هفته رو کامل به همسر و بچتون اختصاص بدین.. من مطمئنم شرایط بهتر میشه براتون چون اکثر خانومای شاغل این مشکلو دارن اما بعد چند سال شرایط خیلی بهتر میشه ...:72:

نسیم جان،

اگر هزینه های مهد کودک کوچولوتون + رفت و آمد شما به محل کار + لباس و وسایل اضافی که به خاطر شاغل بودن نیاز دارید + تهیه غذاهای نیمه آماده و آماده بخاطر شاغل بودن شما و ... بخش اعظمی از درآمدتون را می گیره، شاید بهتر باشه با توجه به خستگی روحی و جسمی و هزینه ی بالا، مدتی استراحت کنید.

سلامت روحی و جسمی شما و خانواده تون، در اولویت هست.
ممکنه بتونی با بازنگری در هزینه های خانواده، کمی به خودت استراحت بدی.

به گزینه های کار نیمه وقت، کار در منزل و ... هم فکر کن.

ايدا جون از انرژي مثبتي که بهم دادي ممنونم.
شيدا جون درامدم خيلي خوبه اگه همه اين هزينه ها هم از درامدم کسر بشه بازم مبلغ قابل توجهي برام ميمونه .
دوستان برام دعا کنيد. اشتباهاتم تو کار زياد شده. کاش خدا يه راهي بهم نشون ميداد که اوضاعم بهتر بشه.
ممنون از اينکه نظر داديد.

فكر ميكنم شما ازون افرادي هستي كه خيلي زندگي رو سخت ميگيري و هميشه از وضعيت موجود شكايت ميكني.
هميشه به اين فكر كن كه شرايط بدتر از اين خيلي زياد هست و واقعا هم هست. خانمي رو ميشناسم كه دوران دانشجويي دوقلو به دنيا آورد كارم ميكرد تو يه شهر دور از خانواده ها هم زندگي ميكرد نه درسشو ول كرد نه كارشو الانم بچه ها بزرگ شدن و همه چيز داره. خود من از 6 صبح بيدار ميشم تا 3 و گاهي 5.30 سركارم تو يه محيط مردونه و خيلي سخت (اگه بگم كجا باورت نميشه) بچه ندارم ولي به كاراي خونه م خيلييييي ميرسم. تمام درآمد هردومونم صرف قسط ميشه ولي به هيچ عنوان فكرشم نميكنم كه خونه مو بفروشم. تازه برو خدارو شكر كن مرخصي زايمان داشتي ما كه نداريم يعني اگه بريم مرخصي برگرديم كار رو از دست ميديم. طفلك همكارم 1ماه پيش زايمان كرد تا 3روز قبل از زايمان اومد سركار. پس بجاي اينهمه شكايت يكم به خودت انرژي مثبت بده تو اين دور وزمونه شرايط شما يعني خونه با قسط و قرض خريدن و سركار سخت رفتن و بچه و... خيلي طبيعيه