با شوهر م که وابسته به مامانش است چی کار کنم؟
سلام
حدود 1 سال است که عقد کرده ام و از مراسم عروسی ام 1 ماه می گذره. در بیشتر اوقات دارم فکر می کنم که چه اشتباهی کردم و چرا در سن 31 سالگی تصمیم اشتباه گرفتم. خیلی خسته و افسرده شدم.
همسرم 2 سال از من بزرگتر ه. و همکارم است .همیشه فکر می کردم آدم قوی و مستقلی است. ولی بعد از عقد متوجه شدم , بدون مامانش قدرت تصمیم گیری نداره. حرفهای مامانش بیش از اندازه روش تاثیر می ذاره.و مامانش هم از این اخلاق به نفع خودش استفاده می کنه.
برای مثال , مامانش برای مراسم عروسی اومدند تهران , هیچ کمکی برای این مراسم نکردند. تنها در کارهای من دخالت می کردند , مثلا بجای من گل عروسی رو با همسرم انتخاب می کردند. رنگ گل ماشین عروس رو تعیین کردند. تمام انرژی من باید صرف این بشه که باهاش بجنگم. همسرم هم بدون مخالفتی دنبال رو حرف مامانشون هستند. بعد از عروسی اومدند خونه ما, من یک سری وسایلو روی open آشپزخونه چیده بودم. رفتند تو کمد یه جا پیدا کردند , و به همسرم گفتند , منتقل کنند به کمد تا فضا باز بشه. همسرم هم بلافاصله انجام دادند. این در حالی است که من 2 ماهه به همسرم می گم , یخچالشو که زمان مجردیش استفاده می کرد رو از وسط هال برداره یا هود آشپزخونه رو عوض کنه, هیچ کدوم رو اجرا نمی کنه. اصلا به حرفای من در هر موردی که باشه , گوش نمی کنه.چیزی هم بهش بگم , مثل بچه ها قهر می کنه , تا من برای آشتی اقدام کنم. خیلی خسته ام از این زندگی. چطوری باهاش رفتار کنم که بفهمه من نفر اول زندگیش هستم نه مامانش