شوهرم را دوست دارم، اما به من خیلی بی توجه شده!
بازم سلام به همه دوستان خوب همدردی که همیشه پشتیبان بودن
من هی میریم هی دوباره بر می گردم. یه مدت اوضا خوبه اما دوباره ...
بازم به کمکتون نیاز دارم. چون می دونم اینجا کسانی هستن که صدامو میشنون، میام اینجا!
راستشو بخواین منو همسرم 29 سالمونه و هر دو شاغلیم و دو سه مامه عروسی کردیم و رفتیم سر خونه زندگیمون (بعد از 1/5 سال عقد). یکی دو هفته اول عروسیمون همه چیز عالی بود. اخلاق همسرم فوقالعاده بود. اما الان همه چی عوض شده . اگفته نمونه ما همدیگرو خیلی دوست داریم. اما دو هفته بعد از عروسی یه جور دیگه شده . بی محبت شده. از سرکار که میاد خونه حوصله منو نداره. اگه مثلا سس سالاد درست نکرده باشم میگه زورت اومد سس درست کنی؟؟؟؟؟؟؟ و گاهی وقتا ساکت میشه یا اصلا توجه نداره من چه غذایی درست کردم یا تشکر نمیکنه یا منو دیگه نمیبوسه نوازش نمیکنه و ی سری از این مسایل.
یعنی دیگه منو دوست نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟
- - - Updated - - -
من خیلی کلی عنوان کردم مشکلمو. نمی دونم از کجاش بگم که بیشتر مهمه. برای همین کلی گفتم که با پرسش وارد جزیات بشیم.
گاهی وقتا دلم میشکنه از این همه بی توجهی. با خودم می گم خدایا جرا مردا متوحه نیستن ما عاشق محبت از طرف اوناییم. یعنی اینقدر سخته؟
- - - Updated - - -
ببخشید که این حرف رو می زنم اما بعضی وقتا اینقدر ازش بدم میاد که دلم می خواد یا من بمیرم یا اون.
- - - Updated - - -
دیشب ی غذای جدید پختم اما اصلا براش مهم نبود حتی ی تشکرم نکرد مثل مهمون غذاشو خورد رفت پا تلویزیون. منم از دیشب تا الان بهش محل ندادم. بخدا از بس بهش خوبی کردم قهر نکردم نازشو کشیدم دیگه خسته شدم