معیارام برای ازدواج خیلی ناجوره؟؟؟!!!

بسلام


یه تاپیک قبلا زدم و دوستان گفتن بهتره یه تاپیک دیگه بزنمو راجع به معیارهام بگم تا دوستان کمکم کنن و تعدیلشون کنم (همه میگن بشین تا شوهر کنی بااین معیارات!!واقعا اینجوریه؟).نمیدونم چه جوری دسته بندی کنم.اگر بد دسته بندی کردم شما به بزرگیه خودتون ببخشید.فقط نیاز دارم به تجربه شما برای اینکه بدونم کدوم موارد زیاده خواهیه و میشه ازش گذشت .نظر بدید در مورد معیارام لطفا.مثه تاپیک قبلیم تنهام نذارید باز.


1-مذهب :نماز بخونه.روزه بگیره.پول حلال دربیاره.مشروب نخورده(و تاحالا نگاشم نکرده باشه!!). مراقب نگاهش باشه(چشم پاک باشه، کلا مثله خودم تو خیابون سرشو بندازه پایین!!).مسجد رفتنو امام زاده رفتن رو بد ندونه و با من هم بیاد و همراهیم کنه و مثله خودم لذت ببره.خمس وزکات و اینارو خودش حواسش باشه.اهل موسیقی باشه.دوست ندارم مذهبیه خشک باشه،مثه خودم.که به اصول پایبندم اما خشک نیستم.محرم و نامحرم کنه.

2-اخلاق:خوش برخورد باشه.متین باشه.لبخند بزنه همیشه.عصبی نباشه.در اکثر شرایط آرامش دهنده باشه وقتی شاکیم(آخه من یه کم زود عصبانی میشم ،زود هم آروم میشم،که دارم رو این اخلاقم کار میکنم.یه کم صبور باشه عالیه).بد دهن نباشه.اهل شوخیو بگو و بخند باشه.در جمع از بودن باهاش همه احساس خوبی داشته باشن.با ادب و نزاکت.دوست دارم منو تو جمع شما صدا کنه یا الهام خانم(اینو گفتم که بدونید در چه حد احترام میخوام) با خانوادش برخوردش خوب باشه(آخه هر رفتاری با خانوادش داشته باشه در آینده هم میخواد همون رفتارو با من داشته باشه).نوع لباس پوشیدنشم مهمه(توی مراسم رسمی کت شلوار بپوشه،جای دیگه اسپرت)موقعیت شناس باشه در برخورد وطرز صحبت و رفتارش.مهربون باشه .بهم اعتماد به نفس بده.ابراز علاقه هم زبونی هم توی برخوردش مشخص باشه به من.منطقی باشه به موقعش(من خودم بیشتر اهل گفتگو و منطقم دوست دارم طرفم مثله من لذت ببره از منطقی صحبت کردنو توجیه کردن موضوعات)"نه" بتونه بگه(دوست دارم به موقع مرد باشه.از قوی بودن و گاهی اینکه بگه" همین که گفتم،حرف نباشه" لذت میبرم)صادق باشه.اهل رفیق بازی نباشه(تمام تفریحاتش و وقتهاش با خانوادش و همسرش باشه)لجباز نباشه.محکم باشه(دهن بین نباشه،مردی که با نظر هرکی حرفش عوض بشه کلا معضله،زندگیه آدم رو هواست) اهل دودو دم نباشه.خسیس یا ولخرج نباشه.خرید هدیه و کادو برای خانم رو درک کنه.تا حدود کمی تعصبی باشه.مامانی نباشه.مثه خودم بگه روابط با خانواده ها در حد دوریو دوستی.


3-مالی:خونه داشته باشه یا لااقل پول پیش خونه یه جای مناسب داشته باشه.حقوقش در حدی باشه که زندگیه متوسط داشته باشیم.


4-خانواده:از لحاظ فرهنگی مثه خودمون باشن.از نظر مالی مثه ما و ترجیحا بهتر.مادرشوهر اصلا دخالت نکنه.کلا من از دخالت دیگران تو کارام خوشم نمیاد(توی تاپیک قبلیمم گفتم حتی دوست ندارم توی چیدمان خونم کسی نظر بده،فقط خودم و شوهرم).تحصیلات خیلی برام مهم نیست اما ترجیحا لیسانس به بالا باشه.


5-کار:فرقی نمیکنه فقط پولی که در میاره حلال باشه.ساعت کاریشم طوری نباشه که خیلی دیر بیاد خونه.نهایتا 9 شب خونه باشه.


6-ظاهر:به دلم بشینه.چون خیلی خوشکل باشه دیگه فقط مال من نیست!!


7-سیاست:مثه خودم کلا بیخیاله سیاستو این حرفا باشه.


سربازی هم رفته باشه

ببخشید خیلی طولانی شد.اما گفتم بگم همه چیو.حالا نوبت شماست.نیاز دارم معیارامو اصلاح کنم برای انتخاب خوب.کمکم کنید.

یه معرفی هم خودمو بکنم، فوق لیسانسم.به اصول دین پایبندم،اما خشک مذهب نیستم،چادر سر نمیکنم،اما کاملا پوشیده ام.شاغلم.تو زندگیم موفق بودم و حسرت چیزیو ندارم خداروشکر.25 سالمه.خیلی مهربونم.فوق العاده احساسی.تا حالا دوست پسر نداشتم و کلا هر برخوردی با مرد غریبه رو خیانت در حق همسر آینده ام میدونم.خیلی جدی و رسمی هستم .اکثر اوقات حاضر جوابم. نمیدونم دیگه همین

نه معیارات خوبه فقط همین الان بهت بگم در مورد مسائل مذهبی یخورده تند هستی
الان دوره زمونه کمتر پسری هست اهل نماز و امامزاده و مسجد باشه
و اهل قلیون و مشروب نباشه مگر اینکه رفیق باز نباشه که الان دوره زمونه همه رفیق بازن
در مورد ظاهر هم خداییش خیلی گل گفتی اگه زیادی خوش تیپ باشه مال خودت نیست
شوهرمن از نظر ظاهر خیلی ازم سرتره شکی ندارم که دوست دختر داره و نمیدونم تا چه حد باهاشون رابطه داره

سارای عزیزم مرسی از همفکریت.اخه دوست ندارم مثلا برم محرم مسجد بعد شوهرم بشینه خونه ماهواره نگاه کنه!!! حالا ماهواره نه(اخه نمیخوام ماهواره ببرم خونمون)اصلا بشینه خونه.اخه دوست ندارم وقتی همسرم خونه است من بیرون باشم،اونجوری عزاداریم بهم نمیچسبه خوب.

نقل قول:

---

با خانوادش برخوردش خوب باشه(آخه هر رفتاری با خانوادش داشته باشه در آینده هم میخواد همون رفتارو با من داشته باشه)

---

نقل قول:

---

مثه خودم بگه روابط با خانواده ها در حد دوریو دوستی.

---

نقل قول:

---

کلا من از دخالت دیگران تو کارام خوشم نمیاد(توی تاپیک قبلیمم گفتم حتی دوست ندارم توی چیدمان خونم کسی نظر بده،فقط خودم و شوهرم)

---

نقل قول:

---

اهل رفیق بازی نباشه(تمام تفریحاتش و وقتهاش با خانوادش و همسرش باشه)

---

سلام
پسرا از بوته که به عمل نمیان و همه مادر دارن و مادر هم دلش میخواد بچه اش همیشه بهش سر بزنه و خودش هم خونه بچه اش بره

اگر دخالت نکردن خانواده همسر براتون مهمه دنبال خانواده های پولدار نباشید و بالعکس(اگر پولدار بودن خانوادش شرط باشه دخالت هم همراهش میاد تو زندگیتون)

رفیق داشتن و تفریح کردن با اونها کار بدی نیست و اصلا درست نیست که رابطه همسرتونو با دوستاش بهم بزنید درسته افراط در رفاقت غلطه ولی شما دارید از اون ور بوم می افتید (تفریط)


شما یک پسر مذهبی میخواهید که اهل مسجد و امامزاده رفتن باشه و اسپرت هم بپوشه و تیپ هم بزنه بعد در کنار اون دلتون میخواد وقتی تیپ میزنه تو خیابون سرشو بندازه پایین

(اکثر رفیقای من و پسرایی که دیدم مسجد میرن تیپشون ساده است و خیلی در گیر این حرفا نسیتند که مدل مو و تیپ اسپرت و کت و شلوار و تو چشم بودن و ...
اکثرا پسرا وقتی تیپ میزنن که بخوان برن سر قرار با دختر و بترسن که طرف ایراد بگیره )

پسری رو میخواهید که درآمد حلال داشته باشه و همزمان خونه هم داشته باشه یا رهن کنه
از شغلهای حلال نمیشه انتظار زندگی بیشتر از حد بخور و نمیر داشت (البته بستگی داره که حلال و حرام از دید شما تعریفش چی باشه)


معیار هاتون خیلی ساده و در سطح پایینی هستند و خیلی از پسرا این معیار ها رو دارن اما مشکل اینه که قسمت کوچکی از معیار هاتون با هم نمیخونه

و مشکل بعدی اینه که در بعضی از معیارهاتون خیلی ریز شدید
و در برخی از اونها نگاه مطلق و افراط و تفریط دیده میشه

به نظرم خیلی معیارای خوبی داری ، اما به نظرم اکثر پسرا دنبال سیاست و این چیزا میرن ، من که تا حالا پسری رو ندیدم که از سیاست سر در نیاره ، نمیدونم شاید پسرا و مردای اطراف من این طورین!!!!!!!
به نظرم اومد منظورت از تیپ اسپرت تیپ ساده اسپرته نه فشن دیگه درست متوجه شدم .؟
منظورتم از دخالت ،دخالته دیگه نه رفت و آمد ؟
رفیق بازیم که میگی معلومه دیگه یعنی هر روز نخواد بره با دوستاش بیرون ولی گاهی اشکال نداره ؟
در مورد این که دوستان میگن این معیارا برای خیلی از پسرا صادقه من که تا حالا حداکثر سه چهار تا پسر این مدلی دیدم اونم مطمئن نیستم چون خبر از اخلاق و منششون ندارم که !!!!!!

سلام

ضمن تایید حرفای آقای معاون کلانتر

زندگی از نظر شما تو مذهب و قیافه و تیپ و لبخند تشکیل شده؟ و البته دشمنی با خانواده و فامیل شوهر. این کت و شلوارش دیگه چیه معیاره واقعا؟ الهام خانوم گفتن هم

معیاره؟

واقعا مردی که برای زندگی انتخاب میکنید کسی که پدر بچه های شماست کسی که تا 60 سال باید باهاش باشید با مقیاس کت و شلوار و تیپ اسپرت سنجیده میشه؟

پس شاغل بودن شما بعد از ازدواج، ادامه تحصیل شما، روابط بعد از ازدواجتون، نظر همسرتون در مورد فرزندان آینده تون، نظرشون در مورد تقسیم وظایف خونه ، حق طلاق و مسکن و سن

همسرتون، نظرشون در مورد درآمد شما و مال و اموال شما و... چیه؟ راستی در مورد مهریه هم فکر کردین؟ اگه همسرتون همه معیارای شما رو داشته باشه ولی بگه 14 تا

هم راضی هستین؟

میدونستین بعضی از آقایون همسر رو به عنوان شخصی برای آشپزی و تمیز کردن خونه و اتو کردن لباساشون میدونن؟ معیارتون در این مورد برای همسرتون چیه؟

فک نکنید این مدل آقایون از مریخ اومدن؟ نه حق خودشون میدونن و طبق فرهنگ ما واقعا هم حق دارن اما بعضی ها افراط میکنن. باید نظر آقای خواستگار رو بدونید.

این نکته رو با توجه به شاغل بودن شما گفتم. چون ممکنه همزمان نتونید به وظایفتون در خونه عمل کنید.

راستی بعضی از آدمای مذهبی که شما این جوری توصیفش کردین علاقه ای به شاغل بودن همسرشون ندارن. این نکته رو در نظر نگرفتین یا اینکه مهم نیس شاغل باشید یا

نه؟

در کل معیاراتون برای ایجاد حسودی در بین دخترای هم سن خودتون تو فامیل عالیه!!! کلی میتونید باهاش تو فامیل پز بدین. خیلی شیک و اجتماعیه و اون لبخندش منو کشته.:311:

در نهایت به نظر من بهتره کمی تو معیاراتون تجدید نظر کنید و یه سری مسائل مهم رو جایگزین بعضی از معیاراتون کنید.

موفق باشید.

ببین هرکس معیار های شما رو با معیار های خودش میسنجه

مثلا سارا میگه شوهرت ازت سر نباشه چون بهت خیانت میکنه ولی شاید ایده من این باشه که مرد باید خیلی خوشتیپ باشه

یا مثلا شما میگی شوهرم اهل ماهواره نباشه ولی من برعکس میگم باید تو خونه ماهواره حتما باشه پس به نظر من این معیاره تو اشتباهه(البته فرض بود ها)

پس شما معیارات رو با موقعیت خودت خانوادت و فرهنگی که توش پرورش پیدا کردی بسنج نه با طرز فکر من که با شما زمین تا زیر زمین فرق داره

در کل معیار شماره 3 و 5 خوبه ولی معیار دو باهم نمیخونه یعنی هیچکس نیست که همه رو باهم داشته باشه به قول آقای مدیری تو فیلمه به خانمه میگفت اگر شوهرت

واست کادو میخوره سفر میبره قربون صدقه ات میره ازش طلاق بگیر خانمه میگه چرا ؟ میگه: خوب بالاخره ما مردا داریم یه غلطی میکنیم که اینقدر باج میدیم:311:

پس از معیار شماره 2 بشین اونایی که از همش مهم تره و اولویت داره رو انتخاب کن بقیه رو بذار تو رده بعدی...:43:

یک جوری نوشتی انگار قراره سفارش بدی برات بسازن! این چیزایی که نوشتی ایده آل های یک دختر جوون مذهبی از همسر آیندشه. از اینایی که دخترا برای خودشون خیال پردازی میکنن! نه معیارهایی که باید برای انتخاب همسر در نظر بگیری. مثلا من دوست داشته باشم همسرم عینکی باشه این معیاره؟! اگه یکی بیاد خواستگاریمو عینک نداشته باشه من ردش میکنم؟؟ شما که یه بار با کسی نامزد کردی که با این چیزایی که نوشتی خیلی متفاوت بوده پس اصولا تو تعریف معیار مشکل داری عزیزم

سلام خانم الهام

اون زمان که ما میخواستیم برای دانشگاه انتخاب رشته کنم ، مثل الان اینقدر مشاور و موسسه و اینطور چیزها نبود ، بود ها ، ولی یکم لوکس بود :biggrin:، نشستم خودم یک سیستمی طراحی کردم که بهترین گزینه ممکن دانشگاهی قبول بشم. مثلا نشستم بر اساس چند مورد ملاکها رو لیست کردم مثل : خوب بودن رشته ، کیفیت دانشگاه ، خوابگاه داشتن ، دوری از شهر محل زندگی ، کیفیت شهری که دانشگاه در اون قرار داره و... بعد مثلا اومدم اهمیتی که هر کدوم از این موضوعات داشت رو به ماکزیمم حالت یک نمره اختصاص دادم ... مثلا ماکزیمم نمره رشته رو 30 امتیاز در نظر گرفتم... ماکزیمم نمره کیفیت دانشگاه رو 20 امتیاز در نظر گرفتم ، ماکزیمم نمره نزدیکی دانشگاه به شهر محل زندگیم رو مثلا چون مورد مهمی نبود برام 10 امتیاز در نظر گرفتم و به همین ترتیب ... بعد حالا مثلا دانشگاه شریف رو بهش نمره 20 میدادم ، مثلا دانشگاه توی یک شهر جنوبی رو بهش 5 امتیاز میدادم و الی اخر ... بعد از اخر نشستم امیتازی که هر کد رشته رو به دست اورده بود رو محاسبه کردم و در نهایت تونستم یک اولویت بندی خوب انجام بدم...

حالا شما هم مرحله اول که تونستید یک لیست از خواسته هاتون رو تهیه کنید ، به هر ایتم یک نمره امتیاز بدید ... مثلا بگید بالاترین نمره برای ملاک مذهبی 30 امتیاز .. برای مثلا کار داشتن ، 15 امتیاز ، برای اخلاق 30 امتیاز ( که باز برای هر خصوصیت کلی اخلاقی یک ریز نمره در نظر بگیرید ) مثلا برای ظاهر 10 امتیاز ، برای سربازی رفتن 10 امتیاز و الی اخر طوری که اخر سر که جمع نمرات رو که زدید امتیاز صد بشه ... پس مثلا اگه همین امشب برای شما یک خواستگار به اسم هوشنگ بیاد که تمام اون ملاکها رو داشته باشه صد امتیاز کسب میکنه .. اما چون این یکم امر سختی هست که یک نفر تمام این ملاکها رو یکجا داشته باشه ، مثلا شما بگید اگه یک هوشنگی هم پیدا بشه که حالا صد که نه ، ولی مثلا هفتاد هم بگیره ، افتخار میدم که عروس مامانش بشم :biggrin:

حالا در مورد لیستی که دارید ...

مثلا به نظر من در حوزه مذهبی بودن از نماز ، روزه و خمس و مال حلال و مشروب کوتاه نیاید ، حالا اگه بقیه شرایط رو داشت ولی اهل مستحبات نبود زیاد سخت نگیرید بعدا تو زندگی رفیق فابریکش بشید توی این مستحبات هم پایه شما میشه.

توی بحث اخلاق خوب خیلی دامنه وسیعی تعریف کردید ولی مثلا بعضیهاش به فهم و شعور طرف اگه پی ببرید دیکه وارد جزییات نشید .. مثلا اگه طرف اهل درک طرف باشه سلیقه شما رو در پوشیدن لباس خودش حتما لحاظ میکنه یا موارد ریز دیگه ای که توی ریز نمرات دادن یا میتونید حذفشون کنید یا نمره کمی براشون در نظر بگیرید..

توی بحث خونه خیلی سخت نگیرید ... اون کسی که میاد خواستگاری یک پلنی هم برای خونه داره حتما ،یا خونه داره یا میتونه رهن کنه یا اجاره کنه یا خانوادش بهش مدتی رایگان میدن و.. ... اگه اخلاق و ایمانش براتون خوب بودنش محرز شد و اینکه فهمیدید جنم کار داره ،به جای اینکه روی خواستگار برای خونه دار شدن حساب کنید و سخت بگیرید، برای خونه به خدا توکل کنید.

در مورد سیـاست احتمالا منظور شما از این ادمهاست که هرجایی میشنن برای اینکه خودی نشون بدن و سواد کمشون رو به رخ بکشن وارد بحثهای بی نتیجه سیـاسی میشن ، وگرنه کسی که دید سیـاسی داشته باشه و قدرت تحلیل مسائل داخلی و خارجی و منطقه رو داشته باشه و البته اهل مباحثه نباشه از اون ادمهای دسته اول جدا هستند.

و بقیه موارد رو هم همینطور یک امتیازی بدید تا در نهایت به یک جمع بندی در مورد خواستگارهاتون برسید و بهترین گزینه رو بتونید انتخاب کنید...

به امید موفقیت.

معیارهاتون خوبه و اینکه میگن چنین پسری پیدا نمیشه باید بگم که پیدا میشه.
فقط دوتا معیار شما یکمی از نظر من ایراد داره.
یکی میزان سطوح ارتباط با خانواده هست.
و دیگری کار نداشتن به سیاست! به نظرم این مورد مثل اینه که به یکی بگی نفس نکش! توی مملکتی که همه چیزش سیاسی هست چطور میشه که کسی با سیاست کار نداشته باشه؟

خوب دوستاي عزيزم يه كم فكر كنم سو برداشت شد از معيارهام (شایدم من بد نوشتم).من در اصل نماد معیارهامو نوشتم،کلی نگفتم،مواردیو گفتم که اگر ببینم متوجه میشم یه سرفصل معیارو دارن ایشون.

آقای معاون كلانتر، ممنون از نظريكه داديد.لازمه بعضي چيزارو توضيح بدم:
1. من منظورم از دوري و دوستي اين نبود كه اصلا رفت و آمد نباشه،منظورم هفته ايي يه بار كافيه.نه اينكه هر شب هرشب بيان و بريم،اخه آدم دوست داره يه زمانهايي براي خودش باشه.بحث دخالت بيشتر مد نظرم بود.
2. رفيق باز نبودن منظورم رفيق نداشتن نيست ،من خودم كلي دوست دارم،دوست نياز هر آدمي هست، تازه اگر طرف دوست نداشته باشه جاي تامل داره كه چرا نتونسته حداقل با يه نفر ارتباط خوب و صميمي داشته باشه،(هرچند خيلي ها دوست اصلا ندارن به خاطر مشغله كاري كه ا.ون جاي خود داره)من منظورم افراط در رفت و آمد با دوستاشونه.اينكه 7 برسن خونه،بعد با رفقا برن سفره خونه يا استخر هرشب هرشب تا 10.خوب بشينن خونه پيش زنو بچه اشون يا با زنو بچه اشون برن بگردن،در يك كلام تفريح با زنو بچه اشون در اولويت باشه
3. من خودم اهل هر روز هر روز مسجد رفتن نيستم اصلا.گاهي اگر پيش بياد ميرم.مثلا گفتم كه دوست دارم مراسم محرم يا حالا جايي چيزي بود باهام بيان.همين.چون اگر نيان منم مجبورم بمونم خونه.
4. كت و شلواره چه الم شنگه ايي به پا كرداااا،همه دوستان روي اين كت شلواره زوم كردن!!!
كت شلوار و اسپرت رو گفتم كه بگم منعطف باشن در پوششون.به موقع رسمي به موقع اسپرت ساده نه فشن و ژيگول.
5. به نظرم خيلي افراد هستند كه از راه پول حلال خيلي زندگيه راحتي دارن. من معتقدم خدا به پول حلال بركت ميده،و اينو ديدم به عينه.چرا فکر میکنید درآمد حلال با وضع مالی منافات داره؟
6. چرا فکر میکنید کسایی که وضعشون خوبه درک درستی از میزان سلطه روی زندگیه پسرشون و عروسشونو ندارن؟ فکر نمیکنم دونستن اینکه پسرشون دیگه مستقل شده و زندگیه خودشو داره و نباید سر هر موضوعی نصیحت بشن و دخالت بشه تو هرکاریشون،ربطی به وضع مالی داشته باشه!!نه؟

نسيم عزيز ممنون كه تو معيارهامو خوب و دقيق برداشت كردي.مرسييييي.منم واقعا اينجور كه آقای معاون كلانتر ميگن همه پسرا اينطورين ، نديدم.در مورد سياست هم نسيم جان سر رشته داشته باشن يا حالا اخبارو دنبال كنن عيب نداره، اما تعصب نداشته باشن روي موضوعات و هي هر جا ميريم نشينن بالا منبر

تيام عزيز ممنون از نظر شما.ايده هاي خوبي داديد واقعا مرسي.بذار من يه توضيحاتي بدم براتون. اول اينكه من معيارهامو ريز كردم فكر كردم ملموس تر ميشه ولي مثله اينكه خيلي بد برداشت شد ازشون.
اينكه بگن الهام خانم عين معيار نيست يه نماده.اين الهام خانم گفتن يعني ايجاد احترام براي همسرش در مقابل ديگران،اين يعني كسي از گل پايينتر به زنم نگه.بله اين برام مهمه.
در مورد تيپ هم توضيح دادم به آقای معاون كلانتر ،اينكه موقعيت شناس باشن و بدونن تو هر جمعي با توجه به شرايط چي بپوشن و انعطاف داشته باشن، چه 60 سالشون باشه چه 20 سالشون،چه پدر بچه هام باشن چه هركسي ديگه.تيام نوع لباس پوشيدنه آدما بهشون شخصيت ميده،چرا كه نه،برام مهمه به عنوان يه معيار،من با اين آقا ميخوام تو جامعه ظاهر بشم.
شاغل بودنم هم از قلم انداختم راست ميگيد(البته شايد چون تو تاپيك قبليم گفته بودم يادم رفت)من اگر جايي از زندگيم احساس كنم نقش مادري يا همسري رو دارم بد بازي ميكنم به خاطره كارم،حتما كنار ميذارمش.تعصبي روش ندارم،اما دوست ندارم يكي از شرايط ازدواجم اين باشه كه خانم كار نكنه،بايد تشخيص اينكه كي برم كي نرم رو به خودم بسپارن.
ادامه تحصيلم نميخوام بدم.
در مورد فرزند هم فكر نميكردم بايد معياري تعريف كنم.وقتي بقيه ويژگي هايي كه گفتمو داشته باشن سر تربيت بچه با پدر مادري به اين خوبي بعيد ميدونم مشكلي پيش بياد!!!!اما راست ميگيد .ميشه مثلا بگيد چي معياري ميشه توي اين مورد لحاظ كرد؟
در مورد تقسيم وظايف خونه و ... حس كردم خيلي ريز ميشم ديگه.اينا موارديه كه تو دوران آشنايي يه صحبتي ميشه.اولويتش خيلي برام پايين بود كه نياوردمش.اينكه من شاغل نباشم خوب از صبح تا شب چه كاري دارم جز رسيدن به خونه و خودم براي همسرم كه شب مياد،اما اينكه فكر كنن وظيفه ام هست و خيلي ببخشيد كلفت آوردن،نه اصلا.شوخي نكنيد.اينا لطفه و بايد قدر دان باشن.اينم بايد صحبت بشه.مرسي تيام.
راجع به مهريه هم،دقيقا زديد به هدف من خودم 14 سكه مهريه مد نظرمه.براي همين مطرحش نكردم.
در مورد درآمد هم خوب گفتيد.درآمدم مال خودمه،خودم تصميم ميگيرم در مورد نوع خرج كردنش و در اختيار منه.اما تهش پس انداز براي اينده خودمونه.هرجا به بن بست خورديم با افتخار دو دستي تقديمشون ميكنم،چرا كه نه.آخه بالاخره از راحتيم ميزنم و كار ميكنم،و اين حق هردومونه،هم من كه خسته ميشم،هم ايشون كه خستگيه منو به جون ميخره.

رزاي عزيز از شما هم ممنون.اولويتم به همون ترتيبيه كه نوشتم.

ساراي عزيز،سفارشم قبول كنن،چرا كه نه،سفارشم ميدم
من جلوتر توضيح دادم ،بيشتر نماد معيارها رو گفتم نه لزوما سر فصل معيارهارو.ممنون كه تاپيك قبليمو خوندين.به توصيه خاله قزيه عزيز اين تاپيك معيارهامو زدم.چون حس كردم دقيقا همونطور كه گفتيد گم كردم معيارهامو چون درگير يه رابطه احساسي شده بودم،الان كه آزادم دوست دارم دوباره روي معيارهام كار كنم.در ضمن توي تعريف معيارهام مشكل ندارم عزيزم،من درگير يه رابطه شدم و روي معيارهام چشم بستم.همين.

محمد خان دست شما درد نكنه يه عالمه.خيلي خوب گفتيد.در آرامش و به دور از سو برداشت همه مواردو پوشش داديد.آفرين.توي بحث اخلاق ديگه چيو ميشه چشم پوشي كرد و كلي تر برخورد كرد محمد آقا؟ در ضمن شما دعا كنيد هوشنگ با نمره 100بياد.خدا رو چه ديديد شايد شد.

برسرک عزیز(نمیدونستم خانومید یا آقا ،اگر آقا هستید عزیر رو از ته اسمتون حذف کنید آقا بذارید جاش!!) روابط با خانواده و سیاست رو توضیح دادم،بازم از نظرتون مشکل داره معیارم؟اگر بله،بگید چرا.

خودت چه دختر خاصی هستی همچین انتظاری از پسر مردم داری ؟‌

ممنون آقای داود از اینکه به تاپیکم سر زدید.من میخوام تعدیل کنم معیارهامو، همین.تا حدودی از خودم گفتم،فکر نمیکنم چیزی که بتونه به نظر دوستان راجع به معیارهام کمک کنه از قلم انداخته باشم.در کل شما تصور بفرمایید یه خانم ایده آل برای یه مرد!!!
اگر نیاز باشه در مورد خصوصیات خودم هم یه تاپیک میزنم که اگر نیاز بود از دوستان کمک بگیرم برای اینکه اصلاحاتی روی خودم داشته باشم برای زندگیه موفقتر، اما در حال حاضر این معیارها مد نظرم هست که میخوام با کمک دوستان تعدیل بشه.ممنون میشم اگر مطلبی به نظرتون میرسه در مورد معیارها، مطرح بفرمایید.

به نظر من اصلا لازم نیست معیارهاتو تعدیل کنی ، معیارات کلا خوبن شاید یه چیزایی رو کم داشته باشه که احتمالا توی مغزت هست ولی رو کاغذ نیاوردی !

ما معیارامونو مینویسیم که وقتی یکی اومد خاستگاری بسنجیم و بزاریم رو ترازو ببینیم کدوم طرف سنگین تره و بعد تصمیم بگیریم مسلما انتظار نداریم که یه نفر پیدا بشه که درست مطابق

معیار هامون باشه بلاخره هیچ کس کامل نیست همون طور که ما کامل نیستیم .
حالا شاید تو معیارات یه چیزایی قابل چشم پوشی باشه که حتما هر معیار یه امتیاز و اولویت خاص خودش رو داره دیگه پس لازم نیست حذفشون کنی به جاش براش امتیاز کمتری بزار مثلا برای مذهبی بودن امتیاز بالاتری بزار برای پولدار بودن یه امتیاز پایین تر؟!

سلام عزیزم این خوبه که معیاراتون رو دسته بندی کردید مثلا همه ماها برا انتخاب همسر آیندمون معیارهایی داریم ولی این به این معنی نیست که همه با اون تصویر سازی که از طرفشون دارند اون از آب در بیاد. خواهر من مذهبی بودن و اعتقادتات شخصی تون به خودتون مربوطه و هیچ وقت نمی تونید حتی اگر با آدم مدهبی هم ازدواج کردید بعضی عقاید و خواسه هاتون رو تحمیل کنید. و قرار هم نیست کسی که نماز جماعت میره و کارای مذهبی میکنه واقعا هم آدم خوبی باشه چون اونا حق الله هست حق الناس هم خیلی مهمه. اگر رو این معیارتون پافشاری کنید و همچنین خواسته هایی داشته باشید یه روز می بینید همه خواستگاراتون از دست دادید و سنتون رفته بالا. همه دختر خانمها دوست دارن همسر ایده الشون تو مسیر زندگیشون قرار بگیره ولی این امکانش نیست مگر شما ایده ال هستید؟ شمام شاید ایراداتی داشته باشید که بعضی آقایون نخوان شما رو انتخاب کنن. ولی چون آدم مذهبی هستید حتما حتما باید با یک آقا پسر مذهبی ازدواج کنید وگرنه زندگی موفقی نخواهید داشت چون تو این دوره زمونه کمتر پسری پیدا میشه که بخواد به خاطر خانمش مثلا ماهواره نبینه یا مثلا پوشش کلاسیک داشته باشه یا مثلا خانمش دستش و بگیره و جمعه ها ببره نماز جماعت. ولی زیاد هم سخت نگیرید چون بقول یکی از دوستان شما باید سفارش بدید تا همچنین آدمی پیدا بشه

به نظرم معیارات خیلی هم خوبن !
سعی کن اون مورد 1 و2 رو تعدیل نکنی چون معلومه خودت به این مسائل پایبند هستی پس حتما باید با کسی زندگی کنی که
باورها واعتقاداتش مثل خودت باشه تنها مشکلی که هست متاسفانه پسرهای این دوروزمونه از لحاظ اعتقادی خیلی خیلی ضعیف هستن
یا کلا بی اعتقادن سخته بتونی یکی رو پیدا کنی که واقعا مثل خودت فکر کنه و عمل کنه ولی امیدوارم پیدا بشه.
ولی اصلا از این موراد هم کوتاه نیا چون مطمئنم بری تو زندگی خیلی به مشکل بر میخوری اگه اعتقادات طرف مثل خودت نباشه.

سلام
اولا خوشحالم که انعطاف رو لحاظ کردید
ثانیا با این انعطاف دیگه میتونم بگم درصد بالایی از پسرا به شما میخورن
ولی مواظب لحن خودتون در مراسم خواستگاری باشید (کلمه هایی که بکار میبرید با منظورتون 180 درجه فرق داره)

شما میگید تمام تفریح همسر من با خانوادش باشه بعد میگید من که نگفتم دوست نداشته باشه و با دوستاش بیرون نره من میگم جوری نباشه که اصلا خونه نیاد ؟؟؟

شما به هفته ای یکبار سر زدن به پدر و مادر میگید دوری و دستی ؟؟؟!!! کلمه دوری و دوستی یعنی سال به سال پسر فقط یکبار بتونه خونوادشو ببینه

حرفایی که قبلا شما زدید یعنی برای ازدواج با من قید دوست و خانواده و اخبار و تفریح وسرگرمی و ... رو بزنید

هر پسری این کلمات رو از زبون دختر بشنوه میره و دیگه پشت سرشم نگاه نمیکنه



///////////////////////////////////////////////////////////////
یک سوال تا حالا دیدی حاصل 2+2 بشه 5 ؟

نقل قول:

---

به نظرم خیلی معیارای خوبی داری

---

نقل قول:

---

در مورد این که دوستان میگن این معیارا برای خیلی از پسرا صادقه من که تا حالا حداکثر سه چهار تا پسر این مدلی دیدم اونم مطمئن نیستم چون خبر از اخلاق و منششون ندارم که !!!!!!

---

دوست عزیز مگه میشه معیار های ایشون منطقی و غیر سخت گیرانه باشه اما هیچ پسری مطابق معیارهاش وجود نداشته باشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من بعنوان یک پسر اگه بگم معیارهایی دارم که فقط سه تا دختر روی کره زمین مطابق معیارهام هستند فقط دارم به یک چیز اعتراف میکنم : اینکه معیارهامو درست انتخاب نکردم

اما یک سوال از دختر خانم هایی که میگن هیچ پسری اینطوری نیست ؟ مگه شما با پسرا دوست هستید و با تمام پسرا بودید که این حرف ها رو میزنید !!!!!

مگه بجز پدر و برادر و پسرای فامیل چند تا مرد تو زندگی شما بوده که به این نتیجه گیری رسیدید ؟

من اگر بگم تمام دخترا بد و ناجور هستند مشکل از خودمه که پسر شکاک و بد دلی هستم و هیچ وقت نباید ازدواج کنم تا موقعی که خودمو درست کنم

یا اگر معیاری دارم که هیچ دختری مطابق اون نیست باید معیارمو عوض کنم

شما دوستان بهتره کمی سازگاریتون رو ببرید بالا و کمی معتدل تر باشید پسر خوب هم کلی دور و برتون هست

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط elham.e

ممنون آقای داود از اینکه به تاپیکم سر زدید.من میخوام تعدیل کنم معیارهامو، همین.تا حدودی از خودم گفتم،فکر نمیکنم چیزی که بتونه به نظر دوستان راجع به معیارهام کمک کنه از قلم انداخته باشم.در کل شما تصور بفرمایید یه خانم ایده آل برای یه مرد!!!
اگر نیاز باشه در مورد خصوصیات خودم هم یه تاپیک میزنم که اگر نیاز بود از دوستان کمک بگیرم برای اینکه اصلاحاتی روی خودم داشته باشم برای زندگیه موفقتر، اما در حال حاضر این معیارها مد نظرم هست که میخوام با کمک دوستان تعدیل بشه.ممنون میشم اگر مطلبی به نظرتون میرسه در مورد معیارها، مطرح بفرمایید.

---

صحبت من زیر سوال بردن شما نیست
بلکه منظورم اینه اگر همچین پسری باشه و شما و اخلاقت جزو معیار هاش نباشی چطور ؟
یعنی اینکه چیزی که ۱۰۰ درصد مورد قبول ما باشه وجود داره ولی آیا ما هم ۱۰۰ درصد مورد قبول طرف هستیم ؟‌
پس رو ۱۰۰ نباید باشید !‌
امیدوارم منظورمو رسونده باشم

سلام

معیارهایی که مربوط به سطح اقتصادی،فرهنگی و اجتماعی خونواده طرف مقابل هست مهم هستش.از معیارهای خودش هم بطور کل معیارهایی مثه وضع درامدی،نگرش مذهبی،رشد عاطفی و فکری و رشد اجتماعی و ویژگی های شخصیتی مهم هستش. اما معیارها چندگانه هستن و نمیتونن انعطاف پذیر نباشن و نکته مهم تشابه شما با همسرتون هست.یعنی مطالعات اینو ثابت کردن که هرچقدر دو طرف مشابه هم باشن ازدواج موفقیت امیزتره. و همینایی هم که من گفتم مثه طرز فکر و ویژگی های شخصیتی بستگی به طرز فکر و ویژگی های شخصیتی شما داره. یعنی مثلا شما و همسرتون بهتره از نظر درون گرایی و برون گرایی مشابه هم باشید و ویژگی های دیگه ای. ولی اینو بدونید خیلی از معیارها 100 درصدهای شما هستن و ممکن نیست کسی در حد 100 درصد پیدا بشه.و اینجا شما باید تصمیم بگیرید که کدوم معیارها براتون مهمترن و اگه کسی یکی از معیارهارو بطور(اگه بخوام درصدی بگم) 70 درصدی ولی معیار دیگه رو 30 درصدی داشت و بالعکس کدوم رو انتخاب کنید.

با ارزوی موفقیت برای شما...

نقل قول:

---

برسرک عزیز(نمیدونستم خانومید یا آقا ،اگر آقا هستید عزیر رو از ته اسمتون حذف کنید آقا بذارید جاش!!) روابط با خانواده و سیاست رو توضیح دادم،بازم از نظرتون مشکل داره معیارم؟اگر بله،بگید چرا.

---

عزیز رو از ته اسمم حذف می کنم!
الان به نظرم خیلی بهتر شد.
اینکه مردی هر شب بره خونه خانواده یا اینکه هر جا رسید بحث سیاسی بکنه یک مساله غیر عادی هست. و فکر می کنم کسی که سایر معیارها رو داشته باشه یک فرد عادی و معتدل هست بنابراین دنبال مسایل غیرعادی نمیره.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط معاون کلانتر

دوست عزیز مگه میشه معیار های ایشون منطقی و غیر سخت گیرانه باشه اما هیچ پسری مطابق معیارهاش وجود نداشته باشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من بعنوان یک پسر اگه بگم معیارهایی دارم که فقط سه تا دختر روی کره زمین مطابق معیارهام هستند فقط دارم به یک چیز اعتراف میکنم : اینکه معیارهامو درست انتخاب نکردم

اما یک سوال از دختر خانم هایی که میگن هیچ پسری اینطوری نیست ؟ مگه شما با پسرا دوست هستید و با تمام پسرا بودید که این حرف ها رو میزنید !!!!!

مگه بجز پدر و برادر و پسرای فامیل چند تا مرد تو زندگی شما بوده که به این نتیجه گیری رسیدید ؟

من اگر بگم تمام دخترا بد و ناجور هستند مشکل از خودمه که پسر شکاک و بد دلی هستم و هیچ وقت نباید ازدواج کنم تا موقعی که خودمو درست کنم

یا اگر معیاری دارم که هیچ دختری مطابق اون نیست باید معیارمو عوض کنم

شما دوستان بهتره کمی سازگاریتون رو ببرید بالا و کمی معتدل تر باشید پسر خوب هم کلی دور و برتون هست

---

ببخشید من کی گفتم هیچ پسری اینطوری نیست ؟
من گفتم زیاد نیستن !

بعدم من کی گفتم کره زمین ؟
من گفتم اطراف خودم ایشون یه پسر مذهبی سر به زیر خوش اخلاق خانواده دار پولدار میخوان خوب شما که پسری مگه چند تا پسر سر به زیر مذهبی میشناسی ، نمیگم نیست میگم

زیاد نیست اونقدری که شما توی قسمت قبلی گفتی معیارا سطح پایینه و هر پسری این معیارارو داره نیست همین !بعدم من خودم از اون دسته دخترام که میگم به انداره دخترای پاک پسر

پاک وجود داره .احمقانس که فکر کنیم پسرای ناپاک به خودی خود ناپاکن و دخترای ناپاک به خود.

بازم میگم الهام جان معیارات خوبن فقط نباید مطلق بهشون نگاه بشه چون هیچ کس کامل نیست باید امتیاز دهی و اولویت بندی کنی تو معیارات .

سلام

ببینید ایده 14 سکه واقعا نشون دهنده ی عمق عشق و ایمان و ساده زیستیه ولی تو جامعه ی ما و با فرهنگ فعلی واقعا .... من که میترسم. امیدارم روش بیشتر فکر کنید و حداقل

بالای100 سکه رو انتخاب کنید.

اما در مورد سوالی که درباره ی بچه های آینده تون و معیار شما برای این مورد ، وجود دارند خانم هایی که علاقه ای به بچه ندارن و بیشتر آقایون. موردی که برای دوست من پیش اومده و

همسرشون علاقه ای برای بچه داشتن ندارن. البته قبل از ازدواج عنوان نشده و الان درگیری دارن. من فکر میکنم بهتره در جلسه ی خواستگاری در موردش صحبت بشه و خوب به هر حا

خانم ها واقعا از یه سنی بچه لازمند:43:

اما در مورد شغلتون هم خیلی ساده گیری میکنید و احساس عمیقی به من میگه تو خانواده ای با رفاه نسبی بزرگ شدین و تا به حال دعوا سر پول ندیدین!!!!

من خودم به شخصه حضور در جامعه ، شغل و ادامه تحصیل به عنوان معیارهای خط قرمز دار هست و حاضرم مجرد باشم ولی شغل داشته باشم. به هر حال تجربیات زندگی در درجه ی اول

بی اعتمادی به طرف مقابل و داشتن پشتوانه مالی جدا برای خانوم رو بهم نشون میده. و به هر حال میشه 1 درصد هم به طلاق با مهرم حلال و جونم آزاد فکر کرد!!!

نسیم عزیز خوشحال شدم که دیدم هنوز همراهم هستید.
دنیز عزیز(ببخشید از لفظ عزیز استفاده میکنم نمیدونم آقا هستید یا خانم، فرض رو بر خانم بودن شما گذاشتم) درست میگید ،آدم مجبوره از بعضی معیارها با ارزش کمتر بگذره ، واین کاملا منطقیه. آفرین ،اینکه واقعا کسی که مذهبیه لزوما آدم خوبی نیست میتونه این نتیجه گیریو بده که وقتی دارم نمره مذهب رو مشخص میکنم،حواسم به معیارهای اخلاقی باشه و در کنار هم این مواردو نمره بدم.جالب بود.مرسی.
در ضمن من اصلا خواسته هامو نمیخوام تحمیل کنم.من دوست دارم طرفم خودشون اینطوری باشن، چرا به خاطر من اینکارو بکنه؟اینکه با من همراه باشن توی اینجور مسائل واقعا خیلی بعیده؟من اصلا آدمی نیستم که مدام برم مسجد، من شاید بد گفتم اما بیشتر منظورم این بود که با من هم عقیده باشن توی مذهب،نه اینکه محرم بشینن ماهواره نگاه کنن و آهنگ گوش بدن و من برم مسجد برای عزاداری.خیلی توقع زیادیه از یه کسی که از نظر مذهبی در سطح متوسطه؟؟!!
آبی بیکران عزیز نظرتونو نداده بودید اما ازت ممنون بودم بابت تشکرهایی که میزدید و حمایتی که از دور داشتید.امروز نظرتونو دیدم خوشحال شدم.درست میگید اون معیارهامو باید یه نمره درست و حسابی بدم چون برام مهمه.
خوب میرسیم به آقای معاون کلانتر، صحبتهاتون فکر آدمو مشغول میکنه.خوبه،خوشحالم نظر میدید و خوشحالترم که منظورمو تونستم بهتر برسونم.میدونید چیه،من دوستانم اکثرا با خانواده شوهر مشکل دارن و انقدر بد دیدم که..
وقتی میبینم هر روز هر روز مادر شوهر خونه عروسه و مدام اعصاب خوردکنی دارن،باعث میشه من به هفته ایی یه بار میگم دوریو دوستی.حق با شماست.من دیدم یه کم خراب شده به خاطر چیزهایی که میبینم در اطرافم.و واقعا تلاشم هست مثبت تر فکر کنم.اما سخته.چون اکثر خانواده ها دخالت زیادی میکنن.اما دیدم خانواده هایی رو که چقدر فهمیده هستند و در صورت نیاز از پسر و عروسشون حمایت میکنن،منم دوست دارم خانواده همسرم از این لحاظ مدام زندگیه منو همسرمو با نگرانی هاشون تلخ نکنن(میگم نگرانی چون میدونم هیچ مادری بد بچه اشو نمیخواد و از قصد زندگیه پسرشو بهم نمیریزه)
حرف آخرتونم جالبه،یا معیارها مشکل داره یا خودمون.
درست میگید من فقط با پدرم در ارتباط بودم و خواستگارام در حد چند جلسه،اما جامعه رو میبینیم آقای معاون.همسر اطرافیانمون رو میبینیم.میبینیم که نیستن آقایونی به این شکل که بشه بهشون تکیه کرد.یا اگرم باشن تعدادشون کمه.اما واقعا اطرافیان رو نمیشه تعمیم داد به کل جامعه شما درست میفرمایید.
آقای داود من میپذیرم صحبت شما رو مبنی بر اینکه هیچکس 100 درصد نیست،من هم تمام صحبتم همینه که اگر فکر میکنید جاییش نیاز به تعدیل داره بفرمایید.من معیارهایی رو گفتم که همیشه توی ذهنم هست و وقتی یه آقایی رو میبینم چک میکنم که ایشون تا چه حدی این مواردو دارند و میخوام اگر دارم سخت میگیرم متوجه بشم،اینکه ایشون هم حق انتخاب دارنو معیار خودشونو دارن جای هیچ بحثی نیست.من به شخصه تمام تلاشمو کردم و میکنم که قبل از شروع یه زندگی مشترک،بتونم به نحو احسنت نقش همسری رو یادبگیرم و خانم ایده آلی برای همسرم بشم.اما بقولا نه من لزوما همه معیارهای ایشون را دارم نه ایشون همه معیارهای منو.
آرشای عزیز(ببخشید شمارو هم نمیدونم خانم هستید یا آقا) ممنون از نظرتون.من حتما به معیارهام نمره میدم.درست میگید. اما واقعا کار سختیه،شاید بشه از تیپ و خونه و نیومدن مسجدشون مثلا بگذرم،اما بقیه موارد حتما باید باشه،نمیتونم مثلا به بددهن نبودن 100 بدم اما به مشروب خوردن یا لجباز نبودن یا موارد این چنینی 10 بدم!!حس میکنم جز موارد معدودی بقیه اش لازمه باشه.
آقای برسرک ممنون از ادامه حمایتتون.
تیام عزیز مرسی که هنوز هستی،والا من واقعا اعتقادی به مهریه ندارم،در حدی که اگر خودشونم بگن 1000 تا سر عقد یا بعد از عقد بقیه اشو میبخشم.پشتوانه برای چی؟اون آدم اگر بد باشه میذاره میره یا انقدر اذیتت میکنه که میگی مهرم حلال جونم آزاد،اگر هم قبول کنه بده،هر ماه یه سکه اونم با کلی نفرینو آه و... خوب چه کاریه.اگر قراره نباشه،میخوام کلا نباشه نه ماهی یه بار هی تجدید عذاب کنه برام.البته این اعتقاد منه.حداقل دوست ندارم تو بحثام با همسرم ، من با داشتن مهریه بالا حق به جانب باشم خدایی نکرده(البته خودم شخصا از اینجور آدماش نیستم) ،یا همسرم چون پاشون گیره مهریه است گذشت کنن(خوب به خاطر خودم کوتاه بیان،اینجوری حس هردومون قشنگتره)
در مورد کار هم،آخه وقتی به جایی برسی که انقدر خسته ایی و نمیرسی خونه رو پر آرامش کنی برای شوهرت،چرا بری سر کار؟وقتی میتونی خودت لحظه لحظه بزرگ شدنه بچه ات و ببینی چرا این لذتو بدی به مربی مهدکودک یا مادر خودت و همسرت.کوچولوت وقتی نیاز به مهر مادرش داره من حس میکنم خودخواهیه برم سرکار.من واقعا از لیسانسم دارم کار میکنم،و سخت برام کنار گذاشتنش.اما واقعا یه جایی میرسی که آرامش خونه ات خیلی مهمتر از پول درآوردن و توی جامعه بودن ارزش پیدا میکنه،البته من گفتم که،همسرم باید رفتن و نرفتن سرکارمو به خودم واگذار کنه. در مورد بچه هم درست میگید،جای صحبت داره واقعا.من با خواستگارهام در مورد زمانش هم میپرسم،چون یه سال بعد ازدواج به نظرم یه کم زوده،و واقعا باید یه شرایطی مهیا باشه.

سلام
به نظرم معیارهای خوبی دارید و هیچ وقت معیارهاتونو به خاطر دیگران عوض نکنید از دوستان کمک بگیرید ولی سبک سنگین کنید ببینید پیشنهادهای اونا همونیه شما از ته دل میخواین
در اخر بنظرم
همسر ایندتون باید حتما نمره صددرصد رو بگیر تا شما باهاش ازدواج کنی که اینطور همسری کم پیدا میشه ولی میشه به خدا توکل کنید.
درضمن به نظرم شما خیلی در مورد خانواده پسر سختگیرانه عمل میکنید.ایا واقعا اگه خانواده پیدا بشه که شما رو مثله دختر واقعیش ببینه بازم همین روش رو اعمال میکنید.ایا دوست ندارید هرروز پیش این خانواده باشید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط تیام

ببینید ایده 14 سکه واقعا نشون دهنده ی عمق عشق و ایمان و ساده زیستیه ولی تو جامعه ی ما و با فرهنگ فعلی واقعا .... من که میترسم. امیدارم روش بیشتر فکر کنید و حداقل

بالای100 سکه رو انتخاب کنید.

---

من فقط خواستم جواب خانوم تیام عزیز رو بدم.
ببینین آدم اگه به طرفش اعتماد نداره چرا باید قبول کنه ازدواج رو ؟
مگه اجباره ؟
موقعی ازدواج کنه که بعد از جلسات مشاوره به شناخت رسیده باشه و لازم نباشه صرفا جهت محکم کاری های بیهوده مهریه بالا بزنه.
محکم کاری هایی که فقط در اسم محکم کاری هستند و در عمل کاربردی ندارن.
آدم یا ازدواج نکنه یا با شناخت و اعتماد کامل با خیال راحت ازدواج کنه.
لطفا ازین توصیه ها به کسی نکنید. بقیه رو به راه درست که همون شناخت علمی و عملی و کامل تحت نظر مشاور و خانواده ها هست هدایت کنید.

سلام دوستان عزیز:72:

خوشحال شدم دیدم هنوز تاپیکم خوانده میشه و دوستان نظر میدن.

منو مثل دخترشون دوست داشته باشن؟ خوب این خیلی خوبه، نظر لطفشونه. :43:
اما بازم زندگیه ما از خانواده هامون جداست، با این تفاسیر یه روز باید خونه مامان من باشیم ، یه روز خونه مامان ایشون، هر روز هر روز زیاده!!
یه موردی که هست،(البته من اینطوری فکر میکنم) خانواده همسرم نمیتونن منو مثل دخترشون دوست داشته باشن، یعنی میتونن اونقدر دوست داشته باشن اما لزوما این دوست داشتن ممکنه منو راضی نکنه.آخه اگر منو اندازه دخترشون دوست داشته باشن، پس در مقابل انتظار دارن من مثل دخترشون باشم باهاشون، در حالیکه من نه روحیات اونارو میدونم نه لزوما شبیه دخترشون میتونم باشم چون ایشون مادر من نیستن و شایدلطفی که من به مادرم میکنم از نظر ایشون لطف نباشه . طبیعیه تنش داشته باشیم، پس توقعی که در مقابل این دوست داشتن ایجاد میشه یه مقدار اون دوست داشتنو خنثی میکنه. پس بهتره همون هفته ایی یه بار حداکثر باشه.و روابط پر از احترام و بدون دخالت بی مورد کفایت میکنه نه لزوما دوست داشتن زیاد.

بله من فکر میکنم همسرم درصد زیادی از این موارد رو باید داشته باشه تا من با خیال راحت بله بگم.این ایراد بزرگیه.فکر کنم یه مقدار کمالگرام. اما احساس میکنم تمام موارد ،موارد حیاتی بودن جز چند مورد کوچیک.آقای پاستا در مورد تاپیک من هم نظر میدادین ممنون میشدم.

با سلام و درود
ببینید این بر میگرده به مادرپدر همسر ایندتون
من مادرپدرهایی رو میشناسم که عروس رو تاج سرشون کردن ولی همین عروس هم سواستفاده نمیکنه و مثل مادرش باهاش رفتار میکنه
چون رفتار این دو نفر به هم میخوره و مثل قفل و کلید هستند
من میگم چون همه اقایون مادراشونو دوست دارن پس روشون خیلی حساسن و میدونم خانم با کمالاتی مثل شما حتما اینو درک میکنه
پس بهتر شما وقتی دلرید همسر ایندتونو انالیز میکنید پدرمادر ایشون رو هم بشناسید
فقط به خدا توکل کنید.