بی برنامه شدم

سلام من 22 سالمه لیسانس کامپیوترم از بچگی همیشه پر تلاش بودم برای زندگیم خیلی سختی کشیدم آخه پدرم کارگره و ما 6 تا بچه ایم که من بزرگشونم .
الان تو یه آزمون استخدامی قبول شدم و کارای استخدامیمم تمومه فقط مونده شروع به کارم که معلوم نیست کی باشه :54:شاید یه ماه دیگه شایدم سه چهار ماه!
الان من شدم یه آدمی که تکلیفم با خودم معلوم نیست !
بی برنامم بی انگیزم دیگه حتی کارای روزانه خودمم درست انجام نمیدم !
نه به فکر ارشدم نه دیگه هدفی دارم برای زندگی :54:
همه بهم میگن از بس که همیشه دوییدی نمیتونه یه ذره استراحت کنی
بهم میگن این مدتو استراحت کن !دیگه همچین فرصتی گیرت نمیاد!
ولی من نمیتونم احساس بیهوده بودن میکنم .
بهم بگین چی کار کنم که از این احساس خلاص شم؟
ممنون از راهنماییهاتون:43:

همین که تو این اوضاع کار پیدا کردی انگیزس دیگه! هدفی بهتر ازاین که میخوای سرکار بری؟! کتاب بخون درمورد مسائل جانبی رشتت که هم اطلاعاتت بالا بره و آپدیت باشی هم سرگرم شی و اوقات بیکاریت پر شه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سپیده ی تاریک

همین که تو این اوضاع کار پیدا کردی انگیزس دیگه! هدفی بهتر ازاین که میخوای سرکار بری؟! کتاب بخون درمورد مسائل جانبی رشتت که هم اطلاعاتت بالا بره و آپدیت باشی هم سرگرم شی و اوقات بیکاریت پر شه

---

آره درست میگی این میتونه برای من انگیزه باشه ! مشکل من اینه که اصلا حوصله کتاب خوندن و این چیزا رو ندارم در صورتی که به خاطر علاقه ای که به رشتم داشتم و دارم حتی موقع امتحانا به جای درس خوندن میچسبیدم به کامپیوتر و برای خودم برنامه مینوشتم ، اما الان نمیدونم چم شده شاید افسردگی گرفتم ،شایدم به خاطر اینه که نمیدونم چند وقته دیگه بیکارم تا برای خودم برنامه بریزم همین باعث شده بین زمین و آسمون گیر کنم .
شایدم به خاطر اینه که هیچ کسو ندارم ، همه دخترای هم سن من حداقل با کسی اس ام اسی دوستن اما من نه :54:
اصلا از این جور رابطه ها که هیچ فایده ای برای آدم ندارن بدم میاد، هیچ وقت هیچ پسری تو زندگیم نبوده که علاقه ای بهش داشته باشم هیچ وقت حتی پسری رو پیدا نکردم که ازش خوشم بیاد!به نظرتون من مشکل دارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعضیام بهم میگن تو از محیط جدیدی که داری میری داخلش میترسی به خاطر همینه!به نظرتون این حرف درسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ای بوک و ... هم هس ،اونارو بریز تو گوشیت که وقتای بیکاریت بخونی. باشگاه دوس نداری بری؟ یا یه کلاس زبانی چیزی تا بیکاری بری .


بی خیال روابط دوستی بشو ،الان آدم درست حسابی کمه واقعا، تو محیط کار بری حتما برات خواستگار پیدا میشه ، ولی هدفت پیشرفت و ارتقا تو شغلت باشه ، خیلی خداروشکر کن که کاری پیدا کردی .

سلام نسیم جان دلت هوایی شده دلت هیجان میخاد من از حرفات اینو فهمیدم. ببین عزیزم تو همه تلاشت این بوده که به این نقطه برسی و الان رسیدی و به هدف اصلیت دست یافتی از طرفی هم میخای وارد یه محیط جدید بشی همیشه ذهنت تا اینجا رو برات خواسته )برم سرکار( و الان به اوج خواستت رسوندتت و بنظرت برنامه دیگه ای نداری ولی اینطور نیست این ذهنیت شماست حالا بشین یه گوشه یه کاغذ قلم بردار و شروع کن به نوشتن خواسته هات ببین از زندگیت چی میخای ببین دوست داری به کجا برسی همون نقطه رو مدنظر بگیر و برنامه ریزی کن قدم اول رو برداشتی تو این مدتی که بیکاری و بقول خودت بلاتکلیف تعیین زمان برای شروع کارت هستی میتونی ذهنتو آماده کنی و برای خودت ذهنیت بسازی شرایط کاری محیط کاری با این کارو حقوقش میخای چکارکنی درکنار کارت میخای چکارکنی چی میخای میخای به چی برسی .
فکرمیکنم عادت کردی که همیشه تلاش کنی تا به یه چیز برسی و تلاشت برا کار پیدا کرن بوده و الان که پیدا کردی.ذهنت عادت به این حالت سکون نداره و میخاد درگیرباشه میخاد تلاش کنه میخاد به عادت همیشگیش ادامه بده و بازم برسه به اوج قله . پس اول تو قله رو تو ذهنت بساز تا ذهنت به آرامش قبلیت برسه و به روال عادی برگرده بعدهم میتونی طبق توصیه دوستمون خودتو توو این مدت سرگرم کنی ببین چی عشقت میکشه به هرکارو چیزی که دوست داری خودتو سرگرم کن و مقدمات شروع کارتو بچین امیدوارم مفهوم حرفمو رسونده باشم خودتو دوست داشته باش و به آرامش خودت فکرکن موفق باشی.

- - - Updated - - -

سلام نسیم جان دلت هوایی شده دلت هیجان میخاد من از حرفات اینو فهمیدم. ببین عزیزم تو همه تلاشت این بوده که به این نقطه برسی و الان رسیدی و به هدف اصلیت دست یافتی از طرفی هم میخای وارد یه محیط جدید بشی همیشه ذهنت تا اینجا رو برات خواسته )برم سرکار( و الان به اوج خواستت رسوندتت و بنظرت برنامه دیگه ای نداری ولی اینطور نیست این ذهنیت شماست حالا بشین یه گوشه یه کاغذ قلم بردار و شروع کن به نوشتن خواسته هات ببین از زندگیت چی میخای ببین دوست داری به کجا برسی همون نقطه رو مدنظر بگیر و برنامه ریزی کن قدم اول رو برداشتی تو این مدتی که بیکاری و بقول خودت بلاتکلیف تعیین زمان برای شروع کارت هستی میتونی ذهنتو آماده کنی و برای خودت ذهنیت بسازی شرایط کاری محیط کاری با این کارو حقوقش میخای چکارکنی درکنار کارت میخای چکارکنی چی میخای میخای به چی برسی .
فکرمیکنم عادت کردی که همیشه تلاش کنی تا به یه چیز برسی و تلاشت برا کار پیدا کرن بوده و الان که پیدا کردی.ذهنت عادت به این حالت سکون نداره و میخاد درگیرباشه میخاد تلاش کنه میخاد به عادت همیشگیش ادامه بده و بازم برسه به اوج قله . پس اول تو قله رو تو ذهنت بساز تا ذهنت به آرامش قبلیت برسه و به روال عادی برگرده بعدهم میتونی طبق توصیه دوستمون خودتو توو این مدت سرگرم کنی ببین چی عشقت میکشه به هرکارو چیزی که دوست داری خودتو سرگرم کن و مقدمات شروع کارتو بچین امیدوارم مفهوم حرفمو رسونده باشم خودتو دوست داشته باش و به آرامش خودت فکرکن موفق باشی.

درود بانو

پیشنهاد های دوستان خوب بود.ولی با اجازه آقا درسته ما بازاری هستیم و کارمند نیستیم ولی خلاصه داماد کارمند که داریم:311::58:
یه پیشنهاد البته این نظر منه احتمالا سر کار بری بجز هفته اول بقیش وقت آزاد داری و انرژی خوب سعی کن دنبال یه کلاس ورزشی باشی چون توی محیط کار مشغله و زیاده و یکم استرس بهت دست میده اینجوری هم همیشه سرحالی و هم با ورزش کردن اعتماد بنفست و کاراییت بیشتر میشه دوست های جدید پیدا میکنی و باعث میشه بهتر بتوانید استرس کاری غلبه کنی.

پیشنهاد دوم:چنتا از دخترهای تالا شاغل هستند مثل شما خوب یه تایپیک بزن در مورد محیط شغلی سوال کن تجربه بدست بیاری از دوستان بصورت رایگان خیلی بهتره که بخاطر بدست آوردنش بها پرداخت کنی:72: حتما اینکار را انجام بده.بعدها وقتی رفتید سر شغلتان بهتر متوجه میشی چقدر تفاوت داری با فردی که تازه شروع به کار کرده با شمایی که از تجربه دوستان استفاده کردید:72:

سلام نسیم جون
مرسی برا اومدنت تو تاپیکم نظره ارزشمندت و کلن همدریدیت
من الان تو شرایطی هستم ک برایه ساده ترین مسائلم نمیتونم راه حل ارائه بدم چون خودم تو اووج بلا تکلیفی قرار دارم و عقایدمم به بلاتکلیفی رسیدم
به نظره من اسون ترین کارو دلچسب ترین کار تو این مدت عضو شدن تو یه سایته کامپیوتری و مطالعه و بحث در مورد مسائل کامپیوتریه منم رشتم کامپیوتره رشته بی نظیریه هم اسونه وقت گیر نیس اراده هم نمیخاد فقط یه سرگرمیه مطابق با علاقته
بعد یه کلاس ورزشی برو حتمن عاالی تو روحیه ادم تاثیر داره
بعد این اصلم هس اینکه تا کاریو شروع نکنی انجام نمیشه مثلن حوصله نداری کتاباتو بریزی از نو جمع کنی بریز بعد مجبور میشی جمع کنی و به مرور این حسه "حسش نیس" کلن از بین میره من خودم تست کردم اینو از ساده ترین کارا شروع کن بعد از نظره ظاهریم بیکاری تو خونه به خودت برس بزار روحیه بگیری لباست ارایش موهات و.....(در حد سلیقه و علایقو اعتقادات)
به نظره من از خودت انتظار زیاد نداشته باش خوب یروز هیچ کاریم نکنی خب نکردی کلی بیکاری دلچسبه :)

سلام
خوشحالم که به این زودی به کار خیلی خوب پیدا کردی.. منم کامپیوتر خوندم ولی پدرم درومد یه کار دولتی خوب پیدا کردم تقریبا 3 سال اینورونور دنبال کار بودم.. خوشحالم که به زودی داری استخدام میشی .. تبریک:72:
:72:
مطمئنم خانوادتم خیلی خوشحال هستن.
اگه قراره برای ارشد بخونی الان تا شروع به کار کنی وقتت ازادتر هست برای خوندن دروس... یعنی الام که فعلا نمیری سرکار و خیالت هم ازین بابت راحته( یعنی دغدغه کار نداری) میتونی استارتش رو بزنی بعدا که سرکار هم رفتی میتونی بعد اط ظهرها هم ادامه بدی .. چون ارشد برای کارتون هم میتونه خوب باشه و ارتقاؤ بگیری!

خیلی ممنون از نظراتتون ، استفاده کردم :72::72::72:
مشکل من اینه که نمیتونم از خونه بیرون برم چون ما تو روستا زندگی میکنیم و اگه من بخوام هر روز برای کلاس زبان یا باشگاه رفتن از خونه برم بیرون بار مالی زیادی رو به خانوادم تحمیل میکنم و خوب نمیتونم دیگه!
آقای خاله قزی خیلی خوشهال شدم برام پیام گذاشتین :43:تو این چند وقته که نظراتتونو تو تالار میخونم واقعا منطقی و بی نقص و به دور از تعصب نظر میدین ، واقعا ممنون که برام نظر گذاشتین
با این جملتونم خیلی حال کردم
سلام بانو
خیلی قشنگه به آدم عزت نفس میده
خوش به حال خواهراتون بهشون غبطه خوردم.:72::72:
سپیده تاریک عزیز ممنون که بازم به تایپیکم اومدی واقعا بهم انرژی دادی .:72:
نیلوفر مرداب خیلی متشکرم بابت نظرت خیلی کاربردی و خوب بود آره واقعا هوایی شدم ، سعی میکنم تو این مدت کارایی رو بکنم که شاید تو این چند ساله به خاطر درسام نتونستم بهشون برسم .:72:
شهرزاد جان منم مثل توام با این تفاوت که تو به اجبار فرهنگ خانوادت نمیتونی از خونه بری بیرون و من به خاطر شرایط مالی و مکانی خانوادم پس تو اینم با هم تفاهم داریم ،
در مورد رشتمونم واقعا باهات موافقم ، پیشنهادت خیلی خوب بود ، اصلا بهش فکر نکرده بودم ، مرسی
خیال تو ، آره من خیلی خوش شانسی آوردم البته دعای مادر و پدرم باعثش بوده ، پدر مادرمم آره خیلی خوشهالن ، همه به پدرم تبریک میگن نمیدونی چشاش چه برقی میزنه وقتی بهش تبریک میگن :310:
برای ارشد هنوز تصمیم نگرفتم ، به نظرت بخونم ؟آخه شهرای اطراف ما اصلا ارشد رشته ما رو نمیگیرن چون باید برم سر کارم مطمئنا نمیتونم برم سر کلاس ،خیلیم به ارشد گرفتن تو این رشته معتقد نیستم به نظرم رشتمون خیلی مهارتیه اصلا ربطی به تحصیلات اکادمیک نداره
بازم ازت ممنونم:72:
دوباره از همتون تشکر میکنم سعی میکنم چیزایی که گفتین و به کار ببندم.

نسیم جون من برا ورزش و رفتن ب کلاسو اینا مشکل داشتم بعد کلیم علاقه داشتم گشتم تو نت ی اموزشه دوره ای ورزش دانلود کردم با برنامه روزانش پیش رفتم اول ایروبیک بعدن پلاتز خیلیم عالی بود
دوس داشتی بش فک کن هیچی مثه ورزش ذهنو اروم نمیکنه انرژیه مثبتم زیاد میده ب ادم ایشالا ک همیشه موفق باشی دوست من

من اگه اندازه تو موفق بودم و از هیچ پسری خوشم نیومده بود الان کلام رو مینداختم هوا که سرم به درس و کار هس
نه عزیز تو مشکل نداری اینو مطمین باش
ولی بعد یه دوره کار زیاد آدما هیجان دلشون میخواد
مثلا من بعد کنکور لیسانس و ارشدم اینجوری شدم
اگه حال و حوصله ارشد امسال رو نداری
برو کلاس زبان
کلاس ورزش
یه چیزی که حس کنی واقعا بهت آرامش میده
و به معلوماتت اضافه کن
هیجان رو هیچ وقت تو پسرها جستجو نکن
که آدم رو از زندگی میندازن وقتی قصدشون خواستگاری نباشه حتی ارتباط اس ام اس هم آدمای حساس رو آزار میده