نمایش نسخه قابل چاپ
سلام ، گلی هستم و 25ساله هیتم تقریبا،مشکل من دقیقا عنوان تاپیکمه
من به خاطر چیزهایی که میخوام یا نمیخوام یا وقتی میخوام یه چیزی رو به اعضای خانوادم بگم داد و بیدا میکنم و عصبانی میشم
اونها اصلا براشون مهمنیست ولی من فشار زیادی به جسم و روح خودم میارم ،خانوادم کاملا حرفامو نشمیده میگیرن واین عصبانی تر میکنه منو و این وسط من دارم فقط به خودم و جسم و روح خودم ضربه میزنم
راهنماییم کنید چه کارکنم و چه کارنکنم
فکر کنم یکسالی شده که اینجوری هستم
گلی اگه بتونی یه مدت با کمک روانشناس روی خودت کار کنی خیلی خوبه.
سلام گلی،
خوبه که فقط یکساله که اینطوری، این یعنی ریشه هاش عمیق نیست.
پیشنهاد من اینه:
روزه سکوت بگیر. به این روش:
فقط در دو صورت حرف بزن:
1: کسی مستقیما خطاب به تو صحبتی کرده باشه و لازم باشه جواب بدی.
2: مورد ضروری ای پیش اومده باشه، که حرف زدنت ضروری شده باشه. مثلا تو خونه تنهایی و تلفن زنگ میزنه.
در هر دو حالت بالا سعی کن کمترین کلمات ممکن رو بکار ببری.
این شامل نوشتن و مسیج دادن هم میشه.
این نوع روزه سکوت، سخت تر از روزه کامله (وقتیکه کلا حرف نمی زنی) چون به کنترل خیلی بیشتری نیاز داره.
ویژگی عقل اینه که کاری رو انجام میده که "ضرورت" داشته باشه. و به این شکل تو داری عاقل بودن رو تمرین می کنی. نتیجش این میشه که تسلطت روی خودت و اعمالت بیشتر میشه.
در همون هفته اول متوجه تغییر حالتت بشی. و همینطور تغییر رفتار دیگران نسبت به تو.
اما یک هفته کافی نیست. باید اونقدر ادامه بدی تا عادات رفتاری جدیدت درت تثبیت بشن.
موفق باشی.
[quote=میشل;350323]سلام گلی،
خوبه که فقط یکساله که اینطوری، این یعنی ریشه هاش عمیق نیست.
پیشنهاد من اینه:
روزه سکوت بگیر. به این روش:
فقط در دو صورت حرف بزن:
1: کسی مستقیما خطاب به تو صحبتی کرده باشه و لازم باشه جواب بدی.
2: مورد ضروری ای پیش اومده باشه، که حرف زدنت ضروری شده باشه. مثلا تو خونه تنهایی و تلفن زنگ میزنه.
در هر دو حالت بالا سعی کن کمترین کلمات ممکن رو بکار ببری.
این شامل نوشتن و مسیج دادن هم میشه.
این نوع روزه سکوت، سخت تر از روزه کامله (وقتیکه کلا حرف نمی زنی) چون به کنترل خیلی بیشتری نیاز داره.
ویژگی عقل اینه که کاری رو انجام میده که "ضرورت" داشته باشه. و به این شکل تو داری عاقل بودن رو تمرین می کنی. نتیجش این میشه که تسلطت روی خودت و اعمالت بیشتر میشه.
در همون هفته اول متوجه تغییر حالتت بشی. و همینطور تغییر رفتار دیگران نسبت به تو.
اما یک هفته کافی نیست. باید اونقدر ادامه بدی تا عادات رفتاری جدیدت درت تثبیت بشن.
موفق باشی.[/qu
خیلی از پیشنهادتون خوشم اومد چون خودم هم گاهی اینکار رو سعی میکنم انجام بدم حتی پنبه میگذارن تو گوشم
ولی تو خونه خیلی درباره من صحبت میکنن که این عصبانیم میکنه و جواب میدم و یه سوالی از شما داشتم پدر و مادر تا چه حدی از نیازهای فرزندانشون رو باید برطرف کنن؟ خانواده من میگن خرجی فقط غذا و نهار و شام فقط همین ،هرچیز دیگه ای که میخوام ازشون حتی شامپو و خمیر دندون رو باید دعواکنم تا پول بدن
نگید برو سرکار ،جواب سوال رو بدید تو دنیایی که الان بچه های ده ساله تبلت دارن خرجی یک ادم وقتی خانواده از پسش برمیان فقط نهار و شامه؟ من برای همه چیز باید دعوا کنم تا پول بدن
- - - Updated - - -
واسه تفریح و خوشگذرونی که هیچی واسه کلاس های اموزشی و ورزشی و هیجور کلاسی هم پول نمیدن ، اگه نداشتیم میگفتم نداریم ولی فقط میخوان پس انداز کنن الان چهل ساله دارن پس انداز میکنن و خسته نشدن واسه تمام اینها باید باهاشون دعوا کنم ،
گلی جان،
اگر من بگم خرجی شامل تبلت و مانتو و مسافرت هم می شه، به نظرت پدر و مادرت قبول می کنند و مشکلت حل می شه؟
اگر همه اعضای تالار بگن چی؟
مطمئن باش که پدر و مادرها دوست دارند که بهترین را برای فرزندانشون فراهم کنند.
اما تشخیصشون در این بهترین، الزاما با ما یکی نیست. بر اساس عقاید و تفکرات خودشون در این زمینه تصمیم می گیرند.
گلی اکثر جوانها از این دست مشکلات با والدینشون دارند. هر کدوم یه جور.
فکر نکن تنها تو این مشکل را داری.
گلی سعی نکن مامان بابات را تغییر بدی. اونها را همونطور که هستند بپذیر و احترامشون بذار و دوست داشته باش.
خودت را باید تغییر بدی. باید یه راهی به اون چیزی که می خواهی پیدا کنی.
چرا می گی نگید سرکار برو؟ اگر احتیاج داری و تواناییش را هم داری، کار کن. چه اشکالی داره؟ هم اعصابت تو خونه خورد نمی شه و هم می تونی نیازهای شخصیت را رفع کنی.
یکی از مشکلات عمده ی من با بابام این بود که راه می رفت کولر را خاموش می کرد و من هیچوقت نمی فهمیدم این چه حساسیتیه که بابام به کولر داره. هر وقتم اعتراض می کردم جواب می دادن مگه گرمته؟ یا هوا به این خوبی یا ... بعدها که مینمیمالهای اینترنتی و اس ام اس های طنز و ... باب شد و من جوکهای مختلفی در مورد مشکل فرزندان و باباها در مورد کولر خوندم، فهمیدم که این پدیده همه گیره. بعد از اون هر وقت بابام کولر را خاموش می کرد یاد اون طنزها و درد مشترک فرزندان و باباها می افتادم و می خندیدم. :58:
آخه روانشناس خوب پولش میره به آسمون
من یکی که حاضرم برم
کلا زیاد دعوا نمی کنم
ولی زود گریه ام میگیره
مشکلم هم فقط مشکل اخیر نیست
کلا از وقتی اومدم تهران تشدید شد (تازگی ها یکم بیشتر شده حالا)
خیلی دوست دارم دوستان بهم بگن بهترین راهی که میشه باهاش ناخن جویدن رو ترک کرد چیه؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط شیدا.
شیداخانم حرفتون کاملا عاقلانه ست ،بخصوص برای کسایی مثل من که موقع دعوا تمام صورتشون و صداشون درد میگیره چون مخالفت با خانواده فایده نداره
اما صحیح نیست صحیح نیست چون درست نیست خانواده ها اینقدر بچه درست کنند ولی به فکر اسایشون نباشن ،خونه و غذا اسایش بچه ها نیست که خانواده ها صلاح بدونن فقط به این برسن و چون اونها صلاح دوونستن درست باشه
فقط باید ساخت چون چاره ای نیست و درمانی نداره
با ازدواج حل میشه عزیزم
تفاوت بین نسل گذشته و این نسل خیلی زیاده اکثرا باهم نمیسازن
برادر من هم با پدرومادرم مشکل داره طوری که با اینکه مجرده خیلی کم میره خونه
سعی کن کمتر باهاشون جروبحث کنی به هرحال میدونی چه بحث هایی به دعوا ختم میشه سعی کن از حرف زدن راجع به اون چیزا دوری کنی
نه اصلن درست نیست آدم به خاطر رهایی از مشکلات خانوادگی به ازدواج پناه ببرهنقل قول:
نوشته اصلی توسط مهسا1373
اینطوری مشکل دو چندان میشه
براورده کردن نیازهای یک زندگی معمولی با ازدواج؟!!!!
دوست خوب ، این حرفو مامان بزرگم میزد انتظاری نداشتم ازش ولی از یه جوون نه
بعضی خانواده ها باید عیب هاشون رو بفهمن نه که دختر واسه نیازهای معمولی یایکم بالتر بره خودشو وصل یک مرد کنه که اصلا ارزششو نداره ،تونم مردای الان که دنبال اینن یه دختر پولدار یا کارمند عاششقشون بشه
باحرفای نفیسه موافقم
نه عزیزم منظورم رو بد متوجه شدی من فقط منظورم این بود چون سنت سن نزدیک ازدواج هست ایشاللا وقتی ازدواج کردی زندگیت بهتر میشه وگرنه منظورم این نبود که فقط ازدواج کنی بخاطر رهایی از این شرایط
وگرنه آدم عاقل که از چاله خودشو نمیندازه تو چاه
منظورم رو بد متوجه شدین اگه بد نوشتم معذرت میخوام
گلی جان،
اگر بخواهی با شرایط خانواده ات مبارزه و مخالفت کنی، فقط اعصابت خورد می شه.
عزیزم، زن و شوهری که هم سن و سال و جوان هستند و دلایل دیگه ای که در زندگی زناشویی هست امکان تاثیر پذیری و تغییر براشون خیلی بیشتر هست،
تقریبا تغییر چندانی بینشون اتفاق نمی افته.
انتظار این که فرزندی بتونه پدر و مادرش را تغییر بده صفره!
غر نزن، باهاشون بحث نکن، اعصاب خودت را هم خورد نکن.
سلامتی روحی روانیت از پولی که می خوان بهت بدن، مهم تره.
امکان کار کردن داری؟
میدونم که نمیشه تغییرشون اما نمیشه که ساکت بودنقل قول:
نوشته اصلی توسط شیدا.
میگن کار مردو جوون نگه میداره زن رو چیر میکنه، اینهمه غصه داریم با این کارفرماها بریم خودمون رو هم پیر کنیم؟ چه کاری شما درنظرتونه؟
اره
مهساخانم خودم هم حدس زدم منظورتون بخاطر سنم باشه