دیگه نمیدونم چطوری میشه این بحران مالی رو حل کرد دیگه نمیتونیم کنترلش کنیم لطفا راهنمایی،کمک

سلام.حدود 8ماه پیش همسرم با یه نفر کار میکرد که کلاهبردار از آب در اومد یعنی 6ماه باهاش کارمیکرد و بعد از اون 6ماه خوش حسابی کردن ، پارسال دی ماه بود که فهمیدیم آقا کلاهبردار بودن و روش کارشون اینجوریه که اطمینان طرف رو جلب میکنن و بعد یه کلاه گشاد سرش میذارن شوهر منم خیلی آدم دلنازک و ساده و زودباوری هست طرف با گریه زاری و قسم جون بچشو که همسن پسرمنه و دست گذاشتن رو قرآن و اینکه بدبختم و ورشکست شدمو نمیتونم خرج زن و بچمو بدم و تو بیا دستمو بگیر و کمکم کن و ازاین حرفا شوهرمنو راضی کرده که باهاش کارکنه ولی از 8ماه پیش که چندتا ماشین از شوهرم برداشته و فلنگه رو بسته و رفته دیگه دوروبر پیداش نشده یعنی چندوقت بعد اومده میگه بردم فروختم الان ندارم بدم یا هممش وعده امروز و فزدا میداده یک ماه بعدشم که ازش شکایت کرده همسرم، حالا میگه بذار دادگاه و قانون بیاد ماشینا و پولتو بگیره بهت پس بده بذار قانوت تکلیفمونو مشخص کنه الان 8ماهه که داره میره دادگاه ومیاد حالا مشکل اینجاست که همه ماشینا مال خودش نبودن و مال مشتریاش بودن حالا ما موندیم و کلی طلبکار تو این 8ماه هیچ درآمدی نداشته یعنی صفر. تو این مدت خرج زندگیمونو از هرچی پس انداز داشتیم و نداشتیم تا اینجا رسوندیم منم کلی پول و طلای پس اندازمو دادم برا طلبکار که کمتر شدن هنوز 100ملیونش مونده هیچ سرمایه،پس انداز و پشتوانه ای هم نداریم شوهرمم اعتبارش تو محل کارش خراب شده و هیشکی بهش اعتماد نمیکنه که باهاش کارکنه هر روزنم طلبکارا بیشتر از روز قبل فشار میارن و صبرشون دیگه تموم شده زندگیم خرج داره اونم با یه بچه کوچیک ، امکان شروع کار دیگه ای هم براش وجود نداره چون اگه یه روز تو محل کارش حاضر نشه میگن فرار کرده این طرف هم چندجلسه است که دادگاه نیومده و حالا حکم جلبشو گرفتن که اونم رفته بقول آشناهاش قایم شده یک ماه دیگه وقت بعدی رسیدگی به پرونده شونه تو این 8ماه هرجوری بوده کنترلش کردیم و زندگیمونو چرخوندیم حالا دیگه نمیدونیم م باید چکارکنیم واقعا از همه طرف درفشاریم لطفا شما یه راهنمایی کنید یه راهکاری بدید

سلام دوست خوبم. شرایط اخذ وام ندارید که باهاش کاری راه بندازین یا فعلا بدهی هارو جم و جور کنید?
آیا امکانش نیست خودتون در کنار همسر مشغول کار باشید یه مدت?
آیا همسرتون محل کار قبلیشون بیمه نبودن یا شامل بیمه نمیشن?

سلام سرکش عزیز ممنونم از وقتی که برام گذاشتید کار همسرم تونمایشگاه اتومبیله و شغل آزاد و بیمه ای نداشته اگرم بود جوابگوی صدمیلیون طلب نمیشد شاید بدرد خرج زندگی میخورد ولی اونم نیستت هیچوقت به فکرش نبوده ، کارشم کاری نیست که من بتونم در کنارش کارکنم و همسرم براش خیلی سخته خودش که درآمد بالایی داشته این وضعش باشه و من بخاطر یه حقوق ناچیز سرکاربرم فعلا هم که پسرمم الان کوچیکه ولی حاضربوودم اگر گرهی با کارکردن من بازمیشد بذارمش پیش مادرشوهرم و برم سرکار ولی میدونم که بیفایده است.درمورد وام هم همسرم هیچ اطلاعی از شرایط بانکها نداره تنها چیزی که داره سند خونه مادرشه که گفته برید روی سند وام بگیرید و چندتا بانکی که آشنا داشتیم سراغ گرفتیم یا درصدای خیلی بالاست یا بهانه کارکرد حساب رومیارن اگر شما بآنکی رو سراغ دارید که روی سند ملکی وام بدن و درصد سودش زیاد نباشه بهم معرفی کنید ممنون میشم خیلی اوضاعمون بحرانیه بسکه شوهرم فکرمیکنه و ناراحته میترسم سکته مغزی کنه خیلی به خودش فشار میاره تازگیا با حرفای منم آروم نمیشه

نیلوفر جان اول اینکه آروم باش.
من خوب میفهمم مشکلات مالی چقد روی خانواده تاثیر گذاره. اما اینو بدون که پول میاد و میره و مهم اینه که شما به عنوان یک خانواده چطور با اون برخورد میکنید.
بدهی همسرتون بالاست و مسلما همچین پولی قلمبه نمیاد توی زندگیتون. باید قبول کنید که شما دیگه مثل قبل نیستید و شرایط زندگیتون تغییر کرده.
مثلا شما میگی سرکار رفتن من فاید نداره. این اشتباس شما باید با ذره ذره زحمت کشیدن بتونید این معضل رو جمع کنید. شاید مدت زیادی طول بکشه و شما مجبور باشید مدتها خیلی متفاوت با قبل زندگی کیند.
شما به عنوان یک زن باید جوری برخورد کنید که این مشکل یک بلای خانمان سوز نیست اگه لازم باشه هزار تومن هزار تومن جمع می کنید امابا شادی انجام بدید.
به همسرتون روحیه بدید . اون به عنوان یک مرد مسئولیت های بیشتری به دوش داره. این مشکل رو تا جایی که معقوله کوچیک نشون بدید. شوهرتون رو سرزنش نکنید حتی پشت سرش اون باید روحیه داشته باشه.
به خدا توکل کنید.
هر کاری که از دستتون بر میاد بایستی انجام بدین. من حتی یه روزی واسه خونه خریدن پول نداشتیم به فکر فروش لبتابمم افتادم با این حال که پول خیلی کمی می شد.
شک نکنید اگر این مشکل باعث اتفاقات نا خوشایند تو زندگیتون باشه باز هم خیری پشت اون قرار داره که چشم سر نمی تونه اونو ببینه.

و باز هم میکم که ذره ذره جمع کنید. و اینکه به هیچ عنوان دست از شکایتتون و گرفتن حقتون نکشید.
شوهر من بابت 3 میلیون پول از کارفرماش 1.5 سال از قزوین تاکاشان هر ماه رفت و برگشت. چون حقش بود.
شما هم چون حقتونه تا اونجا که می تونید مقاوما کنید و مطمئن باشید حق به حق دار میرسه.
توی این دادگاه بازیا مشکلات زیادی خواهید داشت چون قوانینی هستند که هیچ شباهتی به قوانین اسلامی ندارن و به شما زور میگن اما شما باید تا اونجا که می تونید ادامه بدید.
از ته دل می خام که مشکلاتتون سریع تر حل شه بر گردید به آرامش قبلی.

عزیزم نمیدونم کجا، ولی هستند موسسات قرض الحسنه ای که با بهره ی کم وام میدن، البته فکر کنم بعد از سه چهار ماه گذشته از افتتاح حساب.
اینکه کار کنید مدتی حد اقل برای خرجی خودتون خوبه. شما میتونید یه کار پاره وقت داشته باشید. ضمن اینکه شرایط لیزینگی ماشین ها هم هست که روشون وام میدن، شاید همسرتون بتونن مجددا ماشین خرید و فروش کنند.

نمیتونید از پدر خودتون یا پدر شوهرتون کمک بخواین? یا برادری کسی?

به هر حال همسرتون هر چه زودتر به کاری مشغول بشن بهتر از بیکاری هست.
براتون دعا میکنم. ایشالا مشکلتون به زودی حل بشه و حقتونو بگیرید. از لطف خدا ناامید نباشید.

سلام خانم نیلوفر

مسائل مالی و اقتصادی ، یک سری پیچیدگیهایی داره که اگر گاها کوچکترین اشتباهی بکنی ، ممکنه تاوانهای سنگینی مجبور باشی بپردازی... بهر حال مسله ای بوده که اتفاق افتاده و کلی تجربه برای شما به همراه خواهد داشت ، چیزی که هست اینه که این دوران سخت هم به هر شکلی باشه سپری خواهد شد و ان شالله دوباره روزهای خوب زندگیتون برخواهد گشت پس به هر شکلی میتونید روحیه و سلامتی خودتون رو حفظ کنید و خاطرتون باشه که نقش شما در این دوران خیلی مهم هست سعی کنید تا جاییکه میتونید حامی و دلگرمی همسرتون باشید ، و اصلا شما کم نیارید ، بهر حال همسرتون با ادمهای طلبکار سرو کار داره شاید یکجایی کم بیاره ولی شما فقط با همسرتون سرو کار دارید و کار شما ساده تر از ایشون هست .

اما چیزهایی که برای حل مشکل شما به ذهنم میرسه اینهاست:

1- اولا اینکه اگر وکیل اجیر نکردید ، حتما یک وکیل خبره برای زنده کردن پولتون به کار بگیرید ، وکلا چون به قانون مسلط هستند ، راههایی بلد هستند که افراد عادی اونها رو نمیدونند.

2- با طلبکارهاتون صحبت کنید و تا جاییکه میتونید ازشون زمان بخرید.

3- ببینید از اطرافیان از هر کسی میتونید هر مبلغی حتی 5 تومن 10 تومن قرض بگیرید و اتیش اون طلبکارهایی که تندتر هستند رو به این شکل بخوابونید ، از اینکار ناامید نشید ، معمولا دور و بریا همیشه رقمهای کمی در این حد پس انداز دارند .

4- من بخاطر شرایط شغلی که دارم کم و بیش با مسائل بانکی و وامهایی که میدن اشنایی دارم ، از نظر من وامهای بانکی اکثرا اشکال شرعی دارند ، برای همین اسمی از بانکی نمیبرم که تبلیغ این کارشون نشه ، ولی چند مورد هست که به نسبت سود کمتری دریافت میکنند و از لحاظ اقتصادی شرایط مقرون به صرفه تری دارند و اگر بتونید در حد دو سه ماه سپرده گذاری کنید میتونید ازشون با سند ملکی وام بگیرید. اگر میتونید رقم سپرده رو فراهم کنید(حداکثر تا دو برابر سپرده وام میدن) و هم اینکه مساله شرعیش به عهده خودتون و استعلام از دفتر مرجع تقلیدتون باشه و از گردن من ساقط باشه ، بفرمایید تا به شکلی معرفی کنم.

قبل از همه اینها و مخصوصا راه اخر ، از خداوند و ائمه بخواهید گره از کارتون باز کنن .

موفق باشید.

سلام ممنونم رفتگر عزیز از وقت و راهنماییتون آره منم اینا رو قبول دارم همسرم اصلا مدیریت مالی نداره یعنی اینجوری بهتون بگم که این 8ماه هم من تونستم با مدیریتم و قناعت و بقول شما تغییر مدل زندگی و زندگی بدون تجملات و پس اندازهای کوچیک و کم خودم ذره ذره جمع کنم منی که 5تومن برام پول حساب نمیشد ذره ذره تو این مدت گذاشتم کنار و خدارو شکر تو خرج زندگیمون نموندیم من شرمنده خدا هم هستم که محتاج کسی نشدیم کسی رو نداشتیم فقط خودشو داشتیم ولی من بحثم خرج زندگی نیست نمیدونم چطوری باطلبکاراش کنار بیایم اوناهم حقشونو میخان من خودم خیلی آرامشمو حفظ میکنم و به همسرم انرژی مثبا و امید بدم تا حدی که خانواده همسرم پشت سرم میگن چقد بیخیاله ولی خبر از دل آدم ندارن همسرمم تا وقتی توخونست آرومه سعی میکنم نذارم توفکربره و همه جوره حمایتش میکنم بیشتر از قبل بهش محبت میکنم تا فکرنکنه بخاطر مشکل مالی تو چشم من کوچیک شده ولی تا از دربیرون میره یا خانواده و دوستاشو میبینه کلا بهم میریزه خیلی بهش انرژی منفی میدن همش دارن ناله زاری میکنن و به روش میارن بهش میگن چطور تو با این وضعت زنده ای و ازاین چرندیات و دوباره که از اونا جدا میشه بهم ریخته است و من باید کلی انرژی صرف کنم تا دوباره آرومش کنم حالا اینا که دست منه و هرجوری هستی کنترلش میکنم ولی مشکل اصلی طلبکاراشن خیلی بهمون فشار آوردن حتی یکیشون به همسرم بی ادبی کرده و فحاشی کرده اومده سر کارش و دادوبیداد راه انداخته و همچراغاشو جمع کرده و آبروریزی راه انداخته هرکدومشون یه مدل 8ماه صبر کردن ولی دیگه صبر نمیکنن روزی صدبار بهش زنگ میزنن میان درخونه یه وقتایی صبح که میره سرکار تاظهر برمیگرده میگه ازصبح تا الان یکی از طلبکارا بست نشسته بوده پول میخاسته اونا پولشونو میخان کاربه این ندارن که مال همسر منم بردن .نمیدونم با این چیکارکنیم تنها چیزی که داریم یه سند خونه است که مال مادرشوهرمه و به جونش بسته است و داده به ما که اگه میشه روش وام بگیریم تو تاپیک دیگمم نوشتم یه بار قراربود از یه بانک که یکی از طلبکاراش معرفش بود وام بگیره 100ملیون بگیره حدود 200تومن پس بده اونم ماهی 5ملیون قسط بدیم که خدارو شکر جور نشد حالا اگه یکی میومد سند خونه رو میگرفت و بهش پول میداد یا براش وامی جورمیشد که از این وضع بیکاری دربیاد بعدشو میتونه از پسش بربیاد خیلی کاریه اگر اعتبارش برگرده و شروع کنه واقعا بهش ایمان دارم که از پسش برمیاد از نظر شرعی منم مقید هستم و سوال پرسیدم و از نظر مرجع تقلیدم مشکلی نداره من حتی دوست ندارم پول شبه ناک وارد زندگیم بشه خیلی به حلال و حروم اهمیت میدم ازتون ممنونم آقای محمد93 من هرجامیدونستم سراغ گرفتم ولی همه جا یا سپرده های طولانی مدت میخان که ما پولی دربساط نداریم یا سودهای کلانی دارن که برامون سخته. اگر جایی سراغ دارید لافا راهنماییم کنید خودمون از هردری زدیم و هرچی داشتیم که قابل فروش بوده نصف طلبشو دادیم این 100تومن مانده طلبشه و طلبکاراشم تو این یکی دوروز با کلی صحب راضی به قسط بندی شدن مثلا یکیشون ماهی 5ملیون یکیشون ماهی 4ملیون یکی ماهی دوملیون یبقیشوبه ماهی یه تومن راضی شدن ولی تا وقتی که بیکارباشه ماه هم به سرعت میگذره و موعد قسطاش میرسه ولی اگر کارش شروع بشه جابجا میکنه و از پپسش برمیاد راجعبه فامیلاشم باید بگم که این صدملیون براشون پول حساب نمیشه اصلا به چشمشون نمیاد ولی برا 2سه ملیونم سختشونه که کمکشون کنه پدر خودم که بخاطر سرطان داداشم خیلی هزینه کرده و الانم خرج زندگی داداشمم گردن اونه و نمیتونه پدرشوهرمم که فوت کردن و شوهرمم تک پسر هستند خواهرشونم که خیلی میتونه کمکش کنه شوهرش اجازه نمیده ماهم از کسی توقعی نداریم من همیشه میگم ما هیچکس رو نداریم جز خدا ، خدا بده که بی منت میده از بندش نمیخایم از خودش میخایم خیلی نذر و نذورات کردم فقط امیدم به خداست ولی دست روی دست گذاشتنم سخته. ممنون از راهنمایی و لطفتون دوستان عزیزم ببخشید پرحرفی کردم درضمن وکیلم داریم ولی میگن باید صبر کنی

نیلوفر جان،

شاید بهتر باشه خودت را از این ماجراهای طلبکارها و .... بکشی بیرون.
داغون می شی توی این بازیهای شوهرت.

همسر شما قبلا هم از این دست مشکلات زیاد داشته و برای همین هست که دیگران بهش اعتماد نمی کنند که قرض بدن.
بانک هم برای وام ضمانت و سابقه ی خوب می خواد.

بذارید خودش هر جور بلده حلش کنه. شما به زندگی و وظایف خودت برس.

سلام ممنونم شیدای عزیز از نظرتون ولی همسرم تو این مدت بعد از بدهی قبلی خودشو به همه و مخصوصا من ثابت کرد خیلی اعتبار داشت سر یکسال تمام بدهی قبلیشو صاف کرد اطرافیانش خیلی بهش حسادت میکنند ببخشید بیشترشون مثل مگس دور شیرینی هستند ولی به خودم ثابت کرده که جربزه داره ولی ساده لوحه و این ساده لوحیش به این روز انداختتش.واقعا داغون شدم ولی مگه میشه از تو زندگی مشترک پاتو کناربکشی مگه میشه من تو این موقعیت ولش کنم همش ازم کمک میخاد راهنمایی میخاد واقعا یه وقتایی میگم نکنه با این همه فشاری که روشه سکته کنه ضمانت که گفتم فقط همین سند رو داریم اگر وامی باشه فرد معتبری که وام بگیره هم داریم حتی کارای وامشم کردن همه مراحلش طی شد ولی چون سود بالایی داشت من نذاشتم بگیره مشکل الانمون حل میشد ولی باید بیشتر از دوبرابر پول رو پس میدادیم فقط میخام یه جوری کارش شروع بشه که اینقد فکروخیال نکنه و بتونه خودشو جمع و جور کنه امروز خواهرم میگفت چقد پیرشده میگفت شما خودتونو میکشید واقعا هم راست میگه شوهرم 33سالشه ولی تمام موهاش تو این چندماه سفید شدن خودمم که بخاطر فشارعصبی یا خونریزی و دردمعده دارم یا دست چپم دردمیکنه.خواه و ناخواه منم در تمام مسایل و مشکلات همسرم شریکم میگن زتدگی مشترک نمیشه که تو خوشی شریک هم باشیم و تو ناخوشی و غصه و مشکلات پامونو کنار بکشیم و بارش به دوش یک نفر باشه کمر آدم زیر این فشارا میشکنه.فقط یه راه حل میخام که به یه پول دسترسی پیدا کنیم تا کارشو شروع کنه فقط امید به خدا داریم و ابزار همین سند رو داریم اگر دوستان راهنمایی کنن ممنون میشم

عزیزم بعضی موسسات مالی در قبال وثیقه ملکی وام میدن الیته بهره داره ولی گاهی کارو راه میندازه.
امیدوارم این مشکل هر چ زودتر فع بشه.با حرف دوستی که گفته بود ن زیاد درگیر موضوع نشو موافقم. اگربرای هر درگیری مالی همسرت خودتو داغون کنی همه عمر در نگرانی خواهی بود

سلام خانم نیلوفر

بخاطر اینکه علاقه ای ندارم تبلیغ اون بانکها و موسسات رو کنم ، و متاسفانه بصورت پیام خصوصی هم نمیتونم ارسال کنم، براتون اسم موسسات و بانکها رو به همون ادرس ایمیل یاهویی که دارید ارسال میکنم.

موفق باشید.

نیلوفر جان،

منظورم این نبود که با شوهرت همراهی نکنی.
اما لازم نیست اینقدر به خودت فشار بیاری. این فشارها خارج از تحمل یک زن هست و اذیت می شی.
مشکلات روحی و افسردگی و دارو و درمانش می مونه برای شما !

خودت بگو، از نظر روحی همسرت در مجموع سالم تره یا شما؟

به خاطر تاپیکهای قبلیت و حرفایی که زدی می گم زیاد به خودت فشار نیار.
مردها این چیزها را راحت تر تحمل می کنند. همین که همسر آروم و بانشاط و سالمی کنارشون باشه، خودشون بلدند این چیزا رو راست و ریس کنند. غصه نخور :72:

سلام ممنونم شیدای عزیز و آقای محمد 93.هیچ چیز تغییری نکرده هر چی اوضاع وخیمتر شده شوهرم خیلی کنترلشو از دست میده و عصبی میشه به هردری زده بسته بوده طلبکاراش قسط بندی شدن ولی به زودی موعد پرداختشونه شنبه صبح چک داره نمیدونم چکارکنم من هرچیم بخام بیخیال باشم و ریلکس باشم بازم نمیتونم واقعا اوضاع بدیه فردا چک خونمونم میرسه 4پنج ملیونه ولی صدتومنشم نداره امشب بسکه تو فکر بود حوصله شیطنتای بچه رو هم نداشت کلیم به من گیر داد و بهانه گرفتتا خوابش برد من باید دوتا بچه بزرگ کنم واقعا شرایط سختیه چک خونه اگه پاس نشه ناراحتیاو فشارامون بیشتر از همه چیز همه موردای دیگه میشه فقط خدا رحم کنه و یه نظر به زندگیمون بندازه شما دوستان عزیز هم اگه راهکاری دارید ممنون میشمآقای محمد93گفتید لطف میکنید اسم اون موسسات رو برام میفرستید ولی من خیلی منتظرم و ایمیلی دریافت نکردم اگه میشه لطف کنید برام بفرستید یا همینجا بیان کنید ممنون میشم از لطف و کمکتون

سلام آقای محمد93 از لطفتون.ممنونم .
ولی این موسسات رو خودم میشناسم و امیدوارم از راه دیگه ای حل بشه چون یکیشون رو که دقیق پرسیدم سودای کمر شکنی دارن خودمم به شخصه با وام موافق نیستم ولی از سر ناچاری دنبال یه راه حل میگشتم..
انشاالله به امیدخدا داره از راه بهتری حل میشه با شوهرخاله همسرم صحبت کردم و قرار شد کمکش کنن و امروز بعد 9ماه یه ماشین براش خریدن و قراره چون مادرشون خونشون دو واحده یک واحدشو رهن بدن و پولشو بدن به همسرم تا فعلا مشکلاتشون حل بشه ودکارشون شروع کنن به امید خدا. من سپردم به خودش شما هم برام دعا کنید ایشالا زودتر حل بشه.
تولد همدردی رو هم به همگی تبریک میگم که مصادف با تولد دوسالگی پسرم هست

- - - Updated - - -