تنهایی مجازاتی برای حماقت هایم

سلام
ی موضوعی تو زندگیم خیلی اذیتم میکنه.نمیتونم خودمو ببخشم....3سال پیش سر یک لجو لجبازی مسخره بایکی دوست شدم تو اولین قرارمون فهمیدم هدفش از دوستی رابطه جنسی
بهش گفتم دوست دارم تجربه کنم ولی اهلش نیستم تا ازدواج نکنم اینکارو نمیکنم تصمیم گرفتم ازش جدا شم...برای بار دوم هم همدیگرو دیدیم سعی میکرد قانعم کنه ولی نشدم تصمیمم برای جدایی جدی شد
اصراراونم برای ی قرار دیگه بیشتر شد:sad:حماقت کردمو رفتم:54: حال اون روزم اصلاخوب نبود ترس اضطراب و..........
قبول کردم باهاش برم خونه،قبلش قول داد کاری بهم نداشته باشه ولی بد قول بود :47:
دیگه نمیخام بقیه شو بگم.........عصبی میشم:97::97:
بهم خیانت کرد زندگیمو نابود کرد تنهام گذاشت:101:
تصمیم گرفتم تا اخر عمرم مجرد باشم ترس از ازدواج و تنهایی دارم هم میخام تنها نباشم هم میخام ازدواج نکنم.... اصرار خونوادمم واسه ازدواجم دیونم کرده
خودمم با خودم درگیرم.....تصمیم اخر خودم اینه که تا اخر عمرم مجرد باشم ولی میترسم کم بیارم نمیتونمم ازدواج کنم به طرف چی بگم؟ بگم چیکار کردم؟بگم چه غلطی کردم؟.........
یعنی باید بهش یگم؟اگه نگمو خودش فهمید چی؟
نظر شما چیه؟یک راهکار میخام چه جوری ازدواج کنم؟اگه ازدواج نکنم چه جوری باتنهاییام کنار بیام؟ کمکم کنید 23 سالمه وبعداون اتفاق هم دیگه نتونستم به مردی اعتماد کنم و دیگه از هیچ مردی خوشم نمیاد و هیچکدوم از مردهارو قبول ندارم:315:

عجب !

با توجه به بحث هایی که تو این پست شده ( خانومی هستند مثل شما فقط از نظر زمانی کمی جلوتر )
عذاب وجدان پنهان کردن رابطه قبلیم از نامزدم داره منو میکشه

میشه بهتون توصیه کرد اگه قصد اجدواج دارید حتما فردی رو مانند خودتون پیدا کنید و همه چیز رو رک بهش بگید

البته میتونید کار ترمیم پرده ( اگه از بین رفته باشه ) انجام بدید و سر یکی رو کلاه بذارید و بعدش یه سری توجیحات واسه آروم کردن خودتون بتراشید کاری که صاحب پست قبلی انجام داده اما خوب کار اصلا درستی نیست

تاپیکی که ali6594 گذاشت رو حتما بخون مخصوصا پست های roya1991 که مطمئنا میتونه خیلی بدردت بخوره ازش کمک بگیر مطمئنا خیلی میتونه بهت کمک کنه به هرحال تجربه داشته و اون هم23سالشه

فقط 2 راه داری انتخاب کردنش با خودت
1- به خواستگارهات بگی که به احتمال قریب به یقین باهات ازدواج نمیکنن و تو هم تا زنده ای افسرده و مجرد میمونی
2-راه Roya1991 رو در پیش بگیری

فکر اینکه دنبال یکی عین خودت باشی رو هم بریز دور چون حتی خطاکارها هم دوست ندارن همسرشون خطاکار بوده باشه و احتمال اینکه یه خواستگار با خطایی که کردی کنار بیاد به جزئت میتونم بگم 0 هست

من توصیه میکنم دقیقا عین Roya1991 شو
ترمیم بکارت-پشیمونی-پاکی-وفاداری به همسر-جبران برای همسر با بهترین بودن برای همسرت

میدونم که همه بهم حمله میکنن بابت نظرم اما ترجیح میدم بهم بدگویی شه اما زندگی یه نفر نجات پیدا کنه

با دقت تمام پستم رو بخون تو فقط همین2راهی که گفتم رو داری
بازم میگم حتما حتما از Roya1991 کمک بگیر

این چه وضعه به همه میگید مثل رویا شو اگر همه مثل رویا بشن تکلیف این جامعه خراب مانده چی میشه یه کم مسئولیت پذیر باشین از این کارا میکنید که وضعمون اینه دیگه درضمن خود اون اقا گفته من رابطه جنسی میخوام خودش همه چیزو از اول گفته بعد شما میگید به هیچ مردی اطمینان ندارم...... اما خوب کاریه که شده ولی دقیق نگفتین بهتون تجاوز کرد که میگید نمیتونم بقیشو بگم یا خودتون هم قبول کردید بیشتر توضیح بدید اگر به زور و تهدید بوده قضیه خیلی فرق میکنه و به نظر من نگید
این دختر رفت و حق خودشو گرفت :
http://www.hamdardi.net/thread-34863.html

اونوقتی که میگن سن ازدواج بالا رفته یه سری میگن کشک چی و پشم چی؟؟؟
الان بچه 8ساله میدونه رابطه ی جنسی و دوس دختر و دوس پسر چیه ولی بازم اینقد دس دس میکنن تا کار به اینجا میکشه
تا میای بگی رابطه ی دختر و پسر گناهه میگن اسلام کهنه شده و قدیمیه و الان نمیشه و ....
والا دیگه مغزم به جایی نمیکشه...
شما الان فقط نگران همسر آینده تی که این موضوع رو بفهمه؟؟؟
اگه واقعا پاک بوده باشی و از ته دل ناراحتی خدا هم هواتو داره
من کلا مادرزادی پرده ی بکارت نداشتم و شوهرمم حتی یه لحظه به نجابتم شک نکرد

سلام.یه اشتباهی انجام میشه حالا سر نادانی، کم سن و سالی،.....اما نتیجش میمونه.نتیجه ای که دو راه داره یا به طرفت میگی و اونم قبول میکنه که دیگه مشکلی نیست یا نه نمیگی و اونم اگر واقعا دنبال یک دختر پاک بوده باشه و خودشم نتونه به این رابطه پی ببره سرش یک کلاه گشادی رفته.من تا امروز فکر میکردم اگر به طرفم بگم ازش گواهی میخام یک نوع بی احترامی حساب میشه اما امروز فهمیدم بایدم بخام و حتما هم این کار رو میکنم.احتیاط یکسری جاها بد نیستش

سلام

خانم محترم من به شما پیشنهاد میکنم مشاوره ی حضوری تشریف ببرید و حتما با کارشناس وضعیت روحیتون رو بررسی کنید.

من خودم به شخصه با نظر فاطمه خانم موافقم.

شما یکبار اشتباه کردی. متاسفانه به خاطر ذهنیت بدی که تو جامعه وجود داره شما، مخصوصا از نظر آقایون به قولی خراب محسوب میشید.

حالا چه واقعا خراب باشی و یا نه همین یک اشتباه رو به خاطر شرایط روحی یا کمبود محبت یا .... انجام داده باشی و هیچ وقت دیگه تکرار نکنی.

ببینید همه میان شما رو با خودشون مقایسه میکنن. و هیچ کس این رو در نظر نمیگیره که شاید شما صرفا به خاطر شرایطی که توش بزرگ شدی این خطا رو انجام دادی.

به فرض مثال اگه اعتماد به نفس کافی داشتی یا تو خود خانواده دچار مشکلی نبودی و .... شاید این جوری درگیر ناراحتی و نگرانی نمیشدی.

کار شما تو جامعه ی ما چیزی کمتر از خودکشی نیست. شما به عواقبش فکر نکردی چون آدم واقع بینی نبودی و این هم اگه ماجرا تجاوز نباشه با توجه به اینکه الان معنی آینده رو فهمیدی

نشون میده زیاد عزت نفس بالایی نداشتی و این ربطی به اعتقادات دینی نداره. هستن کسانی که اصلا اعتقادی به خدا ندارن ولی حاضر نیستن بدن خودشون رو دست هر کسی بسپرن.

ببینید یک آقا ممکنه خیلی خراب باشه ولی چون نشونه ای از خودش نمیذاره راحت به قول معروف میره روی منبر.

آقایون هرزه ای که توی خیابون کم مونده دختر مردم رو قورت بدن حالا که پای اشتباه یه دختر وسط میاد میان میگن واااااای خدا !!!

مطمئن باش همه ی تقصیرا گردن تو هست و کسی به این فکر نمیکنه اون عوضی که با تو این کارو کرده الان کجاست و چرا نمیاد اینجا تایپیک بزنه من دختری رو گول زدم و میترسم همسر

آینده ام متوجه بشه!!!

همچین آقایونی هستند که توقع دارن با خانومی با چهره ای زیبا ازدواج کنن که سالم باشه و پاک و نباید شاغل باشه چون بیرون نامحرما میبیننش!!! و ادعا میکنن به خاطر خود خانومه که اینو

میخوان.در حالی که قلب مریض خودشونه که ...

به هر حال اینو گفتم که ساده نباشی و بابت اشتباهی که کردی خودتو محکوم به تنهایی نکنی صرفا به خاطر اینکه دلت به حال همسر پاک آینده ت بسوزه!!

واقعا چه جوری میشه گواهی سلامت برای آقایون گرفت؟؟؟؟

موفق باشی.

سلام من در اون حدی نیستم که کسی رونصیحت کنم ولی چیزی که به شخصه فهمیدم و بهش ایمان دارم اینه که خدا با یکبار خطا آبروی بنده شو نمیبره واسه همین بهش میگن ستار العیوب ..حالا شما اگر توبه کرده باشید هم که دیگه هیچی...

ازهمتون ممنونم.... اون اقا سربسته بهم گفت نیتش رابطه جنسی وقتی خاستم بدوستیش جواب رد بدم بیشترکلیدکردبهم بعدشم گفت بایدحرف بزنیم باید واضح بگی چرا مخالفی؟بایدقانعم کنی
اون روزی که باهاش قرار داشتم اتفاقات زیادی افتاد که حال روحیم دست خودم نبود خیلی ترسیده بودم پیچوندن مامان،ایجاد مزاحمت ی اقایی که باماشینش تعقیبم میکرد شلوغی مکان قرارمون که باباهم زیاد اون اطراف میرفت فقط به ارامش نیاز داشتم....وقتی گفت بریم خونه بحرفیم باهمه وجودم قبول کردم تا از اون شلوغی خلاص شم اما قبلش ازش قول گرفتم بهم دست نزنه اونم به ظاهر قبول کرد
وقتی رسیدیم خونه همه چی تغییر کرد اولش مخالفت کردم اما تهدید کرد اگه زیاد دستوپابزنم زنگ میزنه دوستش بیاد کمک نمیدونم شوخی بود یا جدی اما از حرفش بیشتر ترسیدم اخه دوستشم همون نزدیک های خونه بود خونه که چه عرض کنم سگ دونی بود فوق العاده کثیف و چندش اور
دروغ چرا خدا خودش میدونه دوست داشتم تجربه کنم اما نه تو اون شرایط(مکان کثیف،وقت کم،بدون هیچ احساس عاشقانه ای، اونم زمانی که روزهای اخر قاعدگیم بود ...)فقط میخاستم از اونجا فرار کنم دیگه دستو پانزدم....
خودمو نمیبخشم واسه اینکه زود کوتاه اومدم واسه حماقت هام، ازش خوشم میومد قیافشو استیلش به دلم نشسته بود رفتارشم خاص بود
وقتی قبول کردم باهاش رابطه داشته باشم گفت کاری به بکارتم نداره واقعا هم نداشت اما همه اش ی اتفاق بود اونم نمیخاست این اتفاق بیوفته ....ولی شد
تا همین جاشم زیادی گفتم مرور خاطرات خیلی سخته.3ساله همه تلاشمومیکنم فراموشش کنم
(این اتفاق واسه من چوب بی صدای خدا بود به پاکیم مینازیدم،به اینکه هیچ مردی نمیتونه گولم بزنه،دل یکیو شکستمو مسخره اش کردم...حالا خودم....یک جورایی حقمه)

بازم این تاپیک انحرافی شد . الان اصلا موضوع بحث گواهی بکارت نیست . موضوع نگرانی این خانوم و اینکه ازین به بعد چی کار باید بکنه .

آقای امید شما که هر کی پست میذاره نظرت عوض میشه بشین قشنگ فکراتو بکن بعد تصمیم بگیر .

آقا نیما نظرتون کاملا درسته . با این حرفایی که از آقایون میشنوم به این نتیجه رسیدم لیاقتشون همینه . دخترا با هر کی میخوان بخوابن اخر یه گواهی تحویل بدن دهنشون بسته شه .

خانوم سمیه شما یه اشتباهی کردی این اشتباه تاوان داره تو جامعه ی ما و باید بپذیری . حالا از روی حماقت یا هر دلیل دیگه سرنوشتتو به این شکل رقم زدی . تنها راه شما اینه که ازین به بعد دیگه تو این راه نری و با هر کسی برای ازدواج آشنا شدی حقیقت این امر رو بگی و بذاری تصمیم بگیره . هستن کسایی که اخلاق و رفتار شما بیشتر براشون اهمیت داشته باشه پس نا امید نباش و بیشتر روی اخلاقو رفتارت کار کن و ازین به بعد سالم زندگی کن . در هر صورت این عذاب وجدان با شما خواهد بود و این تاوان اشتباه شماست .

سلام دوست عزیز
من تایپیکتونو خوندم و واقعا ناراحت شدم که الان تو این سن این همه استرس دارین و شب و روزتون داره به اضطراب میگذره... به جای اینکه الان دنبال کارای خوب و مثبت باشی و مهارتتو بالا ببری داری میشینی غصه میخوری اضطراب داری..... شما یه اتفاق بد براتون افتاده... حالا افتاده کسی نمیتونه شرایط اون وقت شمارو درک کنه حالا خلاء عاطفی بود حالا کنجکاوی بود... اشتباه بود ... اصلا بگیم هوس بود.... خب عزیزم الان استرس شما به همه ابعاد زندگیت وارد میشه...ببین الان چی کار میتونی کنی...هیچ کس این حقو از شما نمیتونه بگیره که ازدواج نکنی.... حالا یه کاری کردی هیچ انسانی نمیتونه بگه شما حق نداری تشکیل خوانواده بدی.... به عنوان یه دوست بهت میگم اگه قبول کنی... دیگه این چیزارو سعی نکن تجربه کنی...و اصلا به فکر دوست پسر نباش .. الان که آسیب پذیری ممکنه اتفاقای بد تری برات تو یه رابطه دیگه پیش بیاد....
اما در باره ازدواج .... عزیزم خیلیا هم هستن واقعا براشون مهم نیست همسرشون رابطه داشته یا نه....من اصلا وارد بحث درست یا غلطش نمیشم.... اما هستن اینو من مطمئنم... مهارت های زندگیتو بالا ببر یاد بگیر چطور یه زندگی رو مدیریت کنی و ....زندگی جنبه های دیگه ای هم داره انقدر اظهار عجز نکن...
فقط متاسفم که یه زن اگر یه بار یه اشتباه کنه همه وجودش ... پاکیش... نجابتش... هویتش ... با یه تیکه کاغذ سلامت باید اثبات بشه....
دختر خوب بیشتر مراقب خودت باش و الان رو خودت بیشتر کن ... خدا بخواد ازدواجم میکنی

حرفاتون برام خیلی جالبه مخصوصا نظر اقایون تیام عزیز میشه بگی چرا من خانوم نیستم؟
میخام همتون اینو بدونید مانتو و مغنه ام تنم بود که این اقا این کارو باهام کرد(خانوم ها جواب بدن کدومتون همچین سکسی رو میپسندین؟هنوز سر جات نشستی و نفس تازه نکردی بچسبن بهت؟؟؟؟)
من هیچوقت از مجازاتش فرار نکردم بای غلطی که کردم وایستادم
پاسخ های بعضی هاتون نفرت منو از مردها بیشتر میکنه
برام مهم نیست بگین دختره خرابه یانه مهم ذاحساس خودم من هرزه نیستم خودم اینو میدونم دیگه دختر نیستم میتونم دوباره سکس داشته باشم تیام جان میگی من بدم نمیاد دوباره باهاش رابطه داشته باشم فکر کردی اون اینکارو باهام کرد ورفت........به همین راحتی؟؟؟؟؟ اره رفت بعد ی سال ولی نگفتم چه جوری دکش کردم نگفتم بعد این اتفاق بیشتر پاپیچم شد تو که دیگه دختر نیستی از چی میترسی بیاحالشو ببر:97:
تو اوج عصبانیت دارم این هارو مینویسم
من پول ترمیمو نداشتم دکترشم نمیشناختم اون اقا گفت جورش میکنه فقط واسه اینکه ی بار دیگه باهاش باشم ولی من قبول نکردم
((((یکی عاشقم بود دوستم داشت خیلی از هر نظر هوامو داشت خیلی بهم گیر میداد فوق العاده غیرتی بود یه روز واسه اینکه پابند من نشه بهش گفتم گذشتمو باور نکردنی بود حالش بد بود ولی به من دلداری میداد از پیشم نرفت گفت میشناسمت میدونم واسه این اتفاق خودتو نمیبخشی ولی میخام فراموشش کنی دیگه بهش فکر نکن اون موقع بود که تونست قول ازدواج و ازم بگیره خدا میدونه نیتش سکس با من نبود اینو همه اطرافیانم فهمیده بودن هر کس میدیدش میفهمید دوستم داره ...........خدا رحمتش کنه همیشه واسش دعا میکنم ی جورایی اون منو به زندگی برگردوند بهم امید داد نور به قبرش بباره.....))))
اما اون اقا بعد اون اتفاق بهم قول ازدواج داد ولی دو روز بعد زد زیرش.....گفت باید بشناسمت...بهم مشکوک بود کمتر از یک ماه اعتمادشو بدست اوردم من بهش دروغ نمیگفتم نقش هم بازی نمیکردم خود خودم بودم حتی یه هفته سیم کارتم دستش بود خیلی ازش حساب میبردم خودشم میدونست ازش میترسم دیگه هیچوقت باهاش خونه نرفتم نه بااون نه با هیچ پسر دیگه ای
هیچوقت احترام منو نگه نداشت هیچوقت هوامو نداشت هیچوقت به احساسات من اهمیت نداد به مامان بابامم فوش میداد سر این قضیه باهاش دعوا کردم خیلی زود باهام قهر میکرد وقتی میخاستم ازش جداشم مانع میشد اخرشم رک گفت باهم دوست باشیم سکس داشته باشیم اما ازدواج نکنیم مداوم دختر نبودنمو تو سرم میزد
دیگه تحمل نکردم سیم کارتمو عوض کردم ی جورایی خودمو گوم و گور کردم
اما قضیه به اینجا ختم نشد به دوست صمیمیم پیشنهاد دوستی داد اس ها سکسی شونو خودم تو گوشی دوستم خوندم دوستمم که از ماجرای ما خبر داشت حسابی حالشو گرفته بود حسادت منم گل کردو زنگ زدم بهش کلی غر زدم مرد حسابی قحطی دختر نیومده چرا دوست من؟؟؟؟؟؟؟دوباره بهم پیشنهاد ازدواج داد اونم دروغ بود این بار دیگه سیم کارت دوستمو شکستم نذاشتم حتی سایه دوستمو ببینه
هیچ شماره ای تو مخاطبین من نبود که مزاحمشون نشده باشه
خیلی سخته خاهرت بهت بگه دوست پسرت مزاحمم شده
خیلی سخته دیگران فک کنن تو شمارشونو پخش کردی
هیچکدومتون نمیتونید درک کنید من چند بار واز چند نفر عذر خاهی کردم کی میگه اینکار اسونه؟؟؟؟
منکه رفته بودم کاری به کارش نداشتم حتی ازش نخاستم بهم وفادار باشه فقط خاسته بودم کاری به اشناهام نداشته باشه همین
من باید تاوان بدم اون چی؟؟؟؟؟ فقط من گناه کردم؟؟ فقط من اشتباه کردم؟؟؟؟ من به عدالت خدا شک ندارم شما رو نمیدونم

سمیه جان هیچ کس حق نداره در مورد شما قضاوت کنه ما همه خیلی کوچیکتر از اونیم که بخوایم شمارو زیر سوال ببریم .

دخترایی هستن که شرایط شمارو دارن و دیگه هم دست از پا خطا نکردن .

اینکه چند نفر پیدا میشن چنین برخوردی باهات دارن دلیل نمیشه فکر کنی همیشه تنها میمونی . منم گفتم بهت این تاوانیه که تو این جامعه دخترای مثل شما میپردازن . اما هستن پسرایی که ذاتتو دوست داشته باشن . پاکیو نجابت به این چیزا نیست همه ی ما دخترا میدونیم .

عزیزم ازین به بعد هر کسی برای ازدواج باهات پیشقدم شد کل ماجرا رو براش تعریف کن بگو که پشیمونی . بگو که اشتباه کردی . بگو نمیدونستی همچین اتفاقی برات میافته و بگو که بعد از اون دیگه تکرار نکردی . بگو که در حقت نامردی شده . پسرایی هم هستن که شرایط شمارو دارن قبلا رابطه داشتن و بهتر درک میکنن و همجنسای خودشونو خوب میشناسن که چقدر پست و بی شرفن . البته به شرطی که دیگه اون راهو نری .

رابطتتو با خدا نزدیک کن و ازش بخواه عدالتو اجرا کنه و اشتباهتو ببخشه و فردی رو سر راهت قرار بده که اونقد دلش بزرگ باشه بتونه درکت کنه . خدا انسان هایی مثل شمارو بیشترم دوست داره که اونقد اراده داری دیگه اشتباهتو تکرار نکنی .

موفق باشی

من خودم روانشناسی میخونم
معتقدم باید گذشتمو بگم اخه از دروغ خوشم نمیاد و اینکه میترسم
بیشتر روانشناس ها معتقدن گذشته ات به خودت مربوطه ونه باید براش توضیح بدی یا بهش بگی
میگن خدا ستارالعیوب تو چرا میخای افشاکنی؟
موندم به خدا به هر دری میزنم اخرشم میرسم به تنهایی
همه کابوسم از دست دادن خانوادمه،ازدواج خاهرامو تنها شدن من:54:
همیشه به این نتیجه میرسم دنبال راهی باشم که بتونم باتنهاییام کنار بیام
از خدا خاستم عمر زیادی بهم نده:203:

داشتم مینوشتم خراب شد
باید حساسیت خاستگارتو راجع به این مسایل بسنجی اگه دیدی ادم با گذشتیه و اونم مثل خدا بخشندس بدون این که چیزی از گذشتت بگی باهاش ازدواج کنی اگه که ادمیه که حتی اشتباهات دیگرانو در صورت پشیمونی هم نمیبخشه که به یه بهانه دیگه ردش میکنی بدون ابرو ریزی
مطمئن باش شمایی که بعد از اون اتفاق بازم موقعیت داشتی ولی پاک موندی و توبه کردی از منی که حتی ی اس ام اس ب نامحرم ندادم خیلی تو درگاه خدا عزیز تری و خداجونم محاله تنهات بزاره
اگه میبینی الان دل مشغولی داری بخاطر اینکه فراموش نکنی چ اشتباه بزرگی کردی و اگه تواناییشو داری ادماییم که توی این مسیرن نجات بدی(مثل همون دوست دخترتون ک از شر اون حیوون نجاتش دادید)
ذکر یا حلیم هم ازامش بخشه
ببخشید اگه زیاد فک زدم

باید بر ترسو اضطرابت غلبه کنی .

http://www.hamdardi.net/thread-9317.html

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baitollah-abbaspour

داشتم مینوشتم خراب شد
باید حساسیت خاستگارتو راجع به این مسایل بسنجی اگه دیدی ادم با گذشتیه و اونم مثل خدا بخشندس بدون این که چیزی از گذشتت بگی باهاش ازدواج کنی اگه که ادمیه که حتی اشتباهات دیگرانو در صورت پشیمونی هم نمیبخشه که به یه بهانه دیگه ردش میکنی بدون ابرو ریزی

---

بخشیدن این موضوع بعد از ازدواج کار ساده ای نیست . این مسئله تو جامعه ما طوریه که مثلا به طرف مقابلت نگی که سرطان داری بعد از ازدواج متوجه بشه به نظر شما کسی دروغو میپذیره ؟ ببخشید همچین مثالی زدم اما اکثر اقایون چنین طرز تفکری دارن پس بهتره با صداقت پیش بره . فوقش طرف قبول نکنه بهتر از اینه که یه عمر زندگیش زهر مار بشه

بخدا الان چندمین باره که مینویسم ولی ارسال نمیشه متن اولیمم که کلا پاک شد
سمیه خانوم وقتی شما توبه کردی و دیگم تکرار نمیکنی چرا باید ابروی خودتو ببری؟خدا خودش میگه حق ندارید تو گذشته هم تجسس کنید اونوقت یکی میاد دستی دستی گذشته خودشو لو میده چ کاریه خب؟
به تاپیک مهربونی... هم سر بزن خیللللللی مفیده برات
عنوان تاپیکش(نمیتوانم راستش را بگویم وای هرگز نمیتوانم) میتونی تو گوگل سرچش کنی
یا علی

- - - Updated - - -

بخدا الان چندمین باره که مینویسم ولی ارسال نمیشه متن اولیمم که کلا پاک شد
سمیه خانوم وقتی شما توبه کردی و دیگم تکرار نمیکنی چرا باید ابروی خودتو ببری؟خدا خودش میگه حق ندارید تو گذشته هم تجسس کنید اونوقت یکی میاد دستی دستی گذشته خودشو لو میده چ کاریه خب؟
به تاپیک مهربونی... هم سر بزن خیللللللی مفیده برات
عنوان تاپیکش(نمیتوانم راستش را بگویم وای هرگز نمیتوانم) میتونی تو گوگل سرچش کنی
یا علی

من نمیدونم واقعا الان باید چی کارکنی ؟
ولی بهت توصیه میکنم به خاستگارات فوری نگو چه اتفاقی افتاده !:81:
همین که بفهمن باکره نیستی سعی میکنن ازت سوء استفاده کنن ،یادت باشه اینا مثل همون آقان و باهاش هیچ فرقی ندارن :81:آب ندیدن (معلوم نیست ندیده باشن)وگرنه شناگرای قابلین .
به هیچ وجه تاکید میکنم به هیچ وجه خیلی راحت و زود به خاستگارتون نگین :81:همه آدما راز دار نیستن :81:پس رازتو فقط تو دلت نگه دار
حرف که از دهن در بیاد دیگه از راز بودنم خارج میشه
برات آرزوی موفقیت شادی و آرامش دارم
امیدوارم زودتر مشکلت حل شه:72:

سمیه خانم


در مورد این داستانی که داری می نویسی سه تا تاپیک مفصل توی تالار هست که از همه نظر توش بحث شده

چه دختری که هنوز ازدواج نکرده و این مشکل را داره گفتن یا نگفتن رابطه ی قبلی


چه خانمی که ازدواج کرده و بعد از عقد تاپیک زده که عذاب وجدان داره و نگرانه همسرش بفهمه
عذاب وجدان پنهان کردن رابطه قبلیم از نامزدم داره منو میکشه


چه دختری که خواستگار داره و نمی دونه چه تصمیمی بگیره
http://www.hamdardi.net/OLD/thread-25759.html

توی هر سه تاپیک هم دو کارشناس برتر تالار (مدیر همدردی و فرشته مهربان) نظر گذاشتند.
شما هم می تونی جواب سوالت را اونجا پیدا کنی.
اگر هم دلت بحث می خواد، اونجا انواع و اقسام بحث ها شده !


این که می گی رابطه داشتم و توبه کردم
بعدش با یه پسری دوست شدم (بعد توبه!) و موضوع را بهش گفتم و اولش قبول کرد و بعد ....
فقط می خواهی هیجانی ترش کنی که بجث راه بندازی.

اگر واقعا دنبال جواب سوالتی تاپیکها را بخون.
بیشتر دوستانی که اینجا پست می ذارن روزی سه پست می تونن بذارن (منم همین امروز تغییر کردم، وگرنه یک پستم را برای این تاپیک هدر نمی دادم)
به این فکر کن که کسی که برای تو پست می ذاره، شاید با پستی که می تونست توی تاپیک دیگه ای بذاره، برای چند دقیقه یکی را کمی آروم تر کنه و از دردش کم کنه و شاید راه حلی و کمکی از دستش بربیاد.

سلام

دختری هستی که براحتی فریب میخوره و خیلی ساده است و شما که رابطه کامل داشتی!!!!!! فقط با چند دقیقه صحبت؟؟؟و به قیمت از بین رفتن بکارتت و از بین رفتن فرصت های ازدواجت تموم شده !!!!!با این همه گرگ تو جامعه وقتی که ازدواج کردی چکار میکنی ؟وقتی که در یک خونه خالی سکونت داری و همسرت بیرونه !!!

دومین دلیلم اینه که وقتی شرایط روحی نامناسبی داری اشتباهات جبران ناپذیری انجام میدی ؟ مثلا اگر بعد ازدواج پسری مزاحمت باشه و درخواست رابطه بده و در همون زمان با همسرت دعوات بشه و همسرت حرفی بزنه که دلت بشکنه اون موقع میتونی خودتو کنترل کنی و تن به رابطه ندی!!!!!!!

سومین دلیل اینه که جامعه ستیز هستی ، و اشتباهات یک نفر رو به حساب همه مینویسی
یک پسر ناجور در مسیر راهت قرار گرفته و حالا نسبت به همه پسر ها بد بین هستی و مرد یا زنی که نسبت به جنس مخالف بد بینه اصلا و ابدا نباید ازدواج کنه و باید مجردی پیشه کنه
آیا پدر و برادر و دایی و عمو و همه مردهای اطرافت افراد بدی هستند؟

متاسفانه دختر هایی که مثل تو فکر میکنند رابطه رو با یکی دیگه برقرار میکنند و سرکوفت و زجر و عذاب رو متوجه دیگری میکنند ، یعنی لذت رابطه برای دیگریه و عذاب نصیب همسرشون

اما در خصوص روشی که میخوای پیش بگیری
من با گناه بودن و نبودن رابطه شما کاری ندارم و کسی هم حق نداره نظری بده چون این مسئولیت و قضاوت به عهده خداست

اما اگر به همسر آیندت دروغ بگی و اونو فریب بدی و ازدواج کنی مطمئن باش موردی بزرگتر از گناه قبلی انجام دادی

رابطه شما ظلم به خودت بوده شما اختیار داری هر چقدر که میتونی به خودت ظلم کنی و بعد هم توبه کنی و خدا هم میبخشه

اما دروغ شما ظلم به دیگرانه و اصلا و ابدا توبه ای در کار نیست و پذیرفتنی نیست تا اینکه حق صاحب حق رو ادا کنی

پس ممکنه بخاطر رابطه پاک از دنیا بری و بازخواست نشی اما در صورت فریب همسرت مطمئن باش صددرصد گناه کار از دنیا خواهی رفت و بخششی در کار نیست و بازخواست خواهی شد

اما اگر قصد فریب همسرت رو داری لطفا طوری اینکار رو انجام بده که لطمه کمتری به همسرت وارد بشه مثلا دختری که رابطه ای به این بزرگی رو پنهان کاری میکنه دیگه حداقل نباید خودشو مریم مقدس جلوه بده و حداقل طرز فکرش رو در این زمینه به همسرش بگه که از نظر اون روابط پسر و دختر بدون مرز تعریف شده

اگر هر دارایی نصیب دختری میشه که پنهان کاری کرده و همسرش متضرر شده در صورتی که مرد ناراضیه بهتره خود اون دختر از همه اونها چشم پوشی کنه و بدونه که تمام اموالی که از راه فریب بدست اومده هم قانونا هم شرعا هم از دید انسانی قابل استرداد نیست

مثلا دیگه نباید چشمی به مهریه و سرویس طلا و ... داشته باشی و اگر همسرت چیزی برات خرید و سندی به نامت زد و مهریه ای به نامت شد و بعدا متوجه رابطه تو شد و قصد جدایی داشت هر کدوم از اموالی که بهت داده و ناراضیه رو بهش باید پس بدی

و در نهایت اگر دیدی خواستگارت پسر سالم و ساده ایه لطفا فریبش نده و سعی کن با پسری ازدواج کنی که این روابط رو تجربه کرده

اما دختر خانم هایی که شما رو تشویق به دروغ میکنن باور کن اگر خواستگاری بیاد و بهشون یک دروغ خیلی کوچیک و مسخره بگه تا لحظه مرگ طرف مقابل رو نمیبخشند

اکثر دختر های تالار حتی در خصوص خودارضایی !!! که یک امر شخصیه از خواستگار سوال میپرسن و خط قرمزشونه !!! و اینکه خواستگارشون با دختری حرف زده باشه و بگو بخند داشته باشه به هیچ وجه قابل گذشت نیست .... حالا وای بحال مردی که شرایط مشابه شما داشته باشه ؟؟

اینجا هر فردی فقط به فکر خودشه و دیگری رو نمیبینه

اول از همه بسيار خوشحالم كه كساني در تاپيك خانم رويا در مخالفت من دم از اخلاقيات ميزدند كه خودشون مردم رو به فريب همسر تشويق ميكردن.
خانم سميه شما علاوه بر 2 راهي كه دوستان پيش پات (فريب يا مجرد موندن)گذاشتن يك راه سومي هم داري.
راه سومش رسيدن به مدارج بالا و شرايطي هست كه گذشته شما رو كمرنگ كنه.
من بسياري از كساني رو كه روابطي در گذشته داشتن رو ميشناسم كه الان ازدواج كردن و شوهرشون رو فريب ندادن بلكه با يك تبادل شرايط قضيه رو حل كردن و الان دارن در كمال ارامش و خوشبختي زندگي ميكنن.
از لحاظ روانشناسي معامله در ازدواج براي همه انجام ميشه مثلا زن زيبايي رو ميبينيم كه با مرد پولدار ازدواج كرده.(خودمون تو ازدواجهامون خواسته يا ناخواسته اين مسائل رو انجام ميديم) اين معامله در تمامي زمينه ها ميتونه اتفاق بيافته ميشه زني با شرايط بالاتر با مردي ازدواج كنه كه همون مرد بخاطر شرايط الانش از روابط گذشتش چشم پوشي كنه. ميشه با حذف مهريه و نفقه و ترجيحا يك ازدواج برابر مثل كشورهاي خارجي ادم به همسر ايندش بقبولونه كه من چون روابط ازاد داشتم الان هم مثل يك زن اروپايي مهريه و نفقه نميخوام.

متاسفانه در بحث خانم رويا من اين رو مطرح كردم ولي خانومها با حمله به من جو رو متشنج كردن(حتي از كلماتي مثل چرا جواب سوالمو نميدي!!! برات متاسفم!!! و متحجر استفاده كردن) در حاليكه من يك راهكار كاربردي كه زن مجبور نباشه به همسرش دروغ بگه و فريبش بده ارائه كردم. و در نهايت بدليل منحرف نشدن تاپيك قبلي از جواب دادن به اونها خودداري كردم. تو اين تاپيك رو هم ديگه جواب اونها رو نميدم(هرچند كه جواب همشون رو كامل و جامع دارم ولي نميخوام تاپيك به انحراف بره). دوستان اگر دنبال جواب دادن من هستن خواهشن يك تاپيك با نام فريب بزنن تا تاپيك مردم رو خراب نكنيم.


جالبه كه اينجا هم تا دو نفر از اقايون نظر دادن ميگن تاپيك داره به انحراف ميره!!

http://www.hamdardi.net/OLD/thread-25759.html

این تاپیک رو کامل بخون (چندین بار )، با دقت ، بهش فکر کن ، ببین آیا واقعا به شرایط شما نزدیکه ، امیدوارم کمکت کنه .
شیدا جون هم لطف کرد لینکشو بالا گذاشته بود.

اون ضرب المثل شنیدین میگن خان میبخشه خانزاده نمیبخشه مصداق حرف ها ی بعضی آدماست.

امیدوارم خدا راه درستو نشونت بده .

معرفی تاپیک هایی مثل زنی که ازدواج کرده ؟؟!! به ایشون جهت استفاده از کامنت های مدیر همدردی و فرشته مهربان که برای زنی با شرایط متفاوت نوشته شده و تعمیم اون برای دیگران اصلا صحیح نیست

اگر منظور شما از اینکه خان بخشیده ، خداست ، باید عرض کنم خان قصه ما برای اینکار مجازات هایی تعیین کرده که حداقلش از 80 ضربه شلاق شروع میشه تا اعدام و سنگسار
مطمئنید که خان به این راحتی که شما میگید میبخشه ؟؟

اگر ایشون رو تشویق میکنید که در مقابل مهمترین معیاری که هر پسری داره دروغ بگن پس من هم تمام پسر ها رو تشویق میکنم در تمامی موارد دختر ها رو فریب بدن مثل مدرک، کار، ازدواج وروابط قبلیشون ،خانوادشون ، ثروتشون

دختری که بکارتش رو از دست داده یعنی آخرین خط قرمز رو هم رد کرده (کار از اس ام اس بازی و دوست پسر بازی و بوس و بغل کردن و روابط کامل از مجاری دیگه هم گذشته و همه کاری کردند )
مطمئنا ایشون فقط تاوان یک اشتباه یک ربعی رو نمیده بلکه چندین و چند سال راهش رو کج کرده بوده و به ندای وجدانش گوش نمیداده تا به این مرحله رسیده و حالا باید یک نفر پیدا بشه به ایشون بگه که مسیرت رو تغییر بده

دوستان لطفا انقدر از کیسه خلیفه نبخشید و بجای اون پسر همه چیز رو سرسری نگیرید مگه شما پسرید و احساسات یک پسر رو میتونید درک کنید


اما چرا در خصوص معیاری که برای خیلی از پسرا مهمترین معیاره حاتم طایی شدید؟؟


چرا بعضی از افراد کاسه داغ تر از آش هستند و بجای ایشون در خصوص کامنت های ارسالی نظر میدن

اما دوست عزیز خانم آنیسا من یاد این جمله شما می افتم که فرمودید :

نقل قول:

---

در ضمن من فکر میکنم کسی که قبل از ازدواج بکارتشو از دست داده حتما باید با زبون خودش با طرف مقابل در میون بذاره.

---

در این تاپیک : http://www.hamdardi.net/thread34921-2.html#post346172

متاسفانه بعضی مواقع توسط برخی استدلال های غلط ذهن ما شسته میشه

سلام سمیه جان :72:

در خصوص اتفاقی که برایت افتاده و تو این اتفاق قطعا بیشتر خودت مقصر بودی برایت متاسفم.

سمیه جان مشاور ها اتفاقا می گن اگر رابطه طوری بوده که بکارت آسیب دیده باشه حتما باید به پسر بگی(چه از نظر وجدانی و چه از نظر شرعی!)!

این ممکنه برای کسی معیار باشه ممکنه نباشه. (همان طور که ممکنه برای یه دختر معیار باشه و خواستگار باید حتما و حتما این موضوع را بگه و نگرشش را صادقانه بگه!!!)

چه طور یکی اگر تو خواستگاری خودش را درست معرفی نکنه و بگه من مثلا فلان مدرک را دارم و.... این کار اشتباهه.چون طرف مقابل داره بر اساس معیارهایش انتخاب می کنه!اون وقت همچین چیز مهمی نباید گفته بشه؟

خیلی از تاپیک گذشته ناراحت شدم ولی چیزی هم نگفتم چون خود نامزد اون خانم هم اهل روابط خارج از ازدواج بوده. دیگه نمیشه وقتی کسی از خط قرمز محرم نامحرمی عبور کرد بهش اعتماد کرد که تا چه حد جلو تر رفته.

درست مثل این که آدم دم پرتگاه بایسته! شاید تو دره نیفته اما احتمالش خیلی زیاده. دختر یا پسری که این طور به دور از نظر خانواده راحت با هم قرار می ذارن و... خیلی سخته که بتونیم در مورد پاکیشون قضاوت کنیم. به خصوص تو سن نوجوانی و اوایل جوانی!!! (تازه اگر پاکی را رابطه ج بدانیم وگرنه به نظر من ارتباط عاطفی و احساسی و خارج از روابط محرم و نامحرمی ناپاکی است!!! و یه جور خیانت به همسر آینده! حالا الان همه به من حمله می کنند اما عمق مساله همینه. رابطه ج فقط شکل بد تری داره و هنوز معمول نشده اونم معلوم نیست وقتی دیانت و... به کل بره و معیار نظرات شخصی یک انسان بشه( نه خدا) بعد مدتی بگن این هم مهم نیست!!!)

درست به همون اندازه دختر که باهاش رابطه خارج از عرف برقرار شده به همون اندازه پسر یا حتی بیشتر پسرانی وجود دارند که به روابط خارج از چارچوب محرم و نامحرمی اعتقاد دارند. این پسران و دختران هم کفو هم هستند و اگر آدم های منصفی باشند نباید انتظار انتخاب یک دختر آفتاب مهتاب ندیده و همین طور برای یک دختر انتظار یک پسر نجیب چشم پاک داشته باشند و این گروه ها باید با هم ازدواج کنند و مشکل انتخاب هم دیگه نیست.

اما یک گله ای دارم از بچه های تالار همدردی چه خواهران عزیزم و چه برادران عزیزم.

دوستان من می دونم خواندن این تاپیک ها چقدر ناراحت کننده هست و من خودم واقعا ناراحت می شم.

اما چرا اصرار داریم همه تاپیک ها را به زندگی خودمون ربط بدهیم؟ و همه چیز را هم به هم ربط بدیم؟

یک دختری براش این قدر پاکی مهمه که مثلا خواستگارش اهل فیلم و... نباشه اون وقت می گیم دخترا خودشون ناپاک هستند بعد از خواستگار این سوال را می پرسند... خب آخه چه ربطی داره این دختر که جای دختر باز کننده تاپیک نیستش که! اون دختر پاکه! خط قرمزش فرق داره.... (البته من ندیدم کسی بپرسه نمی دونم چرا به اکثریت نسبت داده میشه) باز کننده های تاپیک به هم ربطی ندارن و کاملا مستقل از هم هستند!!!

خب اگر یکی خط قرمزش رابطه محرم و نامحرمی باشه به نظر من می تونه از طرف مقابلش خیالش راحت باشه که به اون خط قرمز نرسیده! و دیگه قرار نیستهمه استثنائات برای ما رخ بده و اقلیت شامل اکثریت نمی شن!

اگر قرار باشه بین دختر و پسر یک سمت بیشتر نگران باشه به نظرم اون دختر پاکه که همه جور آدم چه ناپاک و چه پاک خواستار او هستند و در نهایت باید صداقت خواستگار را بسنجه! ولی من نگران نیستم چرا؟ چون هرگز با پسری ک روابط محرم و نامحرمی را رعایت نمی کنه ازدواج نخواهم کرد!حتی وقتی حجاب من براش مهم نباشه و جهان بینی و تزش این باشه که خانم ها تو حجاب آزادند و من اصلا آدم سخت گیری نیستم و... یعنی من می فهمم وقتی به خانمش این قدر راحت می گیره و این جور مسائل براش راحته 100 در صد برای خودش هم این جور مسائل را راحت می گیره و می گه من گناه می کنم آخرش هم توبه!!! (یعنی 0 و1 دیگه یعنی چی؟از یه طرف مردایی که غیرت بی جا دارند. از یک طرف هم مردانی که بی غیرت اند!!!)

بله خداوند توبه را می پذیره و اگر توبه واقعی باشه خود خدا کمک می کنه تا اون فرد از توبه اش پشیمون نشه و یک فرد توبه کار مثل خودش جلوی راهش قرار بگیره و یا حتی فردی که از اول پاک بوده اما توبه اون طرف را باور می کنه!!! اگه توبه واقعی باشه نباید یه گناه کبیره دیگه به اسم دروغ انجام داد! خطا را با خطا هرگز پاک نمی کنند!!!

یه مطلب دیگه واقعا واقعا و واقعا به شدت به من یکی که برخواهد خورد طرف مقابلم از من گواهی بکارت بخواهد و همون اول جواب رد بهش خواهم داد.

نه به خاطر ترس و...

به خاطر این که چقدر خط قرمز پاکی برایش پایینه!!! یعنی همین مساله براش رخ بده دیگه همه چی حله!!!

وقتی منو بشناسه و همچین چیزی را بگه یعنی واقعا درک و شعورش نرسیده که بفهمه دختری که حتی این قدر براش حجاب مهمه نمی تونه به اون مرحله برسه و قطعا من این برداشت را خواهم کرد که این آقا در چه محیطی بزرگ شده که نگرانی های ازدواجش در مورد پاکی معطوف به همین مورد شده!!!

اون دختر هم نمیاد بگه که مثلا آقای ... همش اومده همدردی و این تاپیک ها را خونده و بدبین شده. شک می کنه که محیط اطرافیانش این جور بوده و دیدگاهش این هست...

همه دختران ناپاک نیستند همون طور که شما پسران هم همتون ناپاک نیستین و این اعتراض شما هم این را نشون می ده و معلومه براتون پاکی چقدر مهمه...

به تعداد دختر پاک پسر پاک هست. دختر ناپاک که از هوا ناپاک نمیشه! یه پسر ناپاک کنارش بوده... و برعکس...

چقدر خوب میشه هر کس با هم کفو خودش ازدواج کنه! خدا هم همین را می خواد!

به نام خدا . ازهمتون ممنونم لطفا تایپیک هاتونو واسه من حروم نکنین اگه این نوشته ها واسه شما جالب هیجانیه واسه من خاطرات زندگیمه اگه شما میخونین وهیجانی میشین من مینویسم و گریه میکنم من مینویسمو نفس کم میارم.... واما اقای معاون کلانتر از حرفاتون خیلی ناراحت شدم اما بخشیدمتون چون میدونم شناختی از من ندارید من از دروغ متنفرم میگید من خیلی ساده به شوهرم خیانت میکنم بر چه اساسی این حرفو زدین؟؟؟؟ دختری هستم که زیاد خونه تنها موندم حتی شب ها........اما هیچ غلطی نکردم.... اون اقا بهم خیانت کرد،خودم اس های سکسی شو تو گوشی دوستم خوندم.... ولی من بهش خیانت نکردم، نه اینکه بهش وفادار باشم چون معتقدم هرکسیو تو گور خودش میزارم.... مگه من نمیتونستم واسه تلافی هم که شده بادوستاش اس های (س) بدم؟؟؟؟؟؟اما نخاستم فقط ولش کردم من کی گفتم میخام دروغ بگم؟؟؟؟چه حرفی زدم که احساس کردین میخام دروغ بگم؟؟؟؟اگه نوشته های منو کامل خونده باشین گفتم تنهایی رو انتخاب کردم،فقط از تنهایی میترسم،اطرافیان بافشارهایی که بهم میارن تنهایی رو برام سخت تر میکنن خاهرمم ازدواج کردو الان تنها مجرد این خونواده ام...خیلی تحت فشارم این فشارها بیشتر هم میشه...عذاب ها من هنوزم ادامه داره قبول دارم باایمان نیستم اما شما حق ندارید راجع به پاکی یا ناپاکی یا ایمان ضعیف من قضاوت کنید واسه این حرفتون واگذارتون کردم به خدا..... گفتید من اگه باشوهرم دعوا کنم میرم سراغ مرد دیگه..... مخلوق خدای من! من فقط یک دوست پسر نداشتم.... اما هیچکدومشون حتی دست هم نمیدادم وقتی از یکی جدا میشدم خودمو موظف میدونستم چند ماهی تنها باشم اگه برنگشت اگه اشتی نکردیم بعد به پیشنهاد یکی دیگه فکر میکردم دوستی داشتم متاهل بود دوست پسر هم داشت همیشه واسه کارش سرزنشش میکردم در جواب بهم میگفت شوهرمم خائنه منم جبران میکنم و من باز هم میگفتم قبر تو و شوهرت جداست دوستی داشتم بکارت داشت،همزمان چندتا دوست پسر داشت،باهیچکدومشون بیرون قرار نمیذاشت....(فقط خونه) میگفت اگه ازدواج کنه گواهی سلامت میگیره تا پیش شوهرش دختر نجیبی باشه بهش گفتم چطوری این همه خونه میری و هنوز دختری؟ گفت هر طور شده ارضاشون میکنم اما نمیزارم به بکارتم دست بزنن من فقط ی بار رفتم خونه و فقط ی بار تجربه کردم من یک نفرو به دو نفر ترجیح دادم نمیگم من ادم خوبیمو اونها بدن نه... استغفرا... اصلا منظورم این نیست میخام بگم گواهی سلامت هم چیزیو عوض نمیکنه داستان اون اقایی که فوت کرده بود حقیقت داشت چه باور کنید چه نکنید اما من بهش دروغ نگفتم حتی یک در صد هم انتظار نمیدادم بمونه چشامو بستم منتظر فوش هاش شدم اما فوشم نداد.... بماند اون داستانو واسه هیجانش نگفتم خاستم بدونین دروغ نگفتم اقای معاون کلانتر اون اقاکه بهم خیانت کرد باید به زنش بگه چه بلایی سر من اورده؟؟؟؟؟ بهش میگه عابرومو پیش همه اشناهام برد؟؟؟؟؟ میگه سعی کرد با خاهرم دوست شه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا واسه کشور و مردمم و جامعه ی بانوان متاسفم اگه ی دختری به شوهرش سر موضوع بکارت دروغ بگه جاش تو اعماق جهنم ولی مردها.... ما با اعراب جاهلیت چه فرقی داریم؟؟؟؟؟؟؟؟

- - - Updated - - -

به نام خدا ازهمتون ممنونم لطفا تایپیک هاتونو واسه من حروم نکنین اگه این نوشته ها واسه شما جالب هیجانیه واسه من خاطرات زندگیمه اگه شما میخونین وهیجانی میشین من مینویسم و گریه میکنم من مینویسمو نفس کم میارم.... واما اقای معاون کلانتر از حرفاتون خیلی ناراحت شدم اما بخشیدمتون چون میدونم شناختی از من ندارید من از دروغ متنفرم میگید من خیلی ساده به شوهرم خیانت میکنم بر چه اساسی این حرفو زدین؟؟؟؟ دختری هستم که زیاد خونه تنها موندم حتی شب ها........اما هیچ غلطی نکردم.... اون اقا بهم خیانت کرد،خودم اس های سکسی شو تو گوشی دوستم خوندم.... ولی من بهش خیانت نکردم، نه اینکه بهش وفادار باشم چون معتقدم هرکسیو تو گور خودش میزارم.... مگه من نمیتونستم واسه تلافی هم که شده بادوستاش اس های (س) بدم؟؟؟؟؟؟اما نخاستم فقط ولش کردم من کی گفتم میخام دروغ بگم؟؟؟؟چه حرفی زدم که احساس کردین میخام دروغ بگم؟؟؟؟اگه نوشته های منو کامل خونده باشین گفتم تنهایی رو انتخاب کردم،فقط از تنهایی میترسم،اطرافیان بافشارهایی که بهم میارن تنهایی رو برام سخت تر میکنن خاهرمم ازدواج کردو الان تنها مجرد این خونواده ام...خیلی تحت فشارم این فشارها بیشتر هم میشه...عذاب ها من هنوزم ادامه داره قبول دارم باایمان نیستم اما شما حق ندارید راجع به پاکی یا ناپاکی یا ایمان ضعیف من قضاوت کنید واسه این حرفتون واگذارتون کردم به خدا..... گفتید من اگه باشوهرم دعوا کنم میرم سراغ مرد دیگه..... مخلوق خدای من! من فقط یک دوست پسر نداشتم.... اما هیچکدومشون حتی دست هم نمیدادم وقتی از یکی جدا میشدم خودمو موظف میدونستم چند ماهی تنها باشم اگه برنگشت اگه اشتی نکردیم بعد به پیشنهاد یکی دیگه فکر میکردم دوستی داشتم متاهل بود دوست پسر هم داشت همیشه واسه کارش سرزنشش میکردم در جواب بهم میگفت شوهرمم خائنه منم جبران میکنم و من باز هم میگفتم قبر تو و شوهرت جداست دوستی داشتم بکارت داشت،همزمان چندتا دوست پسر داشت،باهیچکدومشون بیرون قرار نمیذاشت....(فقط خونه) میگفت اگه ازدواج کنه گواهی سلامت میگیره تا پیش شوهرش دختر نجیبی باشه بهش گفتم چطوری این همه خونه میری و هنوز دختری؟ گفت هر طور شده ارضاشون میکنم اما نمیزارم به بکارتم دست بزنن من فقط ی بار رفتم خونه و فقط ی بار تجربه کردم من یک نفرو به دو نفر ترجیح دادم نمیگم من ادم خوبیمو اونها بدن نه... استغفرا... اصلا منظورم این نیست میخام بگم گواهی سلامت هم چیزیو عوض نمیکنه داستان اون اقایی که فوت کرده بود حقیقت داشت چه باور کنید چه نکنید اما من بهش دروغ نگفتم حتی یک در صد هم انتظار نمیدادم بمونه چشامو بستم منتظر فوش هاش شدم اما فوشم نداد.... بماند اون داستانو واسه هیجانش نگفتم خاستم بدونین دروغ نگفتم اقای معاون کلانتر اون اقاکه بهم خیانت کرد باید به زنش بگه چه بلایی سر من اورده؟؟؟؟؟ بهش میگه عابرومو پیش همه اشناهام برد؟؟؟؟؟ میگه سعی کرد با خاهرم دوست شه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا واسه کشور و مردمم و جامعه ی بانوان متاسفم اگه ی دختری به شوهرش سر موضوع بکارت دروغ بگه جاش تو اعماق جهنم ولی مردها.... ما با اعراب جاهلیت چه فرقی داریم؟؟؟؟؟؟؟؟

اگر از گذشته خودتان ناراحت هستید با این چنین دوستانی که وصفشان کردید رفت و آمد نکنید و آدم های بهتری برای دوستی پیدا کنید. اینها دوست نیستند دشمنند.

دوستان گلم از وقتی این اتفاق واسم افتاد تو انتخاب دوست بیشتر دقت کردم الان به جز بچه های دانشگاه که فقط در حد هم کلاسی هستن فقط یک دوست دارم که اون هم مثبت حرف هاتون بهم کمک کرد،یک جورایی تصمیم گیری برام راحت تر شده رو کمک خدا هم حساب کردم..... دیگه نمیخام این بحث ادامه پیداکنه(میترسم یکی از اطرافیانم به اینجا مراجعه کنه... بلافاصله میفهمه این نوشته ها مال منه) امیدوارم اونها اینجا نیان نمیگم خیلی کمکم کرد اما واسم مفید بود(هرچند که این مدتی که اینجا بودم حال روحیم برگشت به روزهای اولم....داغون داغون) کاش میتونستم اینهارو پاک کنم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط معاون کلانتر

معرفی تاپیک هایی مثل زنی که ازدواج کرده ؟؟!! به ایشون جهت استفاده از کامنت های مدیر همدردی و فرشته مهربان که برای زنی با شرایط متفاوت نوشته شده و تعمیم اون برای دیگران اصلا صحیح نیست

---

اقای معاون کلانتر تاپیکی که دوستمون معرفی کردن اتفاقا به نظرم کاملا مناسب با مشکل این دوستمون بود چون اون خانم هم بکارتشون از بین رفته بود و ترمیمش کرده بودن و یه خواستگار داشتن که نمیخواستن و نمیتونستن بهش بگن...و البته توبه واقعی کرده بودن و بسیار پشیمون هم بودن برین تاپیکشو بخونین
نمی توانم راستش را بگویم. وای هرگز نمیتوانم.

حتی یه جا مراجع پرسیده که نیازی نیست که طرف بدونه(با توجه به اینکه خودشون قبلا اشاره هم کردن که :

ولی از بین حرفاش متوجه شدم روی این قضیه بسیار حساسه. میدونم که بهش بگم ، میره. تمام.)

ولی خانم فرشته مهربان بعد از راهکارهایی که خودتون برین بخونین و طولانی میشه همشو بگم در نهایت گفتن که :

نه نیازی نیست بدونه .
اگر قرار بود کسی بدونه ، خدا پرده ها را کنار میزد و نشون میداد به همه .
شما حق نداری ذهن او را نسبت به چیزی که گذشته و تکرار نمیشه درگیر کرده آزار دهی ،خودت را که داری آزار می دهی به غلط ، او را حق نداری آزار دهی .

برین همه پستهاشو بخونین متوجه میشین که زیاد شرایطش تفاوتی با این تاپیک نداره و دوستان تاپیک مناسب این خانم را معرفی کردن....:72:

سلام سمیه جان.

بابت اینکه ناراحتت کردم واقعا متاسفم. من قصد توهین یا ناراحت کردن تو رو نداشتم . گفتم هر کس در مورد دیگران با توجه به شرایط خودش نظر میده.

ببین من میدونم مشکل تو اصلا رابطه و بکارت و گواهی و این جور چیزا نیست. مشکل تو اینه که تو خانواده ای زندگی میکنی که بزرگترین سر افکندگی برای یه دختر مجرد موندنشه!!!

از یه طرف مشکلات مربوط به اون آقا و از طرف دیگه مشکلات و درگیری هات با خانواده و توقعاتشون از تو واقعا داره اذیتت میکنه تو هم این وسط موندی چیکار کنی که از این وضع خلاص

بشی.

تو هر مدل خانواده ای اگه پسری بخواد مجرد بمونه واقعا عیب و ایراد نیست ولی تو یه خانواده ی سنتی مجرد موندن یه دختر واقعا بزرگترین گناهه!!!

پسرا نمیفهمن من چی دارم میگم. اونایی هم که تو خانواده ای زندگی میکنن که حداقل یه خواهر یا مادر یا کسی که بخواد ازشون حمایت کنه پیششون باشه هم نمیفهمن من چی میگم.

تو داری تو یه جامعه زندگی میکنی که هیچ کس حالیش نیست با این طرز نگاهش چه بلایی داره سر تو میاره.

نه اون خانوم چادری مسلمونش که تا نوک دماغش چادر سر میکنه نه اون آقای با اعتقادات دینی کاملش.

طرف فک میکنه الان جاش تو بهشت برینه ولی غافل از اینکه... نمیدونم اگه خدا گناه عذاب دادن یه دخترو هم طراز قتلش در نظر نگیره بی عدالتی کرده.

هیچ کس نمیفهمه تو از درون داری له میشی !!!! برای چی؟ واسه این که احساس میکنی وظیفه ته ازدواج کنی. ازدواج نکنی باید حرف این و اون رو بشنوی.

حالا شرایط تو ممکنه به مراتب بهتر باشه یا بدتر. به هر حال فکر میکنم اونقدرا هم که میگی تحت فشار نیستی. آخه خانواده ات گویا زیاد مذهبی نیستن.

میدونم گفتی مذهبی نیستی ولی بابت همین لطف بزرگ خدا بهت برو خدا رو شکر کن که تو خانواده ی مذهبی نیستی. الان با این وضعت باید میرفتی خودتو میکشتی.

به نظر من اگه عرضه داشتی نمیذاشتی اون پسره همچین غلطی بکنه. پس مطمئن باش عرضه ی تحمل فشارای خانواده تو نداری. پس یکی رو پیدا کن باهاش ازدواج کن.

یه پولی چیزی جور کن برو پیش یه دکتر عمل ترمیم انجام بده من واقعا نمیدونم چه جوریه و هیچ اطلاعی در موردش ندارم ولی حتما پیگیر باش.

به کسی چیزی نگو و براز یه راز بمونه . به هر حال کار اون پسره تجاوز محسوب میشد و اون موقع میتونستی پیگیرش بشی و حالشو بیاری سر جاش ولی خوب بچگی کردی.

بعد از اینم نترس اگه مزاحمت شد به پلیس اطلاع بده ولی زیاد پا پیچش نشو بذار یه سابقه مزاحمت براش ثبت بشه. یعنی شکایت کن بذار تو کلانتری ثبت بشه ولی زود رضایت بده.

در نهایت تمام سعیتو بکن که ازدواج کنی و یه بار گفتم دلت به حال خودت بسوزه. با پسری ازدواج کنی که این جور چیزا براش مهم نباشه.

این نظر شخصی من بود و بابت سوالایی که تو پست قبلیت از من پرسیدی جوابی به جز معذرت خواهی ندارم.

برو ورزش کن و پیش روانشناسم برو. باید به خودت برسی. این جوری داغون بشی هیچ کس به دادت نمیرسه. هر کس فقط واسه خودش مهمه.

موفق باشی.

سمیه جان ببخشین میخواستم پست قبلی رو تکمیل کنم برا همین دوباره مجبورم یه پست بذارم:72:
و اونم این هست که بازم میگم من تو پست قبلی قسمتی از حرفهای فرشته مهربان رو نوشتم و راهکارای قبلش رو که فرشته مهربان گفته رو ننوشتم و اونا خیلی مهمن و خواهشا اگه میخواین استفاده کنین حتمااااااااااااا اون تاپیکو کامل بخونین و تنها به پست قبلی من اکتفا نکنین چون پست من فقط یه چیزایی توش هست و کامل نیست وحتما کل تاپیک زیر رو بخونین که نظر کارشناسا رو بدونین....

http://www.hamdardi.net/OLD/thread-25759.html


امیدوارم راه درست رو تو زندگیتون برین....

سلام
دوست من شما اگر متوجه جریانی میشدید که برای توجیح روابط غیر اخلاقی از هر اقدامی کوتاهی نمیکنند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند متوجه میشدید چرا حرف های من انقدر تلخه

اگر مردی میاد اینجا و تشویقت میکنه و میگه چیزی نشده فقط یک هدف داره که همه آلوده بشن و صید بیشتری داشته باشه

اگر دختری میاد اینجا و تشویقت میکنه فقط یک هدف داره تا همه مثل هم بشن و اون دیگه انگشت نما نباشه و احساس تنهایی نکنه

من دوتا دوست دارم غرق این روابط هستند یکی مذهبی که به اسم خدا و دین و با استدلالهایی مثل صیغه وپیامبر گفته و خدا حلال کرده و ... کاراشو توجیح میکنه و دیگری به اسم روشنفکری و تمدن و قرن جدید و امثال اون

سمیه عزیز اگر من حرفی زدم برای این بود که یک عده هستند که وقتی فردی احساس عذاب وجدان میکنه بجای اینکه ریشه ی این مشکل رو در وجودش پیدا کنن با توجیح کردن روابطش اون بار رو از دوشش برمیدارن و اون فرد رو به سنگدلی تشویق میکنند همونایی که معتقدن باید گرگ شد یا انقدر مار بخوریم که افعی بشیم و امثال اونها

من به شما گفتم که این رابطه کامل پله پله بدست آمده و حاصل روزها و ماه هاو سالها رفتار اشتباه بوده نه ظرف پانزده دقیقه

شما تا حالا کلی دوست پسر داشتید و معلوم بود که نتیجه اون این میشه که یکیشون با توجیحاتی که از خودش در خصوص رابطه جنسی ارائه میده عملی که نباید رو مرتکب میشه

مطمئنا من اگر به شما میگفتم که دوست پسر داشتن غلطه و این کارتون اشتباهه و یکی دیگه میگفت خیلی خوب کاری کردی که دوست پسر داشتی و هیچ ایرادی نداره شما حرف نفر دوم رو گوش میدادی چون شیرینتر بود و حرف من تلخ بود و منو نفرین میکردی و به خدا واگذار میکردی و ...
و بواسطه ساده انگاری کارت این سرگذشت نصیبت شد و با طناب پوسیده این افراد وارد چاه میشدی

تو همین الان هم ناراحت نیستی و میگی دستم بهشون نخورده بود و هنوزم در اشتباهاتت محصوری ، در حالی که همون دوستی ها نتیجه اش شد وضعیت امروز تو نیازی نبود که دستت به کسی بخوره ، اتفاق بدتری در ذهن تو در حال رخ دادن بود که نتیجه اش شد این

شما از اول دختری نبودید که خواستار رابطه باشید اما اینطور شدید
هیچ زن و مردی که دارن به همسرشون خیانت میکنند از اول اینطوری نبودن ، اینو مطمئن باش

فقط کم کم شروع کردند به برقراری رابطه با جنس مخالف با نام برادر و خواهر و اینکارو ادامه دادند و در نهایت اشتباه نابخشودنی دیگه

فردی که سرقت مسلحانه انجام میده اول از دزدین یه تیکه نون شروع کرده و اگر یک نفر سر راهش بود و اتفاقی براش می افتاد که سرش به سنگ بخوره کارش به اونجا کشیده نمیشد مطمئنا در جمعی حظور داشته که همون دزدی کوچک رو به نظرش زیبا جلوه دادن که کارش به اینجا کشید

تمام حرف های من این بود که طرز فکر و نگرشتون رو تغییر بدید

اون دوستایی که میگن خدا بخشید و تموم شد و گذشته ات بود و مال خودت بود و هر کاری که کردی هیچ ایرادی نداره
از سر دوست داشتن شما با شما این حرف ها رو نمیزنن

اگه مادر و پدر بچه ای که اشتباه میکنه رو تنبیه میکنن از روی محبتشونه نه از روی بیرحمی و اگر رفیق ناباب تشویق به خلاف میکنه از روی حسادت و کینه است نه دوستی

فرضا پسری که سیگار میکشه وقتی پدرش بفهمه حسابی تنبیهش میکنه اما اگه دوستش بفهمه برای اینکه به دوستیشون آسیبی نرسه و چون فقط به فکر استفاده از طرف مقابله سعی میکنه کارش رو توجیح کنه و یه امر منطقی عنوان کنه

شما فکر میکنید چرا من جوش آوردم و چرا خدا کلی توی قرآن به این روابط گیر داده؟
در حالی که از دید بغیه دوستان یک کار پیش پا افتاده است که راحت میشه فراموشش کرد
همین رابطه به ظاهر ساده و چند دقیقه ای ممکنه به اندازه کل طول زندگیت دردسر ساز بشه و مسیر زندگیت رو تغییر بده :

1. احتمال داره باردار شده باشی (زندگی یک بچه هم در خطره )
2. احتمال داره خدایی نکرده از اون پسر که اینکاره بوده بیماری بگیری (ایدز ،هپاتیت، بیماری جنسی)
3. از جنس مخالف زده شدی (همه پسرا رو بد میدونی)
4. این رابطه تا ابد تو ذهنت میمونه(موقع برقراری رابطه با همسرت یک الگو بد یا خوب در ذهنت داری)
5. این رابطه مانعی برای ازدواجت شده
6. این رابطه عامل عذاب وجدان و ندامتت شده
و...
هزار و یک مشکل وحشتناک بخاطر دو دقیقه رابطه

اگر خدا مجازاتی برای اینکار در نظر گرفته ، و این کار رو بارها گناه بزرگ محسوب کرده بخاطر حکت و رحمتش بوده و اینکه چقدر شما رو دوست داشته چون با اینکاری که کردی بزرگترین لطمه رو به روح و جسم خودت وارد کردی

تو از کجا میدونی که من پاکم یا ناپاکم
اگر من گفتم اینکار ها رو نکن یعنی خیلی پاکم!!!

دوست من مصداق حال و روز الان تو در این ضرب المثل خلاصه میشه:

هر کی خربزه میخوره پای لرزش میشینه

در نهایت نه من خدا هستم نه انسان پاکی هستم نه پیامبر هستم و نه ...
خود من اگر در شرایط تو بودم با احتمال بالا ممکن بود اقدام به ترمیم کنم و چیزی به همسرم نگم ، چون هر فردی به خودش فکر میکنه
اما حالا در نقش یک راهنما هستم

شاید خود من سیگاری باشم ولی قطعا دیگران رو تشویق میکنم به نکشیدن سیگار

بحرحال اگر بخاطر این مسئله تحت فشار جسمی و روحی و روانی هستی بهتره کاری که خودت فکر میکنی صحیحه رو انجام بدی فقط این کار برات درسی بشه که دیگه اشتباهات مشابه اون رو انجام ندی و به خدا نزدیک تر بشی و دستتو از دستش رها نکنی

هر وقت فردی سر راه تو قرار گرفت که از روی دوستی حرف تلخی بهت زد بخاطر تلخ بودن حرف هاش ازش دلگیر نشی و راهتو ادامه بدی و به جای اون چند لحظه باایست و کمی به حرف هاش فکر کن

من اگر بخوام تو رو قضاوت کنم باید کفش های تو رو بپوشم و فرسنگ ها با اونها راه برم

نتیجه گیری خود من :
کاری که فکر میکنی درسته رو انجام بده (حتی اگرمخفی کردن رابطه از همسرت باشه)
اما سه نکته رو در نظر بگیر
1. سعی نکن خودتو توجیح کنی و اشتباهاتت رو بپذیر
2. سعی نکن اشتباهت رو ساده بگیری یا فراموش کنی و ازش درس بگیر
3. سعی نکن به این مسیر ادامه بدی با همین تفکرات و جهان بینی که داری و مسیرتو تغییر بده

امیدوارم سرت به سنگی که راهتو عوض کنه خورده باشه که در غیر اینصورت ........
دوست من موفق باشی

جناب معاون کلانتر از حذف پست مفیدتان در این تاپیک متاسفم. پیشنهاد میکنم با یک پیام نظر جناب مدیر را نیز درباره لزوم حذف آن پست جویا شوید, شاید ایشان نظر دیگری داشتند.:72: