-
سرد بودن همسر
با سلام من پسری بیست و ساله ام که با دختر دایی ام به مدت یک سال شیرینی خورده بودیم و الان پنج ماه است عقد کردیم ولی احساس می کنم مرا دوست ندارد،بی احساس بودنش در دوران شیرینی خوردن را رویحساب محرم و نامحرم می گذاشتم ولی حالا ک محرمیم چرا اینقدر سرد است؟هنوز یکبار به من نگفته دوستت دارم یا یکبار نشده به من زنگ بزند یا وقتی بوسش می کنم او هم مرا ببوسد]خواهشا کمکم کنید
-
نگران نباش دوست من. دخترا خلاف پسرها اول محرم یا نامحرم بودنشان توی احساساتشان تاثیر چندانی نداره. و اینطور نیست که تا محرم شدن همه کاری بکنن!!
تو باید فرصت خیلی زیادی به اون بدی. ظاهرا مشکلت حاد نیست چون تمام دخترا این برخورد ها رو دارن. و اصولا خودشونو مفعول میدونن.
تو باید فوق العاده محبتت رو چه زبانی چه رفتاری نشون بدی. البته هر از چند گاهیم به اون تلنگری بزنی. مثلا بشین نزدیکش و اصلا دست بش نزن طوری که فکر کنه نادیده گرفته شده ببین نزدیکتر میشه یانه!!
خب شما هم سنت تقریبا کمه و مشتاقی تا هر چه زودتر همه اتفاقا بیوفته اما عجله نکن. دخترها واسه ابراز احساساتشون به زمان و شرایط بیشتری نیاز دارن.
نگران نباش و امیدوار به آینده ات زندگی با شادی رو با دختری که دوستش داره پایه ریزی کن.
-
ممنون از پاسختون،،،ولی مثلا این همه که من بهش محبت می کنم بهش میگم دلم برات تنگ شده (چون توی یه شهر نیستیم و گاهی دو سه هفته همدیگه رو نمی بینیم)اینقدر که میگم دوستت دارم،هیچ کدومش رو جواب نمی گیرم،فقط وقتی میگم دوستم نداری میگه حرفای الکی میزنی تفکرهای خودته،
حتی یه بار نگفته بیا خونمون من خودم هستم که خودمو کوچیک میکنم و میرم،،،
آخه منم دل دارم یعنی آرزو ندارم یه بار بهم زنگ بزنه یه بار بوسم کنه یه بار بگه دلم برات تنگ شده،مثلا بعد چند وقتکه همدیگه رو می بینمیم هیچ حرف خاصی نمی زنه میگم خب چیزی بگو میگه هیچی ندارم بگم،نمی گم دوستم نداره ولی فک میکنم اهمیتی هم براش ندارم
خواهشا اگه کسی می تونه راهنماییم کنه تشکر!:72::72:
-
کاربر گرامی میشه توضیحات بیشتری بدین. همسرتون چند سالشونه؟ در خانوادشون روابط به چه شکلیه؟ آیا در روابط خانوادگیشون آدمای گرمی هستند؟
-
سلام روزتون بخیر
احتمالا ایشون از مهارت های زندگی زناشویی و دنیای مردا خبر ندارند و چون شما اولین مرد زندگیون هستین اینطور برخورد میکنن. به نظر من کتاب های مرتبط با این مسئله براشون تهیه کنید یا با هم برین بخرید و اظهار کنید برای بهتر شدن روابط با هم اینارو بخونید... و اینکه ایشون همسرتون هستن مستقیما و با مهربونی خواسته خودتونو باهاشون در میون بزارید و بگین به محبت کلامیشون نیاز دارین.. شاید خجالت بکشن یا کلا تو خونوادشون اینطور بیان احساسات نبوده اما میتونید با همدیگه ایجادش کنید... :72:
-
از همه دوستای محترمی که راهنمایی هاشون رو در اختیار من قرار میدن متشکرم!
نامزد من 18 سالشه یه داداش کوچکتر از خودش داره که بعضی وقتا اینقدر قربون صدقش میره و بوسش میکنه که من میخوام از حسادت بمیرم،من نیاز دارم که کسی دوستم داشته باشه حالا تقع ندارم قدری که من دوستش دارم دوستم داشته باشه ولی خب....
به نظرتون اگه بهش کم محلی کنم جواب میده!مثلا اون هیچ وقت زنگ به من نمی زنه ولی من روزی یه بار میزنم اگه بیام و تا چند روز بهش زنگ نزنم وضع رو خراب تر نمی کنه؟؟؟؟
- - - Updated - - -
از همه دوستای محترمی که راهنمایی هاشون رو در اختیار من قرار میدن متشکرم!
نامزد من 18 سالشه یه داداش کوچکتر از خودش داره که بعضی وقتا اینقدر قربون صدقش میره و بوسش میکنه که من میخوام از حسادت بمیرم،من نیاز دارم که کسی دوستم داشته باشه حالا تقع ندارم قدری که من دوستش دارم دوستم داشته باشه ولی خب....
به نظرتون اگه بهش کم محلی کنم جواب میده!مثلا اون هیچ وقت زنگ به من نمی زنه ولی من روزی یه بار میزنم اگه بیام و تا چند روز بهش زنگ نزنم وضع رو خراب تر نمی کنه؟؟؟؟
- - - Updated - - -
از همه دوستای محترمی که راهنمایی هاشون رو در اختیار من قرار میدن متشکرم!
نامزد من 18 سالشه یه داداش کوچکتر از خودش داره که بعضی وقتا اینقدر قربون صدقش میره و بوسش میکنه که من میخوام از حسادت بمیرم،من نیاز دارم که کسی دوستم داشته باشه حالا تقع ندارم قدری که من دوستش دارم دوستم داشته باشه ولی خب....
به نظرتون اگه بهش کم محلی کنم جواب میده!مثلا اون هیچ وقت زنگ به من نمی زنه ولی من روزی یه بار میزنم اگه بیام و تا چند روز بهش زنگ نزنم وضع رو خراب تر نمی کنه؟؟؟؟
-
سلام شما حق داری که از طرف همسرت محبت ببینی و بشنوی به نظر من یک دفعه باهاش کم محل نشو اول خواسته هات رو براش توضیح بده و عین این حرفایی که اینجا زدی رو بهش بگو...بگو میدونم که بهم علاقه داری ولی دوست دارم از زبونت این جمله رو بشنوم و نمیدونی چقدر برام خوشحال کننده است و از این حرفا کاملا مستقیم بهش بگو نذار همین مساله کوچیک تبدیل به یه مشکل اساسی داره شاید همسرت متوجه نیست که شما دلت محبت کلامی میخواد خوب شما باید ملتفتش کنی ...اگر باهاش حرف زدی و دیدی جواب نمیده و بازم بی تفاوته حالا باید یه کم بی محلیش کنی تا خانومت متوجه بی محلیت بشه اینطوری هم حرف دلت رو بهش زدی و هم بهش فرصت دادی وگرنه اگه همینطوری و بدون مقدمه باهاش کم ارتباط بشی بیچاره از کجا بفهمه که چت شده یهو؟؟!!
-
آخه غرور آدم نمی شکنه به یکی بگی دوستم داشته باش و بهم توجه کن!با اینکه یه جورایی بهش گوشزد کردم !
-
شاید داری بهش محبت زیادی میکنی هر چیزی زیادش خوب نیست شما هم یکم کم محلی کن و در ابراز علاقه و محبت کردن افراط نکن ببین تغییری ایجاد میشه
-
آقا محسن غرور تو رابطه زناشویی معنا نداره بعدشم شما که بهش التماس نمیکنی فقط خیلی عادی درخواستت رو عنوان میکنی درضمن شاید همسرت هم دقیقا فکر شما رو میکنه مثلا با خودش میگه آخه غرور آدم نمیشکنه که به طرف بگی عاشقتم !!!! به هر حال خود دانی من فقط خواستم بهتون بگم که الان این یه موضوع ناچیزه ولی اگر تو دلتون تلنبار بشه خدامیدونه کجا سر باز کنه ...
-
این رفتار چند علت داره
1.خجالتیه
2.بلد نیست عشقش رو بیان کنه
3.هنوز اون علاقه ای که به عنوان یه همسر باید بهت پیدا کنه رو نداره
-
آقا محسن گل واسه چی غرورت بشکنه .
حتما بهش بگو .
همین چیزایی که به ما میگی به خودش بگو . بگو دوست دارم توام تماس بگیری بگو دوست دارم دوستت دارمو ازت بشنوم منو ببوسی و ... خب وقتی بهش میگی دوستم نداری معلومه اونم در جواب میگه حرفای الکی نزن .
بعضی دخترا دوست دارن طرف مقابلشون همش پیشقدم باشه متوجه نیاز طرف مقابل نیستن . باید خیلی صبور باشی . شما هر دوتون سن و سالتون کمه . خب اونم 18 سالش بیشتر نیست شاید سخته براش ابراز کردن . خجالت میکشه . شاید زمان بیشتری نیاز داره بهت علاقمند بشه . اگه اون صحبت نمیکنه شما صحبت کن از برنامه هات واسش بگو . سعی کن متوجه شی چه چیزایی دوست داره اون کارارو واسش انجام بده .
اتفاقا به نظر من اصلا الان بی محلی نکن . میدونم شما هم نیاز داری به توجه اما الان وقت بی محلی نیست اتفاقا باید بیشتر توجه کنی که بهت علاقمند بشه . دخترا مثل پسرا نیستن . وقتی یه نفر بهشون زیاد ابراز علاقه کنه و توجه نشون بده کم کم خیلی علاقشون زیاد میشه وابسته میشن .
احتمالا ازون دسته دختراییه که زیاد اهل پیشقدم شدن نیست ولی میتونی محبتشو بیشتر کنی . اما شدیدا تاکید میکنم که خواسته هاتو بهش بگو . نگران غرور و این حرفا نباش غرور اینجا معنایی نداره . همونطور کعه بهش محبت میکنی و چیزی براش کم نمیذاری بذار متوجه شه که شمام چه چیزایی دوست داری
راستی یه چیزی به ذهنم رسید میگی یه داداش کوچیک داره خیلی قربون صدقش میره از حسادت میمیری ، به جای حسادت و حساسیت رابطتو با داداششم میتونی خوب کنی وقتی ببینه داداششو دوست داری خونوادشو دوست داری علاقش به شما هم بیشتر میشه . یه خورده زرنگ باشی میتونی دلشو بدست بیاری
موفق باشین:72:
-
اول باهاش صحبت کن قبول نکرد رفتارت رو باهاش سرد کن
منم دقیقا همسرم (عقد هستم)عین همسر تو بود خیلی باهاش صحبت کردم دیدم فایده نداره
دیگه خیلی کمتر بهش زنگ میزدم و باهاش بیرون میرفتم دقیقا عین یه برادر باهاش رفتار کردم
الان اون افتاده دنبال من و من فراری هستم
زنگ میزنه درجا قطع میکنم اسمس هاش رو یکی درمیون جواب میدم کمتر دیدنش میرم
البته حواسم هست که زیاده روی نکنم ولی باید اقتدار نشون داد
از زن جماعت باید فرار کمی تابیان سمتت اگه بهشون توجه کنی فکرمیکنن دختر امپراطور هستن
ولی وقتی نگاهشون نکنی دیگه غروری براشون نمیمونه و غرورشون رو برات میشکنن
(جنبه محبت ندارن)
-
سلام عزیزم
دختر داییتو که دیگه باید روش تا حدودی شناخت کامل داشته باشی
وقتی بش میگی خب دوستم نداری میگه این حرف چیه حرف الکی نزن
خوب راست میگه اگر نه که جواب مثبت به شما نمیداد شوهرش بشی
پس حتما دوستون داره و اینکه شما مرد زندگیش باشی مشکلی نداشته
توجه و محبتت رو حفظ کن تعادل برقرار شه
نکته جالبی بود با داشش و خانوادش گرم باش
میدونم اذیت میشی درکت میکنم خودمم مردم و همسن شما هستم
اما همیشه خاسته هات رو ب زنت بگو ب جایی که اینجا اول به ما بگی ب او بگو زمان میبره اما درست میشه پسر سخته اما صبر داشته باش داداشی
بالاخره ب این درک باید برسه که اگر بخاد با این روند پیش بره مشکلای بیشتر و ناخوشایندی براش پیش میاد ک اصلا نمخاد تو ذهنش راه بده
-
آقا مهدی اشتباه نکنید :72:
مرد باید اقتدارش رو تو جراتش نشون بده ... اونجایی که مشکلش رو جراتمندانه با همسرش مطرح کنه
مرد باید اقتدارش رو تو حفظ آرامش و امنیت زنش نشون بده ... مرد مقتدر نمیذاره قلب همسرش بشکنه
اقتدار به جواب ندادن تماس و پیام نیست ...لطفا همسرتون رو نرنجونین ... قلبش رو نشکنین :81:
رفتار همسر آقا محسن هم مثل خانم شما به دلیل عدم مهارت و عدم آشنایی به روابط بین زوجینه ... به معنی سرکشی یا عدم اقتدار شما و آقا محسن نیست .
زندگی میدان جنگ و بازی موش و گربه نیست که یکی دنبال دیگری بدود :81:
آقایون باید با شناخت روحیات خودشون و همسرشون تکیه گاه مستحکم برای خانواده باشن و زندگی سالم و توام با آرامش برای همسرشونن فراهم کنن.
لطفا بیشتر در این مورد دقت کنید...:72:
-
گاهی وقتا آدم باید خواسته هاشو از طرف مقابل بیان کنه تا برآورده بشه...فک کنم خانوم شماهم جزو اون دسته است که باید بهش بگین که ازش چه توقعاتی دارین......نذارید این خواسته ها کم کم تو قلبتون جا بگیره..اینطوره خدایی نکرده یدفعه ای زیاد میشه و بروز میدین و .................:72::72:
-
آقا مهدی شما فکر کنم با همسرتون مشکل دارین که با این لحن صحبت میکنین . (زن جماعت!!!!!)
این دقیقا اخلاقه آقایونه که وقتی محبت زیادی ببینن بی توجه میشن و فراری .
البته اینا همش کلیاته آدما با هم فرق دارن . تعادل تو همه چیز خیلی خوبه ولی محبت اکثر خانومارو جذب میکنه .
-
آقا مهدی الان قطع میکنی و باعث میشی زنت غرورش رو بشکنه فک نمیکنی بعدن بد بشه؟؟؟؟
بعد خالا شاید خانم شما اعلاقش اینجوریه که باهاش خرف زدی نفهمیده و اینجوری به قول هودت ادب شده
لطفا به بقیه تعمیم نده
حالا در مورد مشکل مراجع اصلی
ببین هانمت سنش کمه و تو باید ببینی رابطه ی دایی و رندایی ات چطور بوده هانمت هم مث اونا رفتار میکنه
خودم رو مثال میزنم
من تو هونه مخبت کلامی بین پدر و مادرم ندیدم (مامانم بابام رو دوست نداشته و یه ازدواج سنتی 30 ساله رو در نظر بگیر که مادرم رو به زور دادن و الان میگه بعضی وقتا )
خواهرم ازدواج کرده و وقتی شوهرش از سرکار میاد خواهرم میره استقبال
ولی مامانم مسهره میکنه ( من ار الان با هودم قرار گذاشتم جلو مامانم از شوهرم استقبال نکنم)
الانم مامانم هی میگه فقط مرد باید ناز زنش رو بکشه
خوب من تا 18 ساگی و حتی بعد اون درست تفکر مادرم رو داشتم
حتی این رو دروغ نمیگم تا 22 سالگی نمیدونستم خیلی عذر میهوام مرد و زن همدیگر رو نوارش میکنن و یا رابطه ی ....... چطور هست
کلیاتی که تو کتابای دبیرستان هوندیم رو چرا ولی اصل ماجرا تو درس تنظیم هانواده که تو ترم آهر لیسانس برداشتم فهمیدم
اینا رو میگم که بفهمید بعضی خانما چفدر ممکنه ناآگاه باشن چون اصلن جستجو در مورد یه همچین چیزایی بره یه خانم قبیح هست و هتی یه دوره ای دوستای دبیرستانم بچه هایی رو که اینجور رمان ها رو میهوندن مسخره میکردن
بعد چیزایی که یاد گرفتم
مثلا باید به مردا هم محبت کرد و ..... تو سنای بالاتر از دوستای دانشگاهم یا سایتایی مث همین جا یا کتابای باربارا دی آنجلیس بوده
خب شما فرض کن من تو 18 سالگی ازدواج میکردم دقیقا ممکن بود بشم مث همسر شما ( حتی بعضی عانما که تو سن کم ازدواج میکنن تا شب زفاف هم چیزی نمیدونن و از طریق مادرشون اون شب تو یه اتاق در بسته چیزایی بهشون گفته)
حالا شما هم چه اشکالی داره
بگو به همسرت که نیاز به مخبت کلامی داری
هدیه براش از اینجور کتابا بخر
رمان بهر
نام کاربریت رو عوض کن و اینجا رو بهش معرفی کن
فرار نیست به پاش بیفتی التماس کنی که میگی غرورم خرد میشه