نیاز به کمک فوری دارممطرح کردن ازدواج اینترنتی با خانواده ها

سلام
ما حدود 1سال و نیم پیش از طیق اینترنتو چت آشنا شدیم .و تقریبا از همه نظر برای هم مناسب هستیم و هم کفو هم هستیم
من 21 ساله و ایشون 22 سالشه.مشکلی که هست اینه که ما میخوایم کم کم خانواده هامونو ذر جریان بزاریم تا بعد از سربازی ایشون رسما ازدواج کنیم ولی خانواده هامو نمیتونن اینترنتی بودن رابطه مون رو بپذیرن و باید بگیم جای دیگه ای آشنا شدیم اما نمی دونیم کجا؟!
یعنی مطرح کردن اینترنتی بودن این رابطه محاله
مشکلی که هست اینکه اهل دو شهر متفاوتیم و در دو شهر متفاوت درس خوندیم و رشته های تحصیلیمون کاملا متفاوته و هیچ اشتراکی هم از نظرمحل کار و تحصیل نداریم
به نظر شما چیکارکنیم؟؟؟
لطفا اگه فکری به نظرتون میرسه کمک کنید
ممنون

- - - Updated - - -

هیچ کس هیچ راهی به نظرش نمیرسه؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا همه فقط میخونین و میرین بابا خوب یه کم فکر کنید.یه کم کمکمون کنید

سلام.اول خواستم بگم حالا که آشناییتون از طریق اینرنت بوده حواستون رو بیشتر جمع کنید و مخصوصا اینکه از دو شهر متفاوت هستین همه جوانب رو در نظر بگیرین.
در مورد راه آشناییتون مثلا میتونین بگین یه سمیناری چیزی تو شهر شما بوده(سمینارایی مثل روشهای خلاقیت یا سمینارای مربوط به ازدواج موفق تو خیلی از شهرا برگزار میشه) و این آقا تو اون سمینار بودن و اومدن محترمانه به شما گفتن میخوام باهاتون آشنا شم و شما شماره منزلتون رو بهشون دادین بعدش مادر ایشون باید تماس بگیرن و شما مثل اینکه بار اول هست ایشون رو می بینید این یه خوبی هم داره که شناختتون این بار با حضور خانواده ها که با تجربه تر از شما هستن صورت می گیره.یا مثلا بگین یکی از همکلاسیاتون ایشون رو که از فامیلای خودش بوده معرفی کرده.یا مثلا ایشون اومدن دانشگاه شما برای دیدن دوستشون و به این طریق با شما آشنا شدن.البته اینا یه جوری دروغ گفتنه من جای شما بودم حداقل به مادرم طرز آشناییمون رو میگفتم ولی خب حالا که قراره بگین به روش دیگه ای آشنا شدین حالا هر شیوه ای رو که گفتین باید به عواقبش فکر کنید و جلوی سوتی های احتمالی رو بگیرین:227:

سلام

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط narsis93

ما حدود 1سال و نیم پیش از طیق اینترنتو چت آشنا شدیم .و تقریبا از همه نظر برای هم مناسب هستیم و هم کفو هم هستیم

---

چه طوری اینقد کامل هم رو شناختید؟چند بار همدیگه رو دیدید؟چند بار باهم بیرون رفتید؟تا جواب این سوال ها رو ندید فک نکنم کسی پاسخی واستون بنویسه...

درمورد خوبی یا بدی اشنایی اینترنتی تجربه ای ندارم و نشنیدم خدایی.پس نظری ندارم.
اما
شما هم کفو هم هستید
بعد
اهل دو شهر متفاوتید
در دو شهر متفاوت درس خوندید
رشته های تحصیلیتون کاملا متفاوته
هیچ اشتراکی هم از نظرمحل کار و تحصیل ندارید

یعنی چی اونوقت؟
کجاتون کفوه پس؟
چرا از گفتن اینکه رابطتون با اینترنت شروع شده واهمه دارید؟به نظر خودتون ایراد داره یا نه؟به نظر خودتون درسته یانه؟

از خونوادتون بیشتر بگید.چه طوریان؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط man-bedoone-sahar

سلام

چه طوری اینقد کامل هم رو شناختید؟چند بار همدیگه رو دیدید؟چند بار باهم بیرون رفتید؟تا جواب این سوال ها رو ندید فک نکنم کسی پاسخی واستون بنویسه...

درمورد خوبی یا بدی اشنایی اینترنتی تجربه ای ندارم و نشنیدم خدایی.پس نظری ندارم.
اما
شما هم کفو هم هستید
بعد
اهل دو شهر متفاوتید
در دو شهر متفاوت درس خوندید
رشته های تحصیلیتون کاملا متفاوته
هیچ اشتراکی هم از نظرمحل کار و تحصیل ندارید

یعنی چی اونوقت؟
کجاتون کفوه پس؟
چرا از گفتن اینکه رابطتون با اینترنت شروع شده واهمه دارید؟به نظر خودتون ایراد داره یا نه؟به نظر خودتون درسته یانه؟

از خونوادتون بیشتر بگید.چه طوریان؟

---

دوست عزیز هم کفو بودن نیاز به رشته یکسان.محل تحصیل یکسان و شهر یکسان نداره!!
ما از نظرسطح خانواده ها،وضعیت اقتصادی،فرهنگی،مذهبی،اعتق ادی،سیاسی در یک سطح قرار داریم
از لحاظ طرز فکر خیلی به هم نزدیکیم یا میشه گفت اگه تفاوت هایی داریم سعی کردیم این تفاوت هارو بپذیریم.
میشه گفت حتی از نظر ظاهر خیلی به هم شباهت داریم طوری که کسایی که با هم میبیننمون فکر میکنن خواهر برادر یا حداقل فامیلیم.
حتی شرایطی هم که د آینده به خاطر تحصیلات بنده و سایر مسایل پیش خواهد اومد رو یه جورایی روش توافق کردیم و مشکلی نیست
و ...
به هر حال من مشکلم شناخت از طرفم نبود که اگر هم مشکلی باشه با وارد کردن خانواده ها شناخت ها بیشتر هم میشه ولی به هر حال ممنون از راهنماییتون!
از بحث شناخت که بگذریم من مشکلم مطرح کردن ای مسئله با خانواده هاست.خانواده هامون این رو آشنایی رو نخواهند پذیرفت!

سلام خانم نارسیس

بله خودم یه جورایی معنی هم کفو بودن رو میدونم اما دنبال بهونه بودم شمارو یه کم به حرف بیارم ...:18:

شباهت ظاهری مهم نیست.مهم اینه که از هم خوشتون بیاد که گویا اومده...

فرض که شناخت خودتون کامل بوده:

چرا از خونواده هاتون چیزی نمیگید.خب چه طور ادم هایی اند.خونواده شما و ایشون؟

چقدر با تکنولوژی و وب و اینترنت واین جور مسائل اشنان؟

اگه اشنا باشن که خب راحت تره.بالا خره شما از این بستر با هم اشنا شدین.مهم اینه که تصمیم نهاییتون اما ، به شکل طبیعی و از طریق خونواده ها و باشناخت داره گرفته میشه.البته حواستون باشه که ممکنه هران نظر خونواده ها منفی بشه ها.مثلا خونوادتون اخر سر بگه این پسر مناسبت نیست به فلان دلیل.حواستون باشه از همین الان کامل دل نبندین که رسما به فنا می رین ...

اگه هم که یه دید منفی و قدیمی به تکنولوژی و این مسائل دارن که خب قضیه فرق میکنه.کارتون سخت میشه.فک کنم باید یه خورده بپیچونید.الزاما نمیشه اسمش رو دروغ گذاشت.ولی خب باید یه دلیلی باشه که شما چطور پس با هم اشنا شدید؟مثلا تو یه کلاس.اردو.سفر تفریحی یا علمی یکیتون به دانشگاه اون یکی دیگه...

خونواده هاتون این روش رو قبول ندارن.خب چه روشی رو قبول دارن.سنتی که خودشون پیشنهاد کنن؟ اگه تو خیابون ایشون رو پیدا میکردین یا تو دانشگاه چی؟اونموقع نظرشون چه طوری بود؟با اینترنت مشکل دارن یا با این که شما انتخاب کردین؟

سخته در مورد مساله شما نظر دادن... :))

موفق باشید...

خانواده هامون سنتی هستن و با تکنولوژی و اینترنت و چت و ... میونه ی خوبی ندارن.اینکه من طرفم رو خودم انتخاب و معرفی کنم اشکالی نداره ولی کوچه و خیابون و چت نباشه.یه جای معقول تر....
کمکم کنید

هیچ راهی به نظرتون نمی رسه؟؟؟؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نوش آفرین

سلام.اول خواستم بگم حالا که آشناییتون از طریق اینرنت بوده حواستون رو بیشتر جمع کنید و مخصوصا اینکه از دو شهر متفاوت هستین همه جوانب رو در نظر بگیرین.
در مورد راه آشناییتون مثلا میتونین بگین یه سمیناری چیزی تو شهر شما بوده(سمینارایی مثل روشهای خلاقیت یا سمینارای مربوط به ازدواج موفق تو خیلی از شهرا برگزار میشه) و این آقا تو اون سمینار بودن و اومدن محترمانه به شما گفتن میخوام باهاتون آشنا شم و شما شماره منزلتون رو بهشون دادین بعدش مادر ایشون باید تماس بگیرن و شما مثل اینکه بار اول هست ایشون رو می بینید این یه خوبی هم داره که شناختتون این بار با حضور خانواده ها که با تجربه تر از شما هستن صورت می گیره.یا مثلا بگین یکی از همکلاسیاتون ایشون رو که از فامیلای خودش بوده معرفی کرده.یا مثلا ایشون اومدن دانشگاه شما برای دیدن دوستشون و به این طریق با شما آشنا شدن.البته اینا یه جوری دروغ گفتنه من جای شما بودم حداقل به مادرم طرز آشناییمون رو میگفتم ولی خب حالا که قراره بگین به روش دیگه ای آشنا شدین حالا هر شیوه ای رو که گفتین باید به عواقبش فکر کنید و جلوی سوتی های احتمالی رو بگیرین:227:

---

نوش آفرین این همه راههای مختلف گفت.
اگه با این روشها که نوش آفرین گفت، مشکلی دارین، یه توضیحی بدین.

فارغ از همه ی توضیحات!!شما هنوز ایشون رو ندیدی!!؟؟
اگه هنوز ندیدی و چند قدم باهاش راه نرفتی و باهاش صحبت نکردی بعد میگی عاشق شدی داری یه اشتباه بزرگو مرتکب میشی....حالا مطرح کردن قضیه ازدواج دیگه بماند...
اگرم که اون اتفاق های دیگه افتاده خب کاری نداری که!!بهانه پیدا کردن!!بگو اشنای یکی از دوستامه که شما نمیشناسیدش یه بار اومد دنبال اون دوستم منم که باهاش بودم انگار منو دیده خوشش اومده!!

آره زمستون.دیدمش
راهکارای نوش افرین بد نبود ولی احساس میکنم باید محتاط تر بود.اینکه بگم یه بار تو یه سمینار دیدمش و این نتیجه رسیدم زیاد معقول نیست
اینکه بگم اومده دانشگاهمون و اشنا شدیم باید یکی از پسرای دانشگاه باهاش دوست باشه.پس فردا اگه خانوادم گفتن اصلا اومده کیو اونجا ببینه ک آشنا دید بگم کی؟!