نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
قبلا 4 بار بهم خیانت کرده بود ... ازش حق طلاق رو گرفتم و به زندگیم ادامه دادم
اما امروز از یکی از دوست دخترهاش خواستم بهش پیام بده و جواب هاشو برام بفرسته
متاسفانه متوجه شدم همسرم هنوز هم تمایل داره با اون دختر رابطه داشته باشه ... انگار نه انگار که به من تعهد داده ... حق طلاق رو به من داده ... از هیچی نمیترسه ...
دیگه قادر به ادامه زندگی نیستم ...
تصمیم گرفتم جدا شم ... :47::47:
ترمه جان،
مدتی بود تاپیکهات مسکوت بود.
پستهایی که برای بقیه می ذاشتی می خوندم و می گفتم خدا را شکر ترمه چه آروم شده.
همسرت دلش نمی خواد شما را آزار بده و ناراحت کنه
اما به قول خودت به خیانت معتاد شده. دست خودش نیست. نیاز به درمان داره.
اگر به جای حق طلاق، شرط مشاوره و روانشناس رفتن و دنبال درمان بودن، براش می ذاشتی بهتر بود.
شاید با کمک تخصصی درمان می شد.
مشاوره فقط یک جلسه اومد اون هم برای اینکه دهن منو ببنده ...
ولی هر کاری میکنم بازم بریم مشاوره نمیاد ...
امروزم با اون دختر خوب برخورد کرد ولی قبول نکرد که باهم برن بیرون ... گفت برام دردسر درست میشه
واقعا نمیدونم کار درست چیه ... میترسم بمونم و بهترین روزای عمرم رو هدر بدم...
شما بجای اینکه به همسرتون کمک کنید از این محیط خارج بشه رفتید به دوس دختر قبلی اش گفتین بهش پیام بده !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!نقل قول:
نوشته اصلی توسط terme00
خودتون یکبار دیگه به کاری که کردین توجه کنید
سلام
شما چرا با اون دختر وست شدید ؟
اصلا چرا بهش گفتید شوهرتون رو امتحان کنه ؟ اگه خود اون دختره از همسرتون خوشش بیاد و نره کنار چی ؟
اصلا از کجا معلوم راست بگه ؟
من باید همسرم رو محک میزدم ببینم این بار واقعا قولش قوله ؟
نمیشه که بشینم به امید اینکه قول داده با کسی دوست نشه .... اگه بعد از چند سال بعد از به دنیا اومدن بچمون این اتفاق بیفته چی ؟
میخواستم دستگاه شنود بگیرم بذارم تو ماشین ولی موفق نشدم مجبور شدم از این روش استفاده کنم
با محبت میتونید بدستش بیارید
براش کم نزارید :72:
مگه مدیر همدردی این رو به شما نگفته بودند :
شما فکر کنم یه مقدار زود برای راست آزمایی اقدام کردید و به بدترین شکل.نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
باورم نمیشه تو فکر خرید شنود بودید.البته میتونید یه ماهواره ی جاسوسی بخرید و با پوشش زنده ی تصویری،24 ساعته تحت نظرش بگیرید!!!!! از nsa هم میتونید کمک بگیرید!!
یکم بیشتر بهش فرصت بدید و به توصیه های تخصصی کارشناسای سایت عمل کنید. این توصیه ها هرچی بوده فکر نمیکنم پهن کردن دام با طعمه ی دوست دختر یا شنود بوده باشه.
سلام دوست عزیزازشماکه داری مشاوره میگیری انتظاردیگه ای میره نسبت به شوهرتون!!!بایدبیشتربه خودت وهمسرت فرصت میدادی بایدگذشته روفراموش میکردی بایدشک ودودلی روکنارمیزاشتی بایدازنوهمه چی روشروع میکردی حداقل واسه یک سال یابیشترصبروطاقتت روبیشترکن.این مسله روهم فراموش کن هرچی باشه توشروع کردی وخیلی اشتباه کردی یه باردیگه پستهای کارشناسهاروبخون وبازتلاش کن شماکه حق طلاق روداری پس عجله نکن...
مدیر اینارو گفته بود ... آخرش هم گفته بود ممکنه بازم دچار این لغزش بشه ...
من چطور اطمینان کنم پس؟ همسرم اگه واقعا تصمیم گرفته بود دیگه اشتباهش رو به قول خودش تکرار نکنه امروز جواب این دختر رو نمیداد ... ولی جواب داد هیچی کلی هم قربون صدقه و دلم برات تنگ شده و از این حرفای مسخره ...
اصلا کار من اشتباه بوده ...
ولی آیا ترک کردن این کارا نیاز به زمان داره ؟
واقعا نمیفهمم وقتی کسی میدونه کارش از ریشه مشکل داره و تعهد و قول داده که تکرارش نکنه باید برای اجرای این تعهد به زمان نیاز داره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مثلا من در محل کارم یه اشتباهی رو کردم ... وقتی مدیرم منو متوجه اشتباهم میکنه و بهم اخطار میده که اخراجم میکنه من باید بازم اون کارو تکرار کنم ؟
چرا باید مدیرم به من زمان بده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
- - - Updated - - -
نمیتونم به زندگیم دلگرم باشم ....
شوهرم فقط خودشو قلیونش براش مهم هستن
منو شب تا دیروقت توی مهمونی یا پارک نگه میداره تا به قلیون و بازیش برسه ... من تو پارک خوابم میبره ...
هر شب باید بیدار بمونیم تا دیروقت با اقا بریم پارک یا مهمونی که بهش خوش بگذره ... بعد یک شب که تو سفر بودیم من مسموم شدم و بهش گفتم منو ببر دکتر با کمال خونسردی گفت ماشین رو نمیشه از پارکینگ در بیارم و خوابید ... هر شب 3 میخوابه اون شب 12 خوابید ... وقتی بیماری من ناراحتی و درد من براش مهم نیست تقصیر من چیه ؟
وقتی 4 روز شمال بودیم ولی حتی یکبار هم با من نیومد کنار ساحل... همش تو خونه سرگرم قلیون و پاسور بود ... من به چه امیدی بهش فرصت بدم ؟
شما میگین بمون و درستش کن ... وقتی اون ته دلش با من و زندگی نیست چه کاری از من بر میاد :302:
وقتی دنبال خوش گذرونی های انفرادیه من چه کنم :302:
به مشاورمون گفت من به همسرم خیانت کردم چون نمیاد با من قلیون بکشه ... آخه خیلی دلیلش منطقیه ؟:302:
- - - Updated - - -
میدونی پاییز جونم من چند بار بهش فرصت دادم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط paiizee
دلم میخواد ولی اون باهام همکاری نمیکنه ... تو دنیای خودشه
خب عزیز دلم اگه الان دوباره به روش بزنی چی میشه ؟
اگه از روی عصبانیت برگرده بگه همینه که هست چی ؟
بذار احترامت رو حفظ کنه و ازت خجالت بکشه
اگه بدونه فهمیدی یواش یواش براش عادی میشه
نذار عادی شه
براش یه مثال بزن از یه دوست بگو وقتی فهمید همسرش بهش خیانت کرده خیلی دلش شکست و از هم جدا شدن . یه لحظه خوشی ارزش از هم پاشیدن یه خانواده رو نداشت
بعدش بهش بگو خدا رو شکر که هسر من چشم و دل پاکه ... شرمندش کن
بذار شرم کنه از کاری که کرده
- - - Updated - - -
میدونم دلت شکسته میدونم خیلی سخته
اما باید راه منطقی رو انتخاب کنی
امروز حالم بهتره
دیروز که رفتم خونه خودش شک کرده بود که من امتحانش کردم ...
ولی من اصلا به روی خودم نیاوردم ... حالا از حق هم نگذریم به دختره گفته بود من دیگه نمیام باهات بیرون و نمیخوام برای خانواده م دردسر درست کنم ... خانومم مهربونه
دوس دارم خلاص بشم و تنها زندگی کنم ولی میترسم در آینده پشیمون بشم
همسرم دیروز مهربون تر شده بود و می گفت بیا باهم زندگی آروم بسازیم ...
اگه میخواد زندگی آروم بسازه چرا اینقدر درغ میگه ؟
چرا باز جواب اس اون دختر رو داد و با خط دائمی که اون دختر هم شمارش رو نداشت جواب پیام اون دختر رو داد ؟
تو ذهنم پر از چرا شده ...
واقعا چرا ؟
آقایون بهتر میتونن پاسخ این چراهارو پیدا کنن ...
چون غرورش نمی ذاره یهو بهش بگه به خاطر خانمم نمی خوام جوابتو بدم
می خواد خودش بذارتش کنار مرحله مرحله
اول میگه بیرون نمی یام بعد دیر به دیر جوابش رو میده بعد هم کلا جواب نمی ده
راستش الان همسرم زنگ زد گفت از دیروزه میخوام یه چیزی بهت بگم ...
گفتم خوب گوش میدم
گفت دیروز اون دختره بهم پیام داد ... منم گفتم من و خانومم خیلی با هم خوبیم ( تا حدودی راست گفت چون پیام هاشو ختره برام میفرستاد)
گفتم باشه .. ممنون که راستشو گفتی ... چه خوب کردی خودت گفتی
گفت دعوام نمیکنی .. گفتم : نه چون خودت حقیقت رو گفتی کلی هم خوشحال شدم .. فقط جوابشو نده تا بره پی کارش ...
یعنی شوهرم داره خوب میشه ؟؟؟؟؟؟
سلام ترمه جان
من الان یه ساعت داشتم تاپیکای قبلیتو میخوندم . الان که اومدم دوباره اینجا خیلی خوشحال شدم پست اخرتو دیدم .
به نظرم تو خانوم خیلی مهربونی هستی و خیلی ام صبور . خوش به حالت که خدا بهت همچین خصلت های خوبی داده
من پسرای زیادی دیدم که مثل شوهر شما اساس زندگیشون تفریحه و همه چیزو ساده میگیرن و متاسفانه بعد از ازدواج هم فرق بین زندگی مجردی و متاهلی رو نمیفهمن چون به اون زندگی عادت کردن ... نمیتونن از اون زندگی بیرون بیان .
منم فکر میکنم شوهر شما اعتیاد داره به خیانت و حتی دلش نمیخواد اینکارو انجام بده . داشتن این روابط ، قلیون ، بیرون و تفریح ، براش یه عادته لذت میبره .
اشتباهات زیادی کرده .منم مثل تو یه خانومم میفهمم چه دردی تو دلته و شاید هیچ وقت کامل درمان نشه. اما الان زندگیت اینطوری رقم خورده.
این حرکت اخرش نشونه ی خوبیه . و تو بهترین عکس العمل رو به خرج دادی . در حال حاضر بهتره تمام ناراحتیاتو ندید بگیری و اون مهربونی که تو وجودت هست رو دوباره به همسرت بدی . چون الان کارسازه . همسرت بهش احتیاج داره .
به اینکه اون دخترو تحویل گرفته و گفته دلم تنگ شده و اینا اصلا قکر نکن ممکنه به قول زندگی موفق دلایل متفاوتی داشته باشه که اینطوری جواب اون دخترو داده اما در نهایت بهش گفت باهات بیرون نمیام .
حالا من نمیدونم چطوری به اون دختر اعتماد میکنی حتی شاید بعضی از اس ام اس هایی که واست میفرسته هم راست نباشه. بهتره دیگه این کارو نکنی .
من فک میکنم جا داره هنوز تلاش کنی تو که تا حالا این کارو کردی .
اصلا به روی خودت نیار و مهربون باش و باهاش رابطه برقرار کن . بذار خودش بگه تو سوال پیچش نکن .
دعا میکنم واست.
چیزی که توی پست آخر نوشتین نشانه ای از روند بهبودیه. حیفه که توی این نقطه رها کنین.
عکس العملتون هم خوب بوده.
آره، مطمئنا میخواد تغییر کنه که این جریان اس ام اس ها رو برات گفته، دیگه نوبت توئه بهش عشق بورزی و از محبت سیرابش کنی ، پا به پاش توئم تفریح کن بد نیس که ... درضمن به اون دختره هم اعتماد نکن ، شاید چرت گفته و جوابایی که برات فرستاده تخیل خودش بوده!
ممنون دوستان از انرژی مثبتی که بهم میدین :72:
ترمه جان،
مگه دفعه های قبل دوست دخترهاش زنگ زدن به شما خبر دادند؟
این بار هم اگر کاری می کرد دیر یا زود می فهمیدی. این شامه ی قوی ما زنها مگه می ذاره کسی از زیر دستمون قسر (؟) در بره.:311:
دیگه با کمک دوست دخترهاش امتحانش نکن :81:
اون دخترها اگر همراه و هم هدف شما بودن که با مرد متاهل دوست نمی شدن.
به احتمال زیاد می دونستن متاهله. چون دوست پسر که از غروب به بعد از دسترس خارج نمی شه، مگر این که متاهل باشه.
خلاصه این که اون دختر ممکنه خودش به همسرت بگه و بینتون بی اعتمادی ایجاد کنه.
نذار همسرت بهت بی اعتماد بشه.
این نظر شخصی من هست و من کارشناس نیستم
وقتی خودش اعتراف کرد بهتر بود موضوع مشاوره را هم پیش میکشیدی
درسته الان که خودت اعتراف کردی میبخشم ولی ته دلم خیلی اظطراب دارم و ناراحتم به خاطر قضایای قبل احساس شک و تردید همه وجودم را پر کرده و بهتره که باهم پیش مشاور بریم
هر دوی شما ناز به مشاور دارید به نظر من مردای خیانکار ضربه روانی خیلی بدی به همسرشون میزنند
شوهرتون در موقعیت سختی هستنقل قول:
نوشته اصلی توسط terme00
با شوهرتون مهربون باشید زندگی رو شیرین تر کن به هر نحوی که شده به هر قیمتی که شده - بزار بفهمه هیچ کس نمیتونه جای شما رو پر کنه با وجود شما نیاز به هیچ کسی نداره
چطوری ترمه ؟
رابطت با شوهرت چطوره ؟
سلام ... خوبم مرسی
شوهرمم خوبه .. رابطمون هم بهتر شده .. از وقتی قضیه دختره رو گفت و من دعواش نکردم احساس میکنم داره تمرین میکنه که بهم دروغ نگه
تا احساس خطر میکنه زود میگه من راستشو میگم من فلان کارو کردم :311:
منم جلوی خندمو میگیرم و خیلی آروم ازش تشکر میکنم
خوشحالم .
گاهی وقتا یادت میافتم .
من مجردم ولی حس خیانتو درک میکنم.
چقد خوبه ادم مثل تو گذشت داشته باشه .
شوهرت دوست داره
ممنون آنیسا جان ...
من وقتی مجرد بودم خیلی تند حوصله و کم تحمل بودم ... خانوادم میگفتن میترسیم سر همین اخلاقت به هر کی بدیمت زود پست بیاره :58:
اما نمیدونم زندگی چطور آدمو میپزه که حتی من با این همه صبوری نذاشتم خانواده هامون از مشکلاتمون با خبر بشن ...
چون خانووووم و فهمیبده ای عزیزمنقل قول:
نوشته اصلی توسط terme00
مشکلت منو یاد فاطمه انداخت که میگفت شوهرم مدام با دوستاش تو تفریح هست خب خوبه که تو تفریح هست کیه که از تفریح لذت نبره تو هم بجای اینکه مثلا تو پارک بخوابی و خمار باشی و ایرادبگیری پا به پاش باهاش تفریح کن گفتی معتاد قلیون هست خب تو هم بخاطرش قلیون بکش مخصوصا الان که داره سربراه میشه اگه همین الان بدستش ابردی حله وگرنه دیگه سخته بتونی بدستش بیاری سعی کن بهش محبت کنی بفهمونی بهش که دوستش داری سرشو با تفریح و محبت و به قول خودت با قلیون و پاسور گرم کن تا سراغ چیز دیگه نره
رابطت رو هم باهاش خوب کن تا نره سراغ دیگران
من قلیون بکشم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :161:
- - - Updated - - -
من دنبال اصلاح زندگیمم نه اینکه خودمم یه مشکل دیگه درست کنم و به درد اون دچار بشم ...
ترمه جان مشکل این هست که تو ایران این فکر غلط توی بعضی افراد جا افتاده که قلیون مشکلی نیست و ضرر نداره حاالا اگه شوهرت سیگار میکشید هیچوقت ایشون نمیگفت برو پا به پاش سیگار بکش در حالی که قلیون چندین برابر سیگار ضرر داره و دودش برای بدن مضر هست...همه اینا به خاطر فرهنگ غلط ما هست که قلیون شده تفریح در حالی که هردوشون مضر هستن و تازه قلیون طبق گفته پزشکا ضررش بیشتره....
اتفاقا الان ترمه بهترین موقعیتو داره واسه اینکه باعث بشه شوهرش کمتر دنبال قلیونو تفریحات از این قبیل بره ...
خواهشا وقتی اطلاع ندارین چرتو پرت تحویل ندین . دهن ادمو باز میکنن :102:
همون قضیه ای ش که میگه خدایا یا ما رو هدایت کن یا راه راستو به سمت ما کج کن!!!!
نه عزیزم. قرار نیست شما قلیون بکشی.
بلکه ایشون هستن که قراره دست از کاراش برداره که ایشالله اهسته اهسته برمیداره.
شما همچنان به تحسین کردن و جذاب بودن و آرامش داشتن و دادن حس اعتماد بهش ادامه بده
من تسلیمم یهو انقدر کوبیدین بهم منظورم این بود با قلیون و پاسور و پارک و تفریح متاهلی با دوستان سرگرم شه تا هوای دختربازی از سرش بپره
بانو ترمه سلام
تو این تالار آدم گم میشه از مشکلات دوستاش بی اطلاع میمونه الان دیدم . خیلی ناراحت شدم ببین چقدر زندگی ها پر درد شده مجبوری یا شاهد اسمس بازی یا تلفن بازی همسرت باشی یا حتی خیانت ولی تحمل کنیم و گذشت کنیم .
تا زندگیمون حفظ بشه و از دستمون نره . پاداش این گذشت ما کجاست ؟ ما که حتی با نگاه هم خیانت نکردیم چرا باید این دردارو تحمل کنیم . ؟ چرا؟ چرا؟
ببخشید دردو دل کردم خوشحالم که انقدر خانومی و زندگیتو نگه داشتی و بزرگش نکردی تعداد پستها بالا بود مطمعا الان راهشو پیدا کردی . ولی همسرت در دوره ای از زندگی گم شده تو آرامش براش فراهم کن . یه روز در نهایت به تو میرسه و متوجه اشتباهات گذشته اش میشه و شرمنده شما .
ترمه یه مسافرت زمینی زیارتی خوبه امتحان کن ودر طول سفر در آرامش با همسرت دردل کن بگو چقدر دلت برا اون همسری که باهاش سر سفره عقد نشستی تنگ شده . ازدواجتو براش یاداوری کن . از اون شور به هم رسیدن براش بگو .
گاهی وقتا ما مردا یادون میره ازدواج کردیم وچه وظایفی و چه مسیولیت ها و چه حریمی را باید حفظ کنیم .
مواظب همسرت و سلامتی روحی خودت باش . صبوری کن صبوری . بدرود
هیچ پاداشی وجود نداره. اگه کسی می گذره به خاطر خودشه و اگه نمی تونه بگذره هم یا می تونه جدا شه جدا میشه یا نمی تونه و مشکلاتی داره که بازم اسیر خودشه و محدودیت هاش و به خاطر خودشه که جدا نمیشه. چیزی به اسم پاداش وجود نداره. منتی هم نیست به سر کسی که به خاطرش گذشت می کنیم. چون بازم در اصل هر کار کردیم چه بدی چه خوبی واسه خودمون بوده. یا از شادیمون بوده یا از ناتوانی و دردهامون. منبعش خودمون بودیم. البته متظورم رابطه دو نفره است بدون بچه. (در مورد پست پارسا و البته فکر می کنم به درد ترمه هم بخوره)
ترمه در جریان مشکلاتت نیستم اصلا و نمی تونم راهنمایی کنم
اما با توجه به پستی که برای من گذاشته بودین هم شما هم پاییزه این احتمال وجود داره که به جای همسر مادر شوهرتون شده باشین تا حدی. اینو یه سرچ کن ببین شاید نیاز باشه دقتی بکنی.
شما خودت داشتی اشتراک ازاد رو . تشخیص کارشناس همدردی چی بود برای شما و چه راهنمایی داشت؟ طبق راهنمایی ها و مشاوره ها عمل کن و تصمیم بگیر.
[QUOTE=meinoush;344516]هیچ پاداشی وجود نداره. اگه کسی می گذره به خاطر خودشه و اگه نمی تونه بگذره هم یا می تونه جدا شه جدا میشه یا نمی تونه و مشکلاتی داره که بازم اسیر خودشه و محدودیت هاش و به خاطر خودشه که جدا نمیشه. چیزی به اسم پاداش وجود نداره. منتی هم نیست به سر کسی که به خاطرش گذشت می کنیم. چون بازم در اصل هر کار کردیم چه بدی چه خوبی واسه خودمون بوده. یا از شادیمون بوده یا از ناتوانی و دردهامون. منبعش خودمون بودیم. البته متظورم رابطه دو نفره است بدون بچه. (در مورد پست پارسا و البته فکر می کنم به درد ترمه هم بخوره)
سلام به بانوان بخصوص ترمه و مینوش
مینوش جان من و شما در پست های زیادی در خصوص این موضوع (عشق) نظراتی داشتیم .
اول اینکه بیشتر لطماتی که اعضای این تالار باهاش درگیرا از همین کلمه (عشق) هستش و دختران و اندک پسرانی که با دلی پر وارد تالار میشن و سفره دلشونو باز میکنن . به نوعی از مسکن تالار برا فروکش کردن درد عشقی که باهاش در گیرا استفاده میکنن.
دوما مینوش بانو عشق از عمق احساسات یک فرد سرچشمه میگیره نه برای خودمون بلکه برای فرد مقابلمون . برا کسی که حاضریم تمام زندگیمونو به پاش بریزیم تا خنده از لباش دور نشه برا همسرمون
ما حاضریم به خاطرش گذشت کنیم . حتی به خاطرش از خودمون هم بگذریم . اینا که گفتم ضعف یک عاشق نیست اینا امتحان یک عاشقه که باید پس بده و نمره قبولیشو بگیره و بدون هرگز بی پاداش نخواهد بود
مینوش بانو سخن بالا از طرف شما درسته و براکسیکه از ناحیه عشق لطمه خورده بخواهیم تو این تالار کمی باهاش همدردی کنیم و بهش بگیم عشق دروغه و همش زایده فکر اشتباه خودته تا با این کلمات تلقینی کمی از ناراحتیش کم کنیم عالیه .
من با همین کلمات و جملات شما و دیگر دوستان وحتی پاره ای هم از سخنان مدیران تونستم از عشقم کم کنم و او نو به درجه دوستی ساده که هر لحظه امکان داره این دوستی پایان پیدا کنه سوق بدم تا در پایان رابطه زناشوییم با همسرم زیاد درد نکشم و خیلی راحت این موضوع بپذیرم .
سوما دوستان همتالاری من بدونید بازی با دل یک دختر و یا دل یک پسر تاوان خواهد داشت بازی با احساسات ( عشق)
تاوان خواهد داشت . این سخن من مربوط به مرحله آشنایی ویا قبل از رسمی شدن یک رابطه نیست مربوط به اسمس بازی ویا فیس و رابطه های قبل از ازدواج نیست . مربوط به بعد ازدواجه مربوط به زمانیکه جدا از عقد نامه ما به همسرمون قول وفا داری میدیم قول در کنار هم بودنو میدیم تو مشکلات تو سختی ها همو تنها نذاشتن میدیم .
مینوش تو راست میگی عشق هر کسی مربوط به خودشه مشکل(شخصی) خودشه شاید اگه ما ضعف ها و مشکلاتمونو بذاریم کنار و قبول کنیم که همسرمون مارو برا خودمون دوست نداره بلکه برا خودش و سود منفعت خودش دوست داره امروز هیچ زن و شوهری وجود نداشته باشه . و همه برا برطرف کردن نیازشون ازدواج مکنن . بعضی ها به خاطر پول و نون دست شوهرشون و بعضی به خاطر مساییل جنسی و امیال درونی شون
مینوش تا عاشق نباشی و عاشق نشی (که من این قسمت از زندگیو برای شما و تمام همتالاریهام آرزو میکنم ) درک نخواهی کرد ارزش گذشت ترمه خانومو و یا پارسا رو البته من قبول دارم که کمی ضعف دارم برا همین گفتم خودمو درمون کردم . و برا یه جدایی آماده ام ولی خوشحالم که تو این امتحان من بازنده نبودم و به عنوان یه مرد تلاش زیادی کردم . و قطعا پاداشمو خواهم گرفت وهمین طور تاوانمو حالا چه در این دنیا چه در اون دنیا .
مینوش اگه من چنین کاری با همسرم میکردم شما ها در مورد من چی میگفتید الان در مورد همسر فرزانه چه حرفایی زده میشه .
برا رانندگی ده جلسه کلاس تئوری ده جلسه کلاس خیابانی اجباریه ولی برا ازدواج یک مشاوره 5 دقیقه ای نداریم چرا ؟چرا؟ باید 20 جلسه کلاس اجباری بذارن بعد نامه برا محضر ازدواج بگیرن
ما ها تمام کارهامون برعکس برا طلاق باید 3 جلسه کلاس اجباری بریم تا نامه برا محضر طلاق بگیریم . مشکل کجاست ؟
دختر پسرای ما به خدا نمیدونن تو خاستگاری چی بگن تو آشنایی به چه نکاتی دقت کنن نمیدونن به درد هم میخورا یا نه . باید برن خودشونو و چند خانوادرو بکشونن تو بازی و دعواهای بی سر ته و با کلی خسارت مالی روحی جانی قلبی که بفهما بدرد هم نمیخورا . از اول ازدواجشون اشتباه بوده . چرا ؟
مینوش بانو از اینکه شما رو مخاطب قرار دادم عذر میخوام . میدونم که حال بد منو درک میکنی و تو این گمراهی و یا کج فهمی عشقی تنهام نمیذاری و باز هم منو به همراه دیگر دوستان راهنمایی خواهی کرد . من برات آرزو کردم عاشق شی و این محبت الهی نصیبت بشه ولی مورد آزمون قرار نگیری چون خیلی درد داره خیلی ........
بانو ترمه ازت عذر میخوام میدونم که عاشق بی چونه چرای همسرتی و بدون همسرت هم شما رو جدا از حد معمول دوست داره فقط کمی تو راهش خورده به خاکی برگشتش به جاده اصلی حتمی شک نکن .
ببخشید بدرود