به نظر شما من چگونه باید آماده ازدواج شوم

سلام دوستان . عبادت های شما قبول باشه.
راستش من دارم برای ازدواجم برنامه ریزی می کنم. می خواهم اگر پسر مناسبی از من خواستگاری کرد ، هیچ گونه مشکل و نقصی از طرف من وجود نداشته باشد و بتوانم بدون نگرانی و با اعتماد به نفس کامل ازدواج کنم. به زبان دیگر ویژگی های یک همسر خوب و توانایی های لازم برای اداره زندگی را داشته باشم تا اگر پسر خوبی پیدا شد به خوبی و خوشی ازدواج کنم و بی جهت ازدواجم به تاخیر نیافتد.

من الان بیست و شش سال دارم و دانشجوی رشته مترجمی زبان انگلیسی هستم.

حالا دوستان من چندتا برنامه در نظر دارم و می خواهم نظر شما را هم بدانم. اگر مورد خاص دیگری به نظرتان می رسد که باید اضافه شود به من بگویید .
همچنین می خواهم بدانم کدام یک از این کارها در اولویت است و مهمتر از کارهای دیگر است.

خوب برنامه های من اینها است :

به یک آرایشگاه خوب بروم و در دوره های خود آرایی آموزش کامل آرایش اصولی صورت و مو را بگذرانم.

کلاس شیرینی پزی و آشپزی و سفره آرایی بروم. ( سالها است که آشپزی می کنم. اما تزیین غذا و شیرینی پزی بلد نیستم)

خانه داری بلدم. اما می توانم مهارت خانه داری ام را کامل کنم. مثلا اصول تزیینات و دکوراسیون ، گل آرایی ، بافتنی و قلاب بافی ، لکه گیری و نگهداری از لوازم ، چگونه با بچه کوچک خانه را زیبا نگه داریم و سایر چیزهایی که فقط خانم های خوش سلیقه بلد هستند.

خیلی خوبه خانومی اینهارو بلد باشه اما خیلیاش تو طول مسیر زندگی بدست میاد.
مگه مادرهای کدبانوی ما قبل از ازدواج همه ی اینهارو بلد بودن ؟
کم کم یاد گرفتن.
به نظرم شما که الان خانه داری و آشپزی بلدین مشکلی از این نظر ها برای ازدواج ندارین.
درسته که مثلا اصول تزئینات دونستنش خوبه.اما ندونستنش رو نشانه ی نقص ندونین.اینچیزا ازدواج رو به تاخیر نمی اندازه.
نظر شخصی بنده به عنوان یک پسر این بود.

خیلی عالیه که هر کسی قبل از ازدواجش خودش رو برای ازدواج آماده کنه. :72:
اکثر مردم فکر می کنن همین جوری که هستن باید ازدواج کنن و نیاز به آمادگی و پیش زمینه ندارند.

شما فقط روی مهارتهای خانه داری کار نکنید. به نظر من چیزی که برای آمادگی ازدواج مهمتره، خودشناسیه. این که خودتون رو بشناسید و بدونید چه روحیاتی دارید، با چه تیپ شخصیتهایی انرژی مثبت یا منفی می گیرید، از چه رفتارهایی عصبانی میشید و منزجر هستید و ...

بعد از خودشناسی به نظر من مهمترین مهارتها، مهارتهای روانی هستند. مثلا توی اکثر تاپیکهای همین انجمن دیدم که خانومهایی که با همسرشون مشکل دارند اکثرا از ضعف عزت نفس رنج می برند و رفتار جراتمندانه هم بلد نیستند. همه باید قبل از ازدواج این دو مورد رو خوب داشته باشن.

امیدوارم در آینده ازدواج خوبی داشته باشید :72:

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط pasta

خیلی خوبه خانومی اینهارو بلد باشه اما خیلیاش تو طول مسیر زندگی بدست میاد.
مگه مادرهای کدبانوی ما قبل از ازدواج همه ی اینهارو بلد بودن ؟
کم کم یاد گرفتن.
به نظرم شما که الان خانه داری و آشپزی بلدین مشکلی از این نظر ها برای ازدواج ندارین.
درسته که مثلا اصول تزئینات دونستنش خوبه.اما ندونستنش رو نشانه ی نقص ندونین.اینچیزا ازدواج رو به تاخیر نمی اندازه.
نظر شخصی بنده به عنوان یک پسر این بود.

---

برادر من زمانه خیلی عوض شده
کلا انسان در طول چند دهه خیلی تغییر کرده و طبعا روابط هم تغییر می کنن
از دکتری شنیدم میگفت ازدواج در زمان قدیم یه هدف بوده اما امروز دیگه یه وسیله است برای آرامش و شادابی انسان
همین طور استانداردهای یک ازدواج موفق هم خیلی فرق کردند. قدیم شوهر اگر فقط معتاد نبود یا دست به زن نداشت میشد یه شوهر ایده آل. اما الان با پیشرفت بشر حتما باید خیلی معیارهای دیگه هم داشته باشه
به هر حال انسان هر چی بیشتر توانمندی داشته باشه احتمال زندگی موفقش در آینده بیشتر میشه. وقتی هم میشه سعی کنیم با مهارت تر و آماده تر ازدواج کنیم چرا نکنیم؟

سلام نوپو جان.
موضوع خیلیییییییییی خوبیه و من هم مشتاقم دنبالش کنم . خودم در نظر داشتم یه چنین تاپیکی ایجاد کنم.
راستش من خودم هم مجردم و واقعا دنبال کسب مهارت لازم هستم. به نظرم آشپزی و... استعدادش رو داشته باشی و غذاهای اصلی رو بلد باشی و علاقه هم داشته باشی بقیش بعد ازدواج حله.لازم نیست در حد حرفه ای باشی وخیلی وقت بذاری.
من خودم خیلی دنبال یادگیری مهارت های ارتباطی و زیرکی های مثبتی ام که برخی از خانم ها دارند و به وسیله ی اونها زندگیشون رو همیشه شاد و سرپا نگه می دارند و همسرشون بهشون علاقه داره و در طول گذر زمان جذابیت ها اخلاقی و ظاهریشون رو حفظ میکنن. ولی راستش هنوز منبع خوبی برای یادگیری این مهارت ها پیدا نکردم .
اگر دوستان در این زمینه هم نظری یا منبعی دارند بگویند تا ما استفاده کنیم.
خیلی متشکرم:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بابک 1369

برادر من زمانه خیلی عوض شده
کلا انسان در طول چند دهه خیلی تغییر کرده و طبعا روابط هم تغییر می کنن
از دکتری شنیدم میگفت ازدواج در زمان قدیم یه هدف بوده اما امروز دیگه یه وسیله است برای آرامش و شادابی انسان
همین طور استانداردهای یک ازدواج موفق هم خیلی فرق کردند. قدیم شوهر اگر فقط معتاد نبود یا دست به زن نداشت میشد یه شوهر ایده آل. اما الان با پیشرفت بشر حتما باید خیلی معیارهای دیگه هم داشته باشه
به هر حال انسان هر چی بیشتر توانمندی داشته باشه احتمال زندگی موفقش در آینده بیشتر میشه. وقتی هم میشه سعی کنیم با مهارت تر و آماده تر ازدواج کنیم چرا نکنیم؟

---

دوست من زمانه هرچه قدر هم عوض شده باشه، این که یک دختر دوره ی دکوراسیون ندیده باشه، موجب ناقص بودنش نمی شه.
مخصوصا پسر وقتی میاد خونه اصلا براش مهم نیست که مبل راحتی به دیوار لب پنجره چسبیده باشه یا دیوار رو به روش.
فقط یه جایی می خواد لم بده.آقایون کلی نگر هستند و ممکنه همسرشون ساعت ها واسه آرایش وقت بذاره و وقتی شوهره اومد خونه نفهمه که چی عوض شده.
به این خاطر می گم.فکر نکنید واسه کیس مناسب بودن باید تا این حد به جزئیات برسید و انواع اقسام دوره های مختلف رو رفته باشید.
همین که ایشون همین مهارت هارو دارن باید از خودشون راضی باشن و بدونن همسرشون هم می تونه ازش راضی باشه.
منظور من این بود.وگرنه پیشرفت و ترقی همیشه خوبه.

روی فورم بودن،بالا بردن صبر و تحمل،افزایش آگاهی درباره روحیات مردان،کسب تجربه راجع

به چگونگی ارتباط با مادر خواهرشوهر.

سلام نوپو جان

طاعات و عبادات شما هم قبول :72:

نوپو جان با نظر آقا بابک و آقا پاستا موافقم

از روحیات آقایون شناخت داری؟ مثلا می دونی چه آقایی با چه تیپ شخصیتی مناسبت هست؟

مثلا آقای با عاطفه دوست داری یا جدی یا متوسط.
یا مثلا اهل تفریح هستی یا نه؟ کم.متوسط یا زیاد؟

به نظرم اینم اضافه کن ببینی چه شخصیتی بهت می خوره.و چه شخصیتی دوست داری. و مطالعاتی در مورد شناخت جنس مخالف داشته باش.

همین طور خود شناسی هم خیلی موثره. مثلا آدم صبوری هستی؟ عاطفی هستی؟ زود رنج هستی؟ آرامش داری؟ شاداب هستی؟ این ها فقط به عنوان مثال ذکر شد.

و نکته دیگه اگر ازت بپرسم چقدر روحیات دخترانه داری و چقدر روحیات پسرانه جوابت چی هست؟
آدم ها چهار تیپ هستند.سمعی بصری لمسی جنبشی. می دونی تو کدوم گروه قرار داری؟ این هم تا حدی مهمه.

یک نکته دیگه هم می خواستم بگم و نظر شخصیمه.

این خیلی خوبه که تو خانه داریت تکمیله! واقعا حسنه. (من که در حال یادگیریم:دی)
اما نمی دونم مثلا ممکنه برای بعضی تیپ آقایون خیلی خوب باشه که خانومشون قلاب بافی بلد باشه.ولی برای بعضی تیپ آقایون این جذاب نباشه که یک زن تو خونه مثلا خیلی به کارهای اینچنینی بپردازه. یعنی یه چیز سلیقه ای هست.

من پیشنهادم بهت اینه که این کارهای هنری قلاب بافی و گل چینی و... ضرورتی برای زندگی امروز نداره. اگر وقت اضافه برای یاد گرفتن این کارها داری به نظرم بهتره به جاش خیاطی یاد بگیری. چون این مفید تره.بازم ضرورتی نداره.ولی از گل آرایی و ... مفید تره.و کاربردش خیلی زیادتره!

یک چیز دیگه آموزش خودآرایی خیلی خوبه به نظرم. حتما برو. اما تو دوران عقد هم میشه بهش پرداخت.

مطلب دیگه اینکه شما گفتی دانشجو هستی. پس احتمالا وقت آزادت این قدر نیست که به همش بپردازی.

یه اولویت بندی بکن. مثلا بعضی چیزها را میشه به مرور تو زندگی مشترک هم یاد گرفت.مثلا می تونی دوران نامزدی بهشون بپردازی( با در نظر گرفتن سلیقه همسرت). بعضی چیزها بهتره از همین الان شروع کنی و کلاس بری.


موفق باشی دوست خوب من :72:

- - - Updated - - -

همه ما میخوایم وقتی ازدواج کردیم کامل ترین همسر باشیم....
همه میگن اقایون فقط به غذا حساسن.... غای مورد علاقشون گرم و خوشمزه روبروشون باشه دیگه هیچی مهم نیست و شما میشی بهترین زن دنیاااااا:311:
ولی وقتی تو این تالاری میبینی کافی نیست که نیست ولی مهمههه....
همه دنبال ارامشن.... همون که میگن تحملتو ببری بالا و شناختت و کامل کنی، اینکه مقعیت شناس خوبی بشی عالیهههه...
در مورد کلاسا من با اشپزی و خیاطی و خودارایی موافقم..... خودم هم میخوام خیاطی رو شروع کنم .....قلاب بافی رو از رو کتابم میتونی یاد بگیری من خودم یاد گرفتم با کتاب..... حتی گلدوزی هم میتئنی با استفاده ازین گلدوزی های اماده که تو تمام مازه های خرازی هست و اندازه های مختلف دارن تمرین کنی و یاد بگیری... کلا کلاس نمیخواد..
عادت به اینکه همیشه مرتب باشی و تمیز مهمه...
دوستمون ومده بودن خونمون از عروسشون اونقددددددددررررررررررررر ر تعریف میکردنننننننن که نگوووووووووووووو......
ازاشپزی، شیرینی پزیش و مخصوصا خیاطیشو تمیز بودنش و خونگرم بودنش و احترام فوق العاده که به خانواده شوهرش میذاشتتتتت........اصلا انگار نه انگاررررررر اینا همونایی بودن که با جنگ و دعوا و اصرار پسرشون بعد یه سال رفته بودن خواستگاریه دختره....
ارتباط مهمه با همسر و خانوادش و مهارت های ارتباطی و کلامی بهد برس به هنر.....
راستی اگه به بافتن علاقه داری بافتنی از قلاب بافی کاراییش بیشتره....
من میبینم وقتی دوستم واسه شوهرش شال و دستکش با مدلای مختلف میبافه چه کیفی میکنن این دوتا:311:
تابلو فرشم هنریه که خیلی تو چشم میاد و همچنین درامدزا هم هست....الان من دوماهه دارم میبافم و همه کلی تعریف میکنن و خوششون میاد:18:
درکل نظر اقایون که صد درصد باید در نظر بگیری و طبق گفته مصباح عزیز اولویت بندیت خوب باشه ببین وقتی موقعیت میاد واست دوست داری بگی کدوم کارو میتونی انجام بدی بقیه رو بذار واسه بعد عقد.....:18:
من وقتی خواستگار دارم تمام شیرینی و و گاهی مادرو خواهرش میان و عصرونه و کیک و خودم درست میکنمو تزییین میکنم .....اقا یه لذتی میبررررررررررننننننن که نگو و نپرس...... ولی گاهی حس میکنم ممکنه در اینده توقع بالایی ازم داشته باشن درین زمینه ها
میدونی چی میگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اینکه تو هرچی خودتو ادمی با قابلیت فوق العاده نشون بدی توقع و دید باتر میره نسبت بهت پس تعادل و رعایت کن و کارای ضروری و کارامد تو خوونه رو بیشتر یاد بگیر....:18:

- - - Updated - - -

همه ما میخوایم وقتی ازدواج کردیم کامل ترین همسر باشیم....
همه میگن اقایون فقط به غذا حساسن.... غای مورد علاقشون گرم و خوشمزه روبروشون باشه دیگه هیچی مهم نیست و شما میشی بهترین زن دنیاااااا:311:
ولی وقتی تو این تالاری میبینی کافی نیست که نیست ولی مهمههه....
همه دنبال ارامشن.... همون که میگن تحملتو ببری بالا و شناختت و کامل کنی، اینکه مقعیت شناس خوبی بشی عالیهههه...
در مورد کلاسا من با اشپزی و خیاطی و خودارایی موافقم..... خودم هم میخوام خیاطی رو شروع کنم .....قلاب بافی رو از رو کتابم میتونی یاد بگیری من خودم یاد گرفتم با کتاب..... حتی گلدوزی هم میتئنی با استفاده ازین گلدوزی های اماده که تو تمام مازه های خرازی هست و اندازه های مختلف دارن تمرین کنی و یاد بگیری... کلا کلاس نمیخواد..
عادت به اینکه همیشه مرتب باشی و تمیز مهمه...
دوستمون ومده بودن خونمون از عروسشون اونقددددددددررررررررررررر ر تعریف میکردنننننننن که نگوووووووووووووو......
ازاشپزی، شیرینی پزیش و مخصوصا خیاطیشو تمیز بودنش و خونگرم بودنش و احترام فوق العاده که به خانواده شوهرش میذاشتتتتت........اصلا انگار نه انگاررررررر اینا همونایی بودن که با جنگ و دعوا و اصرار پسرشون بعد یه سال رفته بودن خواستگاریه دختره....
ارتباط مهمه با همسر و خانوادش و مهارت های ارتباطی و کلامی بهد برس به هنر.....
راستی اگه به بافتن علاقه داری بافتنی از قلاب بافی کاراییش بیشتره....
من میبینم وقتی دوستم واسه شوهرش شال و دستکش با مدلای مختلف میبافه چه کیفی میکنن این دوتا:311:
تابلو فرشم هنریه که خیلی تو چشم میاد و همچنین درامدزا هم هست....الان من دوماهه دارم میبافم و همه کلی تعریف میکنن و خوششون میاد:18:
درکل نظر اقایون که صد درصد باید در نظر بگیری و طبق گفته مصباح عزیز اولویت بندیت خوب باشه ببین وقتی موقعیت میاد واست دوست داری بگی کدوم کارو میتونی انجام بدی بقیه رو بذار واسه بعد عقد.....:18:
من وقتی خواستگار دارم تمام شیرینی و و گاهی مادرو خواهرش میان و عصرونه و کیک و خودم درست میکنمو تزییین میکنم .....اقا یه لذتی میبررررررررررننننننن که نگو و نپرس...... ولی گاهی حس میکنم ممکنه در اینده توقع بالایی ازم داشته باشن درین زمینه ها
میدونی چی میگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اینکه تو هرچی خودتو ادمی با قابلیت فوق العاده نشون بدی توقع و دید باتر میره نسبت بهت پس تعادل و رعایت کن و کارای ضروری و کارامد تو خوونه رو بیشتر یاد بگیر....:18:

خوب از همه دوستان عزیز ممنون هستم.راستش را بخواهم بگویم من مهارت هایی که در مورد رفتار و ارتباط و شناخت خود گفتید دارم. راجع به رفتار با آقایان هم زیاد مطالعه کرده ام و هم اینکه با آقایان زیادی در این سایت آشنا شده ام و تا حد زیادی می دانم پسرهای امروزی از چه چیزی خوششان می آید.
اما در ازدواج فقط خود شوهر نقش اساسی ندارند. بلکه بنا به تجربه ای که دارم می دانم خانواده به خصوص مادر و خواهر و خاله در رضایت مرد از همسرش نقش دارند. چون به هر حال بیشتر مردهای ایرانی به حرف خانواده شان در مورد همسرشان گوش می کنند و قضاوت آنها برایشان مهم است.

پس به این نتیجه رسیدم : اینکه در چشم زنان خانواده همسرت خوب به نظر برسی بسیار مهم است.

خوب بعدش هم که آسان است. خودم زن هستم و تجربه های زیادی دارم و می دانم که ملاک خوب بودن یک عروس از نظر مادر شوهر و کلا خانم های خانواده با ملاک های خود پسر تفاوت های اساسی دارد.
خانم هایی که عروس می آورند علاوه بر رفتار عروس به با سلیقه بودن و خانه داری او بسیار اهمیت می دهند. چرا ؟ یکی از دلایلش این است که همه مادرها و خواهرها دوست دارند که پسرشان در یک خانه شیک و راحت و تمیز زندگی کند و عروسشان در خانه هیچ چیزی برای پسرشان کم نگذارد.
عزیزان بیشتر مادرها دلسوزی مادرانه دارند و موقعی که حس کنند پسرشان در خانه کوچکترین کمبودی از لحاظ راحتی ، تمیزی و غذای خوب دارد از عروس ناراحت می شوند .

حتی تحقیقات خارجی ها نشان داده است که بسیاری از اختلافات عروس و مادرشوهر به دلیل این است که مادرشوهرها از خانه داری عروسشان راضی نیستند ، فکر می کنند عروسشان به اندازه کافی به همسرش رسیدگی نمی کند و موضوعاتی از این قبیل. در ثانی بسیاری از خانواده ها ارتباط های فامیلی اهمیت زیادی دارد و برای خانواده شوهر به خصوص مادر ، مهم است که عروس در جمع فامیل باسلیقه و کدبانو جلوه کند. می خواهید باور کنید یا نه اما برای مادرشوهرها این موضوعات اهمیت دارد.
به خصوص زمانی که مادرشوهر خانه پسرش مهمان است یا زمانی که مدتی از ازدواج می گذرد و آن شور و خوشحالی اول عروسی فروکش می کند این مسایل بیشتر نمود پیدا می کند.
مثلا مادرشوهر مهمان است. قرار است صبحانه سرو شود. عروس باید بداند حتی اگر شوهرش تمایلی به خوردن صبحانه مفصل ندارد او باید به خاطر دل مادر پسر هم که شده یک میز خوشگل با صبحانه خوب تدارک ببیند. وگرنه مادر پسر به خاطر حس مادرانه اش ناراحت می شود که چرا پسرش باید فقط نان و پنیر و چای بخورد و کسی نیست که او را تقویت کند و به زودی ضعیف می شود.

سلام

با این حال نوپو جان مساله مورد نظر شما آشپزی و خانه داری و سیاست برخورد با خانواده شوهره
و خودت هم اعتراف کردی خانه داری بلدی مردا ها رو خوب میشناسی
در مورد سیاست ها هم مطالعه داری و بلدی طوری که هم باشگاهیات فکر میکردن متاهلی.
اونوقت مشکل کجاست؟؟:huh:

حساس نشدی؟

راجع به صبجونه،من از اول عمرم همین نون و لبنیات نهایت تخم مرغ آبپز خوردم.

مطمعنم اکثرمون همین منو رو می خوریم،پس هیچ مادری از اینکه بچش نون

پنیر بخوره ناراحت نمی شه.زندگیو سخت نکن.

خوب من اینجا یه سوال دارم. ببینید همه دوست دارند همسری که انتخاب می کنند با عرضه و پرتلاش باشه. برای آقا پسرها ملاک باعرضه بودن و تلاشگری کار و شغل است.
خوب می خوام بپرسم ملاک تلاشگر بودن ، قابل اعتماد بودن و با عرضه بودن یک دختر ، البته برای آقا پسری که خودش اهل کار و باعرضه است چیست ؟

- - - Updated - - -

اگر بخواهم چنین همسری داشته باشم باید ملاک های زن دلخواه این مردان را داشته باشم. این ملاک ها چیست به نظر شما ؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نوپو

خوب من اینجا یه سوال دارم. ببینید همه دوست دارند همسری که انتخاب می کنند با عرضه و پرتلاش باشه. برای آقا پسرها ملاک باعرضه بودن و تلاشگری کار و شغل است.
خوب می خوام بپرسم ملاک تلاشگر بودن ، قابل اعتماد بودن و با عرضه بودن یک دختر ، البته برای آقا پسری که خودش اهل کار و باعرضه است چیست ؟

- - - Updated - - -

اگر بخواهم چنین همسری داشته باشم باید ملاک های زن دلخواه این مردان را داشته باشم. این ملاک ها چیست به نظر شما ؟

---

عزیزم مطمنا هرکسی چه زن، چه مرد، انسانهای باعرضه و سخت کوش رو تحسین می کنه اما باید حواسمون باشه که اینا نشونه های یه آدمِ تحسین برانگیزه نه یه همسرِ دوست داشتنی. منم دوست دارم همیشه خونه ام مثل یه قصرِ پر از خدمتکار شیک و مرتب باشه و بوی غذت بپیچه و خودم هم مثل یه مدل لباس بپوشم و آرایش کنم. اما این اتفاق همیشه نمیفته. می دونی چرا؟!

1- فرصت اینو ندارم که تمام طول روز مشغول اینکارا باشم. می تونم؛ ولی شب دیگه از خستگی رو پام بند نمیشم. قبلا چند مدل بافتنی و خیاطی بلد بودم اما الان یادم رفته. نیازی هم نیست.

2- ایمان دارم هر آدمی با بعضی نقص هاست که متفاوت و دوست داشتنی میشه. اگه تمام مدت بخوایم تلاش کنیم همه چیز ایده آل به نظر برسه از حالتِ زن بودن خارج میشیم. سخت کوشی، به اون معنا؛ به نظرم بیشتر برای مردها مناسبه. یه زن بهتره کمی لوس و تنبل باشه. البته توی خونه و برای همسرش. وگرنه تبدیل میشه به مرد یا مادربزرگ یا در شرایط ایده آل کدبانوی باسلیقه و نه عروس! امیدوارم متوجه منظورم بشید.
ضمنا گاهی اشتباهات و ندانم کاری های کوچک، شیرین ترین بخش زندگی هستن.

3- اگر قرار باشه همیشه بهترین ها رو فراهم کنی هیچ وقت فرصتی برای سوپرایز کردن باقی نمیزاری. مثلا اگه همیشه ژله سر میز باشه یا هر صبح پنکیک تازه درست کنی، تازگی خودش رو از دست میده. برای اون دفعات معدود هم میتونی از اینترنت یا یه کتاب یاد بگیری.

4- ما قرار نیست خودمون رو برای مادرشوهر یا هرکس دیگه تغییر بدیم. برعکس، طبق اونچه من دیدم هرچه بیشتر خودتون رو کدبانو و همه چی تموم نشون بدید بیشتر باعث لجاجت مادرهمسرتون میشین. بزارین احساس کنه خودش بهترینه و شما نیازمند راهنمایی هاش در زمینه آشپزی و خانه داری هستید وگرنه حتما راهنماییش رو در زمینه دیگه ای ارائه میده. البته به عنوان مهمون خوب ازش پذیرایی کنید اما نزارید فکر کنه که همیشه یه میز صبحانه مثل هتل میچینید چون همینم بعدا باعث یه سری حرف و حدیث دیگه میشه.

5- یکی از دوستانم می گفت زن خوب، زنیه که کاری کنه شوهرش یادش بره داره واسه شام نون خشک گذاشتن جلوش:305:

نوپو جان البته بهتره آقایون جواب این سوال را بدهند.ولی نظر شخصیم را هم می گم.

مثلا من فکر می کنم مردا از خانومایی که هی بهشون گیر می دن بدشون میاد.
مثلا مردا یکمی از خانوما تو مسائل نظم و... کم تر هستند.
مثال می زنم:
ممکنه آقا از سر کار برگرده.خانم خیلی زحمت کشیده باشه و خانه را مرتب کرده. دکوراسیون را فلان جور چیده. خورشت را فلان جور تزئین کرده و...بعد آقا از سر کار میاد خیلی خسته.خب؟ممکنه ( دور از جون آقایون تالار!:دی) جورابش را بندازه اون ور!

بعد واکنش خانم را در نظر بگیر: ای وااای!!!!!!!! ای هواااااااااار. من این قدر باسلیقه خونه را مرتب کردم! از صبح تا شب می شورم می سابم اون وقت تو ... چرا کتت را اونجا گذاشتی. بذارش اونجا! بالش را نذار جلو تلویزیون دراز بکش. دکور خونه به هم می ریزه.بشین اون ور. کوسن کاناپه را جابه جا نکن.بالش نیست که بذاری زیر سرت!
کمی بعد آقا تو آشپز خانه: دستش تو خورش بی توجه به تزئینات یکم می خوره!خانم: یکم صبر می کردی سفره را می چیدم!!!

آقا: خب گرسنمه!خانم: صبر کن عزیزم(تازه اینجا خانم مهربونه) بعد سفره را می اندازه. نه صبر کن بشقاب ها را به ما اینجوری گفتند باید بچینیم. قاشق سمت راست. چنگال سمت چپ! نخور نخور! اول بذار بشقابت را کنارش را تزئین کنم.

آقا: این شکلی : |خب خانم ما قراره همش بره تو شکم دیگه.چقدر سخت می گیری!

نتیجه: مردها از سخت گیری و جزئی نگری بیش از اندازه بدشون میاد و درک نمی کنند.شاید براشون قابل درک نباشه یه زن همش تو آشپزخانه.همش در حال مرتب کردن و...
منظورم اینه که باید یه حد تعادل نگه داشت.خونه مرتب و تمیز باشه. غذا همیشه آماده باشه.و... اما نه اینکه بریم تو بحر جزئیات. شد خیلی هم خوب.نشد هم اشکالی نداره!

گاهی کنار جاده تو سفر،سفره بندازه،غذا بخورن. گاهی ساندویچ بخورن. اصلا با هم غذا درست کنند. چه عیبی داره. مثلا سالاد را آقا درست کنه.حالا یکمی شکلش خوب نشه. چی میشه.همین که با هم هستند خوبه. همین که لحظات را با مهربونی می گذرونند خوبه.

نمی دونم یکمی شاید من دارم اشتباه می کنم ولی زندگی راحته. ما الکی سختش می کنیم. اون خانم هایی که می گی از عروسشون راضی نبودن را من دیدم. عروسه واقعا خیلی ضایع بود! یعنی خونه بازار شام بوده! غذا هم همش از بیرون میاوردن! دختره سوسول بوده.

هیچ آقایی از خانومی که شیرینی بلد نیست بدش نمیاد. نهایتش از بیرون شیرینی می گیرن.(البته خیلی خوبه بلد باشه ولی نه واجب) ولی از خانومی که هی بهشون گیر بده و سخت گیری کنه و... بدشون میاد.
آقایون فکر کنم این طوری دوست دارند خانومشون بهترین دوستشون باشه! تبدیل به آشپز و... نشه.(تاکید می کنم این منافاتی با آشپزی و کدبانو گری نداره ها.منظورم اینه تو این کارها غرق نشه)

مثلا یه آقایی که اهل مطالعه باشه احتمالا دوست داره خانومش هم اهل مطالعه باشه. امروزی باشه. به روز باشه
یا اگر خیلی تحصیل کرده باشه دوست داره خانومش هم اینجوری باشه.و به این ها تا حدی بها بده.یعنی حرف مشترک داشته باشن.

مشکلشون را درک کنند. با هم که می رن مسافرت هی خانوم نگه اینجا کثیفه.بریم فلان هتل! خانومه راحت باشه. رو چمن بشینند. خب نهایتا یکم خیس می شن چی میشه. لباسشون هم یکم خاکی بشه.راحت باشه.خاکی باشه.

خانومه لطیف باشه. جزئی نگری تا حدی باعث لطافت و ظرافت میشه. ولی بیشترش می بینی تبدیل به سخت گیری و گیر دادن میشه.نباشه هم تبدیل به یک مرد میشی.
این لطافته خیلی مهمه.


- - - Updated - - -

سلام به همگی

نظرات کلا جالب بود و اکثرا قابل قبول . فقط یه چیزی خوندم که مجبور شدم بیام این پستو بزارم
طبق نظر خانم mahasty عزیز که:
طبق اونچه من دیدم هرچه بیشتر خودتون رو کدبانو و همه چی تموم نشون بدید بیشتر باعث لجاجت مادرهمسرتون میشین.


با تمام احترام نسبت به شما ولی اولا احساس میکنم مادرشوهرارو شما یک پیرزن حسود، لجباز ، بهونه گیر و .... تصور میکنین که میخواد با شما مسابقه دلبری از پسرشو برنده بشه !!!!!!!! :227:
نه بابا این جوریام نیست به خدا ، من تا حالا ندیدم عروسی هوای شوهرشو داشته باشه و کدبانو باشه بعد مادرشوهرش بخواد به این دلیل زندگی بچه شو خراب کنه یا با عروسش به لجبازی بیوفته!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!!
یکی از دوستانم می گفت زن خوب، زنیه که کاری کنه شوهرش یادش بره داره واسه شام نون خشک گذاشتن جلوش.

دوما بازم با تمام احترام به دوستتون و نظراتشون، ولی میشه بگین مردا رو چی فرض کردین؟؟؟؟
آخه این چه جمله ای که نوشتین؟؟؟؟!!!!!!!!! احساس نمیکنین یکم باید توی نظراتتون نسبت به شوهرداری تجدید نظر بشه؟؟؟!!!!!!!!! خیلی عذر خواهم ولی جلوی س . گ نون خشک میریزن:97:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سیاه و سفید

سلام به همگی

یکی از دوستانم می گفت زن خوب، زنیه که کاری کنه شوهرش یادش بره داره واسه شام نون خشک گذاشتن جلوش.

دوما بازم با تمام احترام به دوستتون و نظراتشون، ولی میشه بگین مردا رو چی فرض کردین؟؟؟؟
آخه این چه جمله ای که نوشتین؟؟؟؟!!!!!!!!! احساس نمیکنین یکم باید توی نظراتتون نسبت به شوهرداری تجدید نظر بشه؟؟؟!!!!!!!!! خیلی عذر خواهم ولی جلوی س . گ نون خشک میریزن:97:

---

آقای سیاه و سفید اشتباه برداشت نکنید .جمله ایشون یه (حتی) کم داشت!

منظورشون این بود این قدر زن جاذبه های دیگه برای همسرش داشته باشه و این قدر مهربون و ... باشه.این قدر عزت نفس شوهرش را حفظ کنه که حتی اگر شب نون خشک جلوی همسرش گذاشت در برابر این همه خوبی همسرش این مورد را به راحتی ندیده بگیره!
پست خانم مهستی به نظرم خیلی خوب بود.

با سلام
یک زن با ویژگی های زیر خیلی خوبه و لیاقتشو کسی داره که مثل خودش باشه

اوصاف زنان شایسته


1. اگر شوهر در زندگي يادآور خدا شد او را همراهي و اگر خدا را فراموش كرد، يادآور او شود.
2. در حفظ دين و تقوا و انجام وظايف الهي و اجتماعي، شوهرش را ياري كند.
3.كم خرج باشد و مهرش سنگين نباشد.
4. خوش زبان و مهربان باشد.
5. خانه را محل استراحت شوهر قرار دهد و هنگام بروز مشكلات و ناراحتيها دلداريش دهد.
6. از زحمات شوهر و چيزهايي كه به منزل مي آورد تشكر و قدرداني نمايد.
7. از شوهر چيزي را مطالبه نكند كه قدرت تهيه آن را ندارد.
8. در منزل و براي شوهرش آرايش كند و بهترين لباسها را بپوشد و برايش دلبري كند.
9. هنگام خروج از منزل سنگين و با وقار و بدون آرايش خارج شود و با مردان بيگانه گرم نگيرد و شوخي نكند.
10. در حضور شوهر از مردهاي ديگر تعريف و تمجيد نكند.
11. اگر مرتكب اشتباهي شد فوراً از شوهر عذر خواهي كند.
12. اسباب خوشنودي شوهر را فراهم كند و موجب خشم و عصبانيت شوهر نشود و اگر عصباني شد رضايت او را جلب كند.
13. اگر شوهر درخواستی داشت، اجابت كند و اگر قسم خورد، باور كند و تكليف خود را انجام دهد.
14. چنانچه از شوهر كار ناروايي سرزد، عفو و اغماض نمايد.
15. خانه را لطيف، پاكيزه و زيبا و مرتب نگه دارد و در غذا پختن خوش سليقه و كاردان باشد. به سليقه شوهرش توجه كند.
16. در تغذيه، بهداشت و سلامت جسم و روح بچه ها كوشا باشد و در معالجه، درمان و پرستاري از آنها جديت نمايد.
17. امانتدار، راز نگه دار و راستگو باشد.
===========================================
برای شوهر دانش لازم است و برای زن نجابت.

سلام به همه دوستان بحث جالبیه و پر از نکات مثبت
من خودم ب شخصه دیپلم مدیریت خانواده دارم اماچه فایده؟؟
آشپزیم خوبه خونه داریمم در حد معول بچه داریم عالی...
تا دلتونم بخواد

کتابای روانشناسی. زناشویی.بچه داری.به قول نوپوجان لکه گیری .چطوری گاز بهتر تمیز میشه و ....روخندم.چند دوره هم کلاس میوه ارایی رفتم.....

این چیزا عمومی هستش توی هر زندگی ... مثلا من ندونم جوش شیرین یه پاک کننده طبیعی فوق العادست میتونم از مواد شیمیایی استفاده کنم بدون اینکه ذره ای از خانم بودنم کم بشه....

پس به نظرمن وقت خودت رو صرف قلاب بافی ، گل چینی ، و....ازاین قبیل کلاس ها نکن...

همون خود ارایی که میگی . کلاس نرم افزار . دکوراسیون . و چیزایی که مد روز هستش و به درد میخوره که با یاد گرفتنش بتونی یه منبع در آمد واسه خودت درست کنی ....

به نظر من یه مرد وقتی میبینه خانومش طبق پیشرفت جهانی پیش میره و همه کار بلده فرضا کامپیوتر رو قورت میده وقتی توی جمع وسیع هستش حرف واسه گفتن داره مردونگیش و غرورش قلقلک داده میشه و بهت افتخار میکنه چون بحث قلاب بافی و اینطور مسائل برای جمع های خانومانه و بیخوده...

مثل زنایی که تمام وجودشون رو برای مرداشون میزارن پس این وسط وظیفه مردا چی میشه؟؟اونا باید به خاطر به دست اوردن دل شما به خاطر خوشحالیتون چیکار کنن؟؟؟

با اینکه شاغل بوند خانوما به ندرت صدماتی به زندگی زناشویی وارد میکنه اما همین استقلال به زن اعتماد به نفس میده...همینطور به مرد....

از من به تمام دخترای تالار : نزارید یه زنی بشید که خودتون رو فدای مردتون بکنید زنونگیتون فراموش بشه ببین چقد چروک روی صورت و دستاتون افتاده که چی؟؟که مرد راضی باشه ؟؟این بدتر میشه مردا از این حالت متنفرن .....

سعی کنید همیشه دست نیافتنی باشید

محبت هاتون تازگی داشته باشه

همیشه تو زندگی تنوع بدین

مردا رو زیبایی خیلی حساسن حتی اگه زشت ترین مرد باشن

در رابطه با ارتباط عروس با مادر شوهرم اولش باید میخ خودتون رو بکوبید دوران عقد و یک سال اول زندگی رفتارعروس تاثیر به سزایی روی دیدگاه مادرشوهر داره...اگه میبینید گیرای بیخودی میدن فقط تایید کنید همین دوست داشتید عمل کنید دوستم نداشتید عمل نکنید اما حتما تایید کنید

نوپو جان!
تصورت از زندگی مشترک بسیار فاصله داره با واقعیت و اگر دلخور نشی، باید بگم پستت مخصوصا اون قسمتی که در مورد رسیدگی به حضرت شوهر در حضور منور مادر شوهر نوشتی، منو خندوند.:tennis:

عزیزم، کی گفته شما باید وقتی وارد زندگی مشترک بشی که همه چی تموم باشی؟!!!! والا من خودم غیر از ماکارونی و عدس پلو هیچی بلد نبودم ( الانم بعد از 4 سال، فوق فوقش چهار پنج تا به این لیست اضافه شده باشه :199:)

کی گفته باید انواع هنرهای تزیین منزل رو بلد باشی واسه اینکه زن مطلوبی باشه واسه همسرت؟ ... یا حتا بدتر از اون عروس خوبی واسه مادر شوهرت؟!!!!


بذار یه کم از زندگی خودم بگم:

خیلی خیلی کم پیش اومده وقت داشته باشم غذا رو تزیین کنم، ولی هر چی که بوده، حتا ماست و خیار ساده رو، با دلخوشی خوردیم و لذت بردیم و آقای خونه تعریف کرده!!

نشده مهمونی داشته باشم و بیشتر از یکی دو نوع غذا پخته باشم یا بیشتر از ژله وقت گذاشته باشم برای مخلفات سفره، اما همه تلاشم رو کردم خوشرو و گرم باشم تا مهمون توی خونه ام احساس راحتی کنه.

اونقدرها واسه دکور خونه وقت و هزینه نمی ذارم، ولی هر کس اومده خونمون عاشق گلدونای خونه ما شده.

هیچ وقت خودم رو دچار تکلف نکردم ( واسه دیگران که عمرا، واسه خودم و شوهرم هم حتا!) به جاش همونجوری زندگی کردم که دوست داشتم. حالا فوقش هارد و قندون و یکی دو تا کتاب هم چند روز روی میز زندگی کنن! یا سیم لپ تاب همیشه ولو باشه وسط هال یا تخت همیشه مرتب نباشه ولی بجاش هر دومون حس کنیم اتاق خواب آروم ترین مکان دنیاست ...

خلاصه اینکه خودت باش، واسه خودت زندگی کن و یاد بگیر و لذت ببر، قضاوت دیگران اونقدرها تو زندگیت اثر نداره که فکر می کنی.

شاد باشی و خوشبخت:72:

نوپو جان من چند جا پست های شما رو خوندم برداشتم این بود که اعتقادات مذهبی دارین و خانوادتون هم به همین شکل هستند، پس قطعا کسانی که از شما خواستگاری می کنند هم توی فاز خانواده شما هستند، ولی این چیزایی که توی پست های این تاپیک نوشتین فقط رنگ و بوی تجمل و تظاهر و ریا داشت، حمل بر بی ادبی نشه، ولی من احساس کردم شما دنبال تربیت خدمه برای یه کاخ سلطنتی هستید تا یک زن به عنوان همسر.
مادر شوهری که معیارش برای رضایت از عروس این مسائلی باشه که شما فرمودین قطعا پسر ظاهربینی رو تربیت کرده، که براحتی نمیشه باهاش کنار اومد و زندگی کرد.

برای اینکه یک مرد رو خوشبخت کنید و عروس خوبی برای یک خانواده باشید، خودتون باشید اگر به خودآرایی، تزیین و علاقه ندارین دلیلی نداره نقش بازی کنید.

من فکر میکنم مساله اینی که اینجا طرح کردین نباشه!! و فکر میکنم هدف شما افزایش تعداد خواستگارانتون هست و با حضور در این محیط ها می خواین بیشتر به چشم جامعه بانوانی که دنبال همسر برای پسر یا برادر یا بستگانشون هستند باشین، درسته؟

نوپو عاشق شی خود عشق و حست بهت می گه چی کار کنی :)
یه کم فکر کنم احساساتت کمه.خیلی منطقی به نظر میای

ولی در مورد پست اولت و پست بعدیت

هیچ مردی بیکار نیست بیاد از لکه های خونه ایراد بگیره. مگه اینکه دنبال بهانه باشه.
تو نیاز نیست دکوراسیون و کارای تخصصی مثل لکه گیری و کارای خانه داری رو یاد بگیری. مگه اینکه دوست داشته باشی.

اما اشپزی یاد بگیر. اونم نمی خواد هزار تا غذا بلد باشی. 6 یا 7 مدل غذا بسه زیادم هست. اون غذاهایی که خودت دوست داری رو یاد بگیر. بعدا که شوهرت معلوم شد غذاهایی که اون دوست داره رو هم بپرس ازش اونا رو هم یاد بگیر.

کیک هم نیاز نیست ادم میره خوشمزه و اماده اشو می خره. اما یکی دو مدل کیک هم اگه دوست داشتی یاد بگیر.

ارایش صورت که واجبه قطعا برو یاد بگیر. ارایش مو هم دو سه مدل که بهت بیاد یاد بگیر واسه مهمونی ها. می تونی یکیشو یه مدل بافت که بهت بیاد یاد بگیری.

در مورد خیاطی اگه دوست نداری نیاز نیست. اما خیلی خوبه که در حد پایین شلوار و استین کوتاه کردن و کارایی که نیاز میشه رو یاد بگیری. یکی دو جلسه می ری پیش یکی که خیاطه بهت یاد میده. لباسای مهم خودت و شوهرت هم نمی خواد خ.ودت دست بزنی و کوتاه کنی بعدا می دی به خیاط. لباسای خونه و بیرون معمولی رو می تونی خودت کوتاه کنی یا اصلاح کم کنی.

در مورد مادر شوهر. خیلی مهربون می بینیشون. تا جایی که من دیدم و شنیدم در هر حال مادرشوهرا فکر می کنن پسرشون گنجه و عروسشونم هوو! چون پسرشونو عروسشون ازشون گرفته چه کدبانو باشه عروس چه نباشه و هر چی باشه بالاخره زیاد دلشون باهاش صاف نمیشه.
البته زیادم خوندم که عروس هم همین حس هوو بودنو داره به مادر شوهرش وقتی شوهرش خیلی مامانشو دوست داره.
واسه همین خیلی هم دل به دل مادرشوهر نبند. احترام بذار وظایفتو انجام بده. بعدا دستت میاد مادرشوهرت چطور ادمیه و تصمیم می گیری چه کار کنی.
یه خانمی بود پسرش 5 سالش بود از همون موقع میگفت عروس چیه ؟ مار دو سر!!!! حالا پسره 20سال دیگه میرسید به سن ازدواج :)

کلا روابط مادرشوهر و عروس زیاد فکر نمی کنم دوستانه باشه. مگه اینکه یکی مثل من باشه که دنبال مامان بگرده و تازه مادرشوهرش هم قبولش کنه و بخواد یه جورایی مامانش باشه و ردش نکنه. یا یه مادرشوهری که دختر نداشته باشه و کم کم خیلی با احتیاط اونم نه کاملا بتونه عروسشو جای دختر قبول کنه.

می تونی دو سه مدل رقص هم یاد بگیری

به جای کارای لکه گیری و این چیزا برو یه زبان دیگه هم یاد بگیر. رشته ات زبانه بیشتر به دردت می خوره

تفاوت های زن و مرد و این چیزا رو هم بخون. مطالعه ات زیاده البته لابد خوندی.

موفق باشی.

قابل توجه اونایی که پیشاپیش، از مادر شوهر، یک فروند غول بی شاخ و دم ِدوست نداشتنی درست کردن :) :

**مادرشوهر/زن خوب من**