عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
سلام. مدتهاست توي يه عذاب بزرگم تا امشب نوشته هاي شما رو ديدم..خيلي وقته كه دوست دارم مشكلمو با يكي در ميون بذارم ولي خجالت ميكشيدم . چون ميدونستم كارم احمقاته بوده. چون ميدونستم به هر كي بگم مسخرم ميكنه و ميگه اين جور عشقا وجود نداره. ولي امشب ديگه طاقت ندارم. ميدونم اگه از كسي راهنمايي نخوام ممكنه كاراي احمقانه تري بكنم. چون انسان وقتي عاشق ميشه ديگه هيچ كاريش با فكر و تدبير نيست. اومدم اينجا از شما بخوام بهم راهنمايي كنيد چه جور اين عشق بي فايده رو فراموش كنم؟
سال گذشته با يه پسر به طور اتفاقي توي چت اشنا شدم. اوايل مثل بقيه دوستاي اينرتني بوديم تا اينكه اون پسر به من ابراز علاقه كرد
با كاراش و حرفاش منو واقعا عاشق خودش كرده بود. منو كه هيچ وقت به عشق قبل از ازدواج اعتقاد نداشتم. چت كردن با اون پسر كار هر روزم بود. ميگفت از اخلاقت خوشم مياد. وقتي عكسامو ديده بود كه تو عكسام با حجاب بودم خوشش اومده بود و ميگفت تو با دخترايي كه ديدم و باهاشون دوست بودم فرق داري ميگفت بر خلاف بقيه اونا بهم زياد رو نميدي. ميگفت از اين خصلتت خوشم مياد.و حرفايي كه همه پسرا به دخترا ميگن رو بهم ميگفت اون پسر دلمو بد جوري برده بود. تمام شب و روز به فكرش بودم. تصميم گرفتيم همديگه رو ببينيم. اون روز رفتم سر قرار. ازم ميخواست كه بهش اجازه بدم كه دستمو بگيره ولي من مخالفت كردم چون
ميخواستم مطمئن بشم كه ايا
منو به خاطر خودم ميخواد يا نه. ولي بعد از اينكه اون روز تموم شد روز بعد باز چت كرديم. رفتارش كاملا تغيير كرده بود. اون كه هميشه قشنگترين اسما رو روم ميذاشت با من خيلي سرد حرف ميزد متوجه قضيه شده بودم. تصميم گرفتم بر خلاف اينكه خيلي دوستش داشتم بهش بگم كه بيا اين دوستي رو تموم كنيم و بهش به دروغ بگم ميخوام با يكي ديگه دوست بشم. ميخواستم عذاب وجدان نداشته باشه. ميدونستم كه فقط عاشق چهره من توي عكسام بود. فهميدم اونم مثل پسراي ديگه منو به خاطر صورتم ميخواسته نه به خاطر خودم.گاهي اوقات ارزو ميكنم كاش زشت ترين دختر دنيا بودم ولي يكي بود كه منو به خاطر خودم بخواد. كارمون يه جايي رسيده بود كه حتي تصميم ازدواج رو هم گرفته بوديم. بعد از اينكه رابطمون رو با هم تموم كرديم داشتم ديوونه ميشدم در عرض چند هفته كلي لاغز شدم و افت تحصيلي شديدي داشتم من كه هميشه جز بچه هاي درس خون بودم و هميشه مورد تاييد دبيرام بودم ولي اين دفعه رو گند زدم. كار هر روزم گريه بود. حالا كه باهاش چت نميكردم ولي همش انلاين ميشدم ببينم كه اون پسر انلاين ميشه يا نه ميخواستم ببينم كه سلامت هست و هنوز انلاين ميشه. وقتي چراغشو روشن ميكرد پنجره چت رو باز ميكردم و منتظر ميشدم بلكه بازم مثل قبلا برام پيام بده ولي انتظار فايده نداشت هيچ پيامي برام نميداد. داشتم ميمردم غرورم شكسته بود. من كه هميشه خيلي مغرور از جلوي پسرا رد ميشدم واقعا خورد بودم. اون دختري كه هميشه سر و صداش توي خونه بود و از شيطوني هاش همه رو به خنده ميانداخت ديگه مثل قبلا نبود.يه دختر ساكت ولي
بي قرار. شبها اروم و بي سر و صدا تو رخت خواب گريه ميكردم.همه متوجه تغيير اخلاقم شده بودن. شده بودم يه دختر ساكت ولي بد اخلاق و عصباني. وقتي ياد دروغاش مي افتم بغض گلومو ميگيره. بعد از يه مدت از طريق دوستم دوباره چت كردن با هم رو شورع كرديم. كاش بعد از اينكه دوستم بهم گفت ان شو اون پسر ميخواد باهات چت كنه مرده بودم و انلاين نميشدم
الان هنوزم
. دوستش دارم وقتي باهاش چت نكنم دلم براش تنگ ميشه ولي نميتونم مثل قبلا باهاش حرف بزنم يه جورايي همراه اين دوست داشتن يه تنفر هم هست دلم ميخواد تلافي كنم. دلم ميخواد طعم روزايي كه من چشيدم رو بچشه دلم ميخواد بدونه كه چقدر دوستش داشتم تصميم گرفته بودم كه كاري كنم كه واقعا عاشقم بشه و بعد ولش كنم ولي من توانايي اين كارو ندارم من دوستش دارم با تمام بديهاش. و بعد هم هر چي باشه من يه ادمم و نميخوام كه اين اتفاق بيافته. امروز با دوستم حرف زدم. با هم كلي حرف زديم و تصميم گرفتم كه ديگه باهاش حرف نزنم و ديگه جواب پيام هاشو ندم. ولي احساس ميكنم نميتونم . ولي از شما كمك ميخوام. بهم بگين چه كار كنم؟. هميشه از اون اوايل ميدونستم كه من لايق بيشتر از اون پسر هستم. هميشه از جانب اطرافيانم مورد تاييد قرار گرفتم و خواستگار هاي زيادي هم دارم ولي با اين حال احساس ميكنم كه نميتونم به غير از اون به كس ديگه اي فكر كنم. واقعا بين دو راهي قرار گرفتم. دارم كلافه ميشم. ديگه طاقت ندارم. با خودم ميگم من كه قصدازدواج با اونو ندارم حالا هم كه ميخوام دوست باشم چرا فقط اون.پسراي زيادي هستن كه ميتونم باهاشون دوست باشم. ولي من هيچ وقت به فكر دوستي با يه پسر نبودم. اون اولين و اخرين پسريه كه ميخوام باهاش دوست باشم. اين دوستي رو دوست دارم ولي ميخوام رابطم باهاش سالم باشه چون اگه باهاش حرف نزنم ديوونه ميشم. چون دوستش دارم. ولي اون قادر به دركش نيست. نميدونم واقعا منو ميخواد يا نه. داره با كاراش كلافم ميكنه از يه طرف ميگه ميخوام باهات باشم از يه طرف با كاراش عذابم ميده. البته ميدونم كه خودمم بي تقصير نيستم ميدونم اونم به خاطر اينكه از من كم نياره اين كارا رو ميكنه. ميخوام ديگه جواب پيام هاشو ندم ولي نميدونم با دلم چه كار كنم. چرا پسرا اين طورين؟ چرا وقتي ميفهمن كه يه دختر دوستشون داره عذابش ميدن. چرا؟ چرا؟ وقتي با خودم حرف ميزنه خيلي خشك حرف ميزنه ولي وقتي با دوستم حرف ميزنه يه جورايي پشت سرم
بهم ابراز محبت ميكنه. بهم بگين چه كار كنم؟؟؟ ميترسم اگه همين طور ادامه بدم از همه هدفهايي كه داشتم غافل بمونم. از يه طرفم اگر هم باهاش حرف نزنم كلافه و غم زده ميشم. ميخوام بدونم اونم منو ميخواد يا نه ولي نميدونم چه جور متوجه اين بشم.
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
در ضمن اينو هم بگم شدت علاقه من به اين پسر اون قدر زياده كه وقتي يه بار باهاش يه بحث كوچيك داشتم از شدت ناراحتي تب كردم و بي حال بودم و كارم به بيمارستان كشيد. از اين علاقه شديد متنفرم ولي نميدونم چرا اين طور شدم. هميشه معتقد بودم بايد بين ادما حتي بين عشق دو ادم بايد يه حد و مرزي باشه و وابستگي شديد نباشه ولي من به اون پسر خيلي وابسته شدم. ميترسم اگه ازش جدا شم اونم يه دفعه اي براي خودم خيلي بد باشه.
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
با سلام
به گفته روانشناسان ، عاشقی ( بد دردیه ) یک سلسله واکنش های شیمیایی هست که در طول عمر هر شخصی _فکر کنم _ یک بار اتفاق می افته . واینکه شما عاشق یه همچین شخصی ( خوب یادش رو کاری ندارم ) شدین به این دلیل است که به خاطر زیبایی که دارین ، همه شما را دوست دارن و این موجب شده تا اطرافیان لی لی به لالاتون بزارن و با شما طوری رفتار نکنند که جنبه های دیگر شخصیتی شما آشکار و به بلوغ برسه لذا شما از خودشناسی ضعیفی برخوردار بوده و ...
ادامه دارد ....
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
سلام دوست عزیز خیلی مایلم که بدونم چند سالتونه و همچنین این اقا پسر؟!
داستانت خیلی شبیه خودم بود انگار که همه ی اینا رو از زبون خودم داشتم می خوندم!اما بذار یه حرفی رو خواهرانه بگم که این جا فقط درست مهمه فقط و فقط !
عزیز من شما چطور عاشقه کسی شدی که حتی حاضر به جدایی با شما بوده؟؟!و همون طور که گفته بودی ایشون به دختر های زیادی دوست بودند !بهتره یه خورده منطقی فکر کنی!منم این دوران رو داشتم حتی از شما بدتر!خیلی بدتر!!اینم بگم که من فکر می کنم شما عاشقه اون نیستید فقط بهش عادت کردین فقط کافیه یه مدت به خودتون فکر کنین که چه فرصت هایی رو از دست دادین!!اینو واقعا راست می گم!!
یه شعر جالبی هست که می گه:گوهر خود را نزن بر سنگ هر نا قابلی !!صبر کن تا گوهر شناس قابلی پیدا شود!!موفق باشی !!منتظر جوابتون هستم!!
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
من نمیدونم شما دخترا چرا اینجوری هستین.تو فکر شما چی میگذره.چرا قدر خودتونو نمیدونید.
من یه سوال دارم یک خوبی عقل پسند از اون آقا پسر بگو که قانع شیم ارزش تب کردن و بیمارستانی شدن واسه خاطرشو داره !!!
البته نگی دوست داره،عاشقمه و ...یا صد تا حرف بی ارزش که ما پسرا واسه مخ زدن و جلب توجه جنس مخالف بکار می بریم.
اصلا فکر میکنی اون آقا پسرم فقط به شما فکر میکنه و از دوریت میسوزه و ...
فکر میکنی یک پسر تو چت دنبال چی میگره ؟؟شریک زندگی؟؟
ندید شرط میبندم لیست مسنجرش پر از آی دی دختر باشه.
والله به خدا ارزش شما بیش از این حرفاست.
نقل قول:
چرا پسرا اين طورين؟ چرا وقتي ميفهمن كه يه دختر دوستشون داره عذابش ميدن. چرا؟ چرا؟
ما پسرا شدیدا" جذب دختری میشیم که احساس کنیم به دست آوردنش سخته.مثلا اگه پسری بره خواستگاری دختری و بدون اینکه بهش توهین شه یا غرورش خورد شه صرفا" دختر ناز کنه و بگه نه.اگه پسر عاشق دختر باشه بار دوم با انگیزه بیشتری میره خواستگاری.
حالا اگه پسری صرفا" به دنبال تصاحب جسمی دختری باشه به محض اینکه احساس کرد به دستش آورده دیگه جذابیتی براش نداره.به همین سادگی.
خلاصه بهتون بگم واسه کسی دارید میمیرید که عمرا" واستون تب کنه.از نظر شما هیشکی اون نمیشه ولی مطمئن باشید از نظر اون امثال شما زیاده.واسه همینم واسش مهم نیستید و الا مگه ما پسرا احساس نداریم که الا و بلا کسی رو که دوستومن داره آزار بدیم.
ای خدای مهربون راه درست رو پیش پای همه ما خصوصا" این آبجی های ساده و با احساس قرار بده.
آمین.
:203:
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
دلتنگ عزیزسلام
چرا ؟چرا انفدربا احساسی ونازک دل هستی؟
عزیزم به قول جزیره دوست عزیزمان پسری که دختری را بخواد عمرا حتی ناراحتیش را نمیتونه تحمل کنه
مقصرتو نیستی عزیزم ، عشق اولت بوده فکر میکنی دیگه هیچ کس نمیتونه جای اونو برات پرکنه؟
اما اینو بدون که سخت در اشتباهی عزیز من
اون لیاقت تو رونداره ،10 درصد هم احتمال دوست داشتنشو نداشته باش
اگر هم که پشت سرت (پیش دوستت ابراز علاقه) میکنه نسبت به تو بدون که همش دروغه
چون اگه دوستت داشته باشه احتیاج نداره که پشت سرت بگه میدونه اون میاد بهت میگه میخواد خامت کنه؟
مردها وقتی کسی را عاشقانه دوست داشته باشن علاقه ودوست داشتنشونو در عمل نشون میدن
اون فقط برتی سرگرمی میخواد
غرورت را نشکن در مقابل کسی که ارزش نداره
به خدا حیف شماست
درست که خوبه ؟ خوشگل که هستی؟ نجیب که هستی؟
پس چرا ؟چرا خودتو بی اهمیت نشون میدی؟
درستو بخون فدات شم ،حتما با این موقعیتی که داری موفق میشی؟
فقط گول این آقا رانخور
تمامش کن عزیزجون
به خودتم تلقین نکن که نمیتونی؟ میتونی
خواستن ،توانستن است ، فقط از روی عادته که بهش عادت کردی
موفق باشی
هر تصمیمی گرفتی خوشحال میشیم بدونیم ما بچه های همدردی
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
سلامm.roshan من منظرتون رو متوجه نشدم. عاشق شدن به زيبايي چه ربطي داره؟ ولي با اين حرفتون موافقم شما راست ميگين چون من از بچگي خصوصا حالا زيادي مورد توجه همه قرار ميگيرم خودمم احساس ميكنم به خاطر غروري كه داشتم حالا بيشتر اين جدايي بهم سخت ميگذره چون فكر نميكردم پسري باشه كه منو نخواد. چون هميشه از جانب همه حتي از جانب پسرا مورد توجه قرار ميگرفتم و حتي اين موجب حسادت خيلي از دختراي هم سنم هم شده. ولي من خودمم زياد از اين قضيه خوشحال نيستم. و اينكه گفتين از خودشناسي ضعيفي بر خوردارم خودم همچين فكري نميكنم. من قدر خودمو ميدونم به خاطر همينم هست كه از شما كمك خواستم تا لطمه نبينم و بتونم يه تصميم درست و قاطع بگيرم.
و خانم sarah_68 از راهنماييتون ممنون. شما راست ميگين ولي احساس من به اين پسر بيشتر از عادته. ولي حالا بعد از راهنمايي هاي شما و ساير دوستان تصميم گرفتم اين رابطه رو تموم كنم درسته كه من اونو دوست دارم ولي ترجيح ميدم اين براي من يه عشق پاك بمونه و با گناه كثيفش نكنم. من تصميم رو گرفتم با همه سختي هاش فقط برام دعا كنيد.
در جواب به اقايjazire بايد بگم من قبلا خودمم به اين سوال شما فكر كرده بودم و با خودم گفته بودم بي دليل كه نميشه عاشق شد و از خودم پرسيده بودم چه ويژگي داره كه من ازش خوشم اومده و هيچ جوابي براي اين سوال پيدا نكردم به خاطر همينم هست كه اين عشق رو احمقانه ميدونم. من هم با خصوصيات پسرا اشنا هستم ولي اين دفعه رو كم اوردم. در ضمن اگر هم قرار بر ازدواج ما بود من ميدونم كه با مخالفت هاي زيادي رو به رو ميشديم.
خلاصه اينكه از اينكه مشكلمو باهاتون در ميون گذاشتم خوشحالم و حرفاتون خيلي ارومم كرد.
من يه انتقاد هم از اين تالار دارم. اين مشكلي كه من الان دارم مشكل خيلي از جووناس. من خيلي ها رو ديدم كه از اين مسئله مثل خودم رنج ميبرن. وقتي مشكلمو مطرح كردم توقع داشتم از جانب مدير اين تالار و بقيه دوستاني كه در اين تالارهمدردي نقش مهمتري دارن راهنمايي بشم ولي مثل اينكه اين مسئله هيچ اهيمتي نداشته.
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
راستي خانم Sarah_68 شما گفتين كه شما هم مثل من اين مشكلو داشتين.ميتونم ازتون بخوام بهم راهنمايي كنيد و بگين شما چه جور با اين قضيه كنار اومدين وتونستيد طرفتون رو فراموش كنيد؟
منتظر جوابتون هستم. با تشكر
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
سلام
خانومی که میگه عاشق پسری شده
خوب تمامی احساس نیاز تو به اون پسر رفع نشده می تونی نیازهات رو بشناسی و از اون طریق وارد شی
اگه مایل بودی باهم چت نوشتاری داشته باشیم
مطمئن باش کمکت می کنم این جمله رو هم برات توضیح می دم
ضمنا اون پسر رو می تونی با صحبت عوضش کنی اگه بلد باشی
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
سلام. اقاي _mahdiمن همه تلاشمو براي داشتن اون پسر كردم هر چي شما فكر كنيد. ولي تلاشم فايده اي نداشته. ديگه هيچ راهي به نظرم نمياد راهي نيست جز جدايي. فقط بهم بگين چه جور فراموش كنم ديگه داشتنش برام اهميتي نداره من تلاشمو كردم تا در اينده پشيمون نشم كه چرا بيشتر سعي نكردم تا بعدا خودمو اذيت نكنم. اون پسر مغروره به قول دوستام فقط ميخواد منو اذيت كنه هر چي گفت قبول كردم ولي بازم زد زير حرفاش. خودش نميفمه كه دقيقا چي ميخواد. چرا. فكر كنم فقط آزار منو ميخواد. ديگه چشمام طاقت گريه نداره. اين دفعه كه باهاش چت داشتم بهم گفت من از اولم به تو حسي نداشتم گفت تو... بودي كه حرفاي منو باور كردي. چه جور دلش اومد با من اين كارو بكنه گفت من گناهي مرتكب نشدم فقط چند بار بهت گفتم دوستت دارم و حرفاي عاشقانه زدم. گفت من يه چيزي گفتم تو چرا باور كردي. بهش گفتم چه جور نبايد باور ميكردم اخه من اونو واقعا دوست خودم ميدونستم و باهاش صادق بودم فكر نميكردم اون بهم دروغ بگه ولي كاش هيچ وقت باور نميكردم و بين اون و بقيه پسرا فرقي نميذاشتم...
من او را رها كردم و چقدر سخت است عزيزتري را رها كني اما من ان قدر او را دوست دارم كه او را رها ميخواهم رها از تمامي بند ها و زنجير ها هر چند او در بند من گرفتار نبود چرا كه من خود اينگونه خواستم، هيچ گاه به خاطر همپر بودن با او براي او بند نساختم اما او در بند خود گرفتار بود اي كاش از خود رها شود همان گونه كه من از خود رها شدم...
راستي من جديدا با يه مشكل ديگه هم مواجه شدم و اون اينه كه از پسرا خيلي بدم اومده. به شدت ازشون بدم مياد هر وقت تو خيابون رد ميشيم وقتي چشمم به يه پسر بيافته از شدت نفرت نگامو برميگردونم و با تمام وجودم بهشون نفرت دارم. اين بد بيني من اون قدر زياد شده كه كم كم داره از همه مردا دور و برم بدم مياد حتي از داداشام و پدرم هر چند ميدونم اونا مثل اون پسر نيستن ولي حس بدي دارم به همه مردا. احساس ميكنم ازشون متنفرم احساس ميكنم هيچ مردي لياقت دوست داشته شدن رو نداره. وقتي با خواهرم
در مورد اينده و ازدواج ايندمون صحبت ميكنيم به شدت از مردا بد گويي ميكنم و خواهرم بهم ميگه چرا اين قدر بد بيني. اين تنفر درونم اين قدر زياده كه حتي احساس ميكنم اگر زماني ازدواج كردم نبايد به همسرم احساسي داشته باشم. احساس ميكنم حتي اوني كه منو براي ازدواج انتخاب كنه لياقت دوست داشته شدن و از خود گذشتگي هاي منو نداره. خيلي با خودم مبارزه ميكنم همه رو به يه چشم نبينم اما نميشه. ازشون متنفرم. به نظر من مردا موجوداتي هستن كه فكر ميكنن عقل كل هستن و فقط حرف اونا درسته. به نظرم فقط احساس خودشون براشون مهمه و براي احساس ديگران ارزش قائل نميشن. هر موقع با يه پسر صحبت كنم ( برادرم يا غيره) تو دلم به حرفاشون فحش ميدم و احساس ميكنم دارن دروغ ميگن و حاضر نيستم يه خورده هم به حرفاشون گوش بدم. جديدا اصلا وقتي ازم يه كاري بخوان براشون انجام بدم يه چيزي رو بهونه ميكنم و از گير اون كار در ميرم. احساس ميكنم اونا حتي براي اون كار كوچيك من هيچ ارزشي قائل نميشن و گوش كردن به حرفاشون رو وظيفه من ميدونن. خيلي فكرم مشغوله. گاهي وقتي با كسي صحبت ميكنيم اون قدر غرق افكار خودم ميشم كه ديگه صداي هيچ كي رو نميشنونم . انگار تو اين دنيا نيستم. احساس ميكنم دريافتم از محيط كم شده. اين مشغله ذهني عصابمو ريخته بهم. يه جورايي احساس ميكنم دارم ديوونه ميشم. از همه كاراي مورد علاقم دست كشيدم همه چيز برام كسل كنندس. چه كار كنم تا شاد باشم؟ چه كار كنم اين فكرا و خيالها رو رها كنم؟
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
عزيز من زياد خودت رو عصباني نكن .... به مرور زمان وقتي كه عشقت به اون پسر فراموش شد .... كم كم دوباره مثل سابق ميشي ( البته اين رو هم بگم كه اكثر پسرها همينجورين .... فكر ميكنن عقل كل هستن و كارشون درسته و دخترها هم مجبورن با اين وضعيت بسازن... دروغ هم ميگن .... و اگه بهشون توجه كني فكر ميكنن از دماغ فيل افتادن و .... كلا خود خواهن و ميخوان هرچي بهترينه بايد براي اونها باشه.... با دختر مثل كالا بر خورد ميكنن .... اصلا هرچي از اين جنس بگي بازم كم گفتي ( البته منظور من به همه نيست و جمع نميبندم ولي اكثر پسرها اينطورين كه تا قبل 24-25 سالگي فكر ازدواج و عشق و اينا به كله شون نميزنه و هر كاري هم كه ميكنن واسه خوشي لحظه اي و گذروندن اوقات فراغته .... بازم ميگم كه استثنا هم وجود داره
ولي يه مدت كه بگذره ( به خدا ) خودت واقعا خوشحال ميشي كه اين پسره رو ول كردي و رفتي دنبال زندگيت.... خيلي سخته ميدونم ولي به مرور زمان عادت ميكني.... بهتره زياد به پسرها محل ندي و اگه بهت ابراز علاقه كردن اصلا محل نگذاري .... وقتي كه يكم سنت بالاتر رفت اون موقع ميفهمي كه عشق چيه ؟؟؟ آدمي كه اهل زندگي باشه كيه ؟؟؟؟ كسي كه واست احترام قائل باشه و واقعا دوستت داشته باشه و نخواد به خاطر اهداف خودش ازت خواسته هاي غير شرعي و غير معقول داشته باشه
واسه همين سعي كن ديگه با پسري دوست نشي و باهاشون كل كل نكني و اگه كسي بهت ابراز علاقه كرد زياد جدي نگيري و اگه زياد سمج شد بگي با خانواده ات صحبت كنن . چون كسي كه تورو بخواد و واست ارزش قائله و شرايطش هم واسه ازدواج مسائده .... اول مياد پيش خانواده ات
پس سعي كن كه خودت رو در گير عشق و عاشقي ( كه معلوم نيست به ازدواج ختم بشه يا نه )نكني
پسرها وقتي كه توي سن بلوغ هستن خيلي هيجاني و گاها احساسي و گاها قد و متكبر و گاها پليد ميشن ( واسه رسيدن به خواسته هاشون ) ولي وقتي به سن بالاتر برسن ( مثلا به 25 سال به بالا - البته نه همشون ) تازه ميفهمن كه زندگي چيه!!!!!
خودت رو به خاطر اين پسره ناراحت نكن و ديگه به كسي دل نبند مگر اينكه ( گوهر شناس قابلي ) گيرت بياد كه تورو با تمام خوبي هات و بديهات بخواد و خودت رو به خاطر خودت بخواد و اون موقع است كه قدر ميدوني و خدا رو به خاطر اينكه اين فرصت رو بهت داده شكر ميكني
موفق باشي
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
سلام عزیزم
واقعا حیف شما نیست که وقت و انرژی و از همه مهمتر احساست را برای همچین پسری گذاشتی .
کاش حداقل قدرتو میدونست
چون این آقا اولین کسی بوده که وارد زندگی شما شده شما فکر میکنید عاشق ایشون شدید ولی من فکر میکنم این بیشتر عادت باشه تا عشق
سعی کن یه کم بیشتر به فکر خودت باشی و قدر خودتو بیشتر بدونی و من میدونم که تو میتونی این قضیه را برای خودت حلش کنی .
شاید یکم ترک این عادت سخت باشه ولی زمان خیلی کمی میبره و خودت بعد از ترک این قضیه متوجه میشی که چرا وقت به این گرانبهاییت را چرا برای همچین آدمی گذاشتی.
امیدوارم زودتر مشکلت حل بشه و من میدونم که خیلی راحتر از اون چیزی که فکرشو کنی حل میشه .
موفق باشی
بای بای :16:
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
دلتنگ عزیزم ذات ما آدم ها همینه . همیشه تمنای چیزی رو داریم که می دونیم نمی تونیم بدستش بیارم حتی اگه ان چیز بدترین باشه. خوب به حرفم فکرکن.
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
چند مطلبی رو به پستت ارسال کردم.
برای زندگی وکلیه ی محتویاتش فکر کن. ولی غصه نخور]بخواه که میشود
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
سلام به همه. ازتون ممنونم كه راهنماييم مكنيد.
خانمroya.bاينكه ميگين به پسرا محل نده و خودت رو درگير عشقشون نكن بايد بگم من هيچ وقت نشده بود به يه پسر علاقه مند بشم هر چند شرايطش خيلي برام بوده و تا حالا چند نفري تو زندگيم بودن كه بهم ابراز علاقه ميكردن و حتي چند نفرم هستن كه عاشقانه دوستم دارن ولي من هيچ وقت به هيچ كدومشون علاقه اي نداشتم البته باهاشون رابطه(منظورم دوستيه) نداشتم. ارتباط، فاميلي يا از طريق چت بوده .پسرايي هم كه تو كوچه و خيابون ابراز علاقه ميكنن هم كه اصلا بايد بگم ادم حسابشون نميكنم چون از كسايي كه احساسشون رو راحت خرج ميكنن بدم مياد حالا چه احساس دروغ چه واقعي.ولي اين بار نميدونم چرا از اين پسر خوشم اومد. واقعا با زبون بازي هاش منو درگير خودش كرد.
اولش فكر ميكردم عاشقشم بعد با خودم گفتم فقط بهش عادت كردم. الان حدود بيست روزه كه باهاش حرف نزدم. دارم كم كم ديوونه ميشم. حالم خيلي خرابه. نميدونم چرا اين قدر ضعيف و وابسته عمل ميكنم من كه هميشه ادعا داشتم به هيچ كي وابسته نيستم و همه كارا رو هم خودم ميتونم انجام بدم. قبل از اون با پسراي زيادي تو چت اشنا بودم ولي به عشق اينترنتي هيچ اعتقادي نداشتم.اصلا اوايل فقط ميرفتم چت براي خوش گذروني.راستش دوستام خيلي از اين پسر متنفر هستن. همه ميگن خيلي زبون داشته كه تونسته اين طور رامت كنه. به نظر خودمم همين طوره. وقتي اون پسر اومد شهرمون بهم گفت به دوستش گفته كه من با اين دختر دوست ميتونم بشم و دوستش بهش گفته نميتوني.اخه قبل از اينكه با اين پسر چت كنم با دوستش چت ميكردم و دوستش هم خيلي سعي ميكرد كه باهم دوست شيم و همش ابراز علاقه ميكرد ولي من هميشه ميپيچوندمش. حالا احساس ميكنم من فقط براي شرط بندي اونا بودم. خيلي سخته برام كه وسيله اي براي بازي اونا بودم. الان به اين نتيجه رسيدم كه اون لايق من نبود البته من ميدونم اگه ميخواستم ميتونستم باهاش باشم ولي ديگه نميتونستم. احساس ميكردم داره منو مسخره ميكنه.هر چند اينو ميدونم ولي حتي يه لحظه هم فكرش از سرم بيرون نميره. تمام روزم به فكرشم. حتي موقع امتحان دادن.اين چند وقت خيلي ضعيف شدم. مريضي سختي گرفتم. ميدونم كه همش به خاطر اونه ولي همش مقصرش رو چيزاي ديگه ميدونم.من فكر نميكنم اين عادت باشه وگرنه بعد از اين همه وقت تموم شده بود برام همه چيز. و اين قدر هم به من سخت نميگذشت. دارم سعي ميكنم باهاش كنار بيام ولي خيلي برام سخته. درسته كه اين پسر عشق اولم بود ولي همون طور كه گفتم من با پسراي زيادي اشنا هستم ولي فقط اونو خواستم. بعد از اون هم به هيچ پسر ديگه اي نميتونم فكر كنم. حتي الان هم با يه نفر دوست هستم . البته يه دوستيه خيلي ساده و هيچ كدوممون به فكر چيزاي ديگه نيستيم. فقط يه موقع با هم تلفني صحبت ميكنيم اونم دير به دير.اين دوستيم فقط براي اينه كه بتونم اونو فراموش كنم ولي به اين پسر هم هيچ علاقه اي ندارم. يعني فقط به عنوان يه دوست دوستش دارم و مثلا اگه بهم بگه ديگه باهام تماس نگير اصلا برام سخت نيست و برام ارزشي نداره.به هيچ وجه اون پسراز يادم نميره. خيلي داغون شدم.
خانم نازنين غ شما راست ميگين. تا حالا به اين فكر نكردم. ولي تو از دست دادن اون پسر خودمم بي تقصير نبودم. خودمم زيادي بهش سخت ميگرفتم. خودشم ميگفت ديگه كلافه شده. اخه همش با هم جر و بحث ميكرديم و اينكه فهميده بود من ديگه حرفاشو باور نميكنم.كاش ميفهميد من دوستش داشتم و قصد خيانت بهش نداشتم. كاش پسراي مثل اون ميفهميدن كه دوست داشتن و عشق و محبت مقدس هستن ونبايد از اونا براي لذت هاي خودشون استفاده كنن. با خودم ميگم اون ميدونست من چه جور دختريم و ميدونست حاضر به گناه نيستم پس چرا اين كارو كرد. خيلي دخترا و زنها هستن كه خيلي راحت تن به اين كارا ميدن. چرا منو براي اين كار انتخاب كرد. چرا ميگفت من اگه تو رو براي چيز ديگه اي ميخواستم اين همه دختر براي اين كار هستن؟چرا دروغ ميگفت در حالي كه من رو هم يكي از همون دخترا ميدونست چرا تموم شدن دوستيمونو به پاي دوست داشتن من ميذاره و ميگه تو دختر پاكي هستي و من نميخوام بهت خيانت كنم؟ چرا وقتي بهش ميگم چرا اين كارو باهام كردي ازم ميپرسه مگه من بهت خيانت كردم كه تو اين كارا رو ميكني؟مگه خيانت و دروغ شاخ داره يا دم؟ مگه با احساس كسي بازي كردن و احساس كسي رو وسيله شرط بندي گذاشتن خيانت نيست؟ اگه خيانت نيست پس اسمش چيه؟مگه يه دختر سالم و شاد به اين روز انداختن خيانت نيست؟مگه يه دختر رو به پسرا بد بين كردن خيانت نيست. و هزار تا چراي ديگه... يه موقع فكر ميكنم شايد من اشكالي دارم كه اون منو نخواست. ولي اگه اشكال دارم پس چرا اينقدر اطرافيانم دوستم دارن. چرا هميشه براي دوستام بهترين بودم. اگه بدم چرا اونايي كه ميشناسنم اين قدر دوستم دارن اگرم خوبم پس چرا اون منو نخواست؟
اقاي كيوان من از شما هيچ پيغام خصوصي دريافت نكردم.
امدم خسته و تنها/ اكنون ميروم خسته تر و تنها تر
خداياااااااااااااا كمكم كن. تنهام نذار.
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
سلام
گمان نکنم تنهایی اینقدرها هم که فکر میکنید بد باشه.
من خودم شاید الان تنها ترین آدم روی زمین باشم.چون بخاطر اتفاقی که واسم رخ داد تصمیم گرفتم روزه ی رابطه بگیرم.هر چند خیلی سخت بود ولی الان با هیچ جنس مخالفی رابطه ی عاطفی ندارم.دوست خوبم در حالی که با اجتماع و افراد جامعه در ارتباطیم باید تنها باشیم.آری شمع جمعیت تنهایی باش که به گفته ی آن بزرگمرد:
انسان تنها متولد میشود
تنها زندگی میکند
وتنها میمیرد.
موفق باشی.
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
سلام دلتنگ عزیزم. به نظر من کلا راهتو اشتباه انتخاب کردی. این افکاری که الان درگیرش هستی یک مشت افکار پوچ عزیزم که یک روز بهش خواهی خندید. امیدوارم اون روز خیلی دیر نباشه. کاش به جای این که وقتت رو روی این چیزها بذاری کمی به خودت ، هدف هات ، درست و موقعیت اجتماعیت بها بدی . شما تازه اول راه هستی و حیف وقت و انرژیت هست.واسه این حرف ها خیلی زوده عزیزم.
به مقالات آموزشی سایت سری بزن . امیدوارم هر چه زودتر متوجه اشتاهاتت بشی.
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
سلام دلتنگ جان
عزيزم ميدونم كه چي ميگي .... ولي اين احساساتت نشانه ي عشق نيست ... عزيزم اين مسئله كه شما ميگي با 20 روز هم حل نميشه ..... بين شما فقط دلبستگي بوده !!!! و احتمالا اينكه ايشون موقع قطع رابطه شما رو تحقير كرده و كوچيكتون كرده و بهتون اهميت نداده و به نظرم علت اينهمه ناراحتي شما ميتونه اين باشه .... شايد خودت نفهمي ولي بدون علت ناراحتي شما احتمالا همينه ( من تجربه اش رو دارم و واسه اين دارم ميگم ) تو خيلي بهتر از اوني كه بخواي منتظر آدم هايي مثل اون دوستت باشي..... ميدونم چه زجري داره كه بفهمي توي يك بازي بچه گانه شركت كردي و بازيچه بودي !!!! ولي عزيزم باور كن اون آقا پسر حتي اگه دوباره هم پيشت برگرده نميتونه و نميخواد كه خوشبختت كنه و باهات ازدواج كنه .... باور كن اصلا نميفهمه كه عشق چيه ؟ علاقه چيه ؟ بچه است ..... عاقل نيست ... نميفهمه..... درك نداره ..... عاشق نشده ..... بي رحمه ..........
فقط سعي كن فراموشش كني ( ميدونم هزار و يك سوال داري كه ازش بپرسي و هزار و يك گله ازش داري ولي بهتره كه همه رو فراموش كني چون حتي لياقت پاسخ گويي به شما رو نداره)
به نظرم بهتره كه پيش يك روانشناس بري و از اون كمك بخواي ..... مطمئن باش كه حالت خوب ميشه
موفق باشي
RE: عاشق دوست پسر اينترنتي ام شدم. چه كار بايد بكنم؟
سلام سلام به همه. خوبين؟؟؟ من كه خيلي عاليم. حالم خيلي خوبه. بالاخره تونستم مثل سابق بشم. اخيييييييييييييش حالا يه نفس راحت و عميق. به حرف شما گوش كردم و رفتم پيش يه مشاور. با تلاش خودم و حرفاي خيلي خوب و قشنگتون(مخصوصا خانم.b رويانازنين. غ ) اروم شدم.
از شما خيلي ممنونم. حرفاتون خيلي بهم كمك كرد.واقعا نميدونم اگه اين تالار رو نميشناختم چي كار بايد ميكردم.اخه صحبت كردن در مورد مشكلاتم خيلي ارومم ميكنه.خصوصا اگر طرف مقابلم هم مشكل منو تجربه كرده باشه.
خيلي تلاش كردم براي فراموش كردن اون قضيه. و بالاخره تونستم با خودم كنار بيام. الانم حالم خيلي خوووووبه. درسته كه من اونو دوست دارم ولي دوست داشتن دليل نميشه كه با خودم اين طور كنم. با اذيت كردن خودم كه به اون نميرسم پس بهتره شاد باشم و از زندگيم لذت ببرم.
بازم از همتون ممنووووووونم.