ازدواج مذهب با اخلاق

سلام به همه دوستان
نمیحوام زیاد صحبت کنم ولی واقعا احتیاج به کمک دارم
با خانمی آشنا شدم که از هم خوشمون اومده و خیلی از فاکتورهای پذیرش هم رو داریم.اما تفاوت اصلی اینه که من کمی مذهبی هستم(فقط در حد نماز و روزه و یکسری اصول) اما ایشون کاملا اخلاقی هستن.فکر میکنم دوستان منظور از اخلاقی بودن رو خوب متوجه بشن و نیاز به توضیح نداشته باشه
بسیار بسیار بیشتر احتیاج به نظر دوستانی دارم که خودشون دقیقا دارن با این شرایط زندگی میکنن میخوام بدونم مشکل دارن یا نه؟از انتخابشون راضی هستن یا نه؟بعد از اینکه هیجانات اولیه ازدواج فروکش کرد میخوام بدونم این تفاوت در سبک زندگی چه تاثیری داره؟
همونطور که اساتید زحمت میکشن و تحلیل میکنن بیشتر مایلم تجربه کسانی رو بدونم که خودشون این شرایط رو داشتن یا از نزدیکان شاهدش بودن
با تشکر

سلام
تفاوت باورها یکی از مهم ترین مواردی است که باید هنگام ازدواج مورد کنکاش قرار بگیرد.
اگر شما دغدغه مناسک مذهبی نداشته باشید و ایشون هم رفتارهای دینی شما رو بپذیرن، احتمالا مشکلی پیش نمیاد. منتهی مسئله اینجاست که اکثرا چالش ها در حوزه عمل پیش میاد، نه روی کاغذ و بنابر این باید کاملا مصداقی با هم حرف بزنید و واکنش های همدیگر رو در موارد جزئی بسنجید. همچنین میزان سازش پذیری هر دو شما نیز متغیر بسیار با اهمیتی است که باید مورد بررسی قرار گیرد.

دانستن اینکه دیگرانی که این مسیر را رفته اند، موفق بوده اند یا نه، چندان به درد شما نمی خورد. چرا که شرایط زندگی و مشخصه های شخصیتی شما و دیگران ممکن است زمین تا آسمان با هم متفاوت باشد.

موفق باشید:72:

ممنون از آویژه عزیز
ایشون در رابطه با اعمال مذهبی من مشکلی ندارن و بیشتر من هستم که با ایشون مشکل دارم و فکر میکنم یک آدم غیرمذهبی شاید خیلی از جاها به نسبت آدم مذهبی خطا داشته باشه.شما نظرتون چیه؟
در مورد مسیر زندگی دیگران هم فکر میکنم،تجربه های دیگه علی رغم اختلاف در بینش افراد، میتونه تا حدودی کمک کنه

نقل قول:

---

فکر میکنم یک آدم غیرمذهبی شاید خیلی از جاها به نسبت آدم مذهبی خطا داشته باشه

---

بیشتر توضیح بدید لطفا. خوبست چند تا مثال بزنید.

ببخشید منظور شما از ( اخلاقی کاملا ) مبهم است. چیزی که من از مفهوم ( اخلاقی ) برداشت می کنم ( آتئیست ) است. آیا منظور شما هم همین است ؟
اگر هم آتئیست نباشد و به خدا باور داشته باشد اما بگوید دین لازم نیست باز هم فرق چندانی نمی کند.
شما اول باید تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید. یعنی راهی را در زندگی انتخاب کرده اید و ارزش هایی که بدان معتقد هستید بر همان پایه محکم کرده اید . خوب حالا که راه را انتخاب کرده اید باید همان را ادامه دهید . یعنی از نظر روانشناسی نباید تعارضی در ارزشهایی که بدان معتقد هستید و عمل شما وجود داشته باشد . وگرنه دچار تعارض و سردرگمی ذهنی می شوید و در زندگی مشکل پیدا می کنید.

شما خودتان می گویید من مسلمان هستم. از نظر دین اسلام ازدواج با کسی که دین را قبول ندارد ممنوع است . اما وقتی کسی می آید و می گوید من مسلمان هستم و می خواهم با کسی ازدواج کنم که دین را قبول ندارم صرفنظر از جنبه های ایمانی در زندگی اش دچار تعارض های روانشناختی است که باید آنها را حل کند.

در اصطلاح روانشناسی می گویند ناسازگاری شناختی این هم لینکش :
http://www.hamdardi.net/thread-19997.html

درود بر تغییر عزیز

اخلاق مداری خیلی هم خوبه و هیچ تضادی با دین نداره والا منه مرد 30 ساله دین رو اخلاقیات میدانم اکثرا با اخلاقیات انسانی همخوانی داره بجز موراد اندکی که طرفدار دموکراسی هستم

دین اسلاو اخلاق پیامبر و اخلاق مولا علی فرق داره با متحجران خشک مغز :81: اشتباه نگیرید اینو دوست عزیز.

تجربه شخصی من چند سال حداقل با افرادی که ادعای اخلاقمداری و قبول نداشتن دین میکنن بهم ثابت کرده خیلی هم آدمهای اخلاقمداری نیستند دوست عزیز.بنده کاری با دین ندارم اتفاقا دارم اخلاقی نگاه میکنم چون خودم فرد اخلاقمدار و دموکراسی خواهی هستم.

لطفا کاملا توضیح بدید در مورد طرز فکر و رفتار ایشون بصورا کامل توضیح بدید لطفا یا میخواهید مبهم توضیح بدید و کوتاه بهتره اصلا چیزی ننویسی چون کمکی نمیکنه به دوستانب رای راهنمایی دادن به شما :72:

با تشکر فراوان از همه دوستان
در پاسخ به آویژه محترم:منظورم این بود که امکان خطا و کارهای اشتباه به نظر من در بین افراد غیرمذهبی شاید بیشتر باشه البته همه میدونیم که تو هر مساله ای استثنا هم هست.به عنوان مثال در بین دوستان خودم کسانی که بیشتر به دستورات دینی مقید بودند کمتر خطا داشتند.حالا سوال من این بود که آیا واقعا این مساله(انجام و اعتقاد به تکالیف دینی)باید ملاک خوبی و بدی افراد باشه؟؟
khaleghezeyدرود بر شما و تشکر
ایشون میگن اهل دروغ نیستن،به زندگی تعهد دارن،وفا دارن،دزدی نمیکنن،به حجاب اعتقادی ندارن،و خیلی از خصوصیات دیگه ای که یک فرد میتونه بدون انجام تکالیف دینی در خودش داشته باشه .امیدوارم توضیحی که خواسته بودین برآورده شده باشه

معیارهای شما برای انتخاب همسر چیه؟
لطفا اینجوری بنهویس با توضیحات حداقل یک یا دوخطی

1.معیار تحصیلی
2.معیار سنی
3.معیار زیبایی
4.خانوادش چه سطح اجتماعی داشته باشن و از نظر مالی
و.......

اینجوری کامل بنویس دادا.

مقالات زیر خیلی می تواند کمک بکند تا معیارهای خودتو بهتر و کاملتر کنی

معیارهای ازدواج

پ.ن:تجربه شخصیم میگه خیلی به حرف ها تو.جه نکنم ببین توی عمل چه اخلاقی داره و چه عکس العملی از خودش نشان میده.
آشنایی در بیرون خیلی ملاک خوبی برای انتخاب افراد نیست ببین اگه واقعا همانی است که فکر میکنی خوب برو جلو و خواستگاری کن اینجوری زیر نظر خانواده ها شناخت بهتری پیدا میکنی و احساسی تصمیم نمیگیری:72:

پ.ن:با این تفکر که افراد غیر مذهبی آدم های خوبی نیستند موافق نیستم ولی مذهب با قید و بندهایی که داره باعث میشه فرد طرف یکسری از گناه ها و کارهای نادرست نره آشنایی خودت را با این خانوم بیشتر از این نکن تصمیمت قطعیه با خانواده مطرح کن و رسما برید خواستگاری قشنگ بررسی کنید شناخت توی اینجور روابط دوستی شناخت درست و کاملی نیست :72:

سلام...
به نظر من شما باید کاملا این درک کنین که سبک اعتقادی ایشون با شما کاملا در تناقض است...شاید مسیله حجاب برای شما مهم نباشه ولی آیا برای شما مهم نیست که فرزندهاتون هم بی اعتقاد به تعهد ها مذهبی باشن؟!!

به نظر من به هم کفو بودن خیلی توجه کنید،شاید یک آدم مذهبی بتونه با یک فرد کاهل در دین زندگی کنه ولی با یک فرد بی اعتقاد خیر....

هر چند اصل کلی وجود ندارهه و هستن افرادی که با اعتقادات کاملا متضاد هم با هم زندگی میکنن و براشون مهم نیست فرزندانشون چه راهی انتخاب میکنن برای اعتقاداتشون....پس خودتون رو لحاظ کنید و ببینید آیا تحمل درک این تفاوت ها رو دارین یا خیر....


آرزوی موفقیت براتون دارم...

grey-sm و khaleghezey عزیز بسیار بسیار ممنونم ارینکه وقت گذاشتید و راهنمایی کردید انصافا حرفاتون خلاصه و کامل بود
از بقیه دوستان ممنون میشم اگه کسانی نظرشون و تجربشون رو بگن که در بطن این مدل زندگی هستن

سلام
به نظرم مهمه که از نظر مذهبی تو یه سطح باشید خیلی مهمه
من و همسرم عاشق هم بودیم من نماز و روزه و چادر رو رعایت می کردم ولی ایشون به قول شما اخلاق محور بود
ولی تو خیلی جاها به مشکل برمی خوردیم و من مجبور بودم کوتاه بیام
اگر هنوز انتخاب نکردید سعی کنید شخصی رو پیدا کنید که از نظر مذهبی در یه سطح باشید که هیچ کدومتون اذیت نشید

سلام

چه چیزی در ایشون باعث میشه که به ازدواج باهاشون اصرار داشته باشید؟

ببین اگه ادمی هستی که عین خیالت نیست خانمت چه اعتقادی داره و بچه هات چطور بار میان یکم مشکل کمتر میشه اما باز هم بی مشکل نیست چون اعتقادات همسرت منشا رفتارش میشه اخلاق مداری هم یک حرف کلی هست فردا تو زندگی سر هر کاری یا چیزی که اختلاف پیدا میکنید و هر کدوم تفسیر خودتون رو دارید

تازه شما یک طرف قصه ای همسرت هم باید در قبال شما صبور و بی خیال باشه چون خیلی از کارهای شما به نظر ایشون اشتباه و عبث هست و تدین شما در تضاد با سلیقه یا اعتقاد یا خیلی چیزهای ساده و روز مره در زندگی همسرت باعث کلی اختلاف میشه

مثلا ایشون دیرش شده و باید با هم به جایی برید و شما هم نمازت یادت رفته و اگه نخونی قضا میشه همین خودش منشاء بحث و جدله
مثلا شما میخوای روزه بگیری ایشون سحری درست نمیکنه
مثلا شما ممکنه بخوای خمس مالت رو بدی ایشون ممکنه مانع بشه
مثلا ممکنه همسرت خیلی با نامحرم بگو بخند داشته باشه و راحت باشه و شما ازشون بخواید کمی سنگین تر باشند ولی ایشون خلاف ادب و اخلاق بدونن
مثلا شما دوست دارید تفریح یا غیر تفریح گاهی اماکن مذهبی بری ایشون مایل نباشند
مثلا دوست داری تاسوعا و عاشورا مجلس بری ایشون کاملا مخالف هستند و برنامه دیگری رو برای هر دو تون تنظیم کردن
مثلا اختلافاتی که سر نجس و پاکی و طهارت و غسل نکردن و .. که اگه مقید باشید که دیگه اصلا زندگی نمیشه کرد
و ....
ازین مثلا ها اون قدر زیاد پیش میاد که حسابش از دستتون در میره ممکنه اوایل با گذشت و سازش طی کنید اما کم کم می بینید نمیتونید
تازه به اینها اضافه کن اختلافاتی که سر تربیت بچه ها پیش میاد اصلا یکی دو تا نیست

یک خطر دیگه تاثیر پذیری از همسرت و کم کم سست شدن شما در مذهبت هست این کم خطری نیست و این جور موارد واقعا پیش اومده

پس هم باید خودت تضمین بدی این اختلافات برات اهمیتی نداره هم همسرت ! در حالی که قول هیچکدومتون تضمینی نداره


این ازدواج اشتباهه ...خطرناکه...احتمالا بعدها روزی صدبار به خودت لعنت میفرستی بابت این ازدواج... شما باید با هم کفو خودت ازدواج کنی.. .
در ضمن باید بگم درست حدس زدی مذهبی بودن خودش یه مزیته و باعث کمتر خطا کردن میشه خیلی واضحه و من نمیخوام اینجا بحث مذهبی کنم
باز هم میگم عاقبت این ازدواج وحشتناک به نظر میرسه

با سلام و تشکر از همه دوستان که رحمت کشدن نظر دادن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط صبا_2009

سلام

چه چیزی در ایشون باعث میشه که به ازدواج باهاشون اصرار داشته باشید؟

---

در پاسخ شما باید بگم ایشون شرایط خانوادگی خوبی دارن و خانواده با اصالتی دارن از نظر ظاهر هم بسیار خوبن که برای من بی تاثیر نبوده
zendegiye movafagh از شما ممنونم که تجربتون رو بیان کردید استفاده کردم.میشه لطفا بگین چند سال در زندگی هستید و تا چه حد روی هم تاثیر گذاشتید؟این تاثیر بیشتر روی کدامیک از شما بوده؟
mohammad6599 جان توضیحاتت واقعا عالی بود و کاملا جای تامل داره-از شمام ممنون

سال هفتم زندگیمونه و طبیعتا چون انسانهای اخلاق مدار آزادی های بیشتری دارن نسیت به مذهبی ها معمولا 98% غالبند .
همسرم بعد از یه مدت که من براش عادی شدم و تازگی اولیه از بین رفت برگشت سر آزادی های خودش و دوری کردن از عقاید من
به طور مثال من برام مسئله مشروب خیلی مهم بود ازش پرسیده بودم بهم گفته بود فقط یه بار خوردم اونم صرفا برای تجربه بوده و دیگه اصلا لب به مشروب نمی زده ...
اما بعد از سه سال گفت چند روز پیش با دوستام خوردم و بعد پشیمون شد
وقتی ازش پرسیدم که چرا قبل از ازدواج به من گفتی دیگه دوست ندارم بخورد ؟ گفت چون می خواستم تو رو به دست بیارم
بعد بعد از 5 سال رسما گفت دوست دارم بخورم و تو حقی نداری که برای من تعیین تکلیف کنی
به همین راحتی یکی از مسائل خیلی مهم تو ازدواج من نادیده گرفته شد
البته این فقط یکیش بود

- - - Updated - - -

اوایل ازدواج خیلی از من تاثیر می گرفت . روزه هاشو می گرفت چند بار نماز خوند . حتی دو سه بار قرآن خوند .
اما همونطور که گفتم کسی که ریشه اعتقادی نداشته باشه و طعم آزادی رو چشیده باشه جواب نهایی اش اینه که من نمی تونم تو بند باشم
در صورتی که من اصلا آدم گیری نبودم یعنی همه بهش می گفتن خوش به حالت که اصلا خانومت بهت گیر نمی ده

- - - Updated - - -

ببین جریاناتی که پیش میاد خیلی مفصله
شما از یه عید بگیر که افرادی که مذهبی هستند به هم تبریک میگن مثل نیمه شعبان یا مراسم دیگه
افرادی که مذهبی نیستند سالهای اول رعایت می کنن اگه تبریک بگی میگن عید شما هم مبارک بعد از 4 سال میگن این که عید ما نیست عید عرب هاست یعنی تو یه تبریک ساده می مونی ...

zendegiye movafagh محترم بسیار بسیار ازتون ممنونم که وقت گذاشتید.این کلا برای من خیلی قابل تقدیر و ستایش که دوستان میان اینجا وقت میگذارن و دلسوزانه میخوان کمک کنن.جز تشکر کردن کار دیگه ای از دستم بر نمیاد
zendegiye movafagh اولا براتون آرزو میکنم همیشه با همسرتون بهترین لحظه ها رو داشته باشید
از حرفاتون برداشت کردم که همسرتون اوایل ازدواج تا حدودی جور دیگه ای بنا به سلایق شما عقایدشون رو مطرح کردن و بعد از قرار گرفتن تو زندگی طور دیگه رفتار کردن
در رابطه با این چیزای جزئئ موافقم که به راحتی مساله ساز میشه
و اما با عرض پوزش چند تا سوال دیگه رو ازتون بپرسم
شما فرزند هم دارید؟و این مساله رو تربیت فرزندتون چقدر نقش داره
با توجه به اینکه گفتید با عشق و علاقه با هم ازدواج کردید فرضا اگه به گذشته برگردید باز هم همسرتون رو انتخاب میکنید؟
لطفا از خانواده ها هم بگید.آیا خوانواده همسرتون هم عقایدشون مثل ایشون هست؟
در زمان ازدواجتون نظر خوانواده ها مخصوصا خوانواده شما چطور بود؟
در کل فکر میکنید این مساله چقدر از زندگی شما را تخت تاثیر قرار داده.اگه ممکنه براش یک درصد بیان کنید
به عنوان خواهر بزرگتر اگه توصیه خاصی برای من دارید خوشحال میشم بشنوم
ببخشید ازینکه سوالام زیاد شد با تشکر فراوان

ببخشید من یه مثال کوچیک میزنم، شما ببینید می تونید با این موارد ریز کنار بیاین:

نماز خوندن و روزه گرفتن و اعیاد و ... رو بگیم فردی هست. رابطه جنسی که دیگه فردی نیست. بعد از رابطه غسل لازمه و کسی که غسل نکنه نجس محسوب میشه. آیا مسائل اینچنینی واسه شما مهمه؟ آیا ایشون می خوان بخاطر شما این جزئیات رو رعایت کنند؟ نطفه ای که در اثر این لقاح بوجود میاد از نظر شما متاثر از یه سری افکار هست یا نه؟ بچه ای که به دنیا میاد رو مسلمون ها تو گوشش اذان و اقامه می گن وقتی طرف شما به این چیزا اعتقاد نداره از نظرش خرافه هست و ممکنه مانع بشه و هزار تا مساله ریز دیگه. اگه واستون این چیزا مهم نیست ادامه بدین.

ما یه دختر 5 ساله داریم که این مسئله روی اون هم تاثیر گذاشته
یعنی تو خونه ما خواهرم به دخترم یه سوره کوچیک قرآن یاد میده یا شعری دررابطه با امام حسین بهش یاد داده بود که
بعد دخترم با ذوق و شوق میاد خونه می خونه و همسرم عصبانی میشه که این چیزا چیه یاد بچه میدن اگه راست میگن بهش ریاضی یاد بدن
هر چی میگم هر چیزی باید سرجای خودش باشه ریاضی به اندازه زبان به اندازه قرآن یا کلا آموزش دینی هم به اندازه خودش قبول نمی کنه میگه به بچه من این چیزا رو یاد ندید ....در کل موضوعات زیادی پیش می یاد که من تو همه جا کوتاه میام وگرنه دعوا میشه
حتی دخترم میگه پیش بابا نمی خونم
خانوادشون عقایدشون مثل خانواده ما هست ولی تاثیر زیادی رو مسئله نداره
ما عاشق هم بودیم اما اگه الان به گذشته برمیگشتم این مسیر رو انتخاب نمی کردم
احساس می کنم انسان کسی که گرایشای اخلاقی و مذهبی مشابه تری داشته باشه خوشبخت تر میشه و عاشقی پایدار تری داره و تو هر چیزی نمی خواد حرص بخوره
خانم و آقا هم نداره مثلا اگه جای ما برعکس شده بود یعنی من آقا بودم ایشون خانم حتما تو یه سری مهمونی ها و مجالس از پوشش گرفته تا برخورد مطمئنا دچار مشکل می شدیم
خانواده ها هم موافق ازدواج ما بودند چون خانواده ایشون که ظاهرا عقایدی مثل ما داشتن و همسرم هم که اینطور به نظر میمومد که دوست داره مثل من باشه . اما نتونست چون قبلش آزادی خیلی بیشتری داشت اعم از مشروب خوردن حتی اگه سالی یه بار بود به هر حال راحت بود . هم دوستی با دختر و ....

فکر می کنم این صحبت خانم شمیم الزهرا برای شما هم مفید باشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شمیم الزهرا

سلام اینکه آداب و روسم کردها چطوریه در یک سایت روانشناسی فکر نکنم پیدا بشه و باید در اینترنت جست و جو کنین و از خود کردها (که حالا شاید اینجا هم باشن) سوال کنین اما اول جست و جو کنین.
در قبال ازدواج شیعه و سنی مگه همه شیعه ها به عقایدشون عمل میکنن؟یا همه سنی ها عمل میکنن که شما کلی میپرسین؟ چه جور شیعه و چه جور سنی مهمه. برخی شیعه ها حتی عقاید شیعه رو مسخره میکنن! خوب اینا چرا نتونن با یک سنی کنار بیان!
در اقوام ما خانمی شیعه با اقایی سنی ازدواج کردن اما خانم میگن من فقط خدارو قبول دارم و آقا هم همینو میگن. خوب اینا اصلا فرقی مذهبشون باهم پس نداره که مشکلی براشون ایجاد بشه و اسما فقط فرق داره.(البته این دو نفر دور از خانواده هاشون زندگی میکنن و کلا بحث تفاوت مذهب در خانوادرو ندارن که به مشکل بخورن)

باید بررسی کنین آیا خانم و آقایی که میفرمایین شیعه بودن و سنی بودنش باهم فرقی داره یا نه؟اگه داره چقدر و تا چه حدی و ریز بررسی کنین که چه عقاید شخصی هرکدوم دارن.تاکید میکنم عقاید شخصی چون ما با واقعیات سروکار داریم نه ایده آل ها. ایده آل یک شیعه خیلی چیزها میگه اما واقعا اون در عمل چه میکنه؟

---

• مساله دیگه ای که ممکنه پیش بیاد در موارد اختلاف هست. جایی که شما دو نفر اختلاف نظر دارید، اگر به یک مرجع واحد معتقد باشید، می تونید اون را مبنا قرار بدید و تصمیم نهایی را بگیرید. اما وقتی مرجعتون واحد نیست ( دین و اخلاق ) مشکلاتی پیش می آد.

• ضمن این که در دین تقریبا راحت تر می تونید به یک جواب واحد و مشخص برسید. اما اخلاقیات به اندازه دین دقیق نیست و می تونه باعث اختلاف بشه.

zendegiye movafagh خیلی لطف کردی.امیدوارم همیشه خوشبخت باشی
شیدا.
صبا_2009
از همتون ممنونم