من فقط همین دختر و میخوام :-(
پسری هستم ۲۲ ساله با دختری دوست بودم یا هستم که از خودم ۳سال کوچک تر است در اوایل رابطه اون بهم شدیدا علاقه مند بود و باورش نمیشد با من دوسته و اینکه واسم کادو میخرید و حرف از لباس عروس و ازدواجو حلقه میزد و میگفت حاضرم با هر شرایطی بات ازدواج کنم منم زیاد اهمیت نمیداد بهش...
هر روز به غیر از وقتایی که دانشگاه بودیم از صب تا شب با هم بیرون بودیم و رابطمون به جاهای عمیق رسید
کم کم علاقه تو وجودم به وجود اومد طوری که بعد ۶ ماه واقعا دیوونش شده بودم
اما وقتی این موضوعو بهش اعتراف کردم و گفتم که بدون تو نمیتونم وضعیت برگشت از اون موقع حسش بم کمتر و کمتر شد و با توجه به اینکه دختر زیبایی بود پسرای زیادی بش پیشنهاد میدادن و زنگ میزدن منم خیلی خیلی روش غیرت نشون دادمو همیشه بش شک میکردم و چکش میکردم
اونم از این کارم متنفر شده بود تا اینکه یکروز بهش زنگ زدم و گوشیو داد به یک پسر دیگه و گفت دوس پسر جدیدمه!واقعا شکه شده بودم و به اون پسر هر چی تو رابطمون بود و گفتم تا شاید اینطوری تلافی کرده باشم
این ماجرا گذشت و من برای اینکه فراموشش کنم با چنتا دختر دوس شدم (توانایشو دارم با دخترای دیگه باشم) ولی هرگز نتونستم فراموشش کنم
بعضی وقتا بهش زنگ میزدم با هم بیرون میرفتیم و با این قضیه کنار اومدم که هم با اون دوس باشه هم با من.اونم از خداش بود!اما دیگه مثل قبل نبود و تو زندگیش پر پسر بود هر وقت پیش من بود پسرای زیادی بش زنگ میزنن ولی من از ترس اینکه از دست ندمش چیزی نمیگفتم.
و اونم واسش مهم نیست که من با چند نفر دوستم.(اگه بخواد با همه دخترا قطع رابطه میکنم)
چند وقت پیش با دوس پسرش تموم کرد و بهم گفت نمیخواد با کسی دوست باشه و از هیچ پسری خوشش نمیاد ولی همچنان پسرای زیادی بهش زنگ میزنن
هروقت بگم باهام میاد بیرون و احساس میکنم از ته دل بقلم میکنه و میبوسه منو!!
ولی میگه هیچ حسی به من نداره تا من زنگ نزنم بم زنگ نمیزنه
الان واقعا نمیدونم چیکار کنم تا دوباره به من حس پیدا کنه و روم غیرت داشته باشه مثل قبل!
من فک میکنم چون میدونه در هر صورت پاش وای میستم داره سو استفاده میکنه..
اگه میشه راهنماییم کنید که دوباره بم پایبند شه واقعا بدون اون نمیتونم.
الان همش داره منو پس میزنه هی میگه زیاد بم میزگی
نمیتونم بش بی محلی کنم میترسم از دستش بدم
