نمایش نسخه قابل چاپ
با سلام
در جلسه اول خواستگاری وقتی رفتیم صحبت کنیم ، دختر خانم مدام میخندید ، خیلی از سوالاتم رو جواب واضح نگرفتم ،چند تا از سوالات رو گفت اول شما نظرتون رو بگید بعدش هم گفت نظر منم همینه ، خلاصه علت این خنده های مکرر رو نفهمیدم ، خواستم علتش رو بپرسم ولی نپرسیدم.
نمیدونم اخلاقش اینجوری بود یا چیز دیگه ای ... خواهرم میگه شاید خجالت میکشیده . شما چه فکر میکنید
- - - Updated - - -
نبود کسی ؟؟؟؟؟
خودتون متوجه نشدید که خجالت می کشید یا علت دیگه ای داشت؟
قبل از این که برید خصوصی صحبت کنید، در جمع برخوردش چطور بود؟ بازم می خندید؟
می خندید یا لبخند می زد؟
بعضیا ای طوری هستن. البته به این معنی نیست که اون دختر خانم هم حتما همین طورن
بعضیا توی روابط به خصوصی مثلا خواستگاری با ارتباط با جنس مخالف ، خیلی ناخودآگاه با خنده حرف می زنن
برادر من 21 سالشه. معمولی وقتی حرف می زنه با دوستاش یا توی خونه خیلی صدای بم و مردونه داره. ولی وقتی با فامیل نسبتا دور به خصوص تلفنی صحبت می کنه همش با خنده و خجالت حرف می زنه. حتی ازش ساعت هم می پرسن می خنده و ج میده
کلا بعضیا توی شرایط به خصوصی دست خودشون نیست ، بی دلیل خنده شون می گیره
حالا شاید مورد شما هم این طور بوده باشه
به نظرم خجالتی نبود ، خودشم میگفت آدم برون گرا و اجتماعی هستم ،نقل قول:
نوشته اصلی توسط شیدا.
تو جمع من متوجه رفتارش نبودم ولی از خانواده پرسیدم گفتن عادی بود،
همون اول که نشستیم شروع به خندیدن کردن البته بدون صدا ، چند بارخندش گرفت سرشو مینداخت پایین میخندید ، اصلا نمیتونست جدی باشه با اینکه من کاملا جدی بودم!
احساس کردم اصلا خواستگاری رو جدی نگرفته
-------------------------
آقا بابک حرف شما رو هم احتمال میدم چون خودم دیدم کسایی که اینجورین ولی فکر میکردم توی جلسه خواستگاری دیگه بتونن کمی جدی تر و با وقار باشن.
سلام مردِ بزرگ
اغا با خودندن تاپیکت یه حس انسان دوستانه ای در من ایجاد شد و خواستم نظری داده باشم البته عذر خواهی می کنم از دوستان و خودت که شاید نظرم به اون صورت کارشناسی نبوده باشه
خوب خلاصه امیدوارم به کارت بیاد عزیز
اول از همه بهت تبریک میگم در خصوص پا پیش گذاشتن جهت امر خیر
انشالله در تک تک از مراحل زندگیت شاد و پیروز و سربلند باشی
از اینجا شروع می کنم به صحبت
نقل قول:
آقا بابک حرف شما رو هم احتمال میدم چون خودم دیدم کسایی که اینجورین ولی فکر میکردم توی جلسه خواستگاری دیگه بتونن کمی جدی تر و با وقار باشن.
معمولا یه ادم برونگرا و اجتماعی در همه حال شاده مثل کی؟ مثل مننقل قول:
خودشم میگفت آدم برون گرا و اجتماعی هستم
اصولا نه استرسی دارن و حتی بِل کّل اعتماد به نفسشونم بالاس
و از همه مهمتر خجالتی هم نیستند
ولی شما فکر کنم در این زمینه تردید داشتی که شاید یه درصد متغیری باشه این وسط که این خانوم این جلسات و جلسه ها رو به خنده و مزاح گرفته باشه درسته؟
من بعید می دونم این مسئله واقف باشه در خصوص شما
خوب دختر جنس لطیفی هستش و خودتم دیگه می دونی که ازدواج و خواستگاری چقدر براشون مهمه پس این شک رو در وجود خودت هیچ گاه راه نده
اما اگر می بینی داری اذیت میشی می تونی چندی بعد باز با ایشون یه قرار ملاقاتی داشته باشی
شما هم سعی کن بیشتر با این خانوم در ازتباط باشی(دید و بازدید خواستگاری) تا بیشتر در این خصوص و خصوصا رفتاراشون اگاهی پیدا کنی
این رو هم بگم بهت خودمم اگه برم خواستگاری مطمئنا جدی برخورد نمی کنم یکم خنده و شوخی لازمه تا یخ طرفین باز شه اما به یاد داشته باش مرد و زن فرق می کنه و با این حرفم نخواستم بهت بگم که این خانومم باس اینگونه باشه اصلا...
خواستم تفاوت خودم و با خودت بگم
موفق باشی
یا علی
بعضی ها کلا دائما در حال خنده هستند. من یه خانم توی فامیل دارم که هر احساسی بهش دست می ده خنده اش می گیرد. هر احساسی. استرس می گیرد می خندد ، درد دارد می خندد ، بیمار بود و حالش بهم خورده بود و داشتن می بردنش بیمارستان می خندید درد زایمان داشت می خندید ، توی خواستگاری سر مهریه اختلاف شد اومد صحبت کنه با داماد خنده اش گرفت و معذرت خواست و گفت من وقتی استرس دارم خنده ام می گیرد. البته بسیار هم دختر بساز و خوش اخلاقی است و آرام و سهل گیر است. یعنی همه فامیل می گویند شوهرش داره اذیتش می کنه. حتی یکی گفت این مرد باید گیر یک زن بدجنس می افتاد نه این زن. خودش هم میگرن گرفته از بس شوهرش بهش سخت گرفته. اما چندان برایش مهم نیست و می گه و می خنده و زندگی می کنه و به شوهرش هم محبت می کنه. بچه هایش هم فوق العاده آرام بار آورده.
می خوام بگم اولا بعضی ها سیستم عصبی شان طوری است که موقع ناراحتی و استرس و هر نوع هیجان خوب یا بد خنده شان می گیرد. حالا نمی دانم این دختر خانم هم جزو این گروه است یا نه.
ممنون از دوستان که نظراتشون رو گفتن ، به نظر میاد احتمالا از همون استرسش بوده چون انگار تمرکز نداشت و نمیتونست افکارش رو جمع وجور کنه ، فعلا هنوز چیزی مشخص نیست باید صبر کرد تا جلسات بعدی به امید خدا .....
دوست عزیز
فکر میکنی کسی که در جلسه ی خواستگاریش به این شکل م کرده امادگی زندگی مشترک رو داره؟
به نظرم تردیداتون زمانی از بین میره که جلسه یا جلسات بعدی هم باهاشون صحبت کنین ( البته اگه از موارد اولیه مثبت بود و دوست داشتین ادامه بدین برای اشنایی بیشتر) که مطمئنا بیشتر از روحیاتش و عملکردش آشنا میشین .. نظر منو بپرسین منم میگم بیشتر به خاطر استرسه و یه عادت معمولی که میخنده... ( یا شایدم بنده خدا یاد یه خاطره ای چیزی افتاده دیگه ... البته اینو به عنوان مزاح عرض کردم):122:
دوست عزیز
این تاپیک خیلی مفید نخاهد بود مگر اینکه بعد از چند دیدار بیاین و رفتارشو بررسی کنید وگرنه با احتمالات و فرضیه و پیش داوری درمورد کسی که نمیشناسین ویکبار دیدین چیزی حل نمیشه.
خوب طفلی خندش گرفته مگه چیه؟
خوب منم گاهی دقیقا اونجا که نباید خندم میگیره به خصوص وقتی یه ادمی به شدت خجالت میکشه و هول میشه
خوب چیکار کنم سعی میکنم یواشکی باشه
ولی خوب خندم میگیره
یه نگاه جدی تو اینه به خودت بنداز شاید قیافت خنده دار میشه وقتی جدی میشی
درود دادا
با سپاس از بانو فرشته اردیبهشت نظر منم همینه بزارید چند جلسه دیگه هم باهم حرف بزنید و توی جلسه بعدی ازش بپرس خجالت نداره دادا کارت هم درسته الان توی خواستگار یهستید و قراره از هم شناخت پیدا کنید بنظرم بهتره سوالهایی که میخوای بپرسی قبل رفتن توی اتاق برای صحبت کردن چندین بار پیش خودت مرور کنی نهایت میخواد تعداد جلسات یکمقدار بیشتر طول بکشه که این مورد اصلا ایاردی نداره اتفاقا خوب هم هست.
دفعه بعدی علتش را بپرسید و از ایشون بخواید کاملتر جواب شما را بدهند وقتی ازشون سال میپرسید :72:
با سلام به دوستان با جلسات بعدی روشن شد که مثل اینکه این بنده ی خدا کلا همینجوریه خیلی خوش خندس!
یه چیزی دیگه خیلی برام جالبه اینه که جوری تو جلسات با من حرف میزد وصحبت میکرد انگار خیلی وقته منو میشناسه ، شوخی میکنه اصلا انگار فامیلیم، بعضی سوالات رو اول با شوخی جواب میده و....
کلا اولین باره با یه همچین موردی مواجه میشم تو خواستگاری و برام عجیبه، کلا رفتم تو فکر، عمیق!!!:303: