-
+کمک کنید بچه ها ، داغونم!
من حدود دو هفته پیش از عشقم جدا شدم چون اون می خواست ازدواج کنه و منو بعد از 6 سال نادیده گرفت. 6 سال بهش فقط محبت کردم هر چی داشتم و نداشتم و به پاش ریختم . خیلی دوسش داشتم خیلی . وقتی می خواستیم جدا شیم منو خیلی رنجوند ومنم بهش گفتم خدا جواب کارایی که کرده بهش میده و من همیشه آخر دعاهام از خدا بد بختیشو میخوام . دیروز سحر موقع نماز خواستم نفرینش کنم ولی نتونستم و امشب بهش گفتم که اونو بخشیدم و همیشه واسش آرزوی خوشبختی می کنم ، اونم گفت دعا می کنه همیشه بهترینها مال من باشه و ازم تشکر کرد که بخشیدمش .
خیلی دل کندن سخته ولی چاره ای نیست جز توکل به خدا . بغض راه گلومو گرفته بدجور . الان که دارم اینا رو می نویسم نمی تونم جلوی اشکامو بگیرم . 6 سال رابطه فقط یه بغض واسم گذاشته . چطور می تونم عشق به این بزرگی رو تو دلم بکشم . من چطور می تونم در آینده با کسی زندگی مشترک آغاز کنم در حالیکه مطمئنم این عشق یه عشق حقیقی بوده و هرگز نمی تونم فراموشش کنم ؟
به نظر شما اصلاً من می تونم ازدواج کنم؟ لطفاً کمکم کنید بچه ها داغونم .:47:
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلام
به نوشته هایتان خط به خط جواب می دهم .
-----------------------
** من حدود دو هفته پیش از عشقم جدا شدم چون اون می خواست ازدواج کنه و منو بعد از 6 سال نادیده گرفت. **
$$ به سلامتی و مبارکی ، ما رو هم در شادی خودتان شریک بدانید دوست عزیز $$
:203:
------------------------------------------------------
** 6 سال بهش فقط محبت کردم هر چی داشتم و نداشتم و به پاش ریختم . خیلی دوسش داشتم خیلی .**
$$ همچنان که در یک ساختمان ، صرفا سوار شدن مصالح بر روی هم و بالا رفتن بنا ، مایه دوام و استحکام نیست و ده ها نکته اصولی از آغاز تا انتها به کار گرفته می شود تا یک بنای مستحکم پدید آید ، پس نمی توان گفت که .... $$
----------------------------------------------
**وقتی می خواستیم جدا شیم منو خیلی رنجوند ومنم بهش گفتم خدا جواب کارایی که کرده بهش میده و من همیشه آخر دعاهام از خدا بد بختیشو میخوام .**
$$ پرخاشگری و خصومت باید کنترل شود که اینها علامت ضعف است فقط اقویا می توانند ملایم باشند. $$
---------------------------------------------------------
**دیروز سحر موقع نماز خواستم نفرینش کنم ولی نتونستم و امشب بهش گفتم که اونو بخشیدم و همیشه واسش آرزوی خوشبختی می کنم ، اونم گفت دعا می کنه همیشه بهترینها مال من باشه و ازم تشکر کرد که بخشیدمش .
**
$$ نمازتان قبول حق ، گذشت و عفو ، آبی است که آتش غضب و کینه و انتقام را فرو می نشاند و به انسان آرامش روحی و لذت بردن از زندگی می بخشد. اگر دیگری به شما جفا و بدی و قدرنشناسی و حتی اهانت می کند ، وقتی شما درگذرید و مقابله به مثل نکنید ، کرامت و بزرگی خویش را ثابت کرده اید و از پاداش الهی نیز برخوردار می شوید. $$
------------------------------------------------------------------------
**خیلی دل کندن سخته ولی چاره ای نیست جز توکل به خدا . بغض راه گلومو گرفته بدجور .. الان که دارم اینا رو می نویسم نمی تونم جلوی اشکامو بگیرم . 6 سال رابطه فقط یه بغض واسم گذاشته . چطور می تونم عشق به این بزرگی رو تو دلم بکشم **
$$ خداوند اگر ز حکمت ببندد دری ، ز رحمت گشاید در دیگری $$
------------------------------------------------------------------
**چطور می تونم عشق به این بزرگی رو تو دلم بکشم . من چطور می تونم در آینده با کسی زندگی مشترک آغاز کنم در حالیکه مطمئنم این عشق یه عشق حقیقی بوده و هرگز نمی تونم فراموشش کنم ؟
**
$$ زلزله و طوفان های فراوانی در راه زندگی قرار می گیرد که اگر شما محکم نباشید ، به سرعت از هم می پاشید و متلاشی می شوید . انگیزه های زیادی در این رابطه ها هست و هوس از مهمترین انگیزه های آن به شمار می رود .عقلانیت و محاسبه جوانب ، پیامدها ، مسولیت ها ، هزینه ها ، حقوق و وظایف متقابل و.... باید منظور شود ( می شد !) ، خلاصه مطلب ؛ آری میتوان فراموش کرد . ( همه دوستان همدردی در کنار شما هستند )$$
--------------------------------------------------------------------
**به نظر شما اصلاً من می تونم ازدواج کنم؟ **
$$بله که می توانید ازدواج کنید ، جوان به این خوبی ، حتما می توانید ازدواج کنید و یقینا زندگی در آینده بسیار مطلوب خواهید داشت . $$
-------------------------------
**لطفاً کمکم کنید بچه ها داغونم .**
$$ داغون اصولا برای تصادفات به کار می رود ( روابط عمومی فرهنگستان لغت ) $$
-----------------------------
پاورقی : از این پس موضوعات خود را مرتبط با عنوان انجمن انتخاب فرمایید.
-----------------
التماس دعا
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلام parmis08 عزیزم!
راستش من اصلا از این دوستیا و عشقا سر در نمیارم !!! و به خاطر همین فک کنم تو این ماجرا نمی تونم کمکت کنم ! ولی می تونم بفهمم که چقدر برات سخته . یه چیزی بگم! (از کوره در نریا !) انتخابت از اولم اشتباه بوده !!!
ولی اینو بهش ایمان دارم که عشق فراتر از این چیزایی است که ما بهش فک میکنیم ! ما خیلی بدیم که عشق رو تا این اندازه کوچیک کردیم !!! ولی اونجایی که گفتی نتونستم نفرینش کنم ، بخشیدمش و براش آرزوی خوشبختی کردم نشون میده تو هم یه کم اون عشق اصلی رو قبول داری !!!پس توکل کن به همونی که عشق رو برای ما آفرید. لزومی نداره همین الان فراموشش کنی . به مرور زمان خودش فراوش میشه . بهش زیاد فک نکن. چرا نمی تونی ازدواج کنی!؟ مگه دوست داشتن و عشق گناهه ! اگر چه راه و مقصدتو اشتباه انتخاب کردی ولی همیشه برای جبران فرصت هست. از همین الان همه عشقتو دخیره کن برای اونی که یه روزی همه زندگیش تو خواهی بود و همه زندگی تو خواهد بود.به همین سادگی !
اصلا سخت نیست عزیزم ! امتحان کن ! منتظر نتیجه اش می مونم ...
دیگه هم از این حرفایی که داغونم و تحمل ندارم و ... نزنیا ! خودتو دست کم نگیر ! داری بزرگ میشی ...
دیروز داشتم یه کتاب در مورد شهید آوینی می خوندم .(از زبون همسرشون ، مریم امینی) نوشته بود:
"وقتی سر مساله ای ناراحت و گرفته می شدم و به ایشون شکایت می کردم به من می گفت :ببین ! هزاران کهکشان در آسمان وجود داره یکیش را شیریه! سیاره های زیادی در اون هست است که یکیش زمینه ! کره زمین قاره های متفاوتی داره ، یکیش همین زمینیه که ما روش زندگی می کنیم . بعد می گفت ما هم ذره ای در این مجموعه هستیم . حالا ببین این حرفی که شما میگید جاش در این مجموعه با شکوه کجاست؟؟؟ "
حالا فهمیدی مشکل تو اونقدرا هم که فک می کنی بزرگ نیست !!! توکل کن به خدای خوب و مهربونمون . مطمئنم خیلی زود مشکلتو حل خواهی کرد...
ان شاء الله که همیشه همیشه خوشبخت و موفق باشی.
خیلی التماس دعا
یا علی مددی!
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
دختر گرامی،به امضای خود البته با تغییر در یک واژه اش یشتر بیندیشید:
مستحق *غم* است گر کبوتر بدهد دل به عقاب!!
. . . . و ام شما با او ارتباط جنسی هم داشته اید؟
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
خیلی ممنون دوستان که با حوصله به من جواب دادین
و البته گرد آفرید عزیز به نظر من مستحق مرگ است نه غم . نه من رابطه ی جنسی نداشتم
ولی خیلی به هم نزدیک بودیم حتی این اواخر هر روز همو می دیدیم . صد البته واکنش من به پایان این رابطه درست نبود و اصلاحش کردم . آیا من موقع ازدواج باید وجود این رابطه رو به کسی که قراره شریکم بشه اطلاع بدم و یا می تونم کس دیگری رو تا این اندازه دوست داشته باشم ؟
بازم منتظر همراهیتون هستم
خیلی خوشحالم که دوستای خوبی مث شما دارم :46:
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
بازم سلام!
اولش که گفتم نمی تونم زیاد کمکت کنم ! آخه بدجوری بی تجربه ام !!! این که قبل از ازدواجت به شریک زندگیت اینو بگی یا نه من واقعا نمی دونم ! ولی این که می تونی کس دیگه ای رو تا این اندازه دوست داشته باشی، مطمئنم که می تونی. تازه ایشون رو که خیلی دوست نداری !!! یه کم صبر کن ، تا اون اصلیه پیدا بشه ! تازه می فهمی دوست داشتن یعنی چی !
ان شاء الله که همیشه موفق و خوشبخت باشی.
یا علی مددی!
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
درود بر پارمیس خوب،برنده و موفق و همواره شاد،اما چند روزری و فقط چند روزی آنهم یک کمی انودهگین
دختر خوبم،این نفس شماست و جامعه سنتی ما که این احساس گناه را به شما تلقین می کند،اما به هر حال باید در حد متعارف مسئولیت کم آگاهی و شتابزدگی خود را راحت و بدون داد و بیداد بپذیرید.
شما باید این را می دانستید که اندازه عواطف ما مردان به اندازه عشق و عطوفت شما(دختران) نیست و این مهارت را داشتید که درمی یافتید او پس از این شش سال قصد ازدواج ندارد و این حق را به او بدهید که به هر حال به اندیشه سود خودش باشد.
خوب اما نشد و آن مهارتهای رفتاری را نداشتید،بسیار خوب پس از اندکی سرخوردگی و نه افسردگی درازمدت،به این دلیل که زیان شما از همین جا جلویش گرفته شده است که وابسته تر نشده اید،اکنون شاد از این پیروزی باید دنبال یاددگیری روانشناسی پسرها در حدی که کمک به شناخت شما از روحیات آنها بکند و آموختن مهارتهای رفتاری نمایید.
این طرز تلقی شماست که می خواهید،خود را کوچک شمرده و گناهکار بدانید؛شما فرد بالغی هستید و باید برای یک بار هم شده و برای آغاز،کنترل احساسات خود را بدست بگیرید.با افکار نابهنجار با چنگ و دندان مبارزه نمایید،از هر راهی که می شود.این راهکار درست زندگی است و باید و هزار باید آن را بر خود قبولانده و بزرگ شوید و دست از بچه بازی بردارید و به خود بگویید که:
من بزرگم و این شکست درس آموز برایم یک تجربه عالی است و از آن در راه بهتر زیستن بهره خواهم برد.نگویید که نمی شود که همین حرف نشانه کوچکی و تنبل بودن شماست و اینکه می خواهید بر نادانی خود پافشاری کنید که البته امیدوار شما این گونه نباشید.
در بحث هوش هیجانی این مورد را داریم که آدم های نرمال از شکست نمی هراسند و خود را و اعمال خود را براحتی می پذیرند و طرز تلقی و داوری خود را درباره خود و آدمه با یک مورد خاص تنظیم نمی کنند.فرضاً اگر پسری خوش تیپ به شماغ خیانت کرده،پس هر چه پسر خوش تیپ است،خائن هستند و پسران زشت رو وفادارند!!یا اینکه چون من در ریاضی نمره کم می آورم،پس کودنم،هرچند که در خراطی و فلزکاری یا مکانیکی ماهر باشم!!!پس یک وقت خدای ناکرده به مردم و بویژه خواستگاران گوگولی خود د آینده بدبین نشوید،اما شناخت و شناخت و شناخت و تحقیقات را هم فراموش ننمایید.
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلام پارمیس جان:72::72:
عزیزم از روز اول اشتباه کردی باید اول از عشق اون نسبت به خودت مطمئن می شدی بعد بهش دل می بستی الان هم اشکالی نداره این شکست ها می تونه زمینه ای برای موفقیت فرداهات بشه .
توکل به خدا کن . یه سرگرمی برای خودت درست کن .تازه چرا نتونی ازدواج کنی بعد ازمدتی که تونستی فراموشش کنی با تجربه هات می تونی زندگی خوب و موفقی داشته باشی
با آرزوی خوشبختی :203:
قربانت:43:
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
واقعاً واز صميم قلب از همتون تشكر مي كنم و گردآفريد عزيز از راهنمايي هاي دلسوزانتون واقعاً متشكرم خيلي به دردم خورد، امشب حرم امام رضا بودم واسه همتون دعا كردم. شما هديه خدا واسه تحمل دوران سختي به من هستيد از همتون ممنون
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
دوست خوبم
از اينكه ميبينم تا حدودي با مسئله كنار اومدي خوشحالم.اميد وارم بتوني از اين پيشامد براي خودت تجربياتي درست كني كه ديگه رنگ اندوه را به زندگي نبيني.
مطمئن باش گذشت زمان به تو كمك ميكنه با موضوع كنار بياي.دوباره روزهاي خوش زندگيت بر ميگرده و تو باز طعم عشق را خواهي چشيد.
بدان كه بهترينها مال تو خواهد شد چون اين پاداش گذشت است.
همان گونه كه او را بخشيدي به نيكي نيز ياد كن كه عشق هيچگاه از خاطر نميرود.
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلام!
میخوام براتون یه داستان تعریف کنم.
میگن روزي شيوانا پير معرفت يكي از شاگردانش را ديد كه زانوي غم بغل گرفته و گوشه اي غمگين نشسته است. شيوانا نزد او رفت و جوياي حالش شد. شاگرد لب به سخن گشود و از بي وفايي يار صحبت كرد و اينكه فرد مورد علاقه اش به او جواب منفي داده و پيشنهاد ازدواج ديگري را پذيرفته است. شاگرد گفت كه سالهاي متمادي عشق او را در قلب خود حفظ كرده بود و بارفتن آن پسر ،او احساس مي كند بايد براي هميشه با عشقش خداحافظي كند.
شيوانا با تبسم گفت:" اما عشق تو به پسرك چه ربطي به او دارد!؟"
شاگرد با حيرت گفت:" ولي اگر او نبود اين عشق و شور و هيجان هم در وجود من نبود!؟"
شيوانا با لبخند گفت:" چه كسي چنين گفته است. تو اهل دل و عشق ورزيدن هستي و به همين دليلآتش عشق و شوريدگي دل تو را هدف قرار داده است. اين ربطي به پسرك ندارد. هركس ديگر هم جاي او بود تو اين آتش عشق را به سمت او مي فرستادي. بگذار پسرك برود! اين عشق را به سوي پسر ديگري بفرست. مهم اين است كه شعله اين عشق را در دلت خاموش نكني . معشوق فرقي نمي كند چه كسي باشد! او اگر رفت با رفتنش پيغام داد كه لياقت اين آتش ارزشمند را ندارد. چه بهتر! بگذار او برود تا صاحب واقعي اين شور و هيجان فرصت جلوه گري و ظهور پيدا كند! به همين سادگي!"
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
هر جا که باشی خوبه
روشن و بی غروبه
غمی نداره تا هی
به قلب تو بکوبه
تو اوج هر بی کسی
همیشه سبز و زنده
بدون دلواپسی
پر بزن ای پرنده
شب وروز پیش منی
تو هنوز پیش منی
تو هنوز تو سفره ی
دل درویش من
بچه ها هر روز که میگذره دلتنگ تر میشم . خیلی از بودن تو این وضعیت می ترسم . می ترسم واسه خودم و اون مشکل ساز شم واصلاً نمی خوام اینطوری شه . واسم دعا کنین خدا کمکم کنه . من تو زندگیم هیچ مشکلی ندارم خونواده ی خوب ، دوستای خوب، رشته ی تحصیلی م خوبه ، از نظر مالی خانوادم در سطح نسبتاً بالایی هستن و چون تک دخترم بهم زیاد توجه می کنن ، مامان بابام به عقایدم احترام میذارن و من آزاد و مستقلم . از نظر ظاهری هم مشکل ندارم و به نظر بقیه قشنگم. 3 تا داداش دارم که فرشته ان ، فوق العاده دوسم دارن و همه چیزای خوبو اول برای من میخوان بعد واسه خودشون . خیلیا میخواستن با من باشن ولی من تمام این سالها فقط و فقط با اون بودم و همه چیزو واسه اون خواستم . حاضرم هیچی نداشته باشم ولی عشقم برگرده . به خدا فقط حرف زدن در موردش آسونه ، دیگه ذره ای بهم علاقه نداره . روز به روز دارم لاغرتر میشم . نمی تونم به دوستامم دردمو بگم چون راهیه که خودم انتخابش کرده بودم واونا هم نمیتونن درکم کنن چون هیچکدوم تجربه ی یه عشق بزرگ رو نداشتن و به همه گفتم دیگه واسم مهم نیست هر چند اونا هم باور نکردن . شما ها واقعاً به من کمک کردید ولی الان چیکار کنم ازین وضع در بیام ؟ آقای مدیر شما تا حالا به هیچکدوم از پستای من سر نزدید خواهش می کنم کمکم کنید
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
دوست من نگران چي هستي ؟
از قديم گفتن براي كسي بمير كه برات تب كنه.
علاقه يكطرفه سرانجامي نداره و مطمئن باش نيمه ديگه تو كه طرف ديگه ريسمان عشق تو رو ميگيره از راه ميرسه .
اميدوارم خوشبخت باشي
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلام
اول به این فکر کن که همیشه بدتر از این هم می شد بشه.
بعد اینکه اگر قراره که ایشون را فراموش کنی چرا اینقدر به خودت تلقین می کنی و کار را برای خودت سخت تر می کنی
و بلاخره چرا فکر می کنی نمی تونی دوباره عاشق بشی. اتفاقا به نظر من اگر سعی کنی و از گذشته درس بگیری می تونی عاشق کسی بشی که ارزش عاشق شدن را داشته باشه . اطمینان داشته باش همچین کسی را اگر بگردی دنبالش پیدا خواهی کرد
امیدوارم همواره شاد و موفق باشی
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
مرسی بچه ها از اینکه کمکم می کنید ، می دونین می ترسم از اینکه هیچ وقت فراموش نشه همچنان که تا الان سعی کردم و بعد از یک ماه و نیم هنوز عاشقشم با اینکه بهم بد کرده .می دونم باید فراموشش کنم و حسم اگه از بین نره کمرنگ میشه اما یه احساس بدی دارم . فک می کنم به اون آدمی که شوهرم می شه خیانت کردم چون دیگه نمی تونم اونجوری دوسش داشته باشم . حتی هنوز هیچ کدوم از اطرافیانم باور نکردن . چند شب پیش از دور دیدمش ، 4 ستون بدنم به لرزه افتاد . اینقدر حالم بد شد که احساس می کردم جون داره از بدنم میره . من در زمانی که تو اوج احساس خوشبختی بودم طرد شدم . نمی دونم کسی می تونه درکم کنه یا نه. یک ماه ونیمه دارم می زنم تو سر احساسم ، احساس خفگی می کنم .
6 سال کم نیست یک عمره به خدااااا .
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
یه خبر خوب واسه خودم :
عشق من هنوز ازدواج نکرده :227::227:
هر چند که دیگه ازدواج کردن یا نکردنش به من ربطی نداره !!!!:33::33::223:
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Ali Reza
سلام!
میخوام براتون یه داستان تعریف کنم.
میگن روزي شيوانا پير معرفت يكي از شاگردانش را ديد كه زانوي غم بغل گرفته و گوشه اي غمگين نشسته است. شيوانا نزد او رفت و جوياي حالش شد. شاگرد لب به سخن گشود و از بي وفايي يار صحبت كرد و اينكه فرد مورد علاقه اش به او جواب منفي داده و پيشنهاد ازدواج ديگري را پذيرفته است. شاگرد گفت كه سالهاي متمادي عشق او را در قلب خود حفظ كرده بود و بارفتن آن پسر ،او احساس مي كند بايد براي هميشه با عشقش خداحافظي كند.
شيوانا با تبسم گفت:" اما عشق تو به پسرك چه ربطي به او دارد!؟"
شاگرد با حيرت گفت:" ولي اگر او نبود اين عشق و شور و هيجان هم در وجود من نبود!؟"
شيوانا با لبخند گفت:" چه كسي چنين گفته است. تو اهل دل و عشق ورزيدن هستي و به همين دليلآتش عشق و شوريدگي دل تو را هدف قرار داده است. اين ربطي به پسرك ندارد. هركس ديگر هم جاي او بود تو اين آتش عشق را به سمت او مي فرستادي. بگذار پسرك برود! اين عشق را به سوي پسر ديگري بفرست. مهم اين است كه شعله اين عشق را در دلت خاموش نكني . معشوق فرقي نمي كند چه كسي باشد! او اگر رفت با رفتنش پيغام داد كه لياقت اين آتش ارزشمند را ندارد. چه بهتر! بگذار او برود تا صاحب واقعي اين شور و هيجان فرصت جلوه گري و ظهور پيدا كند! به همين سادگي!"
:104:
سلام
نميدونم در مورد شما هم صدق ميكنه يا نه ولي در كل من شديدا با مضمون پست Ali Reza موافقم
موفق باشيد
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
بله پستهایی که دوستان تو این تاپیک ارسال کردن واسه من همش آموزنده بود و به دردم خورد . پست علیرضای عزیز هم یکی از هموناس
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلام پارمیس جون
شرایط سختی را داری قبول دارم ولی سعی کن مقاومت کنی .6 سال زمان کمی نیست ولی حتما مطمئن باش تو این جدایی حکمتی بوده و خدا از حکمت اون بیشتر خبر داره وهمه چیز راباید به دست زمان بسپاری .تو نباید خودت را با افکار بیهوده داغون کنی که دیگه نمیتونی موقعیت های بهتری داشته باشی و یا نمی تونی دیگه کسی را دوست داشته باشی .تو تنها کاری که میتونی کنی اینه که به آینده خوب فکر کنی و به خوشبختی هایی که در آتی در انتظار تو هست .امیدوارم که هر چه زودتر این شرایط سختی که داری پشت سر بذاری .در ضمن من فکر میکنم علیرضا بهترین جواب و کاملترین جواب را به شما داد .:16:
موفق باشی
بای بای
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلامی به گداختگیه عشق،
پارمیس دوست داشتنی من مستقیما میرم سراصل مطلب برداشتی ام از صحبتات.
به نظر من این عاشق پیشه ی سرگردون این قصه هنوز تکلیفشو نمی دونه...
هنوز نمی دونه می خواد با این بحثا و ادامه اش کلید رهایی از این معشوق به ظاهر بی وفای گذشته اش رو پیدا کنه و چنتا پله بالاتر بره و یه دستی به سر و روی عاشق پیشگیش بکشه ،
یا ایکه می خواد با وقت گذاشتن و فکر کردن به او معشوق از دست رفته ی در ظاهر بی معرفت راهکاری برای برگشت اون پیدا کنه؟؟؟
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
پارمیس عزیز، حسی که داری رو درک می کنم، و به خاطر احساسی که داری بهت تبریک می گم، خیلی خوبه که بتونیم کسی رو دوست داشته باشیم، می دونی خیلی ها هستن که تا به حال طعم عاشقی رو نچشیدن و متاسفانه دیگه هرگز فرصت چشیدن این طعم رو نخواهند داشت؟!
عزیزم سعی نکن عشقت رو فراموش کنی یا روی احساست سرپوش بذاری، سعی نکن دلتو خفه کنی.اصلا واسه چی میخوای این کارها رو بکنی، با آرامش به احساست نگاه کن.
اینطور که معلومه خیلی قدرتمندی، چون عشقت قدرت زیادی داره، انسانهای ضعیف هم عشق و احساسشون ضعیفه، پس از این قدرتت استفاده کن، نه برای کشتن احساست، برای کنترل کردنش، برای نگاه کردن بهش، حتی برای نگهداری ازش. عزیزم 6 سال باکسی بودی که دوستش داشتی، خیلی خوبه، چرا فکر می کنی از این 6 سال فقط یه بغض برات مونده؟ نه عزیزم توی این 6 سال چیزهای زیادی یاد گرفتی، تجربه های زیادی به دست آوردی، چیزهای زیادی یاد دادی...
الان نمی تونم ادامه بدم... امیدوارم به آرامش برسی عزیزم
:72: :72:
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mohajer
به نظر من این عاشق پیشه ی سرگردون این قصه هنوز تکلیفشو نمی دونه...
هنوز نمی دونه می خواد با این بحثا و ادامه اش کلید رهایی از این معشوق به ظاهر بی وفای گذشته اش رو پیدا کنه و چنتا پله بالاتر بره و یه دستی به سر و روی عاشق پیشگیش بکشه ،
یا ایکه می خواد با وقت گذاشتن و فکر کردن به او معشوق از دست رفته ی در ظاهر بی معرفت راهکاری برای برگشت اون پیدا کنه؟؟؟
آره شاید اینجوری باشه که شما میگین :D
ولی یه چیزی هست من تو این مدت خیلی سختی کشیدم و همه راه ها رو هم بررسی کردم اگه فقط خودم بودم برمی گشتم ، ولی من عاشقشم واسم خیلی مهمه که اون چی می خواد .
نمی خوام با خودخواهیم فکرشو مشغول کنم حتماً اونم همه جوانب رو سنجیده که این تصمیم رو گرفته ، راستش به خودم این اجازه رو نمی دم که یک بار دیگه به خاطر احساساتمون ضربه بخوریم .
من هر کار از دستم بر میومد واسه حفظ رابطمون کردم و اگه خدا می خواست و صلاحمون بود الان پیش هم بودیم پس حتماً یه حکمتی داشته .
عشق واسه رسیدن نیست ، عشق حسرت رسیدنه ...
وقتی تواین تاپیک پست ارسال می کنم احساس می کنم یه باری از رو دوشم برداشته شده ، حرفایی که دیگه به هیچ کس نمی زنم رو به شماها می تونم بگم ، یه جورایی سبک میشم .
مهاجر عزیز:72::72:
تکلیفمو می دونم ولی حق بدین ، یه کم واسم سخته با این وضع کنار بیام .
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نديم
دوست خوبم
از اينكه ميبينم تا حدودي با مسئله كنار اومدي خوشحالم.اميد وارم بتوني از اين پيشامد براي خودت تجربياتي درست كني كه ديگه رنگ اندوه را به زندگي نبيني.
مطمئن باش گذشت زمان به تو كمك ميكنه با موضوع كنار بياي.دوباره روزهاي خوش زندگيت بر ميگرده و تو باز طعم عشق را خواهي چشيد.
بدان كه بهترينها مال تو خواهد شد چون اين پاداش گذشت است.
همان گونه كه او را بخشيدي به نيكي نيز ياد كن كه عشق هيچگاه از خاطر نميرود.
جواب بسيار زيبايي داديد. سپاسگذارم. چرا كه من نيز نياز به شنيدن اين جمله داشتم.
parmis عزيز
دوست دارم تا سرگذشت مرا در همين تالار بخواني و آخر آن را هم ببيني. زندگي پستي و بلندي هاي بسياري دارد. من شرايط خوب و بد زيادي را پشت سرگذاشتم. ناآرامي و ملايمت هاي زيادي ديدم. اما زندگي ام همچنان ادامه دارد.
توكل به خدا كردم و خود را به او سپردم و آماده ام تا هر با هر چيزي چه خوب و چه بد در زندگي دست و پنجه نرم كنم و از آن نترسم.
نگران نباش.
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
دوست خوبم دانه
اتفاقاً یکی از اولین تاپیکهایی که در این تالار خوندم سرگذشت شما بود . حتی باور کن بعضی وقتا که دلم خیلی می گیره و عرصه بهم تنگ میشه یاد شما می افتم . با خودم میگم وقتی شما بعد از 12 سال تونستی جلوی احسا ستو بگیری و عقلانی فکر کنی (هر چند می دونم واست خیلی سخت بوده )، من که دیگه جای خود دارم . واقعاً اگه امیدم به خدا نبود تا حالا از پا در اومده بودم ولی می دونم که یکی اون بالا هست که صلاحمو از خودم بهتر می دونه و اگه ما قسمت هم بودیم خودشم کمکمون می کرد .
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
حتماً همينطوره پارميس جان
خيلي خوشحالم كه گفتي" می دونم که یکی اون بالا هست که صلاحمو از خودم بهتر می دونه "
دختر خوب وقتي آدم توكل مي كنه به خدا ديگه نبايد از چيزي بترسه.
مي دونم سخته و درد اين سختي رو خودم كشيدم.
واست دعا مي كنم. تو هم واسه من دعا كن.
اميدوارم موفق باشيييييم
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
خدا رو شکر که داری با شرایطت کنار میایی
سعی کن خودتو سرگرم کنی که بهت سخت نگذره عزیزم
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
محکم و مقاوم باش و امیدوار
زمان ثابت کرده که خورشید به طلوع خویش ادامه میده.
درد انسان...
درد انسان متعالی
تنهایی و عشق است.
(شریعتی)
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mohajer
محکم و مقاوم باش و امیدوار
زمان ثابت کرده که خورشید به طلوع خویش ادامه میده.
درد انسان...
درد انسان متعالی
تنهایی و عشق است.
(شریعتی)
خیلی زیبا بود مرسی . ارسال های شما منو تو راهی که دارم میرم مصمم تر می کنه و امیدوارتر. از شما هم ممنون الینا جان
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلام پارميس جان ،
ساير دوستان و مخصوصا " دانه " و " shad " و " mohajer " عزيز حرفهاي خيلي قشنگ و منطقي زدن كه حتما و حتما روشون خيلي فكر كن .
و البته من هم ديدگاه خوئمو در اين باره ميگم و اميدوارم كمكي بهت كنه :
در يك رابطه عاشقنه " منطقي " بايد دو طرف به يك اندازه عاشق هم باشند و به يك اندازه در روابط مختلف گذشت و يا انعطاف و ... داشته باشند.
البته خوب شايد بگي عشق منطق سرش نميشه : اين حرف تا حد زيادي درسته ولي هرگز نميشه ان و از لحاظ رياضي ثابت كرد ، پس ميتونه قابل تغيير باشه و عشق ئ با منطق همراه كرد. اين كه چجوري و چطور ، بستگي به اين داره كه اراده كني و تصميم بر اينكار داشته باشي . .. تو به قول يكي از دويتان قدرت زيادي داري كه تونستي تا اينجاي كار هم با مسئله كنار بياي ف پس از اينجا به بهدش رو هم ميتوني به درستي پيش ببري... خدا را شاكر باش كه قبل از اينكه خيلي بيشتر دير بشه ، رابطتون به پايان رسيد .. ممكن بود چند سال بعد از ازدواج دوستتون به اين نتيجه كه الان رسيدند برسن ..اون موقع ديگه وضعيت خيلي با الان متفاوت ميشد.. و تو بايد بخاطر اين كمكي كه خدا به تو كرد ازش ممنون و سپاسگذار باشي.
ميدوني من با توجه به اتفاقات و شرايطي كه توي اين يكي دوسالي داشتم به اين نتيجه رسيدم ( البته با كمك مشاورم ) كه هر وقت كه بخوام غم گين باشم ..غمگين ميشم و هر وقت كه بخوام شاد ميشم ..اما يه نكته اين وسط هست...اينكه بخواي به غم و غصه فكر كني دست خودته اما اينكه بخواي دوباره بهش فكر نكني خيلي خيلي سخت ميشه و راهش اين نيست كه بخواي بهش فكر نكني...بزار ساده تر بگم : هر وقت كه خواستي به چيزي فكر نكني ، به چيزي غير از اون فكر كن ..نه اينكه سعي كني اون چيز و فراموش كني .. " چون به هر حال با اين كار داري بهش فكر ميكني " ..
نميدونم تونستم منظورم و برسونم يا نه ...
و يه چيز ديگه تو نميتوني حقيقتا عاشق كسي باشي وقتي عاشق خودت نيستي .. ميدوني عميق ترين عشق وقتيه كه دو نفر كه عاشق خودشونن ..عاشق يكديگر هم باشند : چرا ؟ چون اين در صورتي ممكنه كه دو طرف عشقشون در تكامل و هم جهت عشقشون به همديگه باشه. پس سعي كن خودت رو دوست داشته باشي و بهترين ها رو براي خودت بخواي و اگه روزي كسي پيدا بشه كه عشقش با عشق تو هم جهت باشه ..اون بهترين ها رو كه تو براي خودت ميخواي طبيعتا براي اون هم هست .
خوب حالا فكر ميكني كسي كه تو عاشق هستي عشقش با تو هم جهت بود ؟ .. اگه بود نميتونست حتي در انتخابش ترديد داشته باشه چه برسه كه انتخابش و عوض كنه !
اميدوارم ناراحت نشده باشي از حرفام .
ببخشيد اگه از نظر ادبياتي خيلي گنگ نوشتم و طولاني شد.
موفق و سرزنده باشيد
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلام پارمیس جان من به خاطر درگیری هایی که این مدت داشتم کمتر به همدردی سر می زدم تازه تاپیکت رو خوندم خوشحالم که تا حالا تونستی با این مسئله کنار بیای و چون قلب بزرگی داری و به خدا توکل کرده ایی حتما یک موقعیت بهتر از عشقی که گفتی برات پیش میاد
ولی عزیزم وقتی آدم عاشق میشه همیشه بهترین هارو برا عشقش میخواد من موندم شما میگید عاشقید و بعد نوشتید که برا بدبختیش دعا کردید این 2تا فاکتور متناقضند مطمئنید که عاشقی بودید؟
به هر حال خیلی خوشحالم که تونستی تا اینجاشو خوب بیای
فدات بشم موفق باشی
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
بهار عزيز من تو اون لحظه كه اون حرفا رو بهش زدم خيلي داغون بودم و شوكه ، كنترلمو از دست داده بودم چون اصلاً نمي تونستم زندگيمو بدون اون تصور كنم . ولي وقتي مي خواستم از خدا بخوام كه جواب اين كارايي كه كرده رو بگيره واقعاً نتونستم . تو اون لحظه كه ميخواستم واسش دعا كنم به جز واسه خوشبختيش نتونستم دعا كنم. به خاطر همينم بهش گفتم بخشيدمش تا اونم بدونه چون نمي خواستم يه عمر با عذاب حرفايي كه بهش زدم زندگي كنه و فكر كنه نفرين من پشت سرشه ( به دعاهاي من اعتقاد داشت مي گفت هر وقت واسم دعا مي كني خدا كمكم مي كنه واسه همين از نفرينم مي ترسيد ) . هر كس جاي من بود نمي تونست ببخشدش ، تو فكر كن بعد اين همه وقت كه با هم بوديم روز آخر حتي نمي خواست ديگه منو بيبنه (كاش من يه كاري كرده بودم كه مستحق جدايي باشم) ، نمي دونم چه جوري تو فاصله يه روز از اين رو به اون رو شد . يعني خوب خوب بوديم . اون نمي خواست منو ببينه ولي من رفتم پيشش ، بهش گفتم ازت نمي خوام پيشم بموني چون تو حق داري واسه زندگيت تصميم بگيري ، ولي يه فرصت چند روزه بهم بده كه بهتر بتونم با اين شرايط كنار بيام ، زار ميزدم، اينقدر گريه كرده بودم چشام باز نمي شد، گفتم تو نمي توني نسبت به من اينقدر بي تفاوت باشي اينجوري يهو ولم كني ؟ ( البته اون موقع خر بودم خدايي كه اينقدر تونسته عشق اونو تو دلم بندازه حتماً قدرت فراموش كردنشم ميده ) فكر مي كني در جوابم چي گفت ؟
گفت چرا نمي تونم ولت كنم مي بيني كه مي تونم ، من ازدواج مي كنم توام مي ري دنبال زندگيت .
به خدا حرف زدن در موردش راحته ولي اميدوارم هيچ وقت در شرايطش قرار نگيري كسي رو كه تا سر حد مرگ دوسش داري اينجوري و يك دفعه بذاره بره . به خدا من 3 شبانه روز يك لحظه پلكام رو هم نرفت اصلاً نخوابيدم ، نمي دونم مي توني تصور كني تا چه حد روم فشار بود كه 3 روز نخوابيدم ؟؟
اگه عاشقش نبودم هيچ وقت نمي بخشيدمش ...
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلام پرمييس عزيز
متونم كاملا دركت كنم و بهتر از همه ميدونم كه چقدر داري زجر ميكشي .من با صفورا موافق نيستم كه نوشتهعزیزم از روز اول اشتباه کردی باید اول از عشق اون نسبت به خودت مطمئن می شدی بعد بهش دل می بستی.مطمئنم كه از روز اول يا ماههاي اول عاشق نشدي چون ميدونم دختر عاقلي هستي و تو اين شش سال كه مدت زيادي هست طول كشيده كه عاشقش شدي.يعني عشقشو سنجيدي و مطمئن شدي بعد ولي از كجا ميدونستي كه ميخواد يه روز نامردي كنه.پسره خيلي بي وجدان بوده و مطمئنم كه حتما شكست خواهد خورد و تاوان اينو كه باعثشده اشكاي يه دختر بي گناهو بريزه رو ميده.واينكه ايا ازدواج كني يا نه ؟چرا كه نه چون رابطه ي جنسي با اون نداشتي و هيچ مشكلي نميبينم كه ازدواج نكني.و چون دل پاكي داري و هميشه با خدا هستي ان شالله كه خوشبخت ميشي حتما
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kral_rose
سلام پرمييس عزيز
متونم كاملا دركت كنم و بهتر از همه ميدونم كه چقدر داري زجر ميكشي .من با صفورا موافق نيستم كه نوشتهعزیزم از روز اول اشتباه کردی باید اول از عشق اون نسبت به خودت مطمئن می شدی بعد بهش دل می بستی.مطمئنم كه از روز اول يا ماههاي اول عاشق نشدي چون ميدونم دختر عاقلي هستي و تو اين شش سال كه مدت زيادي هست طول كشيده كه عاشقش شدي.يعني عشقشو سنجيدي و مطمئن شدي بعد ولي از كجا ميدونستي كه ميخواد يه روز نامردي كنه.پسره خيلي بي وجدان بوده و مطمئنم كه حتما شكست خواهد خورد و تاوان اينو كه باعثشده اشكاي يه دختر بي گناهو بريزه رو ميده.واينكه ايا ازدواج كني يا نه ؟چرا كه نه چون رابطه ي جنسي با اون نداشتي و هيچ مشكلي نميبينم كه ازدواج نكني.و چون دل پاكي داري و هميشه با خدا هستي ان شالله كه خوشبخت ميشي حتما
مرسی از اینکه منو درک می کنی :72:. از اینکه احساس می کنم حرفمو می فهمی خوشحالم . وقتی میام اینجا می بینم هنوز هستن کسایی که واسه عشق و عاطفه ی یه آدم ارزش قائلن هیچ وقت احساس تنهایی نمی کنم .
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلام پارمیس گلم 100% که درکت می کنم می دونم چقدر سختی کشیدی ولی آ دمی که به این راحتی از کنار یه رابطه 6ساله میگذره همون بهتر که نباشه من مطمئنم خدا جواب رفتار اون و صبوری شمارو میده مطمئن باش که لیاقت تو خیلی بالاتر از همچین آدمی هست این که از اول اشتباه کردید یا نه مهم نیست چون گذشته و تموم شده دیگه شما تو اون روزها نیستی مهم الانه که تو باید زندگیتو بدون اون بسازی حتی بهتر از قبل و بدون دغدغه ی فکری و با آرامشی که نتیجه ی عشقی ست که خدا در درونت قرار داده
توی خلوتت منم دعا کن
موفق و شاد باشید در پناه ایزد یکتا
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
مرسی بهار مهربون . توام واسه من دعا کن . من فهمیدم که این اتفاق خواست و اراده ی خدا بوده و من هم تمام تلاشمو واسه حفظ رابطه م کردم پس دلیلی نداره غصه بخورم . الانم با کمک خدا خدا به آرامشی رسیدم که خیلی بهتر از قبل هستش . خیلی حالم خوبه ، خیلی ....
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلام paramis عزيز ماجراي شما درست شبيه ماجراي من بود من هم الان نزديك دو ماهه كه از كسي كه خيلي دوسش داشتم و همه عشقمو به پاش ريختم جدا شدم يعني اون منو با همه محبتي كه از اون تو دلم مونده تنها گذاشت و منو به كس ديگه ترجيح داد من واقعا" شكستم فقط يه مرد ميفهمه كه شكستن غرور يه مرد ديگه يعني چي من از اون روز به بعد افسرده بودم ولي خدارو شكر كه تونستم خودمو جمع كنم ولي هنوز هم كه هنوزه زخمي كه از اين ماجرا خوردم تازست و فكر نكنم كه ترميم پيدا كنه ولي زندگي ادامه داره واسه شما و خودم وهمه دوستاني كه همچين تجربه تلخي داشتن از خدا طلب صبر ميكنم
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
مرسي حسين عزيز ، عشق واقعي با مرگ از بين نمي رود چه برسد به دوري ولي چيكار مي تونيم بكنيم وقتي همه راها رو رفتيم و شايد اين خواست خدا بوده كه تو اين موقعيت باشيم براي اينكه بهتر زندگي كنيم . من هر وقت دلم مي گيره ميرم تو تاپيك هر چي دوست داري به عشقت بگو و باهاش حرف مي زنم و آروم ميشم توام مي توني بياي اونجا هر چند كه خدا از همه كس داناتر و شنواتره و به صلاح بنده اش از همه كس آگاه تر .
با صدات آروم مي شدم
با غمت داغون مي شدم
يه شب پيشم نبودي
بي سر و سامون مي شدم
اما رفتي ونگفتي خاطراتمون چي ميشه ...
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
ببخشيد اسم تاپيك عشق اول ، عشق آخره ، گيجم من . شرمنده نتونستم پستمو ويرايش كنم
-
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
عزیزم تایپیک تو الان خوندم میدونم چه حسی داری ولی تحملتو بالا ببر و سیع کن کاملا فراموشش کنی تا زمانی که با خیال اون زندگی کنی به هیچ کس دیگه نمیتونی دل ببندی همه دوستیها که به ازدواج ختم نمیشه مخصوصا دوستیهای طولانی مدت نمونش زیاد من یه دوستی دارم که 9 سال با یکی دوست عزیزم به خاطر اون نامزدیشو با یکی از اقوامش بهم زد حالا بعد از 9 سال آقا پسر خیلی بهونه گیر شده و دیر به دیر جواب دوستمو میده
اگرم عشق بوده عشقها هم بهم نمیرسند مثل لیلی و مجنون شیرین و فرهاد درمورد ازدواج حتما باید ازدواج کنی و اگر رابطه جنسی نداشتی اصلا به خواستگارت حرفی از دوستی گذشتت نزن میدونی میشه آش نخورده و دهن سوخته بهت اعتماد نمیکنه شایدم پشیمون از ازدواج باهات بشه
گذشته ها گذشته حالا رو بچسب که داری توش زندگی میکنی و آینده هر چه پیش آید خوش آید می دونم الان فکر میکنی ما نمی دونیم تو دل تو چه
آتیشی به پاست ولی عزیزم من میدونم چون از نزدیک دیدم دیگرانو راستی به خاطر صبر و تحمل زیادت بهت تبریک میگم