آیا مشکل هورمونیم را به خاستگارم بگم؟

سلام

ممنون میشم بازم به من درمورد مشکلاتم کمک کنید!
من یه مشکلی دارم البته نمیشه اسمشو مشکل گذاشت چون خیلیها این مشکل منو دارن و حتی خود پزشکم گفت چیز خاصی نیست ولی چون دارو مصرف میکنم نمیدونم آیا باید بگم یا نه!
هورمونای بدنم زیاده و باعث زیاد شدن موههای بدنم شده بود و برای همین پزشکم دارویی که تجویز کرده که باید تا زمان بچه دارشدنم مصرف کنم! و برای اینکه بچه دارشدنم دچار مشکل مشه باید مصرف کنم! حالا نمیدونم این مسئله رو باید به خاستگارم بگم یا نه!!!؟؟
البته باید بگم الان موههای بدنم خیلی خیلی خوب شدن و داروهام هربار کمتر میشه!

چرا کسی جواب نمیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

با سلام

بنظر من خوبه آدما در جلسات خواستگاری صداقت داشته باشن . البته درسته میگن هر راست نشاید گفت.

اما من فکر میکنم اگه جای شما بودم میگفتم. بخاطر اینکه برام میشه یجور امتحان طرف مقابل ببینم چقد انعطاف پذیری داره. چون میگی داری بهتر میشی و روز بروزم بهتر میشی و برای بچه دار شدن هم بعدا دیگه مشکلی پیش نمیاد پس اونقدرا مشکل بزرگی نیست میشه چشم پوشی کرد. اگه کسی اینقدر قدرت انعطاف پذیری بالایی داره که میپذیره و تا زمان خوب شدنت تحمل میکنه واقعا میتونه شخص خویی برای زندگی آیندت باشه! (البته بعد از گذشتن کلی فیلتر که سر راهش قرار میدی:18:)

شما میگین پزشکتون گفتن مشکلی نیست و با دارو قابل درمانه. خب همینو بگین حتی اگه دیدین دودلن شماره پزشک و بدین که خودشون اطلاعات و کسب کنن.

ممکنه ایشون مثلا مشکل داشته باشن با این قضیه . اینجوری خیال شما راحته ! اما اگه نگی و بعدا خودشون بفهمن ممکنه فک کنن قضیه به این سادگیم نیست که پنهان شده.

بنظر من قضیه تون طوریه که بعدا خودشون حتما میفهمن چیزی که بعدا خودشون میفهمن و خودتون نگین حس بدی به طرف مقابل القا میکنه انگاری زندگی مشترک با دروغ شکل گرفته حالا هرچند کوچک.

خودتو تصور کن اگه خواستگارت یه مشکلی داشت خودت حتی مشکلیم نداشته باشی با قضیه اگه میگفتن ! حاالا بعد اینکه همسرشون شدی متوجه شدی که از عمد نگفتن خب خودت باشی ناراحت نمیشی. شاید اصن اونقدری که از نگفتنشون ناراحت میشی از اصل قضیه دلخور نشی.

دیگه هرجور خودت میدونی تصمیم بگیر. اما من فکر میکنم مشکلت اونقدرا بزرگ نیست که یکی بخواد بخاطر این ولت کنه. اگه هم کردن بدون قسمتت نبودن بخاطر یه مشکل کوچک خودتو سرزنش نکن.

سلام عزيزم:72:
به نظر من بگو اما نه به صورت يك مشكل بلكه بهش بگو كه داروي هورمون استفاده مي كني و بعد چند مدت استفاده دارو ديگه مشكلي نداري و كمي با زمينه سازي بگو و اصلا بدون مقدمه نگو .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی همدم

سلام عزيزم:72:
به نظر من بگو اما نه به صورت يك مشكل بلكه بهش بگو كه داروي هورمون استفاده مي كني و بعد چند مدت استفاده دارو ديگه مشكلي نداري و كمي با زمينه سازي بگو و اصلا بدون مقدمه نگو .

---

ممنون عزیزم :72:
چطوری زمینه سازی کنم؟؟؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مهنا67

ممنون عزیزم :72:
چطوری زمینه سازی کنم؟؟؟

---

مثلا در غالب یه سوال بپرس .بصورت غیر مستقیم بپرس. سعی کن مشکلت وجز به جز کنی و درغالب سوال بگنجونی و اینجوری واکنششو میتونی بسنجی. با دونستن واکنشا بهتر میتونی بیانش کنی.

تازه جلسات خواستگاری چندتاست میتونی همون اولم نگی اول یکم اشنا شو ببین اصن میپسندین همدیگه رو از نظر سایر ویژگی ها بعدا میتونی در آخر جلسه اول که دیدی نظرت در مورد بقیه مواردی که مطرح شده مثبته و نظر ایشونم مثبته بیان کنی. یا اینکه در جلسه دوم بیان کن.

این لینک و دیدی؟

چه سئوالاتی در جلسات آشنایی دختر و پسر جهت خواستگاری و ازدواج باید مطرح شود

- - - Updated - - -

[QUOTE

سلام

به نظر منم بگو ، ولی گنگ صحبت نکن در موردش. بیماریتون و اینکه چی هست ، درمانش چیه ،از کی شروع کردین وتا کی باید ادامه پیدا کنه و نظر پزشکتونو در مورد بیماری بگی ن حتما .

بعضی وقتا اسم یه بیماری طرفو دچار نگرانی میکنه وقتی درست ندونه چیه . ولی اگه اطلاعات کاملو بهش بدین نگرانیو ازش دور میکنین چون احساس نمیکنه با یه چیز ناشناخته طرفه.:72:

ممنون از همه دوستان:72:
فقط یه سوال دیگه دارم ! اینکه در مراسم خواستگاری در جلسه اول که خانواده پسر به منزل دختر میان از اینکه دختر از همون اول وقتی خانواده پسر وارد میشن حضور داشته باشه مشکلی هست یا بهتر اینکه دختر بعد نیم ساعت یا 40 دقیقه دیگه وارد اتاق بشه؟؟؟؟
من خودم وقتی بعد نیم ساعت وارد اتاق میشم انگار استرس میگیرم!!! احساس میکنم اگه از همون اول حضور داشته باشم بهتره! کدوم مورد بهتره از نظر شخصیتی؟؟؟؟

مهنا جان شاید رسم خونواده ها با هم فرق داشته باشه ولی. معمولا دختر خانم بعدا وارد میشه با سینی چاییییی:227:

جلسه اول که چای نمیارن:)
درسته ولی میگم یعنی اگه از اول حضور داشته باشم فرقی میکنه ؟؟؟

بر اساس چه منطقی دختر باید نیم ساعت بعد بیاد؟که چی بشه؟

نمیدونم والا!!!
نظر شماچیه؟؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مهنا67

جلسه اول که چای نمیارن:)
درسته ولی میگم یعنی اگه از اول حضور داشته باشم فرقی میکنه ؟؟؟

---

آخههههههه طفلکی پس چی بخورن؟؟ تشنه میشه! اونم مثه تو استرسی میشه تشنش میشه! گلوش خشک میشه!:311:

وای من عاشق این مراسما اامم فقط اگه خودم یکی از طرفین نباشم وای که چقد خوش میگذره:122:


ولی خارج از شوخی بستگی به عرف فامیل و فرهنگ خانواده خودت و اونا و شهری که توش زندگی میکنین داره.عزیزم
صحبت کن با مامان بابا بببین نظر بزرگترا چیه!
اگه واقعا اینقد استرسی میشی خب مشکلتو مطرح کن.:72:

موفق باشی

خوب یکی از اعضای خانواده زحمت چای رو میکشن:311:
عروس خانم جلسه های بعد میارن:)
مامانم میگه اینجوری نمیشه درست نیست ولی نمیدونم چیکار کنم!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مهنا67

خوب یکی از اعضای خانواده زحمت چای رو میکشن:311:
عروس خانم جلسه های بعد میارن:)
مامانم میگه اینجوری نمیشه درست نیست ولی نمیدونم چیکار کنم!!

---

آره خب منم دیدم عروس بعدا میاد. اما واسه من فرق نداره اولش باشم یا وسطش بیام یا آخر ! استرسش یکیه!

شایدم تو هنوز امتحان نکردی فکر میکنی استرسش کمه! چه فرقی داره؟
شاید چون دفعه های اولت اینجوری فک میکنی
بعدا عادی میشه واست.

سلام مهنا جان

با نیم ساعت تاخیر برای ورود به مجلس فضا طوری میشه که همه یهو روی شما(عروس خانم) زوم میکنند و تو کانون توجه قرار

میگیری و این طبیعتا یه مقدار استرس زا هست بنظر من بهتره که دختر خانمم از همون اول حضور داشته باشن البته اگه توی

فرهنگتون ایرادی نداشته باشه اگرم ایراد محسوب میشه که چاره ای نیست باید بعد از ورود به مجلس خودتونو ریلکس کنید.

بعدم شما جلسه اول چای نمیارید؟ پس کی میاره؟ یا اصلا چای بهشون نمیدین؟:311:

جلسه اول که فقط یه دیدار که دو طرف همو میپسندن یا نه!! اگه پسندیدن جلسه های بعد عروس خانم زحمت کار رو میکشن:)
فعلا خواهرم یا مامانم این کارو انجام میدن!
نمیدونم شاید رسم دیار ما اینطوریه:311:

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط دختر بیخیال

آره خب منم دیدم عروس بعدا میاد. اما واسه من فرق نداره اولش باشم یا وسطش بیام یا آخر ! استرسش یکیه!

شایدم تو هنوز امتحان نکردی فکر میکنی استرسش کمه! چه فرقی داره؟
شاید چون دفعه های اولت اینجوری فک میکنی
بعدا عادی میشه واست.

---

آخه موردهای قبلی بعد 40دقیقه وارد مجلس میشدم !
گفتم این دفعه شیوه رو تغییر بدم شاید یکم از استرسم کم بشه :227:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مهنا67

آخه موردهای قبلی بعد 40دقیقه وارد مجلس میشدم !
گفتم این دفعه شیوه رو تغییر بدم شاید یکم از استرسم کم بشه :227:

---

خب پس با مامانت صحبت کن یبار امتحان کنین اگه تغییر محسوسی دیدی همین کارو کن.
البته دلایل مامانتم بشنو.شاید منطقی اومدن.
بگو با دلیل منطقی منو مجاب کنین.

راسی چه دقیق هم حساب کردی:)))


اینقد بیتاب رخ زیبای آقای خواستگار طفلی بودی؟:311::311:که دقیقه دقیقه اش محاسبه شده!:43::43::43:

لطفا اگر جواب سئوالتون را دریافت کرده اید، برای سئوال و مشکل دیگر با عنوان جدید تاپیک ایجاد فرمایید.
با تشکر