در برابر بی توجهی هاش چه عکس العملی نشون بدم؟

سلام دوستان. این اولین سوالی هست که دارم توو همدردی مطرح میکنم اگر میشه در مورد موضوعی که میخوام بگم راهنماییم کنید. خیلی به راهنماییتون احتیاج دارم

حدود 2 ماهی هست با یک آقایی در یکی از شبکه های اجتماعی آشنا شدم. البته آشناییمون خیلی مجازی نبوده! یکسالی از عضویتم توو اون سایت میگذره توو این یک سال چندباری دیداری بین کاربران صورت گرفته من و ایشون هم در این دیدارها حضور داشتیم. همین دیدارها بهانه ای شد برای آشنایی ما.
شخصیت ایشون بسیار قابل احترام هست هم برای من و هم برای دیگران. متین و مودب هستن، اخلاق خوبی دارن، تحصیلکرده هستن...

بعد از آخرین میتینگی که از طرف سایت برگزار شد رابطه ی ما با هم بیشتر شد به صورت پیام و تلفنی تا اینکه یک روز ازم خواستن حضوری همدیگه رو ببینیم. ناگفته نمونه که در تمام اون مدت و در اون دیدارها بینمون علاقه به وجود اومده بود اما هیچکدوممون حرفی در موردش نمیزدیم...
با درخواستشون برای دیدار موافقت کردم، قرار بود دیدارمون در یکی از رستوران هایی که ایشون از قبل انتخاب کرده بودند باشه اما بعد تصمیمشون تغییر کرد و ازم خواستن به محل کارشون بیام به دلیل سرد بودن هوا. خیلی دو دل شده بودم برای رفتن، از یک طرف هم خیلی استرس داشتم. چون اولین باری هست که درگیر رابطه ی عاطفی شدم.نمی دونستم قبول کنم برم شرکتشون یا بهشون بگم رستوران بهتره... با این فکر که قطعا همکاراشون هم حضور دارن و خطری تهدیدم نمیکنه تصمیم گرفتم به محل کارشون برم.
خلاصه وقتی رسیدم به محل ِ قرار خیلی تعجب کردم چون خبری از شرکت و همکار و... نبود. آدرسی که به من داده بودند متعلق به خونه ی ایشون بود. از همون لحظه خیلی معذب شدم ولی ترسی درونم نبود! بهشون اعتماد داشتم! رفتارشون مثل سابق خیلی مودبانه و متین بود. حدود دو ساعتی بود که با هم بودیم و مشغول گپ و گفتگو تا اینکه ( خیلی سختمه گفتنش)
ایشون کم کم فاصله اشون رو به من نزدیک کردن، دستم رو توو دستشون گرفتن و اظهار دلتنگی و...خیلی تعجب کردم و برام قابل باور نبود چون انتظارش رو اصلا نداشتم دستم رو کنار کشیدم و ازشون خواستم که بریم بیرون از اونجا ولی مخالفت کردن، از جام بلند شدم و بهشون گفتم بودنمون صلاح نیست و قصد داشتم برم که اجازه ندادن. دیگه واقعا ترسیده بودم اما نمیدونستم چیکار کنم....توو اون لحظه داشت از علاقه اش بهم میگفت ولی من گوشم چیزی نمی شنید...

متاسفانه دیدار اون روز ما به رابطه ی جنسی کشیده شد. منظورم از رابطه ی جنسی رابطه ی زناشویی و ... نیست امیدوارم منظورم رو متوجه شده باشین.

بعد از اون دیدار یکبار دیگه اون اتفاق تکرار شد :(

علاقه مون خیلی بیشتر از قبل شده بود...ولی من نمی خواستم رابطمون اینطور ادامه پیدا کنه، باورش هنوزم برای من سخته. از کاری که انجام داده بودیم از این که دربرابر درخواستش سکوت کردم ( واقعا نمیدونستم باید چیکار کنم) پشیمون شدم، همش نگران آینده ام، من توو ذهنم رویای ازدواج با ایشون رو داشتم اما تا حالا حرف ازدواج پیش نیومده...
خلاصه دو هفته ی پیش حرف دلم رو بهش زدم و گفتم نمی خوام دیگه بینمون چنین رابطه ای باشه و حتی حرفش زده بشه. ایشون هم با تصمیمم موافقت کردن.
با تمام وجود پشیمون شده بودم از کارم، کارم فقط شده بود گریه و طلب بخشش از خدا :54:

از بعد ِ تصمیمم رفتارش باهام خیلی سرد شده، کمتر تماس میگیره، جواب پیام هارو خیلی کوتاه میده، دیداری هم دیگه نداشتیم...وقتی دلیل رفتارای سردش رو میپرسم میگه کارهام خیلی خیلی زیاد شده، البته مطمئنم کاراش زیاده چون شبا تا صبح بیداره و مشغول کار. ولی نمی تونم باور کنم اینقدر کار داره که حتی 5 دقیقه هم برای من وقت نداشته باشه. حس میکنم از چیزی ناراحته نمی دونم بخاطر تصمیم منه یا من دارم اشتباه قضاوت میکنم؟

+ ایشون چند سالی هست مستقل و تنها زندگی میکنن و با خانوادشون خیلی کم در ارتباط هستن، دلیلش رو ازشون نپرسیدم. فکر میکنم نباید به حریم شخصیش دخالتی داشته باشم. ولی کنجکاوم بدونم.
و به گفته ی خودشون من اولین دختری هستم که به دلشون نشستم. تفاوت سنیمون 7 سال ِ. من 20 ایشون 27

با گفته های من به نظر شما از قبل برنامه ریزی داشته برای معاشقه؟

چیکار کنم رابطمون به شکست خاتمه پیدا نکنه؟ واقعا بهش علاقه دارم...

در برابر بی توجهی هاش چه عکس العملی نشون بدم؟

پیشاپیش سپاسگزارم از راهنماییتون :72:

هیچی عزیزم به کل ایشون رو فراموش کنید.

ایشون همون طور که خودتون حدس زدید از شما سوء استفاده کردن.

شما هم دچار خطا شدید.

ایشون با همین قصد ونیت با شما وارد رابطه شدند .

تا زمانی که دست نیافتنی باشید ایشون خواهان بودن. (اونم نه ازدواج)

رابطه هدف داری از سمت ایشون دنبال نمی شده که شما بخواین به شکست منجر نشه.

بیشتر مراقب خودتون باشید.

سلام . ایشون از قبل برنامه ریزی همه چیز رو کرده بودند و اولین اشتباه شما باعث شده بیشتر از حد پاشو از گلیمش دراز کنه.

ایشون شما رو دعوت کردن و شما وقتی متوجه شدید منزل ایشون هست نباید میرفتید و فکر اینجا رو باید میکردید که دوتا نامحرم در این محل تنها بودنشان اصلا کار درستی نیست.
چرا علاوه براینکه یکبار شما رو دعوت کرده بودن شما دوباره ادامه دادید.ایشون خیلی راحت به خواستشون رسیدن.اگه قصدشون ازدواج بود که از روز اول اینگونه با شما برخورد نمیکردند.

حالا هم دیگه به هیچ وجه سمتشون نرید و ارتباطتون رو قطع کنید .

این بی توجهیهاش هم چون به خواسته هاش رسید و الان شما رو وابسته کرد .الان کافی هست دوباره از شما ارتباط بخواد و شما هم برای ابراز علاقه بیشتر برید سمتش ایشون هم دوباره جواب تماسها و پیامهای شما رو خواهد داد.

درخواست ازدواجی از طرف ایشون نخواهد بود.

بله خانم عزیز،

ایشون با برنامه قبلی شما را به خونه اش برده،
قصدش هم ارتباط جنسی بوده،
الانم که رد کردی، سرد شده تا یا از سر دلتنگی و وابستگی قبول کنی،
یا بره سراغ طعمه بعدی. http://us.i1.yimg.com/us.yimg.com/i/...ticons6/14.gif

هیچ پسری هم به یه دختر نمی گه من از ده تا دختر دیگه خوشم اومده و تو یازدهمی هستی
قبلیها از تو خیلی بهتر بودن ولی خب تو هم بد نیستی http://us.i1.yimg.com/us.yimg.com/i/...ticons6/19.gif

گول نخووووووووووووووور http://us.i1.yimg.com/us.yimg.com/i/...ticons6/30.gif

چی را می خوای نگه داری؟ یه دورغگوی فرصت طلب را؟
که به اسم دیدار توی رستوران و آشنایی، شما را به تختخواب کشوند؟

سلام سارا جان .يك زن وقتي وارد جامعه ميشه بايد محكم و مغرور رفتار كنه تا هر بي سر وپايي به خودش اجازه جسارت بهش نده واقا شما در اين آقا چي ديدي كه هنوز ميخواي به نتيجه مثبت برسي.

شما اول راه جوونيت هستي ميخواي ازدواج كني بچه دار بشي زندگي موفق داشته باشي .به نظرت زندگي كه اينطوري شروع بشه (كه شروع شدن فرض محاله)واقعا همون ايدال ذهن شما از زندگي متاهلي؟؟؟؟؟
ايشون خيلي راحت به خواستش رسيده .خودت رو از اين راهي كه آخرش آبرو و حيثيتت رو هدف گرفته بكش بيرون.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیدا.

بله خانم عزیز،

ایشون با برنامه قبلی شما را به خونه اش برده،
قصدش هم ارتباط جنسی بوده،
الانم که رد کردی، سرد شده تا یا از سر دلتنگی و وابستگی قبول کنی،
یا بره سراغ طعمه بعدی. http://us.i1.yimg.com/us.yimg.com/i/...ticons6/14.gif

هیچ پسری هم به یه دختر نمی گه من از ده تا دختر دیگه خوشم اومده و تو یازدهمی هستی
قبلیها از تو خیلی بهتر بودن ولی خب تو هم بد نیستی http://us.i1.yimg.com/us.yimg.com/i/...ticons6/19.gif

گول نخووووووووووووووور http://us.i1.yimg.com/us.yimg.com/i/...ticons6/30.gif

چی را می خوای نگه داری؟ یه دورغگوی فرصت طلب را؟
که به اسم دیدار توی رستوران و آشنایی، شما را به تختخواب کشوند؟

---

منم همین فکرو کردم که حتما از قبل برنامه داشته حتی ازش پرسیدم گفت نه! یهو پیش اومده و خواسته اینطور علاقه اش بروز بده. باور کردنش برام سخت بود اما پذیرفتم حرفشو.

اولین تجربه ام هستش فکرم خیلی مشغوله ، به یه دلیل خاصی هیچ وقت درگیر رابطه ی عاطفی نشدم. هرچقدر فکر میکنم میبینم خودم مرتکب خطایی نشدم که قصد سواستفاده داشته، حتی پوششم سنگین ِ...

اگر وابستگی نبود تا الان به این رابطه ادامه نمیدادم. در حال حاضر هم خواهان رابطه ای سالم و بدون توقعات جنسی هستم...اخلاق و برخورد و شخصیتشون همون جوری هست که همیشه توو ذهنم از یک مرد تصور داشتم.

مطمئنم جدا شدن ازش خیلی بهم ضربه وارد میکنه و دیگه نمی تونم به ازدواج فکر کنم

بعید میدونم اگه توی این تالار بمونم به مرگ طبیعی بمیرم. روزی با خوندن یکی از این تاپیکها خودم رو از این پنجره پرت میکنم پایین

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سارااا

منم همین فکرو کردم که حتما از قبل برنامه داشته حتی ازش پرسیدم گفت نه! یهو پیش اومده و خواسته اینطور علاقه اش بروز بده. باور کردنش برام سخت بود اما پذیرفتم حرفشو.

اولین تجربه ام هستش فکرم خیلی مشغوله ، به یه دلیل خاصی هیچ وقت درگیر رابطه ی عاطفی نشدم. هرچقدر فکر میکنم میبینم خودم مرتکب خطایی نشدم که قصد سواستفاده داشته، حتی پوششم سنگین ِ...

اگر وابستگی نبود تا الان به این رابطه ادامه نمیدادم. در حال حاضر هم خواهان رابطه ای سالم و بدون توقعات جنسی هستم...اخلاق و برخورد و شخصیتشون همون جوری هست که همیشه توو ذهنم از یک مرد تصور داشتم.

مطمئنم جدا شدن ازش خیلی بهم ضربه وارد میکنه و دیگه نمی تونم به ازدواج فکر کنم

---

انشاالله اخرین تجربه ات هست.تازه اول راه هستی .خودتو از این وابستگی رها کن .توبه کن به درگاه خداوند و از قبل خودت رو بساز.

دیگه به هیچ وجه باهاش در تماس نباش حتی از طریق همون سایت اجتماعی. گول حرفا و دورغاشو نخور اینجور ادما اینقدر ماهر هستند و تجربه دارند که یک روزه میتونند دخترها رو سرکار بذارن.

وقتی زمان بگذره متوجه میشید که چقدر اشتباه کردید.از این اشتباهاتتون درس بگیرید.

سارا جان،

خواهر خوبم،
خیلی خوشحالم که قبل از این که خیلی خیلی دیر بشه، اومدی تو این سایت و سوالت را مطرح کردی.
امیدورام حرفهامون را جدی بگیری و رابطه را قطع کنی.

عزیزم،
می دونم حتما حرفهای قشنگ بهت می زنه،
حتما خودش را خیلی خوب نشون می ده و بلده چطور دلت را ببره و خامت کنه.
اما یه نگاه به پستهای تاپیکت بکن. به نظرات دوستان و تشکرهای زیرش.
ببین هیچ کس یه ذره هم با تردید نگفته که شاید اون آقا راست می گه و شاید دوست داره و شاید قصد ازدواج داره !!! همه می گن مواظب باش و خودت را نجات بده.

ما هممون انسانیم. نیاز عاطفی و جنسی را درک می کنیم.
ما هم می دونیم به اقتضای سنت و شرایطت دوست داری که همراه و همسفر زندگیت زودتر پیدا بشه و بتونی با حمایت های مرد زندگیت، آینده قشنگی برای خودت بسازی و زندگی خوبی داشته باشی.

ولی این را مطمئن باش که این مرد، اونی نیست که فکر می کنی.
این آقا چند سال هست که تنها زندگی می کنه و مطمئنا روابطی از این دست داشت و خوب قلق دخترها دستش اومده.
حتما خوب بلده چطور باهات حرف بزنه که گولت بزنه.

شما هم که ماشاله کم ساده و خوش باور نیستی عزیزم.
رفتی تا دم در خونه، دیدی که تو را دعوت کرده خونش، بازم رفتی تو؟
باز می گی وقتی حرف می زد از علاقه اش به من می گفت و .... به نظر شما اگر بهت می گفت ازت متنفرم و چقدر زشتی و دوست دخترهای قبلی من ... اونوقت حاضر می شدی باهاش رابطه جنسی داشته باشی؟ خب معلومه که باید این حرفها را بزنه که قبول کنی.

ببین سارا جان،
حتی روانشناسهای غیر ایرانی و اونایی که ممکنه روابط خارج از ازدواج از نظر فرهنگی یا ... براشون به اندازه ما منع نشده باشه،
می گن رابطه جنسی مانع شناخت درست می شه. معتقدند که برای ازدواج باید چند ماه آشنایی بدون رابطه جنسی باشه، تا شناخت درست حاصل بشه.
رابطه جنسی زن را وابسته می کنه و قدرت تصمیم گیری درست را ازش می گیره.

این جمله قشنگ را هم در نظر داشته باش که:
دختركم هیچگاه هم آغوشی هایت را با عشق مقایسه نكن هیچ مردی در رختخواب نامهربان نیست

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیدا.

سارا جان،

خواهر خوبم،
خیلی خوشحالم که قبل از این که خیلی خیلی دیر بشه، اومدی تو این سایت و سوالت را مطرح کردی.
امیدورام حرفهامون را جدی بگیری و رابطه را قطع کنی.

عزیزم،
می دونم حتما حرفهای قشنگ بهت می زنه،
حتما خودش را خیلی خوب نشون می ده و بلده چطور دلت را ببره و خامت کنه.
اما یه نگاه به پستهای تاپیکت بکن. به نظرات دوستان و تشکرهای زیرش.
ببین هیچ کس یه ذره هم با تردید نگفته که شاید اون آقا راست می گه و شاید دوست داره و شاید قصد ازدواج داره !!! همه می گن مواظب باش و خودت را نجات بده.

ما هممون انسانیم. نیاز عاطفی و جنسی را درک می کنیم.
ما هم می دونیم به اقتضای سنت و شرایطت دوست داری که همراه و همسفر زندگیت زودتر پیدا بشه و بتونی با حمایت های مرد زندگیت، آینده قشنگی برای خودت بسازی و زندگی خوبی داشته باشی.

ولی این را مطمئن باش که این مرد، اونی نیست که فکر می کنی.
این آقا چند سال هست که تنها زندگی می کنه و مطمئنا روابطی از این دست داشت و خوب قلق دخترها دستش اومده.
حتما خوب بلده چطور باهات حرف بزنه که گولت بزنه.

شما هم که ماشاله کم ساده و خوش باور نیستی عزیزم.
رفتی تا دم در خونه، دیدی که تو را دعوت کرده خونش، بازم رفتی تو؟
باز می گی وقتی حرف می زد از علاقه اش به من می گفت و .... به نظر شما اگر بهت می گفت ازت متنفرم و چقدر زشتی و دوست دخترهای قبلی من ... اونوقت حاضر می شدی باهاش رابطه جنسی داشته باشی؟ خب معلومه که باید این حرفها را بزنه که قبول کنی.

ببین سارا جان،
حتی روانشناسهای غیر ایرانی و اونایی که ممکنه روابط خارج از ازدواج از نظر فرهنگی یا ... براشون به اندازه ما منع نشده باشه،
می گن رابطه جنسی مانع شناخت درست می شه. معتقدند که برای ازدواج باید چند ماه آشنایی بدون رابطه جنسی باشه، تا شناخت درست حاصل بشه.
رابطه جنسی زن را وابسته می کنه و قدرت تصمیم گیری درست را ازش می گیره.

این جمله قشنگ را هم در نظر داشته باش که:
دختركم هیچگاه هم آغوشی هایت را با عشق مقایسه نكن هیچ مردی در رختخواب نامهربان نیست

---

سارا خوب به جملاتی که شیدا جان نوشته فکر کن و چند بار بخونش .

با خوندن این پست از زندگی سیر شدم !!!
من توو ذهنم رویای ازدواج با ایشون رو داشتم اما تا حالا حرف ازدواج پیش نیومده...
از وقتی که خوندم مغزم داره سوت میکشه
باور نکردنی بود !:nonchalance::33::bull_head::cower:

با گفته های من به نظر شما از قبل برنامه ریزی داشته برای معاشقه؟ دونستن این مسئله چه کمکی به شما میکنه ؟ چه از فبل برنامه ریزی داشته باشه چه نداشته باشه تک تک رفتار هاتون اشتباه بوده
چیکار کنم رابطمون به شکست خاتمه پیدا نکنه؟ واقعا بهش علاقه دارم... چه رابطه ای ؟ رابطه ای که حرفی از ازدواج زده نشده چطور ممکنه به سمت شکست یا پیروزی حرکت کنه ؟ رایطه شما فقط رابطه جنسی بوده نه چیز دیگه ای
در برابر بی توجهی هاش چه عکس العملی نشون بدم؟
حتما همین الان بهش بگید بیاد خواستگاریتون ببینید اصلا تمایلی به ازدواج با شما داره !!!!! اینطوری همه چیز مشخص میشه

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سارااا

اولین تجربه ام هستش فکرم خیلی مشغوله ، به یه دلیل خاصی هیچ وقت درگیر رابطه ی عاطفی نشدم. هرچقدر فکر میکنم میبینم خودم مرتکب خطایی نشدم که قصد سواستفاده داشته، حتی پوششم سنگین ِ...

اگر وابستگی نبود تا الان به این رابطه ادامه نمیدادم. در حال حاضر هم خواهان رابطه ای سالم و بدون توقعات جنسی هستم...اخلاق و برخورد و شخصیتشون همون جوری هست که همیشه توو ذهنم از یک مرد تصور داشتم.

مطمئنم جدا شدن ازش خیلی بهم ضربه وارد میکنه و دیگه نمی تونم به ازدواج فکر کنم

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیدا.

خیلی خوشحالم که قبل از این که خیلی خیلی دیر بشه، اومدی تو این سایت و سوالت را مطرح کردی.
این جمله قشنگ را هم در نظر داشته باش که:
دختركم هیچگاه هم آغوشی هایت را با عشق مقایسه نكن هیچ مردی در رختخواب نامهربان نیست

---

:distant:
:320:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیدا.

سارا جان،

خواهر خوبم،
خیلی خوشحالم که قبل از این که خیلی خیلی دیر بشه، اومدی تو این سایت و سوالت را مطرح کردی.
امیدورام حرفهامون را جدی بگیری و رابطه را قطع کنی.

عزیزم،
می دونم حتما حرفهای قشنگ بهت می زنه،
حتما خودش را خیلی خوب نشون می ده و بلده چطور دلت را ببره و خامت کنه.
اما یه نگاه به پستهای تاپیکت بکن. به نظرات دوستان و تشکرهای زیرش.
ببین هیچ کس یه ذره هم با تردید نگفته که شاید اون آقا راست می گه و شاید دوست داره و شاید قصد ازدواج داره !!! همه می گن مواظب باش و خودت را نجات بده.

ما هممون انسانیم. نیاز عاطفی و جنسی را درک می کنیم.
ما هم می دونیم به اقتضای سنت و شرایطت دوست داری که همراه و همسفر زندگیت زودتر پیدا بشه و بتونی با حمایت های مرد زندگیت، آینده قشنگی برای خودت بسازی و زندگی خوبی داشته باشی.

ولی این را مطمئن باش که این مرد، اونی نیست که فکر می کنی.
این آقا چند سال هست که تنها زندگی می کنه و مطمئنا روابطی از این دست داشت و خوب قلق دخترها دستش اومده.
حتما خوب بلده چطور باهات حرف بزنه که گولت بزنه.

شما هم که ماشاله کم ساده و خوش باور نیستی عزیزم.
رفتی تا دم در خونه، دیدی که تو را دعوت کرده خونش، بازم رفتی تو؟
باز می گی وقتی حرف می زد از علاقه اش به من می گفت و .... به نظر شما اگر بهت می گفت ازت متنفرم و چقدر زشتی و دوست دخترهای قبلی من ... اونوقت حاضر می شدی باهاش رابطه جنسی داشته باشی؟ خب معلومه که باید این حرفها را بزنه که قبول کنی.

ببین سارا جان،
حتی روانشناسهای غیر ایرانی و اونایی که ممکنه روابط خارج از ازدواج از نظر فرهنگی یا ... براشون به اندازه ما منع نشده باشه،
می گن رابطه جنسی مانع شناخت درست می شه. معتقدند که برای ازدواج باید چند ماه آشنایی بدون رابطه جنسی باشه، تا شناخت درست حاصل بشه.
رابطه جنسی زن را وابسته می کنه و قدرت تصمیم گیری درست را ازش می گیره.

این جمله قشنگ را هم در نظر داشته باش که:
دختركم هیچگاه هم آغوشی هایت را با عشق مقایسه نكن هیچ مردی در رختخواب نامهربان نیست

---

ممنونم از راهنماییت شیدای عزیز.

آگاهم که علاقه باعث شده خودم رو بزنم به خواب چون پذیرفتن و درک واقعیت برام دشواره.

وقتی وارد منزل شدم متوجه شدم محل کارش نیست. حتی تا دقایق اول ورودم فکر کردم محل کاره!! بعدکه دیدم کسی نیست و یکم به اطراف دقت کردم فهمیدم

حتما به صحبت های شما و سایر دوستان فکر میکنم. و تصمیمم رو برای جدایی از ایشون میگیرم :( آینده ام برام خیلی مهمه

:72:

سارا جان
شاید با خوندن جوابایی که برات نوشتن با خودت میگی یه عده آدم بدون اینکه بتونن درکت کنن خیلی راحت میگن که تموم کن! خب اگه کار راحتی بود که خودت زودتر انجام میدادی! میدونم ته دلت دوس داری که یکی بیاد بهت بگه که میتونی به آینده ی این رابطه امیدوار باشی، اما باور کن ما از اول تا آخر داستانت رو از حفظ بودیم! عزیزم اصلا نیازی نیست که همه چیز رو توی این دنیا خودت تجربه کنی! میتونی از تجربیات دیگران استفاده کنی... این تجربه به ما میگه که انقدر این بی توجهی ادامه داره تا خودت این حرفو که دیگه نمیخوای رابطه داشته باشی پس بگیری!! و از این به بعد اون شخصیت رویایی و ایده آل این آقا رو فقط وقتی جوابگوی نیازاش باشی، میبینی
و شاید الان فکر کنی که بیرون رفتن از این رابطه برات غیر ممکنه اما بالاخره یه روزی باید این کارو بکنی و هرچقدر این اتفاق دیرتر بیفته آسیبی که به جسم و روحت میخوره غیرقابل جبران تر میشه.
امیدوارم خدا بهت کمک کنه تا به خودت بیای!

سلام

خدایا فریادددددددددددددددد
من که داغ کردم .

خانم سارا ، اشتباه که نمیشه گفت ، لطفا به این غلط بیشتر از این ادامه ندید ( منظور ادامه ارتباطه ) ، تو یه پست دیگه هم گفتم ، این به ظاهر مردا ( در اصل نامردا ) یه قانون دارند :
" دختری که پتانسیل مورد سو استفاده قرار گرفتن را داره ، به من این حقو می ده که ازش سو استفاده کنم "

طرف شما جز پست ترینشون هست ، رسما برنامه ریزی کرده برای فریب شما ، به نظر من که با تجاوز هیچ فرقی نداره . کاش همون بار اول میومدید و پست میزاشتید .
من که می گم شکایت کنید ازش تا پدرشو درآرن . فریب یک دختر و سو استفاده جنسی جرم سنگینی است ، گرچه بهتون نمی آد همچین کاری کنید .
انعطاف بیشتر از طرف شما به هر نحوی که باشه ، باعث می شه مورد سو استفاده های بیشتری قرار بگیرید. لطفا ارتباطتونو کامل قطع کنید .
تاوان غلط های گذشته هم متاسفانه همسر آیندتون می ده ( کسی که شما را برای ازدواج انتخاب میکنه ) .

از وقتی با همدردی آشنا شدم ، این جور پست ها خیلی اذیتم می کنه ، متاسفانه اکثرا افراد بعد از بوقوع پیوست واقعه میان اینجا و مساله را مطرح می کنند .
بعضی وقتا می زنه به سرم برم یه تعداد زیادی تراکت با تبلیغ سایت همدردی چاپ کنم و راه بیفتم تو خیابون هر دختر 16تا 25 ساله ای که دیدم بهش یدونه بدم تا بیان تو سایت و قبل از اینکه این اتفاق لعنتی براشون بیفته آگاهی پیدا کنند .
البته این وظیفه سیستم آموزشی کشور هست که با شرایط کنونی من ازش قطع امید کردم .

با عرض معذرت بابت تندی نوشته هام

سلام
تک تک تک تک جمله هات سرگذشت من بود حتی اختلاف سنی!! دستتو گرفت .. خونه بردنت.. ارتباط جنسی روز اول.. توجیه اینکه این چیزا از رو عشق و علاقه است.. ادم موجه و مودبیه .. محترم هست.. همیشه دوست داشتی با همچین مردی اشنا و ازدواج کنی.. پوششت سنگینه.. گفتی ارتباط جنسی نباشه رابطه شو کم کرده.. میگه کارم زیاده.. تو خیلی خشگل و خوبی و همیشه ارزوتو داشتم.. نیازمه و نمیتونم براورده ش نکنم!!... رابطه اول توئه.. تو بخاطر علاقه ت بهش اعتماد کردی و پذیرفتیش..

حالا گوش کن!!
هی میگفت کار دارم و سر تمرین هستم و فک نکن بیادت نیستم میگفتم حتی 5 دقیقه وقت نداری؟
منو میبرد خونه .... حتی بهم قول ازدواج داد.. کم کم اسمس نمیداد و زنگ که اصلا و درخواست دیدار هم میذاشت من بدم!! من بهش وابسته شدم خیلی دوستش داشتم
بعد از 1.5 سال تمومش کردم . 2 ماه پیش
امروز رفتم دم محل کارش.. منو دید بعد سوار ماشینش شد و یه زن هم بزک کرده کنارش نشسته بود و گل میگفتن و میشنیدن
حالا من .. یه دختر مذهبی که باورم نمیشه به همین راحتی حماقت کردم و حالشو نگرفتم که بره گورشو گم کنه همون اول!

حالا خود دانی ممکنه فکر کنی من با تو فرق دارم اما من به سرش قسم میخوردم که خیلی انسانه و هوای منو خواهد داشت و ...... انقدر قبولش داشتم که حد نداشت
امروز انقدر خورد شدم که تو خیابون گریه کردم ....
الان هم خسته بودم و حال نوشتن نداشتم صرفا چون دیدم گذشته ی من هستی واست نوشتم که بدونی این کلک هاشون دیگه کهنه شده

درود بانو
سارااا گرامی

شرمنده من صفحه دوم رو خوندم سپاس از همه دوستانی که راهنمایی کردن.

این یه روش قدیمیه دختر رو تعریف کنی جوری که بهش بگی عاشقتم و الکی ببریش توی فاز ازدواج بعدش یکم کم محلی بعدش ببریش خونه خالی و رابطه جنسی.

این یه روش قدیمیه که تتوی اکثر مواقع جواب میده البته بیشتر توی سن پایین و کسایی که تازه دوست میشن.

اینجور افراد بنظر من نجس هستن.اینکه پسری یا دختری توی زندگیش اشتباه کنه بعدش عذاب وجدان بگیره خیلی فرق داره با این موضوع که اینجوری بخواد رفتار کنه.احساسات یه دختر رو لگد کوب کنه واسه رابطه جنسی خوب یکی نیست به اینا بگه خوب چی شد چه لذتی داشت شرف و آبرو و حیثیت و احساس یه دختر رو ازش گرفتی بخاطر داشتن رابطه جنسی؟ فقط پیش خودم دعا میکنم میدونم اصلا دعای خوبی نیست ولی ایشلله کسایی که از قصد اینکارو میکنن و ادامه میدن ایشالله سر خواهر و زن و دختر و مادر خودشون بیارن تا بفهمن چجوریه چه دردی میکشه اون دختر و البته اگه آبرو ریزی بشه یا دختر حودکشی کنه چه زجری میکشه اون خانواده. ( فرشته مهربان و مدیر همدردی گرامی شرمنده زدم ولی خیلی داغون میشم اینو میشنوم)

خوب لامصب متاسفانه توی جامعه ما معضل زن خیابانی وجود داره که باید سعی بشه این معضل ریشه کن بشه ولی اون پسر یا اون مرد نمیتونه اینکارو کنه بره پول بده و رابطش رو برقرا کنه؟!!!

بزارین یک جمله از یه رفیق قدیمیم بگم جالب بود واسم خیلی راحت و با خنده هم حرف میزنن اینارو میگن 30 سالش.توی یه سایت شبکه اجتماعی بود بهش گفتم اونجا عضوی چه خبره برگشت چیزی بهم گفت فقط موندم نیگاش کردم: اینکه دیگه مثلا خسته شدم با زنای خیابونی رابطه برقرار کردم میخوام برم از این به بعد دخترارو گول بزنم بهتره با اونا رابطه برقرار کردن

والله قسم نمیدونم اسم اینا چیه؟چی میتونه باشه.راه حلالش که بازه مجردی نمیتونی برو ازدواج موقت کن هم ثواب داره هم به کسی آسیب نمیرسه گرچه اونم شرایط خاص خودش رو داره و آسیب های خودش رو ولی بهتر از این کار کثیفه.

از اونورم یه سری دختر دوست میشن فقط واسه چاپیدن فکر میکنن خیلی زرنگن ولی تهش اونا هم میفتن توی تله.

ایشالله که براه راست هدایت بشه اگه نشد اونی که اون بالاست خودش براش داره همچین خوشگل سرش بیاره که ندونه از کجا خورده.
خواهشا اولا تمومش کن .دوما برات تجربه بشه دیگه طرف اینکارا نری.
:97: باز نری فردا بیای یه تایپیک باز کنی بگی با یکی آشنا شدما؟ قصد ازدواج داره رسمی بیادش جلو

اول صبحی زدی پنچرمون کردی :sad:

آخه دختر خوب پیش خودت فکر نکردی اون پسر ممکنه تو خونشون دوربین گذاشته باشه و از رابطه شما فیلم گرفته باشه (با یه موبایل معمولی هم میتونه اینکارو بکنه)
پیش خودت فکر نکردی ممکنه در معرض بیماری هایی مثل ایدز و هپاتیت باشید

خیلی خیلی کارت اشتباه بوده ولی همین که اومدی و صحبت کردی میتونه بهت کمک کنه
رابطه اولت شاید تقصیر تو خیلی کم بوده چون بهت گفته بیای محل کارش و دروغ گفته اما برای بار دوم چرا اینکار رو کردی ؟

منوببخش اگه تند صحبت میکنم ولی لطفا همینجا قول بده که دیگه به سمت این روابط نمیری
اشتباهی که مرتکب شدی خیلی بزرگ بوده اما همه ممکنه دچار لغزش بشن
تا یه دختر یا پسر این روابط رو تجربه نکنن نمیتونن بفهمن که چقدر اشتباهه

توی پروفایل فیسبوکت یه تجدید نظری بکن (اگه عکس بدون روسری داری برش دار تنظیماتشو طوری بکن که عکستو نتونن با کلیک بزرگ کنن)
با پسرایی که مسیج میدن صحبت نکن
توی فیسبوک کسی دنبال ازدواج و همسر پیدا کردن نیست

امیدوارم درس خوبی گرفته باشی ولی هر کاری که انجام دادی دیگه تموم شده و دیگه به این مسائل فکر نکن

حالم گرفته شد شدید :(

لعنت به هرچی سایت اینترنتی که شده محل فساد
لعنت به هرچی پسر هرزه و هوس بازه

به همه ی دخترا میگم :

وقتی دلت گرفته
وقتی غمگینی
وقتی از زندگی سیری
وقتی احساس تنهایی میکنی
حواستو خیلی جمع کن
چون ....
طعمه ی خوبی هستی واسه مردای هرزه

[QUOTE=toojih;317663]بعید میدونم اگه توی این تالار بمونم به مرگ طبیعی بمیرم. روزی با خوندن یکی از این تاپیکها خودم رو از این پنجره پرت میکنم پایین[/QUOTE]



آقای toojih لایک برای جوابتون کمه باید طلا گرفت.
واقعـــــــــــــــــــــ ــــا همینه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط 1234567

آخه دختر خوب پیش خودت فکر نکردی اون پسر ممکنه تو خونشون دوربین گذاشته باشه و از رابطه شما فیلم گرفته باشه (با یه موبایل معمولی هم میتونه اینکارو بکنه)
پیش خودت فکر نکردی ممکنه در معرض بیماری هایی مثل ایدز و هپاتیت باشید

خیلی خیلی کارت اشتباه بوده ولی همین که اومدی و صحبت کردی میتونه بهت کمک کنه
رابطه اولت شاید تقصیر تو خیلی کم بوده چون بهت گفته بیای محل کارش و دروغ گفته اما برای بار دوم چرا اینکار رو کردی ؟

منوببخش اگه تند صحبت میکنم ولی لطفا همینجا قول بده که دیگه به سمت این روابط نمیری
اشتباهی که مرتکب شدی خیلی بزرگ بوده اما همه ممکنه دچار لغزش بشن
تا یه دختر یا پسر این روابط رو تجربه نکنن نمیتونن بفهمن که چقدر اشتباهه

توی پروفایل فیسبوکت یه تجدید نظری بکن (اگه عکس بدون روسری داری برش دار تنظیماتشو طوری بکن که عکستو نتونن با کلیک بزرگ کنن)
با پسرایی که مسیج میدن صحبت نکن
توی فیسبوک کسی دنبال ازدواج و همسر پیدا کردن نیست

امیدوارم درس خوبی گرفته باشی ولی هر کاری که انجام دادی دیگه تموم شده و دیگه به این مسائل فکر نکن

---

سلام. نه واقعا به این موارد فکر نکرده بودم :( بار دوم اشتباه و سادگی از خودم بود، قرار بود در یک مکان عمومی همدیگه رو ببینیم موضوعی پیش اومد که باعث ناراحتیشون شد من به دیدنشون رفتم. اما وارد منزل نشدم و خیلی اصرار کردم بیرون صحبت کنیم مجدد برف و سرما رو بهونه کردن! :(

من اصلا توو فیسبوک عضو نیستم. هیچ وقت مایل نبودم عضو بشم.توو یه شبکه ی داخلی عضوم

عکس شخصیم رو هرگز توو فضای مجازی قرار ندادم، اهل دوستی با پسر و ...نبودم حتی توو مجازی هم به درخواستاشون توجهی نمیکنم. اگر به این شخص علاقمند شدم فقط بخاطر شخصیت و اخلاقشون بود...

با خوندن پست های دوستان از زندگی دیگه سیر شدم. :54: ببخشید که منم با صحبتام اوقاتتون رو تلخ کردم. واقعا نمیتونستم با کسی درمیون بذارم.

:72:

توجیح داداب یا یه ماچ خوشگلت کنم :43::46:

بخدا افسردگی گرفتم از بس خوندم در مورد رابطه دختر و پسر که 80% میرسه به جنسی 18درصدشم میرسه به شکست احساسی دوطرف و هدر رفتن عمرشون:54:

- - - Updated - - -

توجیح داداب یا یه ماچ خوشگلت کنم :43::46:

بخدا افسردگی گرفتم از بس خوندم در مورد رابطه دختر و پسر که 80% میرسه به جنسی 18درصدشم میرسه به شکست احساسی دوطرف و هدر رفتن عمرشون:54:

راستی نگران ما نباش ماها پوستمون کلفته چیزیمون نمیشه :58:

بانو ساراا چرا رفتین یه سوال ازتون میپرسم لطفا جواب بدین

اگه این آقا بقول شما (اگر به این شخص علاقمند شدم فقط بخاطر شخصیت و اخلاقشون بود.. ) نبود آیا شما بهشون فکر میکردین اصلا؟یا حاضر بودین به حرفشون گوش بدین؟

خدا پدر مادرتو بیامرزه خوب بزار یه چیز دیگه بهت بگم یکی از اینا رفیق خودمه خیلی برات جالبه بگم حتی الکی به دخترا شده میگم نه من قصدم خوبه و قصد ازدواج ندارم فقط بخاطر برقرار کردن رابطه جنسی؟
شما چی فکر کردین خوب اگه اینجوری نباشه که شما محلشون نیمزارین نه پس میخواستی بیاد صادقانه از اول بگه من شما رو برای رابطه جنسی میخوام؟ شما نشد یکی دیگه اون نشد یکی دیگه و برو تا اخر.....

گرچه اوستا کریم اونی که اون بالا نشسته داره براشون خوبم داره فقط گذاشته بوقتش یه حال اساسی بهشون بده :227:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سارااا

با خوندن پست های دوستان از زندگی دیگه سیر شدم. :54: ببخشید که منم با صحبتام اوقاتتون رو تلخ کردم. واقعا نمیتونستم با کسی درمیون بذارم.

:72:

---

عیبی نداره
شما هم دیگه خودتو ناراحت نکن
کلی دختر دیگه شرایط شما رو تجربه کردن مهم درس گرفتن از اشتباهات و تکرار نکردنشونه
این مسائل برای خیلی ها اتفاق افتاده اما متاسفانه تبدیل به عادت شده
همیشه اولش اینطوری شروع میشه اما بعد از یه مدتی چه دختر چه پسر به این روابط اعتیاد پیدا میکنن
اگر اینجا همه عصبانی شدن بخاطر اینه که دختر خوبی مثل شما اونم توی سن 20 سالگی قدر خودشو نمیدونه و خودشو درگیر این روابط پر خطر میکنه

هیچ کدوم از ما نماینده خدا نیستیم
انسان جایز الخطاست
حتی خدا وقتی دید که آدم و هوا به دستورش عمل نکردند اونارو تبعید کرد و زمین رو ساخت تا دوباره انسان رو آزمایش کنه
وقتی خدا فرصت تکرار اشتباهات رو به بشر میده پس شما دیگه نباید ناامید باشی
از این به بعد بیشتر به خودت ارزش و بها بده
دیگه به این اتفاقات فکر نکن
به فکر آینده باش

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

توجیح داداب یا یه ماچ خوشگلت کنم :43::46:

بخدا افسردگی گرفتم از بس خوندم در مورد رابطه دختر و پسر که 80% میرسه به جنسی 18درصدشم میرسه به شکست احساسی دوطرف و هدر رفتن عمرشون:54:

- - - Updated - - -

توجیح داداب یا یه ماچ خوشگلت کنم :43::46:

بخدا افسردگی گرفتم از بس خوندم در مورد رابطه دختر و پسر که 80% میرسه به جنسی 18درصدشم میرسه به شکست احساسی دوطرف و هدر رفتن عمرشون:54:

راستی نگران ما نباش ماها پوستمون کلفته چیزیمون نمیشه :58:

بانو ساراا چرا رفتین یه سوال ازتون میپرسم لطفا جواب بدین

اگه این آقا بقول شما (اگر به این شخص علاقمند شدم فقط بخاطر شخصیت و اخلاقشون بود.. ) نبود آیا شما بهشون فکر میکردین اصلا؟یا حاضر بودین به حرفشون گوش بدین؟

خدا پدر مادرتو بیامرزه خوب بزار یه چیز دیگه بهت بگم یکی از اینا رفیق خودمه خیلی برات جالبه بگم حتی الکی به دخترا شده میگم نه من قصدم خوبه و قصد ازدواج ندارم فقط بخاطر برقرار کردن رابطه جنسی؟
شما چی فکر کردین خوب اگه اینجوری نباشه که شما محلشون نیمزارین نه پس میخواستی بیاد صادقانه از اول بگه من شما رو برای رابطه جنسی میخوام؟ شما نشد یکی دیگه اون نشد یکی دیگه و برو تا اخر.....

گرچه اوستا کریم اونی که اون بالا نشسته داره براشون خوبم داره فقط گذاشته بوقتش یه حال اساسی بهشون بده :227:

---

سلام. ممنون از راهنماییتون :72:

خُب اگر از همون ابتدا میگفت من توو رابطه همچین توقعاتی دارم خیلی بهتر بود کار به جاهای باریک کشیده نمیشد. آدم میفهمید تکلیفش با این آدم چیه.

بنظرتون از سر ِ نیرنگ و فریب با احساس یه دختر بازی بشه خوبه؟

من امروز به طور اتفاقی توو دانشگاه یه حرفی از یک خانمی شنیدم که شاخ از پس ِ کله ام که هیچی از وسط ِ ستون فقراتم در اومد. یه آقایی به این خانمی که داشت تعریف میکرد پیشنهاد آشنایی داده بود بعد اون دخترخانم بهشون گفته بود رابطه ی ما در چه حد ِ؟ پسره گفته یه دوستی ساده دختره هم گفته فقط یه دوستی ساده؟ یعنی نیازی به .... نداری؟ پسره گفته نه دختره هم بهش برخورده بود گفته مگه میشه؟! من رابطه بدون معاشقه رو رابطه نمیدونم پس در این صورت برای اینکه بخوای با من بمونی ماهی یک میلیون فقط خرجمه. با جدیت تمام این حرفا رو میزد. اینم یه مدلش :upset:

سلام سارا عزیز
اول که تایپیکت رو خوندم دقیقا میخواستم خودمو از بلندترین نقطه ی تهران پرت کنم پایین :161:
اما الان میخوام جواب سوالی که چه عکس العملی نشون بدی رو بدم.
تنها کاری که باید بکنی اینه که فکر و خیال و علاقه و هرچی که نسبت به این موجود داشتی بریزی توی یه کیسه و بذاری جلوی درب منزلتون.نذار زندگیت آفت بزنه.
و یه سیلی به گوش و دلت بزنی که هر هیجانی رو عشق ندونه جوری که جای اون تا آخر عمرت بمونه...:81:
و به خودت یاد بده ازروی ظاهر هیچ آدمی بهش اعتماد نکنی،(گفتی شخصیتش رومیشناختم وارد خونه اش شدم)داستان یوسف پیامبر خدارو همیشه به ذهنت بسپار که از وسوسه ی زلخیا به خدا پناه برد،میدونی یعنی چی؟؟؟یعنی پیامبر خدا که از هر لغزشی به دوره ،ترسیده بود که به خدا پناه برد. اونوقت شما از یه آدم مکار هوس باز(واژه بهتری رونمیتونم براش به کار ببرم)انتظار داری اون شخصیتی که صرفا برای فریبت بهت نشون داده بود رو حفظ کنه؟
منم مثل تو دخترم و احساس دارم،ولی یه چیزی روخیلی خیلی خیلی خوب بدون،برای بند بند وجودت ارزش قائل باش اگه میخوای دیگران هم برات ارزش قائل بشن و اجازه نده هیچ مردی از خط قرمزهات بگذره(هرکسی که میخواد باشه و هر احساسی که میخوای بهش داشته باشی) ،اگه تا آخر عمرت هم تنها بمونی ولی عزت نفست رو به خاطر هوس هیچ نامردی ازبین نبر،عزیزم اولین چیزی که عشق به آدم میده آرامشه ولی از تو سو استفاده کرده (راضی نبودی و به اجبار اون هر اتفاقی افتاد)این یعنی خودخواهی ،تفاوتش با عشق درست از زمین تا آسمون میشه.یه چیز دیگه هم یادت باشه مردی اگه تورد بخواد خونه اش نمیبره،بلکه اگه "مرد" باشه اولین کاری که میکنه قبل از زدن مخ دختر با پدر دختر صحبت میکنه،اینو اگه خوب به ذهنت بسپاری اونوقت راحت متوجه میشی نیت و هدف آدمهایی که باهاشون ارتباط داری چی هست.

برات آرزوی موفقیت میکنم:43:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سارااا

سلام. ممنون از راهنماییتون :72:

خُب اگر از همون ابتدا میگفت من توو رابطه همچین توقعاتی دارم خیلی بهتر بود کار به جاهای باریک کشیده نمیشد. آدم میفهمید تکلیفش با این آدم چیه.

بنظرتون از سر ِ نیرنگ و فریب با احساس یه دختر بازی بشه خوبه؟

من امروز به طور اتفاقی توو دانشگاه یه حرفی از یک خانمی شنیدم که شاخ از پس ِ کله ام که هیچی از وسط ِ ستون فقراتم در اومد. یه آقایی به این خانمی که داشت تعریف میکرد پیشنهاد آشنایی داده بود بعد اون دخترخانم بهشون گفته بود رابطه ی ما در چه حد ِ؟ پسره گفته یه دوستی ساده دختره هم گفته فقط یه دوستی ساده؟ یعنی نیازی به .... نداری؟ پسره گفته نه دختره هم بهش برخورده بود گفته مگه میشه؟! من رابطه بدون معاشقه رو رابطه نمیدونم پس در این صورت برای اینکه بخوای با من بمونی ماهی یک میلیون فقط خرجمه. با جدیت تمام این حرفا رو میزد. اینم یه مدلش :upset:

---

capitan جان بدو بیا از قشر بانوان اتو گرفتن چجووووووووور :311:

خوب شما بانو سارا و بقیه دخترا میان بعضی وقتا در این موارد تایپیک میزنین هنوز ب بسم الله رو نگفتین ما پسرا تا تهش میریم چه خبره.واسه بعضی ها نمیدونم چی اسمشو بزارم هدفشون خونه خالیه به هر روشی که شده.اصلا واسشون مهم نیست سر دختر چه بلایی میخواد بیادش کار خودشو میکنه چون اصلا انسان نیست حیوونه.

خوب دختر خوب حالا تکلیف مارو مشخص کن بلاخره میخوای چیکار کنی؟میخوای بری طرفش یا بشینی غصه بخوری عمر با ارزش زندگیت رو تلف کنی یا میخوای باز همین راه اشتباه رو ادامه بدی؟ کدومشه :72:

بانو آسمان آبی این گل تقدیم به نوشته زیباتون :72:

سلام سارا جان...

در اینکه کارت عین سادگی و خامی بوده شکی نیست اما یه نکته باریکتر از مو در مورد تو وجود داره که درعین حال مثل لبه برنده شمشیر می تونه سرتو از تنت جدا کنه و در پستهای ارسالی وجود نداره.

تو با اون آقا رابطه برقرار کردی. همه بهت میگن اشتباهه عقل تو هم پذیرفته اما... نکته باریکتر اینه که سیستم دفاعی بدنت الان فعال شده و از پذیرفتن این اشتباه چه از جانب خودت و چه از جانب اون آقا سرباز می زنه. این میون بدنت دل تورو مامور کرده تا به این رابطه لقب عشق بدی تا وجدان خودش رو رها کنه و کمتر زجر بکشه. تو الان در ناخودآگاه ذهنت داری پیش خودت توجیه می کنی اون آقا تورو دوست داشته و این ارتباطتون رنگ عشق داره واسه همین راه میفتی دنبالش تا ثابت کنی همه دارند اشتباه می کنند، اون آقا ازت سواستفاده نکرده. اما قسمت تاسف برانگیزش اینه که هرچی بیشتر سمت آقا بری اونم ازت دورتر میشه تاااا یه جا! تا کجا؟ تا جایی که دوباره تورو به بهره کشی جنسی اما اینبار با میل قلبی خودت وادار کنه و اونوقته که بعد از یه مدت که تن به این کار دادی و دیدی که سرابی بیش نیست هی تشنه و تشنه تر میشی، اونوقته که دچار افسردگی میشی و ته ته اش عمر ازدست رفته ات هست و یک عمر پشیمانی.

تا همینجا بسه! تمومش کن! قاطع! فکر کن طناب دار دور گردنته. یک حرکت دیگه بکنی خفه شدی! طناب رو از دور گردنت دربیار خواهر گلم.

خواهر خوبم،دوست عزیزم..برو خداروشکر کن که کنار چنین هرزه و بی وجدانی اتفاق بدتری برات نیافتاده که دیگه نتونی هیچوقت تا عمر داری جمعش کنی.به خدا بازم خدا کمکت کرده،ممکن بود هر اتفاق خییییلی بدتری هم بیافته،مگه از این آدما بعیده؟ هرچند من لفظ آدم رو مناسب این موجودات نمیبینم:97:

خدا به همه ما عقل بده،خدا به همه ما رحم کنه که از شر این مخلوقاتش رها شیم.مگه همین جریان من نبود چند وقت پیش؟ آقای تمام عیاری که قول و قرار ازدواج با من ساده گذاشته بود ولی با یه اسمس رسوا شد و دستش رو شد...آره غصه داره،ناراحتی داره،ولی ممکن بود اتفاقات بدتری هم برای من هم برای شما بیافته که ناراحتی سهله باید میرفتیم خودکشی میکردیم،ما که مثل اینا بی آبرو نیستیم با هر اتفاقی راست راست بیایم و بریم..لحن نوشته هام تند بود میدونم ولی فقط یه چیزی میگم: مسئول نگهداری از آبرومون،ازآینده مون،از حیثیتمون واز فردامون فقط خودمونیم و خودمون...همه جا این موجودات هستن،تو فامیل،تو همسایه،تو دانشگاه،تو خیابون،تو اداره و صد البته در فضای مجازی که نه الا ماشالله. مراقب خودت باش،فقط خودت میتونی این کار رو بکنی...هشیار باش
اینم یادت باشه که :
سوزش شلاق هایی که بیدارت میکند بهتر از نرمی دستهایی است که خوابت میکند. پس ضربه الانت و غصه خوردنت بهتر از یه اتفاق ناگوار دیگه در فرداست..

نمیدونم چرا همگی با هم دارید چیزیو میگید که وجود خارجی نداره
این آقایی که با ایشون رابطه داشته اصلا حرفی از ازدواج نزده بوده و ایشون فقط توی ذهنشون به ازدواج فکر میکردند
کسی این وسط از زدواج سوء استفاده نکرده (اصلا اسمی از ازدواج برده نشده)حالا هی بازم بگید این مرد خواسته گولت بزنه به اسم ازدواج باهات رابطه برقرار کرده !!!!!!!!؟؟؟؟
:ambivalence: