چرا به افراد با ویژگی های منفی علاقه مند میشم؟؟

من یه دختر کاملا عادی ام
اما نمی دونم چرا برای انتخاب کسی برای زندگی مشترک عاشق افراد مثبت ، به اصطلاح "بچه مثبت" نمیشم :302:

مثلا با اینکه میگم فرد مورد نظر من نباید سیگاری باشه ، اما از اینکه گاهی وقتی عصبی میشه یه سیگاری ام بکشه بدم نمیاد
با اینکه میگم نباید بددهن باشه ، اما از اینکه خیلی مبادی آداب باشه و همه چیزو رعایت کنه خوشم نمیاد

و این طور مسائل
که عقلم یه چی میگه و دلم یه چی دیگه
و من معطل موندم بین این دو تا
اونی که عقلم انتخاب می کنه دلم نمیخواد
اونی که دلم انتخاب می کنه عقلم نمیذاره :302:

- - - Updated - - -

خلاصه از مردهای زیادی بچه مثبت خوشم نمیاد. دست خودم نیست. چیکار کنم ؟

سلام

من یه جا خوندم که دلایل این موضوع این هست که خیلی از خانمها به این غیرقابل پیش بینی و ناشناخته بودن و ریسکی بودن رابطه با پسرهای بد به چشم یک ماجرای هیجان انگیز نگاه می کنند و دوست دارند هیجان این ریسک را تجربه کنند. البته دلشون میخواد در همین حد بمونه ولی وقتی وارد عمق رابطه می شن از ریسکی که کردن پشیمون می شن.

دلیل دیگه اش هم این هست که ممکنه پدرشون از نظر عاطفی به دختر نزدیک نبوده و دختر ناخودآگاه وارد رابطه ای می شه که شرایط قبلی را براش نگه داره و به اصطلاح وارد رابطه و شرایط آشنا می شه. جذب کسی می شه که می دونه توجه و محبت گرفتن ازش سخته. در این حالت موفق شدن در گرفتن محبت از این آدم هم براش خیلی جالب هست و نوعی موفقیت.


راستش نمی دونم این حرفها چقدر درسته. ببینم بقیه دوستان چه نظری دارند.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیدا.

سلام

من یه جا خوندم که دلایل این موضوع این هست که خیلی از خانمها به این غیرقابل پیش بینی و ناشناخته بودن و ریسکی بودن رابطه با پسرهای بد به چشم یک ماجرای هیجان انگیز نگاه می کنند و دوست دارند هیجان این ریسک را تجربه کنند. البته دلشون میخواد در همین حد بمونه ولی وقتی وارد عمق رابطه می شن از ریسکی که کردن پشیمون می شن.
.

---

منم با حرف خانم شیدا موافقم و همچین نگاهی رو در دوستانم دیدم . وقتی رابطه شکل میگیره متوجه میشن که اشتباه کردن.
البته من نمیدونم شما چند سالتون هشت ولی معمولا دخترخانم های زیر بیست و یک و یا دو اینطوری هستن.
مورد دیگه در مورد سن کم دلیل این هست که هنوز هویت به طور کامل شکل نگرفته و نمیدونید چی دوس دارید .
مورد دیگه اینکه سالهای قبل از چنین فردی خوشتون می اومده حالا ممکنه یه بازیگر باشه و الان در خاطرتون نیست.

ضمنا من مطمئنم منظور شما از بددهن این نیست که دیگه حرفهای رکیک بزنه فقط گاهی زیاد مودب یا خیلی بچه مثبت نباشه و این اصلا جای نگرانی نداره، خیلی ها هستیم اینطوری فک میکنیم.

:72:

مهتاب حرف خوبی زد.

این جذابیت ها بیشتر در دختران خیلی جوان موثر هست. بعد از مدتی دختر متوجه می شه که چه چیزی پشت این جذابیت ها و شیطنت ها نهفته است
و دیگه طرفش نمی ره. ممکنه زمانی که تجربه یا اطلاعات کافی نداره، این شخصیتها براش جالب باشند اما بعد از مدتی انتخابهاش عاقلانه می شه.

درست مثل شما که بعد از ارزیابی خودتون، متوحه شدید یه کششی به پسرهای کمی خلاف دارید، اما ته دلتون هم از ریسکش می ترسید.

مرسی ازتون.
شیدا جان رابطه گرمی با پدرم نداشتم. اما مشکلی هم بینمون نبوده . فاصله سنی مون زیاده اما و من بچه آخرم .
در مورد هیجان و ریسک کمی موافقم. با اینکه خودم نسبتا آرومم ، اما از آدمای پرشور و هیجان خوشم میاد.

مهتاب جان من سن کمی ندارم. بیست و هفت هشت سالمه . :|

ببین مثلا در مورد سیگار
اگه بفهمم طرفم سیگار کشیده واقعا ناراحت میشم
اما اینکه خودش مثبت باشه و بشینه برام از عوارض سیگار بگه و بگه لب نزده و نمی زنه بدم میاد
دوس دارم یه احتمالی بذاره واسه سیگار کشیدن و من همیشه نگران باشم که نکنه سیگار بکشه و هربار که شوخی کنه که میرم سیگاری میشم ، تهدیدش کنم که یا من یا سیگار

فک کنم کلا مازوخیستم :|

- - - Updated - - -

کلا اون موقع ها هم که مدرسه می رفتم ، با اینکه شاگرد ممتاز بودم ، ولی حتی یه دوست درس خون نداشتم . همه دوستام آخر سال یا تجدید میشدن یا رد می شدن. البته این موضوع رو درس خوندن من هیچ اثری نداشت و همچنان درس خون موندم .

- - - Updated - - -

البته اینم بگم که منظورم از ویژگیهای منفی ، یه فرد بی سر و پا و خیابونی نیستااااا
منظورم یه فرد با تحصیلات و شغل و ..... اما شیطون و اون مدلی که گفتم هست

دوستان کسی حرفی نداره ؟؟
یعنی اوضاعم وخیمه ؟ :|

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیدا.

دلیل دیگه اش هم این هست که ممکنه پدرشون از نظر عاطفی به دختر نزدیک نبوده و دختر ناخودآگاه وارد رابطه ای می شه که شرایط قبلی را براش نگه داره و به اصطلاح وارد رابطه و شرایط آشنا می شه. جذب کسی می شه که می دونه توجه و محبت گرفتن ازش سخته. در این حالت موفق شدن در گرفتن محبت از این آدم هم براش خیلی جالب هست و نوعی موفقیت.

.

---

گفتم من با پدرم مشکل نداشتم. هرچند دوست و صمیمی هم نبودیم.
اما اون قسمت جذب که گفتین همیشه در من صدق می کنه .
و فکر می کردم در مورد همه این طور باشه
همیشه آدمهایی که مغرور تر و سر سخت تر هستن برام جذاب تر هم هستن و سعی می کنم به نوعی وارد رابطه بشم باهاشون . البته نه رابطه دوستی و نه احساسی . کلا روابط اجتماعی منظورمه.

جذب کسی می شه که می دونه توجه و محبت گرفتن ازش سخته.
یعنی این موضوع در مورد شماها صدق نمی کنه ؟؟؟!!!

نقل قول:

---

کلا اون موقع ها هم که مدرسه می رفتم ، با اینکه شاگرد ممتاز بودم ، ولی حتی یه دوست درس خون نداشتم . همه دوستام آخر سال یا تجدید میشدن یا رد می شدن. البته این موضوع رو درس خوندن من هیچ اثری نداشت و همچنان درس خون موندم .

---

منم دقيقا همين طور بودم يادمه سال دوم دبيرستان ميز آخر مينشستم با اين كه جزء ممتاز ها بودم ولي هميشه سر دسته اونايي بودم كه ميخواستن امتحان گرفته نشه .حتي براي امتحان مين ترم براي اينكه همه رو نخونده بودم نرفتم سر جلسه مامانم صداش دراومده بود ميگفت من ديگه برات گواهي پزشكي نمي گيرم:311::311::311::311::311:
اصلا چرا راه دور بريم هفته ديگه كنكور ارشد دارم هر كي بهم زنگ ميزنه بهم ياد آوري ميكنه خودم هم باهاشون همدردي:43::43::43:

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

من یه دختر کاملا عادی ام
اما نمی دونم چرا برای انتخاب کسی برای زندگی مشترک عاشق افراد مثبت ، به اصطلاح "بچه مثبت" نمیشم

:302:

---

حالا بچه مثبت خوبه خود شرين ها قابل تحمل نيستن . به نظر من ازدواج مهمترين انتخاب زندگي طرف مقابل بايد ايمان و اخلاق و منطق داشته باشه.:227:

سلام، من تا حالا فکر میکردم که همه کم و بیش همینطور هستند. چه آقا چه خانم. به نظرم خلقت آدم جوریه که فقط در اعتدال میتونه به آرامش و رشد و لذت برسه، تازه من فکر میکنم که آدمهای خیلی مثبت به خاطر نادیده گرفتن قسمتی از تمایلات درونی و خطی شدن زندگی شون خطرناک هم هستند و این خطرناکی رو معمولا با رفتارهایی که اصلا ازشون انتظار نمیره یکدفعه نشون میدن.

یکسری اصول مهم مثل تعهد، مسئولیت پذیری، اخلاق و عقلانیت هست که باید همه داشته باشند ولی در کنار اینها باید اون بالا پایین رفتن توی منحنی یک آدم هم وجود داشته باشه وگرنه جذابیتش هم برای خودش و هم برای بقیه کم میشه.

نمی دونم چقدر مرتبط بشه به سوالت. اما به نظرم اونایی که خیلی بچه مثبتن قاعدتا تا ازدواجشون چندان روابطی با جنس مخالف ندارن یا اگه دارن هم عمقی نیست واسه همینم دزیاد بلد نیستن به اصطلاح دلبری کنن و از شما دل ببرن و جذبتون کنن. اما اونایی که یه کم راحت ترن این روابط ها رو تجربه کردن و با تجربه شدن و شما می تونی جذابیت هایی که دارنو ببینی در صورتی که جذابیت های ادمای به اصلاح بچه مثبت اغلب پنهانه و خودتی که باید بکشی بیرون این جذابیت هاشونو.

اکثر دخترا مثل شما هستند
پسرهای ساده و معمولی چندان طرفدار ندارند

دخترا اول باید با یه نامرد ازدواج کنن بعدا که قدر خیلی چیزا رو دونست بره سمت یه پسر معمولی و ساده تا به ارزش یه مرد سالم پی ببره

از اینکه دختر مورد سوء استفاده بعضی افراد قرار میگیره خوشحال نمیشم اما نارحتم نمیشم مخصوصا اگر دختره قلب یه پسر به قول شما بچه مثبتو شکونده باشه در این حالت خیلی بهم مزه میده (عکسشم صادقه وقتی یه پسر اینطوری جواب کاراشو ببینه )

اما موضوع ناراحت کننده اینه که بعد از این اتفاقات یه پسر ساده رو پیدا میکنند و با دروغ و فریب خودشونو بهش میبندند
اونجاست که همه دنبال بچه مثبت میگردند

دلم برای پسرای سالمی که توی این جامعه دارن زندگی میکنند بشدت میسوزه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

امیدوارم هرکی با این افراد ازدواج کرده یا قصد ازدواج داره قدرشونو بدونه

آقای توجیه ممنون از جوابتون . درسته . اعتدال بهترین چیزه . زیادی مثبت بودن و زیادی منفی بودن خوب نیست . امیدوارم چیزی که من هم در دلم خواستارم همین اعتدال باشه . کمی دلم رو گرم کردید

مینوش جان از جوابت ممنونم. خودمم به این موضوع فکر کردم قبلا . و حتی یه بار به مامانم گفتم که دوس دارم همسرم مردی باشه که در گذشته ش ی دوست دختر داشته . چون عملا دارم می بینم مردهای این مدلی بهتر روحیه خانمها رو میشناسن . مردهایی که هیچکی در زندگیشون نبوده مثل پسر بچه های چهارده ساله رو اعصاب آدم راه میرن .
شاید باورتون نشه ، ولی توو یه کتاب روانشناسی (البته خارجی) خوندم که به مردها توصیه کرده بود حتما قبل از ازدواج رابطه جنسی با یکی داشته باشن تا شب ازدواج بتونن با همسرشون رابطه درستی برقرار کنن. (البته من اینو نه قبول دارم و نه رد می کنم. در واقع نظری روش ندارم)
ولی خب همه اینا در مورد ازدواج و مردها ...
در مورد اون دوران مدرسه و کلا دوستیابی من چی ؟؟
من با اینکه خودم نسبتا مذهبی ام ، و ساده ... ، اما تمایلی به دوستی با دخترای ساده و کلا بچه مثبت ندارم !! این چطور توجیه میشه ؟

و اما جناب اعداد 1 الی 7
من نه دل کسی رو شکوندم ، نه شخصی ازم سوء استفاده کرده و .....
پس لطفا درد دل هاتون رو جای دیگه ای باز کنید . نه در این تاپیک . چون من فقط از تمایلات قلبی و روحی خودم حرف زدم و تمایلی ندارم تاپیکم به بحث و چالش کشیده بشه .

من حرفام کلی بود و شخص خاصیو مثال نزدم و اگه دقت کرده باشید گفتم عکسشم صادقه یعنی پسری که دل کسیو بشکونه و ...
امیدوارم یه روزی به این طرز فکر برسیم که در مقابل حرفای مخالف جبه گیری نکنیم و بتونیم بپذیریمشون (همونطوری که از دیگران توقع داریم در مورد خودمونم صادق باشه)

براتون آرزو میکنم که تحت هیچ شرایطی هیچ پسر بچه مثبتی نصیب شما نشه و در این زمینه به خواستتون برسید
موفق باشید

متاسفم. شما حتی متوجه خواسته منم نشدید. من اگه این خواسته رو داشتم نمی اومدم به عنوان مشکل تاپیک بزنم براش .
اما این جبهه گیری شما و سریعا تعمیم دادن حرفهای من به کل دخترای جامعه و خنک شدن دلتون از سوء استفاده و .... واقعا منو ناراحت کرد.
من دنبال این هستم که بدونم این تمایلات من چقدر طبیعیه و چقدر طبیعی نیست ! بعد شما سریع این وسط بُر می گیرین.
بی خیال !

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط veis

متاسفم. شما حتی متوجه خواسته منم نشدید. من اگه این خواسته رو داشتم نمی اومدم به عنوان مشکل تاپیک بزنم براش .
اما این جبهه گیری شما و سریعا تعمیم دادن حرفهای من به کل دخترای جامعه و خنک شدن دلتون از سوء استفاده و .... واقعا منو ناراحت کرد.
من دنبال این هستم که بدونم این تمایلات من چقدر طبیعیه و چقدر طبیعی نیست ! بعد شما سریع این وسط بُر می گیرین.
بی خیال !

---

استفاده از این الفاظ مثل بر گرفتن جالب نیست
من زیر این کامنت نظرمو نوشتم :

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط meinoush

نمی دونم چقدر مرتبط بشه به سوالت. اما به نظرم اونایی که خیلی بچه مثبتن قاعدتا تا ازدواجشون چندان روابطی با جنس مخالف ندارن یا اگه دارن هم عمقی نیست واسه همینم دزیاد بلد نیستن به اصطلاح دلبری کنن و از شما دل ببرن و جذبتون کنن. اما اونایی که یه کم راحت ترن این روابط ها رو تجربه کردن و با تجربه شدن و شما می تونی جذابیت هایی که دارنو ببینی در صورتی که جذابیت های ادمای به اصلاح بچه مثبت اغلب پنهانه و خودتی که باید بکشی بیرون این جذابیت هاشونو.

---

اگرم حرفی زدم فقط در جواب به این حرفا بود
به نظرم اونایی که خیلی بچه مثبتن قاعدتا تا ازدواجشون چندان روابطی با جنس مخالف ندارن یا اگه دارن هم عمقی نیست واسه همینم دزیاد بلد نیستن به اصطلاح دلبری کنن و از شما دل ببرن و جذبتون کنن
لطفا یبار دیگه نگاه کنید به صفحه قبل ؟
اصلا در مورد شما اسمی نیاوردم نمیدونم چطور شما به خودتون گرفتید ؟!
.................................................. .................................................. ................................
اگه حرفی با شما داشته باشم در مورد چیزیه که نوشتید :
توو یه کتاب روانشناسی (البته خارجی) خوندم که به مردها توصیه کرده بود حتما قبل از ازدواج رابطه جنسی با یکی داشته باشن تا شب ازدواج بتونن با همسرشون رابطه درستی برقرار کنن. (البته من اینو نه قبول دارم و نه رد می کنم. در واقع نظری روش ندارم)
توقع داشتم این حرفو رد کنید
پسری که قبل از ازدواج تجربه این روابطو داشته باشه قطعا بعد از ازدواج هم بدنبال تجربیات جدید خواهد رفت
اگه از دید پسر به این مسئله نگاه کنیم پسری که تا حالا این روابطو تجربه نکرده اگر اولین بارش باشه اولا تمایل زیادی داره (حتی قسمت زیادی از این مسئله بدلیل کنجکاوی پسر میتونه باشه) و چون نمیتونه این روابطو با رابطه ی دیگه ای مقایسه کنه کمتر سرد خواهد شد

اما پسری که این تجربیات رو داره چون قبلا این روابط رو برقرار کرده قطعا شما رو با افراد قبلی مقایسه میکنه و همین ممکنه باعث سردی روابط بشه و مورد بعدی اینه که براش تازگی نداره پس تمایل کمتری داره

به نظر من این موضوع رو علم روانشناسی رد میکنه (قبلا هم با یه فرد صاحب نظر که مطالعاتی در این زمینه داشته در این مورد صحبت کردم و خیلی قاطعانه بهم گفت که این حرف درست نیست )

سلام.خانم ویس همون اول که تایپیکت رودیدم خواستم نظربذارم که دوباره منصرف شدم.

روابط خوب با انسانها تحت تأثیر داشتن سابقه قبلی نیست "ایی کیو "یاهمون هوش هیجانی بسیارموثروتعیین کننده است که طرف چقدر عرضه وجنم ارتباط بادیگران رو داره

شکست وبه بن بست رسیدن زندگی های که قبلا یاباهم یاباکسی دیگه دوست بودند نقض آشکاری برفرضیه شماست که داشتن تجارب دوستی قبلی باعث بهبود روابط در زندگی مشترک خواهد شد.

..امادرمورد دیدگاه پست اولت نمیشه انتظار داشت همه مردم مومن وعاقل باشن،چون سطوح افرادمختلف فرق میکنه بنابراین اگرسیگارکشیدن بسیارکم و مقطعی سرنخ یه نقص وبدبختی بزرگتر در فردنباشه،تاحدودی فرد روازطرد شدن کامل دراجتماع نجات میده،

اگه بچه مثبت بودن ومنطق افراطی عملا انسان روبه یک رباط بی احساس وجامد تبدیل کنه یه تفریط هست واگه عکسش هم کسی جسارت درشکستن تابوهاوخط قرمزهای دینی وعرفی داشته باشه اینم افراطه بدردنمیخوره.

توی تحقیقاتی که قبلا روی نظامیان آمریکایی انجام شده بود،نظامیانی که در پادگان سربه نافرمانی ازفرمانده داشتند وابتداجسوروشجاع به نظرمیرسیدند هنگام اسیرشدن به زودی تبدیل به جاسوس برای چین شدند.



.اما درمورد داشتن سوابق دوستی؛ این روابط یه باربکروزیباست باردوم یابه سواستفاده ازنفر دوم کشیده میشه یا اگه نفر سابقه داربار دوم روطی نامزدیش بخاد تجربه کنه نمیتونه به خوبی به احساسات پاک مخاطبش جواب بده چون خودش این سطح رو قبلا تجربه کرده پس ممکنه احساسات پیچیده وباراول مخاطبش به نظرش کمی مسخره پیش وپا افتاده بیاد


_درسته دوران رویای نامزدی بعدا یابعد ازدواج کاملا عادی میشه ولی تمام خاطراتش در ذهن ناهشیار هردوطرف ذخیره میشه دقیقا مث ریشه درخت هرچه ریشه ش کاملترو عمیق ترباشه زندگی مشترک هم قوام واستحکامش بیشترمیشه شاید دونفر اصلامتوجه این تأثیرنشن ولی این تاثیروجود داره حالاحساب کن یکی ازطرفین به اندازه اون یکی،این دوران براش به زیبایی اون یکی نبوده باشه،مصدق این ادعا کسانی که باراول احساسشون به شکل دوستی خرج یکی دیگه کردن ولی تامدتها نمیتونن فراموش کنن دیگه اگه بانفر دومی دوس بشن به اندازه نفراول دراونا تأثیرنداره،به موقش مث دستمال کاغذی دورش میندازن ولی همین شخص،ممکنه به سختی تونسته نفراولو فراموش کرده باشه

سلام
دلت با عقلت یکی نیست چون عقلت چیزی رو میپسنده که جامعه میپسنده! یه سری خصوصیات اخلاقی و کاراکتر خاص که از بچگی به عنوان خوب به ما قبولونده شده. نه اهل هیچگونه خلافی هستند نه دختر بازی و ....همون شخصیتی که همیشه نقش مثبت فیلما رو بازی میکنه و تا حدی اغراق گونه و کلیشه ای شده! این تیپ زیاد هم وجود خارجی نداره! یعنی شاید به ظاهر این آدما زیاد باشن اما اگه توی عمقشون بری صد در صد پر از عیب و نقص اند.
من به شخصه همچین موجودی که توی فیلما نشون میدن و ایده آل جامعه ست رو دوست ندارم! دلیلی نداره که همه یه قوانین و قواعد و خاصی رو برای دوست داشتن داشته باشیم!
برعکسش برای آقایون هم هست. شاید یک تیپ محجبه و نجیب و باوقارو ... توی جامعه برای یک خانم خوب تعریف بشه، اما تا حال ندیدین پسرایی که دنبال این ویژگی ها نباشن و چیزای دیگه براشون مهم باشه؟ حجابو دوست نداشته باشن؟ یا خیلی از فاکتورها که شاید از نظر کل جامعه خوب نباشه اما میتونه دوست داشتنی باشه؟
مهم خودت و دل خودته. اگه اینجوری دوست داری چرا فکر میکنی عجیب و نادرسته؟؟

سلام ویس عزیز

به نظر من که تو هیچ اشکالی نداری.

من فکر می کنم تو به خاطر وجه منفی علاقه مند نمی شی.منظورم اینه که تو از خود خصوصیات مثبت بدت نمیاد.

تو از پاستوریزه بودن بدت میاد!

مثلا تو از نظم و تمیزی بدت نمیاد.ولی آدمایی هستند که خیلی بیش از حد منظم هستند.مثلا جزوشون حتما باید با چند رنگ بنویسند.خب تو حتما از این آدم بدت میاد.ولی نه اینکه دوست داشته باشی که شوهرت کثیف و نامنظم باشه.

احساس می کنم تو از خودمونی بودن و سخت نگرفتن و ادعای خوبی و مداوم دم از اظهار دانش و... نکردن خوشت میاد.

فکر می کنم دوست داری همسرت آدم خیلی منعطف و راحتی باشه.خط قرمز داشته باشه ولی خیلی پررنگ نباشه.خیلی سخت گیر نباشه.اظهار فضل نکنه و آدم شیطون و شوخ طبعی باشه.کنجکاو باشه.اما نه کنجکاوی علمی؛کنجکاوی از روی شیطنت و سر به سر گذاشتن.

درست گفتم آیا؟

اینا بد نیست.

شاید این جور موارد تو آدمای منفی در ظاهر بیشتر دیده بشه پس باید حواست باشه که اون آدم منفی نباشه و تو به خاطر خصوصیاتی که گفتم جذبش نشده باشی!

بلکه آدم خوبی باشه اما دارای اون خصوصیات هم باشه!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط veis

گفتم من با پدرم مشکل نداشتم. هرچند دوست و صمیمی هم نبودیم.
اما اون قسمت جذب که گفتین همیشه در من صدق می کنه .
و فکر می کردم در مورد همه این طور باشه
همیشه آدمهایی که مغرور تر و سر سخت تر هستن برام جذاب تر هم هستن و سعی می کنم به نوعی وارد رابطه بشم باهاشون . البته نه رابطه دوستی و نه احساسی . کلا روابط اجتماعی منظورمه.

جذب کسی می شه که می دونه توجه و محبت گرفتن ازش سخته.
یعنی این موضوع در مورد شماها صدق نمی کنه ؟؟؟!!!

---

منظور این هست که در ادامه رابطه هم همچنان این سختی وجود داره.
خب در ابتدا که توجه و محبت گرفتن از همه سخته. هیچ بچه مثبتی هم روز اول به شما محبت نمی کنه. اما شما می دونی که اگر با این آدم باشی، وقتی به توافق رسیدید و رابطه جدی شد و به اصطلاح مال هم شدید، خیالت راحته که دیگه مال توئه. برای جلب محبتش لازم نیست تلاش کنی. محبتش گاهی هست و گاهی نیست نداره. مچش را موقع توجه به دیگری نمی گیری.

اما اون بچه کمی خلاف که بهش علاقمند می شی، می دونی (ناخودآگاهت می دونه) توجه گرفتن و نگهداشتن توجه اون آدم آسون نیست.
می دونی که سر کردن باهاش راحت نیست. از فکر این که باید همیشه در مبارزه باشی و بعد از فکر پیروز شدنت، حس خوبی بهت دست می ده.
حالا این که در رابطه واقعی چقدر دوام بیاری ؟؟؟

یه مطلب دیگه امروز توی نت در مورد سوال شما خوندم.
مقایسه کرده بود این حالت را با شرط بندیها یا مسابقه هایی که برای ما جالبه. می گه اگر ما همیشه برنده باشیم خسته می شیم
اگر همیشه بازنده باشیم هم ناامید می شیم و دیگه تلاش نمی کنیم.
اما این که می دونیم گاهی بازنده و گاهی برنده هستیم بهمون هیجان و انگیزه بازی می ده. این که این بار چی می شه؟
این که می دونی این آدم صددرصد مثبت نیست، و گاهی به قول آقای توجیه با در نظر گرفتن اصول انسانی و اخلاقی، یه جاهایی ممکنه منفی یا مثبت بشه، جذابش می کنه براتون.

در مورد دوستای مدرسه ات هم همینطور،
بچه های درسخون و مودب و با نظم و ... بورینگ می شن دیگه http://us.i1.yimg.com/us.yimg.com/i/...oticons6/2.gif

راستی یه نکته دیگه هم دیدم و اون این بود که ممکنه شما حس مادری و علاقه به تربیت و کمک کردن دیگران درتون قوی باشه
بعد دوست داشته باشید این خلافها را کمکشون کنید که خیلی بیراهه نرن یا مشکلی براشون پیش نیاد. در واقع بخاطر حمایت و کمکشون می رید به سمتشون.
غافل از این که ممکنه به خودتون آسیب برسه تو این مسیر و تازه اون آدم هم نتونید عوض کنید، چون خودش نمی خواد و خیلی هم از وضعیتش راضیه.

با قسمت آخر حرف خانم شیدا موافقم. ببین والدت بیشتر فعاله یا بالغت و یا کودکت. باید بتونی اونهارو به تعادل برسونی تا بتونی در روابطت با دیگران دافعه و جاذبه درستی داشته باشی.

اما یک نکته مهم برای انتخابت برای ازدواج: من تعبیرم از کشش شما به غیر مثبت ها این هست که شما کشش به تفاوت ها داری. تفاوتها معمولا در ابتدا جذاب هستند (برای اکثر ادمها) اما این تفاوتها مشکلات زیادی رو ایجاد می کنند وقتی زیر یک سقف بری. برای همین در ازدواج باید روی شباهت ها و تفاهمات خیلی بیشتر تاکید داشته باشید تا تفاوتها. قضیه ازدواج با دوستی فرق داره. در ازدواج شما یک همسفر رو انتخاب می کنید که قراره با هم سوار کشتی بشید. تصور کنید که در یک دریای پر تلاطم هستید و قراره سالم به مقصد برسیدو اگر این تفاوتها زیاد باشه (تازه این هم در نظر بگیرید که این تفاوتها اگر ریشه در خلاف داشته باشه باعث سوراخ شدن کشتی هم میشه) و در طول سفر هر کس ساز خودش رو بزنه خیلی بعید میاد که اونها سالم به مقصد برسند. در بهترین حالتش اینه که به مقصد نمی رسند ولی سالم می مونند و بدترین حالتش اینه که هر دو غرق میشوند.

- - - Updated - - -

فکر می کنم مقاله ای در این سایت هم دیدم که در مورد تفاوتها یی که در زندگی لازمه صحبت کرده بود و اینکه هر تپپ شخصیتی مناسب چه تیپی هست. اگر جستجو کنی پیداش می کنی. فکر می کنم عنوانش تیپ های شخصیتی برای ازدواج بود.

من اینجا به تناقض رسیدم
خانوم ویس گرامی و دوستانی که دارن مشاوره میدن

شما هر کی میاد اینجا رو تشویق میکنید حالتی رو پیش بگیره که از تعریف بچه مثبت هم گشته یعنی بچه دوبار مثبت (بچه مثبت مضاعف ++ Two Plus )

اگه میخوای ازدواج کنی به مامانت بگو
میخوای با دختر حرف بزنی مامانتو ببر
توی دوران آشنایی نباید از احساسات حرف بزنی
نباید دنبال دوستی باشی
نباید احساسی فکر کنید و همیشه عقلانی فکر کنید
و هزارتا حرف دیگه که عقلا درسته ولی من که خودم بچه مثبتم نمیتونم هضم کنم

بعد از اون حالا اومدید دارید میگید بچه مثبت بودن بده و ممکنه یه دختر با این افراد رابطه خوبی نداشته باشه
و اینکه پسر قبلا سابقه دوستی نداشته رو میبرید زیر سوال

به نظر من اینجا بعضی مشورت ها از جهت دلسوزی با شما همراستا شده
بعبارتی افکار بیش از حد منعطف شده و شکل دیگه ای گرفته


شما گفتید که از مردای خیلی بچه مثبت (همون ++) بدتون میاد

و بعد گفتید :
از اینکه گاهی وقتی عصبی میشه یه سیگاری ام بکشه بدم نمیاد

یا طرح این مسئله که بچه مثبت بودن بواسطه عدم برقراری روابط با جنس مخالف قبل از ازدواج مشکل ساز میتونه باشه

به نظر من معیار های اشتباهی دارید
معلومه که همه از افراد پاستوریزه بدشون میاد ولی شما همونطور که اسم تاپیکتونو انتخاب کردید تمایل به افراد با ویژگی های منفی دارید و مطمئنا لطمه خواهید خورد

این تاپیکو توصیه میکنم یه نگاهی بکنید:
http://www.hamdardi.net/thread-32016.html#post316326

کم کم فهمیدم قبل ازدواج دوست دخترهای زیادی داشته که این باعث شد خیلی آزرده بشم آ

و نسبت به ازدواجم دلسرد شدم چون از مشاوران زیادی شنیده بودم که مردهایی که قبل ازدواج این طور باشند بعد ازدواج هم پس از مدتی .... :47:

من قبل ازدواج نمی دونستم قلیون می کشه که بعد عقد فهمیدم ناراحت شدم که اون بخاطر من بعضی وقتا یواشکی میرفت و بهم زیاد دروغ می گفت ... :101:

امیدوارم طرز فکرتونو تغییر بدید چون در آینده به ضررتون تموم میهش

- - - Updated - - -

من اینجا به تناقض رسیدم
خانوم ویس گرامی و دوستانی که دارن مشاوره میدن

شما هر کی میاد اینجا رو تشویق میکنید حالتی رو پیش بگیره که از تعریف بچه مثبت هم گشته یعنی بچه دوبار مثبت (بچه مثبت مضاعف ++ Two Plus )

اگه میخوای ازدواج کنی به مامانت بگو
میخوای با دختر حرف بزنی مامانتو ببر
توی دوران آشنایی نباید از احساسات حرف بزنی
نباید دنبال دوستی باشی
نباید احساسی فکر کنید و همیشه عقلانی فکر کنید
و هزارتا حرف دیگه که عقلا درسته ولی من که خودم بچه مثبتم نمیتونم هضم کنم

بعد از اون حالا اومدید دارید میگید بچه مثبت بودن بده و ممکنه یه دختر با این افراد رابطه خوبی نداشته باشه
و اینکه پسر قبلا سابقه دوستی نداشته رو میبرید زیر سوال

به نظر من اینجا بعضی مشورت ها از جهت دلسوزی با شما همراستا شده
بعبارتی افکار بیش از حد منعطف شده و شکل دیگه ای گرفته


شما گفتید که از مردای خیلی بچه مثبت (همون ++) بدتون میاد

و بعد گفتید :
از اینکه گاهی وقتی عصبی میشه یه سیگاری ام بکشه بدم نمیاد

یا طرح این مسئله که بچه مثبت بودن بواسطه عدم برقراری روابط با جنس مخالف قبل از ازدواج مشکل ساز میتونه باشه

به نظر من معیار های اشتباهی دارید
معلومه که همه از افراد پاستوریزه بدشون میاد ولی شما همونطور که اسم تاپیکتونو انتخاب کردید تمایل به افراد با ویژگی های منفی دارید و مطمئنا لطمه خواهید خورد

این تاپیکو توصیه میکنم یه نگاهی بکنید:
http://www.hamdardi.net/thread-32016.html#post316326

کم کم فهمیدم قبل ازدواج دوست دخترهای زیادی داشته که این باعث شد خیلی آزرده بشم آ

و نسبت به ازدواجم دلسرد شدم چون از مشاوران زیادی شنیده بودم که مردهایی که قبل ازدواج این طور باشند بعد ازدواج هم پس از مدتی .... :47:

من قبل ازدواج نمی دونستم قلیون می کشه که بعد عقد فهمیدم ناراحت شدم که اون بخاطر من بعضی وقتا یواشکی میرفت و بهم زیاد دروغ می گفت ... :101:

امیدوارم طرز فکرتونو تغییر بدید چون در آینده به ضررتون تموم میهش

مرسی از همه دوستان .
خانمها سارا ، مصباح ، شیدا ، دلجو واقعا خوب تونستند من رو از لابلای همین چهار تا جمله ای که نوشته بودم بشناسند. چیزهایی رو گفتید که خودم هم به این دقت بهشون هرگز فکر نکرده بودم و شاید گذری از ذهنم رد شده بود. اما الان احساس می کنم تونستم خودم رو بهتر بشناسم
سارا واقعا ممنونم. کاملا فهمیدی که من چی می خوام . دلم واقعا جذب اون دسته ای که گفتم نمیشه .

مصباح جان

احساس می کنم تو از خودمونی بودن و سخت نگرفتن و ادعای خوبی و مداوم دم از اظهار دانش و... نکردن خوشت میاد.

فکر می کنم دوست داری همسرت آدم خیلی منعطف و راحتی باشه.خط قرمز داشته باشه ولی خیلی پررنگ نباشه.خیلی سخت گیر نباشه.اظهار فضل نکنه و آدم شیطون و شوخ طبعی باشه.کنجکاو باشه.اما نه کنجکاوی علمی؛کنجکاوی از روی شیطنت و سر به سر گذاشتن.

کاملا درست گفتی. می دونی راستش یه مدتی خواستگاری داشتم که بچه مثبت ++++ بود . ببین من با این آدم سه چهار ماهی آشنا شدم . بیرون می رفتیم و .... ولی من اصلا حس نمی کردم که با یه مرد بیرون رفتم. انگار با یه بچه بیرون بودم. این ادم کلی ابراز احساسات می کرد و دوستت دارم می گفت . اما فقط یه بار نه از من تعریف می کرد و .... مثلا یه بار بر نگشت بگه اندام خوبی داری یا مثلا من دو ساعت حاضر می شدم و به خودم می رسیدم اصلا انگار نمی دید . (فقط یه بار بعد از برگشتن با یه حالت خجالت ده بار اس ام اس داد که یه چی بگم ناراحت نمیشی و همش می گفتم بگو . می گفت آخه روم نمیشه و می گفتم خب نگو و میگفت آخه دوس دارم بگم و می گفتم بگو و .... خلاصه منو جون به لب کرد و بعد اس ام اس داد که امروز خیلی خ... شده بودی ! :| :| (منظورش خوشگل بود ، حتی روش نشد کامل بگه) . آی بدم اومد . آی بدم اومد ....
خب مرد رو چه به خجالت !! مرد باید پررو باشه و زن خجالتی . والاااا
دوس دارم بیرون که میرم تو سر و کله هم بزنیم . نه اینکه این مدلی ....

شیدا جان این رو هم درست فهمیدی. علاقه زیادی به کمک کردن به دیگران دارم که همیشه برام مساله ساز میشه . پس احتمال داره این موضوع هم تو این طرز فکرم موثر بوده باشه .
اگر ما همیشه برنده باشیم خسته می شیم
اگر همیشه بازنده باشیم هم ناامید می شیم و دیگه تلاش نمی کنیم.
نمی دونم چیکار کنم . ولی انگار خودآزاری دارم . دوس دارم توی نوسان گرفتن و نگرفتن محبت باشم. از آدمهایی که مدام بهم محبت کنن زده میشم و فراری. آدمایی هم که محبت نبینم ازشون رو سریع دورشون یه خط می کشم . نمی دونم اینجای کار برام مساله ساز خواهد شد یا نه . الان مساله اصلیم این موضوع شد !!!

دلجو جان از تو هم ممنونم .
از اون اول که جمله اول پستت رو خوندم فکرم مشغول شده که والد ، بالغ یا کودکم فعاله و هنوز به نتیجه نرسیدم . احساس می کنم هر سه به یه اندازه فعالن.
اولا که تمایل زیادی برای کمک به دیگران و حمایت اونها دارم که این انگار والدم فعاله
دوم اینکه با بچه ها بودن رو فوق العاده دوس دارم و خودمم قاطی شون میشم .و بر عکس پدر و مادرها که بچه ها رو دعوت به مودب بودن و ... می کنن من ازشون میخوام بپرن و بدواند و شیطنت کنند و جیغ و داد و بچگی کنن و واقعا لذت می برم و همیشه ام بهشون میگم سخت نگیرن و .... که همه اینا هم نشون میده کودکم فعاله
و از طرف دیگه هم اون قدر عاقل شناخته شدم که حس می کنم بالغم فعاله .
در واقع رسما گیج شدم .

و اما اعداد 1 الی 7
این بار از حضورت خوشحال شدم. مرسی که با وجود برخورد بد من باز هم به تاپیکم اومدی . من از رفتار بدم معذرت میخوام. خوشحال شدم نظرت رو خوندم.
و در جواب حرفات هم دوستان باید نظر بدن. چون روی صحبتت تا حد زیادی با اونها بود. در هر حال از اومدنت خوشحال شدم .

سلام

از خانم های محترم سایت درخواست می کنم نظر شخصیشونو در این مورد بگن تا ببینیم تو این جامعه آماری چه طرز فکری حاکم است . شخصا خیلی علاقمند شدم بدونم .

سلام به همه دوستان
خانم veis بنظرم مساله ای که مطرح کردین خیلی جالبه و جای بحث داره و من فکر میکنم نه تنها شما بلکه همه ما انسانها حسی شبیه به حس شما داریم و یا خواهیم داشت و این مرحله رو دیر یا زود تجربه میکنیم.
( کسایی که ضریب هوشی بالاتری دارند و مسائل زندگی رو با کنجکاوی و کنکاش عمیق تری مطالعه میکنند زودتر به این مرحله میرسند.)
من به این حالت میگم " بلوغ حس هنری"
هنر یعنی چیزی که ما رو تحت تاثیر قرار میده و حس تحسین ما رو بر می انگیزه. مثل یک نقاشی زیبا و رمز آلود یا یک آهنگ یا فیلم تاثیر گذار و یا یک حرکت آکروباتیک گروهی که ما رو به هیجان میاره.

سوال اصلی اما چیز دیگری است: راز جذابیت افراد {و پدیده ها} در چیست؟؟؟؟

به نظر شما جواب این سوال چی میتونه باشه:
تحصیلات عالی؟
وضعیت مالی؟
خانواده فرهیخته و متعالی؟
قدرت ادراک و فهم قوی؟
تیپ و مشخصات ظاهری فرد؟
و . . . . . . . . . . .
راز جذابیت رو نویسندگان ، هنرمندان و کارگردانان زیادی کشف کردن و با تکیه بر همین اصل است که آثار تاثیرگذاری رو میتونن خلق کنن.

مثلا شما به عنوان یک بیننده کدوم یک از سناریوهای زیر رو جالب تر میدونین؟

1- داستان زندگی یک برنامه نویس کامپیوتر بسیار ماهر و باهوش که به هیچ عنوان فانون شکنی نمیکند ، فردی پر تلاش ، با گذشت ، کسی که به همه کمک میکند ، از درگیری و زد و خورد دوری میکند و از هوشش برای رفع مشکلات جامعه اش استفاده میکنه و همیشه در آرامش است.
2- داستان زندگی یک برنامه نویس و هکر قانون شکن بسیار باهوش که از هوشش برای سرقت از جاهای خطرناک و پرمخاطره استفاده میکنه و همیشه در حال تعقیب و گریزه؟

جواب مشخصه، به همین خاطر این همه فیلم از ماجراهای سرقت و تعقیب و گریز ساخته میشه.

اما در نهایت سوال اصلی اینه که راز جذابیت واقعی چیست؟ و اون چیه که ما رو مسحور خودش میکنه و باعث میشه تا قوی ترین ابزار تصمیم گیری خودمون یعنی عقلانیت و منطق رو نادیده بگیریم؟

من نظر خودم رو در ادامه خواهم گفت، فقط بهتر دونستم تا قبلا نظرات دیگه رو هم بدونیم.

سلام ویس جان خوب درکت میکنم و دوستان هم خوب توصیفت کردن

فقط یه تجربه میگم:

من همیشه دنبال همچین کسی بودم که برام جذاب باشه و نتونم بفهمم که دوسم داره یا نه و شیطون باشه واونایی که عاشقم میشدن یا میگفتن دوست دارمو برام جالب نبودن

تا اینکه برادر یکی از فامیلامون که خیلی خیلی جذاب بود هم از نطر ظاهری هم رفتارش خیلی شیطون بود ازم خاستگاری کرد

رابطم باهاش انقد برام جالب بود که عقلم رو از دست دادم و میخاستیم باهم ازدواج کنیم وقتی دیدم دارم میرسم به ایستگاه اخر دیدم چقدر وحشتناکه زندگی با باهمچی کسی

کسی که اصلا باهاش به ارامش نمیرسی فقط به درد شهر بازی و کوه و تفریح و دوستی میخورن رابطه ای که همش توش ترس داری و دردسر و مدت زیادی نمیتونی دوام بیاری

طوری بود که من واقعا اخراش عصبی شدم خیلی حالم بد بود حالا نیازی نیست که خیلی توضیح بدم ولی برا زندگی دایم خوب نیست این مدلی هیجانی ...

البته هنوزم با مثبتا مشکل دارم و کسایی که ازم خاستگاری میکنن و دوسشون ندارم جالب نیست دوستام میگفتن خودت باید استینارو بزنی بالا و بری از پسری خاستگاری کنی اونم

برات ناز کنه بلکه تو خوشت بیاد

ویس جان همان طور که گفتم اگر منظورت شوخ طبعی و گرم و صمیمی بودن و خجالتی نبودن و... خواستگارت هست این یک سلیقه است و مشکلی نیست.همه آدم ها با هم فرق می کنند.



اما حواست باشه که از اون ور بوم نیفتی!!! خیلی مهمه ها!!!

حداقل تو قضیه خواستگاری کاملا مثبت باش!اگر با مثبت بودن مشکل داری،فقط برای خودت یک چند تا خط قرمز پررنگ بذار.بگو این ها در هر شرایطی باشه.

اصلا و اصلا خوب نیست که احساس کنی که دوست داری همسرت قبلا یک بار دوست دختر داشته باشه.این احساس را در خودت پرورش نده!

باید این خط قرمز روابط با جنس مخالف را در هر شرایطی در نظر بگیری.یعنی طرفت باید تو این زمینه باهات هم کفو باشه.

پسرایی هم هستند که اصلا سیگار نمی کشن،دوست دختر ندارن،اما آدمای باحال و پرجنب و جوش هستند و خجالتی هم نیستند.



می دونی ویس جان به نظر من تو باید با کسی که رشته MBA خونده ازدواج کنی!من یک خواستگار از این رشته داشتم که خیلی مذهبی و... بود اما همون طور که تو می خوای پررو و بااعتماد به نفس بود.از اون آدمایی که چایی نخورده فامیل می شن!!!!.که من نمی پسندیدم.

کلا بچه های MBA تقریبا این تیپ شخصیت را دارند.



آقای Mahdi1392 من خودم از مردایی خوشم میاد که صادق هستند .اونایی که خودشون هستند.چون به سرعت حس مصنوعی بودن را دریافت می کنم.و بدم میاد.

اگه خودمون باشیم بالاخره کسی پیدا میشه که همین خودمون را دوست داشته باشه!واین خیلی مهمه.



اما من خودم تقریبا دختر مثبتی هستم.بهم می گن خیلی پاستوریزه ای!اما شوخ طبع و با نشاط هم هستم و با تمام آدما چه مثبت چه منفی می تونم ارتباط برقرار کنم. دوست دارم همسر آینده من هم این طوری باشه.اتفاقا اصلا دوست ندارم پررو باشه .حجب و حیا در ارتباط با بزرگترها و خانم ها برام خیلی مهمه.

مودبانه صحبت کردن و هر شوخی را نکردن و اهل مطالعه بودن هم برام خیلی مهمه.همین طور مهربونی و صمیمیت و حس حمایت (کلا همون بچه مثبت باشه اما خشک نباشه)



بالاخره هر کس سلیقه ای داره و محترمه.مهم اینه که چارچوب ها حفظ بشه.مثل ارتباط صحیح با جنس مخالف و نحوه صحیح خواستگاری و آشنایی.پاک بودن و صادق بودن و...

مادامی که اصول حفظ بشه اختلاف دیدگاه و سلیقه مانعی نداره.

ی سووووووال: من چرا دوس دارم شوهرم بهم کتک بزنه؟
نمیدونم ولی خیلی دوس دارم عصبی باشه!

سلام.بنظر من آدم سخت گیر نباشه تو کنکاش خوب بودن و بد بودن و جدا کردن اینا...ویژگیهای خود واقعیتو وقتی منطقی هستی ببین و متناسب با اونا انتخاب کن...به داستانا و فیلما هم اصلا اعتماد نکن! من موافق اینم نیستم که مرد فوق العاده مثبت و با ایمانم خوشبخت میکنه...همه رو دیدم...بنظر من با کسی باش که از لحاظ احساسی آزاد باشه بتونی خودتو رها کنی تو آغوشش(از لحاظ روحی)...تمیز زندگی کنه...مشکل بد روحی نداشته باشه...نون حلال خورده باشه و اهل نون حلال باشه با همت باشه .خودتو ببین و طرفو انتخاب کن...سخت هم نگیر...هرکس که انتخاب کنه از 1 چیزایی ممکنه شاکی باشه...اون که شوهرش مثبته ممکنه از 1 سری ویژگیهاش بدش بیاد اونم که منفیه 1 چیز اونم که متوسطه 1 چیز دیگه...

مرسی از همه دوستان
بی صبرانه منتظر شنیدن بقیه نظرات و همین طور تحلیلی که آقای کیان وعده دادند هستند.

همه حرفها رو با دقت چند باره می خونم. اگه حرفی نمی زنم به این خاطره که سکوت کردم و دارم فکر می کنم
مرسی از همگی

در ادامه بحث جذابیت و اینکه چرا افراد شر و متشخص برای ما جالب هستند باید بگم:

دلایل کشش ما به سمت اشخاص با مشخصه های منفی میتونه القا خصوصیات زیر باشه:



1- قدرت، شجاعت و القا حس متفاوت بودن.
آدمهای ساختارشکن این حس رو به ما القا میکنند که افرادی شجاع ، قوی و منحصر به فرد و متفاوت هستند. البته اینها همگی خصوصیات ظاهری هستند که اگه عمیق تر نگاه کنیم خواهیم دید که جذابیت چنین افرادی بسیار زودگذر و موقتی است و شاید برای زندگی مشترک گزینه مناسبی نباشند.

در جواب خانم سمیرا200 باید بگم که این حس شما کاملا طبیعیه و در واقع شما میخواید که این حس قدرت رو در مرد خودتون ببینید، غافل از اینکه همون بار اولی که همسرتون به ناحق اینکار رو بکنه متوجه خواهید شد که این خواسته یک فانتزیه نادرسته و جذابیت واقعی همسرتون برای شما زمانی خواهد بود که وقتیکه به حق باید با شما با خشونت رفتار کنه بتونه شجاعانه و با قدرت جلو خودش رو بگیره و به خشم خودش غلبه کنه. اگه به مسائل سطحی نگاه کنیم فقط ظاهر زودگذر اونها برامون جالب خواهد بود ولی اگه عمیق تر نگاه کنیم متوجه واقعیت مسئله خواهیم شد.

قدرت "قدرت" راز اصلی جذابیته - زیبایی قدرت زنان است و قدرت جاذبه مردان"
شجاعت
زیبایی
رازآلود بودن
و متفاوت بودن



رازآلودگی پدیده ها و افراد باعث میشه تا ذهن خلاق ما مسائل رو بگونه ای رمانتیک یا دراماتیک آنگونه که خوشایند ماست برای ما به تصویر بکشه. همچنین وقتی ما رازی رو کشف میکنیم احساس قدرت و منحصر به فرد بودن میکنیم ، کاری که دیگران قادر به انجام آن نبوده اند.

معمولا توانایی هایی رو که خودمون داریم برامون عادی میشه و افرادی با تواناییهای مشابه زیاد برامون جالب نیستند. و همیشه دنبال افرادی با تواناییهای متفاوت میگردیم.
(مثلا احتمالا خود شما تا حد زیادی مثبت هستید.)
اما ( آواز دهل شنیدن از دور خوش است )
قدرتهای اصلی قدرتهای باطنی هستند نه آنهایی که ما به ظاهر میبینیم.

قدرت واقعی زمانی است که شجاعانه در مقابل خواسته ها و احساسات خود بایستیم.

بزرگان عصرهای گذشته و بخصوص عصر حاضر خیلی از سوالات امروز ما رو به زبان امروزی پاسخ داده اند:

انسان زاده شدن، تجسّد وظيفه بود
توان دوست‌ داشتن و دوست‌ داشته‌ شدن
توان شنفتن
توان ديدن و گفتن
توان اندُه‌گين و شادمان‌ شدن
توان خنديدن به وسعت دل، توان گريستن از سُويدای جان
توان گردن به غرور برافراشتن درارتفاع شُکوه‌ناک فروتني
توان جليل به دوش بردن بار امانت
و توان غم‌ناک تحمل تنهايي
تنهايي
تنهايي
تنهايي عريان
انسان دشواری وظيفه است.

آری اینها قدرت واقعی و جذابیتهای اصلی هستند.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط veis

دوستان کسی حرفی نداره ؟؟
یعنی اوضاعم وخیمه ؟ :|

- - - updated - - -



گفتم من با پدرم مشکل نداشتم. هرچند دوست و صمیمی هم نبودیم.
اما اون قسمت جذب که گفتین همیشه در من صدق می کنه .
و فکر می کردم در مورد همه این طور باشه
همیشه آدمهایی که مغرور تر و سر سخت تر هستن برام جذاب تر هم هستن و سعی می کنم به نوعی وارد رابطه بشم باهاشون . البته نه رابطه دوستی و نه احساسی . کلا روابط اجتماعی منظورمه.

جذب کسی می شه که می دونه توجه و محبت گرفتن ازش سخته.
یعنی این موضوع در مورد شماها صدق نمی کنه ؟؟؟!!!

---

نه وخیم نیست، دلیلش هم برمیگرده به نداشتن شناخت از خودتون
بچه + داریم تا + مثل نمره a با a+ جفتشون خوب اند ولی چیزیکه شما ملاک قرار دادید جز ارکان اصلی بچه های - نیست، غرور در همه هست، خود شما هم دارید ولی تکبر یه چیزه احترام به خود یه چیز دیگه.

سر سخت در چه مورد ؟ میشه بازش کنید ؟

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سمیرا200

ی سووووووال: من چرا دوس دارم شوهرم بهم کتک بزنه؟
نمیدونم ولی خیلی دوس دارم عصبی باشه!

---

چون تابه حال یه دل سیر کتک خوردن برات آرزو شده و موقعیتی نبوده که متوجه بشی که نفس کشیدنت هم میتونه برات سخت بشه (بهش میگیم هواگیری هم نمیتونی بکنی) ، جنس شما لطیفه کدوم مردی پیدا میشه که ضعیف کشی کنه ؟ اگر دست بلند کرد روی زنش دیگه نمیتونه به خودش بگه مَرد!

سلام به همه دوستان. بحث جالبیه، من حرفای اولیه شما رو خوندم با شما موافق بودم اما جاییکه گفتید من دوست دارم همسرم قبلا دوست دختر داشته باشه و همچنین روابط جنسی یه کم ناراحت شدم. خودم به شخصه تا الان هیچ رابطه ای با جنس مخالف نداشتم اما اگه بخوام ازدواج کنم و بفهمم این عدم رابطه من تا الان برای ایشون مهم نیست حتی مثل شما یه امتیاز منفی محسوب بشه به هیچ وجه با این دختر ازدواج نمیکنم، چون به اندازه کافی سختی کشیدم چه لذت روابط عاطفی و جنسی، چه روابط اجتماعی که آدم مجبوره خودشو محدودتر کنه. ولی عوضش دوست دارم فقط با همسر آیندم این حسا رو تجربه کنم چون شاید همه این چیزایی که گفتید تو این جور آدما بالفعل باشه که نیاز به کسی داره که بالقوه بشه

اما جدای از این مسائل مشکل بعضی از خانمها اینه که داشتن دوست دختر رو برای طرف مقابلشون یه امتیاز میدونن که باعث جذابیت اون آقا میشه، حتی میخوان حسادت دیگر دخترها رو داشته باشن و وقتی اون آقا رو بدست میارن احساس بهتر بودن بهشون دست میده به قول یه روانشناس معروف دخترخانما دنبال قدرت و ثروت تو مردشون میگردن.

شما یه جا گفتید خودم آدم مذهبی هستم اما میدونستید هستن دخترای غیرمذهبی که دنبال پسر مثبت هستن چون میدونن ریسکش کمتره، شما نباید بدبینی به دلتون راه بدید درسته بعضی آدما چه دختر چه پسر به قول عامیانه "نچسب" هستن اما دلیل نمیشه ما بریم سمت آدمایی که یه جورایی خلافکارن، به قول یکی از بچه ها مواظب باش از اون ور بوم نیفتی! این حس شما طبیعیه پسرا هم گاهی به این مسائل فکر میکنن اما نه تا این حد

سلام

من توی دوران دبیرستان از لحاظ ظاهری دختر ساده ای بودم و اعتماد بنفسم بشدت پایین بود و خودم رو دوست نداشتم به همین خاطر
آدمهای شبیه به خودم رو هم دوست نداشتم و باهاشون خوشحال نبودم، توی دوران دانشگاه هم همین وضعیت رو داشتم و از
اینکه با یه پسر خیلی مثبت و پاستوریزه ازدواج کنم متنفر بودم( در حدی که یه نفر بهم گفت خواب دیدم با یه پسر خیلی باشخصیت و
عینکی و مودب ازدواج کردی اصلا خوشم نیومد) اما بعد از اون در طول 2سال اخیر(الان 25سالمه) این طرز فکرم تغییر کرده،
اعتماد به نسفم بالا رفته، با شناختی که از خودم و شایستگیهام و روحیه ام پیدا کردم اعتماد به نفسم بالا رفت


در حال حاضر دوست دارم خواستگارم آدمی باشه مودب، متین، قابل اعتماد و متشخص و بنظرم این مدلی بودن با شوخ طبعی و
باحال بودن مغایرتی نداره و در کنار اینجور افراد آرامش بیشتری دارم و خودمو لایق همچین آدمی میدونم البته هنوزم از پسرهایی که ظاهرشون زیادی ساده است خوشم نمیاد.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط meinoush

نمی دونم چقدر مرتبط بشه به سوالت. اما به نظرم اونایی که خیلی بچه مثبتن قاعدتا تا ازدواجشون چندان روابطی با جنس مخالف ندارن یا اگه دارن هم عمقی نیست واسه همینم دزیاد بلد نیستن به اصطلاح دلبری کنن و از شما دل ببرن و جذبتون کنن. اما اونایی که یه کم راحت ترن این روابط ها رو تجربه کردن و با تجربه شدن و شما می تونی جذابیت هایی که دارنو ببینی در صورتی که جذابیت های ادمای به اصلاح بچه مثبت اغلب پنهانه و خودتی که باید بکشی بیرون این جذابیت هاشونو.

---

ای دمت گرم
حرف دل من و زدی اخه
من بدبخت تاحالا با مسی نبودم و تاوانش هم دادم
یکی رو هم که میخواستم
رسسسسسسسسسسسما برگشت بهم گفت نمیخوامت و یکی از دلایلش این بود که مثلا با کسی رابطه جنسی نداشتم و اینا...
:47:
ایشالا که خدا خودش هم جواب اونو بده که دلم و این مدلی شیکوند و منو تا مدتی از خدا دور کرد
هم یه پاداش مشتی تو همین دنیا به من بده :58: