خیانت

دوستان سلام من الان عضو شدم و نیاز به کمک فوری دارم
من 37 سالمه مدت 9 ساله با همسرم ازدواج کردم و یه دختر 7 ساله دارم من به اندازه چشمام به همسرم اعتماد داشتم اینم بگم تو یه شهر دیگه زندگی میکنیم بخاطر کارم و سالی دو سه بار میرسیم شهرمون دیدن پدر مادر من و همسرم.پارسال که عید رفته بودیم من عادت دارم سر شب میخوابم ولی خانمم با داداشام و خواهرام بیدار می موندن و ورق بازی میکردن یه شب که زود خوابیده بودم ساعتای 11 بیدار شدم برم دسشویی دیدم در اتاق بقلی بازه و همه خوابیدن من تعجب کردم چرا خانم نیومده کنارم چشمتون روز بد نبینه وقتی اومدم تو حال دیدم در اتاق بقلی بازه و خانمم تو بغل داداشم که مجرد بود هستن و دست تو گردن هم و اروم صحبت میکردن و دخترم هم کنارشون خوابیده طفلی تا چششون به من افتاد خودشونو جمع کردن و منم خودمو زدم به ندیدن از دسشویی که برگشتم دیدم هر کدوم تو اتاق خودشون هستن و انگار یه ساعت ه از خوابشون گذشته من تا صبح بیدار بودم و داشتم روانی میشدم خلاصه با چک کردن گوشی خانم فهمیدم بعله اسم داداشمو به اسم یه دختر سیو کرده و.....صبح با خانم صحبت کردم اول که انکار بعد با دلایلی که اوردم قبول کردو گفت چهار ساله دوستن ولی رابطه جنسی نداشتن و ازین چیزه ازش یه اعتراف رو کاغذ با اثر انگشت گرفتم و قول داد فراموش کنه..بعد چهار ماه اس هاشو چک کردم دیدم با یه پسر دوسته و بیشتر خانم به اون پسره گیر دادهو وابسته س که با ز اول انکار ولی ایندفه یه کتک مفصلی زدم و به پام افتاد چون من میخواستم به پدر مادرش زنگ بزنم بیان ولی با خواهش التماس که بابا سکته میکنه و این چیزا خلاصه بخشیدم و گف توبه کرده و منم دلم به حال دخترم و اینده خانمم سوخت بخشیدم
الانه دو سه روزه تلفنای مشکوک داریم خونه و وقتی نیس گوشی رو ور میدارم طرف صحبت نمیکنه و از باجه خیابون زنگ میزنه خونه
خدایا این چه مصیبتیه چیکار کنم ولی وقتی خانمم باهام صحبت میکنه همش میگه من دوست دارم و اینا ولی .....الان دارم می لرزم از بس کلافه م و دارم روانی میشم
اینم بگم از نظر مالی مشکلی ندارم براش ماشین خریدم و...فقط صبح تا شب سر کارم مغازه دارم تو رو خدا کمکم کنین

سلام واقعا سخته باهاتون همدردی میکنم و ناراحت شدم.اما تا حالا شده باهاش صحبت کنین و پای حرفها و کمبوداش بشینین؟
چقدر براش وقت میذارین؟

سلام.صبر وبردباریت قابل تحسین هست امیدوارم کارشاسان به‏ تایپیکت سربزنن..اگه ماهواره خونه داری جمش کن..به نظرمن ماشین روهم ازش بگیر...باید غلظت ومهربانی روباهم داشته باشی تا اگر قابل اصلاح هست اصلاح بشه.

مطمئنین درست دیدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من تو صحنه ای که از داداشتون و خانمتون دیدین موندم بخدا. اونوقت شما اینقدر راحت گذشتین؟؟؟ نگفتین برین مشاوره ای چیزی؟؟؟یا بروی داداشتون نیوردین؟؟؟ وقتی کنار خودتون اینطور بوده به چه اطمینانی این زندگی رو ادامه دادین؟؟؟
لطفا از اعتقادات و سطح حساسیت خودتون هم برامون بگین . احتمال میدم از خانواده راحتی باشین چون اینچیزایی که گفتین برای امثال من خیلی ثقیله.

- - - Updated - - -

یه سوال دیگه ببخشید می پرسم: شما رابطه خارج از خانواده نداشتین؟؟ که احیانا" خانمتون خبردار شه؟؟؟ نمیخوام حقی برای ایشون قائل شم فقط میخواستم ببینم شما چقدر مقیدید؟

سلام
تو سطر اخر خودتون ریشهیابی درستی کردین:
"اینم بگم از نظر مالی مشکلی ندارم براش ماشین خریدم و...فقط صبح تا شب سر کارم مغازه دارم تو رو خدا کمکم کنین"

باید بگم خیلی مقصرین در این قسمتداستان چون نیازهای عاطفی همسرتون را بی پاسخ گذاشتین و فکر کردین پول و ماشین جای نبودنتون را پر میکنه.
در مورد بخشش یانبخشش همسرتون خودتون میدونید که ی بار دیگه بهشون فرصت بدید یا نه اما اگه این مساله را توجه نکنید بازم همین اش و همین کاسست.

این تاپیکم یه نمونه برای این حرفم که چون اکثر کاربرای اینجا خانم هستند برای همین تو تاپیکهایی که بتونن با خانم همدردی کنن بیشتر پست میذارن
حتی اینجا هم یسری با خانم دارن همدردی میکنن!
بگذریم چون نمی خوام تاپیکتون منحرف بشه
توصیه میکنم به خاطر روح روان خودتونم شده نقش خدا رو بازی نکنید
خدا گفته اگه هر چقدر توبه شکستی بازم بیا ولی شما که قدرت تحمل خدا رو نداری ؟!
من مشاور نیستم و امیدوارم مشاورا بیان کمکت ولی بدون روح و روان خودت از همه چی مهمتره

به نظر من اگه یک مشاوره حضوری دو نفره برید پیش یک مشاوره متخصص و متدین تا هم اون حرفاشو بزنه و هم شما تا ببینید کدام نیازش در ازدواج تامین نمیشه تا می خواهد تامین کند با این کار مشکل فیصله پیدا میکنه
تاکید میکنم مشاوره حضوری اون هم دونفری هرچند من پیشنهاد میدهم قبلش یک بار تنهایی خودتون بروید و دفعه دوم اون رو ببرید اما اگه مخالفت کرد پیش اون مشاوری که وقت گرفتین خب ببریدش پیش کسی دیگه
این نظر من بود ولی هر جور شما تصمیم میگیرید
:305:

سلام....اگر اصولا خانمتان انسان درستکاری است و برای یک خطا جای بخشش دارند:305:....به تلفنها هم زیاد وقعی نگذارید اما خانمتان را مدتی به صورت نامحسوس زیر نظر بگیرید این حق شماست.

سلام، ملایمت و بخشش همونطور که به جاش کار خیلی پسندیده ای هست ولی استفاده نابجا ازش به نظرم فقط نتیجه عکس میده و حتی شاید گناه هم باشه.

هیچ کدوم از مشکلات مالی، عاطفی، .مشغله شما، ... نمیتونه دلیلی برای اینکار همسرتون باشه. ببخشید ولی فکر میکنم شما خودت رو نسبت به خانمت خیلی پایینتر میبینی که تا حالا اینقدر بهش باج دادی.

بهانه دخترت هم فقط به خاطر اینه که یه جوری پیش وجدان خودت شرمنده نباشی و دلیل مثلا قانع کننده ای برای اینکارت داشته باشی.

اگه واقعا همینطوره و میخوای به هر قیمتی داشته باشیش که دیگه گله و شکایت نداره، همین روش فعلیت رو ادامه بده و در کنارش زندگی کن. 10 تا فوقش 15 سال

دیگه این مشکلاتت تموم میشه. اگر هم نه که باز هم راهت واضح و روشنه. به سختی باهاش برخورد میکنی. فردا میبریش محضر تا مهریه اش رو ببخشه و بهش میفهمونی

که کوچکترین خطای بعدیش اونو به خونه باباش میفرسته.

پ.ن: اینها فقط نظر شخصی من بود و من کارشناس نیستم.

به سختی باهاش برخورد میکنی. فردا میبریش محضر تا مهریه اش رو ببخشه و بهش میفهمونی

که کوچکترین خطای بعدیش اونو به خونه باباش میفرسته.
اینم یک روش تهدید خوبیه
البته تصمیم با خودت

- - - Updated - - -

به سختی باهاش برخورد میکنی. فردا میبریش محضر تا مهریه اش رو ببخشه و بهش میفهمونی

که کوچکترین خطای بعدیش اونو به خونه باباش میفرسته.
اینم روش خوبیه
البته تصمیم با خودت

سلام آقای میلاد.واقعا براتون متاسف شدم.

همان طور که آقای کامروا گفتند احتمالا سرمنشا این مشکل؛ نبود شما در منزل است و اینکه احتمالا خانم شما در منزل اوقات خالی بسیاری دارند و متاسفانه نتونستند این اوقات را به درستی پر کنند.

راه حل هایی که به نظر اینجانب می رسد:

1) ای کاش با برادرتان صحبت می کردین و حتی رفتار خیلی تندی با ایشون داشتید.

2)با خانمتون قاطعانه صحبت کنید و ازشون دلیل بخواهید.اگر دلایلی آوردند بگید درتحت هر شرایطی دلیل نمیشه که زن و شوهر به هم خیانت کنند و چرا تا به حال در مورد این شرایط با من صحبت نکردی؟

3)بهشون بگید که این آخرین فرصتی هست که بهش می دید و امیدوارید که این بار بتواند اعتماد شما را کاملا جلب کند.

4)بگید که حاضرید پیش یک مشاوره خوب بروید و برای ترمیم این رابطه وقت و هزینه بگذارید.چون فکر می کنید زندگی هردوتون و دخترتون ارزش این را دارد. اما اگر این رابطه ترمیم نشد حاضر نیستید

یک زندگی آلوده و با شک را ادامه دهید چرا که به ضرر دخترتان هم هست.

5)برای جلب اعتماد شما؛ایشون حتی اسم و شماره کسانی که باهاشون تماس داشتند را به شما بدهند و به آنها بگوید که دیگر کاملا با آنها هیچ کاری ندارد و اگر احیانا مزاحمت آن اشخاص تکرار شد حتما و حتما از طریق مراجع قضایی و قانونی اقدام کنید.

حتی من اگر جای خانم شما می بودم برای جلب اعتماد همسرم گوشی ام را یک مدت پیشش می ذاشتم.

مدتی که توی این تالار بودم متوجه شدم اعتماد بین زن و شوهر مهمترین رکن یک خانواده است و زن و شوهر باید بتوانند به همدیگر اعتماد کنند و درونیات خودشون را راحت و بدون ترس به هم بیان کنند.و رفتارشون در قبال این اعتماد مبتنی بر عقل باشد و طرف مقابل را یک وقت از این اعتماد پشیمون نکنند.

این تاپیک را هم پیشنهاد می دم که مطالعه بفرمایید:

دوست شوهرم به من پیام عاشقانه میده

نمیدونم چی بگم

- - - Updated - - -

نمیدونم چی بگم

وقتی باراول پستت رو دیدم،ورسیدم به اونجاکه گفتی داداشت وزنت... .ناخودآگاه چشامو بستم وصورتموبرگردوندم تا اون یه جمله رو نبینم... قاطعیت باید از درون فرد بجوشه واین میسرنمیشه مگراینکه نگاه وبرداشت و نگرش شما به مسائل جنسی ،عاطفی،وخیانة وعدمش پخته ومعقول باشه واول ازهمه خودت،تو نسته باشی با عطوفت ومهارت نیازهای عاطفی_جنسی خانمت وخودت روبرآورده کنی،دوم خودت اهل کجروی نباشی،وسوم درصورت انحراف خانوادت بتونی باقاطعیت جلوگیری کنی.به این قاطعیت میگن"هیبت"بنابراین وقتی که با این قاطعیت که داری عشق ورزی کنی چون ریشه ی این عشق ورزی درهیبت باشه موثرورشد دهنده ست وشریک جنسیت هم ازعشق ورزیت حساب میبره هم ازقاطعیتت،من بازم بهت پیشنهادمیکنم همسرت رو فعلاازامتیازهای اضافه ای که دادی محروم کن،خودت کمتر درگیرکارمغازه باش وطوری مدیریت کن که بیشتربه خونه زندگیت برسی مطمئن باش اگه خودت ازپختگی لازم برخوردارباشی وخانمت هم اهل اصلاح باشه این شرایط ترمیم ودرست میشه،

سلام
من یک دخترم
همیشه میترسم از زندگی مشترک میترسم از این چیزایی که این اقا واسشون پیش اومده واسه من پیش بیاد
یه وقتایی با خودم میگم اگه ازدواج کنم گوشی نمیخرم (کما اینکه 2 ماهه موبایل ندارم هیچم بد نیست خیلیم خوبه:310:)
در مورد اقای میلاد
توروخدا یه کم اوبوهت یکم هیبت انقد فکر نکنید اگه عصبانی بشید یا هر برخورد تند از هر نوع دیگه بکنید، ادم بدی هستید همسر خوبی نیستید و..
نه !
وقتی خانومت خودش رعایت نمیکنه و طبق تعهدی که موقع عقد به تو داده رفتار نمیکنه، تو دیگه هیچ مسئولیتی نداری که خوب باشی!
منظورم اینه که رفتارت و تندیت نباید در تو احساس گناه بوجود بیاره
موافقم که ماشین و.. ازش بگیری
خیلی قاطعانه بهش بگو اینجوری پیش بری دیگه نمیخوامت
انقدم جلوی زنت نگو بخاطر دخترم !! اونوقت اون خیالش راحت میشه که تا دخترتون هست دست تو زیر سنگه و کار جدی نمیکنی
ماهواره که واقعا فرهنگ افتضاحی رو رواج میده، اگه دارین جمعش کنین تورو به خدا!!!!!
تو پوشش خانومت هم یکم توجه داشته باش درست نیست زن متاهل هرجوری تیپ بزنه
بعدشم من جای شما بودم اون دست داداشمو که گردن زنم بود میشکوندم!!!!!!!!
غیرت نداره داداشت
نمیخوام ناامیدت کنم اما اولین برخورد خیلی مهمه یعنی اولین باری که متوجه خطای زنت شدی و نوع اون برخوردت خیلی تعیین کننده است ... نباید حس میکرد : ای بابا !! این بود میلاد؟ خوب حالا خیلیم عصبی نشد و....))
یعنی من میگم اگه برخوردت محکم بود زنت باید بی عقل میبود که دفعه بعدی هم در کار باشه!!
حالا هم دیر نشده
حتما برو مشاوره اول تنهایی
ببین پیش خودش چه منطقی داره واسه این کاراش؟ اگه تو کم گذاشتی خوب جبران میکنی و درست میشه
اما اگه از اینایی باشه که کلا مشکلی با روابط ازاد ندارن دیگه فک نکنم بشه طرز فکرشو عوض کرد
دعا میکنم واست برادر عزیز:203:

دوستان عزیزم از اینکه وقت گذاشتین خوندین وافعا ممنونم
باید بگم که دیگه صبح دوز بعد برادرم به یه بهانه ای هر چند تعطیلات بود رفت و منم صحبتی نکردم ولی باز رفتارم فهمید که اوضاع بده
من خودم نماز می خونم و حتی خانمم هم نماز میخونه و اینا ا.خانواده راحتی نیستیم و دست دادن به نامحرم و روسری یرداشتن نداریم نه خانواده اونا نه ما
البته دفعه دوم شدیدا ترسوندمش و( حتی از خونه که زدم بیرون چون خیلی عصبی بودم)خانمم زنگ زد گفت میخوام قرص بخورم منم حقیقتش ترسیم یه بلایی سرش بیاد برگشتم
ولی از اون تاریخ تا الان شبا بعضی وقتا بیخوابم تا صبح.مو هام سفیدشده
ممنونم
ولی تصمیم دارم زیر نظرش بگیرم و اگه مطمءن شدم دیگه حجت بر من تمامه نظرتون چیه با یه شماره امتحانش کنم

کسی که چند بار پاش لغزیده رو امتحان نمی کنند بلکه دستش رو می گیرند و زیر پاش رو سفت می کنند که دوباره نلغزه.
با یک مشاور خانواده خوب و با تجربه صحبت کنید و با همسرتون مراجعه کنید تا هم همسرتون مهارت های لازم رو برای زندگی سالم و کنترل هیجانات یاد بگیره (و البته اگر مشکلی داره بر طرف بشه) و هم شما مهارت های لازم برای محکم کردن دیوارهای امنیتی خانواده و مهارت حل مساله رو به بهترین شکل و با توجه به شرایط زندگیتون یاد بگیرید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط milaadd

ولی تصمیم دارم زیر نظرش بگیرم و اگه مطمءن شدم دیگه حجت بر من تمامه نظرتون چیه با یه شماره امتحانش کنم

---

خوب این یه کمی زوده.. ببخشید ولی مشکل اصلی هنوز به قوت خودش باقیه(یعنی هنوز ریشه یابی نشده) پس بصورت 100% منتظر برخورد دلخواهتون نباشید
احساسی و هیجانی عمل نکنید (من خودم اینطوریم و خیلی پشیمونی ببار میاره) باهاش صحبت کنید بهش بگید چقدر براتون سخت بوده
اینطور که گفتید محیط خوبی دارید اطرافتون .. پس دیگه حتما لازمه منطق و دلیل اینکاراشو ازش بخواین
مواظب باشید تهدیدی نکنید که بهش عمل نکنید و برای خانومتون لوث بشه .. یعنی مثلا هی بگین به پدر مادرت میگم و هر بار نگید.. اینطوری اون دیگه واسش عادی میشه میدونه شما اینکارو نمیکنی... و حرفای دیگه...

آقای محترم

صحبت خانم دلجو - دلتنگ را بخونید.
خانم شما 4 سال با برادرتون دوست بوده، از عید تا الان که می شه نه ماه، دوبار پی به روابط نامشروعش بردید، چی را می خواهید امتحان کنید؟ کی را ؟؟؟

ایشون امتحانش را پس داده و رد شده. حالا یا کلاس تقویتی و دوره و .... بذارید و کمکش کنید قبول بشه، یا این که ؟؟

حتما ببریدش مشاوره و ریشه یابی کنید این مشکل را و حلش کنید.

آقای میلاد. مچ گرفتن بعداین شرایط مث آب خوردن هست. شما نیازبه ‏"برنامه ساختن دوباره"دارید.کسی که خیانت میبینه دچاراحساس گناه ،احساس حقارت،فروپاشی اعتماد به نفس و...مخصوصا اینکه شما از نزدیک دیدید و قبل ازهمه خودت نیازبه کمک وترمیم روحیه داری،دخترآسیب دیده و احتمالایه چیزای فهمیده که بهتره هیچ وقت مستقیم وغیرمستقیم ازش چیزی نپرسی. بعد اینا نیاز به برنامه خوب برای درست کردن داری.واینکه ریشه ش چی بوده

تو رو خدا بشین و باهاش صحبت کن باید حتما بهش توجه و محبت کنی بهش اهمیت بدی پول و ماشین و اینا درسته نشون دادن محبتت است ولی نیازهای خانومت اینا نیست باید باهاش خیلی صحبت کنی..چرا شبها میری میخوابی زود ؟ چرا تنهاییاشو خودت پر نمیکنی..امیدوارم دوستانه از خانمت کمبودهایی رو که داره بپرسی و حتما هر جا کم کاری کردی جبرانش کنی..

سلام خيلي متاسفم كه چنين لحظاتي رو تجربه كرديد اما از نظر من زندگي با اين آدم ديوانگي محضه

اقا میلاد خیلی متاسف شدم از خوندن مطالبی که نوشتی این چیزا در گذشته خیلی کم بود بین خانما خیلی کم اینا سوغات ماهواره های لعنتی است اگه داری حتما جمعش کن دوما اینکه همونطور که دوستان گفتن حتما باید ریشه یابی بشه . سن و تحصیلات و شغل همسرتون رو نگفتید اینطور که من حدس میزنم توجه شما به ایشون خیلی کم هستش شما از صبح تا شب سر کارید و شب هم زود میخوابید فکر نمی کنید ایشون به یه همزبون نیاز داره ؟ روابط عاطفی و روابط جنسی شما در چه حده ؟ ایا از نیاز های ایشون مطلع هستید شما و همسرتون گرم مزاجید یا سرد مزاج ؟ به این سوال جواب ندادید ایا شما تا به حال به ایشون خیانت نکردید؟ اگه کردید ایشون مطلع شدند یا نه ؟ روابط شما با خانمهای دیگه در محیط کار و بیرون چه جوریه ؟ کاری کردین که حس حسادت ایشون رو برانگیخته باشین حتی اگه شما منظوری نداشته باشین .برادر عزیز من یه زنم و میدونم که یه زن بدون دلیل اینکارو نمی کنه مگر اینکه از لحاظ عاطفی خیلی اسیب دیده باشه البته من نمی خوام کار ایشونو توجیه کنم یه زن مومن حتی اگه تا حد مرگ هم آسیب ببینه بازم اینکارو نمیکنه ولی شخصی که ضعف ایمان داره خوب شاید پاش بلغزه . دیگه اینکه من برادر تون رو هم به اندازه خانمت مقصر میدونم من بودم دور همچین برادری خط میکشیدم و دیگه اینکه مواظب باشید یه وقت دچار سوئ تفاهم نشید کسی که خیانت میبینه دچار اسیب دیدگی شدید روانی میشه و خیلی چیزهای دیگه رو به هم ربط میده. چیزی که شما اون شب دیدید رو نمی تونم باور کنم اخه مگه غیر از شما کس دیگه ای تو خونه نبود؟

سلام
متاسفم برات که دور و برت را یه مشت ادم ... پر کردند
حالم به خورد و یه احساس خیلی بد بهم دست داد چیز خیلی تلخی را تعریف کردی وقتی خوندم بدنم ناخوداگاه لرزید
خانم شوهرش تو اتاق بغلی خوابیده دستش دور گردن یکی دیگه هست !!!!!!!!!!!!! اخه این ادم سالمه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نه سلامت عقلی نداری و نه سلامت روحی
این دیگه چه مدل برادری هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یکی که رنگ قرمز زده بود صبح تا شب تو مغازه ای می خوام بهش بگم اون شب که تو مغازه نبودی ! راه دوری نبودی فقط یه اتاق ازش فاصه داشتی که این رفتار کثیف را ازش دیدی

خیلی از اقایون هستند که صبح میرن و شب دیر وقت میان اونوقت این دلیل محکمی میشه برا خیانت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


نمی دونم چی بگم
بگم طلاق تکلیف فرزند معصومت چی میشه ؟
بگم زندگی کن اخه این چه مدل مادری هست که بالای سر بچت نگه داری ؟
اما خب از یه طریق مطمئن مچش را بگیر طرف را هم شناسایی کن و گیرش بنداز احتمالا از طریق قضایی بتونی این کار را بکنی (حتما حتما حتما این دفعه یه اقدام قاطع و قانونی بکن)
اون اعترافی هم که نوشته شاید ازش قانونی نداشته باشه چون ثبت محضری نیست و کسی هم به عنوان شاهد امضاش نکرده
اینو میدونم برا زنا طرف باید 4 مرتبه اقرار کنه تا جرمش ثابت بشه ولی این نوشته یه مرتبه اقرارحساب میشه هست (البته اون طور که خودت گفتی رابطه جنسی نداشتند و زنا حساب نمیشه

وای خدایا باورم نمیشه دیشب که خوندم حقیقتا باور نکردم تا صبح خوابم نبرد واقعا دلم واسه دخترتون میسوزه