حرف پدرمو گوش کنم یا شوهرم؟

سلام دوستان
همونطور که از اسمم پیداست من یه دختر خوبم
شوهرمم پسر خوبیه هنوز 3 ماه نشده عقد کردیم
به اولین مشکل زندگیم برخوردم و امیدوارم با راهنمایی شما دوستان و یاری خدا زودتر حل بشه
ما وضعیت مالی مون خیلی خوبه شکر خدا
همسرم و خانواده همسرم هم همینطور
همسرم با پدرش کار می کنه و پدرش یه واحد آپارتمان شیک و نوساز به نامش کرده که متاسفانه به دلایلی ما نمی تونیم برای سکونت به اونجا بریم
حالا همسرم میگه خونه مون رو رهن بدیم و برای اجاره بریم یه خونه خوب ولی چند سال ساخت چون صاحبخونه خوبی داره و میذاره تا زمانی که یه خونه دیگه بخریم اونجا بشینیم
پدرم هم میگه وقتی وضعشون خوبه و دارن باید تو رو ببرن تو یه خونه شیک و نوساز
پدر همسرم هم میگه من دیگه کاری ندارم یه واحد بهتون دادم هر کاری دوست دارید خودتون انجام بدید
حالا پدرم میگه برم با پدر همسرت صحبت کنم تا براتون یه خونه شیک اجاره کنه اینا دارن نباید خسیسی کنن و شان تو رو پایین بیارن(من فکر می کنم با وجود اینکه پدر و مادرم خودشون روی این ازدواج اصرار داشتن من رو از شوهرم سرتر می دونن برا همین توقعاتشون بیشتر از داماد اولی مونه و خانواده همسر من هم با اینکه دارا هستند با دقت خرج می کنند و به اندازه ما لارژ نیستند و این پدر و مادرم و گاهی خودمو اذیت می کنه چون من دختر قانعی هستم و مهریه م رو هم نسبت به شرایط خونوادگیم خیلی پایین گرفتم و کلا اذیتشون نکردم هیچوقت و پدر و مادرم می ترسن اگه این روند پیش بره اونها یاد بگیرن که واسه من خوب خرج نکنن)
حالا شما راهنماییم کنید من چکار کنم؟
حق با پدر مادرمه یا همسرم و خانواده ش؟
جلوی خانواده خودم بایستم یا همسرم و خانواده ش؟

من حق رو به همسرتون میدم

پدر و مادر ها هم چه از طرف پسر چه دختر باید مشاوره بدن ولی به نظرم حق دخالت ندارن

بابا شما بچه هستید ؟ خودتون 2 تایی صحبت کنید ببینید کدوم یکی به صلاح هست

سلام عزیز دلم
میدونم که خودتم به این نتیجه رسیدی ... بهتره فقط خودتون تصمیم گیرنده باشید همین چیزها باعث اختلاف های آینده ست
مطمئن باشید همسرتونم حد و شان شما رو درک کرده ولی در حال حاضر شرایطش جور نیست و اونم دوست داره که بهترین ها رو براتون فراهم کنه پس موثرترین کمک شما همراهی تونه... اینکه در مقابل خانوادتون از برنامه هاش حمایت کنید... لفظاً و عملا بهش نشون بدهید که موافق عملکردش هستید این چیزایی که شما میگید دغدغه نیستن پس بهتره خودتون و همسرتون رو اذیت نکنید
جمله آخر در جواب سوالتون: خواهر خوبم همیشه همیشه همیشه همیشه اولویت اول توی زندگی هر زن متاهلی شوهرشه پس زمانی که شما ازدواج کردید به حرف تنها شخصی که باید گوش کنید همسرتونه..... احترام پدر و مادر در هر شرایطی واجبه پس در کمال احترام برنامه های همسرتونو به خانوادتون ابلاغ کنید و از اینکه به فکرتون هستن ازشون تشکر کنید
موفق باشی...

سلام.
پدرتون توقع دارن که یه خونه به نامتون بشه. مگه پدرشوهرتون این کارو نکردن؟!
چرا اون خونه رو نمیفروشید و یکی دیگه بخرید؟
پدرتون و همسرتون یه جا کار میکنن پس توی یه شهرین. چرا نمیتونین از اون خونه استفاده کنین؟

مهستی جان به خاطر اینکه شناخته نشم نمی خواستم یک سری جزئیاتو بگم اما اون خونه یه همسایه بد داره که ایجاد مزاحمت و درگیری می کنه
الان هم با توجه به رکود بازار مسکن، خرید و فروش راکده
اگر موقعیت مناسبی پیش بیاد این کارو می کنیم اما چون تا چند ماه دیگه انشاالله می خواهیم عروسی بگیریم ممکنه تا اون موقع خرید و فروش انجام نشه و دیگه الان باید تکلیف خونه مون معلوم باشه
پدرم توقع دارن برامون یه خونه شیک و نوساز رهن کنن چون خودش برای عروساش همین کارو کرده

- - - Updated - - -

هم آوا جان حرفاتون دقیقا حرفهایی هست که شوهرم بارها بهم گفته
که به من اعتماد کن
من میخوام بهترینارو برات فراهم کنم
دنبال یه خونه در شان توام
ولی پدر و مادرم میگن نباید به این حرفا اعتماد کرد و همه اولش از این حرفا می زنند و اگه از الان کوتاه بیای یه عمر باید کوتاه بیای و تا 10 سال دیگه هم برات خونه مناسب نمی خره و ...
منم با اینکه شوهرمو دوس دارم اینارو که می شنوم می ترسم خب
ما ازدواجمون سنتی بوده کلا 6-7 ماهه که من شوهرم رو می شناسم
میگم پدر مادرم با تجربه ترن
حتما من داغ عشقم و نمی فهمم اونا عاقلترن

دوست عزیز من با بقیه موافقم شما الان باید به پدرتون هم احترام بذارید ولی از همسرتون هم حرف شنوی داشته باشید
همسرتون برحسب شرایط خودش تصمیم میگیره و شما دیگه الان ازدواج کردید به نظرم خونه نوساز یا قدیمی فرقی نمیکنه
اگه منظورتون از قدیمی تا حدودی کلنگی هست جای بحث داره و باید با زبون نرم و سیاست زنانه از همسرتون تقاضا کنید ولی اگر اینطور نیست به نظرم بابت مسائل کوچیک حساس نشو
وقتی مشکل خاصی نداری خودت مشکل ایجاد نکن
به نظرم هر خونه ای که توش عشق و آرامش حاکم باشه "بهشته":43:
پس دختر خوب به خاطر همسر خوبی که داری :227:و ازش راضی هستی خدا رو شاکر باش و قدرشو بدون:203:

جناب فرشید ناجی مسئله اینه که من اشتباهات پدر و مادرم رو می بینم اما هنوز می ترسم که به همسرم اعتماد کامل کنم چون اگر چه تو این مدتی که عقد بودیم هیچ بدی ازش ندیدم ولی اینقدر همه بهم میگن که این وعده ها مال دوران عقده و بعد ازدواج می بینی همسرت به هیچکدوم از وعده هاش عمل نمی کنه و از الان باید توقعاتت رو مطرح کنی که من حسابی چشمم ترسیده مخصوصا که می بینم خانواده ش با اینکه شکر خدا دارن خیلی دست به عصا خرج می کنن و این تو خانواده ما که همه راحت تر خرج می کنن یه جور بی احترامی محسوب میشه

همونطور که خودتون هم می دونید معامله مسکن کار ساده ای نیست.
ممکنه یک اتفاق در زندگی شخصیتون، یک تغییر قیمت در بازار یا هر چیز دیگه ای این معامله را مدتی به تعویق بندازه و ....
شاید هم همسرتون بعد از این که رفت دنبال خونه فروختن و خریدن از دیدن شرایط بازار و ...بترسه یا کلافه بشه و کلا پشیمون بشه.
مخصوصا اگر با بازار آشنا نباشه و پدرش هم کمکش نکنه حتی ممکنه ضررهایی بکنه.

به هر حال،
خیلی نمی شه به این وعده امیدوار بود. حتی اگر همسر شما نخوان بدقولی کنند، گاهی شرایط باعث می شه مجبور بشن که بدقولی کنند.

این که همسرتون گفت این صاحبخونه می ذاره ما تا چند سال خونه اش بشینیم، یعنی این که قراره فروش خونه تون چند سال طول بکشه؟ http://us.i1.yimg.com/us.yimg.com/i/...ticons6/23.gif


1- شما که قرار هست یکبار از خونه مستاجری، به خونه جدیدتون نقل مکان کنید،
پس برید خونه خودتون بشینید و هر وقت فروش رفت نقل مکان کنید. به هر حال یکبار اسباب کشی تو برنامه تون هست.

2- خونه تون را اجاره بدید و یک خونه با همون شرایط (بدون همسایه بدhttp://us.i1.yimg.com/us.yimg.com/i/...ticons6/10.gif) اجاره کنید.
خونه نوساز و خوب را که اجاره بدی، می تونی با پولش خونه نوساز خوب بگیری.

3- پدرتون اول با همسرتون صحبت کنند و از حرفها و شرایط مطمئن بشند و بعد بگن می خوان با پدرشون صحبت کنند.
البته این مساله بستگی به روابط شما و شرایط خانوادگیتون داره.
اگر مسائلتون بین بزرگترها حل شده و می شه، انجام بدن.
اگر بعد از عقد کلا خانواده ها شما را مستقل می شناسند و مسائلتون را به خودتون واگذار کردند شاید این قسمت هم خیلی به خانواده ها مربوط نباشه.

باسلام
خانواده همسرشماهرجقدرهم داراباشند؛بيش ازاين وظيفه اى درمقابل همسرشماندارندوتوقعات بدرشمامنطقى نيست ودرمسيردخالت وايجادمسئله درزندكآ شماهست بنابراين به همسرتان اعتمادكنيد؛وضمن حفظ احترام بدرومادرتان اجازه دخالت ندهيد؛به آنهابكوييد؛بيشنهادتان رابابيان مناسب منتقل ميكنم؛ودرهمين حدكافيست بهتره باتحميل ودخالت خودتون رابى حرمت نكنيد؛بكوحرمت شمابرام مهم هست ونميخوام باواردشدن به تصميمات من وهمسرم خودتونوسبك كنيد

عزیزم شما به همسایه چیکار دارین؟ الان زمانه عوض شده . مثل قبل نیست که. بهتره برین بشینین خونه خودتون تا هر وقت خواستین بفروشینش و نقل مکان کنید.

پدر شما حق ندارد تصمیم بگیرد فقط می تواند راهنمایی کند

شما خیلی به شیک و نوساز تاکید دارید، متاسفانه مسائل جالب نیست.
اینکه آدم جای خوب زندگی حرفی نیست مثلا اینجا آسانسور واسه پارکینگ ماشین ام هم دارم و تو پنت هوس هستم فکر میکنی جای فوق العاده ایه ؟ جرات نمیکنم بگم خیلی شیکه... به من گفتند ساختمان تا فلان ریشتر مقاومه رفتم پی و خاک رو آنالایز دادم فهمیدم چه کلاهی سرم رفته! واسه شروع به نظرم بهتره که یا یه خونه کوچیک شروع کنید چون جمعیتی ندارید در ضمن نگهداریش هم ساده تره (خدمتکار و فلان رو بذار کنار ممکنه هزار اتفاق بیوفته)
از نظر من بهتره که یک ویلا در منطقه ای گرفته بشه که از نظر امنیت سطح بالایی باشه وگرنه آپارتمان نشینی رو با توجه به اینکه تجربه شو دارم و اصلا قبول ندارم. حالا آدم هاش هر چقدر پول هم داشته باشند باز یه جا هایی رو با هم مشکل دارند. چون حلالیت پول تا یه حدیه یه جایی میرسه که چیزی رو نمیتونه حل کنه.

شما نگران چیزی نباشید، فعلا عاشق هم باشید تا چی پیش میاد.

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ساحل 63

پدر شما حق ندارد تصمیم بگیرد فقط می تواند راهنمایی کند

---

بر عکس حق دارند که خوشبختی دخترشون رو بخوان، از اونجایی که ازدواج به سبک سنتی بوده توقعی هم نباید داشته باشید که دخالت ها رو نببینید، این چیزی که شما میفرمایید مال دوره ای هست که شما به صورتی ازدواج رسمی و سنتی نکرده باشید و دو طرف با عقل خودشون و شناخت قبلی با هم بودند و هستند البته در ایران هم همچین رسمی کم داریم. (صحبت ام با دوستی قبلی فرق میکنه )