محتاجم به كمك شما دوستان

با عرض سلام خدمت تمامي دوستان
من 28 سال دارم دانشجوي كارشناسي ارشد در يكي از رشته هاي مهندسي در ضمن شاغل در يكي از وزارتخانه ها حدود 15 سال است كه به يك دختر علاقه مندم در طي اين 15 سال بارها به هم قهر و دوباره آشتي كرده ايم ولي هيچ وقت از علاقه اي كه به او داشتم كاسته نشده ولي اين بار آخري بد جوري دل من شكست چونكه فهميدم او با پسر ديگري كه در يك نمايشگاه ماشين كار مي كند دوست شده و با هم بيرون مي روند.دنياجلوي چشمام تيره و تار شد وقتي كه از او در اين مورد توضيح خواستم گستاخانه جلوي من ايستاد و اين مساله را تائيد كرد. باور كنيد در طي اين سالها از هيچ چيزي چه مادي و چه عاطفي براي او كه نگذاشتم. نمي دانم چكار كنم از يك طرف احساس نفرت نسبت به او پيدا كردم و مي خواهم از او انتقام بگيرم و از طرف ديگر باز هم دوستش دارم و عاشقشم .روزگارم سياه شده لطفا مرا راهنمايي كنيد.ضمنا او 26 سال دارد و تحصيلاتش ديپلم است.
با تشكر

سلام آقا پيروز
چرا تكليفتان را رو روشن نمي كنيد . به هر حال شايد هدف شما از ارتباط يه دوستي ساده و ادامه دار باشه ولي اين خانم حق داره ارتباط برقرار بكنه و براي آينده اش كسي رو انتخاب كنه ( يعني ارتباط هدف دار ) .البته اگه شما هم خواستار ايشان هستي بايد حتما" با توجه به اينكه هم شناخت داريد و هم موقعيت ازدواج به رابطه تون رسميت بدين يعني رسما" خولاستگاري كنيد . مبارك باد

سلام دوست عزیز
باید رک به شمابگویم که دیگه همه چیز راباید تمام کنی با این خانم
میدونم که خیلی مشکله براتون اما تقدیربرای شما طوری دیگررقم خورده
خداخیلی دوستتون داشته که شما الان متوجه شدین با کسی دیگه هم رابطه دارن
این مشکل را خیلی ها داشتن وبه راحتی حلش کردن ، شما هم میتونین ازدواج کنین واز رابطه زن وشوهری
لذت ببرین ومطمئن باشین که روزی اینها همه براتون فقط یک خاطره میمونه
گاهی وقتها ما خانمها قدرشما آقایون رانداریم وگاهی وقتها هم شما
لیاقت هرکس به اندازه خودش است پس حتما سرنوشت برای شمادرجایی دیگررقم خورده است
توکل کن به خدا

چی 15 سال؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نه! چرا این همه طولانی؟ یعنی از چند سالگی همو دوست داشتید اون 11 سالش بوده تو 13 نه این باور کردنی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به نظر شبیه خاله بازیه تا عشق و عاشقی

با سلام
دوست عزيز بايدم باورت نشه ولي عين واقعيته.تازه الان بعد از اين 15 سال فهميدم كه اين علاقه حتما يك طرفه بوده.در اين مدت من حتي با يك نفرم دوست نشدم (به خاطر اون).احساس بدي دارم.احساس مي كنم بخش زيادي از عمرم و هدر دادم .نمي تونم ببخشمش.ديونه شدم خودمم باورم نمي شه گاهي وقتا فكراي احمقانه به سرم مي زنه حتي به خودم تضمين مي دم كه حتما عمليشون مي كنم.ولي خدا رو شكر كه خيلي زود منطقي ميشم. حتي موقع خوابيدن هم چهره اون پسره جلو رومه.مي ترسم آخرش كار احمقانه اي بكنم.نمي دونم چكار كنم. خدايا كمكم كن.

سلام
شاید شما به جای 15 سال بخواهید 20یا 30 سال در یك ارتباط عاطفی بدون مسئولیت و بدون تعهد(ازدواج)،‌باقی بمانید. اشكالی ندارد،‌اما باید این واقعیت را بدانید كه در یك دوستی هیچ تعهدی برای طرفین از نظر شرعی و قانونی وجود ندارد. لذا ممكن است درگیر رابطه دیگری بشوند.
شما وقتی می توانید از ایشون طلبكار باشید كه پس از زندگی رسمی و ازدواج ،‌ایشون چنین كنند.

متاسفانه این تعویض طرف رابطه در دوستی های دختر و پسر آنقدر زیاد هست،‌ كه دیگر اپیدمی شده است.
لذا ازدواج سنگ بنای خاص خود را دارد. و دوستی هم شرایط لغزنده خود را

سلام
ببخشيد خوب اون دختر خانم هم حق دارن براي زندگيشون تصميم بگيرن شما از سن 11 سالگي تا 26 سالگي ايشون باهاش دوست بودي و براي ازدواج اقدام نكردي (آخه مگه اين دختر بايد تا كي منتظر بمونه كه شما بياي خواستگاريشون.خوب ايشون هم كم كم داره موقعيت هاشون رو از دست ميدن و براي ازدواجشون دير ميشه. البته ببخشيد كه من پيش داوري كردم ولي از حرفهاتون معلومه كه شما هيچ موقع براي خواستگاري اقدام نكردين ) خوب اگه هركسي هم جاي اين دختر خانم بود همين كار رو ميكرد . شما 15 سال ايشون رو نگه داشتين و انتظار دارين همه آينده اش رو خراب كنه و تا آخر عمرش با شما دوست بمونه ؟؟؟؟ يك كمي منطقي باشيد . مطمئن باشيد اگه زودتر از اينها اقدام ميكردين و خواستگاري ميرفتين اينجوري نميشد . حتما اون آقا پسر به اون خانم قول ازدواج دادن كه اون خانم شما رو رها كرده . و شايد دليل خيانت ايشون اين باشه كه فكر ميكنه كه شما ايشون رو فقط براي دوستي ميخواين و قصد ازدواج ندارين به همين دليل به خاطر آينده اش همچين كاري كرده

بهترین کار اینکه بهش بگی بای بای عزیزم انشاءالله خوشبخت بشی اگه دوستش داری و از داشتن رابطش با دیگری ناراحت و دلخوری
برو دنبال سرنوشتت برو دنبال کس دیگری و فراموش نکن که دفعه قبل عدم تعهد باعث شد یه تجربه تلخ داشته باشی این بار اشتباه دفعه پیشت رو تکرار نکن
در پناه حق

اگه واقعا دوستش داشتی با شرایطتون (که فکر می کنم کار هم داشتید) پس ازش خواستگاری می کردید
اون خانم خیلی به شما وفادار بوده که تا الان منتظر مونده

سلام آقا پيروز. من هم نظر بقيه رو دارم. 15 سال چيز كمي نيست. يه عمره... چرا تو اين 15 سال براي خواستگاري اقدام نكرده ايد. موقعيتتون هم كه بد نيست. لطفاً بچه ها رو روشن كنيد تا بدونيم حق با كيه و بيشتر راهنماييتون كنند. من با نظر مدير همدردي هم موافقم.

آقا پيروز اين دختر خانم حق داشته بيچاره چندين سال صبر كرده آخه تا كي؟
اگه واقعا دوستش داري برو خواستگاري الانم چيزي نشده كه.اگه منطقي هستي و درگير احساس نميشي با اون پسره صحبت كن و بپرس از كي ارتبط دارن و اين ارتباط تا چي حدي هست؟اگه ديدي رابطشون سالمه بوده ميتوني از اين يه مورد صرف نظر كني و بري خواستگاري . ضمنا اين خانم دوست شما بوده نه زن عقدي كه ازش بخواهيد انتقام بگيريد.
موفق باشي

يك دختر 26 ساله دلش مي خواهد زير پايش محكم باشد.
مي فهميد چه مي گويم.
مي خواهد زير پايش محكم باشد
حالا هر طوري كه شده فرقي نميكند
شما چقدر زير پايش را محكم كرده ايد
اگر بنده شما و عاشق و دلباخته شما باشد باز هم همين يك دليل بعد از اينهمه سال بلاتكليفي باعث مي شود كه او اين كار را بكند و
البته كه حق هم دارد و شما نمي توانيد گله مند باشيد
اين مسئله را به چشم ديده ام كه مي گويم. به حرف من ايمان داشته باشيد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط roya.b

سلام
ببخشيد خوب اون دختر خانم هم حق دارن براي زندگيشون تصميم بگيرن شما از سن 11 سالگي تا 26 سالگي ايشون باهاش دوست بودي و براي ازدواج اقدام نكردي (آخه مگه اين دختر بايد تا كي منتظر بمونه كه شما بياي خواستگاريشون.خوب ايشون هم كم كم داره موقعيت هاشون رو از دست ميدن و براي ازدواجشون دير ميشه. البته ببخشيد كه من پيش داوري كردم ولي از حرفهاتون معلومه كه شما هيچ موقع براي خواستگاري اقدام نكردين ) خوب اگه هركسي هم جاي اين دختر خانم بود همين كار رو ميكرد . شما 15 سال ايشون رو نگه داشتين و انتظار دارين همه آينده اش رو خراب كنه و تا آخر عمرش با شما دوست بمونه ؟؟؟؟ يك كمي منطقي باشيد . مطمئن باشيد اگه زودتر از اينها اقدام ميكردين و خواستگاري ميرفتين اينجوري نميشد . حتما اون آقا پسر به اون خانم قول ازدواج دادن كه اون خانم شما رو رها كرده . و شايد دليل خيانت ايشون اين باشه كه فكر ميكنه كه شما ايشون رو فقط براي دوستي ميخواين و قصد ازدواج ندارين به همين دليل به خاطر آينده اش همچين كاري كرده

---

رویا خانوم خیانت خیانته. اون دختر اینقدر بی شرم بوده که حتی رابطه رو کامل به هم نزده تا بعد در سر فرصت به سمت کسی دیگه بره. من حدس می زنم نوع پاسخ شما متاثر از نوع برخورد بی رحمانه ای بوده که با شما شده.

15 سال بلا تکلیفی خیلی سخته شاید اون داره با این کار حس حسادت شما رو تحریک می کنه تا شما اقدامی انجام بدین هدفتون از این دوستیه طولانی چی بوده اگه ازدواجه پس چرا منتظرش می زارین
شرایط یه دختر با یه پسر فرق می کنه اون داره سنن ازدواجشو رد می کنه در حالی که شما تازه به سن ازدواج می رسین یکم بهش حق بدین که نگرانه آیندش باشه

bloom گرامی! دقت کنید لطفا! یک پسر هم 15 سال پای اون دختر نشسته. مطمئنا فرد هرزه ای نبوده که اینقدر منتظر مونده !! شاید واقعا شرایط جور نبوده. با این نگاهی که این دختران به زندگی مشترک دارند و شرایط برتر را همواره بر عشق ترجیح می دهند جالبه که انتظار عشق رو از همسر آیندشون دارند!! به هر آنچه که بخواهید دست می یابید!!

sorena عزیز منم نمی گم ایشون عمرشونو پای اون دختر نذاشته منکرش هم نیستم
ولی اگه برای اینکه از دستش نده باید حداقل به دختره نشون بده که برای بدست آوردنش داره یه قدم بر می داره
همه یکی نیستن یه دختری هست که پای پسر می شینه و منتظر می مونه تا شرایطش جور بشه ولی بعضی ها هم کم می یارن و تا شرایطه مطلوبی گیر می یارن به طرف اون می رن تو این 15 سال حداقل باید این شناخت رو از این دختر خانم پیدا می کردن sorena عزیز من می فهمم شما چی میگین ولی دوست ما یا دیر طرفشو شناخته یا دیر به فکر افتاده

پیروز جان خوب یا بد دیگه بهتره رابطه ای سر نگیره. این دختر بین شما با 15 سال رابطه و یک نفر با شرایط ازدواج اون فرد دوم رو انتخاب کرده. حالا اسمشو هرچی می خواید بگذارید. اون شرایط رو
در رابطه ای تا این حد منطقی دنبال عشق گشتن بسیار خطاست. به اون حق بدید و بی خود وابسته نشید/. بسیارند کسانی که لایق علاقه شما هستند.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط دانه

اگر بنده شما و عاشق و دلباخته شما باشد باز هم همين يك دليل بعد از اينهمه سال بلاتكليفي باعث مي شود كه او اين كار را بكند و
البته كه حق هم دارد و شما نمي توانيد گله مند باشيد
ا

---

شرافت انسانها در این زمان مشخص می شود. قطع همیشگی ارتباط و سپس ایجاد رابطه ای نوین.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط bloom

همه یکی نیستن یه دختری هست که پای پسر می شینه و منتظر می مونه تا شرایطش جور بشه ولی بعضی ها هم کم می یارن و تا شرایطه مطلوبی گیر می یارن به طرف اون می رن

---

پس مسلما برای یک پسر هم همچین حالتی رو بد نمی دونید. "جالب اینجاست که آه و نفرینها هستند که به سمت پسری که با دیدن شرایط مطلوب نفر خود را عوض می کند سرازیر می شود!!!
که پسرها لایق عشق دختران نیستند!!!؟" کاربر دیگری در این سایت به این دلیل که او ابتدا به پسر علاقه مند شده و پسر با دیدن ابراز علاقه اون" ونه حتی شنیدن این قضیه" شیفته و شیدا نشده از او گله ها کرده که...
چه دلیلی برای یک پسر وجود داره که به کسی عشق بورزه که در این جایگاه اگر قرار بگیره اون هم منفعت طلبانه عمل می کنه.
منصف باشید.

sorenaی عزیز
وفاداری این آقا قابل تحسینه ولی نباید 15 سال میزاشتن طول بکشه ظرفیت افراد متفاوته اینو یادتون نره

bloom گرامی یک بار دیگه پست منو بخونید. برخی اظهارنظرها که به نظر احساساتی و منطبق بر تفاوت فراوان در نگرش به جنس موافق و مخالفه کل فضای سایت رو گرفته! در زندگی افرادی که در بازی کلام می بازند به هر دری می زنند تا شما رو بازنده کنند! اون دختر می تونست تموم کنه رابطه رو و بعد شروع کنه با یکی دیگه!!

فكر مي‌كنم 15 سال مدت زيادي بوده است براي بلاتكليفي و رابطه دوستي شما بايد تكليف او را روشن مي‌كرديد ولي اگر دوست داشتن و علاقه شما دو نفر عميق بوده است انسان گاهي دچار اشتباه مي‌شود و نبايد به خاطر اشتباه كسي او را فراوموش يا محكوم به جدايي كرد بهتر است تكليف خودتان و او را با يك گفتگو منطقي روشن كنيد اگر كسي را عميق دوست داشته باشيم از يك بار خطاي او مي‌گذريم

sorena عزیز
این مورد رو درست مگید و من کاملا قبول دارم که باید رابطه روبا آقا پیروز قطع می کرده بعد دنبال کس دیگری می رفته

آقایی خیلی خوشگلیا
من نمی دونم نمی دونم واقعا چرا واقعا این چه طرز تفکری هست که دارن؟!!
چی پیش خودتون فک می کنید فکرمی کنید که می توانید بدون یک تعهد رسمی طرف را تحت اختیارخودتان بدانید 15 سال رفاقت معناش همان رفاقت هست وبس ولی هروقت عین یک مرد مسولیت یک زندگی را به عهده گرفتی خرج ومخارج یک زندگی مشترک را عهده دار شدی اون وقت ان خانم باید مسول رفتارش باشد فک نکن بدون ازدواج می توانی خودت را صاحب اختیارکسی بدانی.نه جونم ازاین خبرانیست باید مردبشی مرد که شدی اون وقت مثل یک مرد عاقل فک می کنی بعدش بلند می شی پاپیش میزاری دوحالت دارد یا بله بهت می گوید یا نه ...شما بیخودی 15 سال صب کردی می تونستی بعدازچندسال خودت را ازبلاتکلیفی دربیاری .واینکه حالا چه حسی داری یا نداری مسوولش خودتی نه اون دختر اون آزادآفریده وآزادنه هم برای زندگیش تصمیم می گیره آدم نباید بالای سر قبری که مرده نیست بشینه فاتحه بخونه....البته ازادواج هم اگر کردید توهشتاد درصد که اینطوری بوده به طلاق کشیده شمایی که این رفتار وازون دیدی نسبت بهش یک دیدشکاکانه هم دارید که ممکن است بعدازازدواج روی ذهنت تاثیر گذاشته باشه وبخوای با تعصب وغیرت با هاش رفتارکنی ویا مثل اسیر که گفتم که اینم نتیجه خوبی نداری مگه بعدازازدواج به اون به عنوان همسرت اعتماد کنی....خوب فک کن ...ایشاالا هردوتون با تصمیمات عاقلانه خوشبخت بشید.

درضمن با هاش دررابطه با اون کسی که باهم ارتباط برقرارکردند صحبت بکن ببین کیه چیه رابطشون چیه؟؟آدم که نباید زودی پیشداوری بکنه اگردیدی چیزخاصی نیست ازش خواستگاری بکن...درضمن باید با نرمی این صحبتها زده بشه نه عین آژانا بری تفتیشش بکنیا!!!

منم با دوستان و اقای مدیر موافقم دوستی خیلی لغزندست اگه این اقا واقعا هدفش رسیدن به دختره بود نباس مزاشت 15 سال بگذره اگه حتی نمیخواست به این زودی ازوداج کنه
خوب نامزد میکرد

اقایون احساس میکنن همین که دنبال یه دختر دیگه نرن کار بزرگی کردن

من از دیده یه دختر میگم
انتظار بلاتکلیفی سخته البته ایشون هنوز توضیح نداده که اصلا خاستگاری کرده یا نه شاید کرده و ما داریم پیشداوری میکنیم

باس اجاز ه بدیم ایشون هم صحبت کننند

شاید دختره از دستی این کارو کرده که به او اقایه بفهمونه باس عجله کنه
میدونید بچه ها واسه یه دختر هم 26 سال سن کمی نیست که انتظار بکشه به شرط رسیدن اون هم حتما امید داشته به رسیدن نه اینکه الکی فقط یه دوستی

بلاتکلیفی خیلی سخته به خدا

دوستان ابتدا بذاريد خود آقاي پيروز توضيحات لازم را بفرمايند بعد قضاوت كنيم. شايد بهتر بتوانيم ايشون رو راهنمايي كنيم. پس تا آقا پيروز توضيحي ندهند صبر كنيم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط reihan

آقایی خیلی خوشگلیا
من نمی دونم نمی دونم واقعا چرا واقعا این چه طرز تفکری هست که دارن؟!!
چی پیش خودتون فک می کنید فکرمی کنید که می توانید بدون یک تعهد رسمی طرف را تحت اختیارخودتان بدانید 15 سال رفاقت معناش همان رفاقت هست وبس ولی هروقت عین یک مرد مسولیت یک زندگی را به عهده گرفتی خرج ومخارج یک زندگی مشترک را عهده دار شدی اون وقت ان خانم باید مسول رفتارش باشد فک نکن بدون ازدواج می توانی خودت را صاحب اختیارکسی بدانی.نه جونم ازاین خبرانیست باید مردبشی مرد که شدی اون وقت مثل یک مرد عاقل فک می کنی بعدش بلند می شی پاپیش میزاری دوحالت دارد یا بله بهت می گوید یا نه ...شما بیخودی 15 سال صب کردی می تونستی بعدازچندسال خودت را ازبلاتکلیفی دربیاری .واینکه حالا چه حسی داری یا نداری مسوولش خودتی نه اون دختر اون آزادآفریده وآزادنه هم برای زندگیش تصمیم می گیره آدم نباید بالای سر قبری که مرده نیست بشینه فاتحه بخونه....البته ازادواج هم اگر کردید توهشتاد درصد که اینطوری بوده به طلاق کشیده شمایی که این رفتار وازون دیدی نسبت بهش یک دیدشکاکانه هم دارید که ممکن است بعدازازدواج روی ذهنت تاثیر گذاشته باشه وبخوای با تعصب وغیرت با هاش رفتارکنی ویا مثل اسیر که گفتم که اینم نتیجه خوبی نداری مگه بعدازازدواج به اون به عنوان همسرت اعتماد کنی....خوب فک کن ...ایشاالا هردوتون با تصمیمات عاقلانه خوشبخت بشید.

---

خانوم محترم. مگه دختره عروسكه كه پسر هرزمان پولش رسيد بخرتش بره اونو بخره!! اگه هم نخريد يه نفر ديگه مياد مي خره!! اين توهم آزادي رو بذار كنار. دو نفر با دلايلي كاملا واضح با هم بودند. "هر زمان مرد بودي و..." دختره خيلي آدم بود كمكش مي كرد راهكاري رو پيدا كنه كه با هم!! زندگي مشتركشونو شروع كنند نه اون مرده زندگي مشترك رو شروع كنه مشكلات مالي رو برطرف كنه، مشكلات خونواده ها رو سر وسامون بده، بعدش سيندرلاي قصه ها رو با كالسكه طلايي بياره داخلش!!!!چون الهي اون دختره گناه داره. اون دختره.. بچه كه نيست . دختره.عقل وشعور هم داره . نه اينكه فقط عقل و شعورش در انتخاب بهترين گزينه باشه !!! عقل وشعورش مي تونه به مردش يا عزيزش در ساخت زندگي كمك كنه. دختري كه نخواد در ابتداي زندگي به همسرش يا عزيزش كمك كنه همون دختري مي شه كه بعدا تو كارش هم هر مشكلي بر خورد بايد اون مرد بنده خدا بره حل كنه!!!
اين توهمات و اين قصه ها از زندگي مشترك چه جوري تو ذهن ""بعضي خانوما"" رفته نمي دونم. اگر همچين فكري رو راجع به ازدواج داريد بهتره هيچ وقت ازدواج نكنيد. مرد شما بو ببره شما همچين فكري رو داريد زندگي رو به كامتون سياه مي كنه و به نظر من هم حق داره.با دلايلي كه آوردم. دختره عين يه ... ديده گزينه بهتري هست پسره رو آدم هم حساب نكرده لااقل بهش بگه فلان فلان شده( با عرض پوزش از پيروز) من دارم مي رم. ديدم نتونستي اون قصر طلا رو براي ورورد ملكت!!! آماده كني. بعدش يكي دو ماه صبر كنه بعد بره با شاهزاده ديگه!!! الان يه پسر بود جاي اون دختر" الهي فدات شم . مي دونم چي مي كشي. پسرا همشون ال-همشون بل-پسرا ارزش عشقو ندارنو..."
با اين تصورات دنبال زندگي مشترك خوب هستيد؟!! باشيد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sorena_arman

خانوم محترم. مگه دختره عروسكه كه پسر هرزمان پولش رسيد بخرتش بره اونو بخره!! اگه هم نخريد يه نفر ديگه مياد مي خره!! اين توهم آزادي رو بذار كنار. دو نفر با دلايلي كاملا واضح با هم بودند. "هر زمان مرد بودي و..." دختره خيلي آدم بود كمكش مي كرد راهكاري رو پيدا كنه كه با هم!! زندگي مشتركشونو شروع كنند نه اون مرده زندگي مشترك رو شروع كنه مشكلات مالي رو برطرف كنه، مشكلات خونواده ها رو سر وسامون بده، بعدش سيندرلاي قصه ها رو با كالسكه طلايي بياره داخلش!!!!چون الهي اون دختره گناه داره. اون دختره.. بچه كه نيست . دختره.عقل وشعور هم داره . نه اينكه فقط عقل و شعورش در انتخاب بهترين گزينه باشه !!! عقل وشعورش مي تونه به مردش يا عزيزش در ساخت زندگي كمك كنه. دختري كه نخواد در ابتداي زندگي به همسرش يا عزيزش كمك كنه همون دختري مي شه كه بعدا تو كارش هم هر مشكلي بر خورد بايد اون مرد بنده خدا بره حل كنه!!!
اين توهمات و اين قصه ها از زندگي مشترك چه جوري تو ذهن ""بعضي خانوما"" رفته نمي دونم. اگر همچين فكري رو راجع به ازدواج داريد بهتره هيچ وقت ازدواج نكنيد. مرد شما بو ببره شما همچين فكري رو داريد زندگي رو به كامتون سياه مي كنه و به نظر من هم حق داره.با دلايلي كه آوردم. دختره عين يه ... ديده گزينه بهتري هست پسره رو آدم هم حساب نكرده لااقل بهش بگه فلان فلان شده( با عرض پوزش از پيروز) من دارم مي رم. ديدم نتونستي اون قصر طلا رو براي ورورد ملكت!!! آماده كني. بعدش يكي دو ماه صبر كنه بعد بره با شاهزاده ديگه!!! الان يه پسر بود جاي اون دختر" الهي فدات شم . مي دونم چي مي كشي. پسرا همشون ال-همشون بل-پسرا ارزش عشقو ندارنو..."
با اين تصورات دنبال زندگي مشترك خوب هستيد؟!! باشيد

---

sorena_arman ی عزیز دارمت اساسی
ایول خوشم میاد روشنفکری و عادل!!!
این اخلاق دخترا خیلی منو تو فکر برده بود که چه طرحی در برابر اتفاق افتادن احتمالیش در آینده داشته باشم که این حرفا باعث شد یه طرح مناسب در این باره پیدا کنم آخه من معمولا اتفاقاتی که تو زندگیم میوفته قبلا در بارش فکر کردم(با روان آرام) و طریقه ی حلش دم دستمه!

پیروز جان آخه من دیگه نمی فهمه خیانت هم مگه قابل برگشته!!! اومدی چیو مطرح کردی؟ عزیز دل من اون دختر حالشو می خواد. عشق وحالشو باهم. نه تو رو. حله؟

البته بگم ممکنه اون بقول دوستان خواسته باشه حس حسادت شما رو یا به هر نیتی غیر خیانت این کارو کرده و نباید زود و شدید قضاوت و برخورد کرد ولی اگه من جای اون دختر بودم تا 23 سالگی بیشتر پات واینمیستادم!!!

آقای پیروز چرا خودتون چیزی نمی گین
نزارین همه پیش داوری کنن