علاقه به پسر دایی با کلی عدم تفاهم

من چهار سال از پسر دایی ام بزرگتر هستم و همینطور پسر دایی من تا دیپلم درس خوندن و من امسال لیسانس میگیرم و امسال هم برای ارشد دارم درس میخونم.قضیه ی من و پسر دایم به چهار سال پیش برمگیرده که ایشون به من ابراز علاقه کرد و بد از یکسال ما به صورت پیامکی با هم در ارتباط بودیم و به هم وابسته شدیم ولی من به خاطر اینکه هیچ اشتراکی باهم نداشتیم این رابطه را پایان دادم و به مدت یکسال ونیم تا اینکه امسال ایشون رفتن سربازی ولی قبلش باز با من پیامکی ارتباط برقرار کردن وگفتن واقعا به من علاقه دارن و بعد سربازی میان خواستگاری ومنم در این مدت بهش علاقه پیدا کردم ولی ما اصلا هیچ اشتراکی با هم نداریم چیکار کنم؟من 24 ساله پسر دایی 20 ساله

یعنی واقعا کسی نمیتونه کمک کنه به من

سلام دوست عزیز
به نظر من پسر داییتون تو سن حساسی قرار داره و نمیشه امیدداشت به تصمیمی که میگیره تا اخر زندگی مشترک پایبند باشه.

سلام دوست عزیز
اینکه می گویید هیج اشتراکی با هم ندارید منظورتون در چه زمینه هایی است ؟

سلام
چطور میشه علارغم تفاهم به کسی علاقه داشت؟ تفاهم رو چی تعریف می کنید و منظورتون از عدم تفاهم چیه؟ منظورت فقط تفاوت سنیه؟

- - - Updated - - -

اصلاحیه: تو جمله اول عدم تفاهم منظورم بود.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Aras

سلام دوست عزیز
اینکه می گویید هیج اشتراکی با هم ندارید منظورتون در چه زمینه هایی است ؟

---

خیلی ممنون که اومدید
مشکل مهم اینه که از نظر تحصیلاتی با هم تفاهم نداریم و این میتونه خودش یه مشکل اساسی باشه
و بد ایشون از من 4 سال کوچکتر هستن ولی با وجود این مشکلات من به ایشون علاقه دارم و نمیدونم میتونم با این مشکلات کنار بیام یا نه؟

- - - Updated - - -

ممنون که اومدید
نمیدونم منظورم را درست بیان کردم یا نه
منظور من از عدم تفاهم اینه که ایشون از من کوچکتر هستند و تحصیلات من از ایشون بالاتره
در مورد من که باعث شده یه علاقه ای بین من و پسر داییم ایجاد بشه.
حالا به نظرتون ازدواج من با همچین کسی درست خواهد بود یانه؟

- - - Updated - - -

بهتره بیشتر توضیح بدم تا بهتر بتونید کمکم کنید
پسر دایی من پسر خوبیه و اهل نماز و روزه هستش و منم همینطور
از نظر خانوادگی هم به هم میخوریم
ولی مشکل همونهایی بود که در پست اولیه گفتم
ایشون به من خیلی علاقه دارند و من هم به ایشون علاقه دارم و میخواستم بدونم ازدواج من با ایشون چه عواقبی خواهد داشت؟به نظرتون میشه روش حساب کرد
اینم بگم که پسر دایی من نسبت به سنش بیشتر میفهمن

سلام ف یه سری مواردی هستن که نا خودآگاه در آینده خواه ناخواه جلو چشماتون رژه خواهند رفت:

1- اینطور که گفتید شما لیسانسید و حتما میخواهعید فوق هم بخونید ، ( اگه ملاحضشو نکنید و نخونید درستونو فدای کس دیگه کردید ) ولی این اقا دیپلمه
2- شما بزرگترید و عقلتون کامل تر و ایشون صد درصد هنوز یه نوجوون حساب میشه


البته اگه تفاهم داشته باشید اینچیزا مهم نیست اما خب همینطور که گفتم این چیزا جلو چشمتون قرار میگیره و مدام مقایسه و حساب کتاب اینکه اگه اینکارو میکردم اگه اینطوری میکردم میاد سراغتون

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سلام بر عشق

من چهار سال از پسر دایی ام بزرگتر هستم و همینطور پسر دایی من تا دیپلم درس خوندن و من امسال لیسانس میگیرم و امسال هم برای ارشد دارم درس میخونم.قضیه ی من و پسر دایم به چهار سال پیش برمگیرده که ایشون به من ابراز علاقه کرد و بد از یکسال ما به صورت پیامکی با هم در ارتباط بودیم و به هم وابسته شدیم ولی من به خاطر اینکه هیچ اشتراکی باهم نداشتیم این رابطه را پایان دادم و به مدت یکسال ونیم تا اینکه امسال ایشون رفتن سربازی ولی قبلش باز با من پیامکی ارتباط برقرار کردن وگفتن واقعا به من علاقه دارن و بعد سربازی میان خواستگاری ومنم در این مدت بهش علاقه پیدا کردم ولی ما اصلا هیچ اشتراکی با هم نداریم چیکار کنم؟من 24 ساله پسر دایی 20 ساله

---

زن بزرگتر از شوهر ترکیب خوبی نیست!

سن 20 سالگی برای یک مرد هنوز احساس و هیجان بر عقل برتری داره و احتمال پشیمانی از انتخابش وقتی بزرگتر میشه هست!

فاصله تحصیلی‌تان هم که همین الان بین دیپلم و لیسانس است تبدیل میشه به دیپلم و فوق لیسانس و مطمئناً درک تان نسبت به مسائل مختلف خیلی با هم فرق میکنه!

به نظر من ازدواج قابل توصیه‌ایی نیست و بهتره رابطه‌ات را قطع کنی و به تحصیل و زندگی‌ات برسی چون هنوز فرصت برای ازدواج داری (اگر بالای 35 سال بودی ممکن بود ازت بخواهم که درباره این ازدواج کمی فکر کنی ولی چون جوان هستی و فرصت زیاد داری بهتر است خودت را از یک ازدواج غلط بیرون بکشی تا با فرد مناسبی که تو را میتونه درک کنه ازدواج کنی!)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ehsan_hamdardi

زن بزرگتر از شوهر ترکیب خوبی نیست!

سن 20 سالگی برای یک مرد هنوز احساس و هیجان بر عقل برتری داره و احتمال پشیمانی از انتخابش وقتی بزرگتر میشه هست!

فاصله تحصیلی‌تان هم که همین الان بین دیپلم و لیسانس است تبدیل میشه به دیپلم و فوق لیسانس و مطمئناً درک تان نسبت به مسائل مختلف خیلی با هم فرق میکنه!

به نظر من ازدواج قابل توصیه‌ایی نیست و بهتره رابطه‌ات را قطع کنی و به تحصیل و زندگی‌ات برسی چون هنوز فرصت برای ازدواج داری (اگر بالای 35 سال بودی ممکن بود ازت بخواهم که درباره این ازدواج کمی فکر کنی ولی چون جوان هستی و فرصت زیاد داری بهتر است خودت را از یک ازدواج غلط بیرون بکشی تا با فرد مناسبی که تو را میتونه درک کنه ازدواج کنی!)

---

خیلی ممنون که جواب دادید
ولی من مشکلی که دارم اینه که چون سطح حانواده ی ما پایینه تقیبا خواستگارایی که دارم در همین سطحه و من ترجیح میدم اگه قراره با یه دیپلمه ازدواج کنم با پسر داییم که بهش لاقه هم دارم ازدواج کنم.و اگر هم خواستگاری در سطح خودم بیاد از دانشگاه شاید برام چیدا بشه و تا حالا هم که سال آخر هستم کسی پیشنهاد نداده با این وجود من چیکار کنم؟
احساس میکنم چون خواستگار ندارم همین پسر داییم یهتره
با وجود پسر داییم نمیتونم به ازدواج با کس دیگه فکر کنم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سلام بر عشق

خیلی ممنون که جواب دادید
ولی من مشکلی که دارم اینه که چون سطح حانواده ی ما پایینه تقیبا خواستگارایی که دارم در همین سطحه و من ترجیح میدم اگه قراره با یه دیپلمه ازدواج کنم با پسر داییم که بهش لاقه هم دارم ازدواج کنم.و اگر هم خواستگاری در سطح خودم بیاد از دانشگاه شاید برام چیدا بشه و تا حالا هم که سال آخر هستم کسی پیشنهاد نداده با این وجود من چیکار کنم؟
احساس میکنم چون خواستگار ندارم همین پسر داییم یهتره
با وجود پسر داییم نمیتونم به ازدواج با کس دیگه فکر کنم

---

شما 24 ساله‌ات هست و هنوز فرصت برای ازدواج داری!

بخاطر نبود خواستگار تا امروز، نباید با کسی که از تو کوچکتره و تحصیلات‌اش پایینتر و کار هم نداره ازدواج کنی!

با این حال اگر تصمیم‌ات را گرفته‌ایی حرفی ندارم و مبارک‌ات باشد!

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سلام بر عشق

خیلی ممنون که جواب دادید
ولی من مشکلی که دارم اینه که چون سطح حانواده ی ما پایینه تقیبا خواستگارایی که دارم در همین سطحه و من ترجیح میدم اگه قراره با یه دیپلمه ازدواج کنم با پسر داییم که بهش لاقه هم دارم ازدواج کنم.و اگر هم خواستگاری در سطح خودم بیاد از دانشگاه شاید برام چیدا بشه و تا حالا هم که سال آخر هستم کسی پیشنهاد نداده با این وجود من چیکار کنم؟
احساس میکنم چون خواستگار ندارم همین پسر داییم یهتره
با وجود پسر داییم نمیتونم به ازدواج با کس دیگه فکر کنم

---

این کلمات را متوجه نمی‌شوم چیه؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ehsan_hamdardi

شما 24 ساله‌ات هست و هنوز فرصت برای ازدواج داری!

بخاطر نبود خواستگار تا امروز، نباید با کسی که از تو کوچکتره و تحصیلات‌اش پایینتر و کار هم نداره ازدواج کنی!

با این حال اگر تصمیم‌ات را گرفته‌ایی حرفی ندارم و مبارک‌ات باشد!

- - - Updated - - -



این کلمات را متوجه نمی‌شوم چیه؟

---

ببخشید اشتباه نوشتم
علاقه و پیدا

- - - Updated - - -

ببینید علاقه ی من از ابراز علاقه های زیاد پسر داییم زیاد شد
شاید به این خاطره که تا حالا کسی بهم ابراز علاقه نکرده
حالا من چیکار کنم؟
و الان هم در شرایطی هستم که خیلی دوست دارم ازدواج کنم دیگه از تنهایی خسته شدم

نقل قول:

---

بهش لاقه هم دارم

---

=علاقه

نقل قول:

---

برام چیدا بشه

---

=پیدا

البته با عرض معذرت که وسط تاپیک بی‌ مقدمه اومدم ، گفتم کمکی‌ کرده باشم:18:

در واقع اگه شرایط ازدواج من و پسر داییم جور بشه 2 سال دیگه است

- - - Updated - - -

سلام دوست عزیز ولی بیشتر از این هم میتونستید کمک کنیدا

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط yektaye tanha

=علاقه
=پیدا

البته با عرض معذرت که وسط تاپیک بی‌ مقدمه اومدم ، گفتم کمکی‌ کرده باشم:18:

---

سلام دوست عزیز بیشتر از این هم میتونستیذ کمک کنیدا

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سلام بر عشق

ببخشید اشتباه نوشتم
علاقه و پیدا

- - - Updated - - -

ببینید علاقه ی من از ابراز علاقه های زیاد پسر داییم زیاد شد
شاید به این خاطره که تا حالا کسی بهم ابراز علاقه نکرده
حالا من چیکار کنم؟
و الان هم در شرایطی هستم که خیلی دوست دارم ازدواج کنم دیگه از تنهایی خسته شدم

---

به نظر من 2 تا کار میتونی انجام بدهی :

یا اول ازدواج کنی بعد که با مشکلات درگیر شدی و تو مشکلات زندگی با او گیر کردی بروی مشاوره!

یا اول بری مشاوره و مطمئن بشی و بعد اگر مناسب بود با او ازدواج کنی!

منظورم از مشاوره این است که با مشاوره ازدواج و خانواده باتجربه و باسابقه مشورت کنی!

اگر در منطقه زندگی‌تان مشاور ازدواج نیست میتونی بروی پیش مشاور دانشگاهتان و با او مشورت کنی!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ehsan_hamdardi

به نظر من 2 تا کار میتونی انجام بدهی :

یا اول ازدواج کنی بعد که با مشکلات درگیر شدی و تو مشکلات زندگی با او گیر کردی بروی مشاوره!

یا اول بری مشاوره و مطمئن بشی و بعد اگر مناسب بود با او ازدواج کنی!

منظورم از مشاوره این است که با مشاوره ازدواج و خانواده باتجربه و باسابقه مشورت کنی!

اگر در منطقه زندگی‌تان مشاور ازدواج نیست میتونی بروی پیش مشاور دانشگاهتان و با او مشورت کنی!

---

یه مشکل دیگه هم که هست من و ایشون به صورت تلفنی و پیامکی با هم در ارتباطیم نمیدونم اگه باز پیام داد و زنگ زد بهش چی بگم تا اونم متقاعد بشه.
وقتی با ایشون در ارتباط هستم نمیتونم روی درسم تمرکز کنم
و اینم بگم که خانواده ی ایشون مشکلی با ازدواج ما ندارند ولی خانواده ی من کمی مخالف اند.

خب یعنی عدم اشتراکتون فقط در زمینه تحصیلات هست یا از نظر طرز فکر و عقیده و اخلاق و رفتار هم مشکل دارید ؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سلام بر عشق

یه مشکل دیگه هم که هست من و ایشون به صورت تلفنی و پیامکی با هم در ارتباطیم نمیدونم اگه باز پیام داد و زنگ زد بهش چی بگم تا اونم متقاعد بشه.
وقتی با ایشون در ارتباط هستم نمیتونم روی درسم تمرکز کنم
و اینم بگم که خانواده ی ایشون مشکلی با ازدواج ما ندارند ولی خانواده ی من کمی مخالف اند.

---

مشورت با مشاوره ازدواج و خانواده باتجربه و باسابقه!
مشورت با مشاوره ازدواج و خانواده باتجربه و باسابقه!
مشورت با مشاوره ازدواج و خانواده باتجربه و باسابقه!
مشورت با مشاوره ازدواج و خانواده باتجربه و باسابقه!
مشورت با مشاوره ازدواج و خانواده باتجربه و باسابقه!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Aras

خب یعنی عدم اشتراکتون فقط در زمینه تحصیلات هست یا از نظر طرز فکر و عقیده و اخلاق و رفتار هم مشکل دارید ؟

---

آره بیشتر روی تحصیلات است و از نظر اخلاقی و عقیده ای مشکلی نداریم در مورد سطح خانوادگی به هم میخوریم
ولی ترس من از اینه که تحصیلات بالایی من مشکل ساز بشه و نتونیم حرف همدیگه را بفهمیم

- - - Updated - - -

طبق ارتباطاتی که با هم داشتیم متوجه شدم که ایشون با توجه به اینکه از من کوچکتر هستن من از ایشون پخته تر هستم ولی در رفتار جون من آدمی هستم که کودک درون فعالی دارم شیطون تر هستم و ایشون خیلی آدم آرامی هستن.