طلاق یا زندگی؟

سلام
بیست و نه سال سن دارم پنج سال پیش چشم بسته و بدون هیچ کندوکاوی با پادرمیونی یکی از اقوام و بدنبالش پیگیری مادر و خواهرم با دختری که سه چهار سال از خودم کوچکتر بود ازدواج کردم بعد ازدواج فهمیدم چه اشتباه بزرگی کردم که نتیجش بدبختی خودم و همسرم شد
مشکل من و همسرم یک مشکل نیست افکار اخلاق علایق لباس پوشیدنا طرز صحبت کردنا رفت و آمدا توو همه چی با هم مشکل داریم صدوهشتاد درجه اختلاف فکری و رفتاری!
البته باید بگم همسر بنده با همه چی میسازه اگر چه هیچی بدلش نیست مورد قبولش نیست اما هیچ وقت شکایت نمیکنه میگه من بهمین وضعیت راضیم میسوزم و میسازم و نمیخام زندگیم از هم بپاشه
البته توو جو و اجتماعی که من زندگی میکنم این پاسخ خیلی بعید نیست چرا که طلاق و جدایی در اینجا یعنی مرگ یعنی بدبختی محض برای دختر
حتی وقتی بهش میگم ما بدرد هم نمیخوریم باید از هم جدا شیم گریه میکنه
اوضاع رقت باری رو داریم تجربه میکنیم انسان یه بار بدنیا میاد و یه بار زندگی میکنه
ما همین یه بار رو به غلط رفتیم و هیچ راه برگشتی نمیبینیم
البته من میخام جدا شم اما تا وقتی همسرم نخاد نمیشه
خونواده هامون از این اوضاع باخبر نیستن گفتن طلاق پیش اونا هم یه مصیبته که حتما واکنششون جدیه
لازم بذکره هر دو تامون تحصیلات تکمیلی داریم و بیکاریم با هزار تا مشقت فقط خرج روزمرگی مونو بدست میارم
چیکار کنم؟
ادامه به این زندگی؟
جدایی؟
هیچ کدومش برام مقدور نیست
کمکم کنید

با سلام و احترام
گاهی خیلی مسائل که در زندگی زوجین اختلافات اساسی هست. با تغییراتی در روان بنه های افراد(مسائل زیر بنایی روانی)، و افزودن بینش به افراد و تمرین های مهارتی می تواند تغییرات شگرفی در زندگی آنها ایجادکند.
اما این کاری نیست که خود زوجین با خطا و آزمون انجام دهند.
پیشنهاد می دهم مشاور مجربی را انتخاب کنید. و بعد جلسات متوالی و منظمی را با او به صورت حضوری داشته باشید. و این تفاوت ها را یک به یک مطرح کنید تا با بررسی دقیق و شناسایی ریشه های آن روش تفاهم روی آنها پیاده شود.
اکنون در دنیای کنونی ، با مداکرتی موسوم به 5+1 ، کشورهایی که از نظر همه چیز با هم تفاوت دیدگاه یا حتی مخالفت و تضاد دارند ، باهم مذاکره کرده و دنبال راهکارهای واسط می گردند که طرفین قبول کنند. پس بدانید این تفاهم برای یک زوج بسیار آسانتر خواهد بود.

بله طلاق و جدایی هم یک راه هست.
اما این راه وقتی توصیه می شود که فرد تمام راههای ساده تر و کم هزینه تر را زیر نظر متخصص و به صورت سنجیده و کامل و مستمر رفته باشد و واقعا هیچ نتیجه ای نگرفته باشد.
معمولا زوجین از روی حس و حال خود ، و بدون تخصص کافی و از روی سلیقه خود هر روز کاری می کنند و فکر می کنند همه اقدامات لازم را قبل از طلاق کرده اند. وقتی ما در جلسه مشاوره از آنها می پرسیم چند جلسه مشاوره تا کنون رفته اید و تا چه اندازه تکالیف مشاوره را انجام داده اید؟!!! با کمال تعجب اکثر آنها حتی 10 جلسه مشاوره متوالی را در کارنامه خودشان ندارند ولی به راه طلاق فکر می کنند!!!!!!

سلام
میشه چند مورد از تفاوت هاتون را برای ما بگید؟
چه خصوصیاتی در این خانم در ابتدا دیدین که باهاشون ازدواج کردین؟

سلام
در مورد تفاوت هامون همون طور که گفتم توو همه چی با هم مشکل داریم بهتره بگم نقطه اشتراکی نمیبینم همش اختلاف
توو برخی مسائل که حتی نمیشه اینجا ذکر کرد عکس همیم
مثلا مسائل جنسی به اعتقاد هر دو مون بنده بیش فعالی جنسی و همسرم همین خصوصیت رو در جهت عکس داره سرد مزاجی بیش از حد
بوضوح مشخصه حین روابط زناشویی که بعد از مدت طولانی صرف این که همسر هستیم باید باشه یکی لذت میبره یکی زجر میکشه
نحوه لباس پوشیدن برای مثال اون چه که مدنظر من است و دوست دارم همسرم بپوشه لباسای اسپورت لی و کتون یا مجلسی با کفش پاشنه بلند
اما ایشون دقیقا برعکس: این مدا زشته سنگین باید پوشید
از نظر بنده باید برای هم و مطابق میل هم زندگی کنیم منظورم همین رفتارایی هست که گفتم اما از نظر همسرم باید همرنگ جماعت بود نباید جلب نظر کرد نباید نابلو بود
نباید طوری زندگی کرد که دیگران ممکن است یک چیزی بگویند
برای مثال با ایسون دربازار بودم که از من خاست برای رنگ شال سر نظر بدهم بنده رنگ قرمز را پسند کردم ایشون پاسخ داد نه این رنگ زننده و یزیدی است جلب نظر می کند!!!!!
گفتم میخام جلب نظر کنی میخام از همه قشنگ تر باشی ایشون میگه من نمیتونم اونجوری باشم
ازش میخام برای من زندگی کنه اما برای ایشون نظر دیگران و بخصوص عامه مردم مهم تره
و همین طور هرمورد دیگری که بفکر شما برسد
از نظر ایشون هر چه به ما برسد مهم نیست ولی خداینکرده کسی از دست ما ذره ای ناراحت نشه
نمونه ای دیگه را از یک مورد بگویم که همسایه ما از ما خاست که صدای تلویزیون را کم کنیم و میخاهد استراحت کند که بنده به دستور همسرم تلویزیون را خاموش کردم دقیقا روز بعد ساعت سه عصر خواب بودم که پسر همین همسایه سروصدا راه انداخته بود و مزاحم استراحت ما بود خاستم تذکر بدهم باز همسرم مانع شد که مهم نیس تو نمیخاهد چیزی بگویی
به قول معروف توو این دنیا همه حق زندگی و هر کاری را دارن و ما نباید نفس بکشیم که خداینکرده به کسی برنخورد
همه میتونن حق ما را ضایع کنن اما حق نداریم از حق خود دفاع کنیم چه برسه که شاکی بشیم
همه حق دارن بزنن توو سر ما اما ما نباید آخ بگوییم
البته از نظر همسر بنده
این در ارتباط با دیگران بود
در رابطه با خودمم هر طور بقیه بپسندن و جلب نظر نباشه و حرف وسخن مردم نباشه درسته
این که من شوهر چی دوست دارم مهم نیست
دین ایمان اصالت همسر بنده اجازه ای غیر از این نمیده
اگه هم موردی بوده که بنده پافشاری کردم که باید حتما اینجوری بشه از سر دلخوری انجام شده
تووی جمع خدای نکرده اگه حرفی بزنم یکی از مهاجمین سرسختم همسرمه
اگر بگم الان شبه ایشون میاد میگه شاید روزه خورشید گرفته باشه
حرف همه قابل قبول و مستنده بجز من
بنده تخصص های خاصی دارم که شده وقتایی توو همین زمینه ها بمن گفته اینجوری نیست فلانی گفت اینجوریه فلانی ای که بنده اصلن قبولش ندارم
.
.
.
این زندگی اخیرا بخاطر یه اتفاقات دیگه ای که برام افتاده غیرقابل تحمله

فقط یک مساله رو بگم، حتی اونهایی که سالها با هم بودند و فکر می کنند از هم شناخت دارند و با هم تفاهم کامل دارند در سالهای اول که وارد زندگی مشترک می شوند و زیر یک سقف می روند ، مدام با عدم تفاهم در بیشتر مسائل روبرو می شوند. من مطمئنم می تونید با مشاوره صحیح گرفتن و اموختن مهارتهای لازم از این تفاوت ها زنجیری بسازید برای به هم نزدیک شدن ، چون شما و همسرتون به نظر من و طبق نوشتتون پتانسیل اینکار رو دارید ( همسرتون تمایل به حفظ زندگی داره و شما وجدانی بیدار دارید)

میشه از اتفاقات اخیر که باعث شده شما استانه تحملتون کم بشه هم صحبت کنبد؟

سلام
در مورد ازدواجم همون طور که گفتم فقط یه اشتباه بود
شاید علتش این باشه که بنده شاید کمی مقید باشم من تا قبل از ازدواجم با هیچ دختر یا خانم دیگری ارتباط نداشتم نه حضوری نه تلفنی نه اینترنتی به قول معروف چشم و گوش بسته کامل. یک چنین مرد یا پسری در اجتماعی که من تووش بزرگ شدم به هنگام ازدواج و ارتباط با جنس مخالف تحت تاثیر اطرافیانش هست متاسفانه ازدواجمون هم سریع فقط با تحقیقاتی که توسط اطرافیانم انجام شد اتفاق افتاد وقتی خواهر و مادرم گفتن دختر به هر لحاظ ایده ال خونواده دار نجیب پاک و... بنده هم قبول کردم اشتباه اصلی همین جا اتفاق افتاد شاید ارتباط با جنس مخالف قبل از ادواج خیلی لازم باشه
بنده همسرم را قبل از ازدواج نشناخته و ندیده انتخاب کردم بهتره بگویم برایم انتخاب کردند چون من خودم هم قدرت و استعداد انتخاب نداشتم
طرف مقابل یعنی همسرم هم ظاهرا فقط به حرف بزرگتراش متاثر از کسانی که متصدی امور خیر این وصلت بودن قبول کرده بود
البته ناگفته نماند که به عقیده همسر بنده این خدا و سرنوشت است که دو نفر را به هم میرساند چون خواست خداست باید صبر کرد یا سوخت و ساخت
همچنین کوچکترین شبه ای به اصالت و نجابت ایشون و خانواده ش وارد نیست
فقط یه اشتباه بزرگ باعث بدبختی دو نفر شده
لازم است بگویم که حتی وقتی به این نتیجه برسم که باید از هم جدا شویم رضایت همسر من و مهم تر از آن رضایت دو خانواده ای که پشت سر ما هستند مشکل تر است
پدر بنده در این موارد خیلی سخت گیر است و می گوید سرم برود حرفی که از دهنم خارج شده باز نمی گردد ما دختری را به عروس گرفته ایم پس نمی دهیم
همین وضعیت در خانواده همسرم حاکم است دختر با لباس سفید به خانه شوهر میرود و با لباس سفید هم راهی قبرستان می شود
مواقعی پیش آمده که همسرم خواسته دست به کار خطرناکی چون خودکشی بزنه
راه برگشتی نیست

کلی براتون پاک کردم یه دفعه پاک شد!!!:302:
براتون خلاصه می نویسم.
برای مشکل سرد مزاجیشون عرق رازیانه را پیشنهاد می کنم.خیلی موثره.می تونید تو اینترنت سرچ کنید.

مشکلات دیگتون بیشتر مربوط به نداشتن سیاست همسر داری خانومتون و همین طور شما هست.در واقع همه این مسایل یک سر چشمه داره!
اگه این منشا حل بشه؛بقیه هم حل میشه! وگرنه همه زن و شوهر ها تو تمام مسائل اختلاف نظر دارن.
به نظرم پیش یک مشاوره خانواده با تجربه برید!باور کنید خیلی موثره!هردوتون خیلی چیزها یاد می گیرین!
قبلش به خانمتون بگید که دوست دارید برای داشتن زندگی شیرین تر هردومون تغییراتی بکنیم.(این طوری جبهه نمیگیرن)
توی این سایت خیلی خانم ها بودن که اوایل رفتارهاشون نسنجیده و بدون سیاست بود ولی با راهنمایی های بچه ها اشکالاشون را فهمیدن.و زندگیشون واقعا تغییر کرد.(اول خودشون نمی دونستن که مشکل از کجاست!)

به نظرم میاد که خانمتون جنس آقایون را خوب نمیشناسه.همین طور شاید شما.
تو این زمینه کتاب های مختلف هست.حتما هر دوتون مطالعه کنید.
کتاب های معروف مردان مریخی زنان ونوسی.رازهایی در مورد مردان.رازهایی در مورد زنان.

***احساس کردم خانم با عاطفه و مهربون و همین طور با ایمانی دارین.اگر سیاست داشته باشین از این موضوع می تونید به عنوان یک امتیاز برای تغییرشون استفاده کنید!

خدا را شکر مشکل شما که قابل حل هست.اول همچین گفتین طلاق یا زندگی؛گفتم چه مشکلات سختی دارین.
توی این تالار مردان و زنانی بودن که مشکلاتشون در حد خیانت و... بوده ولی با مشورت و منطق و صبوری حل کردند! حتما شما هم می تونید.
موفق باشید:72:

سلام
خب فک نمیکنم این مشکل انقد جدی باشه که ادم به طلاق فک کنه!!!
قرار نیس دو تا ادم که باهم زندگی میکنن مثه هم باشن!
خیلی از تفاوتها زندگی رو از یه نواختی در میاره.
در ضمن خب خانمتون که این همه زندگیشو دوس داره و نمیخواد جدا شه مطمینا اگه بدونه سر این اختلاف نظرای جزیی مثه لباس پوشیدن شما میخواین جدا شین یکم بیشتر به نظرتون اهمیت میده.مستقیما باهاش صحبت کنید و ازش بخواین.یا اینکه بخواین با هم برین مشاوره.ایشون زندگیشو دوس داره و واسه حفظش میاد حتما

برادر گرامی سلام

اگر یک مشاور پیدا کنید که حضوری و دونفری پیشش بروید فکر کنم بهتر باشد .
اگر واقعا پیش آمده که همسرتان بخواهد کاری مثل خودکشی انجام بدهد بهتر است با هم پیش یک متخصص بروید.

انشاالله همه چیز درست بشود:72::72:

تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان ادمیت

زنی دارید که جانش با نجابت در آمیختست با مشکلات زندگی که شما مسئول امور مالیش بودین ساخته به هر نحوی تلاش می کنه زندگی رو حتی با سختی کشیدن حفظ کنه همین که بحث طلاق پیش میاد گریه میکنه - چرا قلب زن به این خوبی رو با مطرح کردن بحث طلاق میشکنید ؟

من خودم پسر 23 سال هستم و همیشه تیپم اسپورت و لباس های به روز و مدرن میپوشم و در این مورد سلیقم دقیقا مثل شماست و دوست دارم زنم هم همینطوری باشه چون شلوار پارچه ای و ... شاید مال مثلا زنان مسن و .. باشه ولی دیگه اگر هم نبود در حد حتی ایراد هم نمیدونم چون اون زن خیلی خیلی با ارزش تر از اونیه که با یه لباس جایگاهش برای من تغییر کنه

این که دوست نداره وقتی همسایه صدای زیادی راه انداخته برید تذکر بدید از روی خجالت و ترس و ... که نیست از روی انسانیت و بخشندگی و صبر بیشترش هست

نقل قول:

---

تووی جمع خدای نکرده اگه حرفی بزنم یکی از مهاجمین سرسختم همسرمه
اگر بگم الان شبه ایشون میاد میگه شاید روزه خورشید گرفته باشه

---

این رفتارشون خیلی زشته

حمایت کورکورانه از شوهر هم غلطه این جوری رفتار کردن هم غلطه یعنی چی برای چی باید تو جمع علیه شوهرش موضع بگیره ؟

نقل قول:

---

لازم بذکره هر دو تامون تحصیلات تکمیلی داریم و بیکاریم با هزار تا مشقت فقط خرج روزمرگی مونو بدست میارم

---

اینو میگن هو الرزاق :wink:

- - - Updated - - -

امیدوارم زندگیتون از این به بعد قشنگ تر بشه

نه شما با اوردن اسم طلاق اونو ناراحت کنید و امانت دار بهتری باشید

و ایشون هم بیشتر از اینا پشت شما باشن

با سلام
من در حرفهاي شما هيچ نکته منفي نديدم الا يه سري سليقه ها وتفاوت ها که بود ونبودنش هم خيلي مهم نيست وبه نوعي ازطرفين چيزي کم نميکنه ...مطالبي که شما فرموديد مشکل نيست اختلاف نيست ؛ کاش يه سري به تايپيک هاي دوستان ديگر بزني ببيني با چه مشکلاتي دست وپنجه نرم ميکنن اعتياد وخيانت و.... اگر از حرفهاي من ناراحت نميشي بايد بگم شما خيلي نا پخته نسبت به هم عمل ميکنيد هم همسرتان وهم شما .... اينقدر لذت هاي قشنگي درزندگي مشترک هست که مطالبي که شما بيان کرديد اصلا به چشم نمياد ...يادت باشه شما سفارش غذاا ندادين بلکه همسري انتخاب کردين با شخصيت مستقل تربيت مستقل خانواده مستقل وافکارمستقل ... هنر شما دراين زندگي اينه که بگردي نقاط جذاب مشترکتون رو کشف کني ورشد بدي نه اينکه دامن زدن به اختلافاتي دراين سطح کوچک .....برادرمن درخودت تامل کن وهدفت را از زندگي مشترک با خودت مرور کن اين راه درست نيست چه با اين همسر وچه با همسر ديگر..... موفق باشي

سلام

من در مورد زندگی و مشکل شما دو مسئله بنظرم رسید

یکی اینکه شما دو نفر تفاوت در نگرش به زندگی دارید(شما میخواید برای خودتون زندگی کنید و خانمتون برای دیگران زندگی میکنه)

و دوم اینکه احساس میکنم شما فکر میکنید در زمان ازدواج حق انتخاب ازتون گرفته شده(در صورتی که اینطور نیست) و شاید خانمتون هم براحتی بدست اوردید و اگه برای بدست اوردنش بیشتر تلاش میکردید شاید الان قدرشو بیشتر میدونستید

با توصیفاتی که از خانمتون داشتید ایشون خصوصیات شخصیتی آنچنان بدی ندارند فقط شاید یکم اعتماد به نفسشون پایین باشه

در ضمن در مورد مخالفتهایی که با شما میکنن یا اینکه تخصصتونو زیر سوال میبرن فکر میکنم دلیلش اینه که ایشون میدونن شما افکار، رفتار و دیدگاهشونو قبول ندارید و از این مسئله ناراحتن

سلام من مطالب رو پیگیری کردم به نطرم مشکل اصلی شما مسیله جنسی است که این با مشاوره قابل در مان است همه مشکلات زیر مجموعه چگونکی روابط زناشویی است به نظرم اول به این مورد بپردازید
من و همسرم هم تا حدی مشکلات شبیه شما داشتیم که الان بر طرف شده و در سایه ان مشکلات رو پشت سر می ذاریم

سلام به همه دوستان و عزیزانی که مسلما قصدی جزء یاری و کمک ندارند
اونچه که من دستگیرم شد اینه که باید برم و بریم پیش مشاور
تا حالا نرفتم و نمیدونم چقد موثره
البته خیلی امیدوار نیستم که بتونه کاری بکنه
چرا که تغییر در من و همسرم مستلزم سرکوب کردن افکار، غرایض و اعتقادات ماست
که عملا نمیشه این کارو کرد
خودم به کنار اما همسرم خیلی از مسائلی که من باهاش مشکل دارم را مربوط به دین و ایمانش میدونه که تغییر اونا غیرممکنه
با این تفکرات ایشان در مقابل دین و اعتقاد و ایمان و در یک کلام خدا نمی ایستد اما در مقابل من خواهد ایستاد
مشکل توو نوع تفکرات ماست که دقیقا عکس همه
مشکلاتی رو که عرض کردم فقط بخش کوچکی و فقط چند تا مصداق بود
ما توو تمام زندگی با هم مشکل داریم
حتی نفس کشیدن
بدتر از اون این که فقط یک راه هم بیشتر نداریم
ادامه به این زندگی
نمیدونم باید چکار کنم

سلام

من یه سوال دارم

شما همسرتونو دوست دارید؟

در حال حاضر خیر
متاسفانه من به هیچکدوم از انتظاراتی که یه مرد از همسرش داره نرسیدم
اما به غم و غصه ش هم راضی نیستم
بهرحال ما 5 سال با هم بودیم
شاید بدون من راحت شه
بنظر من مشکل اصلی همینجاست که عشق و محبت و دوست داشتنی نیست یا از بین میره
که علتش یا همون اشتباه بزرگ ابتدای ازدواج منه یا هم کارایی که بعد از ازدواج ممکنه طرفین انجام بدهند
اگه عشقی باشه آدم از خواسته هاش میگذره هر چه عشق آدم بخواد همون خوبه مهم اینه که اون راضی باشه
بنظر من آدم برای کسی که دوست دارد هر کاری می کند که او راضی باشد اگر چه خلاف علایق و خواسته های خودش باشد
مشکل اصلی ما همین جاست

اینکه میگید به غم و غصه اش راضی نیستید یعنی کاملا بی احساسم نیستید:310:

اون بدون شما راحت نمیشه اگه میشد برای حفظ زندگیش تلاش نمیکرد!

یه چیزی رو بدونید، اینکه قبل از ازدواج با هیچ دختری رابطه نداشتید هیییییییییچ چیزی رو از دست ندادید، اینو مطمئن مطمئن باشید:305:
برای حل مشکلتونم بنظرم یه مشاور خوب خیلی میتونه بهتون کمک کنه، هنوز نرفته اینقدر از نتیجه ناامید نباشید، این ناامیدی بخاطر خستگی از شرایط فعلیه، قدر زندگیتونو بیشتر بدونید و برای بهبودش تلاش کنید همت کنید یهو همه چی رو بهم نزنید، نگاهتونم به ازدواجتون عوض کنید اینقدر این جمله رو تکرار نکنید " ازدواج ما یه اشتباه بزرگ بود که نتیجه اش بدبختی دو نفر شد"
زندگی بدون مشکل اصلا و ابدا وجود نداره

تلاش کنید و از نتیجه ناامید نباشید:72:

اقای درد هر کس به خاطر علاقش وعشقش هر کاری می کنه....شما خودت این کارو کردی برای او؟؟؟؟؟؟؟

توروخدا به من بگید چجوری تاپیک بزنم...

سلام bande
اول ببین سوالت به کدوم انجمن مربوط میشه مثلا "روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی" یا "طرح مشکلات ازدواج" یا "طرح مشکلات خانواده" بعد تو این انجمنها بازم بخش مربوط به سوالت رو انتخاب کن و اونجا روی دکمه "ارسال موضوع جدید" کلیک کن

از آقای درد معذرت میخوام

ارسال موضوع جدید نداره.......میشه یه تاپیک با اسم "اورژانسی"بزنی؟
بابا یه سوال دارم....:54::54::54:

آروم باش عزیزم
مگه میشه نداشته باشه؟ یه دکمه ی آبی رنگه روش نوشته + ارسال موضوع جدید
این دکمه هم بالای تاپیکها هست هم پایین تاپیکها

مال من فقط پاسخ به موضوع داره

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط dard_87

مثلا مسائل جنسی به اعتقاد هر دو مون بنده بیش فعالی جنسی و همسرم همین خصوصیت رو در جهت عکس داره سرد مزاجی بیش از حد

---

بر اساس صحبت هاتون به نظرم رسید که مسئله جنسی اصلی ترین مسئله تون باید باشه. بقیه چیزهایی که گفتین بیشتر بهانه است تا دلیل واقعی.

جواب سوالت باید اینجا باشه که در طول روز چند تا از زنهایی که میبینی به نظرت برای داشتن رابطه جنسی بهتر از همسرت هستند؟

اکثرشون..!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط dard_87

سلام به همه دوستان و عزیزانی که مسلما قصدی جزء یاری و کمک ندارند
اونچه که من دستگیرم شد اینه که باید برم و بریم پیش مشاور
تا حالا نرفتم و نمیدونم چقد موثره
البته خیلی امیدوار نیستم که بتونه کاری بکنه
چرا که تغییر در من و همسرم مستلزم سرکوب کردن افکار، غرایض و اعتقادات ماست

---

برادر گرامی آخر مشکل شما یک مسئله ی خیلی دو طرفه است . بخشی از رفتارهای همسرتان که شما نمی پسندید اصلا امکان دارد در واکنش به برخی رفتارهای شما باشد ولی متوجه نباشید. این که تنهایی می آیید این جا می نویسید هم خیلی خوب است و آثار خیلی مفیدی برایتان دارد ولی برای این که مشکلتان حل بشود باید دوطرفه سعی کنید حلش کنید.

شما که نوشته اید همسرتان با طلاق موافق نیست و نوشته اید رفتاری مشابه خودکشی انجام داده بود و ... به نظر می آید قضیه برای او هم جدی است .چرا فکر می کنید اگر درک کند که با مثلا فلان کار رابطه شما درست می شود ، حاضر نیست آن کار را انجام بدهد؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط dard_87

اکثرشون..!

---

پس سرکوب کردن افکار و اعتقادات بیشتر به خاطر حفظ جنبه ظاهری مساله است که قشنگ تر به نظر برسه. شما فقط مشکل سرکوب کردن میل جنسیت داری.

نمیدونم راهی وجود داره یا نه ولی فقط باید در این مورد نظر و مشورت بخوای . چیزهای دیگه رو ول کن.

سلام
راهنمایی های خوبی توی تاپیک زیر شده:
دلسوزی در ازدواج و پشیمانی از ازدواج
امیدوارم از بعضی جهات به شما کمک کند.

با تشکر از دوستانی که راهنمایی میکنن
به اعتقاد بنده وقتی با کسی که واقعا دوسش داری و عاشقش هستی زندگی کنی میتونی حتی از غریزه جنسیت هم بخاطرش بگذری
عشق بدون س ک س برام غیرقابل قبول نیست میتونه اتفاق بیفته
مشکل ما ارتباط جنسی نیست اگر چه توو اون هم مشکل داریم دو جهت مخالف هم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط dard_87

به اعتقاد بنده وقتی با کسی که واقعا دوسش داری و عاشقش هستی زندگی کنی میتونی حتی از غریزه جنسیت هم بخاطرش بگذری
عشق بدون س ک س برام غیرقابل قبول نیست

---

این صحبت شما یکی برای پسربچه ها و دیگه برای دختر خانمها میتونه خیلی قشنگ و جذاب باشه... دیگه مطمئن شدم اهل حرفهای قشنگ هستی (و آدمهای اهل حرف قشنگ فوق العاده خطرناکند!) بالاخره یه بهونه قشنگ پیدا میکنی و بلایی سرش می یاری که من اهل حرف زشت و معتقد به س.ک.س نه عشق رمانتیک، سر هیچ بنی بشری نمی یارم.

چه وحشتناک!
جدا نمیدونستم اینقدر خطرناکم
چه بلایی مثلا؟ سر کی بلا میارم؟
فرضا که بقول شما خطرناک باشم عرزه ش را ندارم که بلایی سر کسی بیارم
اگر منظورتان از بلا "طلاق" است که بنظر من فقط یک راه نجات است برای همان کسی که قرار است بلا سرش دربیاورم
زندگی با عشق و به قول شما س ک س حق همه آدم ها است
غیر از این باشد در حق هر دو جفا شده است

آقای dard87
باسلام
به نظر می رسه شما تصمیمتونو برای طلاق گرفتین. اگر واقعا می خواهید کنارهم زندگی کنین راهکارهای زیادی توسط کارشناسای سایت مطرح شده که می تونه زندگی تونو تغییر بده . ضمنا از مشاور هم غافل نشین البته نه برای تایید اینکه شما بدرد هم نمی خورین و باید جدا بشین بلکه برای اصلاح خودتون.
شما خودتون رفتارها و خصوصیات منفی همسرتونو در ذهنتون پررنگ کردین. حتی اگه منم الان بخوام در مورد همسرم منفی فکر کنم اونقدر خصوصیات منفی لیست می کنم که ادامه زندگی برام ناممکن میشه.
واقعا هم در روابط خارج از زناشویی خبری نیست که تصور می کنین چیزی از دست دادین.

سلام من خودم یه خانم هستم.وقتی مشکلاتم باشوهرم اوج میگیره از لحاظ جتسی واقعا سرد میشم.و به همین دلیل نمیتونم اونجور که باید به نیاز شوهرم پاسخ بدم.و به خاطر مشکلات ناشی از روحیه داغون من والبته اون در اثر دعواهای زیاد وعواقب ناشی از عدم رضایت کامل از رابطه زناشویی.ناخوداگاه مشکلات.تفاوت ها.واختلافاتمون بیشتر میشه.

وبلعکس وقتی با هم خوب بودیم ناخوداگاه احساس نیاز به رابطه میکردم پس این نیاز در هردومون خیلی خوب برطرف میشد و وعواقب بدی نداشت و راحت تر میشد بقه مشکلات رو هم حل کرد.

شاید مشکل سردمزاجی همسر شما هم اینگونه باشد...

درود
برادر گرامی من متوجه شدم همسر شما هم با نام کاربری شما در این سایت حضور دارن و میخوان مشاوره بگیرن؛
نکته:
لطفا راهنمایی هایی ک هر دو دریافت میکنید در منزل ب روی هم نیارین و فقط در صورت صلاح دید اونها رو انجام بدین تا اثر مشاره ای سایت براتون لوس نشه.
(مثلا بهم نگین فلان کاربر از من دفاع کرد فلان کاربر حق رو ب من داد... و مسایل اینچنینی)
اگر اشتباه نکنم کاربر نیما هم با خانومشون در این سایت مشاوره میگرفتن،البته نام کاربری خانومشون فرق میکرد.
با آرزوی نیکبختی برای شما و همسر محترمتان

- - - Updated - - -

درود
برادر گرامی من متوجه شدم همسر شما هم با نام کاربری شما در این سایت حضور دارن و میخوان مشاوره بگیرن؛
نکته:
لطفا راهنمایی هایی ک هر دو دریافت میکنید در منزل ب روی هم نیارین و فقط در صورت صلاح دید اونها رو انجام بدین تا اثر مشاره ای سایت براتون لوس نشه.
(مثلا بهم نگین فلان کاربر از من دفاع کرد فلان کاربر حق رو ب من داد... و مسایل اینچنینی)
اگر اشتباه نکنم کاربر نیما هم با خانومشون در این سایت مشاوره میگرفتن،البته نام کاربری خانومشون فرق میکرد.
با آرزوی نیکبختی برای شما و همسر محترمتان

- - - Updated - - -

درود
برادر گرامی من متوجه شدم همسر شما هم با نام کاربری شما در این سایت حضور دارن و میخوان مشاوره بگیرن؛
نکته:
لطفا راهنمایی هایی ک هر دو دریافت میکنید در منزل ب روی هم نیارین و فقط در صورت صلاح دید اونها رو انجام بدین تا اثر مشاره ای سایت براتون لوس نشه.
(مثلا بهم نگین فلان کاربر از من دفاع کرد فلان کاربر حق رو ب من داد... و مسایل اینچنینی)
اگر اشتباه نکنم کاربر نیما هم با خانومشون در این سایت مشاوره میگرفتن،البته نام کاربری خانومشون فرق میکرد.
با آرزوی نیکبختی برای شما و همسر محترمتان