سلام
زمانى كه من ازدواج كردم پدرم به من جهيزيه ندادن البته مسئله مالى نبود منم حرفى نزدم، همسرمم از روز اول گفته بود انتظارى نداره. الان بعد چند سال دوست دارم به خانوادم بگم كه پول جهيزيم رو بدن. البته همسرم در جريان نيست.
نمى دونم چيطور بگم بهشون!
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
زمانى كه من ازدواج كردم پدرم به من جهيزيه ندادن البته مسئله مالى نبود منم حرفى نزدم، همسرمم از روز اول گفته بود انتظارى نداره. الان بعد چند سال دوست دارم به خانوادم بگم كه پول جهيزيم رو بدن. البته همسرم در جريان نيست.
نمى دونم چيطور بگم بهشون!
يعني حتي حرفي درمورد جهيزيه و وظيفه پدرتون در قبال اين قضيه اون موقع پيش نيومد؟
علتش از ديد پدر و مادرتون در اين مورد چي بود؟
چند ساله ازدواج كرديد؟
رسم و رسوم خاصي در اين باره داريد؟
خواهر ديگه ايي هم داريد كه ازدواج كرده باشن؟
گيسو جان اون موقع كه ازدواج كردم قرار بود بيام خارج از كشور و نمى دونستم مى مونم يا نه ، زياد بحث جهيزيه نشد منم خجالت مى كشيدم حرف پولش رو بزنم . يه بار مامانم گفتن كه وقتى برگشتين و رفتين خونتون برات ميگيريم(همسرم ايران خونه خريده بود). همسرمم گفته بود كه من توقع ندارم و نظرش اين بود كه درست نيست خانواده ها اينقدر تو خرج بيافتند. يه بار پدرم ازم پرسيدن كى نوبت دارين كه دلار دولتى بگيرين؟ مى خواستن پولشو بدن. گفتم شهريور ولى ديگه هيچ صحبتى نشد!
من الان به اين پول نياز دارم نه چند ساله ديگه تا اون موقع كه ديگه خودمون وضعمون روبراه ميشه. ولى روم نميشه بگم و همسرمم اگه بفهمه من حرفى زدم ناراحت ميشه. (البته زمانى كه مى خواستم بيام پدرم 5000$ بهم دادن و گفتن اين فقط يه هديه هست)
چند بار به پدرم گفتم مى خوايم همين جا بمونيم ولى باز حرفى از اون موضوع نزدن.
٣ ساله ازدواج كردم
بچه اولم ( خواهر و برادر متاهل ندارم )
تو خانواده ما معمولا اين جوريه كه چند تا چيز پسر داره و بقيه رو دختر داره و بودن كسايى كه كل جهيزيه رو خانواده دختر دادن.
ببین غزل جان با خواهر برادرات صمیمی نیستی یا کسی تو فامیل ؟
از طریق اونها به طوری که غیر مستقیم باشه مطلب گفت شه
- - - Updated - - -
ببین غزل جان با خواهر برادرات صمیمی نیستی یا کسی تو فامیل ؟
از طریق اونها به طوری که غیر مستقیم باشه مطلب گفت شه
گفتيد 5هزارتا به عنوان هديه بهتون دادن--فكر نميكنيد شايد بخوان اين مدلي و تيكه تيكه كمكتون كنن ؟
ميگيد همسرتون ناراحت ميشن--درسته وظيفه پدرتون بوده ولي شايد چون مدت3ساله از ازدواجتون گذشته همسرتون اين مسئله رو فراموش كرده و اگه بفهمن شما پاپيش گذاشتيد براي اين مسئله غرورشون خدشه دار بشه و براشون خوشايند نباشه.
ايا وضع مالي پدرتون مناسبه ؟
به نظرم شايد خوب نباشه بخواهيد اين موضوع رو به پدرتون گوشزد كنيد-اگر واقعا پدرتون موقعيت مالي مناسبي دارن و ميدونيد ميتونن كمكتون كنن بهتره موضوع رو از طريق مادرتون و غير مستقيم مطرح كنيد.
بهتر نیست هر وقت داری باهاشون (خانواده) حرف می زنی شروع کنی کمی از مشکلاتت بگی....
یه سوال:معمولا در قبال جهاز مرد باید خونه رو فراهم کنه الان در چه وضعیتی هستین ؟شما الان خارج زندگی می کنی؟
گيسو جون راستش اصلا نمى دونم چه تصميمى دارن، فكر نمى كنم بخوان خرد خرد بهم بدن چون در طول اين مدت ديگه هيچ پولى دريافت نكردم. همسرم حتى نمى خواست اون پول رو قبول كنه (شايدم تعارف ميكرده چون بالاخره قبول كرد و زنگ زد تشكر كرد)
در مورد وضع مالى پدرم اون موقع كه بد نبود ولى الان همش ميشنوم همه چيز گرون شده و ميگن همه چيز چند برابر شده، با اين اوصاف مطمئن نيستم الان توان ماليشون در چه حد هست. (پدر و مادرم هر دو شاغل هستن و خونه و ماشين دارن. پول اجاره مستجرمون هم هست)
من در مورد اين جور مسائل مالى راحت نيستم حتى با مادرم. اون موقع هم كه دختر خونه بودم به بابام نمى گفتم پول بهم بدين، خودشون ماهانه بهم پول ميدادن.
- - - Updated - - -
هانيه جون، من خيلى مشكلات مالى گفتم. از گرونى اينجا گفتم، از اين كه شهريه ام زياده، از اين كه دوست دارم يه ماشين بخريم، چند بار به شوخى گفتم دستام دراز شد بس كه پياده رفتم خريد! حتى با اين كه هنوز مطمئن نيستم بخوايم اينجا بمونيم ولى بارها گفتم مى خوايم بمونيم كه به اين اميد نباشن كه وقتى من برگشتم برام جهيزيه بخرن. ولى اصلا هيچى نميگن اون اولا گاهى ميگفتن اگه پول كم آوردين بگين براتون بفرستيم ولى الان ديگه اصلا!
بله، خارج از كشور هستم و اينجا مستجر هستيم.
حالا به نظرتون از چه راه ديگه اى مى تونم وارد بشم؟
خب شايد پدر و مادرتون در نظر دارن وقتي ساكن ايران شديد جهزيه براتون فراهم كنن
چون وقتي برگرديد خونه خيلي خالي به نظر خواهد رسيد و حتما پدر و مادرتون اين مسئله رو درك خواهند كرد
الان كه ساكن خارج هستيد احتمالا فرستادن جهيزيه رو ممكن نميدونن:58:
از طرفي شايد چون وضعيتتون رو بلا تكليف ديدن--كه نه اينوري نه اونوري
جهيزيه رو براتون دست و پا گير فرض كردن.
ولي اينكه بگيد قضيه پول جهيزيه رو يا نه....
بايد موقعيت خودتون و خانوادتون رو بسنجيد و تصميم بگيريد
ولي طرح اين مسئله طوري نباشه كه باعث دلخوري بشه
حالا قصد موندن در خارج رو داريد يا قراره به زودي برگرديد؟
يه مسئله ديگه كه فراموش كردم بگم اينه كه من مقدارى طلا و سكه پيش خانوادم دارم ولى نمى خوام به اونا دست بزنم دوست دارم يه سرمايه هر چند اندك، تو ايران داشته باشم. شايد فكر مى كنن من اگه پول لازم داشتم اونارو مى فروختم!
يه مشكل ديگه هم دارم. بيمه، ماهانه به همسرم پول ميده و مادر شوهرم وكيل همسرم هست كه اين پول رو بگيره. حالا متوجه شدم مادر شوهرم اين پول رو خرج مى كنه! و ازمون تشكر مى كنه. در صورتى كه ما خودمون خيلى بيشتر به اون پول نياز داريم. در موردش با همسرم صحبت كردم، ميگه حرفتو قبول دارم ولى روم نمى شه به مامانم بگم اينارو خرج نكن.
بيشتر از اين ناراحتم كه مادر شوهرم محتاج نيست و همه چى دارن و با وضعيت، وظيفه اى نداريم به كسى كمك كنيم.
منم اينجا تو شرايط سختى هستم هر چى مى خوام بخرم وقتى به پولش فكر ميكنم پشيمون مى شم. من الان جوونم و دوست دارم از زندگيم لذت ببرم. مى دونم كه اگه پول جهيزيه و پول بيمه همسرم بياد تو زندگيمون خيلى بهمون كمك ميشه. حداقل ميتونيم يه ماشين دست دوم بخريم.
در ضمن همسرم فول تايم دانشجو هست و كار نمى كنه و من پارت تايم هم درس ميخونم و هم كار ميكنم.
- - - Updated - - -
من چندين بار بهشون گفتم ميخوايم بمونيم كه ديگه فكر خريد جهيزيه نكنن و مثلا پيشنهاد بدن پولش رو بهت بديم. اخه ادم اول زندگى پول لازم داره كه زندگيشو بسازه. چند ساله ديگه اون پول كارايى الان رو نداره. تازه همين الانم بخوان همون پول رو به من بدن ارزشش يك سوم شده.
از نظر مالى دوست ندارم بهشون فشار بيارم ولى اون موقع كه ايران بودم (٣ سال پيش) مى تونستن پولش رو بهم بدن اما الان بعد اون همه گرونى ها خبر ندارم از پس پول جهيزيه من بر ميان يا نه
راستش نميدونم بمونيم يا نه همش بستگى به اين داره كه بعد اتمام درسمون مى تونيم كار مناسبى پيدا كنيم يا نه.
بعد درسمون خودمون ميريم سر كار مطمئنن وضعمون خيلى بهتر خواهد بود ديگه اون موقع جهيزيه بى مزه هست برام.
سلام غزل خانم، احتمالا هر دو خانواده فکر نمیکنند که شما نیاز داشته باشید و به همین خاطر ضرورتی برای دادن پولهایی که شما بهشون فکر میکنین احساس نمیکنند.
با روش های عادی بعید میدونم بدون دلخوری بتونین به چیزی که میخواین برسین. اگه واقعا از وضع مالی هر دو خانواده مطمئنی و میدونی که براشون مشکلی نداره میتونی از یک
دروغ مصلحتی کمک بگیری تا خودشون با اشتیاق بهتون پولها رو بدهند. مثلا وضع تون رو اونقدر بد نشون بدین که نیاز به چند برابر پولی داشته باشین که برای جهیزیه در نظر گرفتی
و همچنین نیاز ماهیانه ای خیلی بیشتر از پولی که از بیمه میگیرن. مثلا دزدی همه اموال تون رو برده! از کار بیکار شدی! از خونه بیرون تون کردند و توی یک
زیر زمین زندگی میکنین! مدتهاست این اتفاق براتون افتاده و هیچی نگفتین ولی دیگه الان خیلی بهتون فشار اومده، قرض زیادی توی این مدت کردین و
نزدیکه که شوهرتون رو بندازن زندان!... از اینجور چیزا. یه چیزی نزدیک به فیلم هندی.
نمیدونم این روش اصلن انسانی هست یا نه و اینکه جواب خواهد داد یا نه. ولی به نظر من با روشهای عادی حتما دلخور میشن ازتون.
توجيح جان ممنون از راهنماييت. من نمى تونم همچين دروغى بگم چون هم همسرم مطلع ميشه و هم اينكه وجدانم قبول نميكنه كه با يه دروغ نگرانشون كنم. (البته واقعا مشكلات مالى برامون پيش اومد ولى همسرم بارها تاكيد كرده به كسى نگو)
فكر مى كنم با حرفايى كه تو اين مدت زديم بدونن تو چه وضعييتى هستيم. مادر شوهرم بارها ازمون خواسته بريم ايران ولى گفتيم پول بليط خيلى گرون ميشه و نداريم. گفتيم اجاره خيلى سنگينه. حتى بعضى وقتا پياده ميرم كه نخوام ٣$ پول بليط بدم. بعضى وسائل خونه رو دسته دوم گرفتيم. همه اينارو مى دونن ولى باز چيزى نميگن!!!
دوست ندارم هى بگم نداريم نداريم ولى اصلا متوجه نيستن!!
وضع مادر شوهرم به نظر مياد خوب باشه، دو تا خونه داره و دو تا حقوق ميگيره. چند ماه پيش برا برادر شوهرم آيفون 5 خريده الانم ميگه ماشين مى خواد. پارسالم بعضى وسائل زنگيشون رو مثل مبل و ميز ناهار خورى رو عوض كردن كه كلا يه 15 ميليونى شده. خوب كسى كه نداره كه از اين خرجا نمى كنه! نمى دونم چرا پول مارو هم خرج ميكنن!؟ اخه اين انصاف نيست ...
من خيلى با مادر شوهرم رودرواسى دارم و فقط مكالمات روزمره و احوال پرسى دارم خيلى زحمت كشيدم چندين بار اين ندارى هارو گنجوندم تو حرفام، اصلا نمى خوام خودم حرفى بزنم .
نمى دونم بدون دلخورى چطورى حقمون رو از خانواده هامون بگيريم.
- - - Updated - - -
توجيح جان ممنون از راهنماييت. من نمى تونم همچين دروغى بگم چون هم همسرم مطلع ميشه و هم اينكه وجدانم قبول نميكنه كه با يه دروغ نگرانشون كنم. (البته واقعا مشكلات مالى برامون پيش اومد ولى همسرم بارها تاكيد كرده به كسى نگو)
فكر مى كنم با حرفايى كه تو اين مدت زديم بدونن تو چه وضعييتى هستيم. مادر شوهرم بارها ازمون خواسته بريم ايران ولى گفتيم پول بليط خيلى گرون ميشه و نداريم. گفتيم اجاره خيلى سنگينه. حتى بعضى وقتا پياده ميرم كه نخوام ٣$ پول بليط بدم. بعضى وسائل خونه رو دسته دوم گرفتيم. همه اينارو مى دونن ولى باز چيزى نميگن!!!
دوست ندارم هى بگم نداريم نداريم ولى اصلا متوجه نيستن!!
وضع مادر شوهرم به نظر مياد خوب باشه، دو تا خونه داره و دو تا حقوق ميگيره. چند ماه پيش برا برادر شوهرم آيفون 5 خريده الانم ميگه ماشين مى خواد. پارسالم بعضى وسائل زنگيشون رو مثل مبل و ميز ناهار خورى رو عوض كردن كه كلا يه 15 ميليونى شده. خوب كسى كه نداره كه از اين خرجا نمى كنه! نمى دونم چرا پول مارو هم خرج ميكنن!؟ اخه اين انصاف نيست ...
من خيلى با مادر شوهرم رودرواسى دارم و فقط مكالمات روزمره و احوال پرسى دارم خيلى زحمت كشيدم چندين بار اين ندارى هارو گنجوندم تو حرفام، اصلا نمى خوام خودم حرفى بزنم .
نمى دونم بدون دلخورى چطورى حقمون رو از خانواده هامون بگيريم.
سلام غزل جان هر چی مطالب رو خوندم به این نتیجه رسیدم که رک بگی بهشون که کمک مالی نیاز داری و اگه میشه مقداری کمک کنن و این رو به حساب جهیزیه بزارن و یه چیزی یادت باشه مجبوری به شوهرت بگی که اینا پول رو واسه جهیزیه می فرستن که اگه احیانا باز برگشتید ایران اون توقع نکنه
ببین شما که همسرت و خودت بعد اتمام درس وضعت خوب میشه خوب با این کم رویی الانت مقابله کن و به خانوادت بگو و وقتی وضعنت خوب شد به خانوادت به بهانه ای کمک کن
ببین من خودم رو جای شما گداشتم و دیدم که این وضعیتی که شما توش گیر افتادی و مشکلات رو به خونوادت می گی اونها نه تنها به این فکر نمی افتن که به شما کمک کنن بلکه به این فکر می کنن که وظیفه خوانواده همسرتون که شما رو از لحاظ مالی تامین کنن
من نطرم این است که به همسرت همخیلی جدی بگی که از مادرش پولش رو بخواد ولی یادتون نره که این تلخی این صحبتها رو با جبران زمانی که وضعتون خوب شد جبران کنی
ببین زمان جنگ وقتی پدر مادر من شرایطی شبیه شما داشتن مادر پدرم تو خونه بزرگی می نشست که ارث فرزندانش بود و پدر مادر من بیکار شده بودند و مستاجر با بچه
پدرم رفت خیلی رک به مادرش گفت این خونه ارث پدری من هم هست و من الان نیاز دارم و با تلخی مادرش رو برو شد و اونجا رو نصف کردند و..................
ولی بعدا پدرم به جبران گدشته تمام زمین رو ساخت و یه خانه بزرگ به مادرش داد به اضافه یه آپارتمان که اجارش رو دریافت می کرد....
امیدوارم تونسته باشم حرفم رو درست بیان کنم
عرمت رو جزم کن و رک بگو ....
هانيه جون ممنون كه تاپيكم رو پيگيرى ميكنى. من دو بار با همسرم صحبت كردم، خودشم بدش نمى اد اما روش نميشه بگه. مخصوصا كه پدرش چند سال پيش فوت كرده و حتى عذاب وجدان داره كه چرا مادرش رو تنها گذاشته. فكر ميكنم با اين كمك ها مى خواد از عذاب وجدان خودش كم كنه. اما به نظرم نمياد كه مادر شوهرم واقعا نيازمند اين پول باشن.
براى صحبت با خانواده خودم يه چيزى به ذهنم رسيده كه نمى دونم تابلو هست يا نه
مثلا بگم يكى از دوستام عروسى كرده و مى خواد بياد خارج از كشور و... و اون وسطاى تعريف بگم كه بهش گفتم پول جهيزيت رو بگيرى بهتره، اينجا خيلى به دردت مى خوره.
هر چى فكر ميكنم مى بينم خيلى برام سخته رك بهشون بگم همش دنبال اينم كه غير مستقيم متوجه بشن.
راستى يه موضوعى به ذهنم رسيده كه دوست دارم نظرتون رو بدونم
خانواده من شام عقد رو دادن و اونا عروسى نگرفتن (فقط يه شام تو رستوران براى خداحافظى از همه). كادو عروسى پدر و مادرم هم ٣ برابر كادو مادر شوهرم بود. موقع اومدن بازم خانوادم بهم پول دادن (همون 5000$ تا) و مادر شوهرم پول بليط هامون رو حساب كرد. به اضافه دو تا حلقه ازدواج. اين تمام خرجى بوده كه خانواده هامون براى ما انجام دادن.
خانواده من يه مقدار بيشتر هزينه كردن، به نظرتون اين درسته كه بازم از خانوادم بخوام كمك كنن؟
غزل جان من که با دروغ اصلا مواق نیستم
من با رک گفتن موافقم که در کمال احترام باشه...من نظرم اینه که بشتر از این که به خانوادت فشار بیاری همسرت رو متقاعد کن که اون پول رو از مادرش طلب کنه ببین خیلی خوبه که شما حقت رو که جهیزیه است می خوای ولی با این کارت مانع مرد شدن همسرت می شی ببین اگه حتی همسرت موافق نباشه که شما پول رواز پدر مادرت قبول کنی و شما پول رو دریافت کنی و کمک زندگیت بشه همیشه باعث شدی که همسرت هر وقت به مشکل بر خورد دنبال یه راه نجاتی از طرف شما بگرده...هر چند که به ظاهر مخالف باشه
ببین این شرایظ کمک مالی خواستن از لحاظ سختی برای تقاضا کردن از والدین هم از طرف شما سخته هم از طرف همسرت ولی اونی که داره جوش می زنه شمایی اونی که اونجا داره پاره وقت کار می کنه شمایی....پس با تمام احترام باید بگم به خاطر حفظ زندگیت پیچ خواستت رو به سمت همسرت بچرخون و از اون یه مرد بساز...مطمین باش مادر همسرتون هم بی دلخوری پول رو خواهد داد.....اون ماجرایی هم که تعریف کردم در پست قبلی دقیقا پدرم در شرایطی خونه رو طلب کرد که پدرش رو از دست داده بود....
من اطرافم پر هستند از همسران مردهایی که حس مسیولیت بالایی داشتن و با این کار جلوی مرد شدن همسرشون رو گرفتن....
خودت هم که داری میگی خانوادت بیشتر مایه گذاشتن برات.....
بازم ممنون هانى جان. همسرم مرد مسئوليت پذيرى هست و دوست داره خودش از پس زندگيش بر بياد و از كسى حتى مادرشم كمك نگيره و تمام خرج سرويس طلا، سفره عقد، حلقه ،لباس، محضر، حتى طلا هايى كه برا كادو و نشونه برام مياورد و ... رو همسرم از پس اندازه خودش داده و مادرش فقط يه شام خداحافظى رو داد. حتى پول بليط رو هم همسرم از مادرش قرض گرفت كه يه هفته اى پس بده كه ديگه بعدش پس نگرفتن.
راستش از هر دو خانواده توقع دارم. پدر و مادر خودم بايد بدونن كه يه تازه عروس و داماد همون اول زندگى براى ساختن اشيانشون به پول نياز دارن نه بعد ٤-٥ سال كه ايا برگردم يا نه!!!
از مادر شوهرمم توقع دارم حداقل اگه كمكى نميكنه اين پولارو خرج نكنه! البته ديشب لجم گرفت از اين كه اين قدر خرج ميكنه برا برادر شوهرم و كمكى به ما نمى كنه.
ديشب داشتيم باهاشون حرف مى زديم ميگن اگه كسى از دوستاتون خواست بياد ايران بپرسين ببينين مى تونن يه لپ تاپ برا على بيارن؟
شوهرم : باشه، حالا چى مى خواد.
على: همون مك بوك پرو جديده ، حتما رتينا باشه.
شوهرم: مى دونى 2000$ و خورده اى هست؟!
مادر شوهرم: آره مادر،عيبى نداره. حالا بچم ذوق اونو داره، براش بگير.
من اصلا بغض گلومو گرفته بود، يادم افتاده بود به هفته پيش كه همسرم مريض شده بود و رفته بود تو داروخونه كه دواهاشو بگيره. بعدش همين طورى مونده بود شربت سينه اى رو كه بيمه كاور نكرده بود بگيره يا نه. اين يكى برا پول دواش شك داره اون يكى داره كلكسون اپل جمع ميكنه!!!
منم رفتم رو يه كاغذ نوشتم " اگه ميدونى وقت مناسبيه لطفا راجع به پولت صحبت كن"
اونم گفت: مامان راستى اگه ممكنه از اون پول بيمه هرچى اضافه مى مونه و لازم ندارين برامون پس انداز كنيد.
مامنش: باشه عزيزم سعى ميكنم.
من همش حس ميكنم مامانش سهم مارو هم داره برا برادر كوچيكه خرج ميكنه.
كلا طفلى شوهرم هيچ خرجى براى خانوادش نداشته از اول ابتدايى تا دكترا يك ريال خرج مدرسه و دانشگاه نكردن و همش دولتى بوده حتى يه ساعت كلاس خصوصى هم نرفته.
ولى اين اخرى از اول مدرسه غير انتفاعى بوده حالا هم دانشگاه ازاد پر توقع هم هست، همه چيزشم بايد برند درست و حسابى باشه الانم ماشين مى خواد، هيچ كيم نه نمى گه بهش!!!!!!
كارمم دوست ندارم وقتى اونجا اعصابم خرد ميشه همه اينا مياد تو ذهنم، دوست دارم بيام بيرون مى بينم ولى ميبينم پولشو لازم داريم.
خستم از بس فكر كردم و كارى از پيش نبردم.
غزل جان ممنون از این که نقدر واضح توضیح دادی حق با توست
والا دیگه چی بگم من که می گم همسرت یه تلفن بزنه به مادرش صرفا جهت تقاضای مالی و بگه اون دفعه همسرم کنارم بود نتونستم واضح توضیح بدم..................
ببین من میگم همسرت این بار خیلی رک مشکلش رو بگه....وقتی اون گفت باز فرجی نشد شما به خانوادت رک بگو...
ما که تو ایران زندگی می کنیم همیشه فکر می کنیم اونایی که خارجند و کار می کنن چون به پول همون کشور درامد دارند و بیمند مشکلاتشون هزار بار کمتر از مایی که اینجاییم و کسی به کمک اصلا فکر نمی کنه فقط این که رک بگید کارو حل می کنه تازه من باز پیشنهادم اینه که همسرتون فعلا کاری بکنه از طرفی با این تعاریفی که از همسرتون کردین احتمالا روش یه حساب دیگری دارند و بدون هیچ پیش داوری قبول می کنن...مشکل شما این که همسرتون تا حالا رو پای خودش بوده و دست رو کسی دراز نکرده و الان سخته براش...شاید اگه براش توضیح بدین که تو که همه جوره کمک مادرت بودی و بعدها هم دستت باز شد کمک خواهی کرد و.....اون رو منقاید کنید که مستقیم بگه من پول می خوام نه هیچ حرف دیگری....
من که دیگهچیزی به دهنم نمی رسه می خوای عنوان تایپک رو عوض کن ببین شاید افراد بیشتری نطرات دیگری داشته باشند...
خریدن وسایل دست دوم اصلا غیر عادی نیست، شما می خوای با استانداردهای ایران اونجا زندگی کنی؟ هر چیزی یک بهایی داره و این هم بهای مهاجرت هست.
به نظرم به جای ایده زدن در مورد اینکه چه طوری می تونی یه پولی از خانواده ات، بکنی! فکر کن بزرگ شدی، فکر کن مستقل شدی و باید بزرگ و مستقل و با پذیرفتن مسئولیت های خودت زندگی کنی.
ازشون توقع نداشته باش، فکر و ذهنت آزاد میشن و زندگی ت هم بهتر و راحت تر.
هانيه جون ممنونم كه با نظرات خوبت پيگير تاپيكم هستى و باهام همفكرى مى كنى.
دو موضوع هست كه باعث ميشه همسرم اين درخواست رو مستقيم و رك مطرح نكنه.
١- كلا به هيچ عنوان دوست نداره از كسى كمك مالى بگيره.
٢- اصلا احساس نمى كنه ما الان محتاج اون پول باشيم. در واقع بدش نمياد اون پول رو داشته باشه اما ضرورتى هم براى گفتنش احساس نمى كنه.
در اين كه اين پول حق ماست و بايد به طريقى بيان بشه شكى ندارم و با نظر شما هم موافقم كه اول همسرم رو راضى كنم چون اون پول حقوق قانونى همسرم هست. بايد از مورد ٢ شروع كنم و اول قانعش كنم وكه الان ضرورت داره اون پول باشه . رو اين بايد خيلى دقت كنم چون ديگه تصميم گرفتم بار اخر باشه و اگه موفق نشدم ديگه اصرار نكنم.
مرحله بعدى خانواده خودم هستن كه برام سخته. رك گفتن رو گذاشتم براى گزينه اخر و همچنان دوست دارم غير مستقيم متوجه بشن و خودشون پيشنهاد بدن كه پول جهيزيت رو بفرستيم.
مشكلم تو اين مرحله هست، راه هايى كه امتحان كردم جواب نداده.
- - - Updated - - -
تبريك ميگم به شما براى انتخاب هوشمندانه يوزرتون.
شما يا معنى پول كندن رو نمى دونين يا پست هارو درست نخوندين !!!
من اگه مى خواستم پولى از كسى بكنم، اول از ارث و ميراث شوهرم شروع ميكردم. هنوز بعد چند سال كه از فوت پدر شوهرم مى گذره ما يك كلمه راجع به ارثيه حرف نزديم.
الان مسئله وسائل دست دوم نيست . اون پول حقوق قانونى همسرمه كه فقط به خاطر وكالت نامه اى كه مادر شوهرم داره به ايشون ميدن.
جهيزيه منم كه خوده خانوادم گفتن وقتى اومدى برات مى خريم و اگه نمى آمدم اينجا همون موقع مى خريدن.
يه ذره بيشتر رو واژه هايى كه استفاده مى كنين فكر كنين
بله اين حقوق موقتى هست و تا وقتى كه همسرم دانشجو هست و كار نمى كنه بهش تعلق مى گيره. حالا اين چه ارتباطى به اصل موضوع داره؟ چون موقتىِ حق همسرم نيست و حق دارن خرجش كنن؟
مادر شوهر و برادر شوهرمم دارن اين حقوق رو مى گيرن و حتى اگه مادر شوهرم مستقيم سهم داداش كوچيكرو نده ولى مسلما داره براش خرجش مى كنه.
مبلغ اين پول قابل توجه هست مخصوصا كه چندين ساله اين حقوق رو داره و يك بارم به دست خودش نرسيده. اين قدرى هست كه اگه همش بياد تو زندگيمون هزينه شهريه منو تا پايان دوره تحصيلم تامين ميكنه و لازم نيست كار كنم و همه انرژيم رو صرف درسم مى كنم.
اگه مى دونستم مادر شوهرم واقعا نياز داره به اين پول اصلا حرفشم نمى زدم. ما حتى شرممون شد بخوايم حساب يارانه مون رو جدا كنيم. حالا يارانمون نوش جونشون ولى خوردن اين حقوقه ديگه بى انصافيه.
يه فكر ديگه به ذهنم رسيده، به نظرتون چطوره؟
به خانوادم بگم به پول طلاهام نياز دارم، بفروشينشون و پولشو برام بفرستين. شايد حرفى بزنن!
ولى اگه قبول كردن نمى دونم چطور كنسلش كنم!
امشب باز براى اخرين بار مى خوام در موردش با همسرم صحبت كنم اگه نكته اى به ذهنتون رسيد كه ممكنه مهم و تاثير گذار باشه لطفا بهم بگين.
ممنون:72:
-
سلام.
من همه ی پست ها رو نخوندم. شاید دوستان قبلا این رو گفته باشند.
ببخشید اگر حرفم تکراری شد.
فقط میخواستم بگم شما فعلا اصراری بر اینکه مادر شوهرتون پول بیمه رو به شما بدن نکنید.
به نظر من در مرحله اول یه تماس با مادرتون بگیرید و به جای اینکه در لفافه حرف بزنید، حرفتون رو به زبونی که هم نرم باشه هم اونها کاملا منظورتون رو متوجه بشن بگید.
مثلا بعد از سلام و احوالپرسی بگید : " راستی مامان جون...میخواستم یه چیزی رو هم بهتون بگم. راستش من و شوهر محترم یکم از نظر مالی در تنگنا قرار گرفته ایم. خب همونجوری که میدونید شوهر که فعلا کار نداره و منم یه کار نیمه وقت دارم...مامانیییییی...الان شما وضع و شرایط مالیتون در حدی هست که بتونید پولی رو که برای جهیزیه در نظر داشتید رو به حسابمون بریزید؟"
طلبکارانه هم نگید.
(البته من به شخصه فکر نمیکنم جهیزیه دادن وظیفه ای بر گردن پدر و مادر باشه. به نظر من اگر هم میدن دارن لطف میکنن نه اینکه وظیفشون باشه. به خاطر همین طلب کردنش یکم سخته.)
ولی به نظرم اگر در فرهنگ خانوادگی شما جهیزیه جزء وظیفه ی پدر و مادر محسوب میشه و حقی برای شما، پس واضح و مودبانه و خالی از طلبکاری خواستتون رو بیان کنید.
در ادامه اگر همسرتون هم با چنین بیان قاطع و واضحی با مادرشون صحبت کنند، نیجه خواهد داد. ولی من توصیه میکنم شما هی به شوهرتون خط ندید و هی تو گوشش نخونید که با مادرت صحبت کن و چرا پول ما رو خرج میکنه و ....
پو عزيز ممنونم از توصيه هات. رك گفتن رو گذاشتم براى اخرين راه حل. چون واقعا خيلى برام سخته من دخترى بودم كه از دبيرستان كلاس خصوصى درس مى دادم كه هميشه پس انداز داشته باشم. حتى به خانوادم نگفتم برام گوشى بگيرين. خودم رفتم وام گرفتم و قسطى گوشى خريدم.
پدرمم پول ميدادن و برامم خرج مى كردن ولى اصلا طلب پول نمى كردم. حالا كه ديگه متاهلم و قبول دارم كه به قول شما جهيزيه وظيفشون نيست. ولى بر اساس حرف خودشون مى خوام اگه هنوز قصد دارن بعدا برام بگيرن، همين حالا پولشو بهم بدن.
تو خانوادمون رسم و رسوم سفت و سختى وجود نداره. تو فاميلمونم همه مدلى بوده يا همرو پدر دختر داده يا نصف نصف بوده و يا عروس و داماد شاغل بودن و از پس اندازه خودشون خريدن. من بچه اولم و نمى دونم پدر مادرم چقدر به اين موضوع اهميت مى دن.
بعضى اوقات اينقدر به اين موضوع فكر كردم كه از دست خودم ناراحت مى شم كه چرا من نمى تونم راحت حرفمو بزنم، چرا نميتونيم جايى كه فكر مى كنيم حقمونه اون رو طلب كنيم؟
و اين همه وقت صرف پيدا كردن راه هاى غير مستقيم كردم!
خب رک گویی همراه با احترام، صراط مستقیم در خیلی از مسائله.
دیگران که علم غیب ندارن که بفهمن ما چمونه یا معنی مخفی پشت حرفامون چیه؟ پس بهتره رک اما با بیان مناسب و محترمانه گفت بعضی چیزا رو.
- - - Updated - - -
بیان غیر مستقیم در خیلی از موارد مثل اینه که لقمه رو دور سرمون بچرخونیم.
البته این نظر منه. و ممکنه کارشناسی نباشه.
بر خلاف تصور شما بخش عمده ای از اصل موضوع همین هست، شما به پولی طمع داری که اصلا به شوهرت تعلق نداره.
تا جایی که اطلاع دارم، طبق قانون، برای وارث دختر تا وقتی هست که ازدواج نکرده و برای وارث پسر تا وقتی هست که 25 سالش بشه. شوهر شما زیر 25 سال سن داره؟ برادر شوهرت هم اگر بالای 25 سال سن داره اون حقوق فقط متعلق به مادر شوهر و اگر خواهر مجردی داره هست.
در مورد جهیزیه ات هم 5000 دلاری که خانواده ات بهت دادن یعنی بین 15 تا 20 میلیون. در واقع بخش عمده ای از هزینه ی جهیزیه ی شما رو پرداخت کردن. ممکن هست به اسم هدیه داده باشن و بعدا اگر برگشتی اضافه بدن.
مجبور بودین وقتی که فاند شوهرت کافی نیست، برین؟! مسئول تصمیم های اشتباه شما دیگران هستن؟
و بدتر از همه، خیلی پر توقع هستی! خیلی!
دقت کردی کل فکر و ذکرت شده که کی داره چی می خره و کی چه موبایلی داره و چقدر خرج کرده؟! چه کسی چه مبلی خریده و چه وقتی؟ چقدر هزینه ش شده؟
این نگاه به گذشته مانع این میشه که فرصت هات رو ببینی، مثل کسی هستی که روی زمین خم شده و داره پول خرد جمع می کنه و نگاهش از مقابل و آینده منحرف شده.
- - - Updated - - -
شما خیلی اوضاعت خراب هست که فکر یارانه ای هستی که سالی 200 دلار میشه و احتمالا چند ماه دیگه کلا قطع.
غزل جان شما میتونی حتی نگی پول جهیزیه میتونی بگی یکم دست و بالمون تنگه میتونین یکم کمکمون کنین؟ تلفنی صحبت کردن خیلی خیلی راحت تر از حضوری هست ضمن اینکه مادرت حتما درکت خواهد کرد
سلام عزیزم :72::72:
هر راه غیر مستقیمی که انتخاب کنید ممکن است نتیجه ندهد .
اگر می خواهید چیزی بگویید بهتر است صریح بگویید.
اگر با خانواده تان صریح صحبت کنید و آن ها هم صریح جوابتان را بدهند به هرحال از این که در دلتان از همدیگر کمی ناراضی باشید بهتر است.
شاید اگر صریح بگویید آن ها هم دلیل صریحی بیاورند که متقاعدتان کند.
:43::43::43:
با سلام و احترام
اگر شما بر مبنای شرعی ازدواج کرده اید و مثلا مهریه مشخص کرده اید، باید بدانید که جهیزیه جزء نفقه محسوب می شود و نفقه بر عهده مرد هست.
البته اگر خانمی و خانواده خانمی خودشون برای کمک در این نفقه به داماد کمک کردند عالی هست. اما نباید اشتباها برای آن آقا یا دختر خانم حالت طلب کاری پیدا کند.
مسئله بعدی هم ایسنت. که طبق عرف هم شرایط زندگی ها مهم هست.
شما که اکنون سر زندگی خودتون رفتید ؛ عرف نیست که پس از تشکیل زندگی جدید به بهانه جهیزیه نگاه دختری به پولهای خانواده پدری اش باشد.
البته اگر پدر و مادر شما خودشون هر چقدر بخواهند کمک کنند عالی هست. اما این روش متوقعانه شما صحیح نیست.
مسئله بسیار مهم در رابطه با شماایسنت که:
اساسا شما نباید خود را گرفتار مسائل مالی بکنی. بهتر هست در حاشیه امن و ایمن مالی زندگی کنی. مخصوصا حالا که شوهرت این مساعدت را به شما دارد.
جناب مدير همدردى ممنون از جوابتون
موضوع جهيزيه رو از ديدگاه شرعى نمى دونستم اما در عرف شهر و خانوادمون معمولا جهيزيه و يا مقدارى از اون به عهده خانواده عروس هست. نمى دونم جوابتون فقط بر اساس پست اوله يا در جريان بقيه موضوع هم هستيد.
براى اطمينان كل موضوع رو به طر خلاصه مى نويسم.
٣ سال پيش ازدواج كردم و به همراه همسرم به خارج از كشور اومديم (ايران با هم زندگى نكرديم) خانوادم گفتن وقتى برگشتين برات جهيزيه مى خريم ولى من خجالت كشيدم بگم اگه قصد دارين بعدا جهيزيه بگيرين الان پولش رو بهم بدين بهتره. (تو خانوادمون چند نفر ديگه همين طورى اول زندگى رفتن خارج و دادن پول جهيزيه خارج از عرف نبود)
با توجه به اين كه من و همسرم هر دو دانشجو هستيم در خيلى موارد بايد صرفه جويى كنيم و من به صورت پاره وقت كار ميكنم. در حدى نيستيم كه در عذاب باشيم ولى خوب خيليم راحت نيستم (مثلا دوست داشتم مبل نو بگيريم كه مطمئن باشم تميزه چون خيلى ها حيوون خونگى دارن كه نشد يا هنوز خيلى وسائل رو نداريم مثل تخت).
اين موارد باعث شد كه من بر مبناى حرف خانوادم تصميم بگيرم ازشون بخوام به جاى چند ساله ديگه اين لطف رو زودتر در حق من انجام بدن.
حالا ممكنه بازم با توجه به توضيحات بالا نظرتون رو بدونم؟
يه پول ديگه هم هست كه به نظرم حق همسرم هست و دوست دارم اون رو براى زندگيون طلب كنه
پدر شوهرم فوت كردن و بيمه به همسرم و مادرش و برادر شوهرم حقوق جداگانه ميده. مادر شوهرم با وكالت نامه و گواهى اشتغال به تحصيل حقوق همسرم و مى گيره و استفاده ميكنن. با توجه به اين كه اوضاع مالى مادر شوهرم خوبه و فكر نمى كنم نيازى به اين پول داشته باشه. اين رو حق خودمون ميدونم كه اين پول رو طلب كنيم.
در ضمن اينو ميدونيم كه با حق الارث همسرم مى تونيم اينجا يه خونه بخريم كه ديگه مستاجر نباشيم اما باز يك كلمه هم در اين مورد حرفى نزديم. ممكنه نظرتون رو در مورد طلب كردن اين پول رو هم بفرمائيد.
با سپاس
غزل
چه باحال:310:
من نمیدونستم از نظر شرعی، جهیزیه جزء نفقه محسوب میشه. :310:
پس چرا بعضی آقایون و خانوادشون اینقدر سر جهیزیه به خانواده دختر فشار میارن و تازه میان از مارک وسایل و مدلش و ... هم ایراد میگیرن؟!!!!!:97:
با سلام و احترام
بله من با نگاه کلی که به موضوع شما داشتم ، پاسخ دادم.
جواب من دقیقا و با اصرار همان مورد قبل هست.
من متوجه هستم در عرف جهیزیه دختر با خانواده دختر هست. اما در همین عرف پس از عروسی دختری از خانواده اش طلب کاری جهیزیه ای که نگرفته است، را ندارد.
البته اگر پدرتان خودشان خواستند کاری انجام بدهند خوب هست. اما شما نباید مستقیم یا غیر مستقیم با کنایه و روشهای مختلف این احساس طلبکاری را به او انتقال دهید.
همچنین بحث پدر شوهر شما، صرفا به عهده شوهر شماست. و شما اجازه دخالت را ندارید. هم به لحاظ اینکه از نظر مالی ، مسائل گردن شوهر هست. و هم از نظر اخلاقی، مسائلی مالی خانواده آنها به عهده خودشان هست.
شوهر شما آنقدر بزرگوار هستند که مسائل مالی شما و خانواده اتان را در مورد جهیزیه نادیده گرفته اند و شما را تحریک به گرفتن جهیزیه نمی کنند. در حالیکه معمولا آقایون این اشتباه را می کنند.
این کمترین بزرگواری و کرامت هست که اجازه دهید شوهرت در این موردخودش هر تصمیمی مناسب می داند بگیرد. و شما باید ابراز بی نیازی کنید تا شوهرت احساس فشار نکند تا خدایی نکرده بد با خانواده اش ارتباط بگیرد.
می دانم شما تمایل زیادی دارید به خانواده ای که تشکیل داده ای از نظر مالی کمک کنی و وسایل خانواده و منزل را تهیه کنید. اما این هم اشتباه سوم شماست. یعنی همانطور که قبلا تاکید کردم. یک خانم مقامش مهمتر و اجل از اینست که بخواهد خودش را در سطوح اقتصادی پایین بکشد.
شما باید بهره مند از مسائل اقتصادی خانواده باشید. نه اینکه خودتان را درگیر آن کنید.
اگر یک خانمی حتی کار می کند و پول در می آورد، باید اینکار را با عشق انجام دهد و دوست داشته باشد. نه اینکه خود را به زحمت بیندازد و علیرغم میل باطنی خود را به سخت گیری در امور اقتصادی قرار دهد.
خلاصه اینکه:
- طلب کاری جهیزیه نکن.
- به مسائل مالی خانواده شوهرت کاری نداشته باش
- شان و مقام خود را حفظ کن و درگیر مسائل اقتصادی خانواده نشو
کرامت شما و بزگواری شما بیشتر با قناعت و بی نیازی و بزرگ منشی ،حفظ می شود و به این ترتییب هم ارزشتان نزد خودتان بالا می رود، هم نزد خانواده همسرت، هم نزد شوهرت. و در نهایت هم محبت همه اینها را داری ، حتی اگر کمی از نظر اقتصادی در تنگنا باشی.
اما طلبکاری جهیزیه ، دخالت در امور خانواده همسرت ، در مرحله اول آرامش خودت را به هم می ریزد و در مرحله بعد کرامتت نزد خانواده ها شکسته می شود و خدایی نکرده ممکن است همسرت هم از بزرگواری که نسبت به شما دارند کاسته شود.
باز هم تشكر مى كنم از وقتى كه براى اين تاپيك گذاشين.
توضيحاتتون كاملا منطقى و قانع كننده بود.
خوشحالم كه قبل از هر گونه اقدام جدى اين توضيحات رو خوندم.
با سپاس و ارزوى موفقيت براى شما و همه اعضاى همدردى
غزل
به همون دلیلی که خانمها و خانواده اشان سر مهریه به آقا فشار می آورند.
در واقع هم مهریه و هم جهیزیه و هم مسکن و هم بعد از آن خرج های اقتصادی منزل همه به عهده آقا بوده و وظیفه اوست.
در اسلام حتی خانمها بعد از ازدواج هم وظیفه ای در مورد کار کردن در خانه ندارند و می توانند اجرت دریافت کنند.
لذا فهم این موضوعات به خانواده ها کمک می کند که همدیگر را بیشتر درک کنند. و اجازه دهند آقا بر اساس توانایی که دارد میزان مهریه و میزان جهیزیه را تعیین کند چون باید بپردازد.
و اگر توانایی پسر در مورد مثلا جهیزه کم بود ، خانواده دختر از لطف به او کم کنند تا وسایل تهیه شود.
متاسفانه در جامعه ای که مهریه های چند صد سکه ای رسم می شود اصلا کاری ندارند که این مهریه جزء مسائل شرعی هست. و شرع در این مورد کم بودن مهریه را مورد تاکید قرار داده است.
مهریه ضمانت زندگی نیست.
انتخاب صحیح و شناخت دقیق و روشهای تحمل و سعه صدر و مدارا و نرمش روش زندگی هست. همانطور که ما به غزل زندگی توصیه کردیم که با مدارا زندگی را شیرین کنند.
اما امروز حتی مهریه های چند صد سکه ای مانع از آمار روز افزون طلاق نشده است.
چرا که انتخاب همسر با دوستی های احساسی اشتباه گرفته می شود.
و پس از ازدواج
لذت طلبی، زیاد طلبی ، راحت طلبی، آسایش و رفاه به اشتباه جای تحمل ، سعه صدر، آرامش و مهارتهای زندگی را گرفته است.
هم در آغاز باید ازدواج درست استارت بخورد
هم در ادامه باید درست اداره شود.
اما دختران و پسران که در دانشگاه فقط چند واحد تجربی، یا مهندسی یا سایر علوم را حفظ کرده اند، تصور می کنند می توانند از روی خواست دل هر طور که خواستند انتخاب کنند وهر طور که خواستند زندگی را پیش ببرند.
باید زندگی از روش صحیح اداره شود
(وای عجب دل پری داره این مدیر همدردی!!!!!!:54: )
جناب Rude
فقط خواستم جواب يه جملتون رو بدم، چون اصلا نمى تونم در مورد اظهار نظرهاى بى جا در مورد همسرم سكوت كنم.
ايشون بسيار مسئوليت پذيرو اينده نگر هستن و بى حساب و كتاب هم دست منو نگرفتن بيارن اينجا. نه تنها فاندشون كم نبود بلكه اسكالرشيپى داشتن كه شهريه رو هم ويو مى كرد و الانم تنها كسى هستن كه حقوقش بيش از دو برابر بقيه هم رشته هاش هست.
در ضمن پيشنهاد مى كنم يه تاپيك با موضوع زير باز كنيد:
" چگونه نظرات شخصيم را محترمانه بيان كنم؟ "
این که بدتر شد، شوهرت دوبرابر بقیه حقوق می گیره، شهریه هم نمیده، بعد شما نگاهت به سالی 200 دلار یارانه ای هست که میره به حساب مادرش؟!
اگر شهریه ش ویو نمیشد، یا حقوقش مثل بقیه بود می خواستی چه کار کنی؟
پس ایشون مشکلی نداره، همه ی مشکل شما و چشم و هم چشمی ها و حسادت هات هست، این خصوصیات معمولا هم درست شدنی نیستن و تا آخر عمر باید اون بدبخت رو زجر بدی. البته مقصر خودش هست، نتایج تصمیمات آدم به خودش بر می گرده.
---
من نظرات شخصیم رو متناسب با شنونده بیان می کنم، شاید حقت همین لحن باشه و حقیقت به همین تلخی که حس می کنی. :305:
ویرایش مدیر همدردی:
جناب Rude گرامی ، لطفا وقتی در مقام راهنما و مشاور و کمک کننده به تاپیک مراجعی سر می زنید دقت کافی در ادبیات خود داشته باشید.
بنده از دلسوزی و وقتی که برای کمک به همنوعانتان می گذارید سپاسگزارم لیکن اگر با مدارا و ملایمت و سخن نرم سخن نگویید نه اینکه اثری نمی گذارد بلکه اثر عکس می دهد.
لطفا تاپیک آفت های مشاوره را مجددا مطالعه فرمایید و توجه کنید که راهنما باید بر احساسات خود فائق آید تا کمک کند.
==========
بنده با توجه به نتیجه رسیدن مراجع، تاپیک را قفل می کنم.