علت گريز برخي از جوان ها از دين چيست ؟
این سوالی است که استاد حسین انصاریان به آن پاسخ گفته اند ، و دوست دارم در این مورد با همدیگر به بحث بپردازیم .
پاسخ حضرت استاد :
دين گريزي مخصوص جوانان نيست بلكه در همة اعصار و قرون دين گريزي در قشرهاي مختلف مردم بوده است دين گريزي معلول يك علت نيست بلكه علل گوناگوني دارد .
گاهي دين گريزي معلول جهل به دين است ، اگر انسان دين حقيقي را كه اسلام الهي است از طريق قرآن و اهل بيت بشناسد و خود هم خواهان خوشبختي دنيا و آخرت خود باشد از دين گريزي دست بر مي دارد . گاهي دين گريزي معلول عمل كرد خشن خانواده هاي دين دار در دين داري است ، خانواده هاي كه بد دين و ديندار بدي هستند سبب دين گريزي نسل خود مي باشند .
گاهي سبب دين گريزي عملكرد زشت متوليان دين و متوليان حكومتي است كه نام اسلام را يدك مي كشند . افراد ضعيف الاراده و نا آگاه وقتي عملكرد زشت متوليان دين و متوليان حكومت ديني را مي بينند دين گريز مي شوند . گاهي دين گريزي سببش دين هاي تحريف شده آسماني مانند آئين مسيحيت و يهوديت و عمل كرد اربابان كليسا و كنياست ، پوكي دين ساختگي نصرانيت و يهوديت و حاكميت خشن رابابان كليسا و كنيسا سبب دين گريزي ميليارد ها نفر در غرب بوده است .
و چه نيكوست اگر دين گريزان و به ويژه جوانان دين گريز به جاي اين كه معيار عدم پذيرش دين را خانواده خشن گرا ، يا متوليان منحرف دين ، يا متوليان منحرف حكومت ديني قرار دهند ، كتاب خدا قرآن مجيد و فرهنگ اهل بيت و روش دينداران واقعي و معتدل و مستقيم را معيار و ميزان براي پذيرفتن دين قرار دهند و از دين گريزي كه سبب خرابي دنيا و آخرت است بگريزند.
.......
RE: علت گريز برخي از جوان ها از دين چيست ؟
یکی از راه های دینداری و گرایش به دینداری بروز بودن ومطابقت داشتن دین و هم سرعت(همراه )بودن آن با نحوه ی زندگی و اطرافمونه.
که باید در نحوه ی دینداریه شیعه کاملا مشهود باشه
آخه در این فرقه انسان با توجه به حضور عالمان روزگارش قادر به بروز کردن و تطبیق دادن اعمال دینی و مذهبی (دینداریش) با زندگیه عادی و مدرن است
کاری که علی(ع) بعد از پیامبر در صدد انجامش بود .
شیعه فقط قبول امامت و خون خواهیه امام هامون نیست شیعه و مذهب تشیع یه روشه یه راهیه که ما باید با مطابقت دادنش با اون راه اصلی طی کنیم
اما....
حالا قضاوت با خدمون ...
چقدر عالمان ما روشنگر و رو به جلو بودن؟؟؟
اصلا چقدر ما وقت برای این مسائل حیاتی میگذاریم؟؟؟
راستی ...
علت دین گریزی چی بود؟
:)
RE: علت گريز برخي از جوان ها از دين چيست ؟
جناب لرد.حامد رود بر شما
چرا باید چنین پنداشت و پرا شما چنین می پندارید که همه افراد باید حتماً دیدندار باشند؟شاید من و شما و بسیارانی این گونه بیندیشیم،اما آیا این دلیل بر مطلق بودن دینداری است؟خیلی و خیلی بیشتر از ماها هستند که اصلاً دین را نمی پذیرند و جهان بینی و روش دیگری در زندگی دارند.
هیچ معیار و اندازه ای هم نیست که یکی را خوببداند و یکی را بد . . .البته در نظر ما دیگران بد هستند و گمراه و چه و چه ،اما این عقیده را تنها ما قبول داریم و نه همه دنیا . . .
در مورد جوانان نیز چون دین در حال حاضر چیزی جذاب نیست و با خیلی از خواستههای جوانان منافات دارد،لذا آنها براحتی از آن گذشته و زندگی مورد دلخواهشان را پی می گیرند.این پرسش شما و بویژه لحن بیان آن این مفهوم را می رساند که اگر کسی چون ما دیندار نباشد،پس او عادی نیست و زندگی عجیب و غریب یا بدی دارد؛در صورتیکه اصلاً این طور نیست که شما فکر می کنهید!خوب خیلی دین ندارند،همین.
در ضمن حواستان باشد که اگر همین دین اسلام و مذهب شیعه جعفری اثنی عشری را بخواهیم کامل عمل نموده و همهگان را بر طبق آن ب شکلی صددرصد بسنجیم،دایره مسلمانی در این اقلیم بسیار تنگ می شود.
حدیثی هست که اکنون یادم نیست از کدام امام همام (ع) است،اما در آن یکی از یاران امام در صحرای عرفه از وجود مبارک آن حضرت خواست که پرده ها را کنار بزنند و آن حضرت این کار را انجام دادند،آن فرد دید که همه یا اکثریت مردم به صورت جانورانی هستند . . . .و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
RE: علت گريز برخي از جوان ها از دين چيست ؟
آقای گرد آفرید
سلام
به خاطر علاقه و درگیریه بیش از حدم به این مسائل دوست دارم تو بحثتون شرکت کنم .
شما گفتید:در مورد جوانان نیز چون دین در حال حاضر چیزی جذاب نیست و با خیلی از خواستههای جوانان منافات دارد،لذا آنها براحتی از آن گذشته و زندگی مورد دلخواهشان را پی می گیرند
بحث فطری بودن پرستش بحث امروز و فردا یا دغدغه ی دانشمندان مسلمان غیر مسلمان نیست.
انسان از بدو بوجود اومدنش همیشه دغدغه ی پرستش داره و داشته .
لئورل.ماکس میلر و اسپنسر در قرون 17و18کسانی بودند که با تحقیق در قبایل باز مانده و دست نخورده ی بدوی (که نمایی کلی از انسان بدوی داشت)به تحقیق و تفحص نشستند که یکی از یافته هایشان مشترک بودن پرستش در همه ی جامعه ها البته با عناوین نتفاوت بوده.حالا دین ما هم یه شیوه و روش است که باید در خدمت ما و وسیله ای باشه برای پرستش .
دو سر انگشت بر دو چشم نه هیچ بینی جان من انصاف ده
بابا آخه جاده های فرعیی که در طول این دوران براش ساختن نباید باعث کم رنگ شدن اصل مطلب بشه
بهتره به این راحتی از مسئله ی دینداری عبور نکنیم
شما استناد میکنید به فلان حدیث از نمیدونم کدام امام شاید همام ...
دوست عزیز من همین فلان امام و حدیث فلان. باعث بوجود آمدن این حفره توی دینمون شده(من وقتی بحث دین میکنم منظورم اون وسیله ی رابط بین خالق و مخلوق نه مسائل جادو و جمبل و...).
یادم میاد با فرزند یکی از علما بخاطر مسائل کاری هم کلام و هم بحث شدم که بحث تحریف و دسکاریه احادیث ونقل قول ها شد که این دوستم میگفت بعضی از احادیث با شک و شبهه به راحتی در بین مردم رواج داره به اصول تبدیل شده.
یا در مورد یه زیارت نامه ی فوق العاده معروف میگفت تقریبا نصف اون به شدت تحریف شده و شبه داره ولی بخاطر بعضی مسائل به شدت بین مردم (یا مسلمین)رواج داره.
حالا شما خودت قضاوت کن واقعا بعضی از این قبیل احادیث امام همامی که هیچ سنخیتی با عقل (که یک مستند موکد در اسلام شناخته شده)و روح دین بزرگمان ندارد قابل استناد و باز گو کردن است.
RE: علت گريز برخي از جوان ها از دين چيست ؟
شايد عدهاي بسيار تعجب كنند كه دين را اولين علّت دينگريزي معرفي ميكنيم ولي واقع مطلب همين است اولين عامل دينگريزي را بايد از خود دين سراغ گرفت.
RE: علت گريز برخي از جوان ها از دين چيست ؟
اگر ديني كه در صدد بيان صحيح هرچيزي است و ميخواهد براي پيروانش جهانبيني صحيح و شيوة زيست درست را ياد دهد به بيان مطالبي كه عقل سليم از پذيرش آن ابا دارد بپردازد يا به تناقضگوئي دچار آيد كه بر خلاف كلمات ديگرش سخن گويد قطعاً چنين مطالبي را انسانهاي انديشمند نخواهند پذيرفت و شروع به پرسش و ايراد و اشكال خواهند كرد و در صورت قانع شدن از ديني اينچنين رويگردان خواهند گشت. نارسائي معارف چه از ذات دين برخاسته باشد و چه توسط ديگران برايش تحميل شده باشد همان اثر را خواهد داشت.
RE: علت گريز برخي از جوان ها از دين چيست ؟
اگر دين در دستورات خود بيش از اندازه و ظرفيّت انسان سختگيري كند، به حدّي كه عمل كردن همراه با مشقت و دشواريها باشد، سيل خستگان از كاروان دين، افتادن و خيزان در پس آن به چشم خواهد خورد و يا فوج فوج از دين خواهند گريخت.
RE: علت گريز برخي از جوان ها از دين چيست ؟
درود بر نیم خط ارجمند
بنده هم بر سرشتین بودن پرسندگی و از آنهم بالاتر خداجویی و خداخواهی ایمان دارم،اما بسیارانی خداوند بزرگ را آنگونه که دوست دارند،می جویند و می پرستند و به هیچ روی نمی توان این حس را در چهارچوبی ویژه در نظر داشت،چنانکه مسیحیان و روحانیون مسیحی همه شراب می نوشند و این در مراسم دینی آنها هم انجام می شود،ولی آنها هم خداجویند و خداپرست و اتفاقاً زندگی بسیار بهتر و لاجرم آخرت بهتری دارند.
اما ما چون آنها شراب می خورند،آنان را حرام خوار دانسته و جهنمی باید بشماریم،درست همانگونه که یک هندو ما را به سبب خوردن گوشت گاو نفرین کرده و مستوجب کیفر می داند.به همین آسانی.
پس باید ضمن احترام به باورهای هم،به نیروی گزینش انسانها و *جوانها*احترام گذارد.و اما درباره دینداری مردم،جناب نیم خط گرامی،فارغ از آن حدیث که تمنا دارم شما خود اگر بدین بحث علاقه مندید،درستی یا مکرر بودنش را از طریق همان عالم دینی پیگیری نمایید که به نتایج ناخواسته ای خواهید رسید،خود بهتر می دانید که اوضاع دینداری مردمان این دیار چگونه است.بهتر است در جامعه اندکی بچرخید،پرسشی کرده و آماری گرفته و پیش و بیش از آن به کمبودها،بی رحمی ها،ندانم کاری ها،نادانی ها،مشکلات خودساخته و . . . .که کل آنها زاییده و ساخته دست خود ماست،نگاهی دوباره بفرمایید.
جدای از همه آنها،در یک مصداق بارز دین گرزی جوانان، واکنش قهری و سلبی در برابر جوانان در پوشش و موسیقی را بنگرید که خود مشدّد دوری آنها از دین جاری و سوق دهنده به بی دینی است.
RE: علت گريز برخي از جوان ها از دين چيست ؟
سلام دوستان !
به نظر من؛ یکی از مهمترین عللی که باعث شده جوانان ما نسبت به دین بی میلی و بی رغبتی نشان دهند، معرفی ناصحیح و بد تعلیمات دینی به آنهاست و ندانستن اینکه چگونه انها را باید به سوی دین، جذب کرد.
یکی از سؤالات مهم در شیوه تربیت، هدایت و راهنمایی جوانان و جذب آنان به سوی ارزشهای دینی این است که آیا در جذب و هدایت آنان بر اصول "عقلی و استدلالی" باید تکیه نمود یا مبنای کار و فعالیت را "فطرت" و درون انسان قرار داد و با تسخیر دل و درون آنان و بیدار ساختن استعدادهای خدادادیشان آنان را به سوی اخلاق و عرفان سوق داد یا مبنای فعالیت را رفتارهای شرعی و مناسکی قرار دهیم که در این صورت عرصه کار احکام شرعی و توضیح المسایل میشود، یا مدار و محور کار تربیت و جذب جوانان به سوی دین را، عواطف و احساسات جوانان قرار دهیم؟
همه میدانیم که جوانان از جنبههای گوناگون: فردی خانوادگی و جنسی، احوال متنوع روانی و کثرت طلبیهای مادی و معنوی دارند.
یکی از اندیشمندان در امر تربیت میگوید: "جوانها مثل دانههای چوب کبریت نیستند که همه یک اندازه و یک شکل باشند و بشود آن ها را قالبی در قوطِیهای همشکل بسته بندی یا دسته بندی کرد. هر آدمی برای خودش عالمی است"(1)
بنابر این نمیشود یک نسخه کلی برای همه جوانان یا نوجوانان نوشت.
به بیان دیگر: در امر تربیت و جذاب و هدایت جوانان یا نوجوانان باید از همه عناصر و شیوه ها بهره جست، هم از عقل استفاده کرد ، هم از نقل و حدیث و روایت، هم از اخلاق و عرفان، نیز احساسات و عواطف درونی باید بهره جست، چنان که به بیان احکام شرعی و مناسک عبادی پرداخت، لیکن میزان استفاده از هر یک از این عناصر بر حسب سن و دوره و مایههای اولیه تربیتی و حتی خصوصیات شخصی و فردی متفاوت است. نمیتوانیم در صدد بهره وری از این عناصر را در دور? ابتدایی یا دور? راهنمایی یا متوسط و بالاتر را یکسان بگیریم.
تبیین اهداف دین و نقش آن در زندگی
بدون توجه به جنبههای گوناگون جوانان و نوجوانان و اصول مهمی که در مقدمه پاسخ ذکر کردیم، امر تربیت و جذب نوجوانان یا جوانان به سوی ارزش های دینی به نتیجه نخواهد رسید.
نکته اساسی که باید به آن توجه داشت این است که دین نیاز به تبلیغ به مفهوم رایج امروزی ندارد، بلکه نیاز به معرفی صحیح دارد. امروزه تبلیغ برای جنس و کالایی مورد دارد که نمیتواند خودش را نشان دهد، از این رو پیش از آن که بگوییم دین اسلام جامع ترین، کامل ترین و نیکوترین دین ها است، باید بگوییم دین اسلام چیست و اهداف آن کدام است؟
چه نقشی در زندگی مادی و معنوی انسان دارد ؟اگر حقیقت دین و نقش آن در خوشبختی انسان و اصلاح معاش و معادش به درستی تبیین گردد، فطرت دین گرا و خدا جویی جوانان آن را به راحتی میپذیرند.
خوشایند سازی
پیامبر اکرم(ص) گروهی را به سرپرستی "معاذ بن جبل" جهت ابلاغ دین و تبیین معارف بلند آن به یمن اعزام فرمود، هنگام عزیمت آنان چند نکته را تذکر داد از جمله فرمود:
1 - تا میتوانید کار را برای مردم آسان کنید.دستور مسازید و تکالیف سختی بر مردم تحمیل نکنید که باعث اذیت و اضطراب خاطرشان شود.
2 - مردم را امیدوار کنید. از دین ناامید و مأیوس نسازید به مردم نوید و بشارت بدهید، در این صورت عزم و اراده گرایش و پیوستن به دین درآنان ایجاد میشود، و به کارهای نیک رغبت و علاقه پیدا میکند.
درک زبان، منطق و احساسات جوانان
بزرگترین مشکل رهبری نسل جوان، در نفهمیدن زبان و منطق او، احساسات ویژه و خواستههای واقعی و ادراکات خاص جوانی است، بنابر این برای پاسخگویی به نسل جوان و رهبری آنان به سوی دین و ارزشهای معنوی، ابتدا باید "آنان را شناخت" و احساسات پرشور جوانیشان را درک نمود. نقاط قوّت و مثبت روحیات اخلاق و عملکردهای آنان را دریافت، نیز جهات ضربه پذیری و منفی آنان را فهمید. روی نکات مثبت تکیه کرد و با دادن شخصیت وکرامت بر آنان، در دلشان نفوذ کرد.
شهید مطهری میگوید: ابتدا باید نسل جوان را بشناسیم. نسل جوان مزایا و عیبهایی دارد، زیرا این نسل یک نوع ادراکات و احساسات دارد که در گذشته نبود، از این جهت باید به او حق داد.در عین حال یک انحرافات فکری و اخلاقی نیز دارد و باید آنها را شناخت و چاره کرد.(2)
اجتناب از افراط و تفریط
در هدایت نسل جوان همان گونه که باید به سلیقهها و علاقههای آنان توجه کرد و امر رشد و تربیت آنان را با مقتضیات ذات و جوهرهشان هماهنگ ساخت، باید از ایجاد شخصیت کاذب و توقع بی جا پرهیز نمود.
یکی از مسئولان دستاندرکار امر تربیت میگوید: برخورد با نسل جوان باید بر اساس واقع بینی، منطق و به دور از افراط و تفریط باشد، نه برخورد تند و خشن و غیر منطقی و سرکوب احساسات آنها و نه برخوردهای غیر واقعی که هم? خواستههای جوانان را درست و بر حق بدانیم و در آنان رشد کاذب و توقع نابجا ایجاد کنیم، بلکه باید متناسب با ذات و جوهر? او و با استفاده از سلایق و علایق او، امر هدایت نسل جوان را دنبال کنیم."(3)
شیوه گفتگو و راهنمایی از منظر قرآن کریم:
قرآن کریم برای راهنمایی انسان و هدایت او به سوی ارزشهای دینی سه روش را متذکر میشود:
1 - برخوردها باید حکیمانه و پاسخ ها مستدل و منطقی و سازگار با حکمت باشد.
2 - دلسوزانه، همراه با رأفت و رحمت، و عشق و موعظ? حسنه باشد.
3 - گفتگو باید از جدال خصمانه و غرور و خودمحوری به دور باشد پرسش و پاسخها نیکو، منطقی و اقناع کننده و برای کشف حقیقت باشد.(4)
تبیین فلسفه احکام:
از نکاتی که در بیان احکام و مسایل شرعی برای جوانان لازم است، این است: تا آن جا که امکان دارد حکمت احکام و مناسک و تعالیم دینی تبیین و تشریح شود تا از روی آگاهی و بینش و بصیرت و با انگیزه قویتر به تعالیم دین روی آورند.
تبلیغ عملی از سوی الگوها:
زبان رفتار و زبان حال بسیار مؤثرتر از زبان گفتار است. عطش جوانان نسبت به مذهب در صورتی سیراب می شود که در جهت درست هدایت شود و صداقت و خلوص را در همه امور مشاهده کنند. جوانان تمام مسائل را زیر ذره بین انتقاد و موشکافی خود قرار میدهند و در اصول و بنیان های اعتقادی خود هیچ گونه تسامح و سهل انگاری را روا نمی دارند. اگر با ناهمخوانی و تضادی در گفتار و عمل مذهبی روبه رو شوند، به دو صورت واکنش نشان میدهند: یکی این که در اعتقاد خود سست شوند (و این در صورتی است که زمین? اعتقادی محکمی نداشته باشند) و دیگر این که صدای خود را به اعتراض بلند کنند و طالب جریان یافتن قوانین مذهبی در کلیه شئون و امور باشند.(5)
عدم هماهنگی میان گفتار و کردار، پندار و اندرز مربیان را بی اعتبار میکند. امام صادق(ع) میفرماید: "به وسیل? عمل خود راهنما و راهبر مردم به سوی فضیلتها شوید و تنها دعوتگر زبانی نباشید".(6)
به کارگیری روش های نو:
در حال حاضر با توجه به تغییرات پر شتابی که در عرصه فرهنگ و ادبیات مخاطبین به ویژه بین نسل جوان ایجاد شده، برای جذب جوانان باید ارائه پیامها را متناسب با شعور حاضر و کنونی تنظیم کرد.
نسل کهن، باید در بستر زمان حضور یابد و نیازهای نسل نو جامعه را همواره در نظر داشته باشد. امام علی(ع) بر زمان شناسی در ارائه پیام تأکید ورزیده و فرموده است: "فرزندانتان را به ادب خود مجبور نسازید که آنان پدیدههای زمان دیگر هستند".(7)
استاد مطهری میگوید: در هدایت و رهبری نسل قدیم که سطح فکرش پایین تر بود، ما احتیاج داشتیم به طرز خاص بیان و تبلیغ و یک جور کتابها که امروز آن طرز بیان و آن طور کتابها به درد نمیخورد.
باید و لازم است رفرم واصلاح عمیقی در این قسمتها به عمل آید. باید با منطق روز و زبان روز و افکار روز آشنا شد و از همان راه به هدایت و رهبری مردم پرداخت.(8)
استفاده از ابزارهای ارتباطی نوین نیز میتواند مؤثرباشد.
پی نوشت:
1 - حداد عادل، آسیب شناسی تربیتی دینی، ج 1، ص 75.
2 - مجله پیوند، شماره 260، ص 18.
3 - مجله پیوند، ش 260 ، 18.
4 - نحل (16) ، آیه 125.
5 - دکتر سید احمد احمدی، روان شناسی نوجوانان و جوانان، ص 62.
6 - سفینه البحار، ج 2، ص 278.
7 - شرح ابن ابی الحدید، ج 20، قصار 102.
8 - استاد مطهری، ده گفتار، ص 185
RE: علت گريز برخي از جوان ها از دين چيست ؟
دوستان بسیار جالب به ادامه می پردازند .
دین گریزی که توسط شما دوستان بیان شد ، همگی در نوع خودش قابل احترام و در عین حال باید بررسی شود و به چالش کشیده شود ؟
آیا کودکان امروزی ، مردان و زنان خواهند شد که این رسالت را به دیگر نسل ها منتقل کنند ؟ این هم می تواند بخشی از صحبت ما باشد .
والدینی که هیچ چیز برای گفتن به فرزند خویش ندارند ، چگونه می توانند بیاموزند فرزندانشان به فرزندانشان !!!!!
RE: علت گريز برخي از جوان ها از دين چيست ؟
از دیدن دوباره نوشته های علسرضا خرسند گشتم و بر ایشان درود می فرستم
نخست آنکه از آوردن منابع و مآخذ از سوی ایشان شاد شده و دوم آنکه مطالب ایشان به بحث *چگونگی را بطه با جوانان* ربط داشت که خود این بحث البته به بحث*دین گریزی جوانان* مرتبط است،ولی خود آن بحث نیست.
ایشان در لابلای سخنان خود،صحبت از بکارگیری خرد و استدلال کرده اند که بنده بیشتر از همه از بیان این امر بسیار خرسندم و متذکر می شوم که یک جوان بنابر فکر و گزینش خود توان انتخاب راه های دیگری را در زندگی دارد و از هیچ راهی نباید و نمی توان او را ملزم به گزینش راهی ویژه یا پذیرفتن مسلکی ویژه نمود.
لذا خرد حکم می کند تا ما راه خود را در کنار دیگر راه ها به منظر عمومی بگذاریم و گزینش را بر عهه جوان یا هر انسانی در هر سنی گذارده و روش،باور و منش خود را مطلق نینگاریم.انسانهایی که نیروی خرد دارند و از آن بهره برداری درست می کنند و از نظر ذهنی و تفکری تنبل نیستند،هیچگاه کورکورانه به روش نیاکان نمی روند و حق آزادی عقیده و گزینش راه زندگی را دارند،حال یا بر روش نیاکان می مانند یا روشی دیگر را در زندگی بر می گزینند.