نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان
من يه خواهر دارم كه در سن ازدواج هست، دوست همسرم به دنبال يه دختر خوب براى ازدواج ميگرده. با شناختى كه از دوست همسرم دارم مى دونم كه فرد مناسبى براى خواهرم ميتونه باشه. اما همسرم قبول نمى كنه كه معرفى كنه.
حالا سوالم اينجاست كه به نظرتون اصلا اين كار درسته؟ و اگه درسته چطور اين كارو انجام بدم؟
- - - Updated - - -
اينو اضافه كنم كه دوست همسرم فقط گفته دوست دارم ازدواج كنم و دارم دنبال يه دختر مناسب ميگردم (از همسرم مستقيم نخواسته كه كسى رو معرفى كنه).
چرا همسرتون نظرش منفی است؟
ميگن دوستم ازم مستقيم نخواسته كه من كسى رو معرفى كنم. دليل دومشون اينه كه راحت نيست خواهر خانمش رو به دوستش پيشنهاد بده.
سوم اينكه ميگن، دوست ندارم بعدها اگه مشكلى تو زندگى براشون پيش بياد پشت سرم حرفى باشه.
اصلا به همسرتون فشار نیارید بابت این گفتن این موضوع
بعدا برا خودتون درد سر میشه
و همیشه یه اتو دست همسرتون دارید که میگه منو مجبور کردی به این کار یا مثلا ممکنه فکر کنه خواهرتون را انداختید به پسره(متوجه میشید می خوام چی بگم؟)
در ضمن دلایل منطقی هم میگه
من یه پیشنهاد دارم
البته نمی دونم پیشنهادم درست هست یا نه
وقتی که دوست همسرتون حضور دارند یه جوری خواهرتون را بیارید خونتون که این اقا خواهر شما راببینه
البته یه وقت تابلو نکنید
این روش فکر کنم بهتر باشه
باباتون بیاد خونتون و یه چیزی براتون بیاره بعد شما بگین بابا باش اینجا -بشین -نرو - چرا عجله داری؟(تعارف) ولی بابای شما بگه( اسم خواهرتون ) تو ماشین تنهاست یا اسم + باید برسونمش کلاس دیرش میشه و اصلا لازم نیست خواهرتون بیاد تو و ایشون را ببینه فقط یه جوری برسونید که شما یه خواهر دارید شما و همسرتون خواهرتون را پیشنهاد ندهید
اگه این اقا متوجه بشه شما یه خواهر دارید اگه بخواد با خانواده شما وصلت کنه خودش اقدام میکنه یعنی با توجه به شناختی که از شما داره و از باجناق اینده اش( شوهر شما) خودش اقدام میکنه که خواهر تون را ببینه
خیلی سخته منظورم را تو نوشتن برسونم امیدوارم متوجه شده باشید چی می خوام بگم
به نظرم این طوری بهتره تا پیشنهاد مستقیم
سلام. اگه دلایل همسرتون فقط همینا باشه زیاد منطقی نیست چون هم خانواده شما و هم اون آقا پسر بعد از تحقیق و با آشنایی قبلی ازدواج خواهند کرد و نه چشم گوش بسته ولی این زمانی هست که به قول همسرتون دوستش ازش مستقیما سراغ یه دختری رو بگیره ولی اگر نمیخوان باید به نظرش احترام بذارید. راستشو بخواین خواهر منم به این صورت ازدواج کردند ولی بدون اینکه من از همسرم بخوام ایشون خواهرم رو به برادر دامادمون پیشنهاد داده بودند ولی با این تفاوت که اول برادرش به همسر من زنگ زده بودند و سراغ یه دختری رو از همسرم میگرفتند و همسر منم خواهر منو بهش پیشنهاد دادند.
پس به نظرم الان حق با همسرتون هست و شما زمانی میتونین این درخواست رو از همسرتون داشته باشین که دوستش راجع به ازدواج و دختری برای زندگی باهاش حرف بزنه
ممنون از پيشنهادت نازنين جون، متوجه منظورت شدم ولى مسئله اينجاست كه امكان به وجود آودن چنين موقعيتى اصلا وجود نداره. دوست همسرم هم همشهرى ما نيست و ارتباطش با همسرم فعلا فقط از طريق اسكايپ هست. در واقع من غير مستقيم نمى تونم كارى انجام بدم چون اصلا نمى بينم ايشون رو. دوست هم ندارم كارى كنم كه خواهرم كوچيك بشه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین2010
- - - Updated - - -
درسته كه اين فقط يه پيشنهاد هست و هر دو طرف خودشون بايد تحقيقاتشون رو انجام بدن و در نهايت هم خودشون تصميم بگيرن. اما اين وسط نقش همسرم خيلى پر رنگ هست چون هم دو طرف رو خوب ميشناسه، ميشه يكى از منابع مهم تحقيق دو طرف مخصوصا كه دوست همسرم همشهرى ما نيست پس تحقيقات مشكل تر ميشه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط kamr
مستقيم درخواست نكرده ولى مثلا به شوخى ميگه اگه رفتين ايران يه دختر خوب برام بيارين. به همسرم ميگم اين حرفا كه پيش مياد بهش بگو، ميگه اينا همش شوخيه اگه واقعا بخواد كه من كسى رو معرفى كنم، جدى ميپرسيد كسى رو سراغ ندارى؟
اين كه من دوست دارم اين پيشنهاد داده بشه براى اينه كه خواهرم يه شرايط خاصى داره كه مسير ازدواج رو براش سخت كرده و گزينه هاى ازدواجش خيلى محدودن اما من فكر ميكنم اين اقا مشكلى با اون شرايط نداشته باشه.
خیلی اصرار نکن عزیزم ، از راه دور چطوری مطمئنی انقدر بهش ؟
بزار هر چی خیر پیش میاد . همسرت راست میگه ، مستقیم ازش نخواستن که اونم خواهر خانمش رو معرفی کنه .
ولی همسرت میتونه از راه دوستی با شوخی بهش بگه چرا زن نمیگیری و ... از این حرفایی که آقایون به هم میزنن ، وقتی دوستشون گفتن که دنبال دختر خوب هستند ، بعد همسرتون میتونن خواهرتون رو معرفی کنن ، ازش تعریف کنن و از خانواده شما ...
به نظرم در این مورد به همسرتون اعتماد کنید و دیگه اصرار نکنید.. به هر حال شما به ایشون گفتید و همسرتون در ذهنش این مساله هست. پس اگر صلاح بدونه مطمئن باشید اقدام می کنه و پیشنهاد میده. تجربه به من میگه مردها شناختی که از دوستشون دارن رو برای همسرشون نمیگن. دوست همسرتون ممکنه مشکلاتی داشته باشه که همسرتون نخوان شما بدونید و براتون توضیح ندهند.
خودم كه كاملا ايشون رو نميشناسم ولى دوست دوران دانشجويى همسرم هست و الان نزديك شش سالى هست كه با هم دوستاى صميمى هستن. هم از همسرم خيلى تعريفشو شنيدم هم گاهى اوقات حرفاشو شنيدم. خيلى از معيارهاى خواهرم در ايشون هست.
اتفاقا هر موقع با هم حرف ميزنن اين بحث ازدواج پيش مياد. هميشه ميگه كاش قبل اومدنم ازدواج كرده بودم الانم از راه دور نمى تونم به كسى اعتماد كنم و دختر خوبى نميشناسم. به نظرم فرصتش پيش مياد ولى همسرم دوست نداره بگه.
البته همسرم اينم ميگه كه چون ميدونم اوضاع اقتصاديشون خوبه نمى خوام اين پيشنهاد باعث بشه كه فكرى در موردم كنه. در صورتى كه من ميدونم خواهرم فقط يه همسر معتقد در حد خودش ميخواد.
در واقع مشكل خواهرم هم اينجاست. خواهرم از نظر مذهبى خيلى با بقيه خانواده فرق داره كسى رو ميخواد كه از نظر اعتقادى در حد خودش باشه. اونى كه در حد خواهرم مذهبى باشه توقع داره خانوادشم (ما) در همون حد باشن كه ما نيستيم. اونيم كه به ما ميخوره و در حد خودمون هستن، خواهرم نميپسنده. براى همينم معمولا مراسم خواستگارى و اينا به جلسه سوم نميرسه. حالا من فكر ميكنم با توجه به شناخت همسرم ، دوستش در حد خواهرم مذهبى هست و با خانواده ما مشكلى نداشته باشه .
شايد حق با شما باشه و بهتره ديگه چيزى نگم اما دلمم ميسوزه برا خواهرم كه تو اين شرايط گير كرده.
سلام دوستان
دوست همسرم من و همسرم رو دعوت كرده. يه مدت بود كه دوست داشتم يه مسافرت برم. حالا همسرم ميگه يه يك هفته اى بريم مسافرت پيش همين دوستش.
حالا باز اين موضوع خواهرم دوباره اومده تو ذهنم كه اگه فرصتى پيش اومد، من مطرح كنم يا نه (البته ترجيح ميدم همسرم بگه)
در ضمن فكر نميكنم اگه غير مستقيم متوجه بشه من خواهرى دارم به عنوان يه گزينه تو ذهنش در نظر بگيره چون من و خواهرم خيلى با هم فرق داريم.
خانوم نينا عزيز من نميخام نظر دوستان رو رد كنم--ولي شما هم بايد بدونيد كه دين مبين اسلام نيز به ترويج ازدواج خيلي سفارش كردن--حتي مستقيم سفارش شده كه دوستان خود را به ازدواج هم در اوريد(يعني واسطه شويد)---شما توي حرفاتون صراحتا گفتيد كه چند سالي هست كه با هم در رابطه هستيد و خوب ميشناسه همسرتون اين اقا رو--يعني6سال براي شناختن يك فرد كافي نيست---و گفتيد كه خواهرتون و اين اقا رو مناسب هم ميدونيد--همسر شما براي معرفي نكردن3 دليل اوردن اينه كه مستقيم ازم نخواسته براش همسر انتخاب كنم خب اين اقا چطوري پس بگه؟همين كه گفتن دنبالش هستن يعني اگر پيشنهادي داشته باشيد من ميپذيرم--دوم اينكه گفتن راحت نيست خواهر خانومم رو معرفي كنم--ايشون قراره بگن من يك خواهر خانوم مناسب براي پيشنهاد به شما دارم قرار نيست كه خواهر خودشون رو معرفي كنن--و سوم كه گفتن ترس از مشكلي دارن كه ممكنه اتفاق بيوفته--كسي نميدونه و نگفته كه قراره در اينده چي پيش بياد شما نيمه پر ليوان رو ببينيد--(شما ميتونيد توي همين ديداري كه قراره اتفاق بيوفته از خواهرتون به صورت غير مستقيم صحبت كنيد و بعد همسرتون بهشون طوري بگن قضيه رو كه اره همچين موردي هم هست اگه مائل باشن خودشون پي گيري ميكنن)