چگونه فراموشش کنم؟..

سلام خیلی دلم گرفته بخاطر یک شکست..
ماجرا ازونجا شروع میشه که من عاشق دختر همسایمون میشم
من 20 سالمه و اون 15~16 موقعیت ازدواج نداشتم و ندارم تا دو سال دیگه..ولی بهش پیشنهاد دادم که برا خواستن میخوامش بار اول گفت نمیتونم تصمیم بگیرم و من ترجیح دادم صبر کنم 4 ماه گذشت گفتم پیش برم شاید فکراشو کرده باشه ولی ایندفه جوابی عجیب داد "نمیخوام با کسی باشم .. هیچکس " گذشت ..
با اینکه نا امید بودم ولی نمیتونستم فراموشش کنم و برای بار سوم بهش پیشنهاد دادم(از طریق داییش)
و ایندفه دردناک ترین جواب ممکن رو شنیدم " دلم نمیخوادش" ..
خیلی غصه خوردم ولی با خودم فکر کردم و نهایتا قاطعانه تصمیم گرفتم که فراموشش کنم ولی..نتونستم هنوز امیدوارم با هر بار دیدنش باز عاشقش میشم..
نمیدونم نمیدونم باید چیکار کنم..
پیش برم ،صبر کنم یا فراموش؟
پاپیش بذارم ارزشی داره؟
چگونه فراموشش کنم؟
چرا صبر کنم؟
یکی بگه چیکار کنم ...
منتظر جوابم خواهش میکنم اول درک بعدم راهنماییم کنین..

سلام
ایشون بهترین کارممکن روکرده اند
شماهم اگرایشان رومیخواهیدبه صورت رسمی به خواستگاری بروید وشرایط خودراتوضیح دهیدیاصبرکنیدتادوسال دیگر که شرایط شمابهترشدبه خواستگاری بروید ولی میتوانیددرحال حاضرنامزدکنیدویکی دوسال اینده عروسی بگیرید

- - - Updated - - -

منظورم ازبهترین کارممکن یعنی واردرابطه دوستی نشده اند چون دردوستی هااحساسات دخیل میشودونمیتوان درست تصمیم گرفت

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط roseflower

سلام
ایشون بهترین کارممکن روکرده اند
شماهم اگرایشان رومیخواهیدبه صورت رسمی به خواستگاری بروید وشرایط خودراتوضیح دهیدیاصبرکنیدتادوسال دیگر که شرایط شمابهترشدبه خواستگاری بروید ولی میتوانیددرحال حاضرنامزدکنیدویکی دوسال اینده عروسی بگیرید

- - - Updated - - -

منظورم ازبهترین کارممکن یعنی واردرابطه دوستی نشده اند چون دردوستی هااحساسات دخیل میشودونمیتوان درست تصمیم گرفت

---

من پیشنهاد دوستی ندادم بلکه میخواستم بدونم میخوادم یا نه ..منتظرم میمونه یا نه..فقط نمیخوام از دستش بدم بخاطر حجب و حیا و نجابتش ..

مگه میشه ادم بادیدن یکی روبخوادیادوست داشته باشه اول بایدشماروبشناسند باهاتون حرف بزنندبعدنظرشون رودرباره شمابگویند

شما به دختر 15 ساله پیشنهاد ازدواج یا دوستی دادی؟؟ (حتی ایشون به سن قانونی 18 سال هم نرسیده)
یک مقدار منطقی فکر کنی متوجه می شی که کارت اصلا درست نبوده.
اولا اون دختر خانم سن بسیار کمی داره و فعلا تمرکزش روی درسش و ادامه تحصیل هستش.
دوما اختلاف سنی 5 ساله شما با اون دختر خانم ان هم در دوران نوجوانی باعث میشه شما و اون خانم در دنیا هایی متفاوتی سیر کنین!
------------
اگر در فکر صرفا دوستی معمولی هستی، بهتر هستش کلا بی خیال شی. چون اینجور دوستی ها تبعات زیادی برای پسر ها و خصوصا دختر ها داره.
و با نظر گرفتن اینکه ایشون فقط 15 سالشه و شما هم 20 سال، فکر نمی کنم هیچ مشاور یا روان شناسی دوستی شما با اون دختر خانم رو تایید کنه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط amirmahmood

شما به دختر 15 ساله پیشنهاد ازدواج یا دوستی دادی؟؟ (حتی ایشون به سن قانونی 18 سال هم نرسیده)
یک مقدار منطقی فکر کنی متوجه می شی که کارت اصلا درست نبوده.
اولا اون دختر خانم سن بسیار کمی داره و فعلا تمرکزش روی درسش و ادامه تحصیل هستش.
دوما اختلاف سنی 5 ساله شما با اون دختر خانم ان هم در دوران نوجوانی باعث میشه شما و اون خانم در دنیا هایی متفاوتی سیر کنین!
------------
اگر در فکر صرفا دوستی معمولی هستی، بهتر هستش کلا بی خیال شی. چون اینجور دوستی ها تبعات زیادی برای پسر ها و خصوصا دختر ها داره.
و با نظر گرفتن اینکه ایشون فقط 15 سالشه و شما هم 20 سال، فکر نمی کنم هیچ مشاور یا روان شناسی دوستی شما با اون دختر خانم رو تایید کنه.

---

ن هدف من اصلا دوستی نیست و بهش گوش زد کردم که هیپگونه رابطه ای رو باهات خواهان نیستم فقط ..میخوامش چجور بگم ..دوستش دارم میخوام بهش برسم و از انتظار میخوام
از منطق حرف میزنی!
یه جوون 20 ساله عقلش بر احساسش غلبه میکنه مطمءن باش
مطلبم رو قشنگ نگرفتی ..

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط kambiz619

ن هدف من اصلا دوستی نیست و بهش گوش زد کردم که هیپگونه رابطه ای رو باهات خواهان نیستم فقط ..میخوامش چجور بگم ..دوستش دارم میخوام بهش برسم و از انتظار میخوام
از منطق حرف میزنی!
یه جوون 20 ساله عقلش بر احساسش غلبه میکنه مطمءن باش
مطلبم رو قشنگ نگرفتی ..

---

در ضمن تو جایی که من زندگی میکنم سن ازداج پایینه و نمیخوام ریسک کنم ..

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط kambiz619

یه جوون 20 ساله عقلش بر احساسش غلبه میکنه مطمءن باش

---

دوست خوبم ، همین حرفت نشون میده شما احساست به عقلت غلبه کرده !20 ساله بودن به هیچ عنوان نمیتونه دلیلی بر تصمیمات عقلانی گرفتن باشه ... این اصلا توجیه خوبی نیست ، مگر بخوای خودتو گول بزنی ، که بحثش جداست .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sobhan13

دوست خوبم ، همین حرفت نشون میده شما احساست به عقلت غلبه کرده !20 ساله بودن به هیچ عنوان نمیتونه دلیلی بر تصمیمات عقلانی گرفتن باشه ... این اصلا توجیه خوبی نیست ، مگر بخوای خودتو گول بزنی ، که بحثش جداست .

---

شما باز این جمله رو یاد من آوردین
هیچکس مرا درک نمیکند چون هیچکس جای من نیست
دوست عزیز اینطورم که شما فکر میکنید نیست من تو هیچکاری بدون فکر پیش نمیرم احساس چیز بدی نیست ولی من ازش پیروی نمیکنم
من نمیدونم چرا چیزی نشده حرف از منطق میاد وسط..کجای کار من غیر منطقی بوده..اینکه یه نفر رو دوست دارم یا اینکه میخوام بهش پیشنهاد بدم؟!! اگه از سنم ایراد میگیرید که گفتم که من الان قصد ازداج ندارم برادر من
بعدشم بازم گوشزد میکنم تو جایی که من زندگی میکنم سن ازدواج پایینه..

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط kambiz619

شما باز این جمله رو یاد من آوردین
هیچکس مرا درک نمیکند چون هیچکس جای من نیست
دوست عزیز اینطورم که شما فکر میکنید نیست من تو هیچکاری بدون فکر پیش نمیرم احساس چیز بدی نیست ولی من ازش پیروی نمیکنم
من نمیدونم چرا چیزی نشده حرف از منطق میاد وسط..کجای کار من غیر منطقی بوده..اینکه یه نفر رو دوست دارم یا اینکه میخوام بهش پیشنهاد بدم؟!! اگه از سنم ایراد میگیرید که گفتم که من الان قصد ازداج ندارم برادر من
بعدشم بازم گوشزد میکنم تو جایی که من زندگی میکنم سن ازدواج پایینه..

---

از کجا میدونی من که دارم این حرفو بهت میگم جای تو نبودم و درکت نمیکنم ؟
نه عاشق شدن ایرادی داره نه ازدواج و نه خاطرخواهی ، خیلی هم خوبه و شیرینه .
همین که فکر میکنی منطقی هستی و تلاشت بر اینه خیلی خوبه اما بدون آدما وقتی دلشون یه چیزی بخواد خیلی راحت واسه خودشون دلیل و منطق میارن و کارشون رو منطقی جلوه میدن تا احساس خوبی داشته باشن .

1- هم سن شما و هم سن دختر ، واسه همچین تصمیمی کمه .

2- بر فرض که در محل زندگی شما سن ازدواج طبق رسم و رسوم پایینه ! اگر اینطور هست و شما واقعا ایشون رو میخوای خب چرا به خانواده نمیگی و رسما نمیری خواستگاری تا تکلیفت معلوم بشه ؟

3- خودت میگی تا 2 سال دیگه امکان ازدواج نداری ! پس چرا میخوای احساسات یه دختر رو هم درگیر کنی وقتی شرایط نیست ؟ بعلاوه این دوسال فقط یک حدس و گمان هست و اصلا معلوم نیست 2 سال دیگه چی میشه !

4- شما که بازم کاره خودتو کردی و 3 بار پیشنهاد دادی ! ولی جواب نگرفتی ، پس دیگه تکلیفت معلومه ! این دختر یا واقعا علاقه ای به شما نداره یا اگرم داره حاضر به این مدل رابطه داشتن نیست ، و باید رسما اقدام کنی .

:18:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط kambiz619

شما باز این جمله رو یاد من آوردین
هیچکس مرا درک نمیکند چون هیچکس جای من نیست
دوست عزیز اینطورم که شما فکر میکنید نیست من تو هیچکاری بدون فکر پیش نمیرم احساس چیز بدی نیست ولی من ازش پیروی نمیکنم
من نمیدونم چرا چیزی نشده حرف از منطق میاد وسط..کجای کار من غیر منطقی بوده..اینکه یه نفر رو دوست دارم یا اینکه میخوام بهش پیشنهاد بدم؟!! اگه از سنم ایراد میگیرید که گفتم که من الان قصد ازداج ندارم برادر من
بعدشم بازم گوشزد میکنم تو جایی که من زندگی میکنم سن ازدواج پایینه..

---

من از دیدگاه خودم بهت گفتم.
وگرنه مشخص هستش که شما از روی احساسات و اشتیاق جوانی داری تصمیم می گیری و نظر میدی.
-------------
کسی شما رو درک نمی کنه؟! بخاطر این هستش که هیچ ادم بالغ و منطقی با یک دختر 15 ساله دوست نمیشه و برای همین در اون موقعیت نبوده و نمی تونه درکت کنه.
اختلاف سنی شما در دوران نوجوانی هستش و شاید نتونید با هم به درک متقابل برسید.
ضمنا یک دختر 15 ساله باید تمرکزش روی درس و ادامه تحصیل باشه. برای همین به فکر ازدواج یا دوستی نیست.
----------
فرض رو بر این بگیریم که شما با اون دختر خانم دوست شدی. چه اتفاقاتی ممکن هستش بعدش رخ بده:

1- خانم معمولا روی احساسات عمل کنن و طبیعتا دختر 15 ساله هم بسیار احساسی هستش. در این رابطه امکان داره اون دختر خانم ضربه عاطفی یا احساسی شدیدی بخوره که بعدا در زندگیش تاثیر گذار خواهد بود. از درسش تا ازدواجش. در اون شرایط هم ممکن هستش خانواده اش هم بهش فشار بیارن.

2- گفتی در شهر شما ظاهرا سن ازدواج پایین هستش.شما هم چون فعلا احساسات به عقلت حکم می کنه ، ممکن هستش وارد فاز عاطفی و احساسی با اون خانم بشی و بعدا خودت ضربه روحی و عاطفی بخوری. اون دختر خانم ممکن هستش با شخص دیگری اردواج کنه و شما می مونی و یک دل شکست خورده.( درمان یک ضربه روحی و عاطفی اصلا راحت نیست. ممکن هستش طرف تا سالها زندگیش تحت تاثیر اون شکست قرار بگیره و طبیعتا مانع پیشرفتش بشه)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sobhan13

از کجا میدونی من که دارم این حرفو بهت میگم جای تو نبودم و درکت نمیکنم ؟
نه عاشق شدن ایرادی داره نه ازدواج و نه خاطرخواهی ، خیلی هم خوبه و شیرینه .
همین که فکر میکنی منطقی هستی و تلاشت بر اینه خیلی خوبه اما بدون آدما وقتی دلشون یه چیزی بخواد خیلی راحت واسه خودشون دلیل و منطق میارن و کارشون رو منطقی جلوه میدن تا احساس خوبی داشته باشن .

1- هم سن شما و هم سن دختر ، واسه همچین تصمیمی کمه .

2- بر فرض که در محل زندگی شما سن ازدواج طبق رسم و رسوم پایینه ! اگر اینطور هست و شما واقعا ایشون رو میخوای خب چرا به خانواده نمیگی و رسما نمیری خواستگاری تا تکلیفت معلوم بشه ؟

3- خودت میگی تا 2 سال دیگه امکان ازدواج نداری ! پس چرا میخوای احساسات یه دختر رو هم درگیر کنی وقتی شرایط نیست ؟ بعلاوه این دوسال فقط یک حدس و گمان هست و اصلا معلوم نیست 2 سال دیگه چی میشه !

4- شما که بازم کاره خودتو کردی و 3 بار پیشنهاد دادی ! ولی جواب نگرفتی ، پس دیگه تکلیفت معلومه ! این دختر یا واقعا علاقه ای به شما نداره یا اگرم داره حاضر به این مدل رابطه داشتن نیست ، و باید رسما اقدام کنی .

:18:

---

1-دغدغه من قسمت اول پاراگراف دومته
2-تو قسمت سوم قشنگ جوابشو دادی
3-اینقدر بی سروپا نیستم که دو سال یه دختر رو سرکار بذارم و بعدشم زیرش بزنم
4-آره من تلاش خودمو کردم جا داره بگم که هدف اصلی من این بود که نشونش کنم.
در آخرم باید بگم که سوال اصلی من این بود چطور فراموشش کنم؟ ی بار دیگه بالا رو بخون متوجه میشی.

پسر خوب می خوام یه چیزی بهت بگم می دنونم قبول نمی کنی اما منم یه زمانی 15 16 ساله بودم اتفاقا پسر همسایمونم عاشق سینه چاک بنده:311: اونم همسن و سال تو بود شاید 1 یا 2 سال بزرگتر...هیچی دیگه ما دوستم شدیم با هم:311: بماند که اون بنده خدا هم فکرش ازدواج بود....خلاصه مگه یه دختر 15 16 ساله چقدر ازادی داره تمام رابطه ما شده بود چند تا نگاه عاشقانه زمانی که تنها از مدرسه بر می گشتم یا تنها تو کوچه منو می دید این نگاه ها ادامه دار شد تا من رفتم دانشگاه دیدم ای دل غافل :311: خلاصه معیارام کلا تغییر کرد دیگه اون پسر همسایه رو محلم نمیذاشتم! اون طفلکم بعد چند سال از اون محل رفتند و اون زمان فیس بوک میس بوک و موبایل نبود که ! دیگه خبری ازش ندارم... قصدم اینه که خدا نکرده منظور بچه ها این نیست که شما بی سر و پایی می خوای کسی و سر کار بزاری ..این خاصیت این سن و سال هست. خاصیت سن و سال بالاتر هم هست که معیارات عوض می شه و می خندی به عقل الانت....بعدم تو خاطرات همه دهه شصتیا رو که بگردی یه دختر/پسر همسایه همیشه وجود داشته:311: از بزرگ تر از خودت که بپرسی متوجه می شی.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط unknown girl

پسر خوب می خوام یه چیزی بهت بگم می دنونم قبول نمی کنی اما منم یه زمانی 15 16 ساله بودم اتفاقا پسر همسایمونم عاشق سینه چاک بنده:311: اونم همسن و سال تو بود شاید 1 یا 2 سال بزرگتر...هیچی دیگه ما دوستم شدیم با هم:311: بماند که اون بنده خدا هم فکرش ازدواج بود....خلاصه مگه یه دختر 15 16 ساله چقدر ازادی داره تمام رابطه ما شده بود چند تا نگاه عاشقانه زمانی که تنها از مدرسه بر می گشتم یا تنها تو کوچه منو می دید این نگاه ها ادامه دار شد تا من رفتم دانشگاه دیدم ای دل غافل :311: خلاصه معیارام کلا تغییر کرد دیگه اون پسر همسایه رو محلم نمیذاشتم! اون طفلکم بعد چند سال از اون محل رفتند و اون زمان فیس بوک میس بوک و موبایل نبود که ! دیگه خبری ازش ندارم... قصدم اینه که خدا نکرده منظور بچه ها این نیست که شما بی سر و پایی می خوای کسی و سر کار بزاری ..این خاصیت این سن و سال هست. خاصیت سن و سال بالاتر هم هست که معیارات عوض می شه و می خندی به عقل الانت....بعدم تو خاطرات همه دهه شصتیا رو که بگردی یه دختر/پسر همسایه همیشه وجود داشته:311: از بزرگ تر از خودت که بپرسی متوجه می شی.

---

داستان جالبی بود !
ولی درخور بنده نبود
ماجرا بچه بازی و هدف دختر بازی نیست غرق احساسات هم نیستم
من میخوام جدی وارد کار بشم اگه صلاح بدونم و بازم گوشزد میکنم میخوام نشونش کنم ولی ..
چی بگم تایپیکم رو بادقت بخونید خواهشن..

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط roseflower

مگه میشه ادم بادیدن یکی روبخوادیادوست داشته باشه اول بایدشماروبشناسند باهاتون حرف بزنندبعدنظرشون رودرباره شمابگویند

---

مگه همچین دختری هم هست؟! دخترای امروز کاملا ظاهرپسندن
شناخت و تحقیق ب چ دردشون میخوره!!
فقط ی ظاهر شفاف. !

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط kambiz619

مگه همچین دختری هم هست؟! دخترای امروز کاملا ظاهرپسندن
شناخت و تحقیق ب چ دردشون میخوره!!
فقط ی ظاهر شفاف. !

---

ظاهر در ازدواج اولویت های اخر هستش.
معمولا دختر های زیر 20 سال هنوز به بلوغ کامل عقلی و فکری نرسیدن و معیار هاشون هنوز کامل شکل نگرفته. برای همین تا فرد خوشتیپی می بینند زود دست پاشون رو گم می کنند.
ازدواج مسئله بسیار مهمی هستش و طرفین سالها می خواهند با هم زندگی کنن. معیار های بسیار مهم تری وجود داره که ظاهر اهمیتش کم میشه.
ضمنا ظاهر افراد در طول عمر شون افت می کنه و پیر تر میشه و معمولا طرفین وقتی مدت زیاد با هم زندگی می کنند ظاهر شون برای همدیگه تقریبا عادی میشه.
در ازدواج باید به شخصیت، اخلاق، تحصیلات، اعتقاد، تفاهم و مسائل اقتصادی توجه بسیار زیادی بشه.
چراکه اگر طرفین با هم تفاهم نداشته باشند و نتونند با اخلاق یکدیگر کنار بیان، تقریبا باقی عمر به سختی با هم زندگی می کنن و مشکلات بسیاری خواهند داشت.
دختری هم اگر به مسائل مهم ذکر شده توجه نکنه و فقط به ظاهر اهمیت بده، احتمال اینکه ازدواج ناموفق داشته بسیار زیاد هستش.