قبول کردن پیشنهاد خوابیدن پیش هم در دوران نامزدی بدون هیچ محرمیتی !!!

=====================================
دوستان عزیز یه سئوال برام پیش اومده !!!

اگه یه خانم ( مطلقه ) که عاشق و کشته مرده یه مرد شده -

و با همه شراییط ش م برای ازدواج کنار اومده --- بعد از 2 ماه آشنایی و بیرون رفتن

خانوادگی و با توجه به اینکه در شرایطی مثل :

1- وعده و وعیدهایی داده شده -- و قول ازدواج گذاشته شده !!

2- حلقه ها را هم خریدند !!

2- فردا قرار برند آزمایش خون و عدم اعتیاد !!

4- و در آخر قراره که 5 -6 روز دیگه هم عقد دائم کنند !!

حالا این خانوم بیاد و در این دوران نامزدی -- و در همین شب های اخیر --

(( به اصرار مرد که مثلا بهش بگه ما که چند روز دیگه کارمون تمام - عقد

میکنیم شب را همین جا بخواب -- دوست دارم پیش م بخوابی ))

در خانه پدری مرد که همه اهل خانه هم حضور دارند

این خانم قبول کنه که شب پیش نامزدش یا همان شوهر

آینده ش که قرار 5-6 روز دیگه باهاش ازدواج کنه بخوابه !!!!


این قبول کردن خوابیدن از طرف دختر چه معنی و مفهومی میتونه داشته باشه ؟؟؟؟

آیا این دختر - دختر بدی یه ؟؟؟

آیا کار این دختر اشتباه بوده ؟؟؟

آیا این دختر را میشه شهوت ران اسم گذاری کرد ؟؟؟؟

از زرنگ بازی خانم ؟؟؟

میخواد طرف را گیر بندازه و اسیر کنه ؟؟؟؟


یا واقعا طرف را دوست داره و نمیخواد طرف ش ناراحت بشه ؟؟؟؟


یا از دید دیگــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــه :

میشه گفت :

اگه این خانم آدم آب زیرکاهی بود -- خیلی راحت جانماز آب میکشید و میگفت نه !!

الا و بلا باید شب برم خونه خودمون ....

ما با هم نامحریم و .....

اول عقد کنیم بعد ..... !!!!

به نظر شما از چه بعدهایی میشه بهش نگاه کرد ؟؟؟؟

نظر شما چیه ؟؟؟؟

میشه گفت :

الا و بلا باید شب برم خونه خودمون ....

ما با هم نامحریم و .....

اول عقد کنیم بعد ..... !!!!

این درسته. چون من دوستی داشتم و هم پسره و هم رختره عاشق پیشه هم بودن و پسره همین درخواست در ازش کرد. نگو میخواد امتحانش کنه و از پاکیش مطمئن بشه. که متاسفانه با موافقت دختر با پسره برای هم بستر خوابی پسره قیدش رو زد. پس هشدار: احتیاط کن

خیلی راحت میتونید چند روز صبر کنید

نیازی یه این همه عجله نیست. هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


آیا کار این دختر اشتباه بوده ؟؟؟ البته که بله


آیا این دختر - دختر بدی یه ؟؟؟ نمیشه قضاوت کرد و گفت بد ولی میشه گفت کم عقل ( با عرض معذرت)


خانم ( مطلقه ): نباید الکی برای دیگران و اهل خونه سوء تفاهم ایجاد کنی

سلام اقای تنهایی ! باز شما رو می بینیم!

حالا من یه سوال دارم از شما: شما هدفتون از این سوال چیه؟ اگه هدفتون شناخته همون کیس سومتون هست( همون قبلیه ) پاسخ دوستان تماما تو تاپیک قبلی هست! می تونین همون جا بخونین!

نظر پدرتون چیه در این مورد؟ تجربه اثبات کرده شما نظر پدرتون براتون خ مهمه!

بعدش هم شما چرا این رفتار این خانم براتون سوال شده و تعجب کردین! این بنده خدا که از اول رفتارهای این شکلی داشتن!

در ایتدای امر ممنون بابت هشدارتون

درضمن خانم یا آقای kamr من مرد هستم و من به ایشون پیشنهاد دادم

=====================================

و اما چرا این دوست شما قیدش را زد ؟؟؟

به نظر من اشتباه کرده !!!

من شنیدم خانم ها اگه واقعا یکی را دوست داشته باشند ( البته به قصد ازدواج ) هر کاری برای

عشق شون میکنند !!!

=============================================

من چنین درخواستی را از ایشون کردم که البته ایشون اولش قبول نکرد و من خودم را زدم به در

ناراحتی !!

ولی بعدش دید که من ناراحت شدم قبول کرد ....

البته چنین اتفاقی نیوفتاد ولی من میخواستم ببینم که چرا ایشون قبول کرد ؟؟؟

ازش سئوال کردم چرا قبول کردی ؟؟؟؟

گفت :

من خیلی دوست دارم حاضرم برات هر کاری که بگی بکنم !!

1 - چون اگه قرار چند روز دیگه عقد کنیم

2- خانواده ت همه در خانه حضور دارند و هستند پس تنها نیستیم

3- با این شرط قبول میکنم که هیچ کاری به هم نداشته باشیم -- و فقط پیش هم باشیم

(( چون تا زمان محرمییت بینمون من به هیچ عنوان اجازه نزدیکی بهت نمیدم ))

4- من اگه چیزی بهم بود -- 2 ساله که مطلقه هستم و تنها میخوابم !!!

خوب این 3 شب م روی اون 2 سال

5- پس اگر خواهش یا پیشنهادت را پذیرفتم فقط به خاطر اینه که نمیخواستم رو حرف ت حرف بزنم

دلم نمیخواد ازم دلخور بشی .........

************************************************** *****

به نظر من شاید کارش از لحاظ عرفی و جامعه ای و حتی در نگاه خواهر - مادر و اهل خونه ما

درست نبوده !!

ولی به نظر من دلایلش برای قبول پیشنهاد از طرف من تقریبا مستحکم هست !!!!

================================================
خیلی راحت میتونست جا نماز آب بکشه .....

من نمونه بارز جانماز آب کشیدن را به عینه داشتم و دیدم .....

من با یه خانمی ازدواج کردم به مدت 15 روز که بعد از عقد رسمی مون فهمیدم

صیغه یه آقای 53 ساله ست و هنوز هم زمان صیغه ش باقی هست و اموده زن من شده !!!

یادم یه بار توی اون دوران آشنایی و به اطلاح شناخت ....

توی ماشین دستم خورد به دستش ....

نمیدونی چیکار کرد و چقدر ناراحت شد و گفت : خواهشن تا محرم نشدیم دست تون به من نخوره


که من خیس عرق شدم و گفتم ببخشید منظوری نداشتم !!!!



بعدش فهمیدم خانم صیغه ای بوده و داشته جلوی من فیلم بازی میکرده و جانماز آب میکشیده .....

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tanhaei

حالا این خانوم بیاد و در این دوران نامزدی -- و در همین شب های اخیر --

(( به اصرار مرد که مثلا بهش بگه ما که چند روز دیگه کارمون تمام - عقد

میکنیم شب را همین جا بخواب -- دوست دارم پیش م بخوابی ))

در خانه پدری مرد که همه اهل خانه هم حضور دارند

---

جناب tanhaee عزیز من نظر شخصیم رو بهتون میگم به عنوان یک زن

به نظر من این کار توهین به شعور خانوم ها میمونه ....

اینکه به درخواست و اصرار آقا که خانم شب در منزل مرد بمونه در چند روز قبل از عقد که برای امتحان کردن اون خانوم باشه این نهایت نامردی میتونه باشه

آقایون اگه میخواهند خانمی که باهاش قصد ازدواج دارن رو امتحان کنن میتونن قبل از اینکه قرار ازدواجشون قطعی شده باشه این کار رو بکنن بعد تو این زمونه دیگه امتحان کردن چه مفهومی داره وقتی این همه مشاوره قبل از ازدواج و ... هست

اگه هر مرد و زنی بخوان زندگیشون رو با شک و تردید شروع کنن اون زندگی سر نگیره خیلی بهتره .

حتما پس فردا هم این یه وسیله میشه واسه کوبوندن تو سر خانم که شب مونده اونجا قبل از ازدواج ///
من تو این جور مسائل شما آقایون رو نمیتونم درک کنم و برام سخته فهمیدنتون


چرا به زن به چشم یه ابزار نگاه میکنید ....

اون خانم اگه قبول نمیکردند، شما قطعا از راه احساس وارد میشدید و اینکه حتما شما رو دوست نداره و ... و ناراحت میشدید و خانوم ها هم اکثرا دلسوز و دل رحم .... اگه قبول هم کردند که شما یه تاپیک باز کردید و این خانوم رو به یه انسان هوس ران آب زیر کاه زرنگ و .... دیدید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مهرااد

سلام اقای تنهایی ! باز شما رو می بینیم!

حالا من یه سوال دارم از شما: شما هدفتون از این سوال چیه؟ اگه هدفتون شناخته همون کیس سومتون هست( همون قبلیه ) پاسخ دوستان تماما تو تاپیک قبلی هست! می تونین همون جا بخونین!

نظر پدرتون چیه در این مورد؟ تجربه اثبات کرده شما نظر پدرتون براتون خ مهمه!

بعدش هم شما چرا این رفتار این خانم براتون سوال شده و تعجب کردین! این بنده خدا که از اول رفتارهای این شکلی داشتن!

---

سلام مهرااد جان

بله دقیقا همون شخص هست !!!!

راستش من تا حدودی باهاش ادامه دادم و خیلی خیلی هم تحقیقات :

از محل فعلی -- خونه و محل زندگی سابق با همسرش --- محل کارش ----

صحبت مجدد به اتفاق خانواده با مادر شوهرش

و مهم تر اینکه یک نفر از طرف من با همسر سابق ش صحبت کرد و خوب مشکلی نبود و ایشون هم

ادعا کردند که بله اعتیاد ایشون موجب طلاق شده و هیچگونه بحث عدم تمکین و یا خیانت و مسائل

حاشیه ای دیگه ای بینشون نبوده ....

====================================

ولی خوب باز هم میخوام مسائل مشکوک را بگم - تا خدای نکرده مشگلی پیش نیاد !!!!

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط malakeh

چرا به زن به چشم یه ابزار نگاه میکنید ....

اون خانم اگه قبول نمیکردند، شما قطعا از راه احساس وارد میشدید و اینکه حتما شما رو دوست نداره و ... و ناراحت میشدید و خانوم ها هم اکثرا دلسوز و دل رحم .... اگه قبول هم کردند که شما یه تاپیک باز کردید و این خانوم رو به یه انسان هوس ران آب زیر کاه زرنگ و .... دیدید

---

خانم malekeh کاملا حق با شماست و اگر نوشته های بنده را دقیق خوانده باشید

من هم با شما هم نظر هستم

من خودمم عرض کردم ایشون خیلی راحت میتونست یک کلمه بگه : نه ...................

بعدم خیلی قشنگ فیلم بازی کنه و بگه :

تا عقد نکنیم دست مم نمیزارم بگیری چه برسه به خوابیدن ....

سلام
بهتر بود اول جنسیتتون رو مشخص میکردین

در ضمن باز روی حرفم هستم که اون خانومه کم عقلی کرده که به خاطر شما ( که البته فکر کنم خودتون آب زیرکاه و زرنگتر تشریف دارین) و بدست آوردن دل شما به درخواستتون جواب مثبت داده.
شما بهتره به جای کنکاش کردن اون خانوم فکر خودتون رو اصلاح کنید و ذهنتون رو از بهتون های الکی تو ذهنتون به خانوم شستشو بدین.

متاسفانه اون دوست کم عقل منم مثلا میخواست دل پسره رو بدست بیار نه اینکه هوس باز باشه که پسره بعد اینکه جواب ok گرفت و دختره رو کشوند خونش ازش جدا شد.

نمیدونید شما مردا با این زرنگیتون و دغل بازیتون چه به روز خانمها میارین؟؟

به قول خانم malakeh اگه قبول نمیکرد رو احساسش راه میرفتی الان هم که قبول کرده داری صد تا حرف پشت سرش میزنی.

معذرت میخوام اگه تند حرف زدم. ولی دلیل افکارتون رو درک نمیکنم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط kamr

در ضمن باز روی حرفم هستم که اون خانومه کم عقلی کرده که به خاطر شما ( که البته فکر کنم خودتون آب زیرکاه و زرنگتر تشریف دارین) و بدست آوردن دل شما به درخواستتون جواب مثبت داده.
شما بهتره به جای کنکاش کردن اون خانوم فکر خودتون رو اصلاح کنید و ذهنتون رو از بهتون های الکی تو ذهنتون به خانوم شستشو بدین.

---

خواهش میکنم شما :72: گفتید !!!!

راستش کم کم دارم به این نتیجه میرسم که ایراد از من هست و باید خودم را به یک روانشناس

نشون بدم !!!

شما درست حدس زدید دقیقا من با احساس ش بازی کردم --

ایشون گفت : نه !!!

خیلی هم اصرار کرد که نه من میرم خونه اینجوری درست نیست -- خانواده ت چه فکری میکنند !!!

ولی من خیلی اصرار کردم و حتی تیریپ قهر برداشتم --- گفتم تو از الان رو حرف من حرف میزنی

و .... را کشیدم پیش

ایشون م که خوب خیلی ابزار علاقه و دوست داشتن میکنه !!!

شاید به ناچار !!

شاید از روی تنهایی !!!

شاید پیش خودش گفته نکنه بخاطر همین موضوع قبول م نکنه

و یا مسائل و تفکرات دیگه ای که من ازش خبر ندارم ------ ایشون پیشنهاد بنده را قبول کرد !!!!

**********************************

واقعا نمیدونم چرا اینگونه شدم !!! :54:

من هم با چنین چیزی روبرو شدم. تو اوج احساسات و رومانتیک بودن و عشقولانگی نزدیک عقد که همه چی هم ok شده و فردا پس فردا هم زن و شوهر میشین، زمان مناسبی برای امتحان و سنجش و آزمون و ... نیست.
.
توی این موقعیت زن نمیتونه عاقلانه رفتار کنه. چون پر از احساسات و هیجان و اضطراب و ... است. و نیاز داره شما کمی عاقل تر باشی. تااون بتونه احساس آرامش کنه.

متاسفانه شما با این کارتون شاید باعث شدید که دید خانواده شما نسبت به این خانوم تغییر کنه و دیگه اون حس و احترام و عرج و قرب قبلی رو پیش خانواده شما نداشته باشه ....


به قول kamr شما خودتون آب زیرکاهانه عمل کردید نه اون بنده خدا


خانوم ها خیلی گناه دارن ها اگه بگن عاشق مرد مورد علاقه اشان هستند میگید داره فیلم بازی میکنه اگه ابراز علاقه و حرفهای عشقولانه بزنن میگین هوس بازه اگه حرفتون رو گوش کنن یه چیز دیگه میگید اگه نکنن باز یه حرفی واسش درست میکنن بعضی از شما آقایون

آقای عزیز اگه فردا هر حرفی از طرف خانواده شما پشت سر این خانم باشه گناهش به گردن شماست و خودتون باید جواب گو باشین.

مطمئننا اگه خانواده گفت این خانم کار خوبی نکردو شب موند حتی اگه شما هم بگین من خواستم خانواده ات میگه تو خواستی اون چرا قبول کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ببین الکی چه ماجرایی درست کردی؟

هیی بگو بابا بیچاره قبول نمیکرد من خودمو زدم به آبزیرکاهی و کم عقلی

آخه اینم شد راه امتحان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شاید از روی تنهایی !!! واقعا خیلی پررو تشریف دارین . اون بیچاره که گفته این 3 روز هم روی اون 2 سال . باز میگی تنهاییییییییییی
:97:

این خانم به خاطر ازدواج قبلی و اعتیاد همسرش به طور طبیعی دچار احساس ترس و ناامنی شده است حتی اگر ابراز نکند. و فشار طلاق را هم به آن اضافه کنید. آن وقت شما به جای اینکه به نامزدتان احساس امنیت بدهید ، از او حمایت کنید و به او ابراز عشق کنید این کار را کرده اید!!!!! با یک آدم آسیب دیده این بازی زشت را کرده اید؟:301:
بله آن خانم در ظاهر به خاطر دوست داشتن شما قبول کرده است اما بدانید نظرش به شما عوض شده است و حس نا امنی و اینکه یک شوهر دیگر که او را آزار دهد گیرش آمده ، به او دست داده است حتی اگر بروز ندهد. در یک کلام : شما با این کار هم اقتدار مردانه خود را پیش آن خانم خرد کردید و هم از خودتان تصویر یک آدم غیرقابل اعتماد و هوسران ارائه کرده اید و هم وجهه و آبروی خود را پیش این خانم برده اید.
با این شرایط انتظار دارید ازدواجتان موفق باشد؟
قبل از اینکه این کار بیشتر از این گره بخورد بروید و حقیقت را به خانم بگویید و از او معذرت خواهی کنید و بگویید دیگر این اشتباه را تکرار نمی کنید. اینکه فکر کند شما به او اعتماد نداشته اید بهتر از این است که شما را یک آدم هوسران و خودمحور تلقی کند و کنار شما حس ناامنی کند. :305:

وقتی خانمی به اقایی اعتمادبیش ازحدداشته باشدخواسته هایش رامیپذیرد ودلیل برهوسرانی یاهرچیزدیگرنیست

هروقت درفریب دادن کسی موفق شدی ؛
به این فکرنباش که اون چقدراحمقه؛
به این فکر کن که چقدربه تواعتمادداشته...!!!

من هم با نوپو موافقم هم با گل رز.
ممکنه خانوم شما هم هزارجور فکر کنه راجع به شما و کارتون. همونطور که شما هزارجور فکر کردین راجع به او.
.
فقط اینکه نمیخواد بری معذرت خواهی کنی یا توضیح بدی یا توضیح بخوای .... دیگه موضوع رو کش نده. فقط لطفن دیگه خانومت رو با قبلی و زندگی قبلی و مشکلات قبلی مقایسه نکن.
.
تو یه زندگی جدید رو شروع کردی. خانومت هم همینطور. پس باید سعی کنین همه چیز را از نو شروع کنین و ذهنتون رو از دغدغه های گذشته خالی کنین.
.
صریح باش. صادق باش. اعتماد کن و بذار اون هم باهات صداقت داشته باشه و بهت اعتماد کنه.

خیلی ممنون م که دوستان لطف دارند و بنده را راهنمایی میکنند :72:

الان حدود 2 ماه هست که بنده با این خانم در ارتباط هستم - و این خانم تقریبا هر شب به منزل مون

میبرش تا بیشتر از حال و هوا و روحی یاتش آگاه بشیم و اگه چیزی - جایی خبری هست

مثل همون صیغه ای یه توی این مدت رسوا بشه ....


تو این مدت همه اهل خانه حتی مادرم که هنوز کمی دلش پیش همسر اول من گیر است

( بخاطر بچه ) مادرم هم ایشون را پذیرفته و تایید میکنه !!!

میگه : دختر خیلی خوبی یه - -- من باهاش احساس راحتی میکنم - اصلا نه انگار که غریبه ست

اخلاقش خیلی خوبه --- به بچه میرسه --- خیلی هم ساده ست .

****************************************

ایشون شرایط زندگی خوبی داره ::::

در حال حاضر یک آپارتمان 6 دانگ داره که فعلا جهازش داخلش هست و داره با برادر 23 ساله ش

که مجرد زندگی میکنه . ( به دلیل اینکه تنها نباشه )

2- از لحاظ وضع مالی هم هی در حد خودش پول و طلا داره . ( اینجور که خودش میگه )

3- تا 20 روز پیش مغازه داشت که مغازه شم بست ( به دلیل کاسبی نشدن مغازه ش )

4- پدرو مادرش هم از نظر مالی ساپورت ش میکنند .

==================================

منم که الا ماشالله انواع و اقسام سنگ ها را بر سر راه این خانم انداختم و ایشون همه جوره قبول

کرده .

مثلا : میگه بریم حلقه ببینیم .

گفتم : من فعلا دستم خالی یه ( البته میخواستم ببینم چیکار میکنه )

ایشون میگه : حلقه را خودم میخرم - کسی هم چیزی نمیفهمه ...

================================================
باز گفت : میای بریم تلوزیون و ..... میز تلوزیون ببینیم

گفتم : والا فعلا دستم خالی یه نمی تونم 4- 5 میلیون هزینه کنم ( البته میخواستم ببینم چیکار میکنه )

میگه : مشکلی نیست اونا ام خودم میخرم
================================================
یه بهانه دیگه آوردم

گفتم من دستم خالی یه نمی تونم یه خونه برای زندگی رهن کنم و اجاره بدم !!!

میگه :

شما همه کار ها را اینقدر سخت میکنی !!!

اولا اگه دوست داشتی میریم تو آپارتمان خودم زندگی میکنم

دوما اگه نخواستی اونجا باشیم مهم نیست !!!!

من آپارتمانم را میدم رهن و کرایه و پول پیش ش را میگیریم و میدیم برای همون خونه ای

که میخوایم کرایه کنیم

================================================
ماشین م یکم سرو صدا میکرد و خراب شد !!! خلاصه 2 روزی تعمیرگاه موند .!!!!

زنگ زده بهم میگه : میخوای برم بانک 5 میلیون از حسابم بکشم بیرون ماشین ت را

عوض کنی ؟؟

گفتم : نه !!! چرا ؟؟؟

میگه : اولا دوست ندارم اذیت بشی !!!

دوما میخوام - اگه بچه ت به گوش زن اول ت میرسونه فکر نکنه بدبخت شدی --

بزار بفهمه وضعیتت داره بهتر هم میشه .

================================================
بهش میگم من میترسم مثل همسر اول م بهت خیانت کنی !!

میگه : اوولا من نان حلال خوردم

در ثانی اگه خواستی بهت نوشته کتبی و محضری میدم که اگه این کارا کردم بدون هیچ مشکل و

دادگاهی طلاق م بدی

================================================
تعداد سکه ها را هم گفتم : فقط 14 سکه و لا هیچ چیز دیگه

باز اینم قبول کرده .

================================================
بهانه بچه را در آوردم که میترسم با بچه م بد رفتاری بشه .

که اونم میبینیم خیلی بچه من دوست داره

================================================
راستش از چیزهایی که میترسم اینه که :

چرا ایشون اینقدر داره هه چیز را کوتاه میاد ؟؟؟

چرا باید حلقه و تلوزیون و ..... را همه را خودش بخره ؟؟؟

چرا باید آپارتمان خودش را بده رهن و کرایه تا با همون پول بریم و جای دیگه را رهن کنیم ؟؟؟

چرا مهریه را 14 تا سکه قبول کرد ؟؟؟

================================================

همه این سئوالاتم از خودش کردم

میگه : من تورا خیلی دوست دارم - برات حاضرم از جون م - از مال م

و حتی آبروم ( همون موضوع شب خونه ما بخوایه و دید همه بهش عوض بشه ) مایه بزارم


میگه : عزیزم چرا اینقدر میترسی !!!

2 ماه هم هست که با هم هستیم !!!


مهریه مم که سنگین نیست که بگی نقشه برای مال ت کشیدم !!!! همش 14 تا سکه ست .


خونه و باغ و زمین و چیزی هم که نداری که بگی برای اونا نقشه دارم ....


تحقیق تام که کردی ، که یوقت خدای نکرده زن بیخودی باشم و بخوام فقط شوهر داشته باشم


2 هفته پیش م که اومدید شهرستان مون و خانوادمم که از نزدیک دیدید

دیدید چقدر ساده هستند - نه اهل دود نه اهل خلاف یه خانواده معمولی و بی ریا

من هدف م فقط زندگی یه ---- هیچی دیگه ام نمیخوام .....!!!

=======================================

در صورتی که خبراشا دارم طبق حرف خاله م که ایشون را بهم معرفی کرد

گفت خاله : بعد تو 2-3 مورد دیگه بهش معرفی کردم که یکی شون خیلی آدم پول داری بود

ولی میگه بزار ببینم کارم با بچه خواهرت به کجا میرسه ---- من بچه خوارت را خیلی دوست دارم .

************************************************

فقط سئوال م اینه که چرا ایشون داره همه جوره کنار

میاد و توقع ش پایینه ?????

دوست داشتن ??

صداقت ???

خری یت ???
---------------------

خانم های محترم قصد بی ادبی ندارم

ولی به نظر شما زن ها

اینقدر .............. !!!؟؟؟ :43: :43:


یا این یه مورد اینجوری دراومده !!!!

آقاجون تو پاک قاطی کردی!!!!!!!!!!!!! شایدم حق داری. بدی دیدی. حالا وسواس فکری گرفتی.
.
.
ببین اون زن هر کاری کنه تو باز یه حرفی براش درمیاری. بیا و فکر کن خدا به خاطر بچه ی بی گناهت و به خاطر سختی هایی که کشیدی داره بهت یه هدیه ی عالی میده! برو خدا رو شکر کن و اینقدر این زن طفلکی رو که به اندازه کافی از یه مرد معتاد سختی کشیده بیشتر از این اذیت نکن!!!:81:
.

شما چه مشکلی دارید که انقدر این بنده خدا رو امتحان میکنید

فکرش رو بکنید یه زن تنها که در زندگی قبلیش شکست خورده و البته من اگه جای این خانوم بودم انقدر کوتاه نمیامدم ولی هر انسانی با دیگری زمین تا اسمان فرق داره

شما رو دیده از شما خوشش اومده (که من نمیدانم از چی شما خوشش اومده - جسارتا) حالا هر شرایطی که شما میزارید قبول میکنه

به قول خودتون از گفته های خانومتون شما که نه پول و منال آنچنانی دارین و نه ملک و املاک و باغ و ویلا و ... که این خانوم بخوان نقشه ای در سر داشته باشن

این خانوم به نظر من یا احساس درماندگی میکنه یا از تنهائی خسته است یا در جامعه بهش فشار میاد یا خیلی خیلی خیلی خیلی ساده است

ولی ازتون میخوام خواهش کنم اگه میخوای از سادگی این زن سوء استفاده کنی لطفا اصلا با ایشون ازدواج نکن

خودت با پول خودت خانه تهیه کن
خودت با پول خودت برایش حلقه بخر
خودت با پول خودت تلویزیون و... بخر

به دید پول و یه منبع مالی به این زن نگاه نکن بهش بگو پولی که داری واسه خودت نگه دار و پس انداز کن خیلی مشکلاتی که زن و شوهر ها در زندگی بهش بر میخورن مسئله مالی هست که که زن بیش از اندازه از خودش در زندگی مشترک خرج میکنه و این باعث وظیفه و عادت کردن مرد به این مسئله میشه خواهشا حالا که این خانوم به این مسئله واقف نیست شما روشنش کن و سوء استفاده نکن ازش

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط she

آقاجون تو پاک قاطی کردی!!!!!!!!!!!!! شایدم حق داری. بدی دیدی. حالا وسواس فکری گرفتی.

ببین اون زن هر کاری کنه تو باز یه حرفی براش درمیاری. بیا و فکر کن خدا به خاطر بچه ی بی گناهت و به خاطر سختی هایی که کشیدی داره بهت یه هدیه ی عالی میده! برو خدا رو شکر کن و اینقدر این زن طفلکی رو که به اندازه کافی از یه مرد معتاد سختی کشیده بیشتر از این اذیت نکن!!!:81:
.

---

اتفاقا خودش م میگه !!!

من نباید این حرف بزنم - ولی مطمعن باش اینبار دیگه خدا نگاهت کرده -- خدا آه ت را شنیده

که من را سر راه ت قرار داد !!!

منم میخندم و بهش میگم :

نه بابا جدی !!! خدا اینبار با سر نفرسته ام ته چاه :311:

=============================================

ولی خدایی ش قصد ازار و اذیت ش را ندارم -- ولی میترسم ....

تا که میگه بریم عقد کنیم انگار میخوام برم پای چوبه دار.....

میدونم فکرم اشتباه !!

ولی با خودم میگم : اونکه مذهبی بود - چادری بود - نماز شب ش ترک نمیشد صیغه ای دراومد

وای به حال این یکی دیگه ............

شما باید در مورد خودت دقت کنی و تجدید نظر روی رفتارتان داشته باشی

میشه از زبان این خانم هم گفت :
اگر آقایی که خواستگارت هست دو سه روز مونده به عقد اصرار می کنه بمون خونه ما و بدون محرمیت با من باش و ......

آیات قصد سوء استفاده نداره ؟

ِآیا قصد امتحان داره ؟

. هزار و یک سئوال دیگر .....

شما هم عشقولانگی ایشون را نسبت به خودتان را خوشت اومده ، هم بطور طبیعی این همه انعطاف و سازش نگرانت کرده .


قابل توجه همه خانمهایی که فکر می کنند اگر همه جوره با خواستگار یا کسی که می خواهند به عنوان همسر انتخاب کنند کنار بیایند و سازش نشون دهند و به اصطلاح کوتاه بیایند کار خوبی کرده اند . طبعیت مرد اینرا نمی پسنده . این نوع انعطافهای بیجا و منفعلانه زن را ضعیف نشان می دهد و مرد از زن ضعیف خوشش نمیاد .

آقای تنهایی بهتره تاپیک قبلی را دوباره مرور کتی و راهنمایی ها را بخوانی .

به هر دلیلی ایشان وابسته شما شده و داره منفعلانه رفتار میکنه تا شما را جذب کنه . دو حالات برای بعد از ازدواج شما میشه تصور کرد . یا ایشون از این انفعال در میاد و خود واقعیش میشه که هنوز شما نشاختید . یا اینکه همینگونه منفعل باقی میمونه که طبیعتاً شما در ادامه دچار مشکلاتی خواهی شد که از جمله آنها پرخاشکری هست به یکی از اشکال مختلفش ، یا از آویزون بودن ایشون دلزده می شوی و .....

بهتره با هم نزد مشاور بطور حضوری بروی و تمام سنگها را وابکنید و تمام این موارد را آنجا مطرح کرده در مورد شبهه هاتون به نتیجه برسید . البته قبلش خیلی جدی با خودتون کنار بیایید که میخواهید مجرد بمونید یا ازدواج کنید . چون پیداست خیلی هم تمایل به ازدواج ندارید و شاید یک زندگی همباشی یا صیغه ای را ترجیح می دهید . اگر این خانم چنین زندگی ای را با شمابپذیرید باز هم این شک ها براتون مطرح هست یا راحت می پذیرید ؟

یه بار یه روان شناسی تو تلویزیون می گفت:
در دوران آشنایی که عقد صورت نگرفته نه پیشنهاد رابطه داده می شود و نه پیشنهاد رابطه پذیرفته می شود.
من این جمله رو قاب کردم زدم به دیوار اتاقم.

من نمیفهمم چرااین خانم این همه منفعلانه رفتارمیکنند؟
چراهمه خواسته های شمارومیپذیرند؟
خیلی ازخانمهاازجای ایشون بودند مطمئناتاحالاهزارباربه شماجواب ردداده بودندولی این خانم چرااین همه اصرارمیکنند وچرادراین مدت کوتاه وابسته شماشده اندهمه اینهاجای سوال دارد
باورکنیداگرکوچکترین کم محلی به بنده بشه امکان نداره کوتاه بیام تافردابگن خودت خواستی شایدیکی دوبارزنگ بزنم تااحوالپرسی کنم ولی اگه ببینم تمایلی ازجانب طرف مقابلم وجودنداره عمرااصرارکنم
پس اقای تنهایی یه مشت نشانه یه خروارنیست همه خانمهامثل هم نیستند خانمهاهم مثل اقایون غروردارند ودرثانی اقایون بایدنازخانمهاروبکشند وتاجایی که میتونندبرای بدست اوردن دلشون شرطهاشون روقبول کنند
این خانم ازجمله استثناهاست
حالاچرااینگونه رفتارمیکنندالله اعلم

- - - Updated - - -

به نظرمن قبل ازعقدرسمی بهتره مشاوره حضوری بروید وچون ازمون میگیرندوازمونهامون هم دروغ سنج داره به راحتی میشه تشخیص دادکه ایااین خانم این همه منفعل هستند؟ایارفتارواقعی ایشون این چنین است؟ایاشمابدبین هستیدیاشده اید؟و....

سلام دوست عزیز

این خانم چون شهرستانی هستن و تو شهر کوچیک زندگی میکنن معلومه خیلی تو این 2 سال به خاطر حرف و نگاههای دیگران تو فشار بودن که با شما اینقدر راحت کنار میان و شرایطتون رو قبول می کنن

اولا من جای این خانم بودم که از همون اول که این پیشنهاد رو دادین جواب رد می دادم(الیته برای ازدواج با شما). مردی که بخواد همسر آیندش رو با این خواسته امتحان کنه به درد زندگی نمی خوره. اگر چند روز مونده به عقدتون این کارو واسه امتحان این خانم خواستید پس شما به این خانم اعتماد نداشتید که خواستید امتحانش کنید. اینجا این خانم هم مقصرن که این همه به خواسته هاتون بله می گن اونم قبل عقد با یه نفر. شان و متانت خانم باید طوری باشه که به خاطر به دست اوردن کسی زیر پای اون کس له نشه. به دست آوردن کسی به چه بهایی به بهای اینکه که به خواسته های طرف چشم چشم بگیم؟؟؟؟ شما به یه مشاور نیاز دارین و از این امتحانهام برا طرفتون نکنید خواهشا این خانم به شما جواب مثبت دادن بقیه به چشم یه آدم هوسران بهتون نگاه می کنن پس امتحان و آزمایشاتون هم بهتره عاقلانه و منطقی و طوری که در شان یه مرده باشه

البته بعضی آقایون هم خیلی خوب بلدند که خانمها رو در تله احساسی قرار دهند تا خانم بدون اینکه بخواهد منفعلانه رفتار می کند مگر یک خانم خیلی زرنگ باشد. من نمی دانم تیپ شخصیتی شما چیست چون شما از رفتار های این خانوم در تاپیک قبل هم می گفتید اما دقیق نمی گفتید که شما چه کردید که ایشون این عکس العمل رو نشون داد. به نظرم کمی هم از رفتارهای خودتون بگید. لازمه کمی بیشتر روی خودتون تمرکز کنید تا قضاوت نادرستی در مورد اون خانوم نشه و البته مشاوره نادرستی به شما داده نشه.

اقای تنهایی چون احتمال دادم شما این پست رو نخونین براتون اینجا اوردم نقل قولی از فرشته مهربان

نقل قول:

---

پاورقی

جناب تنهایی تعجب کردم از راهنمایی شما . اگر دقت کنید خود شما به خانمی که تمایل ازدواج با شما دارد پیشنهاد با هم بودن بدون محرمیت در شبی در منزل پدریتان دادید و از اینکه ایشون به اصرار شما پذیرفته دچار تردید شدید که چرا پذیرفت ... حال چطور مراجع را راهنمایی می دهید که به همسرش از جالب بودن این فانتزیها و حتی روابط ضربدری بگوید تا او خود را بروز دهد .... اگر همسرش مثل شما دچار تردید نسبت به خانمش شد چه می گویید ؟؟؟؟

---