سلام
شانس من خواستم اونطرف سوال بپرسم کمرنگ شدم.
کسی میدونه راه برخورد با ترسهامون چیه؟
و کسی میدونه دلیل افراط تو بعضی کارا مثلا خرید یه سری لوازم چیه؟
مرسی
موفق باشید
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
شانس من خواستم اونطرف سوال بپرسم کمرنگ شدم.
کسی میدونه راه برخورد با ترسهامون چیه؟
و کسی میدونه دلیل افراط تو بعضی کارا مثلا خرید یه سری لوازم چیه؟
مرسی
موفق باشید
به نظر من یه امتیازی ام تعیین کنن برا اونایی که اولین نفر نظر میدن :18:
به هر حال ! اااووول:18:
سلام بهار جان
من دقیقا متوجه سوالات نشدم. منظورت از ترسها چیه ؟ فوبیاها ؟ مثلا ارتفاع و تاریکی و ... یا استرس ها ؟ دلشوره های همیشگی که موجب ترس میشن ؟
در مورد خرید لوازم می تونی مثال بزنی ؟
خودم یه مثالی یادم اومد. البته فکر می کنم بی ربط باشه .
اون روز داشتم فکر می کردم که چرا این بچه های دبستانی این همه به چسب علاقه دارن؟ اون ها هم تو خرید چسب افراط می کنن. واقعا از دیدن و داشتن انواع چسب ها خوشحال میشن. یادمه خودم و خواهرام و دوستام هم این طوری بودیم. حالا چرا ؟ نمی دونم.
از خیلییی چیزا میترسم.گریهههه
از شکست خوردن میترسم.از خیلی موفق شدن هم میترسم.از پول نداشتن میترسم.از پول داشتن هم میترسم.از برطرف شدن مشکلات بزرگم میترسم.از مراجعه به دکتر برای برطرف شدن ریشه بیماری که فکر میکنم مبتلا شدم میترسم.
افراط مثلا من عین چی لوازم آرایشی میخرم تا پولم تموم شه.از خیلیاشونم استفاده نمیکنم:undecided:
بهار جان اکثر تاپیکاتون رو خوندم متاسفانه راه حلّی به ذهنم نمیرسه فقط یه جمله میخوام بگم اونم اینکه بگم چقدر ما شبیه همیم !:316:
- - - Updated - - -
بهار جان اکثر تاپیکاتون رو خوندم متاسفانه راه حلّی به ذهنم نمیرسه فقط یه جمله میخوام بگم اونم اینکه بگم چقدر ما شبیه همیم !:316:
پر از ترس.پر از استرس.گریههههه
گاهی فکر میکنم وقتی آدم بفهمه زندگی خیلی مسخره است دیگه نمیترسه!!!
شاید تو خیلی به آینده فکر میکنی. شاید مشکلت بیشتر تردیده در اینکه دقیقا چی میخوای. چیزی رو هم میخوای هم نمیخوای. و این میترسونتت.
به چیزایی که مطمئنی میخوایشون بیشتر اهمیت بده.
اما در مورد افراط در خریدن چیزی.
به نظر من خانمها براشون خرید کردن خیلی مهمه. چون بهشون حس زنده بودن میده. هر خانمی به خرید یه چیزی خیلی علاقه داره. یکی وسایل آشپزخونه، یکی وسایل تزیینی، یکی عطر و ادکلن، یکی عروسک، یکی کتاب، یکی زینت آلات، ....
همشون هم معمولا از خیلیهاش استفاده نمیکنن. اما مهم مورد استفاده بودن اون چیز برای خانم نیست. مهم اینه که اون با خرید اون چیز احساس خوبی پیدا میکنه.
شاید تو هم با خرید لوازم آرایشی حس خوبی پیدا میکنی.
به نظر من به این مساله گیر نده. باهاش راحت تر برخورد کن.
با سلام و احترام
با توجه به تحقیقاتی که من در زمینه کمال گرایی خودم کردم به این نتیجه رسیدم که اضطراب یکی از ویژگی های این ناهنجاریه (نمی دونم بگم سندرم یا هرچی!)
اگه سریال 24 رو دیده باشی تو فصل اول نقش اول فیلم (جک بَور) وقتی یکی رو گروگان میگیره همکارش بهش میگه اون وسواس داره و آدمای وسواسی ترس از شکنجه بیشتر از خود شکنجه روشون اثر میزاره
من خودم از پله برقی می ترسیدم(تو 18 سالگی) از آسانسورم می ترسیدم ولی وقتی واردش شدم دیدم ترسم الکیه، من از مبارزات بکس می ترسیدم ولی وقتی رفتم بکس همون ماه اول بهم لقب فایتر رو دادند! من به این دلیل رشته مورد علاقم قبول نشدم چون فک می کردم (15 سالگی) سرطان دارم و می ترسیدم برم دکتر! به همین خاطر تو درس گند زدم!
خانم بهار من یه درس بزرگ گرفتم از تمام شکست هایی که به خاطرترس سرم اومد و اون اینکه اگه از چیزی بترسم واردش میشم چون ایمان دارم هیچ اتفاقی نمیافته! حتی خود علی بن ابی طالب می گه که اگر از چیزی می ترسی خود را در آن بیفکن (غرقه سازی) یه جمله مشابه هم رالف امرسون نویسنده آمریکایی داره
می تونی تدریجی هم واردش بشی ولی باور کن (منم مثل شما کمالگرام) بعد از اینکه وارد چیزی شدی که ازش می ترسی می فهمی که ترست الکی بوده!
فراموش نکن که در بلا بودن به ز بیم بلاست (مولوی)، ناپلئون هیل هم میگه که ترس صرفا یه حالت ذهنیه و بس!
و در آخر مادر تمام فضیلت ها شجاعته!(چرچیل) پس نترس و اولین قدم رو بردار
موفق باشی
- - - Updated - - -
بخدا اصلا نمیدونم مشکلم چیه.حالم خیلییییی بده.استرس دارم.حالم خوش نیس.
همه چیو زیر و رو کردم.بخاطر بچگیمه؟بخاطر استرسیه که میکشم؟بدنم ضعیف شده؟تغییر آب و هوا و نزدیک شدن پاییز؟از نظر هورمونی بهم ریختم؟ارتباطم با خدا خوب نیس؟خاطرات گذشته؟ذهن سطحی؟ترس؟کمالگرایی؟
دلم میخواد حالم خوب شه
- - - Updated - - -
خسته شدم خووووو
بهار جان اگه می تونی دقیقا چند مثال از ترس های این دو سه روزتو بگو.
در مورد خرید کردنت یه نظر دارم که واسه خودم درسته. می نویسم شاید واسه تو هم درست باشه. ببین ادم وقتی از چیزی ناراحته و یا اضطراب داره می خواد به نحوی این حالتو از خودش دور کنه یه جورایی این حس نامطلوبو می خواهد از خودش دور کنه و هر کسی ممکنه یه راهی رو پیدا کنه و ناخوداگاه اینکارو انجام بده. مثلا یکی می بینی اعصابش خورده زیاد می خوره یکی ممکنه ورزششو زیادتر کنه یکی هم ممکنه زود بره خرید کنه. به نظر من اگه بعدش خوشحال میشی هیچ عیبی نداره. چون به خوشحالیت می ارزه. می تونی سعی کنی یه چیز دیگه رو بخری اگه دوست داریش البته چون ظاهرا لوازم ارایش زیاد خریدی. البته اگه دلیل خریدنت این باشه. واسه من هست.
در مورد ترس. ترس که نه. اضطراب. ترس به چیزایی می گن که واقعیه و باید باشه. اضطراب به چیزی می گن که ادم درست نمی دونه از چیه که داره می ترسه و یا اینکه دلیلی واسه ترسیدن نمی بینه.
این حس از اضطراب یا ترس معمولا به خاطر اینده است. گذشته به ادم افسوس می ده اینده ترس. سعی کن در زمان حال تمرکز کنی.
هر کاری که لازمه بکنی بکن. تمرکزتو روی کارت بذار. به نتیجه اش هم اصلا فکر نکن. صبر کن. بعضی وقتا بعضی کارا زمان می بره تا ادم نتیجه اشو ببینه.
دو تا موضوع یادت باشه. اینکه پیوسته با پشتکار و امیدواری کار و هدفتو دنبال کن.
وقتی خیلی اوضاعت بده از نظر اضطراب اگه مشکلی نداری واسه زانو و کمر و این چیزا با کفش ورزشی مناسب می تونی بری بیرون نرم نرم بدوی. اگه مشکل داری که یه ورزش سبک مثل یوگا رو برو کم کم اثر می ذاره.
وقتی خیلی اضطراب داری حتما نفس عمیق بکش. بعدش سه چهار ثانیه صبر کن بعدم بازدم. سعی کن دم و بازدمو اروم و ملایم بکنی.
حموم طولانی هم می تونه کمک کنه.
اضطراب معمولی رو با ورزش حموم طولانی تنفس عمیق تمرکز روی تنفست و گریه و یه سری چیزای دیگه که الان نمی دونم میشه کنترل کرد.
بهترین کار اینه که بنویسی یه تعداد از دلایل و فکرایی که می کنی توی استرساتو. با هم بررسیشون می کنیم.
سلام بهار عزیز.
کاش میدونستی و میشد برامون توضیح بدی که ما هم بدونیم چت شده.
دوس داشتم کاری از دستم بر بیاد!
با همین چیزایی که گفتی، من یه تجربه ای دارم. اینکه بعضی وقتا کمال گرایی اینجوری میفته به جون آدم که همیشه باید حالش خوب باشه.
در صورتیکه اصلا اینطوری نیست. این بدیهیه که بعضی وقتا ناراحت باشیم. حتی بدون دلیل.
و اگه زیادی نگران اون ناراحتی بشیم و هی بگیم" وای چرا من خوب نیستم"، اون ناراحتی رو تشدید میکنیم.
چیز بیشتری به ذهنم نمیرسه برات بنویسم
دعات میکنم:72:
مینوش عزیزم
بعدش گاهی خوشحالم.گاهی خیلی ناراحت که الکی پولمو هدر دادم.و با اون پول خیلی کارای دیگه میتونستم بکنمنقل قول:
به نظر من اگه بعدش خوشحال میشی هیچ عیبی نداره. چون به خوشحالیت می ارزه.می تونی سعی کنی یه چیز دیگه رو بخری اگه دوست داریش البته چون ظاهرا لوازم ارایش زیاد خریدی. البته اگه دلیل خریدنت این باشه. واسه من هست.
نمیتونم.میدونی خیلی تحت فشارم.نقل قول:
سعی کن در زمان حال تمرکز کنی.
راس میگی.عیبم اینه که عجولم.نقل قول:
هر کاری که لازمه بکنی بکن. تمرکزتو روی کارت بذار. به نتیجه اش هم اصلا فکر نکن. صبر کن. بعضی وقتا بعضی کارا زمان می بره تا ادم نتیجه اشو ببینه.
گاهی اصلا همچین آدمی نمیشم.زود ناراحت و سرخورده و عمیقا ناراحت میشم.نقل قول:
اینکه پیوسته با پشتکار و امیدواری کار و هدفتو دنبال کن
فکر خوبیه.اما بلد نیستم.وقت کلاس رفتن هم ندارم.یه چی بگم؟خوشحالم وقت ندارم.وگرنه چه بهونه ای میوودم؟نقل قول:
اگه مشکل داری که یه ورزش سبک مثل یوگا رو برو کم کم اثر می ذاره.
حموم طولانی برام نتیجه عکس میده.کلا دوش کوتاه هرروزه یا 1روز درمیون بهترهنقل قول:
حموم طولانی هم می تونه کمک کنه.
گریم نمیاد.فکر کن به جاش سرفه میکنم.چقد گریه کنم خو؟چشام از بین میره.کلا به جاش سرفه میکنمنقل قول:
اضطراب معمولی رو با ورزش حموم طولانی تنفس عمیق تمرکز روی تنفست و گریه و یه سری چیزای دیگه که الان نمی دونم میشه کنترل کرد.
دخترمهربون اخه میدونی چیه؟از نظر هورمونی بهم ریختم.کلااافم شدید.هی میگم برم دکتر.نمیرم.اخلاقم بد شده خیلی انرژی میذارم خودمو کنترل کنم.
اقای باران 13 میشه بگید از رو چیا تشخیص دادین من کمالگرام؟(طعنه نیستا.میخوام بدونم)
ببین اون غرقه سازی خوبه ها اما اصن نمیتونم اجراش کنم.مسخرس از انجام چیزایی که حالمو خوب میکنه میترسم.
2تا دلیلشو کشفیدم:
1-چون اون موضوع حالمو دگرگون میکنه فکر میکنم خییییلیییی بزرگ و سخت و گندس.
2-میترسم از دستش بدم و بدبخت شم.پس ترجیحا کاری میکنم همین اول از دستش بدم.مثلاپول پس انداز نمیکنم
پوه عزیز،یکتا تنهای عزیز و اسمانی عزیز ممنونم:72:
یه چی دیگه هم بگم؟خسته شدم از قائده و قانون.این قرص و بخور.اون کارو بکن تا حالت خوب شه وگرنه.انگار حال خوب من وصله شده به این چیزا.
- - - Updated - - -
مینوش عزیزم
بعدش گاهی خوشحالم.گاهی خیلی ناراحت که الکی پولمو هدر دادم.و با اون پول خیلی کارای دیگه میتونستم بکنمنقل قول:
به نظر من اگه بعدش خوشحال میشی هیچ عیبی نداره. چون به خوشحالیت می ارزه.می تونی سعی کنی یه چیز دیگه رو بخری اگه دوست داریش البته چون ظاهرا لوازم ارایش زیاد خریدی. البته اگه دلیل خریدنت این باشه. واسه من هست.
نمیتونم.میدونی خیلی تحت فشارم.نقل قول:
سعی کن در زمان حال تمرکز کنی.
راس میگی.عیبم اینه که عجولم.نقل قول:
هر کاری که لازمه بکنی بکن. تمرکزتو روی کارت بذار. به نتیجه اش هم اصلا فکر نکن. صبر کن. بعضی وقتا بعضی کارا زمان می بره تا ادم نتیجه اشو ببینه.
گاهی اصلا همچین آدمی نمیشم.زود ناراحت و سرخورده و عمیقا ناراحت میشم.نقل قول:
اینکه پیوسته با پشتکار و امیدواری کار و هدفتو دنبال کن
فکر خوبیه.اما بلد نیستم.وقت کلاس رفتن هم ندارم.یه چی بگم؟خوشحالم وقت ندارم.وگرنه چه بهونه ای میوودم؟نقل قول:
اگه مشکل داری که یه ورزش سبک مثل یوگا رو برو کم کم اثر می ذاره.
حموم طولانی برام نتیجه عکس میده.کلا دوش کوتاه هرروزه یا 1روز درمیون بهترهنقل قول:
حموم طولانی هم می تونه کمک کنه.
گریم نمیاد.فکر کن به جاش سرفه میکنم.چقد گریه کنم خو؟چشام از بین میره.کلا به جاش سرفه میکنمنقل قول:
اضطراب معمولی رو با ورزش حموم طولانی تنفس عمیق تمرکز روی تنفست و گریه و یه سری چیزای دیگه که الان نمی دونم میشه کنترل کرد.
دخترمهربون اخه میدونی چیه؟از نظر هورمونی بهم ریختم.کلااافم شدید.هی میگم برم دکتر.نمیرم.اخلاقم بد شده خیلی انرژی میذارم خودمو کنترل کنم.
اقای باران 13 میشه بگید از رو چیا تشخیص دادین من کمالگرام؟(طعنه نیستا.میخوام بدونم)
ببین اون غرقه سازی خوبه ها اما اصن نمیتونم اجراش کنم.مسخرس از انجام چیزایی که حالمو خوب میکنه میترسم.
2تا دلیلشو کشفیدم:
1-چون اون موضوع حالمو دگرگون میکنه فکر میکنم خییییلیییی بزرگ و سخت و گندس.
2-میترسم از دستش بدم و بدبخت شم.پس ترجیحا کاری میکنم همین اول از دستش بدم.مثلاپول پس انداز نمیکنم
پوه عزیز،یکتا تنهای عزیز و اسمانی عزیز ممنونم:72:
یه چی دیگه هم بگم؟خسته شدم از قائده و قانون.این قرص و بخور.اون کارو بکن تا حالت خوب شه وگرنه.انگار حال خوب من وصله شده به این چیزا.
ننوشتی از چیا می ترسی.
واسه خرید کردنات احتمالا واسه این خوشحال نمیشی که هم پول زیادی می دی هم اینکه مورد استفاده ات دیگه نیست. به جاش ببین چی هست که زیاد نداری و دوست هم داری و قیمتش هم بالا نباشه بعدش برو تو کار خرید اون! مثلا لباس زیر یا جوراب شلواری یا لباس راحتی توی خونه یا شال و روسری یا هرچی. اگه هم پول بیشتر می خوای خرج کنی کیف کفش کت چرمی و این چیزا. اگه هم نه می تونی با دوستاییت که باهاشون خوشحال میشی برین بیرون غذا بخورین. یا اگه می بینی هیچی نیاز نداری بخری و کمبود چیزی رو توی اتاقت یا کمدت نمی بینی کلا پولو نقد نگه ندار برو بذار بانک یا باهاش ارزی چیزی بخر (اگه برسه به خریدنش با این قیمتا!!)
ببین چیا لازم داری مثلا ممکنه اینه بخوای لبتاب بخوای میز بخوای صندلی بخوای و .... ببین چیا نیاز داری وقتی پولت زیادیت کرد حداقل برو چیزی رو بخر که لازم داری.
در کل نظر شخصیم اینه که پولاتو نگه دار خرج نکن و برای وقتایی که اعصابت خورده ترکیبی از راه حل ها رو داشته باش. دوش بگیر بعضی وقتا بعضی وقتای دیگه برو اروم و نرم بدو (اگه مشکل زانو نداری این خیلی خوبه برای اعصاب خوردی) بعضی وقتا هم برو خوراکی و چیزایی که دوست داری بخر. هر مدتی هم برو توی کار خرید یه چیزی که زیاد نداریش و دوست هم داری و قیمتش هم بالا نباشه. با اعصابایی که ما داریم می بینی بعد سه چهار ماه کلکسیون داریم از اون چیزی که می خریم :) بعد باید بری تو کار خرید چیز دیگه ای! من باشم در حد جوراب و لباس و روسری و این چیزا خرج می کنم. اگه هم بخوام خیلی واسه خودم ولخرجی کنم عطر و کیف و کفش خوبه. اگه به طلا هم علاقه داری می تونی با پولات بری یه چیزی واسه خودت بخری اگه برسه البته. اینطوری پولتم پول می مونه.
موفق باشی.
- - - Updated - - -
راستی نوشتی که هرمونات به هم ریخته باید بری دکتر دیگه. یه مولتی ویتامین خوب هم بگیر بخور.