تو ذو خدا بهم کمک کنید دارم می میرم. شوهرم دوباره بهم خیانت کرده

سلام . بخدا نمیدونم از کجا شروع کنم. منو شوهرم حدود 7-8 ماه بود که هیچ مشکلی نداشتیم. من احساس میکردم خوشبخت ترین آدم روی زمینم. خیلی به هم محبت میکردیم.منم عاشقانه دوسش داشتم. اونم خیلی بهم محبت میکردو همش ابراز علاقه میکرد. تا این که چند روز پیش توی کیفش یه گوشیه دوم پیدا کردم. با 6-7 تا دختر رابطه داشت. کلی اس ام اس عاشقانه و قربون صدقه و ......
اصلن باورم نمیشه. خدایا دارم میمیرم. چرا با من اینکارو کرد؟ وقتی فهمید گوشیشو دیدم داشت دیوونه میشد و به همه چی اعتراف کرد. به گه خوردن افتاده بود. تورو خدا راهنماییم کنید. نمیدونم چیکار کنم

عزیزم سلام ارامش خودتو حفظ کن شما ..و همسرتون چند سالتون؟؟
از کی ارتباط داشتن ؟؟ چه جور ارتباطی بوده کمی از خودت بگو؟؟؟

- - - Updated - - -

چند وقت ازدواج کردین...سابقه خیانتم داشته؟؟

من 28 اون 31. اگه تاپیکای قبلیمو بخونید متوجه میشید. ما تا مرز طلاق هم رفتیم 1 سالو نیمه پیش. من 6 ماه خونه بابام بودم. تا اینکه اومد دنبالم کلی گریه کرد و قسم خورد دیگه تکرار نکنه کاراشو. شاید باورتون نشه ولی تو این 6 ماه اخیر واقعا احساس خوشبختی میکردم و فکر میکردم شوهرم بهترین شوهر دنیاس. نمیدونم چرا این کارو با من کرد. باورم نمیشه. این که همش میگفت دوست دارم. همش بوسم میکرد بهم محبت میکرد. نمیدونم چرا. قبلن هم از این کارا کرده بود از همون اول ازدواج بهم خیانت میکرد.

به نظر من تو یکبار بخشیدی و اون باز تکرار کرد من بودم دیگه نمی بخشیدمhttp://www.pic4ever.com/images/bd6.gif

- - - Updated - - -

چنین فردی سیر نمیشه ده بارم به غلط کردن بیافته بازم سیر نمیشه میشهگفت بیماره میخای یه مشاوره حضوری هم ببرش

به نظرم مردی که به زنش خیانت میکنه خیانت هیچوقت از ذهن زن بیرون نمیره این دفعه هم ببخشیش باز هم بهش مشکوکی به نظر من بهترین راه اینه که برین پیش یه مشاور حضوری.و اینکه این قضیه رو به کسی نگو اگه همه بفهمن از کارش اون دیگه هیچی واسش مهم نیست و بدتر میشه مثل اشتباهی که من کردم امیدوارم حل شه همه چی کارتون به جدایی نرسه :203::203:

سلام.میدونم سخته،شرایط بدی داری وفکرمیکنی رو دست خوردی و...اما اول آرامش وخونسردی خودتو حفظ کن تابتونی سنجیده رفتارکنی.گفتی شماره ۶ یا۷دختر روی گوشیش بوده اول چرارفتی وسایلشو گشتی برچه اساسی مشکوک شدی؟اعتراف کردن او یعنی تاچه سطحی بوده وباچند نفر،توجیه خودش چی بود؟خودت فکرمیکنی ریشه ودلایلش چی هست؟

همونطور که میگی بیشتر بهم توجه میکرد چون دوست داره چون نمیخواد از دستت بده ترو با صد تا اینا عوض نمیکنه اما یه جورای میشه گفت نیاز به کمک داره اما کمک نمیگیره اگه با خودش میگه سخته و کمک نمیگیره
سلام نگو دوباره شروع کرد نگو مشکل از منه نگو تموم شد شاید وقت برا این حرفا زیاد باشه مهم. من حدس میزنم یه جورای به میسیج عاشقانشون معتاد شده یه جورای از هیجانش خوشش مییاد خیلی وقتا هیچ مشکلی از زنشون نیست اونا شاید حتی از نظر همسرشون هم تقریبا نمرشون بیسته اما باز جستجو میکنن باز از احوال اونا میپرسن. شاید هم میخوان اما نمیتونن یه جورای دست کشیدن ازشون براش سخته از لذتش که کاذبه و برا چند لحظه بیشتر نیست(و بعدش فقط نابودی خودش و به دنبالش ابطش با زندگیش و بعد پریشانی زنش و....) بگذره

تو باید به چشم مریض بهش نگاه کنی
بگی که چه بر سر احساست اومده و...
بگی که برید پیش مشاور و سعی در حلش کنی بگی من کمکت میکنم به عنوان دوست.
بگو این یک اختلال رفتاریه که مواجهید(نگو بیماری)بگو که دعا میکنم که هیچ وقت تو جایگاه من نباشی و حس من برا تو نباشه بگو که چقدر به هم ریختی و سعی میکنی آرام باشی گرچه در درون داغونید بگو که تو میگی کنجکاوی ساده بوده(اگه فقط میسیج بوده)و من سعی میکنم باور کنم.ولی تو تحمل. دیدن حتی همین را ازم داشتی من هم ندارم؟؟
بگو آیا تو بودی فک میکنی چقدر یادت میماند و چگونه فراموش میکردی

همه این حرفها را در گفتگو صمیمانه و بدون تنش و برای آوردنش پیش مشاور بگو بذار بخواد حل بشه بزار به این نگرانی برسه که شاید محبت هاتو اعتبارشو اعتمادتوو شاید ترو از دست بده با این کاراش(البته مستقیم نگو که جری بشه)
تا چه مرحله ای اعتراف به خیانت کرده
نخواه که جزیات تعریف کنه اصلا...

به همه کاراش اعتراف کرده. من از روی شکاکی سر کیفش نرفتم. اگه
ادم شکاکی بودم اون بیشتر احتیاط میکرد و گوشیشو تو کیفش نمیذاشت. این گوشیه همیشه تو محل کارش بوده. اونجا قایمش میکرده

دوستم به نظرم باید بشینی وخیلی قاطعانه باهاش صحبت کنی ازش دلیل بخواه....بگو چه کمبودی تو زندگی از بابت شمااحساس میکنه که اینکارو میکنه...و سر موضعت بمون...چی تو اینجور روابط میبینه که در شما نیست...اگه واقعا دوستش داری زندگیتو بساز ولی به نظرم ساده نگذر....اول سعی کن ارامش خودتو حفظ کنی وبا عجله تصمیم نگیری متوجه نشدی دوستیهاش کجاست...محل کار...اینترنتی چجوری با این دخترها ارتباط داره....

- - - Updated - - -

دوستم به نظرم باید بشینی وخیلی قاطعانه باهاش صحبت کنی ازش دلیل بخواه....بگو چه کمبودی تو زندگی از بابت شمااحساس میکنه که اینکارو میکنه...و سر موضعت بمون...چی تو اینجور روابط میبینه که در شما نیست...اگه واقعا دوستش داری زندگیتو بساز ولی به نظرم ساده نگذر....اول سعی کن ارامش خودتو حفظ کنی وبا عجله تصمیم نگیری متوجه نشدی دوستیهاش کجاست...محل کار...اینترنتی چجوری با این دخترها ارتباط داره....

دوست عزيز متاسفانه مردايي كه بدنبال دوست دختر و ارتباطات ديگه هستن براشون يه جور عادت ميشه. شوهر خودم نمونش. واقعا به من علاقه داره اما با دوست خود من ارتباط برقرار كرده بود و اون بهش گفته بود كه اگر فلاني رو طلاق بدي بچه ات رو هم خودم نگه مي دارم و جالب اينكه شوهرم گفته بود من بهش خيلي علاقه دارم و هرگز از دستش نمي دم. اما نمي دونم اين چه بلايي گريبون مردا رو مي گيره كه با تمام علاقشون باز هم روابط ديگه ايجاد مي كنن انگار دوست دارن كه ببينن هنوز هم مطرح هستن ، هنوز هم مورد توجهن؟ .......
من مستقيم عمل مي كنم خيلي با صراحت به خونه خواهر دوستم رفتم و گفتم كه مي دونم با شوهر من در ارتباطه و اگر ادامه پيدا كنه حتما به خونواده اش ميگم.
يه سري هم با خانمي دوست شده بود شماره اش رو برداشت و زنگ زدم به طرف و خودم رو معرفي كردم ، اصلا باورش نميشد چون شوهرم خودش رو مجرد معرفي كرده بود.
خلاصه اينكه زندگي كردن با مردايي كه دايم دنبال روابط ديگه اي هستن خيلي سخته. من در آخرين رابطه همسرم يه پوئن ازش گرفتم (نصف خونه رو به نامم زد) تا تجربه بشه براش و بدونه كه به همين راحتي هم نميتونه خيانت كنه

ممنون دوستای عزیزم. من خیلی باهاش صحبت کردم. میگه بخدا تو خیلی خوبی من خیلی دوست دارم. خریت کردم منو ببخش. با دخترا تو اینترنت آشنا شده. با یکی از دخترا صحبت کردم با اون خیلی صمیمی بوده. وای خدا دلم میخواد بمیرم. همه جیکوپیک زندگیمونو میدونست دختره. حتی اسم منو هم بهش گفته بود. از همه روابطمون خبر داشت سیر تا پیاز زندگیمون. با این رابطش عاشقانه نبود ولی با 4 تای دیگه عاشقانه بود. دختره بهم گفت شوهرت یه خط دیگه هم داره که تو اداره میذاره شمارشو هم بهم داد. این خطو 3 سال پیش خریده بود و باهاش بهم خیانت میکرد که من مچشو گرفتم رفت سوزوندش. بعد 3 سال دوباره وصلش کرده. من حق طلاقو ازش گرفتم و تعهد محضری. نمیدونم اینا کافیه یا نه. بخدا نمیدونم چیکار کنم

- - - Updated - - -

بانو خانم شوهرت دیگه دست از کاراش برداشته؟ من نمیدونم میتونم به شوهرم دوباره اعتماد کنمو بهش یه فرصت دیگه بدم یا ازش جدا بشم. نمیدونم چه تصمیمی بگیرم

- - - Updated - - -

بانو تو به خونواده ها گفتی که شوهرت همچین کاری کرده؟ من به هیچ کس نگفتم نمیدونم بگم یا نه

سلام عزيزم
تا حالا به اين فكر كردي چرا شوهرت انقدهههههههههههه سر خودشو شلوغ ميكنه ؟ واقعا ؟ يعني انقده سركار بيكاره ؟
به نظر من ريشه كاراشو پيدا كن . از نطرش جذاب نيستي؟ به خودت نميرسي؟ از زندگي يكنواختش خسته شده ؟‌يا اينكه عادت كرده؟
به نظر من كارش يه جور عادت و اعتياده و ميخواد به زندگيش هيجان بده و الا آخه 7 8 تا!!!!!!چه خبره ؟‌
با هر روشي كه به ذهنت ميرسه ابتدا ادبش كن. ازش امتياز بگير و بعدش ريشه يابي كن.حتي به مشاوره برين تا بفهمين مشكلش چيه؟

سلام پریا جون
شوهر من همیشه از اینکه تو شرکت کارش خیلی زیاده شاکی بود. 5 صبح میره سر کار 7 میاد خونه. ولی مطمینم حرفاش همه دروغ بوده. همیشه به من میگفت تو یلی سکسی و جذابی. ما هیچ مشکلی با هم نداشتیم. نمیدونم چه مرگش بوده. به چت معتاد شده بود. حتی بهم گفت گاهی اوقات با دختری آشنا شده یه بار بهش زنگ زده بعد دیگه نزده رفته سراغ بعدی اونم مثلا یه بار از نزدیک دیده بعد دیگه ولش کرده. میگه خودمم نمیدونم چرا اینکارا رو میکردم. خیلی حریص شده بود همش میخواست با زنای جدید آشنا بشه

- - - Updated - - -

شوهرم تو دورانه مجردیش هم به چت معتاد بود بعد ازدواج ولش کرد باز دوباره شروع کرد

من با صحبت های اولیت گفتم یه اختلال رفتاریه خودش میخواد ولی نمیتونه
مث یه دوست کنارش باش و برید مشاور برا درمان اختلال مواظب غرورش باش جلو مشاو نیاز به راه حل دارهور
قبل از مشاور بزار به این باور برسه که داره زندگیشو خراب میکنه

او ازت غیر مستقیم کمک خواسته اما چون مشکل از تونیست(چون خودش میگه تو خوبی)بین اول باید بفهمه که حتی اگه کنارش بمونی و به ظاهر عکس العمل تندی نشون ندی اما

- - - Updated - - -

او ازت غیر مستقیم کمک خواسته اما چون مشکل از تونیست(چون خودش میگه تو خوبی)بین اول باید بفهمه که حتی اگه کنارش بمونی و به ظاهر عکس العمل تندی نشون ندی اما

سلام دوستان. من هرکاری می کنم نمیتونم شوهرمو ببخشم. هرچی میگذره ازش بیشتر بدم میاد. اینکه چشمهای کثیفش دنبال صد تا زن هرزه بوده حالمو به هم میزنه. فکر اینکه به صد تا زن هرزه گفته عشقم دوستت دارم دیوونم میکنه. نمیدونم چیکار کنم. همش گریه میکنم. بعضی از این زن ها متاهل بودن. یعنی شوهرمن تا این حد عوضی بی ناموسه که با زن شوهردار هم دوست بوده. بقیه هم یا مطلقه بودن یا بیوه یا مجرد. نمیدونم چطور میونسته این کارو بکنه. اون اصلا وجدان نداره. ما خیلی با هم خوب بودیم 2 ماه بود که اقدام کرده بودیم واسه بچه دار شدن ولی خدارو شکر حامله نشدم.اصلا نمی فهمم چرا این کارو با من کرد. فکر نکنم دیگه بتونم باهاش ادامه بدم. حالم ازش به هم میخوره. وقتی میبینه من گریه میکنم میگه من یه سگ کثیفم. من پست ترین آدم روی زمینم من یه هرزه ام تو چرا به خاطر من انقدر خودتو اذیت میکنی؟ چرا انقدر گریه میکنی؟ شوهرم اصلن متوجه نیست به من چه ضربه روحیه بزرگی زده

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط maria_smile

سلام دوستان. من هرکاری می کنم نمیتونم شوهرمو ببخشم. هرچی میگذره ازش بیشتر بدم میاد. اینکه چشمهای کثیفش دنبال صد تا زن هرزه بوده حالمو به هم میزنه. فکر اینکه به صد تا زن هرزه گفته عشقم دوستت دارم دیوونم میکنه. نمیدونم چیکار کنم. همش گریه میکنم. بعضی از این زن ها متاهل بودن. یعنی شوهرمن تا این حد عوضی بی ناموسه که با زن شوهردار هم دوست بوده. بقیه هم یا مطلقه بودن یا بیوه یا مجرد. نمیدونم چطور میونسته این کارو بکنه. اون اصلا وجدان نداره. ما خیلی با هم خوب بودیم 2 ماه بود که اقدام کرده بودیم واسه بچه دار شدن ولی خدارو شکر حامله نشدم.اصلا نمی فهمم چرا این کارو با من کرد. فکر نکنم دیگه بتونم باهاش ادامه بدم. حالم ازش به هم میخوره. وقتی میبینه من گریه میکنم میگه من یه سگ کثیفم. من پست ترین آدم روی زمینم من یه هرزه ام تو چرا به خاطر من انقدر خودتو اذیت میکنی؟ چرا انقدر گریه میکنی؟ شوهرم اصلن متوجه نیست به من چه ضربه روحیه بزرگی زده

---

عزیزم شوهرت ماله خودته واون زنای کثیف که میگی هیچ کدومشون دستشون به شوهرت نمیرسه اگه توبخوای.باهاش صحبت کن حالاکه خودش اشتباهش روقبول داره ببرش پیش مشاور.
شادباشی عزیزم

نگاه عزیز من حرفم اینه که چرا بهم خیانت کرده. نه اینکه از این میترسم که از دستش بدم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط maria_smile

ممنون دوستای عزیزم. من خیلی باهاش صحبت کردم. میگه بخدا تو خیلی خوبی من خیلی دوست دارم. خریت کردم منو ببخش. با دخترا تو اینترنت آشنا شده. با یکی از دخترا صحبت کردم با اون خیلی صمیمی بوده. وای خدا دلم میخواد بمیرم. همه جیکوپیک زندگیمونو میدونست دختره. حتی اسم منو هم بهش گفته بود. از همه روابطمون خبر داشت سیر تا پیاز زندگیمون. با این رابطش عاشقانه نبود ولی با 4 تای دیگه عاشقانه بود. دختره بهم گفت شوهرت یه خط دیگه هم داره که تو اداره میذاره شمارشو هم بهم داد. این خطو 3 سال پیش خریده بود و باهاش بهم خیانت میکرد که من مچشو گرفتم رفت سوزوندش. بعد 3 سال دوباره وصلش کرده. من حق طلاقو ازش گرفتم و تعهد محضری. نمیدونم اینا کافیه یا نه. بخدا نمیدونم چیکار کنم- - - Updated - - -بانو خانم شوهرت دیگه دست از کاراش برداشته؟ من نمیدونم میتونم به شوهرم دوباره اعتماد کنمو بهش یه فرصت دیگه بدم یا ازش جدا بشم. نمیدونم چه تصمیمی بگیرم- - - Updated - - -بانو تو به خونواده ها گفتی که شوهرت همچین کاری کرده؟ من به هیچ کس نگفتم نمیدونم بگم یا نه

---

‏↳‏به هیچ وجه کارشوهرت روتوجیه یاتائیدنمیکنم.امافکرمیکنم نتونستی سیگنالهای عاطفی وحساسیت های احساسی وروحی شوهرت روشناسایی ودراین زمینه باهم هماهنگ بشید.وقتی این همه اطلاعات به یه دختراونورچت میده و حتی اعتراف میکنه متأهل هست،یعنی امیدی به درست شدنش هست.به نظرم مقداری هم کمالگراباشه به محض اینکه روابطش بادخترهامیخادعادی ومعمولی بشه رفته سراغ بعدی. به نظرم رگ خواب این شوهروپیداکن شایددیگه اینقد ازاین شاخه به اون شاخه نرود.البته ازموضع بلوغ نه ضعف که فکرکنه گذشته ش رو تائیدمیکنی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط maria_smile

نگاه عزیز من حرفم اینه که چرا بهم خیانت کرده. نه اینکه از این میترسم که از دستش بدم.

---

شوهرتویه نوع بیماری پیداکرده که اگه واقعادوستش داری پس ببرش پیشه یه پزشک تادرمان بشه چون بزرگترین قدم روخودش برداشته وپشیمونه ازاینکه این کارهاروانجام میده توکمکش کن.
وعلت اینکه داره بهت خیانت میکنه روتوی خودت پیداکن حتمااگه به یه مشاورخوب مراجع کنیدمیتونیدمشکلتون روریشه یابی کنید
موفق باشی عزیزم

امین عزیز من نمیدونم اون چطور میتونسته همزمان با چند تا دختر رابطه عاشقانه داشته باشه. خیلی واسم عجیبه. چون خیلی به من محبت میکرد. هیچ مشکلی با هم نداشتیم. بهم میگفت تو یلی جذابو سکسی هستس. خیلی خوبی. همش بوسم میکرد نوازشم میکرد. منم همینطور. هیچی واسش کم نذاشتم. ازم بچه میخواست. نمیدونم چطور میتونه انقدر بی وجدان باشه چطور میتونه انقدر پست باشه و 1 سالو نیم منو فریب بده. بهم میگه. فقط از یه بابت خوشحالم که این اتفاق افتاد و تو فهمیدی: اینکه دیگه از این عذاب وجدانی که داشتم راحت شدم. از اینکه داشتم بهت خیانت میکردم عذاب وجدان داشتم. الان انگار از یه قفس آزاد شدم

- - - Updated - - -

به بعضی هاشونم به دروغ گفته مجردم

- - - Updated - - -

نگاه عزیز مشکل از من نیست که بخوام مشکلو تو خودم پیدا کنم. من با یکی از این دخترا با اس ام اس حرف زدم خودمو جای شوهرم جا زدم و باهاش اس ام اس بازی کردم. اونم گول خوردو خیلی چیزا رو از اونجا دستگیرم شد. دختره بهم گفت تو اگه مشکل از زنت بود یه معشوقه داشتی نه 10 تا. تو یه ادم زن بازی

تا تنور داغه نون روبچسبون.الان اعتراف کرده واحساس عذاب وجدان وخرد شدن میکنه.مثل یک زمین شخم شده آماده دریافت یک پیامهایی روداره.اول خودت پیش یک مشاوربرو که دراین شرایط چگونه رفتارکنی.من فکرمیکنم شوهرت نیازسمعی وبصری در روابط عاطفیش رو ارضا نشده میبینه واحتمالافکرمیکنه خودش هم دراین زمینه ضعیف هست.میدان رو خالی نکن تامیتونی دراین زمینه مهارت کسب کن ومزاج شوهرتو بشناس.ازچه تیپ جمله هاوحرکات غیرکلا می خوشش میاد.

به نظر شما به خونوادش چیزی بگم؟ امین جان شما آقا هستی یا خانم؟

- - - Updated - - -

وقتی باهاش راجب دخترا سوال میپرسم میگه تورو خدا دیگه منو یاد اونا ننداز. من دارم فراموششون میکنم. احساس میکنم بهشون خیلی وابسته بوده واسه همین این حرفو میزنه. یکی از دخترا که باهاش صحبت کردم بهم گفت گاهی اوقات صبح خیلی زود اس ام اس میداد مثلا 5-6 صبح. مخم سوت میکشه. آخه این آدم چقدر بیکار بوده! چطور تونسته انقدر دور خودشو شلوغ کنه! تمام پولبشو هم صرف همین دخترا میکرده واسه همینه که الان آسو پاسه

من آقاهستم.اگه به خانوادش چیزی بگید،واون درحال تغییر کردن باشه ممکنه تغییراتش رو عقیم کنید وقتی پیش خودت اعتراف کرده واظهارپشیمونی میکنه دیگه تناسبی نداره به دیگران چیزی بگید ولی اگه خودت احساس فشار روحی ازاین قضیه میکنی بایه مشاورصحبت کن تایه مقدارخالی بشی.گذشته ش رو به یادش نیار.اینکه اون دخترچه اطلاعاتی درمورد شوهرت ونوع صحبتهایی که باهاشون کرده میتونه به شناسایی حساسیت عاطفی شوهرت کمک کنه.ولی الان خودت هم اگه با اون دختر صحبت کنی ممکنه به صلاحت نباشه آزار روحی ببینی. شوهرت چه جاهایی به حرفات بیشترواکنش نشون میدادولذت میبرد علایقش در زمینه عاطفی چی هست وخودت چقدر دراین زمینه مهارت داری.یه مقالات وموضوعاتی هم دراین زمینه درتالارهست بنابه نیازمیتونی جستجو کنی. موفق باشی

عزیزم دقیقامنظورمن همین پست شماره22دوست خوبمون آقاامین بود