اينجا جاي من نيست.
- - - Updated - - -
يعني خواستم بهتر بشم اما نميشه وبازم برميگردم سر خونه اول.
نمایش نسخه قابل چاپ
اينجا جاي من نيست.
- - - Updated - - -
يعني خواستم بهتر بشم اما نميشه وبازم برميگردم سر خونه اول.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط يوسف گمگشته
یوسف گمگشته عزیز خیلی از مسائل زندگی ما طوریه که فقط خودمون می تونیم از پسشون بربیاییم. دیگران فقط می تونن مارو راهنمایی کنن. خب اگه برای بهتر شدنم باید جنگید و تلاش کرد اصلا" به خاطر همین تلاشه که خوب بودن مفهوم پیدا می کنه. توی مسیر تلاش کردن هم شکست یه چیز عادیه مهم اینه که تسلیم نشید. این چند وقت یه سری از تاپیکاتونو خوندم اکثرا" جوریه باید خودتون قدم اولو بردارید. اگه دقت کرده باشید توی تاپیکاتون کمتر پستی گذاشته میشد که تاییدی برای همین موضوعه.
اگه منظورتون از برگشتن به خونه اول همون مشکل قبلیه باید بگم این موضوع گریبان گیر خیلی ها شده. منم فقط می تونم براتون آرزوی موفقیت برای غلبه به مشکلتون داشته باشم:323:
اول از همه ممنونم كه شما جواب داديد.نقل قول:
نوشته اصلی توسط shapoor
بايد بگم خوشبختانه در اون مورد هيچوقت اميدمو از دست نميدم وبازم تلاش ميكنم.
چون دست از از تلاش كشيدن يعني خداي نكرده تو لجن فرورفتن.
اما احساسم در مورد كساني هست كه دوستشون دارم.يا براشون ارزش قائلم.
نميتونم احساسمو ناديده بگيرم.نميتونم تنها منطقي باشم.
خيلي سعي ميكنم جو آرومي تو وجودم وتو خانواده داشته باشم.
اما گاهي ميبينم اين آرامش وتلاش براي خوب بودن ناخواسته توسط ديگران ازم گرفته ميشه.
مثلا تقريبا200 تومن به يكي قرض دادم چون واسه دكترش نياز داشت.اون پول فعلا تمام داراييم بود.من عقيده دارم كسي كه بهم رو ميندازه وبهم نياز داره نا اميدش نكنم.
پولش كم بود از برادرم بدون برگشت واسش 200تومن گرفتم.دوباره فرداش تماس گرفت وگفت كم آوردم.
منم ديگه پولي نداشتم وروم نميشد به برادرم بگم.اونم خيلي حرف زد واز همه مشكلاتش گفت اما من نتونستم كاري براش بكنم.
همش خودمو جاي اون ميزارم.اعصابم به هم ميريزه اگر كسي بياد ازم كمك بخواد نتونم براش كاري كنم.
- - - Updated - - -
اول از همه ممنونم كه شما جواب داديد.نقل قول:
نوشته اصلی توسط shapoor
بايد بگم خوشبختانه در اون مورد هيچوقت اميدمو از دست نميدم وبازم تلاش ميكنم.
چون دست از از تلاش كشيدن يعني خداي نكرده تو لجن فرورفتن.
اما احساسم در مورد كساني هست كه دوستشون دارم.يا براشون ارزش قائلم.
نميتونم احساسمو ناديده بگيرم.نميتونم تنها منطقي باشم.
خيلي سعي ميكنم جو آرومي تو وجودم وتو خانواده داشته باشم.
اما گاهي ميبينم اين آرامش وتلاش براي خوب بودن ناخواسته توسط ديگران ازم گرفته ميشه.
مثلا تقريبا200 تومن به يكي قرض دادم چون واسه دكترش نياز داشت.اون پول فعلا تمام داراييم بود.من عقيده دارم كسي كه بهم رو ميندازه وبهم نياز داره نا اميدش نكنم.
پولش كم بود از برادرم بدون برگشت واسش 200تومن گرفتم.دوباره فرداش تماس گرفت وگفت كم آوردم.
منم ديگه پولي نداشتم وروم نميشد به برادرم بگم.اونم خيلي حرف زد واز همه مشكلاتش گفت اما من نتونستم كاري براش بكنم.
همش خودمو جاي اون ميزارم.اعصابم به هم ميريزه اگر كسي بياد ازم كمك بخواد نتونم براش كاري كنم.
دوست عزیز یوسف جان.حالا کجا میخوای بری؟
اول بهت یه چیز بگم که ما آدما به دنبال خوشبختی نیستیم.شاید بگیم هستیم ولی لاور کن همیشه سعی میکنیم ناراحتی ها رو به یاد بیاریم.
به قول جوردن ناراحتی خودش وارد قلب انسان میشه این انسانه که باید شادی ها رو به قلبش راه بده.
دوم اینکه زیاد به فکر دوستات نباش که دوتا زود گذرن.باهاشون خوش باش ولی اینو بدون همین دوستا هستن که یکی مثل منو برای ازدواج چند سال عقب انداختن.مخصوصا در مورد وسائل مالی.منی که تنها زندگی میکنم و میکردم 5 میلیون پولم رو سال 89 دوستم بالا کشید.نیاز داشت قبول ولی اون موقع منم لازم داشتم
این احساسو منم خیلی تجربه از وقتی که توی این سایت اومدم و مشکلات دیگرانو خوندم و نتونستم بهشون کمک کنم شروع شد. گاهی وقتا پیش خودم میگم کاش مشاور و روانشناس بودم تا میتونستم به خیلی ها از جمله مراجعان سایت کمک کنم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط يوسف گمگشته
اما واقعیت اینه که من یا شما قهرمان نیستیم و هر کسی هم مشکلات مشکلات خاص خودشو داره شما همین که کل داراییتونو بخشیدین نشون میده که آدم بزرگی هستید و به سهم خودتون تلاش کردین تا مشکل اون بنده خدارو حل کنید. پس دیگه جای افسوس و ناراحتی نداره.
خانمی خواهشا دست از این کارا بردار !!!!!!!!!!!!
دلسوزی و دوست داشتن آدما درست ، اما وقتی نمی تونی کاری کنی برای چی دیگه اینجوری بهم می ریزی؟
من خودمم متاسفانه تا حد زیادی مثل توام
الان دارم خیلی رو خودم کار می کنم که یه کمی بهتر بشم . و خوشبختانه یه کمی بهتر شدم
مدام به خودم میگم که اول خودت رو ببین ! یه کمی خودت رو در نظر بگیر! و ....
همه آدمای دنیا و خواسته هاشون برام در اولویت بود به جز خواسته های دلم و خواسته های خودم
این حالت دلسوزی رو از بین ببر
تو مسئول همه آدم های دنیا نیستی
همه آدم های دنیا یه خدا دارن که مسئولشونه
در مورد دوستت که 200 بهش قرض دادی
تو کار خوب و لطفت رو کردی
دیگه وقتی نمی تونی بیشتر از اون کمک کنی براش دعا کن. همین.
حالا نفهمیدم چرا میخوای بری ؟
بابت این موضوع یا بابت چی ؟
راستی تاپیک دیشب کجا رفت ؟ من صبح اومدم سراغش دیدم خبری نیست .
ممنونم از همتون.
تاپيك ديشبو كه بردنش.خودمم صبح ديدم اثري ازش نيست.
به قول دكتر فرهنگ كه آدمارو به چند دسته سمعي وبصري ولمسي و... تقسيم ميكنه من جزءلمسيها هستم .احساسم هميشه غالبه.
اينجا جاي كسي هست كه بتونه تغيير كنه.بارها بچه هاي اينجا بهم گفتن خب يكم تلاش كن بهتر بشي.
ميدونيد درد من كجاست؟اينكه هميشه وتو تمام عمرم دنبال دست نوازشي بودم اما پيداش نكردم.
بوسيدن مادرم مصنوعيه اما ميدونم خيلي دوستم داره.كلا آدم درونگراييه.
خواهرم وقتي با مادرم در مورد من بدگويي ميكنه تا كاراي خودشو توجيه كنه مادرم قبول ميكنه.
من نميخوام باهاشون بحث كنم واون بيشتر استفاده ميكنه.
خواهرم خيلي بيتفاوت وبي خياله وبرعكس منه.اگر كسي درحال مرگ باشه واون دوست نداشته باشه بهش هيچ توجهي نميكنه.خودش بارها بهم گفته فقط به فكر خودت باش واز من ياد بگير.اما من بيتفاوتي توذاتم نيست.هر وقتم ميخوام تنبيهش كنم ونسبت بهش بيتفاوت ميشم بد گوييمو پيش مامانم ميكنه.ودقيقا دست پيش ميزنه كه پس نيفته.دائم بهم ميگه تو نبايد بري اين دانشگاه وكلي دليل مياره تا نا اميدم كنه.
چند وقت پيش با كلي ذوق وشوق چند تا مساله سخت رياضي رو حل كردم بهم گفت خب كه چي؟حالا مهم اينه كه نمره خوبي بياري كه تو دانشگاه تو محاله.
از اندامم ايراد ميگرفت اما بعد فهميدم خودش گفت كه به ...حسوديم ميشه.من اين حرفاشو قبول نميكنم وميگم خودم دوست دارم وهر كي ازظاهرم ايراد بگيره ميدونم به يه چيزي حسادت ميكنه.
- - - Updated - - -
ممنونم از همتون.
تاپيك ديشبو كه بردنش.خودمم صبح ديدم اثري ازش نيست.
به قول دكتر فرهنگ كه آدمارو به چند دسته سمعي وبصري ولمسي و... تقسيم ميكنه من جزءلمسيها هستم .احساسم هميشه غالبه.
اينجا جاي كسي هست كه بتونه تغيير كنه.بارها بچه هاي اينجا بهم گفتن خب يكم تلاش كن بهتر بشي.
ميدونيد درد من كجاست؟اينكه هميشه وتو تمام عمرم دنبال دست نوازشي بودم اما پيداش نكردم.
بوسيدن مادرم مصنوعيه اما ميدونم خيلي دوستم داره.كلا آدم درونگراييه.
خواهرم وقتي با مادرم در مورد من بدگويي ميكنه تا كاراي خودشو توجيه كنه مادرم قبول ميكنه.
من نميخوام باهاشون بحث كنم واون بيشتر استفاده ميكنه.
خواهرم خيلي بيتفاوت وبي خياله وبرعكس منه.اگر كسي درحال مرگ باشه واون دوست نداشته باشه بهش هيچ توجهي نميكنه.خودش بارها بهم گفته فقط به فكر خودت باش واز من ياد بگير.اما من بيتفاوتي توذاتم نيست.هر وقتم ميخوام تنبيهش كنم ونسبت بهش بيتفاوت ميشم بد گوييمو پيش مامانم ميكنه.ودقيقا دست پيش ميزنه كه پس نيفته.دائم بهم ميگه تو نبايد بري اين دانشگاه وكلي دليل مياره تا نا اميدم كنه.
چند وقت پيش با كلي ذوق وشوق چند تا مساله سخت رياضي رو حل كردم بهم گفت خب كه چي؟حالا مهم اينه كه نمره خوبي بياري كه تو دانشگاه تو محاله.
از اندامم ايراد ميگرفت اما بعد فهميدم خودش گفت كه به ...حسوديم ميشه.من اين حرفاشو قبول نميكنم وميگم خودم دوست دارم وهر كي ازظاهرم ايراد بگيره ميدونم به يه چيزي حسادت ميكنه.
سلام.بادیدن پستت یاد آیه ای زیبا ازقرآن افتادم که هم بامعناست هم کنایه قشنگی درآن به کار رفته:::::::ولاتجعل یدک مغلولة الی عنقک ولاتبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا.؛نه هرگز دست خود(دراحسان به خلق )محکم به گردنت بسته دار ونه بسیاربازوگشاده که(هرکدام)کنی به نکوهش ودرماندگی خواهی نشست.(۲۹ سوره اسراء)
امين محترم حق با شماست.منم بارها اينو خوندم وقبول دارم.
اما من ميخوام شماهاكمك كنيد بدونم كدوم رفتارم اشتباست وكدوم درسته؟
دوست دارم همه نقاط ضعفمو كه بايد تغيير بدم بدونم.اصلا چطور بايد تغيير كنم؟
- - - Updated - - -
بچه ها حس ميكنم مشكلات من فقط باسكوت حل ميشه وبس.بهتره تاپيكهامو بي خيال بشم وبرم سراغ تنهايي خودم.
شما ها همتون خيلي سعي كردين كه كمكم كنين اما به قول دوستمون هيچكس نميتونه كمكم كنه.
خدا نگهدار.
- - - Updated - - -
فقط تا نرفتم اين پيغامو واسه فقط خدا ميزارم كه حقي به گردنم نباشه:
FAGHAT KHODA منو ببخشيد اگر باعث شدم اذيت بشيد.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط يوسف گمگشته
عزیزجان اگه منظورتون من بودم باید بگم من نگفتم کسی نمی تونه کمکتون کنه گفتم باید اولین قدمو خودتون بردارید.
خداحافظی؟ دوست خوبم به نظرم شما باز بیایید اینجا اما پیشنهاد می کنم تاپیک جدیدی نزنید و یه مدت خودتون روی مشکلاتتون تمرکز کنید. خیلی از مشکلاتی که شما گفتید به دست خودتون قابل حله فقط کافیه کمی روشون تمرکز کنید. مشکلات توی زندگی همه هست اونی موفق میشه که تسلیم نشه. این طوری شخصیت محکمتر و مستقل تری هم پیدا می کنید:72:
ممنون شاپور محترم
ميدونم حق باشماست.اما من تو شرايط بدي قرار گرفتم كه نميدونم بايد چكار كنم؟به قول شماكسي هم نميتونه كمكم كنه.وبايد خودم راهشو پيداكنم.
سنم اونقدر كم نيست كه دائم درحال تصميم گيري وبدون حركت باشم.
فردا 32سالم ميشه وهنوز نتونستم تكليف تحصيلمو مشخص كنم.
همه ميگن خودت ميدوني اما من نميخوام حسرت اين روزامو مثل حسرت روزاي خوب بچگيم بخورم.
تولدت مبارک دوست خوبم. :227:ایشالا موفق باشی و به آرامشی که میخوای برسی:72::72::72:
منو ببخش که نمی تونم کمکت کنم.
ممنونم.
اگر نميتونيد كمك كنيد بارها با تاپيكهاي آموزنده وشاد وزيباتون حال منو بهتر كرديد.مثل ويداي گل هميشه از مطالب با ارزشتون استفاده كردم.
خداروشكر كمي حالم بهتر شده.
با مشاور صحبت كردم ميخوام حقوق بخونم.