آیا با وجودیکه خانواده دختر جواب مثبت ندادند می تونم با دخترشون تماس داشته باشم؟(راهنمایی در مورد ارتباط)

سلام دوستان خسته نباشید وقتتون بخیر من یه سوال دارم و خواهشمندم افراد با تجربه در این زمینه منو راهنمایی بفرمایند
1-من 2 ماه پیش رفتم خواستگاری دختری که از همه نظر از طرف من مورد تایید هست و از اقوام خیلی دور میباشند و البته من خودم نرفتم خانواده رفتند و موضوع را پیشنهاد دادند و اونا گفتند بعد از یک هفته خبرتون میکنی که خبری نشد و مامانم تماس گرفتم و گفتند که پسر شما از هر نظری مورد تایید ما میباشن اما ما دخترمون باید درسش تمام بشه و یکسال دیگه تموم میشه من خانوادم گفت دیگه اسمشو نیارو نمیخوان بدمن من خودم با مامانشون تلفنی صحبت کردم و گفتن که نه پای کس دیگری در میون نیست و فقط میخواد درس بخونه و صحبت های دیگه گفتم من میتونم امیدوار باشم بعد از اتمم درس گفتن انشاالله-حالا سوالی دارم من میتونم مثلا با مامانشون تماس بگیرم مثلا احوالپرسی بعدش بهشون بگم میتونم با دخترتون تماس بگیرم و احوالشون رو بپرسم یا نه؟اگه بله چه چیزایی از دختره بپرسم؟من میتونم مستقیم با دختره تماس بگیرم اما این طوری خوشم نمیاد که فکر کنن مزاحم شدم یا اینکه فکرای بد دیگری بکنن ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.

یعنی خودت هنوز دختر خانم رو ندیدی ؟ !!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط asemani

یعنی خودت هنوز دختر خانم رو ندیدی ؟ !!

---

سلام چرا دیدم اما نه به صحبت اونم منو دیده ؟

خب الان که شما شرایط ازدواج رو داری ، میخوای یک سال صبر کنی به پای دختری ! بعد یک سال تازه بری و صحبت کنی که ببینی به تفاهم می رسید یا نه !!!!!!!!!!!
بعد تو این مدت هم تماس بگیری و باهاش احوالپرسی!! داشته باشی ؟؟؟

نمی دونم . اما به نظرم کارتون درست نیست .

از اون خانواده بخواید اجازه بدن تا رسمی با دخترشون آشنا بشید . اگه تفاهمات اولیه رو داشتید و به دل هم نشستید و مورد قبول هم واقع شدید می تونید یه سال رو صبر کنید.

نه اینکه هنوز حتی یکبار صحبت نکرده یکسال منتظر بمونید
این احوالپرسی ها حتی اگه گهگاه هم باشه وابستگی میاره برای دو طرف و باعث اختلال در راه شناخت طرف مقابلتون میشه .

حتی اگر وابستگی هم پیش نیاد ، اما به توافق نرسید ، عملا یکسال از عمر شما تلف شده

ضمنا اگه تو این یکسال خواستگاری بهتر از شما برای این دختر بیاد ، عملا به خاطر اینکه هیچ تعهدی این وسط نیست ، اونا می تونن رو اون خواستگار فکر کنن .

به نظرم یه کمی وضعیت رو اصلاح کنید .
فعلا بحث اینکه با دختر چه حرفی بزنید مهم نیست .

ببینید خوب الان خانوادش میگن اگه ارتباط داشته باشین ممکنه دخترشون از درس و زندگی بیفته عقب.بعدشم همینطوره مامانش گفت قول نمیدم اما انشالله چکار کنم به نظر شما؟من دختره رو دوست دارم حاضرم یکسال به پاش بشینم

شما هنوز با اون دختر صحبت نکرده میگید که دوسش دارید و میتونید یکسال به پاش بمونید.
بعد از یکسال مسلما براتون این توقع ایجاد میشه که اون حتما باید شما رو قبول کنه .
این در حالیه که مادرش از همین الان هم بهتون گفته قطعی نیست . "ان شاا.... " یعنی راحت میشه زد زیر همه چیز

ضمنا به جز همه اینا
شما میگید با اون دختر صحبت نکردید
این یعنی از اخلاق و افکار و طرز فکر و حتی نحوه صحبت و دیدش به زندگی و ..... خبر ندارید
چه چیزی باعث شده اونو دوسش داشته باشید ؟
از ویژگی های خوبش برامون بگید.

از نجابت -خانوادش به خصوص مامانش -زیبایی- بیشتر نجابتش-خب به نظر شما چکار کنم؟

سلام
ببینید شما اصلا با این دختر خانوم حرف نزدی , تو این یکسال هم خیلی اتفاقا می یوفته , ممکنه یه خواستگار بهتر براشون بیاد و بدون توجه به درس قبول کنن ! به نظر من شمارو تو آب نمک خوابوندن ;) اگه موردی نبود شما باشی !

خب اجازه یه خواستگاری رسمی , که هر دو طرف باشید و شما هم با دختر خانوم صحبت کنید رو بدن , اگر که واقعا مشکل درسه که می دونم نیست ! اصولا کسایی که درس دارن نامزد می شن تا درسشون تموم شه بعد ازدواج می کنن , تو این دوران نامزدی هم فرصتی می شه که بیشتر هم دیگه رو بشناسن ! نامزد بدون عقد منظورمه البته !

به نظر شما من چکار کنم همه این حرف شما رو به من میزنن!من دختره رو دوست دارم و اصلا حیفم میاد زن کس دیگری بشه منو راهنمایی کنید من حتی حاضرم هر چی دختره بگه بگم قبوله و از نظر من توی تفاهم هم مشکلی پیش نیاد حالا راهنمایی کنید در مورد خودم 24سال دارم کارمندهستم لیسانس و از نظر ظاهری هم زیبا هستم از نظر خانواده هم معمولی حتی شاید از نظر فرهنگی سرتراز اونا باشیم اما اقتصادی نه

اینکه میگید هرچی اون دختر خانم بگه قبول میکنم یعنی احساسا صرف که اصلا درست نیست شما میخواین به هرقیمتی دختر را بدست بیارید اما به این فکر نکردین که نگه داشتن و حفظ زندگی با این دختر خیلی مهمتره.همونطور که دوستان گفتن بهترین حالتش اینکه از مادرتون خواهش کنید اینبار با خودتون برید خواستگاری و با خود دختر صحبت کنید و ببینید خودش چی میگه.اگه همون حرف صبر یک سال را زد بهش بگید که برای صبر یک سال یه تضمینی باید باشه و اونم شناخت دوطرفه است و اگه خانواده ها موافق باشن چندین جلسه برای آشنایی هم بذارین و اگه به این نتیجه رسیدین که برا هم خوبید اون وقت تصمیم بگیرید.
نمیخوام فاز منفی بدم بهتون ولی دیدم خانواده هایی را که درس را بهانه ای برای نه گفتن قرار میدهند.مطمئن شوید حتما
و یه چیز دیگه اینکه گفتید زیبایی و نجابت .این دو خیلی مهم و لازمند اما برای یه زندگی موفق کافی نیستن.شناخت طرفین لازم است

ببینید من مامانم راضی نمیشه دیگه بره یعنی خانوادم میگن اسمشو نیارم و میگن خودتو حقیر نکن.من خودم میتونم با مامانش تماس بگیرم و بگم؟اصلا چی بگم؟چون من بار دوم که بامامانش تماس گرفتم گفتم مشاور گفته اینا بهانست گفت مشاور از ما شناخت کافی نداره بعدش من که با شما رودربایسی ندارم که اگه میخواستم میگفتم نه.حالا شما بگید چکا کنم ذهنم مشغول شده به خدا اصلا داغونم راهنمایی کنید ممنون

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sajad2020

من دختره رو دوست دارم و اصلا حیفم میاد زن کس دیگری بشه
من حتی حاضرم هر چی دختره بگه بگم قبوله و از نظر من توی تفاهم هم مشکلی پیش نیاد
حتی شاید از نظر فرهنگی سرتراز اونا باشیم اما اقتصادی نه

---

اولا که فرهنگ چیزی نیست که بتونی یه خط کش یا ترازو دستت بگیری و اندازه بگیری و بگیری برا من بالاتره یا برا کسی دیگه .
فرهنگ چیزیه متفاوت در هر خانواده که تنها می تونه با فرهنگ کسی دیگه فرق داشته باشه ، دقت کن : فرق ، تفاوت
یعنی فرهنگ من هرگز از کسی بالاتر نیست ، بلکه فرهنگ من متفاوته با کسی دیگه می تونه باشه و این تفاوت نشانه بالاتر و یا پایین تر بودن نیست

در مورد ویژگیهای مثبت دختر خواستم بگی
گفتی زیبایی و نجابت
اولا خیلی کلیه
دوما نجابت رو هم مثل همون فرهنگ اندازه گیری کردید ؟
شما هنوز با اون دختر صحبت نکرده از کجا متوجه شدید که نجابت داره ؟؟؟؟؟
باهاش تا به حال برخورد نداشتید ، چطور متوجه شدید نجیبه ؟؟؟


حیفتون میاااد اون دختر زن کسی دیگه بشه ؟؟؟؟؟؟
مگه میخواد از بین بره ؟؟؟
شما در مورد یه جنس صحبت نمی کنید . در مورد یه آدم صحبت می کنید
وقتی با شما تفاهم نداشته باشه خب باید با کس دیگه ای ازدواج کنه
چه شما حیفتون بیاد و چه نیاد
ضمنا خانواده ایشون در این یکسال به این حیف شدن فکر نمی کنن و مسلما به همه خواستگارا فکر می کنن

اما در مورد خودتون
پسر 24 ساله !! باور کنید احساس می کنم با یه پسر بچه 14 ساله دارم صحبت می کنم .
شما در 24 سالگی تعریفی که از تفاهم دارید اینه :
هرچی گفت منم قبول می کنم ، تفاهم حاصل میشه !!!!!!!!!!!!
معیار ازدواجی ، تلاش برای شناختی ، ترس از اشتباهی ، ...... هیچی در شما وجود نداره

و به اصطلاح شاید هنوز به بلوغ عقلی ازدواج نرسیدید

من امروز واقعا هنگ کردم
از خوندن تاپیک شما و آقای ahmadi00

واقعا باورش برام سخته
کسی ما رو سر کار گذاشته ؟؟؟ :301:

نه سر کار گذاشتن چیه؟شما منو راهنمایی کنید بگید من چکار کنم؟یه راه حلی یه کاری؟
در مورد تفاهم هم باید اقرارکنم که واقعا معنی تفاهم رو نمیدونم اصلا نمیدونم تفاهم در مورد چه چیزاهایی باید باشه یعنی از نر من تفاهم معنی نداره؟به قول جمله معروف تفاهم به معنای درک کردن نیست به معنای تحمل تفاوت هاست و از نظر من تفاهم حله.

آقا سجاد از همین ابتدا دارین اشتباه پیش میرید .اصلا دلیل نمیشه شما با مادر آن خانم تماس بگیرید .چون ایشون این فکر میکنن که شما هیچ کس را ندارید و ببخشید اینطوری میگم اما سردل خود عمل میکنید.خب این اصلا برای شما و وجه خانوادگی و ازهمه مهمتر خودتون خوب نیست.
الان چند تا مشکل سر راهتونه.مادرتون و خانواده تون مخالفن.به این فکر کنید که یک سال دیگه هم بخواین برین خانواده تان بازم مشکل دارن.بعدشم اصرار بر جیزی جز دل زدگی هیچ چیزی به بار نمیاره.هرچی بیشتر پاپیچ بشین مادرش حتما بیشتر بر نه گفتن پافشاری میکنه.پیگری این قضیه بهترین حالتش از جانب خانواده ها و بزرگترهاست.
با مادرتون صحبت کنید و ازش بخواین مطمئنن قبول میکنن.من بعید میدونم با یه نه گفتن خانواده تون پس بکشن چون مادر و پدرتون میدونن خواستگاری بمعنای ج مثبت نیست.ازشون بخواین دلیلشو بگن.اصلا خودتون به تنهایی زنگ نزنید که به نتیجه نمیرسید

مامانم بگم چی بگه؟خودم نمیتونم صحبت کنم با خود دختره؟و نظرشونو بدونم

به مامانتون بگین با خانواده شون تماس بگیرن و بگن این بار پسرمون میخواد بیاد و بادخترتون صحبت کنن که اگه حرفاشون رو هم راگرفت و دیدن به درد هم میخورن پسر ما منتظر بمونه و اگه نه هرکی پی زندگی خودشون.اگه قبول کردن که یعنی مایلند اما اگه بازم گفتن نه یعنی دنبال بهانه ان چون هیج دختری حاضر نیست همینطوری و با یک جلسه خواستگاری اونم بی پسر، خودش یک سال منتظر یه پسر بذاره .

خب مامانش میگه من که گفتم دخترم تا یکسال اینده به ازدواج فکر نمیکنه اونوقت چی؟مامانم هم الان داره همینو میگه میگه گفته دخترم فعلا به تنها چیزی که فکر نمیکنه ازدواجه.چکار کنم دیوانه شدم رفت ذهنم مشغوله یه راه حلی بگید به من.ممنون

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط asemani

اولا که فرهنگ چیزی نیست که بتونی یه خط کش یا ترازو دستت بگیری و اندازه بگیری و بگیری برا من بالاتره یا برا کسی دیگه .
فرهنگ چیزیه متفاوت در هر خانواده که تنها می تونه با فرهنگ کسی دیگه فرق داشته باشه ، دقت کن : فرق ، تفاوت
یعنی فرهنگ من هرگز از کسی بالاتر نیست ، بلکه فرهنگ من متفاوته با کسی دیگه می تونه باشه و این تفاوت نشانه بالاتر و یا پایین تر بودن نیست

در مورد ویژگیهای مثبت دختر خواستم بگی
گفتی زیبایی و نجابت
اولا خیلی کلیه
دوما نجابت رو هم مثل همون فرهنگ اندازه گیری کردید ؟
شما هنوز با اون دختر صحبت نکرده از کجا متوجه شدید که نجابت داره ؟؟؟؟؟
باهاش تا به حال برخورد نداشتید ، چطور متوجه شدید نجیبه ؟؟؟


حیفتون میاااد اون دختر زن کسی دیگه بشه ؟؟؟؟؟؟
مگه میخواد از بین بره ؟؟؟
شما در مورد یه جنس صحبت نمی کنید . در مورد یه آدم صحبت می کنید
وقتی با شما تفاهم نداشته باشه خب باید با کس دیگه ای ازدواج کنه
چه شما حیفتون بیاد و چه نیاد
ضمنا خانواده ایشون در این یکسال به این حیف شدن فکر نمی کنن و مسلما به همه خواستگارا فکر می کنن

اما در مورد خودتون
پسر 24 ساله !! باور کنید احساس می کنم با یه پسر بچه 14 ساله دارم صحبت می کنم .
شما در 24 سالگی تعریفی که از تفاهم دارید اینه :
هرچی گفت منم قبول می کنم ، تفاهم حاصل میشه !!!!!!!!!!!!
معیار ازدواجی ، تلاش برای شناختی ، ترس از اشتباهی ، ...... هیچی در شما وجود نداره

و به اصطلاح شاید هنوز به بلوغ عقلی ازدواج نرسیدید

من امروز واقعا هنگ کردم
از خوندن تاپیک شما و آقای ahmadi00

واقعا باورش برام سخته
کسی ما رو سر کار گذاشته ؟؟؟ :301:

---

نجابتش رو من دیدیم در برخورد های عامیانه و همینطور مامان و خواهرانم تایید میکنن.
تفاهم یعنی چی؟اصلا تفاهم رو درک نمیکنم.
وقتی طرف هم ه چیزو بگه و من قبول کنم دیگه تفاهم برای چی باید نداشته باشه

- - - Updated - - -

کمک کنید دوستان خواهش میکنم برام خیلی مهمه.

- - - Updated - - -

الو کسی نیست کمک کنه؟عجب

سلام آقا سجاد
من پیشنهادات زیر را برای شما دارم:
1)با یک شماره ناشناس تحت عنوان خواستگاری به خانه دختر خانم زنگ بزنید.مثلا خاله یا کسی که آنها ایشان را نمیشناسند الکی زنگ بزنن و مشخصات یک پسر فرضی را بدهند اونوقت ببینید آیا آنها باز هم می گویند دخترم فعلا قصد ازدواج نداره یا نه.
اینطوری خیالتون راحت میشه.
2)البته شاید راست بگن چون من هم تا آخر دوره لیسانس و قبولی در فوق به هیچ وجه به ازدواج فکر نمی کردم و اصلا دوست نداشتم با راه دادن خواستگار و... برای خودم مشغولیت ذهنی درست کنم.
اگر این دختر خانم مثل من باشن با شما که صحبت کنند (چون احتمالا هم خواستگار اولشون میشین) ذهنیتشون عوض میشه و درگیری فکری بین مقایسه خواستگاران و انتخاب و استرس انتخاب که خیلی زیاده براشون شروع میشه.و احتمالا فعلا ایشون این آمادگی را در خودشون نمی بینند.
3)اگر با اجرایی کردن پیشنهاد اول واقعا به این نتیجه رسیدین که ایشان فعلا قصد ازدواج ندارن.باز هم به نظر بنده الکی احساساتتون را آبیاری نکنید و بهشون فکر نکنید.چون احتمالش هست که بعد از چند جلسه خواستگاری ایشون از شما خوشش نیاد.من خودم چند خواستگار داشتم که بعد از چند جلسه به این نتیجه رسیدم که ما به درد هم نمی خوریم.
4)این طور که از صحبت هاتون بر میاد به نظر می رسه که شما هنوز باید روی معیارهاتون برای ازدواج و اینکه چه طور کسی را انتخاب کنید مطالعه بفرمایید.مثلا فایل های صوتی دکتر فرهنگ را گوش بدید یا کتاب یا مقالات و یا تجربیات خواستگاری دیگران در این سایت را مطالعه کنید.
5)شما اگر آمادگی ازدواج را دارید و فکر میکنید به این مرحله رسیدین که انتخاب صحیح داشته باشین به نظر من خواستگاری دختران دیگر بروید اگر قسمتتون شد که هیچ. اگر نشد و این دختر خانم هم ازدواج نکرده بودن خب به خواستگاری ایشون می رین.
اینطوری تجربتون هم زیاد میشه و بیخودی هم به این خانم فکر نمی کنید و احساساتتون هم درگیر انتخاب نمی کنید.بعدا هم در صورت جواب منفی احساس پشیمونی نمی کنید که چرا بیخودی برای کسی صبر کردم.
فقط تو این سایت ببینید که چند نفر به دلیل احساسی تصمیم گرفتن تو ازدواج شکست خوردن و چند نفر به خاطر اینکه وقتی هنوز نه به باره و نه به داره بیخودی احساساتشون را درگیر کردن و بعد به اون طرفشون نرسیدن و شکست عشقی خوردن.
منطقی باشید. و احساساتتون را آبیاری نکنید.
موفق باشید

آقا به نظر من شما چند بار برو خواستگاری و هی اصرار کن
البته با خانواده حتما برو
شاید دارن ناز می کنن
و یا اگر ببینن خیلی مصری قبول کنن
بگو من طوری برخورد نمی کنم که دخترتون مشکلی برای درسش پیش بیاد
بگو خودمم کمک می کنم تو درسا بهش

ممنون از راهنماییتان-من پیشنهاد اول شما رو امتحان میکنم2-من امادگی ازدواج ندارم الان اماچون میدیدم دختره خواستگار زیاد داره و امکان اینکه ازدواج کنه هست به مامانم گفتم برن خواستگاری
3-چطوری به ایشون فکر نکنم شاید ایشون واقعا قصد ازدواج نداشته باشه اونوقت چی ؟
4-از حرکات خود وخانوادشون در دیدارها بعید به نظر میاومد که از بنده بدشون بیاد نمیدونم
5-اگر با خود دختره تماس تلفنی داشته باشم چی؟
6-من بعد ز اینکه جواب دادن من اس دادم به دختره که میتونم وقتتون رو چند لحظه بگیرم و ایشون بلافاصله گوشیشونو خاموش کردن تا سه روز که من وقتی به مامانشون زنگ زدم مامانشون گفتن گوشیش خاموش شده و رمز گوشیش رو فراموش کرده و نتونسته روشن بکنه که فکر کنم دروغ باشه. حالا نظر شما چیست؟
7-شایدم به قول خانم شیدا میخوان ناز کنن اون وقت چی؟8-اگر مرتب برم خواستگاری باعث مشکل نمیشه در اینده در زندگیم؟

- - - Updated - - -

یه سوال خاله هام همه اونو میشناسن و اونم صداشونو میشناسه عمع هام همه در یه شهر دیگه هست به کی بگم زنگ بزنه و بگه؟

خب ببینید خواهرتون دوستی ندارن که این کارو براتون بکنن.از دوستان مادر و خاله هاتون چی؟

سلام -این کار شدنی نیستچون هیچ ک حاضر نیست این کارو انجام بده-
یه سوال دیگه اگه خودم با دختره صحبت کنم چی یا با مامانش؟لطفا نظر بدید.

- - - Updated - - -

من از تمامی دوستان تالار کمک میخوام خواهشمندم راهنمایی بفرمایید و به سوالات من جواب بدید 1-اگر من خودم با دختره صحبت کنم چه معایب و مزایایی داره؟اصلا صحبت کنم یا خیر؟
2-اگر صحبت کنم چی بهش بگم؟
3-اگر با مامانش صحبت کنم چی؟چه معایب و مزایایی داره؟
من باید سریعا تکلیفم روشن بشه خواهشمندم تمامی دوستان راهنمایی کنند

- - - Updated - - -

دوستان یعنی واقعا کسی نیست جواب بده؟عجب

دوستان کسی نیست؟کجایید پس؟:54:

- - - Updated - - -

دوستان واقعا کسی نیست جواب بده؟ اگر کسی دوست نداره جواب بده یا نمیتونه اینجا توضیح بده ایملشو بده تا اونجا باهاش تماس بگیرم

- - - Updated - - -

جواب ندید 300تا تاپیک میزنم
جوابببببببببببببببببببببب ببببببببببببببببببببببببب بب بدیدددددددددددددددددددددد دددددددددد:81:

سلام اقا سجاد :72:

بابا نزدیک 11 تا پست بچه ها گذاشتن.ولی شما همچنان سر خونه اولید.خب معلومه بچه ها وقتی اندک تاثیر پذیری در شما مشاهده نمی کنن دیگه پست نذارن و همراهیتون نکنن.نمونش اسمانی عزیز که نا امیدش کردید و رفت.

شما فقط در قبال اون دختر اینقدر انعطاف پذیرید؟

مثلا چند نفر تا حالا گفتن که تماس گرفتنون اشتباهه.اما شما همچنان مصر هستید که تماس بگیرید؟ چی بگید ؟

از من میشنوید دل بستن به این فرد مثل نقش بر اب زدن است.قطعا ایشون تنها دختر زیبا و نجیب شهرتون نیستن(معیار های دیگه ای ندارید؟!)

به زندگیتون برسید و مطمئنا ارزش شما به مراتب بیشتر از اینه که یک سال منتظر کسی باشید و بهش فکر کنید که به احتمال 99.99(اونم با ارفاق) به شما اصلا فکر نمی کنه.

احساساتتون رو در دست بگیرید.پیش از اینکه کاری کنید که اعتبار و احترامتون رو هم از دست بدید(نزد دختر و خونوادشون) و همون امید واهی یکسال بعد رو هم به کل نا امید کنید.

موفق باشید :72::72:

فقط خدا :72::72::72:

یعنی به طور کل دختره رو فراموش کنم؟
اگه راست بگن چی؟یعنی واقعا هدفش درس خوندن باشه چی؟
منم میخوام تصمیم گیری کنم و یکسال منتظر دختری نشم که اصلا فکر بهم نمیکنه خواهشمندم بیشتر توضیح بدید که قانع بشوم ممنون اجرکم عند الله

آقا سجاد،شما گفتین اگه ما دوباره خواستگاری کنیم مامانش میگه اون ت یک سال دیگه نمیخواد و..
خب شما هم بگین باشه ما بیایم پسرمون حرفاشو بزنه اونوقت میریم تا یه سال دیگه.
عذر میخوام انقد اینطوری میگم اما انگار هدف شما ازدواج نیست هدف شما رسیدن به اون دختره و شاید بخاطر همین میخواین ازدواج کنید.هرچی بیشتر به احساستون بها بدین بیشتر درگیرش میشین.اگه دنبال یه آینده خوب و سالم هستین عقل بهتر ج میده تا احساس

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط یکی مثل شما

آقا سجاد،شما گفتین اگه ما دوباره خواستگاری کنیم مامانش میگه اون ت یک سال دیگه نمیخواد و..
خب شما هم بگین باشه ما بیایم پسرمون حرفاشو بزنه اونوقت میریم تا یه سال دیگه.
عذر میخوام انقد اینطوری میگم اما انگار هدف شما ازدواج نیست هدف شما رسیدن به اون دختره و شاید بخاطر همین میخواین ازدواج کنید.هرچی بیشتر به احساستون بها بدین بیشتر درگیرش میشین.اگه دنبال یه آینده خوب و سالم هستین عقل بهتر ج میده تا احساس

---

ممنون از شما -چکار کنم پس؟من شرایط ازدواج رو ندارم اما میترسیدم که دختره بپره!بعدشم من به این دختر وابسته شده ام چطور میتوونم فراموش کنم ؟

آقا سجاد مگه شما با این خانم صحبت کردین که بهش وابسته شدین؟
چند بار به منزلشون تلفن زدید؟(منظورم مادرتون هست) ایشان همان جواب را دادند؟
به نظر من اصلا فعلا ایشونو فراموش کنید.چون اگر واقعا حتی به خاطر هرچی نخواد ازدواج کنه؛شما کوچیک می شی!و آنها هم فکر می کنن شما چقدر پررو هستین و پدر دختر خانم حساس میشن و همان 1% هم که احتمالش بود هم دخترشان را نمی دهند.
دخترخانم چند سالشونه؟
ترم چند دانشگاهن؟
به نظر من شما اگر خواستگاری های دیگه بری ایشون را فراموش می کنید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مصباح الهدی

آقا سجاد مگه شما با این خانم صحبت کردین که بهش وابسته شدین؟
چند بار به منزلشون تلفن زدید؟(منظورم مادرتون هست) ایشان همان جواب را دادند؟
به نظر من اصلا فعلا ایشونو فراموش کنید.چون اگر واقعا حتی به خاطر هرچی نخواد ازدواج کنه؛شما کوچیک می شی!و آنها هم فکر می کنن شما چقدر پررو هستین و پدر دختر خانم حساس میشن و همان 1% هم که احتمالش بود هم دخترشان را نمی دهند.
دخترخانم چند سالشونه؟
ترم چند دانشگاهن؟
به نظر من شما اگر خواستگاری های دیگه بری ایشون را فراموش می کنید.

---

فقط یکبار اونم مامانم با بابام رفتن و بعد از یک هفته تلفن زدند
2-من 24 دارم ایشون 21
3-ترم 6 مامانش میگفت 2ترم دیگه تمومه
لطفا بیشتر راهنمایی کنید ممنون

دوست عزیز :72:همونطور که بقیه دوستان هم گفتن به نظر منم اون خانواده شمارو فعلا بعنوان زاپاس نگه داشتن و یکسال رو واسه خودشون خریدن...بعد از یکسال هم اصلا معلوم نیس شمارو بپذیرن..من از مجموع نوشته های شما به این نتیجه رسیدم که بهتره کلا بیخیال این دختر بشی..بچسب به درس و کارت..خودتم که گفتی الان شرایط ازدواج نداری..تو فقط داغی که به اون دختر برسی حتی به قیمت له شدن شخصیت و غرورت..آخه یه کم غرور داشته باش فقط کم مونده بری پشت در خونه اون خانم چادر بزنی ..اینهمه کم محلی و بیمحلی کافی نیس واسه درک این موضوع که شما فقط زاپاسی؟؟؟ اصلا به نظر من عشقی که یک طرفه باشه و با خواهش والتماس و سریش شدن به ازدواج برسه نه ارزشی داره و نه دوام پیدا میکنه..دوستان هم نظراتشون رو گفتن..به نظر من بشین یه بار دیگه نوشته هاشونو بخون ویه تصمیم جدی بگیر..موفق باشی

سلام دوست عزیز

میخوام خیلی خیلی رک باهات صحبت کنم و همشم انتقاده پس اگه فکر میکنی حرفام ناراحتت میکنه نخونده بگو حذفش کنن ولی من قصد کمک دارم


اول از همه باید بگم با این بچه بازییه که سر تاپیک زدنات تو تالار راه انداختی معلومه هنوز به بلوغ فکری لازم برای ازدواج نرسیدی . من موندم با مشکلات زندگی مشترک چیکار می خوای بکنی. من اگه میگم تاپیک نزن واسه خودت میگم چون اگه به کارت ادامه بدی مسولین سایت نام کاربریتو مسدود میکنن.

شما اقرار می کنی که شرایط ازدواج نداری پس واسه چی میخوای زندگی یه دختر و خودتو خراب کنی؟

ببین اون دختر برای زندیگش حق انتخاب داره حق داره که خودش و خونوادش بخوان که به دور از دغدغه های احساسی و عاطفی درس بخونه شما با این کارا ممکنه ذهن اون دخترو از درس خوندن منحرف کنی به سمت خودت.

انقدر جنجال راه انداختی که کمکم کنید دوستان کمکت کردن خیلی هم خوب راهنماییت کردن ولی شما فقط دنبال راهکار برا رسیدن به اون خانمی و اصلا" به نظرات مخالف توجه نمی کنی.

دوست عزیز عشق چیزی نیست که بخواد با یه نگاه بدست بیاد اینی که افتاده به جونت هوسه و وابستگی و چون اون دختر خانم فعلا" برای شما دست نیافتنی هست شما اینقدر بی قراری. رو خودت کنترل داشته باش. من تو شرایط بدتر از شما بودم . کسی که دوسش داشتم چندین ماه جلو چشمم بود و ما با هم حرف میزدیم ولی چون شرایط ازدواج نداشتم حرفمو تو دلم نگه داشتم از علاقم بهش چیزی نگفتم. من هنوز نتونستم و میدونم هیچوقت نمی تونم فراموشش کنم ولی الآن نزدیک یه ساله که ازش دورم ودارم زندگیمو میکنم چون خودمو وابسته نکردم.

حالا این همه دوستان گفتن که ولش کن و بماند که خونوادتم دیگه مخالفن و باز هم بماند که شما هنوز مفهوم زندگی مشترک وتفاهمو درک نکردید و خودتونم میدونید که شرایط ازدواج ندارید اینا همه بماند
هنوز نمی دونید که نظر اون خانم راجع به شما چیه و یه سال دیگه معلوم میشه.چه بسا تو این مدت یه رقیب عشقی هم به پستت بخوره و شرایطش از شما بهتر باشه.

حقیقت جلوی چشم شماست راه درستم همین طور ولی شما چشماتو بستی.

سلام دوستان ممنون از راهنمایی همه شما دوستان خوب من نیاز به جمع بندی دارم خواهشمندم راهنمایی کنید چکار کنم؟ممنون

سلام دوستان خوبید من با توجه به راهنمایی شما و مدیرمحترم سایت فهمیدم چکار کنم خواستم دوباره به صورت رسمی برم ازدواج که اجازه ندادن و گفتن فعلا اصلا به ازدواج فکر نمیکنیم حالا من یه سوال دارم چطوری و چگونه دیگه به اون دختر فکر نکنم و ذهنم مشغول اون نشه و شروع کنم به خواندن درس در مقطع کارشناسی ارشد ممنون

sلام دوستان من با توجه به مشاوره که از مدیر محترم همدردی داشتم ایشون به من گفتم که مجددا از خانواده ام بخواهم بروم خواستگاری که متاسفانه قبول نکردن برم خواستگاری و گفتن که فعلا قصد درس واندن داره حالا یه سوال دارم با همه این مشکلاتی که پیش اومده ایا من میتونم برم برای بار اخر به صورت حضوری با خود دختره صحبت کنم؟ممنون

- - - Updated - - -

sلام دوستان من با توجه به مشاوره که از مدیر محترم همدردی داشتم ایشون به من گفتم که مجددا از خانواده ام بخواهم بروم خواستگاری که متاسفانه قبول نکردن برم خواستگاری و گفتن که فعلا قصد درس واندن داره حالا یه سوال دارم با همه این مشکلاتی که پیش اومده ایا من میتونم برم برای بار اخر به صورت حضوری با خود دختره صحبت کنم؟ممنون

دوستان مثل اینکه اصلا نگاهی به تاپیک من نمیکنید .فکر کنم دیگه تاپیک زدن در همدردی بی فایدست

نظر خانم چیست؟ نظر نهایی خانواده دختر خانم رو بنویسید؟ و مسائلی که مطرح کردند رو بگید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sci

نظر خانم چیست؟ نظر نهایی خانواده دختر خانم رو بنویسید؟ و مسائلی که مطرح کردند رو بگید

---

سلام دوست عزیز ممنون از اینکه پیگیر هستید من مجددا با مامانشون تماس گرفتم و گفتم میخوام خانوادم رو بفرستم مجددا خواستگاری که گفتن نه اصلا الان قصد ازدواج نداره و باید درسش تموم بشه.
ایا من میتونم به شخصه خودم نظر دختر خانم رو بدونم؟حق دارم یا خیر؟

نه . چرا به نظر خانوادش احترام نمیذاری ؟
مسلما نظر دختر خانم هم همون نظر خانوادشه .
ضمنا یادتون باشه شما اصلا شرایط ازدواج رو ندارین (بنا به گفته های خودتون )

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط asemani

نه . چرا به نظر خانوادش احترام نمیذاری ؟
مسلما نظر دختر خانم هم همون نظر خانوادشه .
ضمنا یادتون باشه شما اصلا شرایط ازدواج رو ندارین (بنا به گفته های خودتون )

---

sghم کاربر گرامی خیلی دوست داشتم مجددا جواب بدید ممنون
یعنی من حق ندارم نظر خود دختره رو بدونم؟شاید برای خودش دلایلی داشته باشه
2-درسته من الان شرایط ازدواج رو ندارم اما میخوام نظر دختره رو بدونم که ایا منتظر بمونم توی این یکسال؟ایاتوی این یکسال میتونم بهشون فکر کنم یانه همین جا تصمیم گیری کنم و دیگه فکر نکنم بهشون

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sajad2020

sghم کاربر گرامی خیلی دوست داشتم مجددا جواب بدید ممنون
یعنی من حق ندارم نظر خود دختره رو بدونم؟شاید برای خودش دلایلی داشته باشه
2-درسته من الان شرایط ازدواج رو ندارم اما میخوام نظر دختره رو بدونم که ایا منتظر بمونم توی این یکسال؟ایاتوی این یکسال میتونم بهشون فکر کنم یانه همین جا تصمیم گیری کنم و دیگه فکر نکنم بهشون

---

سجاد جان به نظرم تو حق اینو داری
باید بگن که کلا نمیخوان یا تا بعد از پایان تحصیل........