دوست دارم عاشق بشم.

سلام دوستاي خوبم
چطور ميشه عاشق خودم بشم؟عاشق خدام بشم؟
من كه تو اين تالار از عشقاي زميني فقط ترسيدم.
خواب خوبي براي يك خانم مومن ديدم واون تعبيرش كرد وگفت من بايد وسيله ازدواج تورو فراهم كنم تا مساله خودم حل بشه.من اصلا به حرفاي كسي اميد ندارم اما اون گريه ميكرد وميگفت من به تو ايمان دارم وتا جمعه كه از مسافرت بيام صبركن تو تمام مراسمت خودم شركت ميكنم.به حرف هيچكسم كار ندارم.كاري ميكنم تومثل حضرت يوسف كه اون اتفاقات براش افتاد عزيز بشي.خداتو رو براي من فرستاده من هم بايد همه كاري برات بكنم.اون ميگه به مامانت كار ندارم خودم مادرتم.مادربزرگتم.
اون خانم بين تمام افراد فاميل ودوستو آشنا محبوبيت خاصي داره.
از روزي كه اين حرفاروگفت بيشتر شرمنده خداشدم.
من يك آدم گنهكارم چطور بايد خوشبخت بشم؟باورم ميشه كه خدا دوستم داره اماآدماي پاك يا كسي كه حداقل توبه نصوح كرده ميتونه به خوشبختيش ايمان داشته باشه.نه مني كه هر هفته توبه ميكنم اما هفته بعد دوباره...
كمكم كنيدتا خداروبه درستي درك كنم ولحظه اي ازش جدانشم.
ديشب بهش گفتم اگر من بميرم چي دارم كه بهت بگم؟!جز شرمندگي هيچي نيست.هيچي...

به نظرم انسان با دعا بیشتر به خدا نزدیک میشه. هر چی خدا را بیشتر بشناسین بیشتر عاشقش می شین.من خواندن صحیفه سجادیه را بهتون پیشنهاد می دهم.روی جملاتش فکر کنید.خیلی قشنگن.به خصوص دعای هفتم

سلام دوست من
بنظرم این یه جور ناامیدیه که تو داری خدا ازون چیزیکه من و شما فک میکنیم مهربون تره و شاید باورت نشه ولی حواسش به یکی مثل من که ازهمه گناهکارتره بیشتر هس تابه یه عارف.عزیزم میتونی قرآن خوندن هرشبو فراموش نکنی حتی شده یه صفحه بخونی وسعی کن باخدا رسمی نباشی وبیشتر دعاکن امتحان کردم جواب میده:72:

:323:

تا وقتی خودت نشوی هیچ کس نخواهی شد

خودت باش تا خدایت را ببینی

چو خدایت را دیدی ، هیچکس را نخواهی دید

وقتی با خدا شدی و هیچکس را ندیدی ، نه ترسی هست و نه غمی ،( لا خوفٌ علیهم و لا

هُم یَحزَنون ).

و این منشاء آرامش است و رضایت و موفقیت .

در این وضعیت خطاها در کمترین حد و موفقیت در بالاترین سطح خواهد بود

و تو اینگونه طعم لذت حقیقی را خواهی چشید ،

لذتی پایدار و ماندگار ، فزاینده و جلو برنده .

و....... خود بخوان حدیث مفصل این حکایت مختصر را با تورقی در دفتر وجودت.......

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ویدا@

تا وقتی خودت نشوی هیچ کس نخواهی شد

خودت باش تا خدایت را ببینی

چو خدایت را دیدی ، هیچکس را نخواهی دید

وقتی با خدا شدی و هیچکس را ندیدی ، نه ترسی هست و نه غمی ،( لا خوفٌ علیهم و لا

هُم یَحزَنون ).

و این منشاء آرامش است و رضایت و موفقیت .

در این وضعیت خطاها در کمترین حد و موفقیت در بالاترین سطح خواهد بود

و تو اینگونه طعم لذت حقیقی را خواهی چشید ،

لذتی پایدار و ماندگار ، فزاینده و جلو برنده .

و....... خود بخوان حدیث مفصل این حکایت مختصر را با تورقی در دفتر وجودت.......

---

اونقدر مغزم هنگ كرده كه بايد معنيشو يكي برام توضيح بده چكار كنم چكار نكنم.

دوست عزیز فقط یک کلمه میتوانم بگم که زندگی منو دگرگون کرد.کتاب تسخیر خوشبختی که نویسندش برتراند راسل نوشته رو بخونید

سلام :72:

امیدوارم در این شبها به چیزایی که به صلاحتونه برسید.واسه منم دعا کنید که از همه محتاج ترم :72::72:

نمیدونم چرا اما همش فکر می کنم شما بیش از حد سخت می گیرید.باور کنید خیلی کار خاصی قرار نیست ما انجام بدیم تا به خدا برسیم.یه روز از صبح که پا شدید تا شب با دقت کنید ببینید چند تا موقعیت براتون پیش اومد واسه خوبی کردن.واسه خدمت کردن خالصانه.این کمک میتونه بردن بار یه پیر زن باشه تا در خونش.ازمایشات بزرگ خدا ظرفیت های بسیار بالایی میخواد.ما اول نیازمند این ظرفیت سازی هستیم.

در مورد عارفی میخوندم که گفته بود پسرم رو از دست دادم.همان شب در خواب دیدم که به من گفتند ای ..... (اسمشون رو دقیق یادم نیست.فکر کنم ایت الله نخودکی بودن) این به خاطر نمازی بود که امروز صبح از تو قضا شد.حالا چرا منی که صد تا صد تا نماز قضا دارم چنین مسائلی برام پیش نمی یاد؟چون خدا هر کسی رو به وسعش ازمایش می کنه.درسته؟

اما در مورد سوالتون :

راه عشق ورزی ، شناخت است.

وقتی میخوان رو یه چیزی تحقیق کنن،یه جزئی از اون رو بر میدارن و میبرن تو ازمایشگاه و در موردش فکر می کنن و ... .

حالا اگه خداوند رو کل در نظر بگیریم،انسان میشه جزء.ما باید خودمون رو بشناسیم.شناخت خدا پیش نیازش(شایدم هم نیازش)خود شناسیه.

خواهر خوبم.اینهمه خودتون رو ملامت و سرزنش نکنید.اول از همه باید با خودتون مهربونتر باشید.ایا تا به حال خدا به شما مستقیما گفته که دیگه نیا سراغم؟دیگه توبت رو نمیخوام؟ خدا همه ما رو همینجوری هم دوست داره.این ماییم که خودمون رو دوست نداریم.چرا اینهمه مصرید به گناهکار بودن خودتون؟


فقط خدا :72::72::72:

سلام عزیزم
خیلی اتفاقی متوجه شدم که این نام کاربری خودتی!:43:

دوست عزیز اینقدر سخت نگیر! سخت نگیــــــــــــــــر !

ببین تو فکر میکنی فقط تو گناه کاری؟همه معصوم هستیم چون کار اشتباه تو رو انجام ندادیم؟ ما کم اشتباه تو زندگیمون کردیم؟ کم گناه کردیم؟
بله همه گناه کاریم.هر کس با یه گناهی، خودش رو مزین کرده!!!
ولی
همه به لطف خدا امیدوارن.
همه میدونن اشتباهاتی داشتن یا دارن، ولی همین که میدونن ،خودش یعنی نصف راه رو رفتن. نصف دیگه هم می مونه تلاش برای بخشیده شدن با از بین بردن عوامل اون گناه تا ترک کاملش.
وقتی کسی میدونه اشتباهی داره، و میخواد که اشتباهش تکرار نشه، یعنی کلی از بقیه جلوتره. یعنی او خیلی تجارب خوبی میتونه بدست بیاره که من و یکی دیگه هیچوقت بدست نمیاریم.

به جای سرزنش کردن خودت، خودت رو تشویق کن. اینکه فهمیدی داری اشتباهی رو مرتکب میشی. درسته، گناهه ،ولی خدا خودش می بینه که بنده اش چطور داره تلاش میکنه برای رهایی از اون گناه. پس هواتو داره

ببین تو یه معلم رو فرض کن.دانش آموزایی که پرتلاش هستن رو خیلی دوست دارن، و آخر سر هم می بینیم نتیجه خوبی از تلاششون می گیرن. حالا تو همون دانش آموزه هستی. مطمئن باش معلمت الان از تلاشت خیلی خوشحال میشه و نمره خوبی هم خواهی گرفت.دیر یا زود ، ولی موفق میشی

انشالا ازدواج موفقی به زودی داشته باشی:72:

[QUOTE=faghat-KHODA;285060]سلام :72:

سلام

امیدوارم در این شبها به چیزایی که به صلاحتونه برسید.واسه منم دعا کنید که از همه محتاج ترم :72::72:
ممنون.اميدوارم شما هم به آرامش برسيد.به همه آرزوهاتونم كه به صلاحتونه همينطور.من از وقتي با اينجا آشنا شدم هروقت دلم ميشكنه براي همه شماها دعا ميكنم.

نمیدونم چرا اما همش فکر می کنم شما بیش از حد سخت می گیرید.باور کنید خیلی کار خاصی قرار نیست ما انجام بدیم تا به خدا برسیم.یه روز از صبح که پا شدید تا شب با دقت کنید ببینید چند تا موقعیت براتون پیش اومد واسه خوبی کردن.واسه خدمت کردن خالصانه.این کمک میتونه بردن بار یه پیر زن باشه تا در خونش.ازمایشات بزرگ خدا ظرفیت های بسیار بالایی میخواد.ما اول نیازمند این ظرفیت سازی هستیم.
خدارو شكر خداي بزرگم از همه چي بهترينشو بهم داده.واسه همين رنج ميبرم وقتي ميبينم نميتونم حق بندگيشو به جا بيارم.تازه ترك گناه بازم به خاطر خودمه.ديشب اتفاقات خوبي افتاد.نميگم اما خيلي حالم خوبه.خيلي زياد...واسم خيلي دعاكنيد تا قدر اين لحظاتمو بدونم...

در مورد عارفی میخوندم که گفته بود پسرم رو از دست دادم.همان شب در خواب دیدم که به من گفتند ای ..... (اسمشون رو دقیق یادم نیست.فکر کنم ایت الله نخودکی بودن) این به خاطر نمازی بود که امروز صبح از تو قضا شد.حالا چرا منی که صد تا صد تا نماز قضا دارم چنین مسائلی برام پیش نمی یاد؟چون خدا هر کسی رو به وسعش ازمایش می کنه.درسته؟خيلي قشنگ بود.ميدونيد اگر معلم ميشديد بهترين بوديد؟ممنون از تمام حرفاتون.

اما در مورد سوالتون :

راه عشق ورزی ، شناخت است.

وقتی میخوان رو یه چیزی تحقیق کنن،یه جزئی از اون رو بر میدارن و میبرن تو ازمایشگاه و در موردش فکر می کنن و ... .

حالا اگه خداوند رو کل در نظر بگیریم،انسان میشه جزء.ما باید خودمون رو بشناسیم.شناخت خدا پیش نیازش(شایدم هم نیازش)خود شناسیه.

خواهر خوبم.اینهمه خودتون رو ملامت و سرزنش نکنید.اول از همه باید با خودتون مهربونتر باشید.ایا تا به حال خدا به شما مستقیما گفته که دیگه نیا سراغم؟دیگه توبت رو نمیخوام؟ خدا همه ما رو همینجوری هم دوست داره.این ماییم که خودمون رو دوست نداریم.چرا اینهمه مصرید به گناهکار بودن خودتون؟اميدوارم كه ديگه نباشم.


فقط خدا :72::72::72:

- - - Updated - - -

[QUOTE=reihane_b;285208]سلام عزیزم
سلام ريحانه جون
خیلی اتفاقی متوجه شدم که این نام کاربری خودتی!:43:
به يك دليل و اينكه خواستم به زندگي اميدوارتر بشم اين اسمو گذاشتم

دوست عزیز اینقدر سخت نگیر! سخت نگیــــــــــــــــر !

ببین تو فکر میکنی فقط تو گناه کاری؟همه معصوم هستیم چون کار اشتباه تو رو انجام ندادیم؟ ما کم اشتباه تو زندگیمون کردیم؟ کم گناه کردیم؟
بله همه گناه کاریم.هر کس با یه گناهی، خودش رو مزین کرده!!!
ولی
همه به لطف خدا امیدوارن.
همه میدونن اشتباهاتی داشتن یا دارن، ولی همین که میدونن ،خودش یعنی نصف راه رو رفتن. نصف دیگه هم می مونه تلاش برای بخشیده شدن با از بین بردن عوامل اون گناه تا ترک کاملش.
وقتی کسی میدونه اشتباهی داره، و میخواد که اشتباهش تکرار نشه، یعنی کلی از بقیه جلوتره. یعنی او خیلی تجارب خوبی میتونه بدست بیاره که من و یکی دیگه هیچوقت بدست نمیاریم.

به جای سرزنش کردن خودت، خودت رو تشویق کن. اینکه فهمیدی داری اشتباهی رو مرتکب میشی. درسته، گناهه ،ولی خدا خودش می بینه که بنده اش چطور داره تلاش میکنه برای رهایی از اون گناه. پس هواتو داره

ببین تو یه معلم رو فرض کن.دانش آموزایی که پرتلاش هستن رو خیلی دوست دارن، و آخر سر هم می بینیم نتیجه خوبی از تلاششون می گیرن. حالا تو همون دانش آموزه هستی. مطمئن باش معلمت الان از تلاشت خیلی خوشحال میشه و نمره خوبی هم خواهی گرفت.دیر یا زود ، ولی موفق میشی
ممنونم.اميدوارم

انشالا ازدواج موفقی به زودی داشته باشی:72:
توهم همينطور عزيزدلم.

به مناسبت انتخاب این اسم زیبا برات می نویسم
گاهی دلم می گیره به خدا میگم خدا جون نمیخوام تو کارت دخالت کنما ولی فکر نمی کنی فرصتها داره از دست می ره؟
جوونیم شور و نشاط و انگیزه م داره از دست می ره؟
حیف من نیست آخه تنها بمونم تا این سن؟ دلم می خواد مادر بشم ممکنه دیر بشه ها!!! خلاصه بعد از اینکه یه مقدار تو صندوق انتقادات و پیشنهادات خدا نامه ها و پیشنهادای مختلف گذاشتم اتفاقا یاد داستان یوسف پیامبر میفتم
حالا جواب خدا
ینی تو از یوسف زیباتر و رعناتری؟ ینی تو از یوسف پاکتر بودی؟ ینی تو از یوسف بی گناهتری؟ ینی تو بیشتر از اون لیاقت ازدواج و تشکیل خانواده و داشتن فرزند و همسر و عشق و همه چیو تو سنین جوونی داری؟
خب جواب من اینه نه خدا جون اون پیغمبر بوده ما کجا یوسف کجا؟!!!!
میدونی چی یوسف منو عزیز کرد؟ صبر صبر صبر
یوسف به نقلی از 7-8 سال تا 17-18 سال از سالهای جوونیشو به خاطر جرم نکرده و گناه کس دیگه تو زندان گذروند اگه قرار بود اونم مثل من باشه ایمانش چقدر ناشکیب میشد نه؟ ینی اگه من بودم نعوذبالله کفر هم میگفتم این همه بی گناه باشی بعد این همه سال به خاطر هوس یکی دیگه بیفتی زندان بهترین سالهای زندگیتو خدا هم درت نیاره؟؟ اما یوسف صبر کرد نه یک سال و دو سال این همه سال نه به خاطر اینکه استحقاق اون شرایطو داشت به خاطر اطمینانی که به خدا داشت نه با دلخوری و ناشکیبی با صبر و آرامش یه بار تو این سال ها این تذکرهایی که من به خدا میدم و نگران اینم که خب شاید خدا جان فراموش کرده اند باید بهشون یادآوری کنم رو به خدا نداد این دغدغه های منو نداشت با اینکه اونم جوون بوده و انسان حتما این چیزایی که من دوست دارم و اونم دوست داشته اما اون خدا رو بیشتر دوست داشته و مطمئن بوده اونچه خدا براش خواسته بهتر از اون چیزاییه که خودش برا خودش دوست داره این یوسف رو عزیز کرده ما هیچوقت نمی تونیم مثل پیامبرا باشیم اما اگه ادعای دوست داشتنشونو می کنیم می تونیم که اونارو الگو قرار بدیم و سعی کنیم مراممون رو به اونها نزدیک کنیم
یوسف گمگشته عزیزم صبور باش و کمتر تقلا کن هر زمانی که خدای مهربان بخواد این اتفاق واست میفته همه تلاشت رو برای ترک گناه انجام بده که هیچ عملی پیش خدا عزیزتر از ترک گناه به خاطر خدا نیست و بقیه شو به خودش بسپار یه دعا توی زیارتنامه ها هست من خیلی دوست دارم

اللهم فاجعل نفسی مطمئنة بقدرک ، راضیة بقضائک ، مولعة بذکرک ودعائک ، محبة لصفوة أولیائک ، محبوبة فی أرضک وسمائک ، صابرة علی نزول بلائک ، شاکرة لفواضل نعمائک ، ذاکرة لسوابغ آلائک ، مشتاقة إلی فرحة لقائک ، متزودة التقوی لیوم جزائک ، مستنة بسنن أولیائک ، مفارقة لاخلاق أعدائک ، مشغولة عن الدنیا بحمدک وثنائک .

سلام.
خيلي خيلي ممنونم سارا اميني عزيز.
همه حرفات خيلي قشنگه وبه دلم مينشينه.
درسته من دارم سعي ميكنم بنده اي باشم كه خدا ميخواد اما خدا كنه بتونم.يعني خيلي اميدوارم كه بتونم.
ميخوام يه چيزايي رو بگم اما نبايد بگم.چون فقط با خدا گفتم.
منو از دعاي خيرتون بي نصيب نزارين.منم هميشه از ته دل همتونو دعا ميكنم.
تا جايي كه ذهنم ياري كنه اسماتونوميگم وبعدميگم همه بچه هاي همدردي...
من خيلي چيزا اينجا ياد گرفتم كه اميدوارم در حال وآينده بتونم ازشون استفاده كنم وزندگي خوبي در كنار افراد خانوادم داشته باشم.
اين دوروز اتفاقاي قشنگ وغير قابل دركي واسم افتاد.
همتونو خيلي دوست دارم شما هميشه با حرفاتون همراهم هستين.
من خيلي خوشبختم واميدوارم اين حس خوب هميشه با پيشرفتام در زمينه معنوي همراهم باشه.
ميدونم يه روز يوسف گمگشته وجودم پيدا ميشه وباعث ميشه بنده خوب وخالصي براي خداي مهربونم باشم.


ياد يك خاطره افتادم ويادم اومد باور يك نيروي قوي هست كه سرنوشت آدما رو تغييرميده.
برادرم 10سالش بود.مشغول بازي با پسر عموهام بود.اونا تمام كارتهاي برادرمو ازش گرفته بودن وفقط يك كارت تو دستش بود كه ارزش چنداني نداشت.خيلي نا اميد بود.اونا بهش ميخنديدن وميگفتن همون يك كارتم بده به ما انصراف بده.
من خواستم بهش اميد بدم گفتم نه من مطمئنم برادر من برنده بازي ميشه وشما دوتا انصراف ميدين...اونا با تعجب لبخند زدن وگفتن چطور ممكنه؟!
با قيافه حق به جانب گفتم من مطمئنم.اونا ميپرسيدن از كجا اينقد مطمئني؟شايد تقلب كردين! گفتم نه من فقط مطمئنم.واين جمله رو چند بار تكرار كردم...
در عرض كمتر از يك ربع تمام كارتاشون تو دست برادرم بود.خودمم تعجب كرده بودم.





- - - Updated - - -

خدا كنه به باور قلبي شديدي برسم تا هيچ نيرويي نتونه منو شكست بده يا از خداي مهربونم دور كنه.
لطفا دعام كنيد.

واسه برادرم دعا كنيد..................

تو رو خدا این قدر زود باور نباشید از کی بنده خدا کاری سودمند انجام داده که این دومیش باشه اون تازه واسه یکی دیگه:311:

منظورتونو متوجه نميشم!

سلام

احساس سردرگمی در وجودت موج می زند.فکر می کنم هدف نداری، بدین خاطر نمی دانی از کجا شروع کنی.

کسی نمی تواند برای تو معجزه کند تا عاشق خدا شوی و در مسیر حق گام برداری، فقط خودت می توانی به خودت کمک کنی.

اینکه خدا مهربانی است که در پس هر خشم اش محبتی نهفته است در آن شکی نیست باید او را دریابی.


معتقدم که با چند حرف و گفته شیرین آدمی نمی تواند آنچنان عمیق خدا را باور کند.جز اینکه خودت را بشناسی و بعد خدای خود را

تنها چاره شما برای رسیدن به یک باور عمیق و همیشگی ، مطالعه و تفکر است. در خصوص خودشناسی و خدا شناسی مطالعه کن، فکر کن، تا به ان باور برسی.

واینگونه می توانی خدا را در هر تپش قلبت و در هر نگاهی به اطرفت ببینی، او را عمیق ببینی.

سلام.
كيوان محترم.
از اينكه به تاپيك من پاسخ داديد متشكرم.
با اينكه سمينار هدف دكتر فرهنگو گوش كردم نتونستم اوني كه واقعا هدف باشه براي خودم مشخص كنم.
البته قبولي تو دانشگاه در رشته مهندسي هدفي بود كه نوشته بودم وخداروشكر بهش رسيدم.
حالا كه رفتم روش صحيح خوندنو ياد ندارم وسر در گم ميشم واسترس ميگيرم.
در دوران تحصيل به خاطر برچسبهايي كه پدرم بهم ميزد حوصله درس خوندن نداشتم.درس خوندن من بستگي به معلم مهربون يا عصباني داشت.
يادمه يكبار به خاطر معلم مهربونم رياضي رو چنان خوندم كه نمره خيلي خوبي گرفتم.رياضي4بود وخيلي سخت بود.
در مورد خود شناسي چه كتابهايي مفيده؟
چطور بايد درسامو تقسيم بندي كنم تا نمره خوبي بگيرم؟

مدیریت و تنظیم برنامه های زندگی ات دست خودت است.اگر برای درس خوندن میخوای برنامه ریزی کنی بهترین روش اینه که بعد کلاس درس رو مرور کنی، و نوت برداری کنی.

دوست جوان، روی مهارت های زندگی ات هم کار کن

http://www.hamdardi.net/thread-7531.html

مفید بودن کتاب در حوزه خودشناسی و خداشناسی بستگی به خودت داره، من شاید چند کتاب تا نصفش رو خوندم اما دیگه دنبالش رو نگرفتم، اما بعضی کتاب ها بودن که ساعت های زیادی از وقتم رو صرف اون کردم،تا حدی که وقتی میرفتم بیرون انگار چند سال فضای بیرون را ندیده بودم. بهر حال متأسفانه بنده تمایلی به معرفی اون کتاب ها ندارم، بعضی ها با اون کتاب ها شاید بیشتر از راه به در بشن،
در راه و هدفی هم که داری هیچ وقت عجله نکن و انتظار نداشته باش زود به نتیجه برسی. زمان و زمان

سلام
من براي ترك گناهم كارايي كردم كه به اميد خدا جواب خوبي ميگيرم.مطمئنم خدا كمكم ميكنه.
در مورد خوندن درس بعد از كلاس حق با شماست وخيلي مفيده.واسه كلاس زبان اينكارو ميكردم خيلي جواب ميداد.
در مورد كتاب هم بايد بگم باز هم حق باشماست.بعضي از كتابها هستن كه وقتي ميخونم دوست دارم تمام وقتمو براش بزارم.كتاب كيمياگر كتاب عالي بود كه خيلي چيزا ازش ياد گرفتم.
انگار از زبان قلب من نوشته شده بود.زندگي من هم يه جورايي همون حالتها رو داره.
كيوان محترم اينكه از كلمات رسمي وخشك استفاده نميكنيد خيلي خوبه ومن بهتر حرفاتونو درك ميكنم.

- - - Updated - - -

مهارتهاي زندگي وخود آگاهي رو پرينت گرفتم.اميدوارم با چندبارخوندن وكم كم عمل كردن به اونها بهتر از گذشته رفتار كنم واخلاقم خيلي بهتر بشه تا خودم به آرامش برسم.اونوقت مطمئنم ميتونم با خانوادم خيلي مهربونتر باشم.

سلام دوستاي خوبو مهربونم.
حرف زيادي براي گفتن ندارم.
فقط خواستم بگم يكي از اقواممون فوت كرده.امشب شب اول قبرشه واسه آمرزشش از ته دل دعا كنيد.
ممنونم.:103::323:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط aroosh

تو رو خدا این قدر زود باور نباشید از کی بنده خدا کاری سودمند انجام داده که این دومیش باشه اون تازه واسه یکی دیگه:311:

---

سلام aroosh عزيز.
حرف شما درسته ومن اصلا به كسي اميد نبستم.
ميدونم تا خدا نخواد برگي از درخت نمي افته.
ميدونم اون خانوم تو فكرمه چون بارها حرفاش بهم ثابت شده اما به خودشم گفتم تا الان خيليا خواستن واسه من همسر خوب پيداكنن اما اومدن ومناسب من نبودن.
به ايشون گفتم من متوجه نيت خيرتون هستم اما من همسر سالم و وفادار به خانواده خودش وخودمو ميخوام.
واسم خيلي مهمه كه نخوان دامادش كنن تا از شرش خلاص بشن.رفتارش با خانوادش ودل رحم بودنش واسم مهمه.
من از اون دخترايي نيستم كه بخوام همسرمو از خانوادش جدا كنم.پس دوست دارم با كسي ازدواج كنم كه براي خانوادش ارزش قائل بشه ودوستشون داشته باشه.وخانوادش محترم باشن.ساده اما با شخصيت ومهربون.

سلام دوستاي خوب وگلم.
اميدوارم خوبو خوش باشيد.
امروز از سر كنجكاوي مشكل يك فرد متاهلوخوندم وخيلي حالم بد شد.تصميم گرفتم چند وقت نيام همدردي.
حس ميكنم تمام انرژيم با خوندن اون تاپيك گرفته شده.
از رابطه ازدواجو اين حرفا حالم داره به هم ميخوره.
چقدر بعضيا بي ملاحظه اند.
حالا دارم فكر ميكنم چقدر من بد كردم وتمام مسائل زندگيمو اينجا گفتم.اگر يكي مثل من از اون همه اتفاق بچگيم حالش بد بشه وچيزاي بدي تو ذهنش ثبت بشه من خودمو نميبخشم.:203::304:
در پناه حق باشيد.

سلام :72:

بالاخره یه بهونه پیدا کردید واسه رفتن.البته فرمودید موقت.شایدم بهتر باشه هر از گاهی به خودمون استراحتی بدیم.مخصوصا ما که پررنگ نیستیم و یه سری امکانات بعضا تفریحی سایت برامون قابل استفاده نیست.یه جورایی همش تو تاپیک ها با مشکلات دیگران مشغولیم و ناخواسته تاثیراتی هم رومون میذاره.

شما چیزایه بدی تو این سایت نگفتید که الان نگران برداشت بد و خوب دیگران باشید.تازه شما دارید پیشرفت های خوبی می کنید.حضورتون تو تاپیکها خیلی بهتر از قبل شده.قبلا صرفا همدردی کردن بود و بس.اما الان نظراتتون رو هم می گید.

خواهر گرامی،هر کاری که ارامشتون رو ازتون میگیره ترک کنید.حالا اگه این مرخصی موقت به شما کمکی می کنه حتما این کار رو بکنید.

فقط کلک نزنید و بیاید بصورت مهمان تو تالار !!! :72::72:

من که مدتهاست میخوام برم اما نمیتونم.شاید بهتره بگم نمیخوام.علیرغم اسیبی که بودن تو محیط نت داره بهم میزنه.در هر صورت امیدوارم بازم شما رو تو تالار ببینم.

فقط خدا :72::72::72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط faghat-KHODA

سلام :72:سلام

بالاخره یه بهونه پیدا کردید واسه رفتن.البته فرمودید موقت.شایدم بهتر باشه هر از گاهی به خودمون استراحتی بدیم.مخصوصا ما که پررنگ نیستیم و یه سری امکانات بعضا تفریحی سایت برامون قابل استفاده نیست.یه جورایی همش تو تاپیک ها با مشکلات دیگران مشغولیم و ناخواسته تاثیراتی هم رومون میذاره.
وقتي اسم اون كاربرو ميبينم استرس شديد ميگيرم.اصلا نوشته هاش با بقيه فرق داره.انگار آرامشو ازم ميگيره.واسه همين من...

مشكل من افكارمه واينو خوب ميدونم.اگر همه چي با اين جزئيات تو ذهنم نباشه اذيت نميشم.

شما چیزایه بدی تو این سایت نگفتید که الان نگران برداشت بد و خوب دیگران باشید.تازه شما دارید پیشرفت های خوبی می کنید.حضورتون تو تاپیکها خیلی بهتر از قبل شده.قبلا صرفا همدردی کردن بود و بس.اما الان نظراتتون رو هم می گید.
خدا كنه باعث اذيت كسي نشم.دوست دارم كمك كنم اما اون تاپيك خيلي خيلي منو اذيت كرد كه البته اصلا تيترش نشان دهنده محتواش نبود اماتقصيرو گردن كسي نميندازم.خودم اشتباه كردم.
فقط يه چيزي رو ميگم اونم اينه كه نبايد به مشكلات ديگران سرك بكشم چون من ظرفيتشو ندارم.يه چيزايي خيلي خيلي روم اثر منفي ميزاره.


خواهر گرامی،هر کاری که ارامشتون رو ازتون میگیره ترک کنید.حالا اگه این مرخصی موقت به شما کمکی می کنه حتما این کار رو بکنید.
من نا اميد نيستم اما همه زحمتام نقش بر آب شد...

فقط کلک نزنید و بیاید بصورت مهمان تو تالار !!! :72::72:
اتفاقا ديروز به عنوان مهمان اومدم ومتن شمارو ديدم.

من که مدتهاست میخوام برم اما نمیتونم.شاید بهتره بگم نمیخوام.علیرغم اسیبی که بودن تو محیط نت داره بهم میزنه.در هر صورت امیدوارم بازم شما رو تو تالار ببینم.

ميخوام يه قولي به هم بديم واون اينه كه فقط جمعه ها بيايم تو اين سايت.ميخوام هم به خودم وهم به شما كمك بشه.(حتي به صورت مهمان هم نيايم)

فقط خدا :72::72::72:

---

فقط خدا نگهدار شما باشه...

مامانم رفته مسافرت.خيلي اصرار كردم مدتي بره با مامانش خوش بگذرونه و تنها باشه.از وقتي پاشو گذاشت از خونه بيرون يك بغض عجيبي تو گلوم گير كرده.هر روز حس ميكنم چقدر بزرگ شدم.كاش هنوز همون بچه كوچولو نيازمند به مامانم بودم.اين دنيا وازدواج واسم خيلي ترسناك شده.به مامانم گفتم تصميم گرفتم واسه هميشه مجرد بمونم.از مردا ميترسم.از خشونتشون.از خودخواهيشون.از عشقشون.حتي از اونايي كه ظاهر خوبي دارن.
ذهنم خيلي آشفته است.
اگه بخوام بنويسم كل صفحه پر ميشه.
چقدر سخته درك اين آيه از قران كه "فكر ميكنيد من شما رو رها كردم؟" دقيق يادم نيست اما بارها شبيه اين جمله رو خوندم.
من فكر نميكنم رها شدم اما حس ميكنم نميتونم هدف آفرينشمو متوجه بشم.نميتونم متوجه بشم كار من "بنده اي كه اينهمه بلا سرش اومده ودرست زماني كه حس ميكرده پاكترين بنده خداست خودشو غرق در گناهي ببينه كه به نوعي خودش با مراقب نبودن باعثشه"چي ميتونه باشه.



خدااااااااااااااا.
فقط يك چيز ازت ميخوام اونم بردن من از اين دنياي پوچ وبي ارزشه..........

اميدوارم شماها پاك وخوب زندگي كنين.مثل من نباشين.نتونستم خودمو پاك نگه دارم...

- - - Updated - - -

مامانم رفته مسافرت.خيلي اصرار كردم مدتي بره با مامانش خوش بگذرونه و تنها باشه.از وقتي پاشو گذاشت از خونه بيرون يك بغض عجيبي تو گلوم گير كرده.هر روز حس ميكنم چقدر بزرگ شدم.كاش هنوز همون بچه كوچولو نيازمند به مامانم بودم.اين دنيا وازدواج واسم خيلي ترسناك شده.به مامانم گفتم تصميم گرفتم واسه هميشه مجرد بمونم.از مردا ميترسم.از خشونتشون.از خودخواهيشون.از عشقشون.حتي از اونايي كه ظاهر خوبي دارن.
ذهنم خيلي آشفته است.
اگه بخوام بنويسم كل صفحه پر ميشه.
چقدر سخته درك اين آيه از قران كه "فكر ميكنيد من شما رو رها كردم؟" دقيق يادم نيست اما بارها شبيه اين جمله رو خوندم.
من فكر نميكنم رها شدم اما حس ميكنم نميتونم هدف آفرينشمو متوجه بشم.نميتونم متوجه بشم كار من "بنده اي كه اينهمه بلا سرش اومده ودرست زماني كه حس ميكرده پاكترين بنده خداست خودشو غرق در گناهي ببينه كه به نوعي خودش با مراقب نبودن باعثشه"چي ميتونه باشه.



خدااااااااااااااا.
فقط يك چيز ازت ميخوام اونم بردن من از اين دنياي پوچ وبي ارزشه..........

اميدوارم شماها پاك وخوب زندگي كنين.مثل من نباشين.نتونستم خودمو پاك نگه دارم...

سلام :72:

با خوندن پست اخرتون یه طومار(در اوج عصبانیت) نوشته بودم که چند بار تا پای ارسالش اومدم اما نتونستم بفرستم.نفرستادم چون ترسیدم ناراحت بشید.ترسیدم متهم شم به منت گذاشتن.ترسیدم ناخواسته این مکان امنتون رو ازتون بگیرم.

اما اگه همچنان مصر به زدن حرفهایی مثل اونچه در دو خط اخر پست اخرتون نوشتید ، هستید این طومار رو ارسال می کنم.این دقیقا یه تهدیده!!!!!:97:

اما در مورد پیشنهادتون.با اینکه فکر نکنم بتونم،اما سعیمو می کنم.چون نمیخوام قول بیهوده بدم تو این زمینه قول نمیدم.اما این قول رو میدم که اگه اومدم حتما با نام کاربریم باشه.نه پنهانی.

فقط خدا :72::72::72:

فقط پست 25 اتونو نگاه کردم شاید نظرم درست نباشه.
ببینید مردها هم مثله زن ها قبل از هر چیزی ادمن. اصلا فکر نکنین چون مردن بدن خشنن خودخواهن و اینا. هر ادمی خلق و خو و خصوصیات خودشو داره. اگه یکی دو نفر این مدلی بودن اصلا معنیش این نیست که بقیه هم اینطوری هستن.
نمی دونم چرا نوشتین نتونستین پاک بمونین. ولی به هر شکلی هم که باشه بیخودی خودتونو انقدر سرزنش نکنین. بیدلیل خودتون واسه چیزی که طبیعی هم شاید بوده مجازات نکنین. دلیل نداره که به تنهایی فکر کنین.
موفق باشید.

ميتونيد هرچي دوست داريد بگيد.چه فرقي داره وقتي من خالي ام ازهر چي اميده.

- - - Updated - - -

يه چيزي خوندم كه خيلي خندم گرفت. واسه همين ديگه نا اميد نيستم.اسمشو نميگم اما اميدوارم هرچي از خدا ميخواد بهش بده كه حال منو خوب كرد.
از شما هم ممنونم.