تو بگو چطور باید رفتار کنم؟موندم به مولا

من باز به یه مشکل جدید برخوردم
امیدوارم منو از سایت بیرون نندازن چون هر وقت سوالی برام پیش میاد که جوابشو نمیتونم پیدا کنم میام اینجا میگم.
من نمیدونم باید با قشر مذکر چطور باید رفتار و برخورد کنم وقتی سنگین و جدی برخورد میکنم بهم میگن مگه دختری پادشاهی؟وقتی گرم و صمیمی (البته نه زیاد در حدی صمیمی که با یه غریبه باید برخورد کرد)خودشونو خیلی بالا فرض میکنن.ما الان تو کلاسمون به قول بابام همه مون جوجه دانشجوییم.20.21.19 ساله هستن بعضی حرکات و رفتار ها هست که من واقعا موندم چطور باید با قشر مذکر نه فقط تو این سن بلکه بیشتر برخورد کرد.گرم و صیمیم؟جدی؟خشن؟مهربون؟بروس لی وار؟
با هر رفتاری که نشون میدم یه برداشتی در هر صورت براش دارنو و پیدا میکنن.
راستی دوستان یه سایت مخصوص جوونا تو سن من برای طرح این سوالات دارید؟من کم کم دارم از اینجا میترسم فضاش کلا برای متهل هاست...

- - - Updated - - -

یه سوال دیگه اینکه من جدیدا با حجاب به مشکل برخوردم من به خاطر اینکه بابام تو انگلیس دانشجو بود اون زمون ناخواسته منو بهشون داد و اونجا به دنیا اومدم دوران دبیرستان میگفتم من اگه بعد درسام بخوام برگردم جایی که متولد شدم هیچ وقت حجابمو زیر پا نمیذارم چادری نیستم یه حجاب معمولی دارم خیلی معمولی بد حجاب هم نیستم.ولی تازگیا تو بحث هایی که تو خونه میشه و از اینور اونور میخونم میفهمم که حجاب اونطور که الان هست نبوده و خدا حجاب رو یه چیز دیگه تعریف کرده ولی در طول زمان تفسیر های غلطی در مورد حجاب و اونچه که تو قران بهش اشاره شده صورت گرفته.معنی قران رو شروع به خوندن کردم ولی چیزی از حجاب نمیفهمم.

سلام
اولا کسی شمارو به خاطر طرح مشکلتون هرچند زیاد از سایت نمیندازه بیرون , هدف این سایت مطمئنا کمک و همدری و همیاری هستش :tennis:

دوما متاهل ها واقعا ترس ندارنا ! ;) اتفاقا شما می تونی کامنتشونو بخونی و از تک تک صحبتا یه درسی بگیری ..

در مورد سوال اولت می دونی هر جور که هستی رفتار کن , خودت باش ! هیچی قشنگتر و دل نشین تر از این نیست که رفتاری از خودت نشون بدی که از خودت باشه ! تو نمی تونی از همه ی پسرا و حتی دخترای کلاست و کلا جامعه انتظار داشته باشی رفتارتو , نوع برخوردتو تایید کنن و دوست داشته باشن ! مطمئنا ما یه سری رفتار داریم که واسه یه سری آدم ناخوشاینده و واسه یه عده ی دیگه خوشایند !

یک پیشنهادی به شما دارم. شما خودت به حجاب اشاره کردی و گفتی پایبندی و یک حجاب خیلی معمولی داری. حالا مشکلت هم این است مردها به شما بی احترامی می کنند و متلک به شما می اندازند. بیا یک کاری بکن. ببین ما یک اصطلاح داریم ( حجاب معمولی ) و یک اصطلاح ( محجبه ) . این ها تفاوت هایی با هم دارند. اما تجربه خود من این بود که کسانی که ( محجبه ) هستند این مشکل برایشان بسیار کم پیش می آید. البته به شرطی که واقعا به حجابشان اعتقاد داشته باشند.
در مورد رفتار با همکلاسی هایت شما یک چیز را در نظر داشته باش : رعایت حدودی لازم است و زیر پا گذاشتن آن مشکلات بعدی دارد. اما یک اشتباهی دخترها می کنند که به نظر من ناشی از کم سن و سالی است :
آنها با مردان رفتار مغرورانه ای در پیش می گیرند و در ذهنشان یک نوع جبهه گیری در مقابل مردان دارند. باید بگویم مردان این نوع رفتار را فورا تشخیص می دهند و عکس العمل نشان می دهند. حتی ممکن است برای ضایع کردن دختر مغرور با هم شرط بندی کنند و کسی که بتواند دختر را وادار به دوستی کند برنده شود. در این مورد حتی یک کتاب رمان به نام ساقی نوشته شده است. من آن را خوانده ام و خیلی منطقی است و به یک پدیده رایج اشاره می کند. فرشته مهربان هم در یکی از تاپیک ها به این موضوع اشاره کرد.
تا اینجای حرفم را بخوان و نظرت را بگو.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط violet

سلام
اولا کسی شمارو به خاطر طرح مشکلتون هرچند زیاد از سایت نمیندازه بیرون , هدف این سایت مطمئنا کمک و همدری و همیاری هستش :tennis:

دوما متاهل ها واقعا ترس ندارنا ! ;) اتفاقا شما می تونی کامنتشونو بخونی و از تک تک صحبتا یه درسی بگیری ..

در مورد سوال اولت می دونی هر جور که هستی رفتار کن , خودت باش ! هیچی قشنگتر و دل نشین تر از این نیست که رفتاری از خودت نشون بدی که از خودت باشه ! تو نمی تونی از همه ی پسرا و حتی دخترای کلاست و کلا جامعه انتظار داشته باشی رفتارتو , نوع برخوردتو تایید کنن و دوست داشته باشن ! مطمئنا ما یه سری رفتار داریم که واسه یه سری آدم ناخوشاینده و واسه یه عده ی دیگه خوشایند !

---

گفتم شاید سنم کمه بخوان منو بندازن بیرون...من 19سالمه ولی خیلی از این مسائلو متاسفانه نمیدونم ...
اتفاقا رفتار خود من.یعنی رفتار اصلیه من طوریه که بدون هیچ قصد و غرضی با همه مهربون و صمیمی برخورد میکنم چه پسر چه دختر چه پیر چه بچه...همیشه خنده رو صورتمه و خیلی شاد و پرانرژی با همه سلام احوال پرسی میکنمو برخورد میکنم ولی بعضی وقتا حس میکنم بعضیا از این رفتارم سوئ استفاده میکنن در حالت معمولی جدی هستم و سنگین بابام گفته از همون بچگی متین باش و سنگین.ولی در برخورد با کسی که میشناسمش حتی اگه اون فرد دشمن و بد خواه من باشه خیلی گرم و صمیمی باهاش برخورد میکنم.

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نوپو

یک پیشنهادی به شما دارم. شما خودت به حجاب اشاره کردی و گفتی پایبندی و یک حجاب خیلی معمولی داری. حالا مشکلت هم این است مردها به شما بی احترامی می کنند و متلک به شما می اندازند. بیا یک کاری بکن. ببین ما یک اصطلاح داریم ( حجاب معمولی ) و یک اصطلاح ( محجبه ) . این ها تفاوت هایی با هم دارند. اما تجربه خود من این بود که کسانی که ( محجبه ) هستند این مشکل برایشان بسیار کم پیش می آید. البته به شرطی که واقعا به حجابشان اعتقاد داشته باشند.
در مورد رفتار با همکلاسی هایت شما یک چیز را در نظر داشته باش : رعایت حدودی لازم است و زیر پا گذاشتن آن مشکلات بعدی دارد. اما یک اشتباهی دخترها می کنند که به نظر من ناشی از کم سن و سالی است :
آنها با مردان رفتار مغرورانه ای در پیش می گیرند و در ذهنشان یک نوع جبهه گیری در مقابل مردان دارند. باید بگویم مردان این نوع رفتار را فورا تشخیص می دهند و عکس العمل نشان می دهند. حتی ممکن است برای ضایع کردن دختر مغرور با هم شرط بندی کنند و کسی که بتواند دختر را وادار به دوستی کند برنده شود. در این مورد حتی یک کتاب رمان به نام ساقی نوشته شده است. من آن را خوانده ام و خیلی منطقی است و به یک پدیده رایج اشاره می کند. فرشته مهربان هم در یکی از تاپیک ها به این موضوع اشاره کرد.
تا اینجای حرفم را بخوان و نظرت را بگو.

---

ای وای نههههه...متلک خیلی کم.نه با این مسئله مشکلی ندارم متلک ها برام مهم نیستن و چیزی نیست که فکرمو درگیر کنه.منظورم از حجاب معمولی اینطوریه:موهام دیده نمیشه خودمم تزیین نمیکنم یا رو سرم سبد یا کوهان شتر و از این چیزا درست نمیکنمو بیرون نمیذارم.ارایشم در حد ملایم خیلی کم.مانتو شلوار هم طوری نیست که بدنم دیده بشه معمولی.گشاد و گونی وار هم نیست.معمولی.
ای زدی تو خال...اره مغرورانه...دقیقا..ولی من هم زرنگتر از این حرفام...هیچ وقت تا الان درخواست دوستی هیچ کدوم از اقشار مذکر رو نپذیرفتم.....بله.من دوستامو میبینم که به چه روزی افتادن خودش برام تجربه س مگه مغز شپش خوردم:223: بیام خودمم درگیر این کارا کنم.اگه کسی خود منو خواست میگم با بابام حرف بزنید.مغرور تا حدی هستم برای اینکه ازم حساب ببرن فکر نکنن یه دختر هیچ و پوچم

می دانی چه رفتاری باعث می شود مردان این جبهه گیری را نکنند و در عین حال حساب کار خودشان را بکنند؟
اول بگذار یک چیزی برایت بگویم. آدم ها هر نوع فکری و عقیده ای داشته باشند فکر می کنند که می توانند پنهان کنند اما در واقع این طور نیست. واقعیت این است که ما در وجودمان سنسورهایی داریم که می توانیم بفهمیم. خوب بگذار یک مثال برایت بزنم که کالا واقعی است :


یک دختر خانم بود که به پسرها محل نمی گذاشت و صمیمی نمی شد. اما چندی بعد یکی از پسرهای کلاس مدام او را نگاه می کرد. در کلاس ، در حیاط و در راهرو. دختر در ظاهر عکس العملی نداشت اما حقیقت چیز دیگری بود. حقیقت این بود که او از نگاه های پسر عصبانی نمی شد و حتی می گذاشت به پای علاقه. حتی می گفت او پسر جاسنگینی است. باز هم عکس العملی نداشت اما پسر دست بردار نبود. دختر فکرش مشغول شده بود و در باطن خودش از نگاه های پسر بدش نمی آمد. می گفت کسی به او توجه نمی کند و این اولین نفر است و دلش می خواست او آدم خوبی باشد. شاید فکر می کرد این نگاه ها نشان دهنده جذابیت او ( دختر ) است و حس خوبی می کرد. اما آخر سر به اطلاعاتی از پسر دست پیدا کرد و دید به به. همه دخترهای کلاس عضو گروه و دوست او هستند به جز او و اطلاعات دیگر که باعث شد از پسر متنفر شود.

این دختر در ظاهر محل به مردها نمی گذاشت اما در باطن طالب توجه مردان بود و احساس رضایت می کرد. حتی احساس جذابیت به او دست می داد و حس خوبی داشت.
حتما تو هم فهمیده ای که کار این پسر اسمش (چشم پارگی ) است. قدیمی ها این را می گفتند و ما می گوییم ( نگاه هوس آلود) .
اما دختر اصلا به کل این موضوع را نمی دید و چون در باطن همان عقیده ای که گفتم داشت می گفت او پسر بسیار خوبی است.
از آن طرف پسر هم متوجه حس و عقیده باطنی او شده بود و احتمال بالای نود درصد می داد که با پشتکار به هدفش می رسد.

این مقدمه بود. حرف اصلی هنوز مانده است. اما بستگی به نظر خودت دارد. نظر خودت چیست؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نوپو

می دانی چه رفتاری باعث می شود مردان این جبهه گیری را نکنند و در عین حال حساب کار خودشان را بکنند؟
اول بگذار یک چیزی برایت بگویم. آدم ها هر نوع فکری و عقیده ای داشته باشند فکر می کنند که می توانند پنهان کنند اما در واقع این طور نیست. واقعیت این است که ما در وجودمان سنسورهایی داریم که می توانیم بفهمیم. خوب بگذار یک مثال برایت بزنم که کالا واقعی است :

یک سوال یعنی مرد ها دلیل همه ی رفتار های مارو میدونن؟ولی چرا میشه فکر و عقیده رو پنهون کرد.خب من اگه در مورد عقیدم و اعتقاداتم حرفی نزنم کسی هم متوجه نمیشه.از ظاهر هم ددر اون حد نمیشه قضاوت کرد.

یک دختر خانم بود که به پسرها محل نمی گذاشت و صمیمی نمی شد. اما چندی بعد یکی از پسرهای کلاس مدام او را نگاه می کرد. در کلاس ، در حیاط و در راهرو. دختر در ظاهر عکس العملی نداشت اما حقیقت چیز دیگری بود. حقیقت این بود که او از نگاه های پسر عصبانی نمی شد و حتی می گذاشت به پای علاقه. حتی می گفت او پسر جاسنگینی است.


من اینجور مواقع نمیگم پسر جاسنگینی هست.چه در ظاهر چه در باطن عصبانی نمیشم و عادی رفتار میکنم ولی از درون چرا یه فکرایی به سرم میاد مثلا به خوم میگم حتما ازم خوشش اومده حتما به دلش نشستم.بعضی وقتا هم یه نگاهی به مانتو...میکنم نکنه یه مشکلی هست اونطوری نگام میکنه.ولی در بیشتر مواقع میگم حتما به دلش نشستمو یه حس خفیفی نسبت بهش پیدا میکنم نسبت به بقسه یه جورایی برام برجسته تر میشه.مورد توجه من هم قرار میگیره.

باز هم عکس العملی نداشت اما پسر دست بردار نبود. دختر فکرش مشغول شده بود و در باطن خودش از نگاه های پسر بدش نمی آمد. می گفت کسی به او توجه نمی کند و این اولین نفر است و دلش می خواست او آدم خوبی باشد. شاید فکر می کرد این نگاه ها نشان دهنده جذابیت او ( دختر ) است و حس خوبی می کرد. اما آخر سر به اطلاعاتی از پسر دست پیدا کرد و دید به به. همه دخترهای کلاس عضو گروه و دوست او هستند به جز او و اطلاعات دیگر که باعث شد از پسر متنفر شود.

این دختر در ظاهر محل به مردها نمی گذاشت اما در باطن طالب توجه مردان بود و احساس رضایت می کرد. حتی احساس جذابیت به او دست می داد و حس خوبی داشت.
حتما تو هم فهمیده ای که کار این پسر اسمش (چشم پارگی ) است. قدیمی ها این را می گفتند و ما می گوییم ( نگاه هوس آلود) .
درسته
اما دختر اصلا به کل این موضوع را نمی دید و چون در باطن همان عقیده ای که گفتم داشت می گفت او پسر بسیار خوبی است.
از آن طرف پسر هم متوجه حس و عقیده باطنی او شده بود و احتمال بالای نود درصد می داد که با پشتکار به هدفش می رسد.

این مقدمه بود. حرف اصلی هنوز مانده است. اما بستگی به نظر خودت دارد. نظر خودت چیست؟

---

ولی من هیچوقت هیچوقت هیچوقت تا کسی رو نشناختم اونم به طور کامل در موردش نظر نمیدم و نمیگم پسر خوبی هست.اون هم با چند نگاه انصافا درو از عقله....فقط میگم حتما به دلش نشستم.دیگه در موردش تو دل خودم نظری نمیدم

سلام عزیزم
من معمولا تو تالار با یه زبون خیلی خیلی ساده حرف میزنم که عزیزان کم سن وسال زودی مطلب بیاد دستشون:43:آخه خودم ریش سپیدم 26 سالمههههههههههههههههههههه :18:و توهمه این 26 سال به عنوان نمونه یه جسارت از جانب جنس مذکر ندیدم:43:
ببین دختر خوب منم با نظرviolet عزیز موافقم که میگه خودت باش و شدیدا مخالف دورویی هستم. اما.........متاسفانه ما درجامعه ای زندگی میکنیم که آدما شدیدا علاقه دارن از دیگران سواستفاده کنند
عزیزم واقعا واقعا هرکسی ظرفیت خنده های پاک یه دختر 19 ساله رو نداره
هرکسی ظرفیت رفتار معصومانه یک دختر 19 ساله پاک بی غلو غش رو نداره
پس:
با هرکسی به اندازه طرفیت اون آدم حرف بزن و صمیمی شو نه کمتر نه بیشتر و هرگز با هیچ آدمی و با هر نسبت و هر جنسیتی رفتاری افراطی نداشته باش .
2 تا پسر 19 ساله در نطر بگیر ,یکیش انقد شخصیت مردونه ای داره که آدم خجالت میکشه باهاش حرف بزنه ولی دیگری به حدی بی ظرفیته که آدم چندشش میشه حتی نگاش کنه,در این صورت آیا رفتار شما باید با این دو نفر یکسان باشه؟100%میگی نه
وقتی در کلاس هستی رفتار همکلاسیاتو تحلیل و بررسی کن و برای خودت یه شاخص ظرفیت در نظر بگیر و بر اساس اون با دیگران رفتار کن:43:اینجوری همه حساب کار میاد دستشون
به اندازه باورهای هر کس با اون سخن بگو,بیشتر که بگویی تو را احمق فرض خواهد کرد,به همین سادگی

ببین عزیزم. ما می دانیم که همه انسان ها قابلیت هایی دارند. مثلا این قابلیت که فرق بین خوب و بد را بفهمند. عقل دارند. احساس دارند. اما تفاوت آدم ها این است که به طور یکسان از این قابلیت استفاده نمی کنند. آیا همه از عقلشان یکسان استفاده می کنند؟ خیر. تازه عوامل مختلفی این قابلیت ها را تحت تاثیر قرار می دهد. دختری که مثال زدم مثل همه خانم ها قدرت تشخیص این را داشت که بفهمد این مرد نگاه های ناجوری دارد. اما به همان دلایلی که گفتم این قابلیت اش تحت تاثیر قرار گرفت. این سنسورها هم که گفتم همین طور هستند. همه آدم ها یکسان استفاده نمی کنند و تحت بعضی شرایط از کار می افتند. حتی حس درد هم همین طور است.
اما چیزی که ما نمی دانیم این است که کدام آدم این قابلیت ها را زیاد و کدام کم استفاده می کند و چه کسی آن را کلا از بین برده است. اگر بخواهیم این موضوع را روشن کنیم عمر نوح هم کافی نیست. پس عاقلانه این است که بنا را بر این بگذاریم این حس در تمام آدم ها هست و ما باید کار خودمان را بکنیم. مثل رمز عابربانک که توصیه می شود به هیچ کس ندهید یا مثل کلید خانه که به کسی نمی دهی مگر به خانواده.

- - - Updated - - -

حالا من توصیه ام این است که بنشین و با توجه به فرهنگ خانواده ات ، اعتقادات خودت و ارزش های خودت یک حدودی را برای خودت مشخص کن. این حدود باید طوری باشد که واقعا اعتقاد داشته باشی و بتوانی براساس آن عمل کنی. یعنی بتوانی اعتقاد و عمل و ظاهر و باطن خودت را کاملا هماهنگ کنی. این کاری که به شما می گویم خودم هم انجام داده ام و نتیجه گرفته ام. یک مثال برایت می زنم : من دوست ندارم مرد غریبه من را لمس کند و دوست ندارم بدنم به مرد غریبه بچسبد. از ته دل ناراحت می شوم. پس طوری رفتار می کنم که این اتفاق نیفتد.
- در ایستگاه تاکسی سوار تاکسی ای می شوم که صندلی اش خالی است. حتی اگر چند دقیقه منتظر بمانم.
- وقتی ازدحام فشرده مردها را می بینم از طرف دیگر می روم یا کمی صبر می کنم یا پشت سر آخرین نفر می روم یا هر کار دیگری که لازم باشد. اما به درون آن نمی روم و فاصله را حفظ می کنم.
- در مترو سوار واگن مردها نمی شوم و اگر هم شدم نباید شلوغ باشد و یک یا دو ایستگاه بیشتر نباشد.
حالا شما هم همان طور که توضیح دادم و البته با دوراندیشی و ملاحظه عواقب احتمالی حدودت را مشخص کن و قلبا اعتقاد داشته باش و براساس آن عمل کن.

رفتاری که حرفش را زدم همین بود. مردان وقتی ببینند دختری نه از سر غرور و تکبر و لجبازی با مردان ، بلکه به خاطر اعتقادات قلبی اش ( اعتقاد صد در صد که هیچ چیز تغییرش نمی دهد حتی زلزله ) پوشش و رفتار خاصی دارد نه جبهه گیری می کنند و نه از حد خودشان پا را فراتر می گذارند.
می فهمند این آدم برنامه و هدف زندگی اش همین است چه اینجا باشد چه آنجا و رفتارش ربطی به مردان ندارد. نه می خواهد تحقیر کند نه دشمنی دارد و نه بی احترامی می کند.



- - - Updated - - -

موارد نادری هم که پیش می آید حاد نیست و به جاهای باریک نمی کشد. تازه همین اتفاقات نادر را هم مردانی به وجود می آورند که آی کیو آنها در حد جلبک دریایی است و به همین خاطر ناراحتی ندارد.

میخوام یه روز به خودم فرصت بدم تا در مورد همه ی پست هایی که اینجا هست دقیق فکر کنم.با 5.6دقیقه فکر کردن اون نتیجه ای که باید رو نمیگیرم.
نمیدونم چرا این حرفارو مامان خودم بهم نمیگه.....بعضی وقتا میگم از مامان من بعیده...چرا هنوز من رو یه بچه 10ساله فرض میکنن که نباید رو این مسائل فکر کنه.برای اینکه به راه های منحرف کشیده نشمو فکرم فقط به درس باشه؟یه ادم تک بعدی؟نسبت به هم سن سال هام خیلی چیزارو نمیدونم خیلی چیزارو(منظورم در مورد مسائل عمومی....خودتون میدونید دیگه)حس میکنم تو این مسائل از همه خنگ تر هستم.تا یک سال پیش مسائلی رو نمیدونستم که اگه اینجا بگم فکر میکنید من تو یه کره ی دیگه زندگی میکردم.درسته 19سالمه درس میخونم باید هم فعلا درس بخونم ولی بی اطلاعی تا این حد.دوست دارم برگردم کشوری که توش بدنیا اومدمو تنهایی و مستقل زندگی کنم خودم همه کارهارو بکنم مستقل باشمو خودم کارهامو انجام بدم.هیچ گله ای ندارم ناشکری هست اگه گله کنم خانواده ی خوب دارم امکانات خوب دارم تا الان زندگی سالمی داشتم به خاطر همه شون شکر ولی اعتماد بنفسم شدیدا کم شده خیلی کم شده خیلی خیلی.تو این سایت دنبال راه های افزایش اعتماد بفس گشتم همه ی تایپیکها در این موردم پرینت گرفتمو خوندم و زیر تک تک جملات خط کشیدم ولی هیچ کدوم کمکم نمیکنه و نکرد.مثل همیشه شاد هستمو پرانرژی ولی از درون به خاطر کم شدن اعتماد بنفسم دارم عذاب میکشم.نمیدونم چرا بحث کشید به انجا ...ادم بعضی وقتا دلش ظرفیتش پر میشه یهو چیزاییو میگه که ...
از همه ی پست های تایپیکم پرینت گرفتم میخوام امروز دقیق بخونمشون و برای خودم تحلیلشون کنم.بعد یه روز نتیجه تحلیلمو و نتیجه ای که گرفتم و سوالایی که داشتمو همین جا مینویسم.فعلا تا این جا خیلیییییییییییییییییییییی ممنونم.من روزه ام بجاش وقت اذان برای تک تکتون با اینکه نمیشناسم با همین اسم کاربریتون دعا میکنم:ghost::frog:

اصلا نگران نباش. همسن های تو را زیاد دیده ام. تو چیزی کم نداری که هیچ عاقل تر هم هستی. جدی می گویم. راجع به اطلاعاتی هم که گفتی جای نگرانی نیست. الان بالغ و عاقل شده ای و مسایلی را که می گویی همسن های خودت زودتر فهمیدند یاد می گیری : خیلی سریعتر چون جسم و فکرت کامل شده است . مثلا چیزی را که دیگران ده روزه درک کردند تو یک روزه هم می فهمی.
دانشجو هستی و الان می دانی باید از چه منابعی استفاده کنی پس اطلاعات تو دقیق تر و محکم تر می شود.
تازه درک بالغ تری هم از همان مسایل داری. دیگرا در سن کمتر موضوع را با فکر بچه گانه یاد گرفتند و تو با درک یک دختر جوان دانشجو یاد می گیری.
پس اصلا فکر نکن چیزی را از دست داده ای. :72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نوپو

اصلا نگران نباش. همسن های تو را زیاد دیده ام. تو چیزی کم نداری که هیچ عاقل تر هم هستی. جدی می گویم. راجع به اطلاعاتی هم که گفتی جای نگرانی نیست. الان بالغ و عاقل شده ای و مسایلی را که می گویی همسن های خودت زودتر فهمیدند یاد می گیری : خیلی سریعتر چون جسم و فکرت کامل شده است . مثلا چیزی را که دیگران ده روزه درک کردند تو یک روزه هم می فهمی.
دانشجو هستی و الان می دانی باید از چه منابعی استفاده کنی پس اطلاعات تو دقیق تر و محکم تر می شود.
تازه درک بالغ تری هم از همان مسایل داری. دیگرا در سن کمتر موضوع را با فکر بچه گانه یاد گرفتند و تو با درک یک دختر جوان دانشجو یاد می گیری.
پس اصلا فکر نکن چیزی را از دست داده ای. :72:

---

یه جورایی الان خیلی خیلی خوشحال شدم چون حتی اگر عاقل و بالغ شدن من برای خانوادم ثابت شده هم باشه هیچوقت رک بهم نگفتن عاقلی.به این خاطر با خوندن اون جمله خیلی خوشحال شدم.:72::72: