نمایش نسخه قابل چاپ
باسلام من دختری 23ساله هستم یکسال است طلاق گرفته ام.چندتاخواستگارداشتم ووقتی ازمادرم من راخواستگاری میکنن مادرم از اول موضوع طلاقم رو میگه ودیگه خواستگارام بعدش منصرف میشن.درسته که مادرم ازهمون اول که من و]آقا پسر همو ندیدیم وهیچی معلوم نیست موضوعو میگه خواهشمندم زودتر راهنمایی کنید.باتشکر
سلام عزیزم . به تالار همدردی خوش اومدی . اولا اینکه باید یه مقدار صبور باشی تا بتونی در طی چند روز نظرات متفاوت دوستان رو بشنوی و جمع بندی کنی .
اما نظر خود من :
طلاق شما و گذشته شما موضوعیه که فقط باید به خود آقای خواستگار گفته بشه . نه به خانواده ایشون . شما این موضوع رو به خودشون میگی و حالا ایشون هستن که تصمیم می گیرن یا این موضوع پیش خودشون بمونه (چون فقط به ایشون بستگی داره ) ، یا اینکه در موردش با خانودشون صحبت کنن ، موضوع رو به نحوی که مناسب می دونن بیان کنن و با اون ها مشورت کنن .
حالا اینکه در چه زمانی باید این موضوع بیان بشه نظر روانشناسا اینه که در اواخر جلسه اول یا اوایل جلسه دوم یا حتی کمی دیرتر . علتش هم اینه که خوبی ها و محاسن شما در نظر گرفته بشه و بعد این موضوع مطرح بشه تا تصمیم گیری صرفا بر اساس این موضوع گرفته نشه . اون هم فقط از جانب شخص شما و فقط به آقای خواستگار بیان بشه .
موفق باشی. :72:
خیلی ممنون که راهنماییم میکنید.اگه مادرش یا خانوادش گفتند چرا از اول نگفتید چی جواب بگم ؟
خیلی خوشحال شدم یه بار از رودوشم برداشته شد.امیدوارم به آرزوتون برسید.میشه بیشترراهنماییم کنید
ولی به نظرم اینکه همون اول گفته بشه بهتره ...خب طبیعتا پسرایی که برا شما میان خواستگاری بیشترشون تو رنج زیر 30 هستن و احتمالا هم مجردن بنابراین حق دارن که وقتی میتونن از یه دختر مجرد خواستگاری کنن اول برن سراغ موارد مجرد.... بنابراین فک میکنم اگه اول بگین هم خودتون و هم اونا کمتر تو زحمت میفتین .... البته اینو معرف هم میتونه بگه حتی
نه اصلا خوب نیست که همون ابتدای کار گفته بشه
به هر حال طلاق توی جامعه طوری جا افتاده که منفیه و یه امتیاز منفی حساب میشه. البته اگر فرد مطلقه محاسن خوبی داشته باشه مثل اخلاق خوب ، هنرهای مختلف ، تحصیلات خوب و ... قابل چشم پوشی میشه
وقتی همون ابتدای کار میگید مطلقه هستم یعنی امتیاز منفی خودتون رو رو کردید بدون اینکه امتیازهای مثبت خودتون رو به طرف نشون بدید و معمولا افراد هم خیلی زود قضاوت می کنن بدون اینکه حتی دلیل طلاق شما رو بدونن و اینکه چه کسی مقصر بوده می ذارن و میرن
بهترین روش از نظر من که پسرم اینه که بذارید چند جلسه با هم آشنا بشید ، خصوصیات اخلاقی شما دست اون طرف بیاد ، محاسن تون رو بیشتر ببینه و آشنا بشه ، سپس بهش بگید. مطمئنا در اون لحظه خواستگار شما خیلی مشتاقانه تر می خواد دلیل طلاق شما رو بدونه و بدون پیش داوری قضاوت می کنه
خیلی ممنونم بابک جان به هرحال شماپسرید بهترمیتونید کمک کنید.اگه میشه بازم نظرتون روبگید ممنون میشم.
ببین عزیزم چیزی که من گفتم موردی بود که هم روانشناسا روش تاکید دارن و هم اینکه روش امتحان شده ایه . آشنایی داشتم که تا مدت سه سال بعد از طلاقش روش شما رو به کار می برد. یعنی همون ابتدای کار قبل از دیدن پسر یا همون لحظه اول قبل از صحبت با پسر موضوع رو می گفتن. خب مشخصه نتیجه چی بود. اون خواستگارا می رفتن و دیگه هیچ اسمی از این خانم نمی آوردن. اما به توصیه یه روانشناس و یک مشاور قرار شد در جلسه دوم این موضوع گفته بشه . که بعد از مدتی نتیجه خوبی داشت و اون خانم یه ازدواج موفق داشت.
همسر این خانم گفته اون قدر خوبی در وجودت دیدم که این موضوع برام یه موضوع سطحی و پیش پا افتاده جلوه کرد.
این یعنی دقیقا همون چیزی که مشاورا بهش اعتقاد دارن و همون چیزی که بابک عزیز روش تاکید کرد.
در مورد اینکه ممکنه بگن چرا همون اول نگفتی هم ، مطمئنا همچین اتفاقی نمی افته . اما تو می تونی بگی : این یه خاطره تلخ در زندگی منه و گفتنش برام یه مقداری سخته . اما مطمئن باش 90 درصد آدم ها این سوال رو نمی پرسن. چون جوابش رو باطنا می دونن .
موفق باشی. :43:
خیلی ممنونم آسمانی.متوجه شدم.آلان کسی اومده خواستگاریم من هنوزآقاپسر رو ندیدم وهنوزم موضوعو نگفتم قرارشده یک جلسه بیایند که فقط خانواده ها همو بشناسند.بعد جلسه بعد اگه خوشمون اومد من وپسر با هم صحبت کنیم.به نظر شما من جلسه اول موضوعو بگم یا وقتی یک جلسه با آقاپسر صحبت کردم.جلسه چندم بهش بگم؟ببخشید که اینقدر سوال میکنم.آخه خیلی سخته. بعدازاونم وقتی میخوام موضوعو بگم نمیدونم چه جوری مطرح کنم؟خیلی ممنونم.امیدوارم موفق باشی اگه زحمتی نیست راهنماییم کنید.
- - - Updated - - -
مدیرهمدردی خواهش میکنم شمام نظرتون روبگید؟به دخترتون کمک کنید.منتظرم؟
- - - Updated - - -
یعنی بعداز چندجلسه صحبت وآشنایی خودم موضوعو مطرح کنم لازم نیست خانوادم چیزی بگند؟
خواهش میکنم نظراتتونو بگید.من متوجه شدم ازاول نباید به خواستگارم موضوعو بگم.حالا خواهش میکنم اگه میشه کمکم کنید.ممکنه خوانوادش بخواند چندجلسه بیاند که فقط خانواده ها همو بشناسند وبعد من وپسر صحبت کنیم.با این وضعیت اگه میشه راهنماییم کنید.من باید تواین جلسه ها چیکارکنم ؟مادروپدرم چی بگند؟
شما لازم میدونید که برای مثال من به پسر بگم که یه موضوعی هست که اگه تکلیفمون معلوم شد وقسمتمون باهم بودآخر بهت میگم؟اگه هم ازهم خوشمون نیومدکه لازم نیست بدونه؟خواهش میکنم اگه لازم نیست که نگم اگه.یا فعلا تاچیزی معلوم نشده بیخیال موضوع طلاق بشم امیدوارم منظورمو درست رسونده باشم که شمام بهتربتونید راهنماییم کنید.خواهش میکنم منتظرتونم.خواهش ؟؟؟؟؟؟؟
لطفا سوالای قبلیمم جواب بدید.اول توکلم به خداست وازخداکمک میخوام بعد ازشما وراهنماییتون؟
- - - Updated - - -
خواهش میکنم نظراتتونو بگید.من متوجه شدم ازاول نباید به خواستگارم موضوعو بگم.حالا خواهش میکنم اگه میشه کمکم کنید.ممکنه خوانوادش بخواند چندجلسه بیاند که فقط خانواده ها همو بشناسند وبعد من وپسر صحبت کنیم.با این وضعیت اگه میشه راهنماییم کنید.من باید تواین جلسه ها چیکارکنم ؟مادروپدرم چی بگند؟
شما لازم میدونید که برای مثال من به پسر بگم که یه موضوعی هست که اگه تکلیفمون معلوم شد وقسمتمون باهم بودآخر بهت میگم؟اگه هم ازهم خوشمون نیومدکه لازم نیست بدونه؟خواهش میکنم اگه لازم نیست که نگم .یا فعلا تا چیزی معلوم نشده اصلا به این موضوع فکرنکنم.خواهش میکنم منتظرتونم.خواهش ؟؟؟؟؟؟؟ امیدوارم درست منظورمو رسونده باشم.اول توکلم به خداست بعدبه راهنمایی وکمک شماخیلی احتیاج دارم؟؟؟
- - - Updated - - -
خواهش میکنم نظراتتونو بگید.من متوجه شدم ازاول نباید به خواستگارم موضوعو بگم.حالا خواهش میکنم اگه میشه کمکم کنید.ممکنه خوانوادش بخواند چندجلسه بیاند که فقط خانواده ها همو بشناسند وبعد من وپسر صحبت کنیم.با این وضعیت اگه میشه راهنماییم کنید.من باید تواین جلسه ها چیکارکنم ؟مادروپدرم چی بگند؟
شما لازم میدونید که برای مثال من به پسر بگم که یه موضوعی هست که اگه تکلیفمون معلوم شد وقسمتمون باهم بودآخر بهت میگم؟اگه هم ازهم خوشمون نیومدکه لازم نیست بدونه؟خواهش میکنم اگه لازم نیست که نگم .امیدوارم منظورمو رسونده باشم.خواهش میکنم منتظرتونم.خواهش ؟؟؟؟؟؟؟
سلام عزیزم . ای کاش جلسه اول آقا پسر هم تشریف می آوردن. ایشون قراره ازدواج کنن ، بقیه باید اول بیان ؟؟
ببین خانمی من نظرم رو بهت گفتم ، بازهم میگم. به خانواده ایشون این موضوع ارتباطی نداره . شما به خودش میگین. حالا اون هم خودش تصمیم می گیره در مورد این موضوع با خانواده ش مشورت کنه یا خیر.
می تونی در جلسه ای که با آقا پسر صحبت می کنی ، در انتهای جلسه ، این موضوع رو عنوان کنی.
نحوه بیانش رو خودت فکر می کنم بهتر تشخیص بدی. بگو مسئله ای هست که لازمه شما در جریان باشید و اون اینه که من قبلا یه تجربه ناموفق در ازدواج داشتم و ....
فقط عقد کرده بودی یا تجربه زندگی مشترک رو هم داشتی ؟
این موضوع رو هم حتما بیان کن.
مثلا اگر فقط عقد کرده بودی تحت عنوان عقد کرده یا نامزد بیان کن این موضوع رو و اگر تجربه زندگی مشترک رو هم داشتی همین طور
موفق باشی.
- - - Updated - - -
نه . نمیخواد ذهن اونو همون اول درگیر کنی. اگر تا حدی با هم به تفاهم رسیدین بیان می کنی.نقل قول:
نوشته اصلی توسط منم
ببین عزیزم ، این موضوع تو ذهن تو خیلی بزرگه . برای خیلیا هم این طوره . اما برای خیلی ها اصلا مهم نیست . اول سعی کن این موضوع رو تو ذهن خودت کوچیک کنی.
تو ایرادی نداری که انقدر می ترسی
بله خیلی ممنونم.شماخیلی خوبید خیلی کمکم کردید.جلسه اول آقا پسرهم میاند ولی فقط واسه آشنایی دوتاخانواده.اگه شما یادیگر عزیزان بازم حرفی هست گه به مشکلاتم مربوط بشه بگید خیلی ممنون میشم.بازم منتظر یاریتان هستم ...:72:
باسلام.مادرخواستگارم مدام ازکارپدرم وبرادرام مپرسه به نظرشما آیا این مسائل به آنها مربوط میشه یا من حساس شدم؟فکرمیکنم مادرش تصمیم گیرندس آخه هنوزهیچ خبری نشده این سوالا چیه خواهشا کمکم کنید؟؟؟؟:203:
سلام عزیزم
یه تاپیک جدید باز کن و سوال جدیدت رو بپرس .
- - - Updated - - -
چون این مشکل جدیدت با قبلی متفاوته . یه عنوان مناسب هم براش بویس که گویای مشکلت باشه .
طبیعی هست و جای نگرانی نیست... آدم‌ها تحت تأثیر خانواده قرار می‌گیرند و شناخت خانواده‌ی یک فرد تا حدی باعث شناخت اون آدم میشه... البته پسر نوح هم با بدان بنشست - خاندان نبوتش گم شدنقل قول:
باسلام.مادرخواستگارم مدام ازکارپدرم وبرادرام مپرسه به نظرشما آیا این مسائل به آنها مربوط میشه یا من حساس شدم؟فکرمیکنم مادرش تصمیم گیرندس آخه هنوزهیچ خبری نشده این سوالا چیه خواهشا کمکم کنید؟؟؟؟
ولی در کل روی مسأله‌ی دخالت مادر ریز نشید... و این رو بی احترامی به خودتون ندونید...
در مورد مسأله‌ی گفتن طلاق نظر بنده همونی هست که دوستان گفتند که خیلی زود نگید، اما دقت کنید که خیلی هم دیر نگید.
باسلام خیلی ممنونم ازلطفتون.ازاینکه نبایدبگم مطمئن شدم .ولی هنوزتواینکه جلسه اول بگم یا دوم موندم چون یه دوستام میگه جلسه اول که میخوای با آقاپسرصحبت کنی چیزی نگو اگه برای جلسه بعدخواستن بیان جلسه بعدش بگو چون جلسه اول کمی زوده حالا من موندم چندم بگم به نظرشمام جلسه دوم بگم بهتره؟
کس دیگه ای هم هست که با مشکل من آشنایی داشته باشه مثلا براش پیش اومده باشه؟یابرای نزدیکانشون.؟
خیلی ممنون.لطفا نظراتتونو بگید؟؟؟:72:
ولی یه چیز دیگه اینجورکه من فهمیدم خانوادش خیلی ایرادی هستن