مخالفت پدر دختر با خواستگاری

سلام
وقت بخیر
پسری هستم 30 ساله فرزند اول خانواده، مهندس الکترونیک شاغل
11 ماه پیش با خانمی آشنا شدم 24 ساله فرزند اول خانواده، مهندس عمران
همه ی معیارهای ما برای ازدواج و زندگی، یکسان و هماهنگ است
از نظر اقتصادی اجتماعی و فرهنگی در یک سطح هستیم
احساسات و افکار مشابهی داریم
به هم علاقمند شدیم و از همان ابتدا تصمیم به ازدواج گرفتیم
منتها به دلیل اینکه تغییر شغل داشتم موضوع خواستگاری رو در همان ماه اول با خانواده دختر مطرح نکردیم نظرمون این بود که شاید وجه خوبی نباشه یه خواستگار بیکار باشم
متاسفانه زمستان گذشته یعنی چند ماه پس از آشنایی من با دختر ، مادر ایشان به دلیل سکته فوت کردن و این مساله باعث شد که علی رغم ثابت شدن وضعیت شغلی بنده نتوانم برای خواستگاری پا پیش بگذارم.در این میان از اهواز به اصفهان نقل مکان کردن
در این بین یکی از بستگان دختر هم مساله خواستگاری رو با پدر دختر مطرح کرد و مشکل از اینجا شروع شد
پدر دختر با این پسر تازه وارد که می شناستش و شرایط بدی نداره ( البته شرایط بنده و اون پسر از نظر تحصیلی سنی مالی یکسانه ) موافقه و از وجود بنده هم بی خبر
دختر هم با خواستگار مخالفت کرده اما اون پسر به واسطه پدر دختر و بستگان داره پافشاری می کنه
الان دختر مساله آشنایی با بنده رو با پدر مطرح کرده و پدر ایشون اجازه نمیده خانواده من تماس بگیرن و به خواستگاری برن
می گه چرا آشناییتون رو زودتر نگفتین و زودتر به خواستگاری نیومدن
به دختر گفته حالا که با هم صمیمی شدین داری چشم بسته مخالفت می کنی و توی روی من می ایستی
به نظر شما راه حل چیست؟
چه باید کرد؟
از طرفی دختر هم نگرانه که با تماس خانواده من پدرش با اونا برخورد خوبی نداشته باشه و وضعیت بدتر شه
چطور باید به پدر ایشون این مساله رو برسونم که آدم بدی نیستم انتخاب بدی نیستم چون احساس می کنم فکر می کنه دخترش احساسی و چشم بسته تصمیم گرفته و شاید من آدم مناسبی نباشم مخصوصا در مقایسه با خواستگار فامیل
من هم تا وارد خانواده اونا نشم و با پدر و خانواد ه اش صحبت نکنم خب شناخته نمی شم
در این مدت چند ماه آشنایی هیچ رابطه ی خارج از عرفی نداشتیم فقط دیدار و صحبت در کافی شاپ اونم محدود
اگر مادرشون فوت نشده بود همون زمستون گذشته می رفتم خواستگاری
لطفا راهنمایی بفرمایید چطور باید مخالفت اولیه پدر رو کم کرد؟ اون خانم چطور باید برخورد کنه؟ مخصوصا که الان با پدرش سر سنگین هم شده چون پدر اصرار زیادی داره که اون خواستگار فامیل بهترین گزینه ممکنه.
من و خانواده ام چه باید بکنیم؟

بهتر هست خودتون البته با ادب و احترام با پدرش صحبت کنید
دختر خانم به پدرشون بگن که شماره شما رو دادن ، بعد شما تماس بگیرید ( هماهنگی دختر خانم )
البته باید ببینید تو خانواده دختر خانم ، پدرشون از چه کسی حرف شنوی بهتری داره از طریق ایشون هم می تونید عمل کنید ( مثل پدر بزرگ یا عمه )

پدر ایشون پسر بزرگ خانواده هستند و 65 ساله
پدربزرگ و مادربزرگ روی حرفش حرفی نمی زنن البته به گفته دختر خانم
تقریبا بزرگ خانواده است و سید
اجازه تماس به ما رو نمی دن
دختر هم گوشیش رو خاموش کرده که عمه ها و خاله ها دائم برای راضی کردنش برای ازدواج با اون پسر فامیل بهش زنگ نزنن و از طریق ایمیل با هم در ارتباطیم فعلا

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط arash2860

پدر ایشون پسر بزرگ خانواده هستند و 65 ساله
پدربزرگ و مادربزرگ روی حرفش حرفی نمی زنن البته به گفته دختر خانم
تقریبا بزرگ خانواده است و سید
اجازه تماس به ما رو نمی دن
دختر هم گوشیش رو خاموش کرده که عمه ها و خاله ها دائم برای راضی کردنش برای ازدواج با اون پسر فامیل بهش زنگ نزنن و از طریق ایمیل با هم در ارتباطیم فعلا

---

به نظرمن خودت اقدام نکن که حمد بر بی ادبی و گستاخی و... میزارن
پدرتون یا کسی که رو پدرشون تاثیر گذاره بره با پدرشون دوستانه و با ا حترام صحبت کنه و کسب اجازه کنه ولی کلن سخته این جور موارد بستگی به خود شخص پدر داره

موفق باشید

خب با توجه به اینکه ما اهواز هستیم و فعلا اونا اصفهان حضوری امکان صحبت نیست و باید ابتدا تماس تلفنی برقرار بشه
اون هم که اجازه نداریم فعلا
از طرفی نمی خوان پدر اون خانم در نظر خانواده من آدم بدی به نظر بیاد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط arash2860

خب با توجه به اینکه ما اهواز هستیم و فعلا اونا اصفهان حضوری امکان صحبت نیست و باید ابتدا تماس تلفنی برقرار بشه
اون هم که اجازه نداریم فعلا
از طرفی نمی خوان پدر اون خانم در نظر خانواده من آدم بدی به نظر بیاد

---

فکر نمیکنم تلفنی .... تاثیری داشته باشه
حضوری خیلی بهتره
خود اون خانوم با شما همکاری نمیکنه؟ مثلا مامانتون با مامانش صحبت کنه و پدر اون خانومو بپزه ؟

خب مثل اینکه متن پست اول رو کامل مطالعه نفرمودید
اولین مشکل اینه که مادر اون خانم بهمن سال گذشته فوت کرده
خودش پدر و برادر کوچکترش توی منزل هستند
اگر مادرشون بودند این مسائل پیش نمی یومد
برادرش هم در تصمیم گیری نقش نداره فقط 19 ساله ش هست
خاله ها و عمه ها هم همه دارن اصرار می کنن که با اون خواستگار فامیل ازدواج کنه
مشکل اینه که اونا اصلا از وجود من خبر ندارند و منو نمی شناسند که بخوان با اون خواستگار فامیل مقایسه کنند
من فقط می خوام که پدرشون اجازه بدن خانواده ما تماس تلفنی بگیرند و قرار خواستگاری بزارند
نمی شه که همینطور با خانواده راه افتاد رفت اصفهان در خونه شون

اون خانم در مقابل خواست پدر برای پذیرفتن خواستگار فامیل مخالفت کرده
پدر ایشون هم از این مخالفت ناراحته

دوست عزیز ، باید مقداری صبر کنید
به نظرم آخرین راه اینه خودتون صحبت کنید

خب مسلما باید صبر کرد اما
هرچقدر صبر کنم زمان به نفع اون پسر خواستگار فامیل می گذره که دائم داره اطراف پدر دختر می گرده
از طرفی نگرانم سخت گیری و مخالفت پدر دختر رو دلسرد و نا امید نکنه
اگر اجازه تماس بدن مشکلی نیست تلفنی یا حضوری حتما صحبت می کنم
مشکل اینجاست که چطوری راضیش کنیم که اجازه صحبت بده

به نظر شما هیچ راه حل منطقی ای برای کاستن از مخالفت پدر نیست؟

1

- - - Updated - - -

ببخشید اشتباه ارسال زدم :) نمیدونم حالا چجوری پاک کنم :) تازه واردم :) شرمنده :)

پدر دختر به دختر می گه بهم دروغ گفتی و مخفی کاری کرده و حاضر نیستم به حرفات گوش بدم
به نظر شما چرا این طور برخورد می کنه؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط arash2860

پدر دختر به دختر می گه بهم دروغ گفتی و مخفی کاری کرده و حاضر نیستم به حرفات گوش بدم
به نظر شما چرا این طور برخورد می کنه؟

---

احساس کرده که دخترش در حقش بدی کرده

به نظر من بیشتر به نوعی بهانه گیری شباهت داره
آخه همه ی تلاش ما این بوده که زودتر به خانواده ها اطلاع بدیم و بریم خواستگاری و اگر مادر ایشان فوت نشده بود اسفند به خواستگاری می رفتم
کسانی روابطشون رو مخفی می کنند که قصد ازدواج ندارند
بنده مشکل تحصیل کار سربازی اخلاق خانواده سیگار الکل و ... رو ندارم
به هیچ کدوم نمی شه ایرادی وارد کرد
چطور پدر ایشون رو راضی کنیم که اجازه بدن ما بریم خواستگاری؟

می دونم چی میکشی منم دقیقا شرایط تو رو دارم موندم چکار کنم:47:

من واقعاً دعا میکنم مشکلتون حل بشه..چون خودم هم توی پستم درگیر همین قضایا هستم اگه بخونید ولی واقعاً برام جای سواله که چرا پدر و مادرها گاهی تا این حد خودخواه و سرسخت میشن حتی به خودشون زحمت شناخت پسر یا دختری که فرزندشون پسندیده در حد چند جلسه نمیدن یا حتی یه لحظه توی دلشون بگن واقعاً شاید این ازدواج مایه آرامش فرزندمه و کمی زمان بزارن واسه شناخت و آشنایی طرف ....بعدش اگه با دلایل منطقی تونستن دلیل بیارن واسه رد کردن ...

- - - Updated - - -

من واقعاً دعا میکنم مشکلتون حل بشه..چون خودم هم توی پستم درگیر همین قضایا هستم اگه بخونید ولی واقعاً برام جای سواله که چرا پدر و مادرها گاهی تا این حد خودخواه و سرسخت میشن حتی به خودشون زحمت شناخت پسر یا دختری که فرزندشون پسندیده در حد چند جلسه نمیدن یا حتی یه لحظه توی دلشون بگن واقعاً شاید این ازدواج مایه آرامش فرزندمه و کمی زمان بزارن واسه شناخت و آشنایی طرف ....بعدش اگه با دلایل منطقی تونستن دلیل بیارن واسه رد کردن ...

ببینید شما یک نکته ای را مدنظر داشته باشید و بعد از فکر کردن راجع به این نکته به خواستگاری از خانم فکر کنید:
1- آنها به شدت معتقد به ازدواج فامیلی ( با اینکه الان ثابت شده از هر نظر این ازدواج ها ریسک بسیار بالایی دارد هستند. همان طور که می بینید صرفا به دلیل فامیل بودن خواستگار پدر دختر را ناخلف و سرکش می داند. فکر می کنید چرا؟
2- همان طور که می بینید زندگی در این فرهنگ حریم خصوصی ندارد. در فرهنگ های خانواده های امروز مساله خواستگاری از یک دختر امری خصوصی است و خود خانواده تصمیم می گیرند و تا مساله قطعی نشده همه فامیل را خبر نمی کنند که دختر راحت باشد و حرف درنیاید. اما همان طور که می بینید تمام فامیل آنها ( خاله ها و عمه ها ) آنقدر دخالت می کنند که دختر را کلافه کرده اند. بعد از ازدواج هم همین طور است.
3- شما وقتی وارد این طور فامیل ها می شوید با یک خانم ازدواج نمی کنید بلکه قبول کرده اید همه این فامیل یا طایفه را از خودتان بدانید. در این مورد می توانید از پدر و مادرتان ، پدربزرگ و مادربزرگ خود که در این زمینه تجربه دارند سوال کنید.
4- طرز تفکر آنها بسیار سنتی است. طوری که پیشنهاد خواستگاری را اگر به طور سنتی نباشد بسیار زشت تلقی می کنند و با دختر درگیر می شوند. در حالی که از اخلاق شما برنمی آید که خانواده تان اینقدر سنتی باشند. آیا می توانید با این فرهنگ کنار بیایید؟