سلام دوستان ، من خیلی دختر احمقی بودم که هنوز ازدواج نکرده ام . من 32 سالمه و هنوز نتوانسته ام ازدواج کنم ، یعنی ممکنه یه مورد خوب تو این سن برایم پیدا شود ؟ خواهش می کنم مرا راهنمایی نمایید.
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان ، من خیلی دختر احمقی بودم که هنوز ازدواج نکرده ام . من 32 سالمه و هنوز نتوانسته ام ازدواج کنم ، یعنی ممکنه یه مورد خوب تو این سن برایم پیدا شود ؟ خواهش می کنم مرا راهنمایی نمایید.
سلام
یه جوری نوشتی ازدواج در سن بالا !!
فکر کردم 50 سالته.
عزیزم اصلا دیر نشده.
توی شهر و فامیل شما سن ازدواج چطوریه؟
من تهران زندگی می کنم . چرا الکی دلداری می دی ؟
من تو هیچی موفق نشدم و هیچ موفقیتی کسب نکردم . من 5 سال پیش مصرف دارو را الکی الکی شروع کردم و این موضوع باعث شد که من 5 سال از زندگی عقب بیفتم و متاسفانه الان که 2 ماهه دارو مصرف نمی کنم ، به این واقعیت پی بردم که ای وای من ازدواج نکرده ام و هیچ موفقیتی کسب نکرده ام .
- - - Updated - - -
خیلی تاسف آوره که با وجود اینکه باهوش بودم ، از هوش و استعدادم استفاده نکردم . حالا ازدواج تو این سن خیلی سخته
- - - Updated - - -
تحقیر اطرافیان داغونم می کنه
- - - Updated - - -
چطوری می توانم مورد خوبی برای ازدواج پیدا کنم ؟
شیدا راس میگه منم فکر کردم بالای 40 هستی که اینطور میگی
32 سال ینی متولد 60 دیگه؟
الان دور و بر من پر از پسرای متولد 56 تا 63 است که مجردن گزینه های خوب هم توشون زیاده اتفاقا دیگه تکلیف کار و خونه و سربازی و تحصیل و استقلالشون از خانواده هم مشخص شده سنشون هم به شما میخوره اما اگه اینطوری فکر کنید هیچوقت سمت شما نمیان
باید امید و آرامش داشته باشید و بدونید که این اتفاق غیر ممکن نیست تا دیگران هم این پالس رو از شما بگیرن و سمتتون بیان یا بهتون معرفی کنن
الکی دلداری می دم؟
چرا باید الکی دلداری بدم؟؟؟؟؟
سن ازدواج بالا رفته. من دخترهای زیادی را می شناسم که بالای سی سال ازدواج کردند و تعدادشون بیشتر از کسانی هست که زیر سی سال ازدواج کردند.
( منظورم بین اطرافیان و آشنایان من هست ) برای همین فکر می کنم بالای سی سال دیر نیست.
من متولد 59 هستم و اصلاً در دور و برم ، همکاران و فامیل و دوست و آشنا موردی بالاتر از سن خودم نمی بینم .
- - - Updated - - -
من می خواهم با یک مورد خوب ازدواج کنم که هم از لحاظ شغلی خوب باشه و هم همه چی
- - - Updated - - -
آیا سایت همسریابی خوبه؟
سلام لیلا. اول از اینکه اصلا دیرنشده. دوم. به هیچ عنوان . تاکید میکنم به هیچ عنوان دور و ور سایت های همسر یابی نگرد.
یک روش اینه که در گروه هایی که جوانان مثبت و تحصیل کرده حضور دارند شرکت کنی. تا از این طریق شانس آشنایی و شناخته شدن توسط افراد زیادی رو بدست بیاری.
مثلا ان جی او های شهر. یا همون سازمانهای مردم نهاد. گروه های ورزشی . تشکل های خیریه.گروه های هنری و و و و
من چند سالیست که در گروه کوهنوردی عضو هستم و بارها شاهد بودم دختر خانمهایی مشابه وضعیت شما به جمع ما پیوستن و بسیار اتفاق افتاده با جوان های عضو ازدواج کردن. البته فراموش نکن وارد تشکل هایی بشی که به منظور اهداف مثبت و سازنده تشکیل شده. بعد از ورود به این گروه ها نیز ازدوستی های سطحی که ممکنه به آینده ات لطمه بزنه خودداری کن.
خیلی دوست دارم در این انجمن ها شرکت کنم ، می شه اسمشون را بگید و آدرسشان را
در بسیاری ار محلات وجود دارند. مثلا فرهنگسرا ها. مانند تشکلهای حامی کودکان کار. جوانان حامی طبیعت. باشگاه های ورزشی رسمی. و خیلی از جاها. حتی مراکز و دوایری که با ارباب رجوع سرو کار دارند ممکنه مفید باشه. باید ببینی خودت به کدوم سمت گرایش داری.
ببین کافیه در جامعه حظور مثبت داشته باشی. دیده بشی. در جشنها . در بین اقوام دورتر. حضور مجدد در بین دوستان دوران تحصیل. باید دیگران حضورت رو لمس کنند و این حضور باعث بشه به تو فکر کنند. حتما لازم نیست آقایون با شما آشنا بشن. حتی خود خانمها نیز میتونند بانی بشن. باید با هنرت و رفتار هوشمندانه ات به دل افراد رسوخ کنی. وقتی ببینند فرد مناسبی هستی مطمئن باش موفق میشی.
لیلا ناراحت نمیشی بپرسم دارویی که مصرف میکردی از کدام گروه بوده؟ روانگرا ؟
نه داروی اعصاب ، ولی بگی نگی کار داروی روانگرا را برای من کرد. حالا منم با یه روحیه درب و داغون و شکست خورده.
نظاره گر موفقیت دیگران و خودم بدبخت.
این داروها مرا به یک عالم خیالی برد. عالمی که با واقعیت خیلی خیلی فاصله داشت. و حالا که دارو را کنار گذاشتم و به دنیای واقعی پا گذاشتم ، می بینم چقدر از زندگی عقب افتادم .
من دوست داشتم جزء بهترین افراد باشم . خیلی تلاش کردم که خودم را بالا بکشم ولی نشد. در این سن تازه الان 6 ماهه سر کار رفتم و یک حقوق ناچیز می گیرم و بیمه هم نیستم .
در صورتیکه در اقوام ، همسن های من کارشناسی ارشد یا تخصص هم گرفته اند ، ازدواج کرده اند و بچه دارند . نمی دانید از اینکه به هیچ جا نرسیدم و مضحکه عام خاص شده ام ، چقدر زجر می کشم
- - - Updated - - -
تازه محل کارم خیلی با خانه فاصله داره و ساعت کاری فوق العاده زیادی داره طوری که من حتی به کارهای شخصی خودم نمی رسم چه برسه به اینکه بخوام در تشکل ها شرکت کنم
چند وقتیست که عجیب رشک میبرم به حال تنی چند از دوستان فرنگیم. به دیدگاهشان نسبت به زندگی! اینکه چقدر زیبا و ساده است. اینکه چقدر بی دغدغه برای اکنونشان برنامه میریزند و چقدر شاد زندگی میکنند. در حالیکه من و جوانان هم مسلکم، همیشه در یک ترس نانوشته و مبهم نسبت به آینده بسر میبریم... میدانید چیست؟ راستش به این نتیجه رسیده ام که در سیستم آموزشی ما از همان کودکی به ما آموخته اند که رمز خوشبختی "موفقیت" است نه "شاد" بودن!
امروز به این جمله «جان لنون» برخوردم که شرح حال ماست. شما چه فکر میکنید؟
"......زمانی که به مدرسه رفتم از من پرسیدند: که وقتی بزرگ شدی میخواهی چه کاره بشوی. من پاسخ دادم "خوشحال."
آنها به من گفتند که مفهوم پرسش را متوجه نشدم و من به آنها گفتم این شما هستید که مفهوم زندگی را متوجه نشدید.
سلام لیلا. ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است. 32 سال بیشتر نداری. هیچ چیز دیر نشده. همین که اشتباهات قبلی رو کنار گذاشتی یک دنیا ارزش داره. من مشاور نیستم و تحصیلاتی هم در این رابطه ندارم اما میتونم احساست رو درک کنم. بخاطر اینکه تو زندگی اطرافیانم نمونه های مشابه تو زیاد دیدم. به عقیده من باید اول از همه هدف نهایی رو در زندگی مشخص کنی. بعد بشین و ببین چقدر از این هدف فاصله داری؟ چقد از اعمال گذشته ات در جهت رسیدن به اون درست بوده ؟ به چه میزان باید تغییر مسیر بدی تا دوباره در مسیر درست حرکت کنی؟ مثلا از شرایط کاری فعلی دلخوری. درست. اما مگر قرار تا آخر عمر به همین کار اکتفا کنی؟ ممکن نیست چند ماه بعد کار جدید و بهتری برای خودت داشته باشی؟ راجب تحصیلت هم همینطور. شاید خالی از لطف نباشه که بگم من سال دوم هنرستان ترک تحصیل کرده بودم. اما بعد از هشت سال مجدد در شرایطی که متکفل خانواده بودم به صورت غیر حضوری و بدون کلاس و معلم در رشته ریاضی فیزیک به تحصیل ادامه دادم.. قطعا هلن کلر رو میشناسی ببین دیدگاه دختری که قادر نیست مانند من و تو ببینه، بشنوه ، حرف بزنه. و از دنیای اطرافش مانند ما آگاه بشه راجب زندگی چیه:
هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته میشود ، درهای دیگری باز می شوند ولی ما. اغلب چنان به دربسته چشم می دوزیم که درهای باز را نمی بینیم. ((هلن کلر ))
لیلا خانم. با یادآوری خاطرات تلخ گذشته، امروزت رو تیره نکن. تا فردا رو در دستانت داشته باشی. اراده تو بزرگترین دارایی و گنجینه ای هست که هنوز متعلق به توست. کافیه به درستی از اون استفاده کنی.