-
توقعات بیجا نامزدم
سلام
من دختری 24 ساله هستم تحصیلات لیسانس و کارمنددر حدود 3 سال با پسری که یکی از دوستان دانشگام معرفی کرده بود دوست بودم که 30 ساله هستند تحصیلاتشونم دیپلم هست و کار آزاد می کنن و نزدیک به 11 ماهی است که نامزد هستیم البته نشون کرده ایم عقد نکردیم از لحاظ وضعیت مالی و تحصیلی خانواده من بالا ترن من از این لحاظ مشکلی ندارم چون از لحاظ مالی خودش میتونه زندگیشو جمع کنه و منو تامین کنه از لحاظ فرهنگی هم خودش خیلی نزدیک به خانواده ما هست .و در کل من مشکلی ندارم مشکل اینجاست توقع هایی از من داره که نشدنی هست مثلا میگه تو چرا منو امروز صبح از خواب بیدار کردی مگه نمیدونی من گیج خوابم گفتم من نمیدونستم خب دفعه بعد بیدارت نمیکنم میگه مشکل اینه که تو از قصد منو بیدار میکنی تو فکر نمیکنی تو عقلت نمیرسه گفتم خب نه من عقلم نمیرسه میگه منم از این به بعد عقلم دیگه نمیرسه میگه چرا تو خیابون میریم دستتو از پشت قلاب میکنی بد دل نیستا نمیدونم علت چیه این حرفو میزنه اول دعوامونم از اینجا شروع شد که این یه سری دوست داره اکثرشون زن و شوهرن آدمای خوبین خیلی هم شادن و آدمای سالمی هم هستن اینا نامزد منو دعوت می کنن مسافرت نامزد منم هر سری دعوا که من برم آخرش یه جوری یا یه چیزی برای من میخرید یا به قول معروف خرم می کرد که بره من دوست نداشتم تنها بره دوست داشتم همیشه همراهش باشم کاری نمیکنه ها ازش مطمئنم دوست داره منم باهاش برم ولی چون عقد نکردیم بابام نمیذاره همراهیش کنم منم دیدم همیشه دعواهامون سر این موضوع نامردمم کوتاه نمیاد که نره خیلی باهم صحبت کردیم با دعوا یا زبون خوش فایده نداشته البته چند دفعه هم بخاطر من رفته منم رفتم یواشکی با خانم دوستش که ایشون سفرا رو تنظیم میکنن گفتم اگه میشه نامزد منو مسافرت دعوت نکنین همین بعد منم گیجم نامزدم متوجه شد بیا ببین چه دعوایی راه انداخت منم گفتم بخاطر زندگیم کردم حالا اینم شده پیرن عثمان همش میکوبه تو سرم .سر این موضوعاتی که پیش اومده خیلی مردد برای ادامه با این آقا.
-
11 ماه مدت زیادی برای آشنایی بدون عقد نیست ؟!
به نظرم سریعتر نهایی کنید کارو چون باعث میشه فرصت های دیگه هم از دست بدید
-
آخه من یدونه دخترم موضوع برای خودم و خانوادم تمام شده است و دیگه برام خاستگار نمیاد و پدرم روی من خیلی حساس است میگه تاریخ عقد یک هفته قبل عروسی .و الان دارم خودمو برای عروسی آماده میکنم البته تا آخر امسال باشه .میدونید از چی میترسم من خیلی خنگم میترسم اخلاق های بدشو نتونم بشناسم و دچار مشکل بشم همه گفتن بعضی از اخلاقا بعد عروسی بدتر میشه میگم نکنه بدتر بشه
-
دوست عزیز شما 11 ماه به قول معروف نامزد بودین یکم اون بنده خدارو درک کن نمی گم کار ایشون هم اشتباه نبود ولی با هم بسازین هنوز نه به داره نه به باره شما به این نتیجه رسیدی که مردد هستی در مورد ایشون حتی کلام این حرف برای یه دختر و مردی که می خوان عقد کنند زشته یکم توقعاتو بیارین پایین و کمتر به هم سخت بگیرید اگر نمی خواستی با این اقا زندگی کنی از همون اولش قبول نکرده بودی بهتر بود ولی به هر حال هنوزم دیر نیست می تونی جدا بشین اما قبلش سعی کن 2تاییتون برین مشاوره شما ها جوونین حالا حالا هه کار دارین نزارین تو این دوران باحال و قشنگ همش دعوا بگیرید
بازم یکم بیشتر فکر کن
ولی مشاوره برو خیلی جواب میده اخلاقای همسرتو برات بازگو میکنه و بسیاری از سوالاتت و اونجا مشاور برات باز میکنه و شناختت نسبت به همسرت بیشتر میشه
-
نه من دوسش دارم پسر خوبیه اخلاقای خوب زیاد داره مثلا دروغگو نیست خیلی کاریی و زرنگه خیلی چشم پاکه روابط اجتماعی خوبی داره دست و دلبازه ولی حساب کتاب پولاشو داره با وجود اینکه هنوز عقد کرده نیستیم کلی برام خرج میکنه ولی من هر روز تو سایت میچرخم انقد چیزای مختلف میخونم که میترسم میترسم بعد از عروسی رفتارش عوض بشه یه جورایی از مشاوره هم میترسم میترسم واقعیتو بشنوم .یعنی دوست ندارم بشنوم بطور کلی رفتارش خوبه ولی بعضی موقعها بهونه میگیره نمیدونم چرا شاید نیاز های دیگش باشه ....
-
میترسی واقعیت رو بشنوی ؟
از طرفی هم میترسی اخلاقشو تحمل نکنی
تکلیفت رو حداقل با خودت روشن کن
-
میترسم واقعیت رو بشنوم چون به وجودش واقعا وابسته ام از اینکه یه وقت اخلاقشو نتونم تحمل کنم میترسم چون تقریبا انتخاب خودم بوده دوست دارم بهترین باشه بخاطر اینکه پدر ومادرم خیلی حساسن راجع به دامادشون و اینکه انقد از این طرف و اون طرف شنیدم میترسم خب من اگه تکلیفم با خودم روشن بود که اینجا نبودم .
-
تنها راهش مشاوره حضوری هست
چون مشاوره میتونه تشخیص مرد مورد نظر شما چه اخلاقی داره
تا بیشتر وابسته نشدی برو مشاوره
-
مرسی هدف از جوابت. آخه خودش که نمیاد خودمم برم به نظرت به درد میخوره من بهش بگم میگه هنوز تو به انتخابت شک داری اصلا قبول نداره این جور چیزا رو میگه ما خودمون عقل داریم شعور داریم بد و خوب از هم تشخیص میدیم و میتونیم با منطق با هم حرف بزنیم برای چی مشاوره بریم .
-
بیشتر اخلاق ها زمانی دیده میشه که شما باهاش زندگی کنی
این اخلاق رو مشاور بهتر میتونه درک کنه و شمارو آگاه کنه
اگه از اومدن به مشاور امتنا میکنه به نظرم خطوط قرمزتون رو مشخص کنید و رابطتون رو قطع کنید
یعنی در انجام این امر مهم قاطع برخورد کنید
چون کوچکترین اشتباه عمری پشیمونی براتون داره
این مسئله مشاوره هم با پدر مادرتون در میون بزارید بد نیست
-
متشکرم حالا امشب باهاش صحبت میکنم نمیتونم انقد تند باهاش برخورد کنم مشکل نامزدم نفر سومه میگه وقتی یه مشکلی داریم خودمون دوتا حلش میکنیم دلیل نداره جار بزنیم همه جا دفعه آخری هم که دعوا کردیم سر موضوع دوستاش بخاطر این ناراحت شده بود که چرا من مشکلمونو با کسی مطرح کردم میگفت اجازه داری باهام مشورت کنی منم انجام میدم ولی اجازه نداشتی جای من تصمیم بگیری من به پدر و مادرمم اجازه نمیدم جای من تصمیم بگیرن .
-
خب شما وقتی باهاش صحبت میکنی برای مشاوره حضوری ایشون حاضر نمیشه بیاد
خب طبیعی هست که مشکل دو نفری حل نمیشه
بازم میگم تا دیرتر نشده باید یه اقدام اساسی کنید
-
به نظر من نامزدی طولانی شده و نامزدتون نیازهاش از سمت شما جبران نمیشه مثل مسافرت رفتن همه با خانم هاشون میرن و اونم دوست داره شما کنارش باشید و نمیشه شما برید در نتیجه تنها میره و این باعث حساسیت شما هم شده من فکر میکن که بعد ازدواجتون و کنار هم بودنتون این خلاء و این بحث هار ار حل بکنه
-
بچه ها چطوری میشه یه تاپیک جدید باز کرد هرچی گشتم پیدا نکردم کجاست ؟
آخه دیشب رفتم مهمونی خونه فامیلای نامزدم انقد ناراحت شدم فکرشو کنین داییاش منو برای اولین دفعه دیدن از جاشون بلند نشدن بهمون طوری نشسته سلام علیک کردن بابای خود نامزدم با اون سنش تاحالا نشده جلوی پای من وای نسه خیلی بی شعورن به نظرم شعور خودشونو نشون دادن نامزدم گفت ناراحت نشو اینا همینطورن بخاطر همینه ما دوست نداریم باهاشون رفت و آمد کنیم.
-
طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
روی این لینک
سمت راست بالای جدول نوشته موضوع جدید.
البته توی همین انجمنی هست که الان هستید. اگر انجمن دیگه بخواهید باید اول انجمن را انتخاب کنید و بعد موضوع جدید و ...
لطفا از مثلث زیر همین پست
گزارش بدید این پست پاک بشه
متشکرم
-
سلام سپیده صبح
من بی تعارف جواب میدم
1ازکجامعلوم بعد از ازدواج زندگیتون بد بشه آیا تضمینی هس که رابطتون بد بشه شاید اگه سطح روابطون بالاتر رفت میزان مهروعلاقه به تو بیشتر بشه پس اصلا رو اینا زندگیت رو نساز گرچه من منکر این نیستم که بعد از ازدواج چون یکم احترام ها برداشته میشه این چیز کاملا طبیعیع وهنرشما اینه که اینا رو مدیریت کنی
2 هیچ وقت نگو من خنگ یا گیجم خودت رو حتی جلوی خودت هم که شده کوچیک نکن به خودت درون خودت احترام بذار
3گفتی از مشاوره اومدن امتناع میکنه ومیگه خودمو صحبت کنیم این چیز کاملا طبیعیه اصولا مردا خیلی سخت تن به مشاوره میدن خیلی سخت البته این یه فرصته برا تو بهش سر یه فرصت مناسب تکرار میکنم سریه فرصت مناسب بهش بگو توکه میگی پیش مشاور نریم وبا هم صحبت کنیم پس بهترین موقعس که تو راحت و تویه فضای صمیمی حرفات روبزنی نیازهات رو بگو نیاز های عاطفی و کم توجهی هایی که میکنه و درکل هرچیزی که نارحتت میکنه رو بهش خیلی منطقی بگو
4خودت پیش یه مشاوره بری خوب میشه منطقی باش واز چیزی نترس هرواقعیتی رو الان بنوی خیلی بهتره تا اینکه یه وقتی بگی ای کاش اون موقع میشنیدم و دیگه راهی برا برگشت نباشه
5 توکل و توسل رو فراموش نکن
6 از پدرومادرت جدا نباش با پدر یا مادرت درمیون بذار
انشالله موفق بشی