آخه مگه تو خواستگاری باید چیکار کرد؟

سلام دوستان خوب و همراهم

حالم بدجوری گرفته کمکم کنید.

نمیخام خیلی روده درازی کنم و سرتونو بخورم واسه همینم خیلی خلاصه مشکلمو میگم.

من جز خواستگار سنتی خواستگاری دیگه ای نداشتم، و به خاطر موقعیت خوبی که داشتم که شامل تحصیلات، نجابت، خانواده، ظاهر مناسب بوده خیلیا در خونمونو زدن اما از بین همه ی اونا تا حالا چهارتاشونو راه دادیم. یعنی از سن 23 سالگی تا الان که 28 سالمه این چهارتا اومدن اما در همه ی این موارد با اینکه نمیگم 100% مشکلی نداشتم اما من میخاستم جواب مثبت بدم ولی اونا بودن که دیگه نیومدن حالا یا همون بار اول یا بار دوم سوم :47:

آخریش همین دو هفته پیش بود که حتا فرداش زنگ زدن گفتن اجازه میدین ما تو این هفته دوباره بیایم که گفتیم باشه اما خبری نشد که نشد :mad:

به خدا دیگه دارم دیوونه میشم هرچی فک میکنم آخه چه مشکلی وجود داشت هیچی به ذهنم نمیرسه

دیگه نمیدونم باید چیکار کنم آخه مگه بقیه آدما تو خواستگاریشون چیکار میکنن؟ من و خانواده م باید کار خاصی انجام بدیم که نمیدیم؟!!!

دیگه از خودم ناامید شدم، اگه اصلا خواستگار نداشتم راحت تر بودم. هی بعد یه مدت یکی میاد و زندگی و اعصابمو اینجوری میریزه به هم.

عزيزم تو همين همدردي يك جايي نوشته بود كه اگر كسي بعد از خواستگاري سراغتون رو نگرفت به اين معنى نيست كه شما مشكلي داريد...شايد مشكل از خانواده پسر باشه پس اينقدر خودتون رو ناراحت نكنيد...

شما از اون دست آدمایی هستی که اگه وارد رابطه های دوستی و عاشقانه میشدی کارت به خود کشی میکشید! این چه حساسیتیه! تو روش سنتی تا نشینن طرفین سر سفره عقد هیچی معلوم نیست شماهم نباید فکرتونرا مشغول کنید! این ذات این نوع رابطست

ممنون از جوابتون

خب آره من کلا آدم حساسیم،
ولی به نظرم میرسه که چون این اتفاق تا حالا چهار بار بدون دلیل خاصی تکرار شده غیر طبیعیه، نیست؟ :huh:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سرگشته 2011

خیلیا در خونمونو زدن اما از بین همه ی اونا تا حالا چهارتاشونو راه دادیم. یعنی از سن 23 سالگی تا الان که 28 سالمه این چهارتا اومدن اما در همه ی این موارد با اینکه نمیگم 100% مشکلی نداشتم اما من میخاستم جواب مثبت بدم ولی اونا بودن که دیگه نیومدن حالا یا همون بار اول یا بار دوم سوم :47:

---

اون خیل عظیمی که شما اصلا راهشون هم ندادید بیان باید چی بگن؟

یک عده ای را شما مناسب نمی بینی و یک عده ای هم شما را.
بعد یه روز خوب از راه می رسه که یه نفر شما را بپسنده و شما هم ایشون را. انشالله :321:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سرگشته 2011

ممنون از جوابتون

خب آره من کلا آدم حساسیم،
ولی به نظرم میرسه که چون این اتفاق تا حالا چهار بار بدون دلیل خاصی تکرار شده غیر طبیعیه، نیست؟ :huh:

---

چهارتا همش! نه بابا! اصلا غیر طبیعی چیزی به چشم نمیخوره!

چهار تا که چیزی نیست دختر خوب . برای خواهر من یه چهل تایی اینجوری شد :p
همه گیر داده بودن به اینکه بختت رو بستن و .... . اونم که این چیزارو قبول نداشت و زیر بار نرفت
چند وقت پیشم ازدواج کرد. :)
درسته که رفتارها و موقعیت خودمون در اومدن خواستگار و ... تاثیر داره ، اما وقتی در اینها مشکلی نیست ، یه جورایی به قسمت معتقد شو . :46:

خب چرا خودت با کسی آشنا نمیشی و دوستیتو ادامه بدی واسه ازدواج؟

ممنون بچه ها که اومدین و بم دلداری دادین

[خب چرا خودت با کسی آشنا نمیشی و دوستیتو ادامه بدی واسه ازدواج؟]

راستش تا حالا همچنین چیزی برام اتفاق نیفتاده و اصلا اهل این جور رابطه ها نیستم، واسه همینم اگه ازدواج سنتی شد که شد وگرنه من چاره ی دیگه ای ندارم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سرگشته 2011

راستش تا حالا همچنین چیزی برام اتفاق نیفتاده و اصلا اهل این جور رابطه ها نیستم، واسه همینم اگه ازدواج سنتی شد که شد وگرنه من چاره ی دیگه ای ندارم.

---

اینجور رابطه ها چیه ؟؟ نگفتیم برو دوستی کن . ولی بالاخره کسی تا حالا خودش بهت پیشنهاد نداده که با هم آشنا بشید ؟ برای یه مدت کوتاه با اطلاع خانواده
اینکه همیشه منتظر خواستگاری سنتی از طرف مادر و خواهر پسر باشی اصلا خوب نیست .
اونم تو این زمونه که معمولا آقایون خودشون فرد مورد نظر رو انتخاب می کنن و به خانواده پیشنهاد میدن. بالاخره تو دانشگاه ، محل کار ، ....
ضمن اینکه در سن شما آقایونی باید بیان خواستگاری که حداقل 28 - 9 ساله باشن . آقایی که تا این سن مجرد مونده معمولا اجازه انتخاب به خانوادش نمیده .
به نظر من خودت هم نباید خیلی منفعل عمل کنی که تا حالا به این موضوع حتی فکرم نکرده باشی.
موفق باشی . :)

شاید اگه بخوام راجع به این مسئله حرف بزنم کلا از موضوع بحث خارج بشیم، ولی باید بگم نه تا حالا هیچ کس بهم پیشنهاد آشنایی نداده آخه من آدم آروم و کم حرفیم در ضمن به خاطر اعتقادات مذهبی هم خودم هیچ وقت سر صحبتو (منظورم حرفای خیلی معمولیه) با هیچ مردی باز نمیکنم. واسه همینم هیچ وقت فک نمیکنم همچین موقعیتی برام پیش بیاد و مجبورم فقط به ازدواج سنتی فکر کنم.