-
باز هم خیانت
سلام دوستان
من 32 ساله و همسرم 38 ساله است.دیروز به طور کاملا اتفاقی دیدم که داره واسه یکی از همکارهای زن که الان دیگه از سیستم کاریشون جدا میکنه حرفهای خارج از حیطه کاری مینویسه
وقتی کل مطالبی که با این خانم که مطلقه است رو خوندم دیدم که شوهرم بهش ابراز علاقه کرده.
حقیقتش من و همسرم تا الان مشکل خاصی با هم نداشتیم و با وجو د یک فرزند همیشه احساس میکردم که زندگی موفقی دارم من 10 ساله که ازدواج کردم و توی این مدت همه ایمیل ها یا حتی پیغام های من و همسرم مشترک بود .
از وقتی این موضوع رو فهمیدم دایم در حال گریه هستم نمیدونم چرا اشکام تمامی نداره
همسرم وقتی من رو به این حالت دید انکار نکرد اما گفت که همه اش شوخی بوده و تو خیلی جدی میگیری که این باز هم به ناراحتی های من اضافه کرد که چطور این مسئله رو شوخی میبینه
امروز یکسری تحقیق درباره اون خانم کردم که فهمیدم ایشون قبلا هم ارتباط های جدی با مردان دیگه داشته ولی الان که با پدر و مادرش زندگی میکنه به سختی میتونه این کارها رو ادامه بده
من به همسرم گفتم اگر مسئله ای نیست بهش بگو با من حرف بزنه که اون هم شماره خانم را داد و با هم حرف زدیم و خانم هم یکسری انکار و دروغ تحویل من داد
الان دیگه نه میتونم به شوهرم اعتماد کنم نه به زندگیم
باور کنین مثل مرده ها شدم
کمکم میکنین؟الان باید چکار کنم؟همسرم دائم داره میگه که چیزی نبوده و تو بیخود جدی میگیریش اما بنظرم فقط برای نجات خودش اینجوری میگه.
از راهنماییتون ممنونم
-
سعی کنید آروم باشید و تصمیم یا حرفی نزنید که بعدا مشکلات بزرگتری بوجود بیاره! بلاخره الان بچه هم هست و نباید از این موضوع چیزی بفهمه چون بدجوری اعصاب و روانش تخریب میشه!
با آرامش همیشه نتیجه و تصمیم گیری بهتر میشه! الان چندروزی فقط گریه کنید و سعی کنید کمی آروم بشید! کم کم با کمک دوستان نتیجه میگیرید.اینجا از این نوع مشکل خیلی زیاد بوده که خوب هدایت شده!فقط حوصله کنید
-
ممنون از راهنمایی شما.حتما .
خیلی دوست دارم نظر دیگر عزیزان رو هم بشنوم.
-
سلام عزیزم
نذار حرمت ها شکسته شه ... به خودت تسلط داشته باش ... احترامش رو حفظ کن و از مشاوره استفاده کن
-
-
عزیزم به نظر من کوتاه نیا خانمی کردن با این جور زنهای هرجایی فایده نداره باید مثل خودش باهاش رفتار کنی نشستی غصه میخوری و اون شوهرتو و پدر یه بچه معصوم رو دزدیده و داره خوش میگذرونه. آدرسشو پیدا کن برو در خونه باباش اگه تونستی با پدر و مادرت یا هرکی که باهاش راحتی برو آبروشو ببر و تهدیدش کن که از زندگیت بره بیرون اگه بشینی دست روی دست بذاری و غصه بخوری ممکنه کار به جاهای باریک بکشه خدا رو شکر زود فهمیدی و میشه جلوشو گرفت تنها راهش به نظر من همینه یه سر تو تالار بزن همه خانمهایی که خیانت دیدن یا گریه میکنن یا دادخواست طلاق یا.... و هیچکدوم به جایی نرسیدن پس شما ازین راه وارد شو مطمئنم جواب میده برو در خونشون و بیوگرافشو بریز رو دایره در حضور خانواده ش و باباش که جلو شونو بگیرن. موفق باشی
-
سلام عزیزان ممنون از لطفتون که وقت میذارین و کمک میدین.
من دیروز رفتم پیش مشاور طی صحبت بهم پیشنهاد داد که فعلا قضیه رو به خانواده طرف نگم چون میگفت اون ها حتما میدونن که این آدم اینجور رفتارها رو داره .ممکنه به روی خودشون نیارن اما شاید برای رهایی از دست این آدم قضیه رو جدی کنن و بحث رو به این سمت برسونن که شوهر تو این خانم رو از راه به در کرده و دیگه حرمت ها شکسته بشه و ادامه داستان.
از طرف دیگر همسرم دائم داره برای من یکسری توضیح تکراری میده که من به تو خیانت نکردم و تو داری خیلی قضیه رو مهم جلوه میدی.که البته از نظر من عذر بدتر از گناهه.اینکه هیچ توضیحی برای رفتارش نداره خیلی عذابم میده.
مشاور میگه نباید به آسونی بذاری که حرمت ها شکسته بشه. اما من واقعا نمیدونم همسرم چرا به کسی مثل این زن توجه کرد؟وقتی از خودش میپرسم هم فقط میگه تو اشتباه میکنی و من اونجور که فکر کردی نیستم.
دوستان من نمیدونم با همسرم چطور رفتار کنم؟من حتی از مشاور پرسیدم که همسرم چطور تونست به کسی ابراز علاقه کنه و اون جواب داد که انسان جائزالخطاست.یا میتونی و در آخر از گناهش میگذری (البته نه به آسونی منظورش این بود که خونه ات رو نا امن نمیکنی و پر از جنگ و نفرت )و یا میری به سمتی که اون خانم میل داره اتفاق بیوفته و شوهرت رو بعد از این همه سال تنها میذاری که به خطای بیشتری بره.
بنظر من این اتفاق حتی اگر در حد حرف هم باشه خطاست و الان این خطا صورت گرفته.حالا اما نمیدونم چطور مسیر زندگیم رو هدایت کنم به سمتی که بهتره و به خودم و فرزندم و همسرم کمترین ضرر رو میرسونه.شوهرم دائم به من میگه که من زندگیم رو دوست دارم و هرکاری میکنم که اعتمادت به من برگرده.
ممنون میشم که نظر شما رو هم بدونم عزیزان
-
حالا که شوهرت میگه برای برگشتن اعتمادت حاضره هرکاری بکنه شما هم از فرصت استفاده کن و ازش بخواه که اشتباهش رو بپذیره
باهاش صحبت کن و بگو که اگه این قضیه از نظر اون کوچیکه، پس اگه شما همچین کاری رو کرده بودی از نظر او اشکالی نداشت؟
باهاش جدی صحبت کن و ازش قول بگیر که دیگه کارش رو تکرار نکنه و با اون زن هم کامل قطع رابطه کنه
به نظرم بد هم نیست که اس ام اسی به خود اون زن بزنی و باهاش اتمام حجت کنی که که پاش و از زندگیت بیرون بکشه
می تونی یه شب با شوهرت قرار بگذاری و مثلا 2 نفری شام برید بیرون و خارج از فضای خونه با هم صحبت کنید. بهش بگو که این کارش حتی اگه از نظر اون جدی نباشه، چقدر شما رو اذیت می کنه. بهش بگو این بار می بخشیش اما اگه باز هم تکرار بشه دیگه بخششی در کار نخواهد بود. بعد از اینکه شوهرت بهت قول داد، دیگه شما هم به روی خودت نیار و قضیه رو تمام شده بدون
یه فرصت جدید به زندگیتون بدهید و تو هم سعی کن که در زندگیتون تنوع ایجاد کنی
-
مرسی عزیزم آخه یه مسئله ای که هست من واقعا نمیتونم همون اعتماد قبلی رو به شوهرم داشته باشم.اتفاقا من بهش گفتم که اگر من اینکار رو کرده بودم تو چه حسی داشتی و هیچ جوابی نداشت حتی بهم نگاه نمیکرد. از روزی که این مسئله پیدا شده نمیتونه سرش رو بالا کنه و توی چشمام نگاه کنه. فقط میگه که من توی زندگیم از بابت تو هیچ کم و کسری ندیدم .اما جوابی برای این کار نداره.ضمن اینکه من با اون خانم حرف زدم و یکسری اطلاعات خاص که ازش داشتم رو یادآوری کردم و گفتم که دور شوهر من رو خط بکشه.اما مگه میشه به این زن اعتماد کرد. فرض کنید این زن نباشه مرد زندگی نباید دنبال این حرفها بره این برای من مهمه. من نمیدونم با این شک چطور کنار بیام و اصلا کنار اومدن درسته یا نه؟
-
نیوشای عزیز،
شما قانونا دستتون به جایی بند نیست. پس اگر شوهرت برگرده بگه اصلا خیانت کردم و باز هم می کنم، هیچ راهی نداری جز این که قبول کنی و تحمل کنی.
اما جدای از مساله قانونیش، جدایی کار آسونی نیست. یعنی حتی اگر مشکل قانونی هم نبود، باز نمی تونید بخاطر خیانت جدا بشید. دل کندن و جدا شدن از همسر به این راحتی ها نیست.
عکس العمل آقایون هم اکثرا همینطوره، اولش انکار می کنند. تا جایی که جا داشته باشه و بتونند دروغ می گن و انکار می کنند. اما اگر خسته اش کنی برمیگرده می گه چیه؟ آره باهاش بودم، صیغه اش کردم یا ....
کار بعدیت چیه در این مرحله؟
چی می خوای بگی؟
همه حرمت ها و اعتبارها هم از بین می ره و تمام .
بیشتر از این ازش نپرس و کنکاش نکن. جوابهات را می گیری اما آرامشت را از دست می دی.
برو تاپیکهای خیانت را بخون.
این تالار پر از تاپیک خیانت است. جوابها و صحبت های کارشناسهای تالار را بخون. راهنمایی هاشون را ببین.
به نکته هاش دقت کن. برای خودت یادداشت بردار و سعی کن بفهمی قدم بعدیت باید چی باشه.
می دونم سخته و اصلا حوصله و تمرکز نداری و یه دنیا سوال توی ذهنت هست.
خیانت شاید بدترین اتفاقی هست که توی یک رابطه می تونه پیش بیاد.
اما یه مدت سعی کن کمتر همسرت را سوال پیچ یا کنترل کنی و در مورد خیانت و نحوه برخوردت مطالعه کن.
خیلی مهمه که چیکار کنی که قبح مساله از بین نره.
که اعتمادت برگرده و دوباره با آرامش زندگی کنید.
موفق باشی.
اگر زندگي مشترك سالم باشد پاي فرد سومي به ميان نميآيد
"ارضای جنسی چسب زندگی است"
-
شیدا ی عزیز و دیگر دوستان شب نیلوفری- ویدا -زندگی موفق- کامروا -شکوفه کویری عزیز سلام
نمیدونین چقدر از خوندن مطالبتون آروم گرفتم.
عزیزم سعی میکنم راهنمایی هاتون رو با دقت تمام به کار بگیرم.از خوندن مطالب قدیم و نکته های اون ها هم درس میگیرم این خیلی راه خوبی بود ممنون از پیشنهادت عزیزم.
اما باید بدونین که همسرم مدام در حال تکرار این جملاته که من میدونم تو برای زندگی هیچ چیزی کم نذاشتی و حتی خودش داره بارها و بارها میگه که من از لحاظ مسائل خصوصیمون بسیار راضیم و محاله فکر ارتباط جسمی با کسی رو حتی تصور کرده باشم.
دیروز بمن گفت که من برای تو توضیحاتم رو دادم اگر ازت ناراضی بودم یا کاستی میدیدم بهت میگفتم اگر هم واقعا از تو و زندگیمون ناراضی بودم خیلی راحت بهت میگفتم و زندگی بازی نیست.
حالا به من گفته که فکراهاتو بکن و انتخاب کن یا میتونی به شک و تردیدت پایان بدی و باز زندگیمون برگرده به روال سابق یا اینکه فقط خودت آزار میبینی .البته میگه من هم از شک تو آزرده میشم اما حتی اگر آزار هم ببینم ترکت نمیکنم و باهات میمونم.
میگفت که مثل اینکه دوست داری به زور و با این ناراحتی هات من رو به سمت اون هل بدی و این کارت اشتباهه.میگفت چی خوشحالت میکنه و میخوای بشنوی؟با گفتن اینکه تو به من خیانت کردی و این حرفها میخوای من هم بهت بگم که آره و تائیدت کنم و آیا فکر میکنی بعد از شنیدن این حرف (که تازه حقیقت هم نداره) خوشحال خواهی شد؟
یعنی همسرم تا این اندازه زرنگه و فقط داره همه چی رو با حرفاش فیصله میده یا واقعا فهمیده خطا کرده ؟؟؟
خوندن راهنمایی های شما دوستان نمیدونین چقدر بهم آرامش میده.
-
به نام خدا
با سلام
امیدوارم که کشتی زندگیتون آرام بگیره و بازهم افق زیبای دریای پیش روتون رو ببینید.
بعنوان یک مرد از جملات همسرتون که نقل کردید این حس رو دارم که اون با یک چیزی از درونش درگیره و اصلا موضوعی که شما بهش تمرکز کردید الان براش مطرح نیست (البته ممکنه که اصرار شما بر این موضوع و رفتارهاتون و سخنانتون این موضوع رو براش پررنگ بکنه و ...).
این موضوعات درونی ایشان میتونه : کاری / مالی / خانواده خودش / رفتارهای گذشتش / عدم رضایتش از خودش و ...... باشه که به نظرم صبر + آرامش شما میتونه راه حلی برای گذر شوهرتون از این مرحله باشه.
تاکید میکنم که اصرار شما بر این موضوع ممکنه دروازه دروغ رو برای شوهرتون باز کنه که دیگه معلوم نیست کی و چه جوری این دروازه بسته خواهد شد. ما همه انسانیم و در معرض خطا و باید کمک کنیم به هم که لبه پرتگاه نزدیک نشیم.
در پناه حق.
-
با تشکر از شما
بله حدس شما درسته.
البته که در هر زندگی مسائل کاری یا .... بوجود میاد اما معمولا ما همیشه مشکلات اقتصادی یا مسائل خانواده هامون رو با کمک هم حل میکردیم.
من همیشه در کنارش بودم و فکر میکردم میتونم مفید واقع بشم. خودم رو دخالت نمیدادم اما میدونست که میتونه روی همفکری و حمایت و کمک من حساب کنه .البته خودش هم میگفت و میگه که مفید بودی و با کمک هر دو تا الان تونستیم مشکلاتمون رو خودمون حل کنیم.
به نظر من زندگی مشترک یعنی همین که بتونی برای همسرت مفید باشی یا اگر در موردی کاری نمیتونی براش انجام بدی حداقل باری هم روی دوشش نباشی .
اما این قضیه شوک خیلی بزرگی وارد کرد.
مثل یک زلزله بود بیخبر اومد و رفت .من نگران پس لرزه هاش هستم .نگرانم که این لرزش دفعه بعدی با قدرت تر به سرم بیاد و ویرانی اش قابل جبران نباشه .
اما با توجه به راهنمایی شما بزرگوارن تصمیم گرفتم با آرامش و صبر سعی در حل این مسئله داشته باشم.امیدوارم از راهی که انتخاب کردم پشیمان نشم.
-
عزیزم به نظر من مشاوره خوبه ولی هیچکس مثل خودت نمیتونه بهت کمک منه و در مورد این حرفش که گفته کاری نکن حرمتها میشکنه خیانت خودش بدترین شکستن حرمتهاست وقتی مردی حرمت زن و بچه ش رو نگه نمیداره و یه زن هرجایی مطلقه رو بهش ابراز علاقه میکنه پس دیگه چه حرمتی؟
منم دقیقا مثل شما فکر میکنم به نظر من هم حتی یه اس ام اس یا ایمیل میتونه خیانت محسوب بشه. ولی نه در حدی که بخواد به جدایی منجر شه. ولی متاسفانه اگه جلوشو نگیری ممکنه بیشتر و بیشتر بشه و زندگیتو از هم بپاشونه. وقتی شوهرت حوصله داره بشین باهاش صحبت کن بگو من این قضیه رو میبخشم ولی اگه تکرار شه ازت جدا میشم حتی اگه میتونی ازش تعهد بگیر به نظر من شوهر شما خطا کرده و باید خیلی مواظبش باشی البته نه طوری که خودش متوجه بشه مثلا وقتی که خوابه یا دوش میگیره سریع گوشیشو نگاه کن جلو خودش اینکارو نکن سین جین هم نکن که کجا و با کی بوده اینطوری مطمئن میشه که بهش شک نداری و باهات راحته و گوشیشو قایم نمیکنه و اس ام اس هاشو پاک نمیکنه پس اگه این رابطه ش ادامه داشته باشه میتونی بفهمی. و اگه تکرار شد این دفعه کاری که من گفتم بکن و حق اون زن رو بذار کف دستش. تو مرحله حساسی هستی زندگیتو نجات بده.غصه هم نخور به خدا توکل کن و به بچه ت فکر کن. موفق باشی
-
سلام شکوفه کویری عزیز
من چقدر با حرفای شما دوستان دلگرم میشم از همتون ممنوننننننننننننن
درسته عزیزم. حتما .اتفاقا امروز خودش به من گفت که بیا فردا بشینیم و با هم مفصل درباره این مشکل حرف بزنیم شاید بتونیم حلش کنیم.
البته من درباره کنترل همسر خیلی اعتقاد به چک دائمی ندارم آخه عزیزم حالا فرض کن گوشی رو هم چک کرده باشیم فکر میکنی نمیشه با ایمیل ارتباط داشت یا تلفنی حرف زد؟
کاش همسر خودش زشتی اینکارو بفهمه وگرنه خدا به دادمون برسه.
من میخوام جوری به همسرم بفهمونم که دنبال این چیزها نره. یا علائمی دال بر پشیمانیش ببینم. که بتونم یه فرصت دیگه بهش بدم.
-
به نظرم اصلا چک کردن کار درستی نیست.
آرامش خودت به هم می ریزه عزیزم. هر بار که می خوای چک کنی دست و پات شروع می کنه به لرزیدن که مبادا الان چیزی ببینی
خیلی وقت ها هم ممکنه چیزایی ببینی که هزار تا سوال برایت پیش بیاید. ولی دال بر خیانت نباشه.
در کل همیشه ذهنت درگیر خواهد بود
من پارسال مشکلی مشابه مشکل تو داشتم و چک کردن گوشی شوهرم انقدر خودمو اذیت می کرد که دیگه سراغش نرفتم. الان چند ماهه که واقعا احساس آرامش می کنم
-
نیوشای عزیز من نگفتم چک کردن کار درستیه من دوساله که ازدواج کردم و تا حالا دستم به گوشیه همسرم نخورده چون بهش اطمینان دارم ولی اگه یه بار یه چیزی ازش ببینم حتما اینکارو میکنم یه دوری توی تالار بزن خیلی خانمهایی که به خاطر خیانت زندگیشونو از دست دادن واسه اینه که دیر فهمیدن و دیگه کار از کار گذشته بوده منظور من اینه که جلوی خطر رو بگیری درسته با چک کردن خودت اذیت میشی ولی مگه میخوای خودت رو گول بزنی؟؟ بعدشم لازم نیست مدام اینکارو بکنی میشینی صحبت میکنی و چند وقت بعد برای اطمینان چک میکنی اگه بعد از اونهمه صحبت و اتمام حجت و قول گرفتن بازم موردی دیدی این دفعه دیگه نمیتونه انکار کنه. که ایشالا این اتفاق نمیفته و فقط این یه بارم از سر شیطنت بوده
-
ممنون دوستان
درسته عزیزان.متوجه هستم چی میگین و چرا.
آره عزیزان من هم توی این همه سال هیچوقت پیش نیومد که بخوام ببینم چی مینویسه یا از این قبیل مسائل.حتی خودش بارها که اس ام اس میومد و گوشیش دم دستش نبود به من میگفت که بخونش یا حتی اگر داشت رانندگی میکرد میگفت که اینو بنویس و بفرست.
بارها وقتی به مسافرت می رفت به من میگفت که ایمیل من رو چک کن .
اما باز این مسئله هم پیش اومد.امیدوارم که با همراهی شما عزیزان که خیلی بهم دلگرمی دادین بتونم این کابوس رو فراموش کنم و واقعا تمام شده باشه.
-
با چیزایی که از همسرت می گی اهل خیانت نیست شاید یه موضوع کنجکاوی مردانه یا شیطنت بوده که هر چی بوده تموم شده و رفته امیدوارم از این به بعد بهش اعتماد کنی و اون هم اعتمادتو جلب کنه
موفق باشی