-
+ازدواج با سن بزرگتر
سلام
من تمامي سختي هاي ازدواج با سن بزرگتر رو قبول كردم و حالا در سن 20 سالگي در حال ازدواج با يه دختر 30 ساله هستم. حالا كه اين موضوع اتفاق افتاده چه كارهايي باعث نشاط و شادابي اين زندگي ميشه. و من چيكار كنم كه مشكلات اين نوع ازدواج به سراغم نياد. اين نكته هم مهمه كه همسر من انسان بسيار با نشاط و استاد قرانه و اصلا رفتارهاش با سنش يكي نيست. بسيار جوانتر از سنش رفتار مي كنه. تشكر
-
RE: ازدواج با سن بزرگتر
سلام،
آيا با خانواده ات راجع به اين موضوع صحبت كردي، آيا آنها نيز با اين تصميم تو موافق هستند؟ شايد تو در اين مرحله از زندگيت فقط به خودت و شخص مقابلت فكر مي كني آيا نتايج اين ازدواج را در آينده سنجيده اي؟
تفاوت سني شما زياد بالا نيست فقط بنظر من مساله اي كه در اين ميان وجود دارد اين است كه وقتي به سن سي سالگي برسي آيا بازهم او را دوست خواهي داشت؟ واضح تر بگويم اگر دختر بودي مي توانستي اين مساله را راحتر قبول كني ولي بازهم مي گويم بهتر است بيشتر به اين موضوع فكر كني. اگر فكر مي كني واقعاً مي تواني آن دختر را خوشبخت كني و به تمام آرزوهات در كنار آن مي رسي با اميد و توكل به خدا شروع كن. اميدوارم همواره شاد و با نشاط باشي
-
RE: ازدواج با سن بزرگتر
سلام hadith
دوست عزیز خوش آمدید. امیدوارم که همیشه شاد و بانشاط باشی.
عشق خیلی قشنگه ، هیچ وقت از دستش نده، اما تصمیم گیری باید همه جانبه باشه. نه اینکه عشق به تنهایی کافی نباشه. ولی گاهی یک بخش عشق ، یعنی احساس را اشتباهی با عشق مساوی می گیریم. برای اینکه متوجه بشویم که عشقمون واقعا عشق هست نه احساس ، باید همه جانبه نگاه کنیم.
به شما پیشنهاد می دهم در بخش <a href="http://www.hamdardi.com/fa_default.asp?RP=M_content.asp&P1N=ContentID&P1V= 167" target="_blank">مشاوره ازدواج در سایت همدردی</a> ، مقاله مربوط به تفاوت سنی دختر و پسر در ازدواج را با دقت مطالعه کنیدو خودتون را طبق اون ارزیابی کنید. به هر حال فکر کنم مراجعه حضوری به یک مشاور خانواده می تونه برای شما مفید واقع شود.
-
RE: ازدواج با سن بزرگتر
سلام
تصمیمی که گرفتی واقعاً بزرگه و اگه قضا و قدر دست از شیطنت بردارن زندگی خوبی خواهی داشت.
گذشته از همه حرف ها شما واقعاً قدم در راهی گذاشتی که مسلماً همیشه روزهای خوشی در پی نداره.البته اگه شرایط بر عکس هم بود یعنی شما 30 ساله بودید و اون خانم 20 ساله بازم تفاوتی نداشت و سختی همیشه و همه جا هست و در واقع اگه زندگی سختی نداشته باشه یه جورایی لوس میشه.
ولی شما شاید سختی های بیشتری بکشی و شاید هم خوشبخت تر از خیلی ها زندگی کنی. بستگی به عملکرد خودت داره.
به نظر من شما باید هر چه بیشتر سعی کنید همرنگ هم باشید ولی نباید این تلاش فقط از طرف شما و یا تنها از طرقف همسرتون باشه چون اینجوری از حالت اعتدال خارج میشه و خروج از اعتدال هم مشکلات خودشو در پی داره.
من دعا می کنم براتون که به خوبی و خوشی و در سلامت و بهروزی زندگی کنی و گاهی هم مشکل داشته باشی تا بعد از حل کردنش زندگیت شیرین تر بشه.
در پناه حق
-
RE: ازدواج با سن بزرگتر
salam
bebin man daghighan alan moshkele toro daram faghat bar akse to man dokhtare 20 saleh hastam va namzadam 30 saleshe
vaghti in soalo inja matrah kardi yaani khodetam tahe delet mitarse
be nazare man be khodet zaman bede shode ye sal baad ezdevaj kon
shayad ta chand mahe digeh nazzaret avaz beshe
be inam fek kon to chand sale digeh ba doostaye khodeto khanoomashoon miri biroon un moghe vaghti be khanoomaye una negah mikonio khanoome khodeto ham mibini fekr nemikoni chand d\sale digeh vaghti ba in sahne movaje beshi chi kar mikoni???????????
hame chio dar nazar begir
be alan fek nakon be chand sale ayandat fek kon
-
RE: ازدواج با سن بزرگتر
سلام elahe_r
به تالار همدردی خوش آمدید
از پاسخ قشنگتون بهhadith تشکر و قدردانی می کنم.
بازم منتظر نظرات دقیق شما در تالار هستم.لطفا فارسی تایپ کنید. وگرنه بازدید کنندگان ترجیح می دهند بی خیال موضوع بشوند...
-
RE: ازدواج با سن بزرگتر
دوست گرامي
عشق و دوستي بالاتر از هر چيز ديگر است مطمئن باشيد
هر چه دوستي بيشتر باشد مشكلات ديگر به فراموشي سپرده ميشود
مشكلات خود را با محبت حل كنيد حتي اين مسئله
به نظرم مرگ راه حلي ندارد
-
RE: ازدواج با سن بزرگتر
اگر تصمیمت را جدی و مصمم بگیری در هر مرحله از زندگی موفق میشوی . اگر به حرف دیگران میخواهی موفق شوی کار برایت سخت میشود .
هیچ زندگی بدون مشکل نیست . این فرصت خوبی است که شما هم بزرگتر از سن خود فکر کنید و زندگی را با همسربزرگتراز خود تجربه کنید و بیاموزید و موفق شوید .
این یک حکم کلی نیست ولی خیلی از استثنا های خوب و بدون مشکلی هم وجود دارند که قابل تامل هستند.همه ما در خاطره خود داریم که حضرت محمد(ص) هم با خانمی بزرگتر از خودشان ازدواج کردند و زندگی خوب و پر باری داشتند.
-
RE: ازدواج با سن بزرگتر
دوست عزیزم hadith به نظر من باید سعی داشت که از این نوع ازدواج ها تا حد ممکن جلوگیری کرد
-
RE: +ازدواج با سن بزرگتر
سلام
به نظر من اینگونه ازدواجها رو باید رواج داد. چرا حضرت محمد و خدیجه الگوی زندگی نباشن؟ ایرادش چیه؟ باید اینگونه ازدواجها بین همه یه چیز عادی باشه . همه زندگی که هوس نیست که میگن خانوم ها از قیافه میافتن! باید به عشق هم جایگاهی داد . باید مخالفت ها رو کم کرد. :104::72:
-
RE: +ازدواج با سن بزرگتر
[size=medium]سلام ..این مطلب را امروز در میهن بلاگ دیدم به نظرم چون در ارتباط با این موضوع بود بد نیست اینجا بگذارم تا دوستان استفاده کنند.....شاد باشید
زدواج ابعاد گوناگونی دارد و انتخاب همسر نیز گزینه های متفاوتی دارد که جدای از نزدیکی فرهنگ ها، جغرافیا، تحصیلات و...« سن» یکی از ویژگی هایی است که مورد توجه بوده و تفاوت سنی در همه اعصار به گونه ای بوده که نشان می دهد در تفاوت سنی زوجین، مرد چند سالی بزرگتر از زن بوده است. به طوری که در ایران پدیده گزینش همسر، پراکندگی خاصی داشته است؛ از این رو تفاوت سن زوجین در ایران امری طبیعی به نظر می رسد و میزان این تفاوت، تا آنجا مورد توجه قرار می گیرد که در بیشتر موارد میان 4تا 12 سال است.
اما بسیاری از جامعه شناسان معتقدند در یک جامعه صنعتی یا رو به صنعتی شدن و پویا، معیارها نیز در حال تغییر و دگرگونی است. چه بسا هنوز وجود داشته باشند افرادی که به تفاوت سنی میان زوجین با تأکید بزرگتر بودن مرد از زن صحه بگذارند، اما در جامعه ای که زنان دست به فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، هنری و حتی مطالعاتی و سیاسی می زنند، از نظر تحصیلات ارتقاء پیدا می کنند و جایگاه ها، موقعیت هایی برتر و یا همسان مردان به دست می آورند و همین باعث می شود مقوله سن در ازدواج آنان نیز دچار تغییر شود.
مثلاً در جامعه امروز، بسیار دیده شده زنانی که از همسران خود بزرگتر هستند. با این حساب می توان گفت که نظریه همسر گزینی با توجه به شرایط خاص هر جامعه می تواند تغییر یابد و در نهایت موجب طرح این پرسش می شود که آیا بزرگتر بودن زنان از شوهرانشان موجب بروز مشکلاتی می شود؟
پاسخ های مختلفی شامل این پرسش می شود؛ پاسخ های مخالف و موافقی که بحث بر سر هر کدام می تواند نظر عده ای خاص را پاسخگو باشد.
دکتر امان قرایی مقدم، محقق و استاد دانشگاه در این خصوص می گوید: «به نظر من این تفاوت سنی، منفی است زیرا با تحقیقاتی که روی ۲ هزار و ۱۶۷ پرونده طلاق انجام داده ایم، به این نتیجه رسیده ایم که یکی از مهمترین دلایل طلاق در میان زوجین، بروز همین تفاوت سنی است. یعنی بزرگتر بودن زن از مرد، زیرا این پدیده چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی در جامعه ما پذیرفته شده نیست.
فرهنگ سنتی ایران می گوید بزرگتر بودن مرد در ازدواج یک ارزش است و حتی در محافل و مناطق روستایی هم، شعرهایی در این خصوص سروده اند، بنابراین اینگونه به نظر می رسد که اگر این ازدواج ها محکم نباشد، در مدت کوتاهی با شکست مواجه می شود.»
جامعه شناسان دلایل گوناگونی را در این خصوص برمی شمارند. آنان معتقدند رشد علمی و فرهنگی زنان و به دست گرفتن بازار کار و کسب و دیگر موفقیت های اجتماعی در رشد آنان نقش داشته است؛ اما از سوی دیگر، افزایش سن ازدواج و بعد اقتصادی، از مهمترین عوامل چنین پیوندهای زناشویی است.
حمید اکبری- کارمند، می گوید: «دوستی داشتم که همیشه می گفت من با یک زن پولدار ازدواج می کنم. چند سالی از او خبر نداشتم تا این که هفته پیش او را دیدم. سوار خود روی آخرین مدل شده بود و از ظاهرش مشخص بود که وضع مالی خوبی دارد. برایم تعریف کرد که با خانمی ۹ سال بزرگتر از خودش ازدواج کرده و از زندگی اش هم راضی است و به هر چه می خواسته، رسیده است. خوشحال شدم ولی نتوانستم باور کنم، چون آن دوست ِخیلی شاد و سر حال سابق نبود.»
ازدواج زن با مردی که از خودش کوچکتر است، از دید جامعه شناسان غیر از بُعد اقتصادی، به مسائل عاطفی و احساسی منوط است. مثلاً دکتر قرایی مقدم در این خصوص می گوید: «خام بودن جوانان و تحت تأثیر احساسات قرار گرفتن، یکی دیگر از دلایلی است که موجب چنین ازدواج هایی می شود، زیرا باید در نظر داشت برخی جوانان با توجه به بالا بودن درایتی که زن در برخی موارد دارد، ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند.
بخصوص که در یک سن خاص زن خیلی بهتر می تواند مرد را رام کند. اگر آن زن از موقعیت اجتماعی و اقتصادی خوبی هم برخوردار باشد که این کار آسان تر انجام می گیرد، زیرا پسرانی که حداقل لوازم زندگی را دارند برای فرار از به دست آوردن این امکانات، ترجیح می دهند چنین ازدواج هایی داشته باشند.»
این در حالی است که دکتر نوید ایرانپور، پژوهشگر مسائل خانواده در یک طبقه بندی به چرایی و چگونگی این ازدواج ها اشاره می کند. وی معتقد است این ازدواج ها را می توان در ۳ طبقه مجزا قرار داد:
▪ آن دسته از ازدواج هایی است که بنابر اجبار صورت گرفته و خانواده با انتخاب دختری بزرگتر از پسر بنابر از شرایط خاصی، پسر را به ازدواج مجبور می کنند.
▪ ازدواج هایی که بر پایه عشق و علاقه دو طرف بنا نهاده شدند.
▪ ازدواج هایی که بُعد اقتصادی دارند.
وی در ادامه سخنانش نتایج چنین ازدواج هایی را این گونه بیان می کند: «با توجه به نوع چگونگی ازدواج، مسلماً رفتارهای متفاوتی نیز بروز پیدا می کند. در ازدواجی که مرد بر پایه عشق و یا ثروت خود را راضی کرده است که با زنی بزرگتر از خود ازدواج کند دو حالت پیش می آید: یا زن حاکم خانواده می شود و یا این مرد است که از قدرت برخوردار است. زیرا مردی که با توجه به شرایط اقتصادی زن ازدواج کرده است، برنامه ریزی می کند که چگونه از آن استفاده کند. در چنین شرایطی معمولاً جوان بودن خود را بهانه ای برای اخاذی قرار می دهد و زن نیز کوتاه می آید.»
غیر از این، ازدواجی که بر پایه زور و اجبار است در نوع خود بدترین واکنش را داراست، زیرا زن و مرد بیشترین تنش ها را در خود خواهند داشت. در چنین خانواده هایی بیشترین تنش بر سر این موضوع است که چه کسی قدرت را در دست بگیرد، مرد یا زن؟ مرد به دلیل نگرش سنتی می خواهد مردانگی نشان دهد و حاکم خانه باشد و زن به علت بزرگتر بودن نمی تواند این نکته را تحمل کند و تنش بر سر قدرت، می تواند نهاد خانواده را دچار مشکل کند.
دوست می گفت: «با مدیر عامل شرکت کامپیوتری که در آن مشغول به کار بودم، ازدواج کردم. او ۷ سال از من بزرگتر است و ما ۵ سالی است که زندگی مشترکی داریم. راضی ام اما گاهی اوقات احساس می کنم همانند یک مهره هستم و هیچ اراده ای از خود ندارم. تنها این مورد است که ناراحتم می کند.»
در حالی که عده ای از کارشناسان با این کار مخالف هستند، گروهی دیگر توافق دارند که نمی توان یک حکم کلی برای چنین مسئله ای در جامعه ایران صادر کرد، زیرا هنوز تعریف مشخص و دقیقی از وظایف زن و مرد نسبت به هم تبیین نشده و یا اگر شده کمتر عملی می شود و به همین دلیل است که اختلاف ها روز به روز بیشتر می شود؛ بنابراین در حالی که در زندگی های عادی زناشویی تنش هایی را شاهد هستیم، طبیعی است میان خانواده ای که زن چند سالی هم از شوهرش بزرگتر است، شاهد حرف ها و حدیث هایی هم باشیم.
به طور مثال به مرد می گویند هیچ کس را به او نمی دادند و آمد این زن را گرفت و یا این زن سنش بالا رفته بود و مجبور شد با کوچکتر از خودش ازدواج کند، که تمامی این حرف ها در کنار مشکلات دیگر می تواند آسیب پذیری خانواده را افزایش دهد. عده ای از روان شناسان اجتماعی با نگاهی از بعد روان شناسانه و روان شناختی نیز سعی بر تحلیل این دسته از ازدواج ها دارند.
آنان معتقدند از نظر روان شناسی زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگی عاقل تر می شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق تر است؛ بنابراین مسئولیت پذیرند و یا بیشتر در این زمینه ها فکر می کنند. حال اگر زنی چند سالی بزرگتر باشد، به طور ناخودآگاه انتظار دارد که مرد هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد، برای همین زمانی که انتظارش برآورده نمی شود، این تصور تداعی می شود که مرد نسبت به خانه و خانواده بی مسئولیت است و در نهایت تنش فضای خانواده را پر می کند. از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگتر از خودش ازدواج می کند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با فرسوده شدن جسم زن، احساس ضرر کند و احتمالاً به فکر جدایی و یا ازدواج دوم بیفتد و...
خانمی می گفت: «پس از ۱۵ سال زندگی، شوهرم به من می گوید تو پیر هستی. من ۶ سال جوان تر از تو هستم. می گوید اگر به خاطر ثروت و موقعیت تو نبود، با تو ازدواج نمی کردم. خیلی غصه دار شدم. من با عشق جلو رفتم و او با پول. حالا که به آن چیزهایی که می خواسته، رسیده، به من می گوید تو پیر هستی. پس از ۱۵ سال زندگی این حرف ها دلم را آتش می زند.»
دکتر ایرانپور به نوع تفاوت در اختلافات سنی نیز اشاره می کند. به این معنی که اگر تفاوت سنی میان زن و مرد ۳ تا ۴ سال باشد، از یک حد معمولی برخوردار است. در این شرایط زنی که ۳ یا ۴ سال بزرگتر از شوهرش است، معمولاً در برابر موضع مرد کوتاه می آید و می کوشد مطیع باشد. در صورتی که هر چه این تفاوت سنی افزایش یابد، حس مادری، خواهر گونه و یا سرپرست در زن بیشتر می شود. مثلاً زنی که ۱۵ سال و یا بیشتر از همسرش بزرگتر است، همواره همانند مادر یا خواهر بزرگتر با شوهرش برخورد می کند.
خانم کارمندی می گفت: «با کسی ازدواج کردم که ۱۰ سال از من کوچکتر است. همه می گویند جای پسرت است و به او هم می گویند که با مادرت ازدواج کرده ای. شاید حق دارند. ولی ما با هم خوشبخت هستیم و ۷ سال است که زندگی می کنیم. تمام خرج تحصیلش را خودم دادم و برای دکترا گرفتن فرستادمش خارج از کشور.
می گفتند این کار را نکن می رود و دیگر بر نمی گردد؛ ولی همسرم رفت دکترایش را گرفت و برگشت و با هم زندگی می کنیم. الان حرف های مردم کمتر شده؛ ولی هنوز وقتی ما دو تا را با هم می بینند تعجب می کنند.» تمام این مسائل زمانی کنار هم جمع شده، باعث می شوند کارشناسان نظرات مختلفی را ارائه دهند؛ هر چند این نظرات در آخر به نقطه ای مخالف ختم می شود و گویی هنوز عُرف جامعه و مردم آن را قبول ندارند.
دکتر قرایی مقدم در این خصوص می گوید: «شاید چنین ازدواج هایی نکات مثبتی هم داشته باشد مثل اداره زندگی از سوی زنی آگاه و مدیره. ولی کنار این نکات مثبت، این نکات منفی است که خود نمایی می کند زیرا اگر خود فرد پذیرای شرایطش باشد، تا اندازه ای می تواند نگاه جامعه و مردم را تحمل کند و تأثیرات منفی این برخوردها همیشه در زندگی خانوادگی آنان بروز می یابد.» در هر حال، با نگاهی می توان خانواده هایی را یافت که با بزرگتر بودن زنان از شوهرانشان، زندگی هایی شاد و زیبا دارند.
آقای که کارمند فرودگاه است می گوید: «روزی که مثل همیشه مشغول چک کردن یکی بودن شناسنامه ها با هویت مسافر بودم، دیدم زن و مرد مو سپیدی شناسنامه هایشان را دادند. مرد ۵ سال کوچکتر از زن بود. با خنده گفتم: پدر جان خانمت که ۵ سال بزرگتر است. پیرمرد لبخندی زد و گفت: مگر چه عیبی دارد، عوضش خانمم هنوز شاداب تر و جوان تر از من مانده، مگر نه؟!»
-
RE: +ازدواج با سن بزرگتر
shima60 و kimiakhaton
عزیزان
تاپیکی که مربوط به سال 86 است را زنده کرده اید ، مراجع این تاپیک حدود سه ساله که مراجعه نداشته ، کیمیاخاتون عزیزم ، پست شما به زودی در تاپیکی مستقل قرار می دهیم . لطفاً لینک منبع را در پست بعدی ارائه کنید .
با تشکر
-
RE: +ازدواج با سن بزرگتر
سلام
قابلی نداشت فرشته جون . لبت خندون.:72: